تفاوت راست مغزها و چپ مغزها

راست مغزها و چپ مغزها:
براي بررسي تطبيقي چپ مغزها وراست مغزها به تست زير دقت كنيد:

تست:
جمله ای را که صحیح تر است انتخاب کنید، هیچ سوالی را بدون پاسخ باقی نگذارید:
1:
الف. ریسک کردن برایم مفرح است.                                                                                    
ب. من بدون ریسک تفریح می کنم.
2:
الف. من به دنبال راه های جدید برای انجام کارهای قدیمی هستم.
ب.  وقتی یک روش جواب می دهد،من دیگر آن را تغییر نمی دهم.
3:
الف من کارهای زیادی را شروع می کنم که هیچ گاه به اتمام نمی رسانم.
ب. من یک کار را پیش از شروع کردن کارجدید به پایان می رسانم.
4:
الف.من در کارم قوه تصور و تخیل بالایی ندارم.
ب. من از تخیلم برای انجام هر کاری استفاده می کنم.
5:
الف. من می توانم تحلیل کنم که چه اتفاقی قرار است بیفتد.
ب. من می توانم احساس کنم که چه اتفاقی قرار است بیفتد.
6:
الف. من تلاش می کنم که بهترین راه را برای حل کردن یک مساله پیدا کنم.
ب. من تلاش می کنم که جواب های متفاوتی برای یک مساله پیدا کنم.
7:
الف. افکار من به ضورت تصاویر از ذهنم می گذرد.
ب. افکار من به ضورت کلمات از ذهنم می گذرد.
8:
الف. من با ایده های نو قبل از دیگران موافقت می کنم.
ب. من در مورد ایده های نو بیش از دیگران سوال می کنم.
9:
الف. دیگران متوجه نمی شوند که من چگونه مسائل را سازماندهی می کنم.
ب. دیگران فکر می کنند که من به خوبی سازماندهی می کنند.
10:
الف. من انضباط شخصی خوبی دارم.
ب. من معمولا بر اساس احساسم عمل می کنم.
11:
الف. من برای زمان انجام کارهایم برنامه ریزی می کنم.
ب. من در مورد زمان انجام کارهایم فکر نمی کنم.
12:
الف.در یک تصمیم گیری سخت من آنچه را که می دانم  درست است انتخاب می کنم.
ب. در یک تصمیم گیری سخت من آنچه را که حس می کنم  درست است انتخاب می کنم.
13:
الف. من ابتدا کارهای آسان و سپس کارهای مهم را انجام می دهم.
ب. من ابتدا کارهای مهم و سپس کارهای آسان  را انجام می دهم.
14:
الف. گاهی در یک موقعیت جدید من ایده های زیادی دارم.
ب. گاهی در یک موقعیت جدید من ایده ای ندارم.
15:
الف. من باید در زندگیم تغییر و تنوع زیادی داشته باشم.
ب. من باید یک زندگی منظم و برنامه ریزی شده داشته باشم.
16:
الف. من می دانم که حق با من است چون دلایل خوبی دارم.
ب. من می دانم که حق با من است حتی بدون داشتن دلایل خوب.
17:
الف. من کارم را در سرتاسر زمانی که دارم تقسیم می کنم.
ب. من ترجیح می دهم که کارم را در آخرین لحظه انجام دهم.
18:
الف. من برای هر چیزی جای مخصوصی دارم.
ب. جایی که من وسایلم را نگهداری می کنم بستگی به کاری که انجام می دهم دارد.
19:
الف. من باید خودم برنامه ریزی کنم.
ب. من می توانم از برنامه هر کس دیگری پیروی کنم.
20:
الف. من یک آدم بسیار انعطاف پذیر و دمدمی مزاج هستم.
ب. من یک آدم سازگار و پابرجا هستم.
21:
الف. دریک مسئولیت جدید، من می خواهم راه خودم را برای انجام آن پیدا کنم.
ب.  دریک مسئولیت جدید، من می خواهم بهترین راه را به من بگویند.

برای امتیاز دادن:
* به خودتان یک امتیاز برای هر کدام از سوال های 1،2،3،7،8،9،13،14،15،19،20،21 که گزینه «الف» را انتخاب کرده اید، بدهید.
* به خودتان یک امتیاز برای هر کدام از سوال های 4،5،6،10،11،12،16،17،18 که گزینه «ب» را انتخاب کرده اید، بدهید.
* امتیازها را جمع کنید.
0-4 چپ مغز قوی
5-8 چپ مغز متوسط
9-13 میان مغز
14-16 راست مغز متوسط
17-21 راست مغز قوی

توصیف عملکردهای نیمه چپ :
– به طور دائمی آگاهی دهنده توالی رفتار مداوم ماست
– مسئول هوشیاری از زمان، ترتیب، جزئیات و سبک است.
– مسئول توانایی های شنوایی و لفظی است.
– متخصص در کلمات، منطق، تفکر تحلیلی، خواندن و نوشتن است.
– مسئول شناخت  حدود و تشخیص درست از غلط.
– مسئول دانستن و احترام گذاشتن به قوانین و ضرب العجل ها.

توصیف عملکردهای نیمکره راست مغز :
– ما را از تازگی و نوظهوری آگاه می کند و هنگامی که کسی دروغ می گوید یا شوخی می کند، به ما اطلاع می دهد.
– متخصص در فهمیدن یک تصویر کامل
– متخصص درموسیقی و هنر
– به ما در درست کردن تصاویر ذهنی موقع خواندن یا / و صحبت کردن کمک می کند.
– مسئول واکنش های ادراکی مستقیم و احساسی.
– به ما در به وجود آوردن و حفظ روابط کمک می کند.

به زبان ساده ؛
مغز ما مانند بقيهْ اعضاى بدن مان از دو نيمه تشكيل شده است : يك مغز چپ و يك مغز راست . در اينجا يك شكاف وجود دارد كه از جلوى مغز به عقب آن كشيدهشده است و بطور اجتناب ناپذيرى مغز ما را به دو قسمت آشكار و تقريباً مجزا تقسيم كرده است . چرا تقريباً مجزا ؟ بخاطر آنكه ما توسط يك رشتهْ ضخيم از عصب ها كه درقسمت زيرين مغز قرار دارند به هر دو طرف مغز متصل می شويم . اين رشته ها همانند يك كابل SCSI يا يك اتصال شبكه اى ، بين دو پردازندهْ كامپيوترى عمل مىكنند كه بطور غير قابل باورى سريع و بى اندازه قدرتمند هستند و هر يك پردازش هاى متفاوتى از داده هاى يكسان انجام مى دهند. قسمت چپ بدن ما ، به سمت راست مغزمان و قسمت راست بدن ما به سمت چپ مغز ما متصل است . اين پديدهْ ضربدرى حتى در چشمان ما نيز بكار رفته است ؛ بطوريكه آن ها داده هاى حسى خود را در قسمت هاى مخالف مغز پردازش مىكنند. با اجازه از آقاى Roger Sperry برندهْ جايزهْ نوبل سال (1981) نتيجهْ آزمايشات ايشان را كه منجر به نظريهْ “مغز دوقسمتى” گرديد ،را بيان مى كنيم . ابتدا جگونگى آزمايشات ؛ بيمارى از حملات ناگهانى و غير قابل كنترلى رنج مى برد ، كه طى يك عمل جراحى ، قسمتى از مغز وى كه اتصال بين دو نيمكره را برقرار مى كرد برداشته شد ، زيرا كه مشكوك به پيشرفت بافت مخرب در اين قسمت بودند .
پيرامون اين عمل جراحى ، حال بيمار كاملًا عادى به نظر مى رسيد البته بطور تقريبى … به همين دليل يك سرى تست سازماندهی شده روى بيمار انجام گرفت، در حاليكه هر نيمه از مغز وى از نيمهْ ديگر كاملا مجزا بود . به همين خاطر آن ها مىتوانستند اطلاعات مختلفى از نوع بينايي و بساوايي را در هر يك از نيم كره هاى چپ و يا راست بيمار بطور جداگانه قرار دهند ، بدون آنكه نيم كرهْ ديگر مطلع شود . على رغم اتصالى كه بين دو نيم كره وجود دارد ، هر نيم كره بصورت مستقل عمل مى كند البته اين باعث نمى شود كه وقتى اين اتصال از بين برود : ما نتوانيم راه برويم، صحبت كنيم يا غذا بخوريم . ولى دراين آزمايشات با برخى نتايج غير قابل پيش بينى مواجه مىشويم: بيمار در حالتيكه تنها از دست و چشم راست استفاده مى كرد ، مى توانست نام شيء را بگويد مثلاً مداد ، ولى او نمى توانست بگويد آن شيء براى چه موردى استفاده مى شود و وقتي كه از دست و چشم چپ استفاده مى كرد ، مى توانست موارد استفاده آن را شرح دهد اما نمى توانست نام آن را بگويد .
مطالعات بيشتر نشان داد جنبه هاى متفاوت كارايي مغز انسان بطور مجزا در هر يك از نيم كره هاى چپ يا راست قرار داده شده اند . اين الگوى كارايي مطابق با مغز 75 تا 90 در صد از ما انسان ها مى باشد .

نتيجه گيري:
انديشيدن با نيمكرة راست يا نيمكرة چپِ مغز يا با هر دو نيمكره، موضوع پيچيده و بحث‌انگيزي است كه فكر بسياري از دانشمندان و مديران واحدهاي صنعتي و بازرگاني را سخت به خود مشغول كرده است. اگرچه تاكنون پژوهش‌هاي كارشناسان آموزش و پرورش،‌ رفتارشناسان و حتي جراحان مغز به نتايج علمي مورد قبول همگان نرسيده است، ولي گروهي از پژوهشگران، با استناد به پاره‌اي كشفيات علمي، چنين استنباط مي‌كنند كه افراد به طور كلي يا چپ مغزند يا راست مغز و يا به هنگام تفكر، هر دو نيمكره را به فعاليت وامي‌دارند. بدين ترتيب، براي هر گروه ويژگي‌هاي فكري خاصي قائلند. براي مثال مي‌گويند چپ مغزها افرادي منطقي، نكته‌بين،‌ سخن‌سنج و تحليلگرند و از اين رو به مشاغلي مانند وكالت دادگستري، حسابداري، رايزني، مهندسي و تدريس رياضيات مي‌پردازند در حالي كه افراد راست مغز، به سبب برخوردار بودن از قوة شهود و درك مستقيم و داشتن شمّ مديريت و خلاقيت، به فعاليت‌هايي چون شاعري، هنر،‌ فروشندگي يا مديريت بازرگاني روي مي‌آورند.

 

Right Brain / Left Brain: What Is It All About?
Edit by: Mahdi Yarahmadi Khorasani

A simple explanation of right / left brain theory and its relevance to painters.

The concept of right brain and left brain thinking developed from the research in the late 1960s of an American psychobiologist Roger W Sperry. He discovered that the human brain has two very different ways of thinking. One (the right brain) is visual and processes information in an intuitive and simultaneous way, looking first at the whole picture then the details. The other (the left brain) is verbal and processes information in an analytical and sequential way, looking first at the pieces then putting them together to get the whole. Sperry was awarded a Nobel Prize in 1981, although subsequent research has show things aren’t quite as polarised as once thought (nor as simple).

I Thought Humans had Only One Brain, so Why do We Talk About Right Brain and Left Brain?

We do have only one brain, but it’s got various ‘bits’ (see brain diagram). The part of the brain that controls rational functions, the cerebral cortex, is made up of two halves. These are connected by masses of nerve fibres which allow ‘messages’ to pass between them. These halves are commonly called the right brain and left brain, but should more correctly be termed ‘hemispheres’. For some reason, our right and left hemispheres control the ‘opposite’ side of our bodies, so the right hemisphere controls our left side and processes what we see in our left eye while the left hemisphere controls the right side and processes what our right eye sees.

So if I’m Left-Handed, Does This Mean My Right Brain is Dominant?

No, hand dominance is not directly related to brain dominance. And, remember, just like you don’t do everything with only the one hand, so your brain doesn’t do everything with one side, although there is generally a preference. However, a significant number of artists have been and are left-handed, more than would be suggested by the one-in-ten occurence of left-handedness in the population. While those who are left handed do exhibit a greater propencity for right-brain dominance, being right handed does not preclude your right brain from dominanting.

How is the Right Brain / Left Brain Concept Relevant to Artists?

When you start a painting, you need be able to to visualise the final painting in your mind (right brain, working from the whole), then develop the painting, chosing the elements, matching and mixing colours, placing in the shadows and highlights (right brain, working on various things simultaneously), but at the same time be able to look critically at what you’ve doing (left brain, being analytical). By finding out whether your thinking is dominated by your right or left brain, you can then deliberately set out to use the ‘right brain’ way of thinking in your painting or drawing, rather than working on ‘auto-pilot’. By trying a different strategy you will probably be surprised by what different results you can produce.

What are the Characteristics of Right Brain and Left Brain Thinking?

This table sets out the characteristics of right brain and left brain thinking. This quiz will tell you which side dominates your thinking (or whether you’ve a balance between the two).

Is it Better to be Right Brained than Left Brained?

Though right-brain or non-verbal thinking is often regarded as more ‘creative’, there is no right or wrong here; it’s merely two different ways of thinking. One is not better than the other, just as being right-handed is not ‘superior’ to being left-handed. What’s important is to be aware that there are different ways of thinking, knowing what your natural preference is, and if it’s strongly verbal (left brain) rather than visual (right brain) being open to trying new approaches which deliberately approach painting or drawing in a right-brain way.

Why do I Keep Hearing About Betty Edwards and Her Book “Drawing on the Right Side of the Brain”?

In 1980 Betty Edwards published the first edition of her book, Drawing on the Right Side of the Brain, which applied the concepts of right and left brain to learning to draw. She put forward techniques whereby you can consciously access the right side of the brain when drawing, which helps you draw or paint what you see rather than what you know. It’s become a classic and helped many people who believed they were incapable of drawing.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *