آموزش مديريت مالی کودکان و نوجوانان

آموزش مسائل مالي به فرزندان و پرورش عادات مالي خوب در آنها داراي مزاياي بلند مدت بوده و تلا شي ارزنده به شمار ميآيد. بي توجهي والدين در اين باره مي تواند پيامدهايي ناخوشايند براي آتيه فرزندان به همراه داشته باشد.
متاسفانه برخي والدين در آموزش مسائل مالي به فرزندان خود کوتاهي مي کنند زيرا فکر مي کنند که اساسا حرف زدن راجع به پول به فرزندان درست نيست يا براي اين کار وقت و پول کافي دراختيار ندارند. والدين صرف نظر از هر سطحي از درآمد وظيفه دارند فرزندان رابا پول و مسائل پيرامون آن آشنا سازند.
آموزش مسائل مالي به کودکان و نوجوانان تنها به آماده کردن آنها براي بازار کار و اشتغال يا آموزش پس انداز پول به آنها محدود نمي شود. ما به عنوان والدين بايد به فرزندان خود کمک کنيم تا معاني مثبت و منفي پول را درک کنند. اين که آنها صرفا به پول علا قه داشته باشند کافي نيست بلکه بايد به آنها آموخت که براي به دست آوردنش بايد تلا ش کنند. والدين و فرزندان بايد احساسات و عقايد خود را راجع به پول بيان کنند تا بتوانند در اين مورد به يک نظر واحد برسند. برخي پدر و مادرها احساس و نظرخوبي راجع به پول ندارند. اين موضوع بعضا از تجربيات ناخوشايند و باورهاي خانوادگي غلط خود آنها ناشي مي شود. به هر حال آموزش مسائل مالي به فرزندان مستلزم داشتن يک رويه و نگرش واحد راجع به پول است.
براي آموزش مسائل مالي به کودکان و نوجوانان بايد در چارچوب ذهني آنها بينديشيم و عمل کنيم. بچه ها براي فهم موضوعات مالي نيازمند شبيه سازي، مثال عيني، تمرين و … هستند.
آنها دقيقا مي خواهند بدانند که چطور بايد مثل آدم  بزرگ ها عمل کنند. هر وقت پول در ميآوريم، پول جابه جا مي کنيم، پول خرج مي کنيم، پولي رابه کاري اختصاص مي دهيم، پولي به کسي مي بخشيم، از کسي پول قرض مي کنيم، همه و همه فرصت هايي هستند که با استفاده از آنها مي توانيم به بچه هاي خود نحوه عملکرد پول و شيوه تصميم گيري مالي را بياموزيم. فقط به خاطر داشته باشيم که درآموزش مسائل مالي به فرزندان بايد از ديکته کردن چيزها، جهت دادن، نقد کردن بي مورد اجتناب کرد و در عوض به آنها اجازه داد تا به روش کودکانه آزمون و خطا به مسائل پي ببرند.
اولين و مهمترين گام براي اين منظور آشنا ساختن فرزندان با مفاهيم عمده مالي اعم از کسب درآمد، خرج کردن، پس انداز، قرض کردن و بخشيدن است.
البته درک مفاهيمي چون قرض کردن و بخشيدن براي کودکان کم سن و سال به ويژه آنهايي که تازه شروع به حرف زدن مي کنند دشوار است زيرا آنها هنوز قادر به انجام محاسبات مالي و درک مسائل از زاويه هاي متفاوت نيستند. بنابراين، بهتر است والدين با آموزش سه مفهوم اول آغاز کنند. يادگيري درست مهارت هاي مالي در کودکان  و نوجوانان نيازمند گذر زمان است. در ادامه، معنايي کلي و قاعده هر يک از اين مفاهيم را توضيح مي دهيم و راهنمايي هايي را براي سهولت کاروالدين ارائه مي کنيم.
کسب درآمد- درآمد يا کسب درآمد به روش پول درآوردن گفته مي شود. براي کسب درآمد و پول درآوردن راه هاي زيادي وجود دارد. فرزندان ما مي توانند از ميان راه هاي درست و مشروع راهيبراي خود انتخاب کند. خرده فروشي، کمک به پدر و مادر ولو به طور مقطعي، خريد سهام، ارائه خدمات کوچک به تناسب توانايي و از اين قبيل. براي کسب درآمد هيچ راهي بر ديگري برتري ذاتي ندارد و مهم رضايت فرد و مشروع بودن آن است. ما به عنوان والدين بايد به فرزندانمان بياموزيم کار کردن شرافتمندانه براي کسب درآمد (با در نظر گرفتن محدوديت هاي سني) به هيچ وجه عار نيست ولو اين که راهمان به ظاهر راهي پيش پا افتاده و کوچک باشد. بنابراين، بايد فرزندان را از سنين پايين با مفهوم کسب درآمد مانوس کنيم. فرآيند کسب درآمد و پول درآوردن مشروع همراه با برنامه ريزي درست، موضوعي نيست که فرزندانمان بخواهند به بعد از فارغ التحصيل شدن از دانشگاه، هنگام تشکيل زندگي مشترک و… به آن فکر کنند. آشنايي عملي فرزندان با کسب درآمد آزادي، قدرشناسي، استقلا ل مالي، استانداردها و عادات شغلي درست، شيوه هاي ارزيابي مشاغل، مسووليت پذيري و رابطه ميان پول، زمان، مهارت و انرژي را به آنها مي آموزد. براي اين منظور لا زم است والدين به نکات زير توجه کنند:
– براي تقويت روحيه مسووليت پذيري، در کارهاي خانه به فرزندان خود وظايفي را بدون پرداخت اجرت محول کنيد. اين وظايف ارتباطي با وظايفي که در قبالش به آنها پول مي پردازيد ندارد.
– اگر فرزندتان در بيرون از خانه صاحب شغلي است درباره شرايط کاري، مسووليت و سمت شغلي، خطرات و مشکلا ت مالي مربوط به آن شغل، انتظارات تان از نحوه استفاده از درآمد و کمکي که مي توانيد براي بهبود شغلش ارائه دهيد با وي گفت وگو کنيد (براي مثال رساندن وي به محل کار در روزهاي باراني.)
– به فرزندتان کمک کنيد که کليه درآمدها و هزينه هاي خود را به طور منظم در يک دفترچه يادداشت درج کنند. نقطه سربه سر – نقطه اي که هزينه ها با درآمدها برابر مي شود – را به وي بياموزيد.
– سعي کنيد فرزندانتان را در حين اشتغال دائما حمايت کنيد و به يک باره از حمايت وي دست نکشيد.
– زماني که به کسب درآمد اختصاص داده مي شود بايد از زمان فراغت و تفريح، مطالعه، انجام تکاليف مدرسه يا وظايف خانه جدا باشد. براي مثال، فرزندان نبايد کار و کسب درآمد را بهانه اي براي فرار از درس  و تحصيل يا برعکس تحصيلا ت را بهانه اي براي فرار از کسب درآمد و مسووليت هاي خانگي قرار دهند.
خرج کردن – خرج کردن يا هزينه کردن به شيوه استفاده فرزندان از پول و درآمد اطلا ق مي شود. فرزندان ما روش هاي مختلفي براي خرج کردن پول خود انتخاب مي کنند. خريدن البسه و پوشاک، وسايل تفريح و سرگرمي، کتاب، رفتن به مسافرت و… خرج کردن به فرزندان ما تفاوت بين خواسته ها و نيازها، فرصت مقايسه و انتخاب گزينه هاي مختلف، نحوه تصميم گيري و پذيرش مسووليت اين تصميمات و نحوه محاسبه را مي آموزد. در مورد نحوه خرج کردن فرزندان به نکات زير توجه کنيد:
– به فرزندان خود اجازه دهيد تا اشتباه کردن و پيامدهاي ناشي از آن را عملا  تجربه کنند. مطمئن باشيد فرزندانتان مي دانند که شما نيز در زندگي مرتکب اشتباهاتي شده ايد. اشتباه کردن ناپسند نيست بلکه تکرار اشتباهات و درس نياموختن از آن ناپسندتر است.
– معيارهايي همچون کيفيت بالاتر، سهولت دسترسي، قيمت مناسب و ديگر معيارهاي مقايسه و گزينش را به فرزندان خود بياموزيد. فکر نکنيد که آنها خود از اين مفاهيم و اصطلاحات سر در مي آورند.
– به فرزندان خود اجازه دهيد که بدانند شما هميشه نمي توانيد آنچه را که دلتان مي خواهد بخريد. اين موضوع را مي توانيد هنگام خريد هاي خياباني به او بياموزيد.
– هنگام تصميم گيري مالي سعي کنيد يک تصوير مالي جامع در ذهن او ترسيم کنيد. براي مثال، به وي بياموزيد که رفتن به سينما فقط شامل پرداخت بهاي بليط فيلم نيست، بلکه براي اين منظور شما متحمل هزينه هاي ديگري از جمله بنزين ماشين ، تنقلات و خوراکي، نوشيدني ها و از همه مهم تر وقت و انرژي نيز مي شوند. اين کار به آنها کمک مي کند به هنگام تصميم گيري مالي آگاهانه تر عمل کنند.
– درباره پول و مسائل مالي با او حرف بزنيد. حتي آنها را در بحث ها و تصميم گيري هاي مالي خانواده البته به مقتضاي سن و ميزان درکشان دخالت دهيد. با اين کار آنها احساس ارزشمندي و احترام مي کنند و پول و امور مربوط به آن را تابو قلمداد نمي کنند.
پس انداز کردن – پس انداز به پولي گفته  مي شود که بچه ها براي استفاده از آن در آينده کنار مي گذارند. با پس انداز کردن، فرزندان ما ياد مي گيرند که براي تامين خواسته ها و نيازهاي آينده خود بايد از خواسته هاي غيرضروري امروز خود چشم پوشي کرد. آنها مي آموزند که در اولويت بندي ها بايد اول به خودشان پرداخت کنند. نتيجه برنامه ريزي امروز آنها رضايت خاطر در آينده مي باشد. آنها ياد مي گيرند که بين هزينه  کردن و درآمد کسب کردن رابطه متقابل وجود دارد و در نهايت آنها با نحوه پس انداز برنامه ريزي شده و منظم براي اهداف مختلف آشنا مي شوند. متداول ترين شيوه پس انداز بچه ها تهيه قلک است. آنها معمولا قسمتي از پول تو جيبي، عيدي و هداياي نقدي خود را در يک قلک مخصوص جمع آوري مي کنند و در مواقع نياز از آنها استفاده مي کنند. هر چند که اين کار آنها نياز به مديريت و هدايت والدين دارد. در مورد پس انداز فرزندان به نکات زير بايد توجه کرد:
– تفاوت بين پس انداز کوتاه مدت و پس انداز بلند مدت را براي فرزندان خود تشريح کرده و آنها را در تنظيم اهداف بلند مدت و کوتاه مدت پس انداز ياري کنيد. آنها بايد بياموزند براي نيازها و خواسته هاي روزمره و موارد ضروري پيش بيني نشده در آينده چگونه بايد پس انداز کنند. سعي کنيد فرق بين نيازهاي ضروري و اوليه و نيازهاي غيرضروري و ثانويه انسان را براي آنها توضيح دهيد. آنها را راهنمايي کنيد که براي پس انداز از چه زماني شروع کنند، چه مبلغي را پس انداز کنند، کجا پس انداز کنند، چه موقع بايد از پس انداز خود برداشت کنند و…
– آنها را راهنمايي کنيد تا با ثبت مبالغ پس انداز دائما از ميزان موجودي پس انداز خود آگاه باشند.
– به آنها بياموزيد به پس انداز خود پايبند باشند. برداشت بي مورد و برنامه ريزي نشده از پس انداز براي مصارف و نيازهاي غيرضروري در صورت تبديل شدن به عادت، اهداف پس انداز فرزندانمان را دچار مشکل مي کند. براي جلوگيري از اين کار به آنها کمک کنيد تا به دقت موارد برداشت  و مصرف پول پس انداز شده خود را تنظيم و يادداشت کنند.
براي ترغيب فرزندانتان به پس انداز از جوايز غيرنقدي استفاده کنيد. درک مزاياي پس انداز براي بچه هاي کم سن و سال دشوار است. تشويق ها مي تواند تا اندازه  زيادي براي پس انداز بلند مدت آنها يک قوت قلب به شمار آيد. براي مثال، ساليانه ميزان پس انداز آنها را با همديگر کنترل کنيد. اين کار مي تواند نوعي تجديد روحيه براي آنها باشد.
قرض کردن- قرض کردن يا قرض گرفتن به اين معناست که فرزندان مي توانند پولي را براي رفع نيازهاي امروز خود از کسي گرفته و بعدها در موعد مشخص به آنها برگردانند. البته فرزندان ما در عمل کمتر به قرض گرفتن متوسل مي شوند. کسب درآمد و پس انداز بهترين روش هاي تامين نياز هاي فرزندان است و عمل قرض گرفتن نبايد براي آنها تبديل به يک عادت شود. برعکس، آنها بايد به لحاظ استطاعت مالي به سطحي برسند که براي تامين نياز هم سن و سالا ن خود به آنها پول قرض بدهند.هر چند، قرض گرفتن آنها را با هزينه هاي قرض گرفتن، ساختار و اصول قرض گرفتن، پيامدهاي خريدهاي امروز و پرداخت هاي فردا، زمان مناسب اين کار، ضرورت بازپرداخت پول قرض گرفته شده و محدوديت هاي مالي آشنا مي کند. در اين مورد به نکات زير توجه کنيد:
اگر فرزندانتان از شما درخواست قرض کردند حتما توانايي آنها را در بازپرداخت پول در نظر بگيريد. هرگز بيش از حد توان به او پول قرض ندهيد. سعي کنيد ميزان واقعي نياز مالي او را ارزيابي کنيد. ممکن است فرزندان ما درست نتوانند مبلغ مورد نياز واقعي خود را تشخيص دهند و به کمک ما نياز داشته باشند.
قرض گرفتن بايد در مواقع ضرورت و اضطرار و براي تامين بخشي از وجوه کلي مورد نياز انجام شود. به فرزندان خود بياموزيد که نيازهاي خود را از طريق کسب درآمد، پس انداز و سرمايه گذاري تامين کنند.
هر مبلغي به فرزند  خود قرض مي دهيد، طي يک قرارداد کتبي شرايط و زمان بازپرداخت آن را مشخص کنيد. با اين کار تعهد پذيري و پايبندي به تعهدات را به آنها مي آموزيد.
روش هاي صرفه جويي در هزينه ها و مخارج را به او بياموزيد تا به جاي قرض کردن از مبالغ صرفه جويي شده براي تامين و خريداري مايحتاج خود استفاده کنند.
بخشيدن- بخشش يا بخشيدن، به اين معناست که فرزندان ما بخشي از داشته هاي خود را با ديگران- به ويژه افراد فقير و نيازمند- سهيم شوند. بخشش به عنوان يک صفت پسنديده انساني مي تواند نقش قابل توجهي در رشد معنوي فرزندان ما ايفا کند. بخشش به فرزندان ما ميآموزد چگونه با کمک به ديگران، در خود و همنوعان خود احساس شادي و رضايتمندي واقعي بيافرينند. بخشش فراتر از همه چيز يک از خود گذشتگي است. بايد به فرزندان خود بياموزيم بخشش درست و به جا نه تنها به معناي از دست دادن چيزي نيست، بلکه با برخورداري از ثواب الهي و کسب يک فضيلت انساني ارزشمند، در واقع به دست آوردن بالا ترين ارزش ها قلمداد مي شود. البته درک چنين مفهومي شايد براي فرزندان ما دشوار باشد. اما با رعايت محدوديت هاي سني و جوانب امر مي توان به تدريج اين خصلت پسنديده را در فرزندان پرورش داد. در خصوص بخشش لا زم است والدين به نکات زير توجه کنند:
به فرزندان خود بياموزيم که بخشش فقط شامل دادن پول به ديگران نيست، بلکه آنها مي  توانند از دانش و اطلا عات، وقت، مهارت، لوازم قابل استفاده غير ضروري و حتي شادي و لبخند خود نيز به ديگران ببخشند.
شيوه درست بخشش اعم از رعايت کامل جوانب اخلا قي، تمييز ميان نيازمندان واقعي از نيازمندان غيرواقعي و شناخت موارد به جا و نا به جاي بخشش را به فرزندان آموزش دهيم.
با مصاديق عيني و عمل، بخشيدن را به بچه هاي خود بياموزيد نه گفتار و پندآموزي صرف.
چنانچه زمينه مناسبي براي انجام کارهاي خيريه براي فرزندان خود پيدا کرديد مي توانيد آنها را در اين فعاليت ها مشارکت دهيد. ميزان مشارکت مهم نيست، بلکه نفس عمل ارزشمند است.
شايد درک مصاديق بخشش معنوي و فرهنگي براي فرزندان دشوار باشد، سعي کنيد به آنها در اين رابطه کمک کنيد.
آنها را نسبت به بخشش هاي بي حساب و کتاب و نا به جا آگاه کنيد.
سرمايه گذاري- آموزش مفهوم درستي از سرمايه گذاري و کسب سود مي بايست با ظرافت بيشتري صورت پذيرد و شايد براي برخي سنين پايين اين موضوع به سادگي جا نيفتد. تشريح نحوه عمل حساب هاي سرمايه گذاري بانک ها يا خريد تعدادي سهام از بورس و توضيح نحوه کسب سود حاصل از آن، مي تواند به تدريج درک درستي از مفهوم سرمايه گذاري را براي آنان ايجاد کند.

*مردم سالاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *