نيمي از خانواده هاي ايراني به دليل نداشتن مديريت اقتصادي در دخل و خرج خانوار، با مشكلات مالي روبه رو هستند. اين در حالي است كه تحقيقات آماري نشان مي دهد مديريت اقتصادي در خانوار بيش از ٥ درصد مشكلات مالي را كاهش مي دهد. عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس، با اشاره به اين مطلب به گزارشگر ما گفت: در تعريف مديريت اقتصادي خانواده، هر خانواده سازمان و بنگاه اقتصادي كوچكي تلقي شده است كه نياز به مديريت بر منابع دارد كه به بخش هاي مديريت اقتصادي شرايط عادي، شرايط غير عادي و بحراني تقسيم بندي مي شود.
همان طور كه در خانواده، والدين بايد مديريت عاطفي، رواني و اجتماعي را براي ايجاد روابط دوستانه و رسيدن به تكامل اعضاي خانواده بر عهده گيرند و اعمال كنند، در بحث هزينه كردن و ايجاد تعادل بين دخل و خرج نيز نياز به مديريت است؛ اهميت مديريت منابع اقتصادي در خانواده تا آنجاست كه مديريت صحيح در اين بخش مي تواند منجر به تحكيم بنيان خانواده و كاهش تنش ها و مشكلات خانوادگي شود. مديريت مالي خانواده بايد با چه كسي باشد؟ معمولا مشاركت پدر و مادر در اين امر منجر به موفقيت خانواده در امور مالي و كاهش مشكلات اقتصادي مي شود اما بسياري از جامعه شناسان بر اين اعتقادند كه زنان به دليل دقت نظر در اداره كردن امور مالي خانواده، از موفقيت بيشتري برخوردارند.
مديريت اقتصادي خانواده در شرايط عادي بايد بر اساس ميزان درآمدهاي هر يك از اعضاي خانواده و هزينه ها تنظيم شود، و در اين ميان خانواده هايي موفق ترند كه در اين فرمول جايي را نيز براي پس انداز و به اصطلاح « روز مبادا» در نظر بگيرند، چرا كه به اعتقاد كارشناسان برابري هزينه ها و درآمد نشان از اين دارد كه خانواده بر اساس شرايط حال تصميم گيري كرده است؛ اما اگر در مديريت اقتصادي جايي نيز براي پس انداز در نظر گرفته شود، نشان از آينده نگري خانواده دارد كه معمولا اين گونه خانواده ها كمتر دچار مشكلات مالي و اقتصادي مي شوند و در مشكلات و پيشامدهاي غير منتظره مستاصل نمي شوند. در شرايط غير عادي و بحراني كه هزينه هاي خانواده به دلايل مختلف از جمله بيماري، بيكاري و… بيش از درآمد مي شود، مديريت بحراني مي تواند پيامدها و مشكلات ناشي از اين حادثه يا واقعه را كاهش دهد.
در اين وضعيت خانواده هايي كه آينده نگري را پيشه خود كرده اند، راحت تر از بحران مي گذرند و آن دسته از خانواده هايي كه پس اندازي نداشته اند با مشكلات بسياري روبه رو مي شوند. اين خانواده ها اغلب به شدت دچار مشكلات مالي مي شوند.بنابراين در علم اقتصاد خانواده، مديريت بايد همراه با آينده نگري و پرهيز از هزينه هاي اضافي باشد.وي همچنين گفت: در حال حاضر به دليل گسترش پديده تجمل گرايي، مخارج اضافه، نداشتن قناعت و صرفه جويي و تبعيت از الگوهاي مصرف اسراف گونه، تنها نيمي از خانواده هاي ايراني مديريت اقتصادي را در خانواده خود اعمال مي كنند و نيمي از آن ها نيز به دليل نداشتن مديريت بر دخل و خرجشان با مشكلات مالي روبه رو مي شوند. درست است كه تورم در جامعه بالاست و هر روز هزينه هاي كالاي ضروري، مسكن و… افزايش مي يابد، اما با رعايت مديريت اقتصادي مي توان تا حدودي از بار مشكلات كاست.
بنا به اعتقاد بسياري از كارشناسان، صرفه جويي، قناعت و پرهيز از تجمل گرايي و چشم و هم چشمي از ملزومات اجراي مديريت مالي است. با اين حال بايد در نظر داشته باشيم خانواده هايي كه داراي درآمد نيستند و خانواده هايي كه به هر دليلي سرپرست آن ها بيكار است شامل اين امر نمي شوند؛ چرا كه آن ها دخلي ندارند كه بخواهند آن را مديريت كنند. يكي از مباحثي كه در حال حاضر مطرح مي شود اين است كه افزايش قيمت ها و هزينه هاي سرسام آور زندگي، آرامش را از خانواده ها سلب كرده است و باوجودي كه پدر و مادر دو يا سه شيفت كار مي كنند، نمي توانند از پس هزينه ها برآيند.
به اعتقاد من اين افراد دچار نقص در مديريت خانواده هستند و فرهنگ قناعت و صرفه جويي در اين خانواده ها بسيار كمرنگ است. با مديريت اقتصادي و مالي بر درآمدهاي خانوار همراه با صرفه جويي و پيشه كردن قناعت و فرهنگ سازي در زمينه «به آن چه داريم، راضي باشيم»، آرامش، شادابي و نشاط در خانواده حاكم مي شود. چرا كه ديده شده است بسياري از خانواده هاي مرفه باوجود در اختيار داشتن امكانات مالي، افسرده، مضطرب و از هم گسيخته هستند. بنابراين با تلفيق مديريت اقتصادي خانواده با آموزه هاي ديني مثل پرهيز از اسراف و پيشه كردن صرفه جويي و قناعت مي توان به آرامش دست يافت. جامعه ما در حال حاضر با شتاب به سوي تجمل گرايي و مصرف زدگي كه هزينه هاي خانوار را افزايش داده است، پيش مي رود. آمارها نشان مي دهد ٨� درصد هزينه هاي زايد و سربار خانوار ناشي از تجمل گرايي و چشم و هم چشمي است. بنابراين در اقتصاد خانواده بايد براساس داشته ها و درآمدها براي هزينه ها برنامه ريزي كرد و نه براساس خواسته ها؛ اين مسئله مهم ترين اصل در مديريت اقتصادي خانواده است.