علل، عوامل و راه حل ها
خانواده اولین مهمترین نهاد اجتماعی انسانهاست، بسیاری از هنجارها و ناهنجاریهای جامعه مربوط به همین نهاد مقدس است. هرچه محیط خانواده سالم و امن باشد به همان اندازه در روحیه افراد و اعضای آن تاثیر مثبت گذاشتهو این تاثیرات مطلوب به جامعه منتقل میشود . اگر محیط خانواده محیطی نامساعد و ناهنجار باشد به همان اندازه بر اخلاق اعضای خانواده تاثیر سوء گذاشته و از این طریق جامعه را نیز متاثر می كند. و بیشترین تاثیر آن بر كودكان است، زیرا شخصیت كودك متاثر از برخورد اعضای خانواده با یكدیگر رشد كرده و شكل می گیرد، و اخلاق و روحیات بزرگترهای خانواده تاثیر مستقیمی در تربیت كودك دارد.
بدون شك بسیاری از مشكلات اخلاقی جامعه امروز ما ریشه در اختلافات خانوادگی دارد. آمارهای مربوط به مسایل اخلاقی نشان می دهد، اغلب افراد بدكار از نعمت خانواده سالم محروم بوده و وارث ناهنجاریهای خانوادگی هستند. همچنین كسانی كه در جامعه به موفقیتهایی رسیده اند نیز موفقیتشان را مدیون خانواده سالم خویش هستند.
این یك واقعیت ملموس و حقیقی است كه انسانهای مصلح و موفق در خانواده های سالم و خوب پرورش می یابند. از اولین خصوصیات انبیا علیهم السلام نیز تعلق آنها به خاوندان پاك و سالم است، بگونه ای كه حتی دشمنانشان نیز به پاكی خانوادگی آنها معترف بودند. نمونه های از این اعتارفات را قرآن مجید ذكر كرده است:
«یا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِیا (28)» مریم
«ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود و نه مادرت زن بدكاری»!
در جوامع غربی سالهاست كه بصورت برنامه ریزی شده فعالیتهای در جهت تضعیف خانواده انجام می گیرد و جوانان به بیرون آمدن از قید و بندهای خانوادگی و طغیان علیه آن تشویق می شوند. روانشناسان غربی نیز با این استدلال كه تنها راه بدست آوردن شخصیت سالم و مستقل كنار گذاشتن سنتهای كهن خانوادگیست، تمام سعی و تلاش خود را در زمینه كاهش وابستگیهای خانوادگی متمركز كرده ناد.
این تفكرات تنها به جامعه غرب محدود نمانده بلكه جوامع شرقی و اسلامی را نیز تحت تاثیر قرار داده است و نتایج زیان بار آن در جامعه اسلامی كاملا به چشم می خورد؛ سردی روابط خانوادگی، افزایش آمار جرم و جنایت و سپردن سالمندان به مراكز خیریه و آسایشگاهها از نتایج این تفكرات بیمارگونه است.
امروزه جواع غربی طعم تلخ همین اقدامات به ظاهر اصلاح طلبانه را می چشند و اندیشمندان غرب در صدد بازیابی و روابط سالم خانوادگی بر آمده اند و الآن به این حقیقت پی برده اند كه نهاد خانواده نیرویی بازدارنده است و پایبندی به آن تاثیر زیادی در سالم سازی جامعه دارد.
دین اسلام خانواده را نهاد مقدسی می داند و اعضای خانواده را به پاسداری از آن و رعایت حقوق یكدیگر تشویق و تاكید می نماید. بدون شك در سایه رعایت حقوق یكدیگر و انجام وظایف فردی است كه محیط خانواده محیطی سالم و بستری مناسب برای شكل گیری جامعه ای سالم خواهد بود.
البته وجود اختلاف و نارضایتی در هر جمع و گروهی كاملا طبیعی است، مخصوصا در جمع خانوادگی كه منافع افراد و اعضای آن با هم گره خورده و بعضا در تضاد و اصطكاك با هم قرار می گیرد.
گرچه سوء تفاهمات و اختلافات درونی در كنار وساوس شیطانی و دخالت اطرافیان از عوامل مهم اختلافات خانوادگی بشمار می آیند اما امروزه زندگی ماشینی و رقابتهای مادی از سویی و هجوم فرهگ غرب و خود محوری و فراگیرایی از سویی دیگر بیش از پیش باعث بیگانگی از هم شده و كانون خانواده را با خطرات جدی مواجه ساخته است.
نظر به اهمیت اصلاح خانواده و جامعه جا دارد در زمینه ریشه یابی علل و عوامل اختلافات و راهكارهای حل آن تدابیر كارشناسانه ای اندیشیده شده، راهنمایی های لازم به جوانان داده شود. و این امر میسر نخواهد بود مگر با همكاری اندیشمندان و مصلحین جامعه با مسئولین اجتماعی.
ما نیز به نوبه خود به قدر توان در این نوشتار سعی خواهیم كرد، ضمن معرفی عوامل درونی و بیرونی اختلافات و معضلات خانوادگی به چاره جویی و پیشنهاد راهكارهای لازم بپردازیم.
اهمیت ایجاد صلح و آشتی
اهمیت ایجاد صلح و آشتی و بر طرف كردن كدورتها بر كسی پوشیده نیست و این عمل در فهرست وظایف انبیاء قرار دارد. برای اثبات جایگاه رفیع صلح و آشتی در اینجا ما به چند نكته بسنده می كنیم:
1- برتری اصلاح ذات البین از عبادات نفلی:
یكی از دلایلی كه اهمیت این عمل اجتماعی را ثابت می كند برتر بودن آن از عباداتی همچون روزه، نماز و صدقه است، در صورتیكه كه عبادات مذكور از اهم عبادات در اسلام هستند، مخصوصا در مورد روزه در یك حدیث قدسی آمده است: «الصوم لی و انا اجزی به»؛ روزه برای من (الله تعالی) است و من خود پاداش آن را خواهم داد. اما با این حال ایجاد صلح و آشتی در میان انسانها برتر از آن است.
2-ترك نماز جاعت بخاطر ایجاد صلح:
اهمیت نماز جماعت بحدی است كه رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم در طول مدت حیات خویش خود شخصا به اقامه آن می پرداختند و بسیاری از امور انفرادی و اجتماعی را بخاطر آن بتاخیر می انداخت و جز در موارد بیماری یا سفر هرگز اتفاق نمی افتاد كه ایشان جماعت را ترك كرده باشند؛ اما فقط یكبار آن حضرت صلى الله علیه وآله وسلم در حال صحت و سلامت كامل نماز جماعت را ترك كردند كه آن هم بخاطر ایجاد صلح و آشتی بود.
3-لیس الكذاب الذی ینمی خیرا:
دروغ در اسلام عملی زشت و از گناهان كبیره است، اما اگر كسی برای ایجاد صلح و آشتی میان دو كس یا دو گروه، كلامی بظاهر خلاف واقع بگوید یعنی به این صورت كه از انتقال مسایلی كه موجب كدورت گشته و دشمنی را بیشتر می كند اجتناب كرده و در عوض به هریك از آن دو بگوید كه طرف مقابل در مورد او حسن نیت دارد و به این صورت زمینه را برای صلح و آشتی فراهم آورد، از دروغگویان نخواهد بود و وعیدهای عمل زشت دروغ شامل او نخواهد شد.
ایجاد اختلاف از مهمترین وظایف شیطان
رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم در ادامه حدیث گذشته فرمودند: «فساد ذات البین هی الحالقة»؛ اختلاف از بین برنده است. و سپس فرمودند از بین برنده دین شما است. اختلاف و درگیری واقعا از بین برنده دین و ایمان انسان است زیرا افراد را مبتلا به گناهان بیشمار دیگری همچون دروغ، تهمت، غیبت، تكبر، حسادت و غیره می نماید. در حدیث دیگری فرمودند: «اذا التقی المسلمان بسیفیهما فالقاتل و المقتول كلاهما فی النار»؛ هرگاه دو مسلمان (بخاطر تعصبات قومی و فامیلی) با یكدیگر دگیر (و كشته) شوند سر انجام هر دوی آنها آتش خواهد بود.
اختلاف و درگیری كه در ر جمع و قومی نكوهیده و بد است، در جمع خانوادگی بدتر است زیرا این عمل بیش از هر چیز دیگری موجب مسرت و خوشحالی شیطان می گردد.
در روایتی آمده است: «ایادی شیطان پس از اینكه وظایفشان را انجام می دهند در یك گرد همایی برای انتخاب یك شیطان نمونه شركت می كنند و هركدام گزارش تلاشهایشان را ارائه می نمایند. در حالیكه بسیاری از آنها توانسته اند انسانهایی را مرتكب اعمال حرام و ترك فرائض و یا وادار به قتل عمد نمایند، اما در نهایت فردی به عنوان شیطان نمونه انتخاب می شود كه توانسته است با وسوسه های مكرر، میان زن و شوهری اختلاف انداخته و موجب جدایی آن دو گردد.
شاید یكی از دلایل مسرت بیش از حد شیطان از اختلافات خانوادگی این باشد كه اختلاف و نارضایتی زن و شوهر تنها به خود آن دو محدود نمانده بلكه موجب اختلافات دیگری در میان فامیل گشته و دامنه آن وسعت پیدا می كند. و شاید به همین علت است كه خداوند متعال در قرآن مجید با آیه شریفه «یا ایها الناس التقوا ربكم» ؛ ای مردم! (از عقاب و عذاب پروردگارتان بترسید.
بطور مكرر زند و مرد را مورد خطاب قرار داده و آن دو را به رعایت حقوق یكدیگر توصیه و از ایجاد اختلاف بر حذر می دارد.
برخی از عوامل اختلافات خانوادگی
1-ازدواج اجباری:
یكی از علل اختلافات خانوادگی و شاید از مهمترین آن، ازدواجهای اجباری مخصوصا بی توجهی به رضایت دختر باشد. این امر در جوامع سنتی و عشیره ای بیش از دیگر جوامع مشهود است. قطعا دختر و پسری كه بدون رضایت پدر و مادر و به زور به عقد یكدیگر در آمده باشند، ازدواجشان فرجام خوشی نخواهد داشت. زیرا عدم تفاهم از همان ابتدای ازدواج مانع خوشبختی شده و رزو به روز نیز به شدت تنفر و انزجارشان نسبت به یكدیگر افزوده می شود.
ازدواج اجباری در جامعه پدر سالاری قریش و كلا عرب آن روز بسیار متداول بود، بگونه ای كه كمتر دختری جرأت می كرد با رای پدر و اولیای خویش مخالفت كند و یا بدون اجازه آنها برای ازدواج با فرد مورد علاقه خویش اظهار تمایل نماید. اغلب دختران علی رغم میل باطنی با فرد پیشنهادی اولیاء خویش ازدواج می كردند و آنرا بخشی از سرنوشت و تقدیر تاریخ خویش می دانستند.
اما رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم با این رسم جاهلی به شدت مبارزه كرده و بارها ازدواجهای اجباری را بر هم زدند و والدین را متقاعد ساختند كه دختر و پسر باید با عشق و علاقه قلبی ازدواج نمایند نه فقط بخاطر رضایت اولیاء.
البته در اینجا لازم است به این نكته نیز اشاره كنیم كه تنها عشق و تفاهم برای ایجاد زندگی سعادتمند كافی نیست و در كنار آن باید به تناسب نیز توجه شود. دختر و پسر باید از نظر سن، دیانت، فرهنگ و اخلاق با هم تناسب داشته و هم شان یكدیگر (كفو) باشند زیرا در اینصورت بهتر همدیگر را درك كرده و زندگی خوش گوارتری خواهند داشت.
تفاوتهای دینی، مالی و فرهنگی اغلب موجب توهین و تحقیر یكدیگر شده و زندگی زناشویی را تلخ می نمایند: همچنین عدم تناسب سنس باعث عدم درك متقابل و سردی روابط می گردد.
2-دخالت اطرافیان:
دخالتهای اطرافیان مخصوصا خانواده ها یكی از مشكلات زوجهای جوان در اوایل زندگی مشترك است. در جوامع سنتی این امر به یك معضل جدی برای خانواده ها تبدیل شده و همواره حوادث تلخی همچون خودكشی، قتل و طلاق را موجب می گردد. متاسفانه در این جوامع گاهی زوجهای جوان بدون كوچكترین اختلافی صرفا بخاطر جلب اطرافیان و بزرگان فامیل ناچارند از هم جدا شوند و در واقع زندگی آنها عرصه انتقام گیری و اشباع حس غرور بزرگترها می شود. در حالیكه این عمل نه تنها مشكلی را حل نمی نماید بلكه مشكلات لا ینحل دیگری نیز به آن اضافه می كند.
نوع دیگری از دخالت، دخالت انسانهای منحرفی است كه برای رسیدن به مقاصد شوم و غیر اخلاقی خویش با ایجاد سوء ظن و فتنه جویی موجب بدبینی زوجین از یكدیگر شده، موجبات جدایی آنها را فراهم می آورند، و برای این كار حتی به اعمال زشت و پستی همچون جادو و غیره نیز متوصل می شوند. چنین افرادی طبق فرموده قرآن مجید هی بهره ای در آخرت ندارند و كاملا افتخار همكاری با شیطان را دارا می باشند.
« فَیتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یفَرِّقُونَ بِهِ بَینَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَیتَعَلَّمُونَ مَا یضُرُّهُمْ وَلَا ینْفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآَخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ (102) »البقرة
«از ایشان چیزهایی آموختند (و در راهی از آن استفاده كردند) كه با آن میان مرد و همسرش جدایی فی افكندند. و حال آنكه با چنین جادویی نمی توانند به كسی زیان برسانند مگر اینكه با اجاهز و خواست خدا باشد و آنان قسمتهایی را فرا می گرفتند كه بر ایشان (از لحاظ دنیا و آخرت) زیان داشت و بدیشان سودی نمی رساند و مسلما نمی دانستند هر كسی خریدار این گونه متاع باشد، بهره ای در آخرت نخواهد داشت».
3-عدم توجه به معنویت و دیانت:
یكی از عوامل تفرقه و در گیریهای خانوادگی ضعف معنویت و دیانت است. این امر موجب خودخواهی، خود محوری و بی توجهی نسبت به وظایف زناشویی و حقوق دیگران می گردد. در این صورت فرد صرفا به منافع فردی خویش توجه داشته و نتایج و فواید اعمالش را در زندگی دنیوی خویش دنبال می كند و دلیلی نمی بیند كه كاری را كه ظاهرا نفعی ندارد صرفا در جهت خدمت به دیگران و نجات زندگی خانوادگی انجام دهد.
قطعا دیانت هركدام از زوجین ضمن اینكه زندگی را برای همسرش شیرین و لذت بخش می كند باعث گرمی و صمیمیت روابط زناشویی نیز می گردد. شوهر دیندار سعادت خویش را در گرو سعادت خانواده خویش می داند و بر آوردن نیازهای خانواده را از اهم واجبات خویش بحساب آورده در جهت تحقق آن تلاش می كند. همچنین زن متدین، حفاظت از اموال و آبروی شوهرش را از واجبات دینی خویش بحساب آورده همواره با شوهرش صادقانه برخورد می كند و عقایدش هرگز این اجازه را به او نمی دهد كه به شوهرش خیانت كند.
4-توقعات زیاد و ناسپاسی:
یكی از عواملی كه باعث بروز اختلاف در خانواده می گردد، توقعاتی است كه اعضای خانواده از یكدیگر دارند، در حالیكه بسیاری از این توقعات بر آورده نمی شوند و مشكل عمده اینجاست كه همه به توقعاتی كه از دیگران دارند توجه می كنند نه به توقعات و انتظاراتی كه دیگران از آنها دارند.
انسانها همواره خوبیهایی را كه در حق دیگران كرده اند به یاد دارند و از اینكه در مقابل آن خوبیها پاسخی دریافت نمی كنند ناراحت شده و از بی نمك بودن دشت خویش گلایه دارند، اما در مورد كوتاهی های خود و خوبیهای دیگران چنان حضور ذهنی ندارند.وقتی در یك خانواده همه اعضای آن با چنین نگرشی اعمال همدیگر را مورد ارزیابی قرار دهند طبیعی است كه همواره در میانشان ناراحتی و گلایه خواهد بود.
راه از بین بردن این گلایه ها كم كردن توقعات است. انسان باید توقعات و انتظاراتش را از انسانها بریده و به خالق خویش وابسته نماید و از كسی انتظار نداشته باشد كه خوبیها و نیكیهای او را جبران كند.
نیكی را باید همواره بخاطر خود نیكی و اجر و ثوابی كه دارد انجام داد نه با انتظار جبران آن، در این صورت است كه شخص از نیكی كردن به دیگرا ن لذت می برد و البته زندگی بسیار لذت بخش تری نیز در قیامت در انتظار او خواهد بود. و همین توجه به ثواب اخروی زندگی دنیوی را نیز شیرین و باطراوت می كند.
این حقیقت را هم باید پذیرفت كه فراموش كردن احسانات دیگران و ناسپاسی برای بشر امری كاملا طبیعی است و همیشه انتظار سپاسگزاری از آن انتظار بی حاصل خواهد بود.
عده ای از والدین همواره از ناسپاسی فرزندانشان گلایه دارند، البته حق هم دارند، زیرا پر و مادر نه تنها به عنوان سرپرست و بزرگ خانه بلكه بعنوان كسانی كه بزرگترین حق را بر انسان دارند شایسته تكریم و اطاعت هستند و اطاعت از آنها از عبادات مهم محسوب می گردد. قرآن مجید نیكی به والدین را پس از ایمان به خدا بزرگترین عمل صالح قرار داده است و جوانی و سعادت خویش را مدیون والدین خویش هستند و والدین حق دارند در پاسخ این همه ایثار و احسان انتظار سپاسگذاری و حق شناسی داشته باشند. البته این امر به تربیت فرزندان بستگی دارد، اگر والدین می خواهند فرزندانی حق شناس و سپاسگزار داشته باشند باید آنها را همانگونه تربیت نمایند زیرا حق شناسی میوه پرورش صحیح است و نمی توان آنرا در میان افراد تربیت نیافته پیدا كرد. و البته وهله اول لازم است كه والدین خود حق شناس باشند، زیرا اگر فرزندان مشاهده كند كه والدینشان نسبت به دیگران حق شناس و سپاسگزار نیستند بخوبی این عادت را از آنها تقلید كرده و در مورد خودشان عملی می سازند.
5-اختلاف سلیقه:
یكی از مواردی كه بهضا زندگی مشرك را با مشكل مواجه می كند، اختلاف سلیقه است. وجود اختلاف سلیقه در میان دو فرد امری طبیعی و مسلم است، مخصمصا اگر دو فرد از نظر فرهنگی و مالی تفاوتهایی با هم داشته باشند. گاهی مسایلی مانند نسب، ثروت و سواد بهانه هایی می شوند برای اثبات برتری و تحقیر یكدیگر؛ در دین اسلام برای جلوگیری از مشكلاتی كه از این بابت ممكن است در راه زندگی مشترك قرار گیرند توصیه شده كه زوجین از نظر فرهنگ، نسب و مخصوصا دیانت تناسب داشته باشند، اما با این حال در زندگی شهری امروز تفاوتهای نسبی، فرهنگی و مالی امری اجتناب ناپذیر است. پس نباید این تفاوتها را بهانه ای برای تلخ كردن زندگی مشترك قرار داد و باید پذیرفت كه زن و مرد با تمام این تفاوتها و نا برابریها در حقیقت از یك سرچشمه و نژاد هستند. قرآن مجید این حقیقت را آشكارا اعلام داشته است: «یا ایها الناس التقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا كثیرا و نساء» ای مردمان از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید. پروردگاری كه شمار را از یك انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید، و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی (بر روی زمین) منتشر ساخت.
6-اختلاف دیدگاه
اختلاف سلیقه و دیدگاه گاهی سبب می شود كه هریك از زوجین نقاط ضعفی را در دیگری مشاهده نماید و بسیاری از عادات و اعمال او را ناپسند و زشت بداند. توجه به این نكته ضروری است كه هر آنچه در نگاه شخص زشت جلوه كند لازم نیست كه در حقیقت هم زشت باشد و یا آنچه را كه انسان زیبا می پندارد چه بسا كه در واقع زیبا نباشد؛ بار های اتفاق می افتد كه انسان ایده آلهای گذشته خود را تغییر داده و آنها را اشتباه بداند و چه بسا آنچه را كه امروز ایده آل قرار داده روزی تغییر داده و اشتباه بداند. قرآن مجید در این مورد تعبیر زیبایی دارد انجا كه می فرماید: «و عسی ان تكرهوا شیئا و هو خیر لكم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لكم» و لیكن چه بسا چیزی را دوست نمی دارید و آن چیز برای شما نیك باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد.
7-دیدگاه مخصوص
این طبیعی است كه هركس از دیدگاه مخصوص خودش به تجزیه و تحلیل مسایل می پردازد. یكی ممكن است چیزی را زیبا ببیند اما دیگری بعینه همان را زشت بداند، ممكن است شخصی كه در مسجد نشسته خیابانی را كه از بغل مسجد می گذرد قناس ببیند اما دیگری كه در خیابان قرار دارد خیابان را مستقیم و دیوار مسجد را قناس بداند. از این رو به تفاوت نظر و دیدگاه نباید زیاد اهمیت داد. امام مسلم در صحیح خویش روایتی نقل كرده اند كه رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: «ان المرء خلقت من ضلع ان تستقیم علی طریقة فان استمتعت بها و بها عوج و ذهبت تقیمها كسرتها و كسرها طلاقها» همانا زن از پهلو آفریده شده كه هرگز راست نمی گردد، اگر بخواهید در همان حال از آن استفاده كنید می تواند اما اگر بخواهید راستش كنید می شكنید او را و شكستن طلاق اوست.
در این حدیث شریف رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم به این حقیقت اشاره كردند كه هركجی دلیل بر معیوب بودن نیست همانگونه كه كج بودن پهلو عیبی نیست زیرا اگر پهلوی انسان راست می بود این زیبایی را نداشت، ضمن اینكه عمل تنفس هم بخوبی انجام نمی گرفت. همین طور بسیاری از زیباییهای شخصیت زن هم بخاطر همین كجی هاست.
شاید ذكر داستانی این حقیقت را بیشتر برای ما روشن كند؛ علامه محمد تقی عثمانی در یكی از سخنرانیهایش داستان پیرزنی را نقل كرده اند كه مالك عقابی بود، این پیرزن ساده لوح كج بودن منقار و چنگالهای عقاب را عیب می دانست و تصور می كرد كه این كجیها ممكن است مانع راه رفتن و شكار عقاب گردد، بهمن خاطر از سر دلسوزی با قیچی منقار و جنگالهای عقاب را قطع كرد، اما با این عمل موجب نابودی عقاب بیچاره گشت.
از این رو بجای تلاش بی ثمر در مورد نقاط ضعف همسر خویش، باید به نقاط قوتش توجه داشت زیرا اگر مثبت فكر شود قطعا هركدام از زوجین نقاط قوت بیشماری در یكدیگر مشاهده خواهند نمود، و با توجه به مزیتها و زیبایی ها و صرف نظر كردن از ضعفها می توان بسیاری از درگیریها و كدورتها را از بین برد. چنانكه در حدیثی آمده است: «لا یفرك مومن مومنة ان كره منها خلقا رضی منها آخر» هیچ مرد مومنی نباید از زن مومنه اش متنفر باشد زیرا اگر عادتی را از عاداتش نپسندد عادت دیگری را خواهد پسندید.
8-شفاف نبودن مسایل مالی:
یكی از مسایل كه می تواند زمینه ساز بسیاری از اختلافات باشد شفاف نبودن مسایل مالی در خانواده است. در بسیاری از خانواده ها اموال و دارایی های اعضای خانواده مشترك و مشاع است و افراد بخاطر صمیمیت و یا رودربایستی از شفاف كردن دخل و خرج خویش طفره می روند و حتی آنرا عیب می دانند. رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم در این باره فرمودند: «تعاشروا كالاخوان تعاملوا كالاجانب» با هم همچون برادران معاشرت و همزیستی داشته باشید ولی در معاملات و داد وستد همچون بیگانگان برخورد كنید.
آنچه از این فرموده گهر بار رسول اكرم صلى الله علیه وآله وسلم استدلال می شود این است كه در معاملات باید قانونمند و بدون رودربایستی عمل گردد، اگر چه معامله در میان اعضای یك خانواده باشد. در اموال مشترك لازم است سهم هر كدام از شركاء و مقدار مصرفی هر یك مشخص و روشن باشد تا بعدا بر سر میزان مالكیت یا سود وزیان احتمالی اختلافی بروز نكند. زیرا مسایل مالی قطعا پس از گذشت زمان موجب اختلاف در میان برادران خواهد شد، حتی اگر بپذیریم كه آنها اختلاف نكنند، قطعا فرزندانشان اختلاف خواهند كرد.
9-تقسیم نكردن ارث:
یكی از عوامل درگیریهای خانوادگی تقسیم نكردن ارث، مخصوصا محروم كردن زنان و دختران از آن است. این مسئله اغلب موجب كدورتهای عمیق شده و تا چند نسل ادامه پیدا می كند و در مواردی موجب قتل و خونریزی نیز می گردد.
در جوامع سنتی بدلیل حاكم بودن فرهنگ مرد سالاری محروم كردن زنان و دختران از ارث به فرهنگی رایج و عادی تبدیل شده و كمتر صدای اعتراض در مورد آن شنیده می شود، حتی خود دختران نیز تحت تاثیر این فرهنگ جرات مطالبه حقوق خویش را نداشته و به ناچار سكوت می كنند و بقیه ورثه كه در اغلب موارد برادران و یا عموها و كل مال تركه را تصاحب می كنند. حتی در مواردی اگر اعتراضی هم توسط زنی بشود، از آنجایی كه برای او حقی قایل نیستند، توجهی به این اعتراضات نداشته و خوردن اموال او را حلال می دانند. در حالیكه رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فرمودند: «لا یحل مال امرء مسلم الا بطیب نفسه»؛ مال هیچ شخص مسلمانی بدون رضایت قلبیش برای كس دیگری حلال نیست.
شاید زشت ترین و زننده ترین صحنه این ظلم بزرگ زمانی است كه اموال یتیمی توسط عموها و دیگر ورثه با تاراج رفته و جلوی چشمان اشكبارش حیف و میل می شود.
این عمل به حدی زشت و شنیع است كه هر وجدان بیداری را متالم ساخته و عرش الهی را نیز به لرزه در می آورد.
اما آیا این وجدان خوابیده انسانهای قسی القلب نیز روزی بیدار خواهد شد؟
«به امید آن روز»