طبق ماده 5 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مقرراست ايران از طريق ارتقاي بهره وري كل عوامل توليد، از كشوري با اقتصاد نهاد محور به كشوري با اقتصاد بهره ور محور تحول يابد و بدين منظور تامين 5/2درصد از 8درصد رشد متوسط سالانه اقتصادي پيش بيني شده در قانون برنامه چهارم، از محل رشد بهره وري، هدف گذاري شده است .
ارتقاي بهره وري چه در واحدهاي صنعتي و چه در واحدهاي خدماتي اعم از دولتي و غيردولتي بدون تحول در نظام فعلي مديريت بنگاه ها به يك نظام كارآ و اثربخش غيرممكن خواهد بود، كما اينكه با گذشت سه سال و نيم از اجراي قانون برنامه چهارم توفيق چنداني در ارتقاي بهره وري نه در بنگاه هاي خصوصي و نه در بنگاه هاي دولتي، به دست نيامده است . علت عدم موفقيت براي ايجاد تحول در مديريت كشور و ارتقاي بهره وري در ايران، نظام اقتصادي غيررقابتي متكي بردرآمدهاي سرشار نفتي و بيماري هاي مزمن اقتصادي از جمله تورم و علامت دهي نادرست قيمت ها به مديرت كلان و مديران بنگاه هاي كشور است. با اين حال به دليل وجود همين درآمدهاي سرشار نفتي و سياست هاي دولت براي جلوگيري از بالارفتن نرخ رشد تورم طي سال هاي اخير ميزان واردات كالاهاي مشابه كالاهاي توليد شده در كشور افزايش يافته است و از اين رو بنگاه هاي اقتصادي با كاهش حاشيه سود يا زياندهي و بعضا با خطر ورشكستگي مواجه شده اند و بنابراين چاره اي جز تحول مديريت سنتي موجود به يك مديريت نوين وجود ندارد. از طرف ديگر براي تحول در ساختار مديريت نياز به ابزار نوين از جمله حسابداري مديريت است. متاسفانه آنچه كه اكثريت مديران بنگاه ها تا به امروز به عنوان حسابداري به رسميت شناخته اند، حسابداري مالي است كه وظيفه آن ثبت و تلخيص و طبقه بندي رويدادهاي مالي و تهيه گزارش هاي ادواري براي نشان دادن وضعيت مالي و نتيجه عملكرد بنگاه است. هرچند حسابداري مالي از طريق شفاف سازي فعاليت هاي اقتصادي و مالي خدمات ارزنده اي به بشريت كرده است و هرچند حسابداران حرفه اي از طريق گزارشگري مالي و حسابرسان مستقل از راه اعتبار بخشي به اين گزارش ها، نظام پيچيده اقتصادي كنوني را ممكن ساخته اند…
ولي در دنياي پر رقابت كنوني تكيه صرف بر داده هاي حسابداري مالي نمي تواند رهنمود كافي براي مديران، تصميم سازان و تصميم گيران باشد.
به همين لحاظ حرفه حسابداري ابتدا نظام حسابداري صنعتي را كه از طريق آن تجزيه و تحليل عوامل بالابودن قيمت تمام شده محصولات و نحوه كاهش آن امكان پذير مي شد، معرفي كرد و بكارگرفت .
در نظام هاي حسابداري صنعتي تكيه عمده بر كارآيي نيروي كار، ضايعات مواد و استفاده مطلوب از ظرفيت توليدي است كه كمك قابل توجهي به مديريت براي كاهش قيمت تمام شده مي باشد، ولي اين نظام نيز نمي تواند اطمينان كافي براي بقاي بنگاه ايجاد كند، از اين رو حسابداري صنعتي در جريان تكاملي خود به نظام هاي حسابداري مديريت ارتقا داده شده است كه در آن علاوه بر مسائل درون سازماني تاثير فضاي رقابتي بيروني و الزامات محيطي بر بقا و موفقيت بنگاه مورد توجه قرار مي گيرد و علاوه بر كارآيي بحث اثربخشي و نتيجتا بهره وري، هدف كاربرد اين نظام ها مي باشد . متاسفانه در ايران بسياري از بنگاه هاي اقتصادي و غيرانتفاعي (نظير بنگاه هاي غير انتفاعي دولتي) هنوز از مفاهيم حسابداري صنعتي استفاده نمي كنند و حتي صنايع عظيمي مانند صنعت نفت خود را بي نياز از كاربرد اين ابزار سودمند مي داند.
*منبع: http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1695998
What is management accounting?
Management accounting is the internal business building role of accounting and finance professionals who work inside organizations. These professionals are involved in designing and evaluating business processes, budgeting and forecasting, implementing and monitoring internal controls, and analyzing, synthesizing, and aggregating information—to help drive economic value.
The role of management accounting differs from that of public accounting, since management accountants work at the “beginning” of the value chain, supporting decision making, planning and control, while audit and tax functions involve checking the work after the fact. Management accountants are valued business partners, directly supporting an organization’s strategic goals. With a renewed emphasis on good internal controls and sound financial reporting, the role of the management accountant is more important than ever.
It obviously takes more people to “do” the work than it does to “check” the work. In fact, of the five million finance function professionals in the U.S., more than 90% work inside organizations as management accountants and finance professionals. Some common job titles for management accountants in organizations of all sizes and structure include:
- Staff Accountant
- Cost Accountant
- Senior Accountant
- Corporate or Division Planner
- Financial Analyst
- Budget Analyst
- Internal Auditor
- Finance Manager
- Controller
- Vice President, Finance
- Treasurer
- Chief Financial Officer (CFO)
- Chief Executive Officer (CEO)
To learn more about IMA and the management accounting profession, please visit Frequently Asked Questions.