اسلامي كردن علوم انساني

اشاره: «این علوم انسانى‌اى که امروز رايج است، محتواهائى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد. وقتى اینها رایج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت می شوند؛ همین مدیران مى‌آیند در رأس دانشگاه،در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسى داخلى، خارجى، امنیت، غیره و غیره قرار می گیرند. حوزه‌هاى علمیه و علماى دین پشتوانه‌هائى هستند که موظفند نظریات اسلامى را در این زمینه از متون الهى بیرون بکشند، مشخص کنند، آنها را در اختیار بگذارند، براى برنامه‌ریزى، براى زمینه‌سازى‌هاى گوناگون.» اینها بیانات رهبر معظم انقلاب در سال 89 می باشد. سخنانی که در آن علاوه بر اسلامی سازی علوم انسانی تأکید کرده اند.

مقدمه اي بر علوم انساني
علوم انسانی مجموعه اي از رشته هاي تحصیلی است که دانش آموزان از دوران دبیرستان به بعد آن ها را مطالعه می کنند. اين دسته از علوم با انسان و ابعاد وجودی او ارتباط دارد. علومی از قبیل تاریخ، جامعه شناسي، مدیریت، روان شناسی و هرچه در حوزه انسان شناسی قرار می گیرد در دسته علوم انسانی جای دارد. در حال حاضر با توجه به اینکه بیش از چهل درصد دانش آموزان در حال تحصيل علوم انسانی هستند باید از کیفیت پايين آن گلایه کرد. علومي که نقش انسان سازی را بازی می کند در کشور اسلامی ایران بر مبنای نظریات غربی شکل گرفته است. یعنی بیش از چهل درصد آینده سازان مملکت قرار است با تفکرات دانشمندان غربی دانش ها و گرایش هاي خود را شکل دهند و در آینده کشور را اداره کنند. مسأله اینجاست که با وجود نظريه پردازان مسلمان و برخورداري آنان از كامل ترين کتاب آسمانی “قرآن”، در دبیرستان ها و دانشگاههای ما از نظریات دانشمندان غربی استفاده می شود. تربیت مدیران اسلامی چگونه با نظریات و روش های انديشمندان غربی که دین، فرهنگ و نیازهایشان با ما متفاوت است امکان پذیر است؟ ملت ایران انقلاب کرد تا اسلام بر آن حکوت کند و مستقل باشد اما در نظریات علوم انسانی هم چنان به سایر ملل نیازمند است و جوانانش بر اساس نظریات غربیان پرورش می یابند. استعمار همواره سیاسی و اقتصادی نیست.چه بسا استعمار فرهنگی و آموزشي بیش از استعمار اقتصادی به کشور ضرر برساند. نشر انديشه ي غربی در علومی که دانشجوهاي ایرانی مسلمان مطالعه می کنند نوعی استعمار فرهنگی است.
شناخت اسلام از نیازهای انسان و لزوم ارتباط علوم انسانی با اسلام
علوم انسانی وظیفه بررسی ابعاد انسان و ارائه راهکار برای زندگی بهتر انسان ها کنار یکدیگر را دارد پس بهتر این است که آموزه های اسلامی توسط دانشمندان و مفسرین در دسترس صاحب نظران علوم انسانی قرار داده شود و آنها با استفاده از همین آموزه ها و درنظر گرفتن نیازها به ارائه نظریات در زمینه علوم انسانی بپردازند. انسان شناسی و شناخت هستي مقدمه ای برای شناخت علوم انسانی است و تا این مراتب طی نشود نمی توان به علوم انسانی دست یافت. دین اسلام کامل ترین و جامع ترین دین محسوب می شود. دین انسان سازی که نه تنها انسان و نيازهايش را به صورت كامل مي شناسد بلکه براي کوچکترین نیازهای فردی و اجتماعی او دستورالعمل و راهكارهاي مناسبي ارائه داده است. بر اين اساس آموزه هایی در این دین بیان شده است و در همین راستا نیز دانشمندان بزرگی وجود دارند که بر اساس همین آموزه ها نظریاتی ارائه می دهند که در بسیاری از حوزه ها می توان از آنها استفاده کرد. دقیق ترین و بهترین تعریف از انسان در اسلام ارائه می شود پس برای شناخت انسان و ارائه راهکار برای زندگی وی باید از اسلام کمک گرفت. ایران دانشمندان بزرگی همچون ابن سینا،جوزجانی، استاد مطهری، آیت الله طباطبایی،آيه الله جوادي آملي و … را داراست که دارای عالی ترین تفکرات در زمینه مباحث انسان شناختی هستند که برای رشد و توجه به نظریات آنها در زمینه آموزش دانشجویان نیازمند تلاشی بیش از اين هستیم.
راهکارهای عملیاتی اسلامی سازی علوم انسانی
تغییر الگوهای علمی در علوم انسانی: یکی از مشکلات اساسی که اسلامی سازی علوم با آن مواجه است تبعیت از الگوهای بیگانه در علم می باشد همه کتاب های درسی ما بر اساس نظریات دانشمندان غربی تدوین می شوند و دانشجویان پایان نامه هایشان را به کمک ایده های همین دانشمندان می نویسند و در دانشگاهها به افرادی که با انواع نظريه هاي گوناگون آشنا باشد و آنها را دنبال و درباره اش تحقیق کنند بها داده می شود و ارائه یک ایده درباره مباحث علوم انسانی از سوی دانشجویان در بسیاری شرایط موردتوجه قرار نمی گیرد.در حالی که الگوهای علوم انسانی باید تغییر کنند و جای خود را به دانشمندان اسلامی بدهند.
آشناسازی نوجوانان از دبیرستان با دانشمندان اسلامی با اختصاص دروسی با همین محور: آشنایی جوانان با دانشمندان مختلف و نظریه هاي آنها از دوران دبیرستان آغاز می شود و تا پایان دوران تحصیلات ادامه دارد.دوران دبیرستان پایه ریزی جهت فکری و تحصیلی یک دانش آموز است و آنچه در دبیرستان می خواند در دانشگاه گسترش می دهد و دنبال می کند. یک دانش آموز دبیرستانی با نظریات فروید کاملاَ آشناست اما نمي داند دانشمندان کشور خودش درباره علم چه نظری دارند. طبیعی است که وقتی از همان اول ذهن دانش آموزانمان را از نظريه هاي غرب پر می کنیم نمی توانیم انتظار داشته باشیم بتوانند ایده های اسلامی داشته باشند و تنها همان نظریاتی را که یاد گرفته اند تکرار می کنند.لذا لازم است با تغییر کتب درسی و محوریت آموزش ها در این راستا گام برداریم.
کشف نخبگان و توجه به نظریه هاي آن ها در زمینه علوم انسانی: یکی از وظایفی که دانشگاهها و دولت بر عهده دارند کشف نخبگان و بها دادن به انهاست.دانشگاهها باید در میان اساتید و دانشجویان ،افرادی که در پی ارائه نظریه های جدید هستند شناسایی کنند و دولت موظف است از این افراد حمایت کند تا نظریاتی که آنها به دنبالش هستند یا تحقیقاتی که در حال انجام آن می باشند بدون دغدغه ادامه پیدا کند و به ثمر برسد.
آسان سازی نظریه هاي دانشمندان اسلامی: یکی از نیازهای جدی که در بحث اسلامی سازی علوم انسانی وجود دارد نیازبه افرادی برای مطالعه نظریات دانشمندان اسلامی و ساده کردن و تفسیر این نظریات است. اگر این نظریات در ابتدا به صورت ساده برای دانش اموزان و دانشجویان مطرح شود می تواند در ایجاد انگیزه برای یادگیری انها و تدریسشان موثر باشد.
توسعه مطالعات تطبيقي: مطالعه تطبيقي نظريه هاي اسلامي با نظريه هاي غربي در زمينه علوم انساني به دانش آموزان و دانشجويان كمك مي كند كه ضمن مقايسه با شناخت كامل، علوم انساني را با نگاه اسلامي (كه برمبناي فطرت و نياز انسان ارائه مي شود) بپذيرند.
اختصاص زمينه مناسب جهت گردهمایی و مباحثه اساتید پیرامون یافته های علمی خود در مباحث علوم انسانی: دولت می تواند با ایجاد شرایط لازم برای گردهمایی اساتید حوزه های مختلف علوم راه را برای مباحثات علمی هموار کند تا نظریات جدیدی که اندیشمندان در ذهن دارند به یکدیگر منتقل کنند ودرباره راههای عملی کردن انها و رفع نواقص این نظریات به شور بنشینند.
سخن پاياني و ارائه چند پيشنهاد
مبانی پیشرفت هر کشوری در نظام آموزشي آن قراردارد و به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، علوم انسانی در اين نظام دارای نقش اساسي است. مسلماً تقویت این علوم و ارتقا جایگاه آن، نقش مهمي در رشد و تعالی نظام آموزشی كشورخواهد داشت. اكنون اثبات شده است بخش عظيمي از مبانی علومی که به تازگی کشف شده همان هایی است که قرن ها پیش قرآن كريم آنها را بیان نموده است. پس چرا زماني که منبع معارف، دانش و افرادی که به آن دسترسی پیدا کرده اند از آن ماست به یافته های دانشمندان غرب چشم می دوزیم؟ متأسفانه نظریات انديشمندان اسلامي مورد توجه قرار نگرفته است و اگر اکنون از دانشجویان پرسیده شود که چند نفر از دانشمندان اسلامی را می شناسند به سختی می توانند پاسخ بدهند. از این رو باید اظهار داشت که در علوم انسانیِ واحد برای همه فرهنگ ها باید به دیده تردید نگریست، چرا که علوم انسانی باید مطابق با جهان بینی خاص هر جامعه و نوع نگاه هر مکتب به انسان شکل گیرد. بر این اساس، قاعده ای می توان بدست آورد که به حکم انسان شناسی مستقل باید علوم انسانی مستقل را پی ریزی کرد. علوم انسانیِ اسلامی با علوم انسانی رایج حداقل در یک نکته تفاوت اساسی دارد و آن ماهیت و مبنای علوم غربی با علوم انسانی اسلامی است. برخي از پيشنهادهاي عملياتي فعلي براي اسلامي كردن علوم انساني عبارتند از:
1- برنامه ریزی استراتژيك و سرمایه گذاری هدفمند: اين جريان تنها با برنامه ريزي استراتژيك و سرمایه گذاری هدفمند برای انجام پژوهش های بنیادین، طبقه بندي مطالعات، تربیت پژوهش گران متخصص و… محقق مي شود.
2- بومی سازي علم: مفهوم اسلامي كردن علوم انساني با تردید درباره مفاهیم اجتماعی غربی، جهاني بودن آن را انکار می کند. طرح کنندگان بومی سازی علم، این مفهوم را در مقابل خود باختگی ذهنی حاکم بر پیروان جهان سومی غرب طرح کرده اند. اسلامی سازی علم، زیر مجموعه جریان گسترده تری است که بومی سازی علم نام دارد. این روحیه در ضعف نو آوری، طرح مسائل اصیل و روش های تحلیلی، تقلید مطلق و رویارویی غیر نقادانه با علم و متناسب نبودن علم با مسائل جامعه بومی نمايان است.
3- تولید علم: یکی از مهمترین ارکان استقلال و پیشرفت کشور تولید علم در همة ابعاد آن است و بدیهی است که از جمله این علوم، علوم انسانی می باشد و همان گونه که پیشتر اشاره شد از دیدگاه مقام معظم رهبری اهمیت استقلال دراین علوم اگر بیشتر از علوم پزشکی و فنی نباشد یقیناً کمتر از آن نیست زیرا این علوم نقشه راه و الگوی توسعه و پيشرفت كشوراست.
4- استفاده از منابع علمی داخلی و پرهيز از تقليدعلمي: در فضای کنونی دانشگاه ها که علم بیشتر حالت تقلیدی دارد، نظریه پردازی بسیار دشوار است. این مسئله نیازمند ایجاد یک نگاه خاص به علوم انسانی در همه سطوح استادان و دانشجویان است. از دیگر اموری که باید مورد توجه قرار گیرد، منابع گران بهای علمی گذشتگان ایران و اسلام است. البته چگونگی استفاده از این منابع عظیم علمی و و به روز کردن آنها فعلاً مورد نظر نمی باشد و باید در جای خود به تفصیل بررسی شود، آنچه در اینجا مهم است اصل توجه به این سرمایه ايراني اسلامی ارزشمند است.
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1391&month=7&day=10&id=4471727

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *