مدیریت مهندسی درسی است که برای اموزش مهارت های مدیرتی به مهندسان پیدا شده است.
اصول مدیریت عمومی
فصل اول
مدیریت سازمان. مدیریت عملی است که به صورت اگاهانه و مستمر انجام میشود و به سازمان شکل میدهد
هر سازمان دارای افرادی است که جهت کمک در راه تامین هدف ها مسولیت هایی را میپذیرند . این افراد را مدیر مینامند . بدون وجود یک مدیریت اثر بخش سازمان با شکست مواجه خواهد شد . صرف نظر ازاینکه نقش مدیران تا چه اندازه رسمی یا غیر رسمی باشد مسولیت اساسی همه مدیران در همه سازمان ها یکسان است و ان عبارت است از کمک کرن به سازمان و اعظای ان در تعیین و تامین یک سلسله از هدف های کوتاه مدت و بلند مدت .
1-2 فرایند مدیریت
در اوایل قرن بیستم . یک صنعتگر فرانسوی به نام هنری فایول نوشت که همه مدیران پنج وظیفه مدیریتی دارند. این پنج وظیفه عبارتند از:برنامه ریزی – سازماندهی – رهبری – هماهنگی و کنترل. بنابراین می توانیم بگوییم که مدیریت عبارت است از فرایند برناه ریزی – سازماندهی – رهبری و اعمال کنترل بر تلاش ها و کارهای اعضای سازمان و نیز درمورد استفاده نمودن از منابع سازمانی برای دستیابی به هدف های اعلان شده سازمان.
1-2- 1برنا مه ریزی
برنامه ریزی به این معنی است که مدیر از قبل درباره هدفها و اقدامات مورد نظر می اندیشد و کارها یا اقدامات وی بر اساس یک روش برنامه یا منطق قرار دارد . گذسته از این برنامه یعنی رهنمودی که بدان وسیله 1سازمان برای رسیدن به هدف هایش منابع مورد نیاز را تامین می کند و انها را در راه دستیابی به هدف های مورد نظر به مصرف میرساند 2اعضای سازمان به فعالیت ها و کارهایی می پردازند که با هدف های منتخب و روش های مورد نیاز سازمان سازگار است 3پیشرفت در جهت هدفها تحت نظر و کنترل قرار میگیرد. به گونه ای که اگر میزان پیشرفت رضایت بخش نباشد بتوان اقدامات اصلاحی به عمل اورد .
مدیران به چنددلیل باید به بر نامه ریزی بپردازند . چهار دلیل از مهم ترین دلایل عبارتند از. تعیین مسیر- کاهش تاثیر تغیرات – به حداقل رساندن ضایعات و اضافات و ایجاد استاندارد هایی برای تسهیل کنترل .
در برنامه ریزی نخستین گام عبارت است از تعیین و گزینش هدف های سازمان انگاه هدف های هر یک از واحد های سازمانی و بخش ها تعیین می شود . بد یهی است در گزینش و تعیین هدف ها و نیز تدوین طرح ها یا برنامه ها مدیر باید امکان پذیر بودن و قابل قبول بودن انها رااز نظر مدیران و کارکنان مورد توجه قرار دهد . پس برنامه ریزی به اهداف انچه که باید انجام بگیرد و نیز به ابزار چگونه باید به هدف رسید مربوط میشود .
1-2-2 سازماندهی
سازماندهی عبارت است از فرایند تنظیم و تخصیص دادن کارها اختیارات سازمانی و منابع بین اعضا به گو نه ای که انها بتوانند به هدف های سازمان دست یابند .
در سازماندهی برای رابط سازمان ساختاری ارایه میشود و از مجرای همین روابط دارای ساختار است که برنامه اینده به اجرا در می اید جنبه ی دیگری از روابط مربوط به سازماندهی این است که در صدد شناسایی افراد جدیدی بر امد که بتوانند به ساختار روابط 1-موجود بپیوندند .این تلاش یا جستجو را تامین منابع انسانی می نامند .
3-2-1رهبری
رهبری مستلزم راهنمایی اعمال نفوذ وایجاد انگیزه در کار کنان است به گونه ای که انها کارهای تخصصی و مورد نظر را انجام دهند . انگیزش کارکنان اثر عمیق و زیادی بر بهره وری و کیفیت کار دارد و مدیران باید در پی شناخت عوامل بر انگیزنده کارکنان خود بوده و محیط کاری را با کیفیتی مطلوب و رضایت بخش برای انها فراهم اورند بعضی از این عوامل حقوق و دستمز – امنیت شغلی – تکالیف محوله – رفتار همکاران و روابط و ;عبارتند از
شرایط کاری .
1-2-4 کنترل
سرانجام مدیر باید مطمین شود کارهایی راکه اعضا وکارکنان انجام میدهند به گونه ای است که سازمان را در جهت هدف های مشخص و مور نظر سوق میدهد. این کار را اعمال کنترل مینامند و یکی از وظایف اصلی مدیریت است . کنترل را میتوان فرایند باز بینی فعالیت ها برای کسب اطمینان از انجام فعالیت ها بر طبق برنامه دانست این فرایند شامل اصلاح کردن هر کاستی چشم گیر و انحرافی میشود همه مدیران باید درگیر کار کنترل باشند حتی اگر کار در واحدشان طبق برنامه پیش رود.
کنترل دارای چهار رکن اصلی است 1 تعیین استاندارد هایی برای عملکرد 2 تعیین شیوهای برای اندازه گیری عملکرد های جاری 3 مقایسه عملکرد ها با استاندارد های مشخص 4 سرانجام اگر انحرافی مشاهده شد انجام دادن اقدامات اصلاحی. مدیر در اجرای وظایف خود یعنی کنترل کردن امور باید سازمان را در مسیر مشخص و از پیش تعیین شده قرار دهد.
1-3نقشهای مدیر
همه مدیران برای اداره واحد یا سازمان خود اقتداری رسمی دارند و موقعیت خودرا از این اقتار کسب میکنند و به علت این موقعیت است که مدیران با زیر دستان همکاری و مقامهای بالاتر روابط مشخصی برقرار میکنند و این ارتباط اطلاعات مورد نیاز انان را برای تصمیم گیری فراهم میکند.
1-4- 1سطوح مدیریت
مدیران رده پایین سازمان . این میران ر پایین ترین سطح سازمان قرار می گیرند وافرادی هستند که مسول کارهای دیگران میباشند انها را مدیران نخستین سطح سازمان مینامتد .
اغلب مدیران رده پایین سازمان ا سرپرست مینامند . رییس یک دبستان و رییس یک تیم بسکتبا ل هم دارای چنین عنوانی هستند .
مدیران میانی .. عنوان مدیریت میانی در برگیرنده چند سطح از سازمان میشود . مدیران رده میانی کارها و فعالیت های مدیران رده پایین تر و نیز سرپرستی کارکنان عملیاتی را هم بر عهده میگیرند .
مدیران ارشد . معمولا یک گروه کوچک از افراد مدیریت ارشد را تشکیل می دهند . مدیریت ارشد مسول همه ی کارها ی مدیریت سازمان است . معمولا میران ارشد دارای عنوان هایی چون مدیرعامل – رییس و معاون می باشند .
تیوری و ساختار سازمان ..
فصل دوم
تعریف سازمان .. سازمان یک نهاد اجتماعی است که مبتنی برهدف می باشد و ساختار ان به صورتی اگاهانه طرح ریزی شده است و دارای سیستم های فعال و هماهنگ است وبا محیط خارجی ارتباط دارد .
2-2سازمان به عنوان یک سیستم
یک سیستم مجموعه ای از عناصر یا عواملی است که برای رسیدن به یک هدف مشخص و مشترک گرد هم امدند بطوری که بین این عناصر رابطه تعاملی و همچنین نظم وجود دارد . سازمان یک سیستم باز است که عناصر ان باهم رابطه متقابل دارند اقلام مورد نیاز را از محیط میگیرد انها را به محصول تبدیل میکنند و به محیط خارجی تحویل میدهد .
2-2-1 زیر سیستم های سازمان
سیستم ها ی فرعی سازمان پنج وظیفه اصلی دارند . مرز گستری – تولید – نگهداری – تطبیق با محیط و مدیریت . دوایر فرعی که وظیفه مرز گستری از سیستم را در یک سازمان کسب و کار بر عهده دارند عبارتند از دوایر خرید و بازار یابی .
2-3 ابعاد طرح سازمان
ابعاد سازمانی به دو گروه طبقه بندی می شوند . سا ختاری محتوایی . ابعاد ساختاری بیان کننده ویزگی های درونی یک سازمان هستند .
انها مبنایی به دست می دهند که میتوان بدان وسیله سازمان ها را اندازه گیری و با هم مقایسه کرد . ابعاد محتوایی معرف کل سازمان هستند . مثل اندازه یا بزرگی سازما. نوع تکنولوی محیط و هدف های ان انها معرف جایگاه سازمان هستند و بر ابعاد ساختاری اثر می گذارند . 2- 4 مبانی ساختار زبان
در تعریف ساختار سازمانی به سه رکن اصلی اشاره میشود . 1ساختار سازمانی تعیین کننده روابط رسمی گزارشگری در سازمان است و نشان دهنده سطوحی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد . 2 ساختار سازمانی تعیین کننده افرادی است که به صورت گروهی در دوایر کار میکنند . 3 ساختار سازمانی برگیرنده ی طرح سیستم هایی می شود که به وسیله انها فعالیت های همه دوایر هما هنگ و یک پارچه می گردد و در نتیجه سیستم ارتباط موثر در سازمان تضمین خواهد شد .
2-5طراحی ساختار سازمانی
به طور کلی در طراحی ساختار سه چیز باید رعایت شود تعیین کارهایی که باید انجام شود زنجیره فرماندهی و طبقه بندی دوایر .
2-5-2زنجیره فرماندهی
سازمان ها از طریق ایجاد زنجیره فرماندهی شیوه گزارشگری را مشخص میکند . این زنجیره همه افراد را در سازمان به یکدیگر وصل میکند و مشخص می شود که افراد باید گزارش کار خودرا به چه افرای بدهند .
فصل سوم
مدیریت منابع انسانی
3-2برنامه ریزی منابع انسانی .
برنامه ریزی برای تامین نیری انسانی دارای چهار جنبه اصلی است . انها عبارتند از . 1 برنامه ریزی برای تامین نیازهای اینده شرکت از طریق تصمیم گیری درباره تعداد افراد و نوع مهارت هایی که سازمان در اینده نیاز خواهد داشت 2 برنامه ریزی برای حفظ تعادل و توازن در اینده از طریق مقایسه کردن تعداد کارکنان مورد نیاز با تعادل داو طلبان و کارکنانی که انتظار می رود در سازمان باقی بمانند که در نتیجه این امر منجر میشود به 3 برنامه ریزی برای جذب داوطلبان یا کم کردن کارکنان و 4 رنامه ریزی برای اموزش و توسعه کارکنان و حصول اطمینان از اینکه افراد توانا و واجد شرایط همواره در دسترس هستند و سازمان
میتواند نیاز های اینده خود را از منابع تامین کند .
3-3 کارمند یابی و فرایند گزینش
پس از بیش . یعنی نیرویی کار لازم نوبت به تامین این نیرو می رسد . نیروی کار را می توان هم از منابع داخلی سازمان و هم از منابع خارجی سازمان تامین کرد . برای شناسایی داوطلبان واجد شرایط میتوان از تبلیغا ت در رسانه ها – سازمان ها ی کاریابی – دانشگاه ها –معرف ها و مراجعه های شخصی و نیز از شبکه اینترنت استفاده کرد .
3-4- 1 اموزش و توسعه
مقصود از اموزش روشها یی است که بدان وسیله مهارت های لازم برای انجام دادن کارها را به افراد تازه وارد به سازمان یا تازه استخدام یاد می دهند . برنامه هایی را که در زمینه اموزش و توسعه افراد به اجرا در می اورند شامل پنج مرحله می شود . 1 تجزیه و تحلیل نیاز ها 2 طراحی اموزش ها 3 معتبر بودن مطا لب اموزشی 4 اجرا 5 ارزیابی نتیجه ها و پیگیری برنامه .
3-5ارزیابی عملکرد
به سه دلیل عمده روسا عملکرد زیر دستان را ارزیابی می کنند . نخست اررزیابی موجب می شود اطلاعات مهمی در مورد ارتقای مقام افراد وافزایش حقوق به دست اید .
و بر اساس ان تصمیم گیری شود دوم ارزیابی به رییس یا زیردست این امکان را می دهد که برای رفع نقص اقداماتی به عمل اورد و اجازه ندهد که عیب یا ضعف ریشه بدواند و کارهای نیکو یا درست را که زیر دست انجام میدهد تقویت کند . سرانجام ارزیابی می تواند از طریق به وجود اوردن فصت هایی برای بررسی برنامه ها ی کاری فرد با توجه به نقاط ضعف و قوتی که به نمایش گذاشته است مسیر شغلی اینده خودرا تعیین کند .
فصل چهارم
مدیریت بازار یابی
4-2 مدیریت بازار یابی
مدیریت بازار یابی عبارت است از تجزیه و تحلیل – طرح ریزی – اجرا و کنترل برنامه های تعیین شده برای فراهم اوردن مبادلات مطلوب با بازار یابی مورد نظر به منظور دستیابی به هدف های سازمان . تاکید مدیریت بازار یابی بیشتر بر تعیین محصولات سازمان بر مبنای نیاز ها و خواسته ها ی بازار مرد نظر و نیز استفاده از قیمت گذاری – ارتباط و توزیع موثر جهت اگاهی دادن ایجاد محرک و ارایه خدمت به بازار است .
4-4فرایند بازار یابی
فرایند بازار یابی شامل تجزیه و تحلیل فرصتها یی بازار یابی جستجو و انتخاب بازار ها ی هدف طرح استراتزی های با زار یابی برنامه ریزی برای برنامه ها ی بازار یابی و سرانجام سازماندهی اجرا و کنترل کلیه فعالیت های بازار یابی است .
4-4-4 برنامه ریزی برای برنامه های بازاریابی
مک کارتی چهار عنصر امیخته بازاریابی را به شرح زیر تعریف کرده است .
محصول . شامل مباحثی نظیر تنوع محصول کیقیت طرح .
قیمت . شامل مباحثی نظیر تخفیف – لیست قیمت – اعتبارات .
ترفیع . شامل مباحثی نظیر تبلیغ فروش حضوری .
توزیع .. شامل مباحتی نظیر کانال های توزیع – پوشش بازار – موجودی محصول – حمل و نقل و محل های توزیع .
فصل پنجم
مدیریت تکنو لوزی
5-2 تعریف تکنولوزی
تکنولوزی را میتوان تمام دانش – محصولات – فرایند ها ابزار ها روش ها و سیستم هایی تعریف کرد که در جهت خلق و ساخت کالاها و ارایه خدمات به کار گرفته میشوند به زبان ساده تکنولوزی عبارت است از روش انجام کارها توسط ما تکنولوزی ابزاری است که به وسیله ان می توانیم به اهداف خود دست یابیم . تکنولوزی اجرای عملی دانش است . ابزاری است که به کمک تلاش و سعی ادمی می اید .
5-3 طبقه بندی تکنولوزی
به چند روش تکنولوزی ها را میتوان طبقه بندی کرد . در اینجا ما یک دسته بندی معمول از تکنولوزی ها را ارایه می کنبم که شامل تکنولوزی های نوظهور – پیشرفته – بسیط – و متوسط می شود .
تکنولوزی نوظهور
یک تکنولوزی نوظهور هر نوع تکنولوزی است که هنوز به طور کامل تجاری و به بازار عرضه نشده است . نمونه هایی از تکنولوزی نوظهور عبارتند از مهندسی زنتیک – نانو تکنولوزی – و ابر رسانایی .
5-4 مدیریت تکنولوزی
مدیریت تکنولوزی یک حوزه تخصصی میان رشته ای است که علوم مهندسی و دانش و هنر مدیریت را تفلیق و یکپارچه می کند تکنولوزی به عنوان عنصر اساسی در خلق ثروت است خلق ثروت شامل خلق چیزی بیش از پول است خلق ثروت می تواند چیزهایی چون تقویت دانش – سرمایه معنوی – بهره برداری موثر از منابع – حفظ محیط زیست و دیگر عواملی باشد که در افزایش سطح استاندارد و کیفیت زندگی موثرند . تکنولوزی در برگیرنده مدیریت سیستم هایی است که خلق – خریداری و تهیه و بهره برداری از تکنولوزی را در مسیر می سازد . مدیریت تکنولوزی داری ابعاد ملی – سازمانی و فردی است . در سطح ملی /دولتی سطح کلان – در طراحی سیاست های عمومی مورد استفاده قرار میگیردودر سطح شرکتها سطح خرد – در خلق و پایدار نگه داشتن مزیت رقابتی مورد استفاده قرار می گیرد و در سطح فردی موجب افزایش ثزوت در جامعه میشود .
5-10روش های دستیابی به تکنولوزی
برای دستیابی به تکنولوزی چند روش شناخته شده وجود دارد که مختصر هریک از این روش ها را شرح می دهیم .
1-استفاه از تحقیق و توسعه داخلی . در این روش شرکت به منابع انسانی و فنی خود برای طراحی یک تکنولوزی در داخل شرکت اتکا میکنند
2- -مشارکت در فعالیت های مشترک . دو یا چند شرکت – دانش فنی و منابع تکنولوزی ها را تولید و خلق کنند .
3- و اگذاری کار تحقیق و توسعه به پیمان کار خارج شرکت . با بیرون سپاری یک شرکت می تواند فرایند تحقیق و توسعه را بدون اینکه مجبور به سرمایه گذاری سنگینی باشد انجام دهد .
4- کسب مجوز بهره برداری ازتکنولوزی . در این روش یک شرکت حق استفاده از تکنولوزی های دیگران را خریداری میکند .
5-خریداری تکنولوزی . در این روش خرید کامل تکنولوزی صورت میگیرد . این سریع ترین راه دستابی به یک تکنولوزی است و خریدار نه تعهد خاصی نسبت به فروشنده دارد و نه منابع خاصی برای طراحی ان تکنولوزی نیاز دارد .