شود آن شخص چگونه رفتار می کند ، احساس می کند ، فکر می کند و یا صحبت می کند.
هر یک از سرنخهای زیر نشان دهنده یکی از بخشهای سه گانه شخصیت است:
1 – جزء کودک
الف ) سرنخهای کلامی :
-کاشکه
-دلم می خواد
-نمی دونم
-می خوام
-به من چه
-شاید وقتی که… ( بزرگتر شدم ، قبول شدم ، مدر ک گرفتم ، …..)
– نگاه کن چه کار کردم …( وبلاگم را ببین ، لباسم را ببین ، کارم رو ببیین و…)
– صفات تفصیلی ( مثل بهتر ، بهترین ، بزرگتر ، بزرگترین ….)
مثالی در زیر که همه سرنخهای کلامی از جزء کودک شخصیت ناشی می شود:
” کاش وبلاگی قشنگ داشتم .
دلم می خواد منم وبلاگم قشنگترین باشه .
نمی دونم چطور باید وبلاگم رو قشنگ کنم.
شاید وقتی تجربه دار بشم بتونم .
در وبلاگ من نازترین ، بهترین ، پرمحتواترین و… مطالب را خواهی یافت.
ب ) سرنخهای جسمانی
– غش غش خندیدن
– وول خوردن
– شعف
– چشم پائین انداختن
– کج خلقی
– جیغ
– ناله
– چشم گرداندن
– شانه بالا انداختن
– لج کردن
– قهر کردن
– سر به سر گذاشتن
– رجز خواندن
( بررسی کنید چه مقدار از نظر کیفی و کمی این سرنخها کلامی و جسمانی در شما وجود دارد . راستی این سرنخها که در شما غالب نیست.)
2 – جزء والد
الف ) سرنخهای کلامی :
– دیگه نمی تونم
– جونم به لب رسیده
– گوش کن ، همیشه هم یادت باشه
– قیودی مثل : هرگز ، همیشه ، هیچ وقت
– آخه چند دفعه بهت بگم
– می خوام ته و توی این موضوع را در آورم، برای اولین و آخرین بار
– بیشتر کلمات تنبیه کننده یا تشویق کننده استفاده می کنند مثل : بی شعور ، مسخره ، بد ، نفرت انگیز ، وحشتناک ، تنبل ، مزخرف ، بی خود ، طفلک ، جرات نمی کنه ، خوشگل ، نکن ، عیب نداره ، باز دیگه چه شد ، بازم و کلمه های باید و مجبور است.
ب ) سر نخهای جسمانی :
– اخمها و چین های پیشانی
– سر تکان دادن
– نگاه ترس آور
– انگشت روی لبها نهادن
– دستها روی سینه گذاشتن
– آه کشیدن
– لبهای در هم فشرده
– انگشت سبابه که اشاره می کند.
کسانی که بخش والد شخصیتشان بر آنها حاکم هست. افراد جدی ، خشک ، کاری و غیر قابل انعطاف هستند. آنها محکم حرف می زنند و کمتر اهل مشورت هستند. گویا همیشه حق همان است که از دهان آنها در می آید و در این مسئله حتی تردید هم نمی کنند ، چه برسد به اینکه بخواهند مشورت دیگران را قبول کنند. بر خلاف دسته اول ( کسانی که جزء کودک شخصیت بر آنها حاکم است) ، این افراد به جای لذت طلبی ، فقط به دنبال واقع نگری ، آینده نگری و سخت کوشی هستند. معمولا خانواده این افراد از دستشان کلافه اند.
از تفریح و … در زندگی آنها اثر زیادی به چشم نمی خورد. بکن و نکن ها و دستورات متوالی آنها اطرافیانشان را در فشار می گذارد. گوش شنوای زیادی ندارند. فقط به هدف می اندیشند و هیچ انعطافی را با دیگران نشان نمی دهند.
زندگی تک بعدی آنها ، اگر چه بر خلاف گروه اول است ولی چون تک بعدی هست رضایت خودشان و دیگران را به همراه ندارد و آرامش آنها مخدوش است.
راستی شما چطور ؟ کدام بخش شخصیتتان بر شما حکومت می کند؟….
3 – سرنخهای جزء بالغ شخصیت:
– کلماتی که نشان دهند تجزیه و تحلیل و بررسی هست. مثل :
– چرا ؟ چه ؟ کجا ؟ کی ؟ چطور ؟ چقدر ؟ از چه طریق ؟
– استفاده از قیودی مثل : تا حدی ، احتمالا
– کلماتی که انعطاف فرد را نشان می دهد: به نظر من ، من فکر می کنم.
خلاصه در مورد اجزء شخصیت:
اگر بخواهید در زندگی لذت ببرید و به آرامش برسید باید قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حکومت کند. ( البته منظور این نیست که دو بخش کودک و والدتان از بین بروند.)
در واقع این جزء بالغ است که شما را متعادل می سازد . یعنی تا حدی کودک وجودتان را ارضاء و شاد می کند . ولی نه آنقدر که فرامین والد شخصیت را زیر پا بگذارد و موجب شود پیشرفت و موفقیت و آینده نگری فرد به خطر بیفتد.
قسمت بالغ شخصیت ، مخ متفکر و مرکز کنترل شخصیت هست که با تجزیه و آنالیز موقعیت های گوناگون سعی می کند آنها را با درون فرد سازگار کند.
-اگر متعصب هستید
-اگر دائما فقط به فکر لذت بردن هستید و به آینده توجهی ندارید
-اگر فقط به فکر خودتان هستید
-اگر انتقاد پذیر نیستید
-اگر در برابر مشکلات همیشه به شیوه تکراری از یک روش منسوخ استفاده می کنید
بدانید که قسمت بالغ شخصیتتان بر شما حاکم نیست.
از طرف دیگر اگر همیشه فقط با سخت کوشی اتان همه را خسته کردید و فقط به دنبال ثروت ، قدرت ، پیشرفت و علم هستید و هیچ وقتی به خود و اطرافیانتان برای لذت بردن ، نمی دهید ، بازهم بدانید که قسمت بالغ شخصیتان کنترل شما را به عهده ندارد.
حالا با توجه به سرنخها شما جزء کدام دسته از افرادید؟ و با زندگی چه می کنید؟