NGO چيست و زمينههاي ايجاد آن در كشور ما از كجا آغاز شد؟
NGO يك سازمان غيردولتي و غيرانتفاعي است. نه وابسته به دولت است و نه اثري از حاكميت درون آن پيدا ميشود. نه بودجهاي از دولت به صورت رسمي ميگيرد ولي داراي اساسنامه مدون است و تشكيلاتش از قبل ثبت شده. يكي از مهمترين خصوصيات NGO داوطلبانه بودن آن است كه با توجه به نياز جامعه ايجاد ميشود. چند نفر دور هم جمع ميشوند و به اين نتيجه ميرسند كه به طور مثال با مصرف يا پخش مواد مخدر به صورت داوطلبانه و خودجوش مبارزه كنند. البته يك NGOمجاز است فعاليتهاي خودش را سامان دهد و اگر كارش به نتيجه برسد درآمد هم كسب كند و اين فقط در راه توسعه و اهداف تشكيلات خودش است و سود در NGO معنا ندارد. NGO، سازمانهاي غيردولتي، گروهاي شهروندي داوطلب، گروههاي نفع عامه يا خيريه هيچ كاري به مسئوليت دولت ندارند و در بعضي جاها از مطالبات مردم در مقابل دولت دفاع ميكنند يعني مجاز به انتقاد از دولت ميباشند.
* اين تعريف به صورت كامل اجرا شده يا نتيجه آن چيز ديگري است. پس نقش احزاب چه ميشود؟
در كشورهاي خارجي اگر دولت كاري انجام دهد كه از نظر ديگران اشتباه باشد. NGOها دور هم جمع ميشوند و كار احزاب را انجام ميدهند. به دولت معترض ميشوند و احزاب دخالتي نميكنند. البته اين خود مشكلي شده و بسياري از NGOها بازوي احزاب شدهاند. در كشور خودمان هم اين اتفاق گاهي افتاده است يعني NGO شده است ابزار دست گروههاي قدرت، يا ميشود اين طور هم گفت كه بعضي اوقات NGO تشكيل ميشود كه دقيقاً همين كار را انجام دهد. گاهي مسئولين دولتي پول ميگذارند، هزينه ميكنند تا اين سازمانها را تشكيل دهند تا مورد حمايت قرار بگيرند.
* ويژگيهاي يك NGO چيست؟
داوطلبانه بودن، خودجوش بودن، هدف و تفاق مشترك، حركت طبق اساسنامه مدون، قانونمندي، برنامه مشخص، استقلال و وابسته نبودن، مسئوليت پذيري از خصوصيات بارز NGO است.
از NGO زنان بگوييد. روند آن در كشور ما چگونه است، زنان تا چه حد موفق بودهاند، در چه زمينههايي فعاليت ميكنند؟
طبق آماري كه من از وزارت كشور دارم در سال 79 ما داراي 250 NGOزنان بوديم كه البته بعضيها ثبت شده بودند و بعضيها بدون ثبت فعاليت ميكردند. در سال 79 تقريباً بالاي هفتاد درصد آنها انجمنهاي خيريه بودند. در سال 80 بيش از 591 NGO وجود داشت كه در تركيب آن خيريه كمتر شده بود يعني به فعاليت زنان موضوعات فرهنگي، اجتماعي، مبارزه با مواد مخدر، رسانهها و بحثهاي علمي، تحقيقاتي اضافه شد. در سال 81 حدود 140 NGO به اين جمع اضافه شد اما تركيب آنها بسيار متفاوت شد و 45% فعاليت فرهنگي پيدا كردند و حدود بيست و يك درصد اجتماعي. تركيب NGOخيريه در سال 1381 به 16% رسيد و تعدادي در زمينههاي مطبوعات، علمي و بهداشتي فعاليت كردند. اين درصدها نشان دهندهي كاهش گرايش به خيريه است نه اينكه مسائل نوع دوستي پايين آمده باشد بلكه كمي تخصصيتر كار ميكنند. از سال 82 آمار دقيق و مشخصي وجود ندارد.
* مسائل اجتماعي و فرهنگي دو واژهي كلي هستند. در اين سالهاي اخير سازمانهاي غير دولتي زنان دقيقاً به چه مسائلي روي آوردهاند و چرا؟
زنان كلاً در زمينه تعصباتشان كه احساس ميكنند حقشان در جامعه هم پايمال شده فعاليت بيشتري پيدا كردهاند. بعضي از اين انتقادها و تعصبات هم درست است. زماني زن مجبور بود در خانه بماند و آمدن او از خانه به گونهاي ممنوع بوده، زن خوب كسي بوده كه در خانه باشد و بيرون هم نيايد، معلوم است كسي كه در خانه بماند و بيرون نيايد و فعاليت نكند، معلوم هم نميشود چه كاري بلد است انجام دهد. چون بسياري ارتباطشان با بيرون امكانپذير نبود، بعضيها به فكر تشكيل NGO افتادند تا در جريان فعاليتهاي اجتماعي خودشان را نشان بدهند. البته وضع جامعهي ما خيلي تفاوت كرده است.
* ضرورت ايجاد اين سازمانها و كاركرد آنها در كشور ما چيست؟
در جامعه يك حاكميت و دولت داريم كه وظيفهي او ايجاد وسائل و تسهيلات براي مردم است. از طرفي هم بايد از مرزها دفاع كند، از طرف ديگر ايجاد تعامل با كشورهاي ديگر به عهدهي حاكميت است. در سطح پايينتر مردم هستند كه كارهايشان را انجام ميدهند يا در دولت كار ميكنند يا به صورت آزاد. مردم كارهايشان را انجام ميدهند و دولت هم همينطور بعد از مدتي مردم نيازهايي خواهند داشت و دولت به خاطر اينكه بيش از اندازه درگير كارهاي ديگر است از يك سري مشكلات ممكن است غافل شود يا به طور مثال دولت قانوني را به اجرا ميگذارد كه حق بسياري پايمال ميشود. اينجا مردم تصميم ميگيرند حرفهايشان را به دولت بزنند. در كل خواستهها، مطالبات، نيازها، ديدگاهها و انتقادات مردم از دولت ميبايست سامان بگيرد و واسطهاي بين دولت و مردم ايجاد ميشود كه نام آن را ميگذاريم سازمان غير دولتي يا همان NGO.
گفتيد كه از خصوصيات NGO داوطلبانه بودن و استقلال آن است و از جهتي از طرف سازمان ملل متحد برنامههايي طراحي شده. نقش سازمان ملل متحد و نهادهاي بينالمللي مربوط، در هدايت و حمايت سازمانهاي غيردولتي چيست؟
خود سازمان ملل متحد يك سازمان غير دولتي است و ميتوان گفت كه اين سازمان يك NGO است اما در حقيقت اينطور نيست چون گفتم كه NGO بدون وابستگي فعاليت ميكند. مقر سازمان ملل متحد در نيويورك قرار دارد و به آمريكا وصل شده و از طريق آن حمايت ميشود به اين نميشود گفت NGO. به هر حال سازمان ملل متحد در زمينهي NGO بسيار فعال عمل كرده است و اجلاسهايي را بر گزار كرده است كه هم نمايندگان دولتها و هم نمايندگان سازمانهاي غير دولتي حضور داشتند. بر دوش NGO بار حقوقي نيست و ميتواند هر مسئلهاي را مطرح كنند و چيزي گريبانگيرشان نميشود. سازمان ملل متحد، سازمانهاي غير دولتي را به عنوان مشاور ميگيرد به صورتي كه بعضي از اين سازمانهاي غير دولتي كه فعال هستند يك اعتبار مشاور از سازمان ملل ميگيرند و به فعاليت ميپردازند.
سازمان ملل در سمت و سو دادن به سازمانهاي غير دولتي چقدر نقش دارد؟
سازمان ملل جهت نميدهد. فقط كمي فعاليت سازمانهاي غير دولتي را راحتتر ميكند. اگر يك NGOدر كشورش نتواند آزادانه فعاليت كند و مطالباتش را مطرح كند، سازمان ملل از او پشتيباني ميكند.
يعني سازمان ملل هيچگاه يك NGO را محدود نميكند؟
نه، هيچ وقت. هيچ كس تا كنون دنبال محدود كردن NGO نبوده. حتي اگر يك NGO فعاليتي كند كه با ذائقهي بسياري سازگاري نداشته باشد آزاد است.
* سياست سازمان ملل چگونه است آيا هر سازمان غير دولتي را حمايت ميكند؟
نه هر سازمان غير دولتي را حمايت نميكند چون هر سازمان غير دولتي با سازمان ملل متحد ارتباط
ندارد. ممكن است يك NGO در مورد حجاب يا دفاع از مطالبات مسلمانان در كشورهاي خارجي فعاليت كند. اگر اين NGO از اعضاي قدري برخوردار باشد و بتواند عملكرد بالايي داشته باشد حتي در مورد مسائلي هم كه ممنوعيت دارند ميتوانند پيروز باشند البته اگر كشورهاي مخالف اين مسائل مثل آمريكا با آنها مقابله نكنند. سازمان ملل هر سازمان غير دولتي را نه حمايت ميكند و نه به رسميت ميشناسد. NGO بايد شرايط خاص خودش را داشته باشد و كارايي و قدرت لازم را نياز دارد و حداقل 5 سال داراي سابقه فعاليت باشد. اينطور نيست كه يك NGO كه سه روز مشغول فعاليت شده به سازمان ملل نامه بزند و از او طلب حمايت كند. البته در مورد آن مسئلهي خاص مثل حقوق مسلمانان در كشورهاي خارجي اگر هم يك NGO وجود داشته باشد كه تمام معيارها را داشته باشد و از طرف يك ميليارد مسلمان صحبت كند و پيگيري كند اگر سازمان ملل ترتيب اثري ندهد ديگر سازمان ملل نيست، سازمان دول است. به هر حال تا كنون فعاليتي اينچنيني در اين مورد خاص اتفاق نيفتاده است. بايد اتفاق بيفتد ببينيم چه ميشود.
* در مورد سازمانهاي غير دولتي فعال در ايران چه اطلاعاتي داريد. اعضاء، تعداد، تنوع؟
من آمار خيلي دقيق از همهي سازمانهاي غيردولتي ندارم. همانطور كه ميدانيد از سازمانهايي ميشود آمار گرفت كه ثبت شده باشند. در مورد تنوعNGO ميتوانم بگويم كه NGO جوانان و زيست محيطي بسيار زياد است. NGO زنان نسبتا خوب است. موضوع اعتياد نيز رو به افزايش است و گروههاي آموزشي در حال فعالتر شدن هستند و موضوعاتي از قبيل دوستدار ميراث فرهنگي، ارتباطات و هنر نيز از زمينههاي فعاليت سازمانهاي غيردولتي شده است.
* اهرمهاي حمايتي يونسكو از اين سازمانها چيست؟
يونسكو بيش از اين كه اهرم مادي داشته باشد ـ كه البته دارد ـ به سازمانهاي غيردولتي اعتبار ميدهد. مثلاً از يك NGOدر همايش دعوت ميكند و ميگويد شما اين كارها را هم انجام دهيد. اين درگير كردن كار با NGO قدم بزرگ مؤثري است. يونسكو ميگويد من امسال سه برنامه بينالمللي دارم سازمانهايي كه توانايياش را دارند بيايند كمك كنند كه براي اعضاي NGOانگيزه ايجاد ميكند.
* سازمانهاي غيردولتي گروههاي مردمي هستند. آيا ميشود يك NGO ستون پنجم دشمن شود. آيا از NGOسوء استفاده هم ميشود؟
البته ميشود چنين باشد. يك NGO در داخل كشور فعاليتش را شروع ميكند، قوت و قدرت ميگيرد و بعد با خارج از كشور ارتباط برقرار ميكند به خاطر اين كه بتواند مطالبات خودش را مطرح كند و از اين طريق از راههاي غيرمدني استفاده كند. اين نوع عملكردها بيشتر داراي انگيزههاي مادي است. اما من فكر ميكنم اصلا نبايد اسم ستون پنجم را روي اين كار گذاشت چون هر آدمي به تنهايي هم ميتواند اين كار بكند. لازم نيست NGO درست كند و خودش را بشناساند و ثبت كند.
* باتوجه به آماري كه ارائه داديد. NGO زنان در كشور ما بسيار بيشتر است. اين كثرت فعاليت براي چيست. مسئلهي خاصي وجود دارد؟
نميشود گفت بسيار بيشتر. البته بنابر تركيب جمعيتي، وقتي بيش از نيمي از جمعيت كشور را زنان تشكيل ميدهند. طبيعي است كه نيمي از آنها NGO زنان باشد شايد يكي از دلايل اين باشد كه مردان براي فعاليت در جامعه مشكلي ندارند و زنان به وسيلهي NGO در جامعه فعاليت ميكنند. چرا ما مشاركت مردان نداريم چرا دفاع از حقوق مردان نداريم؟ چون مشكل خاصي براي فعاليت مردان وجود ندارد. تعداد NGO زنان بيشتر است به خاطر ابراز وجود، اثبات وجود و حضور از طريق NGO
* رابطهي NGO با جهانيسازي چيست. آيا مقدمهاي براي دهكدهي جهاني شدن است؟
بهتر است بگوييم رابطهي انسانها با جهانيسازي چيست. نميتوانم بگويم نقش NGO در جهانيسازي چيست. زنان هم همان كاري را ميكنند كه مجموعهي كشور به آن سمت ميرود. به نظر من سازمانهاي غيردولتي در حال آمادهسازي فضايي هستند كه اگر جهاني شدن صورت گرفت، ايراني بودن ما حفظ گردد. اگر كسي دلش به حال كشورش ميسوزد بايد با هويت فرهنگي و مدني ايراني به فكر حفظ گذشتهي خود باشد. بايد در زمينهي فرهنگسازي و پشتوانههاي تاريخي فعاليت كند.
* اينها بايدها بود، آيا واقعيتها هم همينطور است؟
البته كه همين طور است و از نسلي به نسل ديگر منتقل ميشود. قرار نيست تمام چيزهايي كه در نسل گذشته بوده از بين برود. نيمي از دغدغههاي جوانهايي كه NGO تشكيل ميدهند حفظ هويت ايراني اسلامي است كه گاهي باورمان نميشود اين جوانها اينگونه براي اين موضوع تلاش كنند.
* نقش سازمانهاي غيردولتي در امنيت كشورشان چيست. يونسكو از سازمانهايي كه با امنيت كشورشان درگير ميشوند حمايت ميكند يا خير؟
هر كس كه با امنيت ملي كشورش درگير شود، جاسوسي كند و يا باعث شود مرزهاي كشورش به مخاطره بيافتد. با آنها برخورد ميشود. فرقي نميكند NGO باشد يا سازمانهاي ديگر. يونسكو هم محل برخورد نيست يعني مرجع برخورد نيست.
* يونسكو در اين زمينه بيتفاوت است يا حمايتش را قطع ميكند؟
كميسيون ملي يونسكو در ايران يك بعد دولتي هم دارد به صورتي كه دبير كل شورا و هيئت دولت در آن نقش دارند. حتي وزير امورخارجه عضو كميسيون يونسكو است. يونسكو جايي نيست كه برخورد شود اما حتي ملاحظات در نظر گرفته ميشود.
* چه نهادي درون يونسكو است كه از NGO حمايت ميكند؟
نهادي وجود دارد كه تازه تشكيل شده است و حدود يك ماه است كه فعال شده و قرار شده است سازمانهاي غيردولتي يا همان NGO از اين طريق ارتباط بيشتر و بهتري با يونسكو برقرار كنند.
تاكنون هرچه بوده داخل كشورمان بوده و از اين طريق ميخواهيم فعاليتهاي ايرانيها را در سطح بينالملل معرفي كنيم. در هر حال در همين معرفي يك سري انتقادات و پيشنهادات مطرح ميشود و يك سري همكاريهاي جديدي به وجود ميآيد. ما ميخواهيم اين سازمانها را شناسايي كنيم و از اعتبارات بينالمللي كه يونسكو و سازمان ملل تخصيص ميدهد كاملا استفاده كنيم.
* موانع و مشكلات حضور سازمانهاي غيردولتي ايران در مجامع بينالمللي چيست. يونسكو چه تمهيداتي را انديشه كرده است؟
يكي از مهمترين مشكلات اين است كه اعضاي فعال يك NGO زبان بينالمللي بلد نيستند قطعاً اگر فعاليت بعضي از اين سازمانهايي كه من ديدهام در سطح بينالملل مطرح شود حيرتآور است. ارتباطات خارجي نياز به اين دارد كه با زبان بينالمللي با ديگران صحبت كنيد.
* اگر يك زن بخواهد در كشور ما NGO تشكيل دهد چه مراحلي را بايد بگذارند؟
اين سؤالي است كه پاسخ دادن به آن دشوار است. ما هنوز نفهميديم اگر يك NGO بخواهد در ايران ثبت شود بدون در نظر گرفتن موضوع آن بايد چه كار كند. بعضي وقتها ميگويند بايد برود از نيروي انتظامي استعلام بگيرد. زماني سازمان ملي جوانان مجوز ميداد. سازمان ميراث فرهنگي هم يك شورا و دبيرخانه نظارت تشكيل داد و مجوز صادر ميكرد و زماني امور بانوان وزارت كشور براي زنان متولي بود. معاونت اجتماعي و سياسي وزارت كشور هم همينطور و امور مشاركتهاي زنان رياست جمهوري هم مانند ديگران. خيلي مرجع و جاي مشخصي ندارد.