دیگ جوشانِ « چه کنم؟» …


⛱ خدای مهربانم! دوست عزیزم! مصداق توصیه شریفه ی «استعینوا بالصبر و الصلوه» بسوی تو پناه می آورم با دو دستاویز؛ صبر و صلوه. اما اگر تو مرا حمایت نکنی دیگر نمی دانم چگونه بار سختی ها را به دوش کشم؟ من ناتوان تر از آنم که بتوانم مشکلات را بدو تو پشت سر بگذارم.

⛱ ای مهر ثابت و عشق پایدار من! عزیز دوست داشتنی! کریم شکست ناپذیر! تنها یاور تنهائی من! می دانم که تو مرا تنها نمی گذاری. می دانم دست مهربان و نوازشگر تو از من حمایت می کند. می دانم نخواهی گذاشت بد اندیشان از زمین خوردن من خشنود گردند. می دانم در سایه ی رحمت تو قرار گرفته ام. می دانم تقصیرم را بر دیگران آشکار نخواهی کرد.

⛱ اما تو خود خوب می دانی که جسم نحیف من طاقت سختی ندارد. خدای مهربانم! شک ندارم سایه ی لطف تو از سرم کم نمی گردد. این من هستم که خود گاه گاهی از سر جهالت از زیر چتر حمایت تو خود را خارج می سازم. ای مهر ثابت! مهربان تر از مادر و پدرم. کریما! مرا یاری فرما. مرا یاری فرما و به من صبر عنایت کن.

⛱ صبری که بتوانم با استعانت از آن در سختی های زندگی از راه تو و از زیر چتر حمایت تو خارج نگردم. دوست مهربانم! مرا توفیق عنایت فرما تا در تنگناهای زندگی اسیر وسواس خناس نگردم. می دانم تو که دوست مهربانم هستی مرا از وادی مبهم «چه کنم؟» خارج خواهی ساخت و بهترین ها را در مسیرم قرار میدهی.

#خدا
#چتر
#صبر
#عشق
#اسیر
#مهربان
#دلنوشته
#غارتنهایی
#دیگ_جوشان
#پایگاه_جامع_مدیریار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *