بهروری منابع انسانی در سازمان

 

خلاصه مطلب: این مقاله تلاشی برای وابستگی بین بکارگیری منابع انسانی وکارایی داخلی دردانشگاههای نیجریه است.این یک تحقیق برای بررسی و توصیف است .قشربندی تصادفی یا نمونه برداری مهارت برای پذیرفتن وانتخاب شش سازمان از دوازده سازمان دانشگاهی.بنابراین پانصد وهفتادو دو سخنران برای نمونه علوم انسانی و بخشی از دانش سازمان حضور داشتند. پاسخ انها فهرست کارهایی که باید توسط منابع انسانی انجام شود وکارایی فهرست داخلی با تحقیقات علمی و رسمی کردن بوسیله کارشناس داخلی مدیران اموزشی در نظر گرفته شده است.نسبت استاد –دانشجو تشخیص همکار کاهش سرعت گروه همکار وسرعت فارغ التحصیل شدن با پاسخگو بودن به سه سوال برجسته درتحقیق برای تولید محصول هنگام همبستگی اماری برای ازمون کردن وبیان کردن به زبان ریاضی تحقیقات علمی نزدیک به سطح معنادار 5% می باشد.گذشته از مطالعات انجام شده استفاده علمی استاد T میزان کم ضایعات با میانگین 23% ومیزان فا رغ التحصیلی زیاد با میانگین 85% .

در اینجا رابطه معنا داری بین استفاده علمی از منابع انسانی وکارایی داخلی در دانشگاههای نیجریه وجود دارد.
5% >    و6% = محاسبه بحرانی تی   <  347%  =محاسبه مقدار تی  }}
دانشگاهها باید مبانی یافته شده برای توصیه کردن در میان نوع دیگر واستفاده کردن بیشتر سخنرانها از علوم انسانی { بخشی از هنر موسسه تجاری و علوم اجتماعی /جامعه مدیران و تعلیم وتربیت } وعلوم طبیعی { توانایی علوم انسانی } را در برنامه خود قرار دهند.اینها برای نظم دادن به سخنران و درجه بندی وتبدیل تراکم کاری مو جود است.
کلمات مهم :استفاده علمی از منابع انسانی  کارایی داخلی  و وضعیت دانشگاههای نیجریه .

مقدمه
در نیجریه وابسته بودن جامعه به تحصیلات دانشگاهی برای تولید بوسیله افراد واینکه چه کسی می تواند همکاری شایسته و معنا داری به سوی پیشرفت بوسیله محیط زیست داشته باشد.دانشگاهها به عنوان بالاترین نهاد اموزشی عهده دار قانونی مسئولیت تو لید در سطح بالاتر هستند.
نیروی کار
افزایش شاغلین در سازمانها
گسترش دادن درست ارزشها برای بقاء فرد و جامعه
پرورش دادن عقلانی استعداد در فرد برای فهمیدن و درک کردن موقعیت خودش و محیط خارجی و
ارتفاء در سطح ملی و درک وفهم بین المللی و تعامل (جمهوری متحد نیجریه  36 . 2004)
دنبال کردن اهداف انها، دولت متحد مستقر در دانشگاهها و سازمانهای مجا ز
دولت ها ، سا زمانهای خصوصی وافراد نسبت به تامین کردن انها
بنابراین دانشگاههای نیجریه توسط دولت متحد ، سازمانهای دولتی خصوصی و افراد خصوصی تصرف شده اند.سازمانهای انها وابسته به انسان (کارکنان تحصیل کرده وتحصیل نکرده ) منابع مادی ومنابع موجود ساخته شده و دانشجویان پذیرفته شده سالانه بر حسب تجربه کردن برنامه های مختلف است.فرایند پذیرش نماینده معمولا با واگذار کردن برتری به تحصیلات دانشگاهی مانند سطح بالای منابع انسانی است در صورتیکه سومین نوع سازمانها از قبیل سازمانهای چند رشته ای ودانشگاهها سطح کم تحصیلات را تشویق می کنند.این رهبری کردن برای افزایش به وسیله تقاضا وسپس ثبت در دانشگاهها دارد.و اینکه چه کسی به عنوان شهروند خوب توانایی شرکت کردن در جامعه خودشان وساختن ملتی متکی به شرافت خویش را دارد.اگر چه موافق شهر بابل قدیم ( 2007 ) با شگفتی در اطراف مشاغل با منفعت باشند.که این اشتیاق ملت برای روش سرمایه گذاری در برابر تحصیلات و اموزش است که تا کنون باعث واقعیت دادن و اتلاف منابع هستیم.
نامیدن این موقعیت به وسیله بازرسی مجدد عوامل تولید در میان موقعیت ها وچگونگی نتیجه عوامل تولید است.بنابراین پیش بینی وجلوگیری از ضایعات لازم است. تمامی منابع آموزشی برای پیشرفت در جهت و هدف خاصی در سطح ملی اساسی هستند.منابع انسانی ،خصوصا کارمندان آموزشگاهی برای بازرسی کردن دیگر منابع وتامین کردن و دسترسی به اهداف ملی هستند.ما بوسیله یک نهاد شاهد مهم بودن این عوامل نه مهم بودن چگونگی زیبایی آنها و برنامه ها ودارایی ها هستیم.بدون کارمندان آموزشگاهی پیشرفت اهداف سازمانی و تلاش کردن برای استدلال بی ثمر است.
در این مقاله ،استفاده علمی از منابع انسانی و وبرتری آن به کارایی داخلی به وسیله وضعیت مالکیت دانشگاهها در نیجریه آزمون شده است.هدف از این تحقیق بویژه :
آزمون کردن دانشجو در برابراستاد نسبت به وضعیت دانشگاهها در نیجریه
کاهش میزان تصمیم گیری دانشجوها در برابر دانشگاهها
تصمیم گیری درباره میزان فارغ التحصیلی از دانشگاهها
آزمون کردن وجود وابستگی بین استفاده علمی از منابع و کارایی داخلی دانشگاههای نیجریه
استفاده علمی از منابع انسانی
منابع انسانی تشکیل دهنده نیروی کار در سازمانها هستند.طبق : مردم وشناخت ،مهارتها و وضعیت تشکیل منابع آنها.    پذیرش به وسیله این ادعا و اضافه کردن به مهارتهای صنعتی ،مکانیکی ،مدیریتی ،اجتماعی و وضعیت تشکیل منابع آنها و دیگر عرصه های بالقوه موجود به وسیله استفاده علمی در جامعه و علم اقتصاد وتشکیل دادن سازمان منابع انسانی می باشد. دانشگاهها به عنوان نهادهای اموزشی دارای کارمند برای تدریس ،افرادی که تدریس نمی کنند ودانشجویان شامل شناخت انها،توانایی ها ومهارتهای منابع انسانی است.در اصل کارمندان در داخل دانشگاهها به وسیله اهداف سازمانی وامکانات انها موجب پیشرفت وبهره وری ویادآوری منابع انسانی هستند.در سیستم دانشگاه ،تدریس پرسنل باعث یادآوری است برای مثال معلم ومدرس.انها نامزد شده در پردازش همه اطلاعات ورودی آموزشی به وسیله دانشجویان فراگیر هستند.همین طور نهادهای اموزشی باید توانایی دست یافتن به اهداف را دارا باشند.آنها دانش و مهارتها را از طریق تدریس کردن ،همکاری کردن در پیشرفت دانش از طریق تحقیق و متعهد شدن به خدمات اجتماعی ، در دسترس بودنشان و تصمیم گیری برای استفاده علمی موفقیت آمیز یا عدم موفقیت در سیستم آموزشی منتشر می کنند.روش تصمیم گیری و استفاده علمی مدرس به وسیله تعداد دانشجویان و محول کردن کار به انها به واسطه تدریس و نظارت کردن می باشد.کمیته دانشگاهها در سطح ملی  آمار تعداد دانشجویانی را که می توانند در دانشگاهها به راحتی وبا سروکار داشتن با برنامه های متفاوت دروس را ارائه و تدریس کنند را دارد.این آمار میزان دانشجویان به اسا تید را یاد آوری می کند که این دگرگونی طبق برنامه هاست :بشریت – سی دانشجو نسبت به استاد ( 1: 30 ) ،دانش – بیست دانشجو نسبت به استاد (1: 20 ) ،پزشکی – ده دانشجو نسبت به استاد (1: 10 ) ،کشاورزی – پانزده دانشجو نسبت به استاد (1: 15 ) .
میزان استاد به دانشجومی تواند برای تصمیم گرفتن تعداد دانشجویان برای تخصیص آنها در برابر استاد به سطح تحصیلات معین مورد استفاده قرار بگیرد.میزان استاد به دانشجو نشان دهنده حجم کاری اساتید بویژه سطح تحصیلات انهاست.به علاوه برای کمک گرفتن در تصمیم گیری به تعدادی نیروی کار جهت تدریس و ثبت طرح دانشجویان مورد نیاز است. بنابراین هر دو می تواند در تصمیم گیری مدرس برای استفاده علمی یا غیر علمی مورد استفاده قرار بگیرد .این مدلها برای محاسبه به وسیله میزان استفاده علمی معلمان است.
کارایی داخلی
به عنوان مثال مفهوم کارایی مفهوم اقتصادی دارد.حد مطلوب وابستگی بین ورودی (درونداد) و محصول (برونداد ) .سیستم اموزشی از درون کارایی دارد که این هم خارج از تلاش کردن فاقد ترفیع دادن برای هر دانشجو / سال یا بدون ترک تحصیل کردن یا تکرار کردن می باشد.ممکن است این سیستم به خاطر طبقه بندی استعدادها خارج از جامعه ،اقتصاد یا سطح بالای تحصیلات و خواسته ها و تمایلات  کاملا غیر کارامد باشد.کارای داخلی به تعداد دانشجویان بر می گردد.اینکه به واسطه چه کسی یک رتبه نسبت به بقیه تکمیل و برای پیمان بستن و تعیین کردن دوره ای خاص تصویب می شود.این نشان می دهد که وابستگی بین ورودی و خروجی بر حسب سطح تحصیلات معین وجود دار د. برای آنکه تحقیق مورد ملاحضه درباره کارایی داخلی است سرانجام پیوند مسئله درباره تخصیص منابع و استفاده علمی از آن مشخص می شود . این شاخص کارایی داخلی به وسیله:
Afolabi)     و(2005Fabunmi    ، ( ،(1999Abdulkareem(1989)
استفاده شده است که میزان ضایعات و میزان فارغ التحصیلی هستند.میزان ضایعات به وسیله دانش اموزان و اینکه چه کسی سیستم مدرسه را قبل از تکمیل دوره آموزشی ترک کرده است مشخص می شود.ممکن است ضایعات بین سطح نمره و نتیجه دانش آموزان رخ دهد.چه کسی دوباره دسته بندی را انجام می دهد و چه کسی دوباره از سیستم خارج می شود.میزان ضایعات می تواند گروه خام میزان ضایعات یا گروه تصفیه شده میزان ضایعات باشد.
گروه خام میزان ضایعات بر حسب درصدی از تکرار کننده و از قلم افتادن کسانی که مقام یا منصبی ندارند است در نتیجه در اول سال نسبت به آخر سال دوره تحصیلی گروه دانشجویان مشخص می شود،در صورتیکه گروه تصفیه شده میزان ضایعات بر حسب اینکه چه کسی قبول می کند که از درجه گرفتن وثبت گروه خارج شود.این مبنی بر واقعیت داشتن عدم تساوی دانشجویان به دور از توانایی سال آخر برای پیروزی در امتحان سال آخر یا پاس کردن.
میزان فارغ التحصیلی به درصدی از دانشجویان که سیستم را ترک کردند و سرانجام برای کامل کردن کل دوره آموزشی در طبقه بندی نهایی ثبت نام می کنند بر می گردد.این کار به وسیله برنامه های آموزشی بسیار اساسی است زیرا توانا ساختن آنان برای محاسبه کردن میزان ورودی به خروجی برای تصمیم گیری کارای در سیستم ضروری است.در این تحقیق برای آنکه پیشنهاد کردن برای مقایسه کردن نتایج آزمون در دانشکده ها در شرایط کاملا موفقیت آمیز درباره سیکل بخصوصی و بدون نظر به دانشجویان ورودی وازقلم انداختن آنانی که مقام ومنصبی ندارند و تکرار این روند در سازمانها غیر واقعی بود.اینها به احتمال دارا بودن اعتبار زیاد در عملکردشان در سال پایانی کیفیت خود هستند.
میزان اساتید به دانشجو =
تعدا کل دانشجویان بر حسب سطح تحصیلات معین در یک سال
تعداد  کل اساتید بر حسب سطح تحصیلات معین در یک سال
روش شناسی
در طراحی این تحقیق علمی از برآورد مطالعه توصیفی استفاده شده است.که این محصول اطلاعات درباره درجه وابستگی بین وجود تغییر پذیری از روی مطالعه است.بنابراین تهیه کردن تحقیق ها برای پیداکردن وابستگی هر چیزی یا وجود پیوستگی بین تغییر پذیری دستورالعمل ودامنه وابستگی است.مردم به این تحقیق برای در بر داشتن دوازده وضعیت مالکیت دانشگاهها،ارائه ،کلاس ،علوم انسانی (بخشی از استعداد ) موسسه تجاری و علوم اجتماعی/ مدیریتی وتحصیلات وعلوم (توانایی علوم ) محقق ساختن قبل از سال  2005 در نیجریه است.شش دانشگاه از دوازده دانشگاه حذف شدند.برای آنکه 50% انتخاب شوند بطوریکه نمونه برداری بجای مطالعه کامل طبقات ، نمونه برداری بصورت تصادفی باشد.به علاوه سخنران از  در دانشگاهها انتخاب شدند بطوریکه نمونه برداری از این تحقیق اگر چه نمونه برداری فن طبقات تصادفی بوده است شامل دو مستند اصل یعنی چک لیست منابع انسانی وچک لیست کارایی داخلی می باشد.
براي بدست آوردن اطلاعات لازم براي استادان و دانش آموزان در دانشگاه ها به عنوان نمونه گرفته طراحي شده بود. به اين وسيله بود كه با مشورت با متخصصان محدود ي مديريت آموزشي اندازه گيري و ارزيابي شد.( سؤالات پژوهش)
1-نسبت استاد و دانش آموزان در وضعيت مالكيت دانشگاه چيست؟
2-رخ هدرروي در دانشگاه ها براي سالهاي 2003 و 2004 چيست؟
3-نرخ فارغ التحصيلان در دانشگاه ها براي سالهاي 2003 و 2004 چيست؟
(فرضيه هاي پژوهش ) رابطه ي قابل توجهي بين منابع انساني نا محدود و كارايي در بيان مالكيت دانشگاه ها در نيجريه وجود ندارد. (تحليل تكنيكي داده ها)
نسبت استاد و دانش آموز ،‌نرخ هدرروي و نرخ فارغ التحصيلان براي تحليل سه سؤال پژوهش در مطالعه افزايش يافته بود. اينها مناسب براي تصميم در مورد كارايي داخلي در نظر گرفته شده است. مقدار جنبش توليد و آمار ارتباط يا همبستگي براي امتحان فرضيه هاي فرماليته در سطح با معناي 5/0 از مطالعه استفاده شده بود.
(نتايج و تصميمات )
سوال 1 پژوهش : نسبت استاد و دانش آموزان در وضعيت مالكيت دانشگاه ها در نيجريه چيست؟
براي پاسخ گويي به اين سوال پژوهش تعدادي از دانش آموزان و استادان در دانشگاه ها به عنوان نمونه جمع آوري شوند و تحليل آنها در بخش او 2 نشان داده شده است(بخش 1 نسبت استادان و دانش آموزان در دانش آموزان در منابع انساني STR استادان و دانش آموزان در دانشگاه ها)
1
2
3
4
5
6
به طور كلي 520681141237 معني آن 867819040
SRT- نسبت دانش آموزان و استادان –منبع : اداره كار بازاريابي (2010)
بخش 1 نشان مي دهد كه 50% از دانشگاه ها كمتر از 40% SRT داشتند. در حالي كه 50% اين موضوعات SRT بالاي40% داشتند. SRTبالا بود بالاي نمره ي 30 بود. در بخش هاي ارائه شده ي دانشگاه ها كه استادان در موسسات به عنوان منابع انساني نا محدود شناخته مي شوند.(بخش 2 نسبت استادان و دانش آموزان در علوم  SRT دانش آموزان و استادان)
1
2
3
4
5
6
(SRT) – نسبت استادان و دانش آموزان – منبع : اداره كار و بازار يابي (2010)
بخش 2 نشان مي دهد كه 50% از بخش هاي دانشگاه ها كمتر از 27% SRT داشتند در حالي كه اين موسسات SRT  بالاي 27% داشتند. SRT بالاي نمره ي 20 بود. در بخش هاي ارائه شده دانشگاه ها كه استادان به عنوان منابع نا محدود علوم در نظر گرفته مي شود.
سوال 2 پژوهش : نرخ هدرروي براي وضعيت مالكيت دانشگاه ها در سالهاي 2003 و 2004 چيست؟
براي پاسخ گويي به اين سوال پژوهش دانش آموزان ثبت نام شده در دانشگاه ها به عنوان نمونه بايد جمع آوري شوند و آنها در بخش 3 نشان داده شده است.
(بخش 3 نرخ هدرروي در دانشگاههاي نمونه در سطح 200 دانشگاه 200 دانشگاه و دانش آموزان 2003 و 2004 ، فارغ التحصيلان 2005 و 2006 درصد هدرروي )
1
2
3
4
5
6
بخش 3 نشان ميدهد كه 7/66% از بخش هاي دانشگاه ها كمتر از 23% نرخ هدروي داشتند در حالي كه3/33% از موسسات نرخ هدرويشان بالاي 23% بود . كه اين نرخ هدروي در بخش دانشگاه ها حداقل بود. در حالي كه كارايي داخلي ارائه شده در موسسات بالا بود.
سوال 3 پژوهش:‌نرخ فارغ التحصيلان در دانشگاههاي نيجريه براي سالهاي 2003 و 2004 چيست؟
براي پاسخ گويي به اين سوال پژوهش دانش آموزان ثبت نام شده جمع آوري شدند در بخش 4 نشان داده شد.
(بخش 4 نرخ فارغالتحصيلي در دانشگاه ها به عنوان نمونه گرفته شده در 400 سطح از دانش آموزان (2005-2006) فارغ التحصيلان (2006) نرخ فارغ التحصيلي
1
2
3
4
5
6
به طور كلي 6724259911507 به وسيله 1120998585
آنچه در بخش 3 نشان داده شد. معني آن اين است كه نرخ فارغ التحصيلان در بخش هاي دانشگاه ها 85% بيشتر از آينده بود.
2 -3/33% از دانشگاهها كمتر از 85% بودند. در حالي كه 7/66% بودند. بالاي هدرروي در آموزش اتفاق مي افتد و نتيجه ي آن نرخ پايين ترفيع ،‌نرخ تكرار بالا است.
اگر اين را بديهي فرض كنيم كه مديران آموزشي استفاده ي موثر و با دقتي از منابع داشته باشند. نتايج بهتري را بدست خواهند آورد. بدين ترتيب تصميم گيرندگان و مديران آموزش بايد كاووش كنند. بدين معني كه هدرروي را كاهش دهند. آنچه بيان شد از منبع fadipe(1992) بود.  كيفيت ورودي هايي موثر خواهد بود كه با استفاده از خروجي ها ي سيستم مدارس باشد.
(فرضيه هاي پژوهش )
در بيان مالكيت دانشگاه ها بين كارايي داخلي و منابع نا محدود انساني رابطه ي قابل توجهي وجود ندارد.
بخش 5- منابع انساني نامحدود و كارايي داخلي متغير بودن محاسبه ي SD،DF،-r ارزش قائل براي انتقاد –r ارزش تصميم گيري – منابع نا محدود انساني 49/175/12-572 باز مي گردد به كارايي داخلي 12/3، 56/10، 572 بخش 5 نشان مي دهد كه محاسبه ي ارزش پس از ارزش نقد پذيري خوب است.
در سطح با معناي 05/0 از 57 درجه آزادي . بنابراين فرضيه هايي كه وضعيت اين است كه بين منابع انساني نا محدود و كارايي داخلي رابطه ي با معنايي وجود ندارد،‌پوچ مي شود و اين وضعيت بر مي گردد. بنابراين يك رابطه ي با معنا بين منابع انساني نا محدود و كارايي داخلي داخلي در وضعيت مالكيت دانشگاه ها وجود دارد ، كه نقش استادان را نمي توان در فرايند آموزش و يادگيري در نيل به هدف هاي آموزشي در سطح دانشگاه ناديدهگرفت. در حقيقت استادان با كيفيت بخش بزرگي از دانش آموزان با كيفيت هستند و هيچ سيستم آموزشي نمي تواند بدون استادان با كيفيت  ، كيفيت را بالا ببرد.(دولت مركزي نيجريه 2004)
بنابراين استادان يك سيستم آموزشي و آموزش گيرندگان روح و روان يك سيستم آموزشي محسوب مي شوند. جانشيني براي استاداني كه موفق هستند وجود ندارد. تا با استفاده از آن موسسات بتوانند نتيجه ي خوبي مثل نرخ بالاي فارغ التحصيلي و نرخ پايين هدرروي بدست آورند.(نتيجه گيري).
بنابراين بايد قاطعانه اظهار كرد كه كه استادان در وضعيت مالكيت دانشگاه ها محدود هستند. اين كيفيت حرفه و شغلشان را كاهش مي دهد و كيفيت دانش آموزان را حفاظت نمي كند و از دانشگاه ها خارج مي شود. نقش اين استادان نمي تواند در سيستم علمي دانشگاه ناديده گرفته شود. ورودي هاي وسيعي موثر خواهند بود كه دانش آموزان حاضر باشند. دانش آموزان ديگر را براي مبارزه طلبي در آينده ملاقات كنند. در حقيقت ، كيفيت آموزشهاي طراحي شده به وسيله ي استادان شبيه نتايج نرخ هدروي و نرخ بالاي فارغ التحصيلي در سيستم دانشگاه است.
(توصيه) بنابراين توصيه زير پيشرفته است. دانشگاه ها بايد استادان بيشتري را از منابع انساني مختلف استخدام كنند.( علم نجوم و هنر كسب و كار و علوم اجتماعي و علوم مديريت و آموزش) و علوم( علوم مختلف) در اين مقررات بايد دستور داده شود. تا كار بررسي موجودي هاي استادان كاهش يابد.
نرخ هدرروي بايد به وسيله ي حداقل اتلاف كاهش يابد . تا بدين وسيله سازمانهايي كه پايه و اساسشا ن بيشتر راي شايسته سالاري است تاسيس شوند. وقتي موسساتي كه اساسشان راي شايسته سالاري است اين موسسات شبيه و قادر خواهند بود كه مسابقات آكادميك را برگزار كنند و نرخ بالايي از فارالتحصيلان در موسسه شان بدست آورند،تاكيدات بايد راي برگزاري كنفرانسها ،‌سمينار ها . كارگاههاي تعمير براي دانشگاه ها و دستور داده شود تا رقابت شغلي بوجود آيد خصوصا در معاملات بزرگ در كلاس هاي بزرگ .
دانش آموزان به برنامه هايي از قبيل گروه تصميم گيري و معلمي را بايد بهبود ببخشند و بايد در دانشگاه ها به اين كا ر تشويق شود.
با سلام خدمت استاد یاراحمدی این مقاله در مجموع شامل دوازده صفحه بوده که طبق پیشنهاد شما ترجمه این مقاله توسط من و خانوم سمیه معتمدی به صورت مشترک انجام شده و ترجمه شش صفحه اول این مقاله بر عهده من بوده است.در ضمن نتوانستم سوالهایی راکه در متن تکرا رشده بود ترجمه کنم با وجود اینکه به منابع زیادی مراجعه کردم

 

International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
26
HUMAN RESOURCE UTILIZATION AND INTERNAL EFFICIENCY IN
STATE-OWNED UNIVERSITIES IN NIGERIA

Dr. A. Y. Abdulkareem
Department of Educational Management, University of Ilorin, Ilorin, Nigeria.
E.mail: ayabdulkareem@yahoo.com
Dr. Y. A. Fasasi
Department of Educational Management, University of Ilorin, Ilorin, Nigeria.
E.mail: adefasas@yahoo.com
Dr. O. P. Akinnubi
Department of Educational Management, University of Ilorin, Ilorin, Nigeria.
E.mail: akinnubipaul@yahoo.com

Abstract
This paper examined the relationship between human resource utilization and internal efficiency
in Nigerian state universities. It was a descriptive survey research. Stratified random sampling technique
was adopted for selecting 6 out of 12 state-owned universities. Also, 572 lecturers were sampled from
Humanities and Science Faculties of the institutions. They responded to “Human Resource Checklist”
(HRC) and “Internal Efficiency Checklist” (IEC) designed by the researchers and validated by experts in the
field of educational management. Student–Teacher Ratio, Refined Cohort Wastage Rate and Graduation
Rate were used to answer three research questions raised in the study. Pearson product-moment
correlation statistic was used to test the formulated research hypothesis at 0.05 level of significance. The
study revealed over-utilization of teachers, low wastage rate with a mean of 23%, and high graduation
rate with a mean of 85%. Also, there was a significant relationship between human resource utilization
and internal efficiency in Nigerian state universities (calculated r-value= .347 > critical r-value =.06, p <
.05). Based on the findings, it was recommended, among others, that the universities should employ
more lecturers in humanities (Faculties of Arts, Business and Social Sciences/Management Sciences and
Education) and sciences (Faculty of Science) in order to reduce the workload of the existing lecturers in
these discipline.
Key words: Human resource utilization, internal efficiency, state- owned universities, Nigeria.
Introduction
In Nigeria, the society depends on educational institutions for production of individuals who can
fit properly and contribute meaningfully to the development of the environment. Universities, as the
highest educational institutions, are statutorily charged with the responsibility of producing high level
manpower. In addition, the institutions are to:
• Develop and inculcate proper values for the survival of the individual and society;
• Develop the intellectual capacity of individual to understand and appreciate their local
and external environments; and
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
27
• Promote national and international understanding and interaction (Federal Republic of
Nigeria, 2004 p.36).
In pursuit of these goals, the Federal Government established universities and allowed state
governments, private organizations and individuals to establish theirs. Thus, universities in
Nigeria are owned by Federal Governments, State Governments, private organizations and
private individuals. In these institutions, human (academic and non-academic staff), material
and financial resources are made available, and students are admitted annually to undergo
various programmes.
In admission process candidates usually give preference to university education as a source
of high level manpower while other tertiary institutions such as polytechnics and colleges of
education are less patronized. This has lead to an increase in demand for and subsequently
enrolment into the universities. The expectation is that graduates from these institutions would
become productive workers and good citizens who would be able to contribute to the
development of their society and make the nation truly self reliant. However, according to
Babalola (2007), many of them wonder around without gainful engagements. This implies that
the nation’s aspiration which has led to investment in education is yet to be actualized and
resources are wasted. This situation calls for a re-examination of inputs into the institutions and
how the inputs are processed, so that necessary measures will be taking to prevent wastages.
All educational resources are vital to the achievement of national objectives. Human
resources, especially the academic staff are to control other resources and ensure that national
goals and objectives are achieved. As observed by Afolabi (2005), no matter how beautiful the
programmes and assets of an institution are, without the academic staff, attainment of the
institutional goals and objectives would prove abortive. In this paper, human resource utilization
and its influence on internal efficiency of state-owned universities in Nigeria, is examined.
Specifically, the purposes of this study are:
i. To examine student-teacher ratio in the state universities in Nigeria.
ii. To determine students wastage rate in the universities.
iii. To determine the graduation rate in the universities.
iv. To examine the relationship that exists between resource utilization and internal efficiency
in Nigerian universities.
Human Resource Utilization
Human resources are the people who constitute the workforce in an organization. According to
Olagboye (2004), people and knowledge, skills and attitudes in them constitute resources. Okwori
(2006) agreed with this assertion and added that expertise in technical, mechanical, managerial, social
and other areas potentially available for utilization in social and economic institutions constitute human
resources.
University as an educational institution has teaching staff, non-teaching personnel and students
including their knowledge, abilities and skills as the human resources. Essentially, the personnel within
the institutions and their capabilities in contributing to productivity and achievement of institutional
objectives are referred to as human resources. In the university system, the teaching staff is referred to
as lecturers and teachers. They are engaged in the processing of all educational inputs, students
inclusive, so that the educational institutions will be able to achieve their objectives. They disseminate
knowledge and skills through teaching, contribute to advancement in knowledge through research and
engage in community services. Their availability and utilization would determine the success or failure of
the educational system. A method of determining the extent of teacher’s utilization is through the
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
28
number of students assigned to them for teaching and supervision. The National Universities
Commission (NUC) has given the number of students a lecturer can conveniently handle on different
programmes offered in the universities. These are referred to as students-teacher ratio which varies
according to programmes: humanity – 30 students to a teacher (30:1); Science – 20 students to a
teacher (20:1); Medicine – 10 students to a teacher (10:1); Agriculture – 15 students to a teacher (15:1);
and Engineering, 15 students to a teacher (15:1).
Students-Teacher Ratio (STR) could be used to determine the number of students that are to be
allocated to a teacher in a given educational level. The students-teacher ratio shows a teacher’s
workload at a particular level of education. It also helps in determining the number of teaching
manpower needed for a projected student’s enrolment. Thus, it could be used to determine either
lecturers are over-utilized or underutilized (Ayo, 1995; Afolabi, 2005). Models for calculation of teachers
utilization rate is:
Internal Efficiency
‘Efficiency’ as a concept has its origin in economics. It is the optimal relation between inputs and
outputs. The internally efficient educational system is one which turns out graduates without wasting
any student-year or without dropouts or repeaters. The system may be externally quite inefficient if the
graduate turned out is not what the society, economy or higher level of education wants (Ayo, 1995).
According to Padmanabhan (2001), internal efficiency refers to the number of students who pass from
one grade to the other and complete that cycle within the stipulated period of time. It shows the
relationship between input and output at a given educational level. Gupta (2001) noted that the
question of internal efficiency is ultimately linked to the issue of resource allocation and utilization.
The indicators of internal efficiency used by Abdulkareem (1989); Fabunmi (1999); and Afolabi
(2005) are wastage rate and graduation rate. Wastage rate is caused by students who leave the school
system before the completion of their courses. Wastage may also occur between grade level, as a result
of students who repeat the grade and those who drop out of the system. Wastage rate could be crudecohort
wastage rate or refined-cohort wastage rate.
Crude-cohort wastage rate is the percentage of repeaters and drop-outs from the first year to
the final year of academic sessions of a given cohort of students, while refined cohort wastage rate is
the percentage of those who passed out or the graduates to the enrolment of the cohort. This is based
on the fact that not all the students that reached the final year took the final year examination or
passed.
Graduation rate refers to the percentage of the students that finally leave the system on
completion of the course to the total number that enrolled in the final grade of the level. This is very
vital to the work of educational planners because it enables them to compute the input-output ratio in
determining the efficacy of the system.
Owolabi (2000), in his study, submitted that it was unrealistic to compare examination results
of schools in terms of successful completion of a particular cycle, without considering the students’
inputs, drop-outs and repetition in the institution. These are likely to have a great influence on their
performance at their final year, he stated.
Student-Teachers Ratio =
Total number of students at a given educational level in a year
Total number of teachers at a given educational level in a year
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
29
Methodology
The research design used for this study was a descriptive survey. It yields information
concerning the degree of relationship between the variables being studied. Thus, it enables the
researchers to find out whether any relationship or associations exist between the variables, the
direction and the magnitude of the relationship.
The population for this study comprised the 12 state owned universities offering courses in
humanities (Faculties of Arts, Business and Social Sciences/Management Sciences and Education) and
sciences (Faculty of Science) established before year 2005 in Nigeria. Six out of the 12 universities, that
is, 50% were selected as sample for the study through stratified random sampling technique.
Furthermore, 572 out of the 1536 lecturers in the universities were selected as sample for the study
through stratified random sampling technique.
Two instruments titled: “Human Resource Checklist” (HRC) and “Internal Efficiency Checklist” (IEC)
were designed to obtain necessary data on lecturers and students in the sampled universities. The
instruments were validated by experts in the areas of educational management and educational
measurement and evaluation
Research Questions
1. What is the students-teacher ratio in the state-owned universities?
2. What is the wastage rate in the universities for 2003/2004 cohort?
3. What is the graduation rate in the universities for 2003/2004 cohort?
Research Hypothesis
There is no significant relationship between human resource utilization and internal efficiency in
the state-owned universities in Nigeria.
Techniques of Data Analysis
Student-Teacher Ratio, wastage rate and graduation rate were used to analyse the three
research questions raised in the study. These are considered appropriate for determination of internal
efficiency (www.uis.unesco.org). Pearson product-moment correlation statistic was used to test the
research hypothesis formulated in the study at 0.05 level of significance.
Results and Discussion
Research Question 1: What is the Students-Teacher Ratio in the state-owned universities in Nigeria?
To answer this research question, total number of students and lecturers were obtained in the sampled
universities and analyzed as shown in Tables 1 & 2.
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
30
Table 1: Students-Teacher Ratio in Humanities
University Students Lecturers STR %
1. Ambrose Ali University 8030 142 57
2. Lagos State University 24222 435 56
3. Imo State University 13319 165 81
4. Nasarawa State University 1189 87 14
5. Adamawa State University 796 98 8
6. Ebonyi State University 4512 214 21
Total 52068 1141 237
Mean 8678 190 40
STR- Student-Teacher Ratio
Source: Fieldwork, 2010
Table 1 shows that 3 (50%) of the selected universities had less than 40%, the mean STR, while 3
(50%) of these institutions had STR above 40%. The STR was above the bench mark of 30:1 in the
selected universities, which implies that the lecturers are over utilized in humanities in the institutions.
Table 2: Students-Teacher Ratio in Sciences
Students Lecturers STR%
1. Ambrose Ali University 1049 35 30
2. Lagos State University 2451 65 38
3. Imo State University 1521 39 39
4. Nasarawa State University 482 27 18
5. Adamawa State University 374 19 20
6. Ebonyi State University 419 21 20
Total 6296 206 164
Mean 1049 34 27
STR- Student-Teacher Ratio
Source: Fieldwork, 2010
Table 2 shows that 3 (50%) of the selected universities had less than 27%, the mean STR, while 3
(50%) of these institutions had STR above 27%. The STR was above the bench mark of 20:1 in the
selected universities, which implies that the lecturers are over utilized in sciences in the institutions.
Research Question 2: What is the wastage rate in the state-owned universities for 2003/2004
cohort?
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
31
To answer this research questions, students’ enrolment were obtained in the sampled
universities and analyzed as shown in Table 3.
Table 3: Wastage Rate in the Sampled Universities
Universities 200Level
Students
(2003/2004)
Graduates
(2005/2006)
Wastage %
1. Ambrose Ali University 11279 8091 28
2. Lagos State University, Ojo 32673 29301 10
3. Imo State University, Oweri 17840 14756 17
4. Nasarawa State University, Keffi 1871 1007 46
5. Adamawa State University, Mubi 1370 1112 19
6. Ebonyi State University, Abakaliki 6931 5644 19
Total 71964 59911 139
Mean 11994 9985 23
Source: Fieldwork, 2010
Table 3 shows that 4 (66.7%) of the selected universities had less than 23%, the mean wastage
rate, while 2 (33.3%) of these institutions had wastage rates above 23%. The wastage rate was minimal
in the selected universities, which implies that internal efficiency was high in the institutions.
Research Question 3: What is the graduation rate in the Nigerian state universities for
2003/2004 cohort?
To answer this research question, student enrolments were obtained and analyzed as shown
Table 4.
Table 4: Graduation Rate in the Sampled Universities
400Level Students
(2005/2006)
Graduates
(2006)
Graduation Rate
%
1. Ambrose Ali University 10426 8091 78
2. Lagos State University 30971 29301 95
3. Imo State University 16998 14756 87
4. Nasarawa State University 1604 1007 63
5. Adamawa State University 1240 1112 90
6. Ebonyi State University 6003 5644 94
Total 67242 59911 507
Mean 11207 9985 85
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
32
As shown in Table 3, the mean graduation rate in the selected universities was 85%. Furthermore, two
(33.3%) universities had less than 85%, while 4 (66.7%) had above 85%.
Wastage in education happens as a result of low promotion rate, high repetition rate and high drop
out rate. It presupposes that if educational managers carefully and effectively handle educational
resources, better results would be achieved. Thus, educational planners and administrators must
explore means of reducing wastages. As stated by Fadipe (1992), quality of inputs would influence
outputs of the school system.
Research Hypothesis
There is no significant relationship between human resource utilization and internal efficiency in
the state-owned universities.
Table 5: Human Resources Utilization and Internal Efficiency
Variable N _
X
SD DF Calculated
r-value
Critical
r-value
Decision
Human resource utilization 572 12.17 5.49
570 .347 .062 Ho: Rejected
Internal Efficiency 572 10.56 3.12
Table 5 indicates that the calculated r-value (.347) is greater than the critical r-value (.062) at
0.05 level of significance for 570 degrees of freedom. Hence, the null hypothesis which states that there
is no significant relationship between human resource utilization and internal efficiency is rejected.
Therefore, a significant relationship exists between human resources utilization and internal efficiency in
the state-owned universities. The role of the lecturers cannot be underscored in teaching-learning
process and in attainment of educational goals at the university level. In fact, the quality of lecturers is a
major determinant of the quality of the students and no educational system may rise above the quality
of its teachers (Federal Republic of Nigeria, 2004). Lecturers, therefore, as educational engineers and
technicians are the souls of any educational system. There is no substitute for lecturers who are
dedicated to their institutions thereby resulting into high graduation rate and low wastage rate.
Conclusion
It could be asserted that the lecturers in the state-owned universities are over utilized. This
could reduce the quality of their job performance and consequently the quality of students turned out
from the universities. The roles of these lecturers cannot be underscored in the university system since
their inputs would influence the extent to which students would be of students prepared to meet future
challenges. In fact, quality teaching displayed by lecturers is likely to result to wastage rate and high
graduation rate in the university system.
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
33
Recommendations
Therefore, the following recommendations are advanced:
i. The universities should employ more lecturers in humanities (Faculties of Arts, Business and
Social Sciences/Management Sciences and Education) and sciences (Faculty of Science) in
order to reduce the workload of the existing lecturers in these disciplines.
ii. Wastage rate should be reduced to the barest minimum by ensuring that admission is based
more on merit. When admission is based on merit, those admitted are likely to be capable
of facing academic challenges and be able to achieve high graduation rate in their
institutions.
iii. Emphasis should be laid on conferences, seminars and workshops for university staff in
order to enhance their professional competency, especially in handling large class size.
iv. Student’s improvement programmes such as group discussions and tutorials should be
encouraged in universities. This could enhance knowledge and skill acquisition and review
the incidence of repeaters and drop out.
International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences
April 2011, Vol. 1, No. 1
© HRMARS, Pakistan www.hrmars.com
34
References
Abdulkareem, A.Y. (1989). Impact of school resources management on school effectiveness in selected
secondary schools in kwara State. Unpublished Ph.D. thesis, University of Ilorin, Ilorin.
Afolabi, S. O. (2005). Statistical tools and models for educational planners. Ilorin: Integrity Publications.
Ayo, A. (1995). Educational planning statistics and models. Ibadan: Keye-Yek Printing Production
Babalola, J.B. (2007). Reinventing Nigeria Higher Insitution for youth Employment in a competitive global
economy. Guest lecture. Department of Administration and Planning, University of Calabar.
Coleman, T. (2002). Planning secondary education. London: Macmillan.
Fabunmi, F.A. (1999). The role of libraries and information centers in distance and open learning in the
development of Nigeria education. E. O. Fagbamiye, J. B. Babalola, M. Fabunmi &
A. O. Ayeni (Eds.), Management of primary and secondary education in Nigeria. Ondo: NAEAP
Publication.
Fadipe, K. (1992). Modern strategies of school plant maintenance in management of Nigeria
education: Project monitoring and school plant maintenance: Ondo. NAEPA Publications.
Federal Republic of Nigeria (2004), National Policy on Education. Lagos: NERDC.
Gupta, S. (2001). The determinant of children’s attainment. A review of methods and findings.
Journal of Economic Literature, 5(3), 65-68.
Hunt J.W. (1998). Managing people at work. New York: McGrew Hill.
Maiyo, K. J. (2006). Determining internal efficiency of secondary schools in Kenya. International
Journal of Educational management (IJEM), 4 (1), 83-95.
Okwori, A. (2006). Educational Planning for Community Development. In J.B. Babalola, A.O. Ayeni,
S.O.Adedeji, A.A. Suleiman and M.O. Arikewuyo (Eds.). Educational Management Thoughts and
Practice. Ibadan: Codat Publications.
Olagboye, A.A. (2004). Introfuction to educational management. Ibadan: Daily Graphics (Nigeria)
Limited.
Owolabi, S.O (2000). Demographic analysis in educational management. Ibadan: Lower House
publishers.
Padmanabhan, Y. (2001). Internal efficiency of primary education
http//www.sterieso41188eci.htm
UNESCO (2011). How to measure educational internal efficiency.
www.uis.unesco.org/i_pages/indspec/efficiency.htm

تهیه کنندگان : راضیه صادقی- سمیه معتمدی
موضوع تحقیق :بهروری منابع انسانی در سازمان
موسسه علوم اجتماعی وبین المللی ژورنال تحقیق دانشگاهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *