برزیل: برزیل بزرگترین و پرجمعیت ترین کشور آمریکای جنوبی است. پایتخت آن برزیلیا و زبان رسمیش پرتغالیست. این کشور با تمام کشورهای آمریکای جنوبی غیر از شیلی و اکوادور مرز مشترک دارد. دست کم پانصد سال است که ساحل های اغواکننده برزیل با نوازش شن های سفید و نخل های زیبایش در کنار آبی آرامش بخش اقیانوس اطلس گردشگران را اسیر خود کرده و آنها را به تماشای مناظر خیره کننده این سرزمین کشانده است. خوش رویی و مهمان پذیری مردم این خطه همراه با طبیعت زیبا، حیات وحش و شهرهایی که آمیخته ای از فرهنگ های گوناگون و تکنولوژی است مکانی فراهم کرده اند که ندیدن آن خسران بزرگی به حساب خواهد آمد.
کشور برزیل در جنوب شرقی قاره آمریکا در كنار اقیانوس اطلس قرار دارد. وسعت این کشور تقریبأ 8 برابر ایران حدوداً 8.500.000 کیلومتر مربع كمی كوچكتر از ایالات متحده آمریكاست و از این لحاظ پنجمین کشور دنیا به حساب می آید. 55.460 کیلومتر مربع این كشور را آب فرا گرفته و خط ساحلی آن 7.491 کیلومتر است. کشورهای همسایه برزیل عبارتند از: آرژانتین، بولیوی، كلمبیا، گینه، گویانا، پاراگوئه، پرو، سورینام، اوروگوئه و ونزوئلا. آب و هوای این کشور استوایی و در ناحیه جنوب معتدل است. برخی منابع طبیعی کشور برزیل عبارتند از: طلا، منگنز، نیكل، نفت، اورانیوم و غیره.
جمعیت برزیل حدود 204 میلیون نفر می باشد که 87% آنها در شهرها سکونت دارند. حدود 6% جمعیت برزیل سیاه پوست، 54% سفید پوست، 39% دو رگه و باقی شامل نژادهای آسیایی، عرب و آسیای شرقی هستند. حدود 90% مردم این کشور مسیحی و باقی به ادیان دیگر معتقدند. نوع حکومت برزیل جمهوری فدراتیو و واحد پولش رئال است. حدود 68% درآمد سالانه مردم از طریق خدمات، 26% صنعت و 6% از طریق کشاورزی تأمین می گردد. از جمله محصولات کشاورزی برزیل قهوه، گندم، سویا و ذرت و برنج، كاكائو و صنعت آن شامل نساجی، كفش، مواد شیمیایی، آهن، سیمان و غیره می باشد.
تاریخ
از حدود دههزار سال قبل اقوام نیمه مهاجر در برزیل زندگی میکردند. با ورود پرتغالیها در سال ۱۵۰۰، برزیل مستعمره شد. پرتغالیها بردگانی از نقاط دیگر قاره آمریکا به انجا اوردند. بعدها بیشتر بردگانی که به برزیل آمدند از آفریقا بودند.
ایالت ها
ایالات برزیل استقلال چشمگیری از دولت در نظام قانونگذاری، تامین اجتماعی دولتی و نظام مالیاتی دولتی دارند. رهبری دولت هر ایالت را فرماندار در اختیار دارد که توسط آرای عمومی انتخاب شده و نیز هر ایالت دارای مجلس خاص خود نیز هست.
هر ایالت دارای شهرداریهای خاص خود است که شهرداریها نیز شورای قانونگذاری و شهردار خاص خود را دارند، که دارای استقلال بوده و از دولت فدرال و دولت ایالتی نیز مستقل هستند. یک شهرداری ممکن است چندین شهرک را نیز در بر بگیرد، اما این شهرکها فاقد دولتی مستقل هستند.
قوه قضائیه در سطح ایالتی و فدرال در مناطق سازماندهی یافته و «کومارکاس» نامیده میشود. هر کومارکاس ممکن است شامل چندین شهرداری باشد.
شهرهای مهم
.1برازیلیا.2 ریودوژانیرو.3 سائوپائولو.4 کوریتیبا .5 بازیوس.6 مانائوس.7 بلا هوریزونته
سائوپائولو
سائوپائولو بزرگ ترین شهر برزیل و مركز مشهورترین ایالت آن به همین نام است. نژادهای گوناگونی در این شهر گرد هم آمده و فرهنگ زنده این شهر را تشكیل داده اند. دیدنی های سائوپائولو از جمله موزه ها، آسمان خراش ها و رستوران های منحصر به فردش این شهر را تبدیل به مقصدی برای گردشگران تمام دنیا كرده است.
جغرافیا
برزیل محدودهای وسیع از سواحل شرقی آمریکای جنوبی را اشغال کردهاست و همچنین شامل مناطق بسیاری از مرکز این قاره نیز میشود. و با کشورهای اروگوئه در جنوب و آرژانتین و پاراگوئه در جنوب غربی همچنین با بولیوی و پرو در غرب و با کلمبیا در شمال شرقی همسایهاست و با ونزوئلا و سورینام و گویان و در آن طرف آب با گویان فرانسه نیز در شمال مرز مشترک دارد. این کشور از شمال به نیمکره جنوبی کشیده شدهاست.
عواملی چون اندازه و آب و هوا و منابع طبیعی غنی این کشور را متمایز کردهاست. برزیل پنجمین کشور از لحاظ وسعت در جهان بعد از کشورهای روسیه، کانادا، چین و آمریکا است. و در قاره آمریکا (شمالی و جنوبی) سومین کشور از لحاظ وسعت میباشد. وسعت این کشور ۸٫۵۱۱٫۹۶۵ کیلومتر است که ۵۵٫۴۵۵ کیلومتر آن را آب شامل میشود.
عوارض زمین در برزیل نیز تنوع بسیار زیادی دارد که شامل تپهها، کوهها، جلگههای پست کوههاو زمینهای بایر است. ارتفاع بیشتر مناطق برزیل بین ۲۰۰ تا ۸۰۰ متر است. مناطق مرتفع اصلی بیشتر در قسمت جنوبی کشور قرار دارند و کلاً بخش جنوبی کشور ناهموارتر است. از دیگر ویژگیهای جغرافیایی برزیل وجود رود آمازون در این کشور است که بزرگترین و پر آبترین رود دنیا و دومین رود طویل جهان است. این رود به اقیانوس اطلس میریزد.
آب و هوا
تنوع آب و هوایی زیادی در برزیل وجود دارد اما بخش بزرگی از آن گرم سیری است و پوشیده از جنگلهای بارانی آمازون که در حوضه آب ریز رود آمازون بوجود آمدهاند. با این حال برزیل دارای پنج آب و هواست که عبارتند از گرمسیری در مرکز، کوهستانی، نیمه خشک در شمال شرقی، استوایی در شمال و معتدل در جنوب. آب و هوای استوایی به صورت بسیار بارز در شمال این کشور دیده میشود این مناطق به صورت واقعی فصل خشک ندارد و در واقع فصل خشک آنجا تنها کمتر از فصل بارانی بارش دارد اما آن میزان بارش هم قابل توجهاست.
حیات وحش
برزیل اکوسیستم متنوعی دارد و تنوع زیستی جانوری و گیاهی در این کشور بسیار زیاد است به طوری که کارشناسان انواع گیاهان و جانوران در این کشور را بالغ بر ۲ میلیون نوع تخمین زدهاند. پستانداران بزرگ در این کشور شامل جگوار، لئو پارت که هر دو نوعی پلنگ هستند و خوکهای وحشی، خوکان خرطوم دار، مورچه خوارها، تنبل ها، روباهها، اپوسوم و گورکن هستند.گوزن در جنوب برزیل به وفور یافت میشود و میمونها نیز در جنگلهای پر باران شمالی زیست میکنند. اما در سالیان اخیر بسیاری از عوامل انسانی و اقدامات مانند ساخت بزرگراه، قطع درختان برای مصرف چوب آنها، کشاورزی و زراعت، استخراج معادن و ساخت سد که باعث زیر آب رفتن بخشی از درهها شدهاست این اکوسیستم غنی را تهدید میکند.
اقتصاد
برزیل با در اختیار داشتن بخشهای گسترده و توسعهیافته کشاورزی، معدن، تولید، خدمات و نیز نیروی کار، دارای تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) بیش از سایر کشورهای آمریکای لاتین است و این امر برزیل را تبدیل به قدرت اقتصادی منطقه کردهاست. برزیل در حال گسترش حضور خود در بازارهای جهانی است. مهمترین صادرات برزیل را هواپیمای دارای بال ثابت، قهوه، وسایط نقلیه، سویا، سنگ معدن آهن، آب پرتقال، فولاد، منسوجات، کفش، گوشت و تجهیزات برقی تشکیل دادهاست.
بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، برزیل نهمین اقتصاد بزرگ جهان از نظر برابری قدرت خرید و یازدهمین قدرت اقتصادی جهان از نظر نرخ دادوستد بازار است. برزیل دارای اقتصاد متنوع درآمد متوسط است و نیز دارای تنوع از نظر سطح توسعهاست. بیشتر بخش صنعتی این کشور در بخشهای جنوب و جنوب شرقی این کشور تجمع یافتهاست. منطقه شمال شرقی فقیرترین منطقه برزیل است، اما این منطقه نیز در حال جذب سرمایهگذاریهای جدید است.
برزیل دارای پیشرفتهترین بخش صنعتی در آمریکای لاتین است. صنایع برزیل که یک سوم تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص دادهاست، از صنایع خودروسازی تا صنایع فولاد، پتروشیمی، رایانه، هواپیما، و نیز کالاهای مصرفی بادوام را شامل میشود. با توجه به افزایش ثبات اقتصادی که ماحصل اجرای طرح رئال است، بخشهای تجاری برزیل و نیز واحدهای تجاری چندملیتی سرمایهگذاری گستردهای در تجهیزات و فناوری جدید کردهاند، که بخش عمده آن از شرکتهای آمریکای شمالی خریداری شدهاست. پتروبراس بزرگترین شرکت نفتی برزیل است.
برزیل دارای صنعت گسترده و پیچیده خدمات نیز هست. در اوایل دهه ۱۹۹۰، بخش بانکداری ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی برزیل را به خود اختصاص داد. صنایع خدمات مالی برزیل گرچه با تحول عمدهای روبرو شدهاست، اما این صنعت محصولات متنوعی در اختیار واحدهای بازرگانی محلی قرار داده و در حال جذب شرکتهای جدید بسیاری از جمله شرکتهای مالی ایالات متحده آمریکاست. بورس اوراق بهادار سائوپائولو و ریودو ژانیرو در حال ادغام هستند.
اقتصاد برزيل با پشت سر گذاشتن بحران جهاني اقتصاد، توانست در اواخر سال 2009 نرخ رشد اقتصادي خود را مثبت كرده و براساس پيش بيني بانك مركزي، در سال 2010 اين نرخ را به حدود پنج درصد خواهد رساند.
اقتصاد برزیل با برخورداری از بخشهای بزرگ و روبه رشدي در حوزه کشاورزی، معدن، تولیدات صنعتی و خدمات، دارای بالاترین جایگاه در میان کشورهای آمریکای جنوبی است. صنایع برزیل شامل؛ صنايع خودروسازي، فولاد، پتروشيمي، هواپيما، رايانه و نيز كالاهاي مصرفي بادوام، حدود یک سوم تولید ناخالص داخلی این کشور را به خود اختصاص دادهاند.
سياستمداران اين كشور سالهاست كه گسترش حضور در بازارهاي جهاني را در صدر برنامه هاي اقتصادي و تجاري خود قرار داده اند.
مردم
برزیل دارای تنوع زیستی بسیار زیادی است، و بسیاری از نژادها و گروههای قومی را درخود جای دادهاست. در کل، برزیلیها نوادگان چهار گروه مهاجر هستند:
• سرخپوستان آمریکا، بومیان برزیل، که نوادگان گروههای انسانی هستند که در حدود ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، از سیبری به سمت برزیل مهاجرت کردند و با عبور از تنگه برینگ به برزیل رسیدند.
• استعمارگران پرتغالی، که از زمان کشف برزیل در سال ۱۵۰۰ تا زمان استقلال این کشور در سال ۱۸۲۲به این کشور مهاجرت کردند.
• بردگان آفریقایی که از سال ۱۵۳۰ تا پایان دوران انتقال برده در سال ۱۸۵۰ به برزیل وارد شدند.
• گروههای متنوع مهاجران از اروپا، آسیا و خاورمیانه که در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم به برزیل پا گذاشتند.
فرهنگ
موسیقی برزیل مانند مردمانش متنوع است. مشهورترین نوع موسیقی برزیل سامبا است. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نوعی موسیقی به نام بوسانوا در ساحلهای ریو دو ژانیرو شکل گرفت. نوازندگانی مانند استن گتز با بردن این موسیقی به آمریکا آن را جهانگیر کردند. آهنگ «دختری از ایپانما» ساخته آنتونیو کارلوس ژوبیم معروفترین بوسانوای برزیل است و به آهنگی استاندارد تبدیل شدهاست.
هایتور ویا-لوبوس آهنگساز برزیلی نیز با آمیختن نغمههای محلی برزیل با روشهای موسیقی کلاسیک معروفترین آهنگساز موسیقی مدرن برزیل است. چند چیز بریل را در دنیا به شهرت رساندهاست: یکی در فوتبال که تیم ملی این کشور با داشتن نوابغی مانند «پله» تا «رونالدینیو» و پنج دوره قهرمانی در جام جهانی، دنیا را محو هنر ستارگان بی مانند خود کردهاست. دیگری قهوه برزیل. که این کشور بزرگترین تولید کننده و صادر کننده انواع و اقسام قهوه به تمام دنیا میباشد. در ضمن جشن کارناوال برزیل که همه ساله در ایام نخستین سال جدید میلادی در شهرهای این کشور بوسیله گروههای گوناگون اجرا میشود بسیار مشهور میباشد.
مذهب
• ۷۴ درصد از مردم برزیل کاتولیک هستند. برزیل دارای بیشترین شمار کاتولیکها در بین کشورهای جهان است.
• شمار پیروان مذهب پروتستان در حال افزایش است، این شمار در سال ۱۳۸۸ خورشیدی به ۴/۱۵ درصد میرسید.
• ۴/۷ درصد از جمعیّت برزیل خود را منکر وجود خدا، کافر یا بیدین میدانند.
• روحگرایان ۳/۱ درصد از جمعیت برزیل را تشکیل میدهند (حدود ۳/۲ میلیون نفر).
• ۸/۱ درصد طرفداران دیگر مذاهب هستند. برخی از این مذاهب عبارتاند از کلیسای عیسی مسیح قدیسان آخر الزمان(۹۰۰٬۰۰۰ نفر)، شاهدان یهوه (۶۰۰٬۰۰۰ نفر)، بوداگرایی (۲۱۵٬۰۰۰ نفر)، یهودیت ۲۳۰٬۰۰۰ نفر، و اسلام ۲۷٬۰۰۰ نفر.
• ۰/۳ درصد از مذاهب سنتی آفریقا همچون کاندومبله، ماکومبا، و اومباندا.
• برخی به ترکیبی از مذاهب مختلف، همچون کاتولیک، کاندومبل، و مذهب بومیان آمریکا اعتقاد دارند.
ورزش
محبوبتترین ورزش در برزیل فوتبال است، و برزیل شهرت بسیاری به خاطر فوتبالیستهای مشهور خود دارد. ازجمله آنان میتوان این افراد را نام برد: پله، گارینچا، جیرزینیو، ریولینو، کارلوس آلبرتو تورس، زیکو، سوکراتس، روماریو، رونالدو، ریوالدو، روبرتو کارلوس، جونینیو، آدریانو، دیگو، روبینیو، رونالدینیو و پسر طلایی فوتبال برزیل کاکا. تیم ملی فوتبال برزیل «سلکائو»، پنج بار تا کنون جام جهانی فوتبال را از آن خود کردهاست. در حال حاضر سائوپائولو قهرمان دسته یک باشگاههای برزیل است.
برزیل در دیگر ورزشهای بینالمللی نیز به موفقیتهایی دست یافتهاست، که مهمترین آنان عبارتاند از والیبال، بسکتبال، تنیس، ژیمناستیک و مسابقات اتومبیلرانی.
• فوتبال ساحلی، که در سواحل ریودوژانیرو پای گرفتهاست.
• بوسابال، ترکیبی از والیبا، فوتبال و کاپوئیرا، که بر روی پلاستیک یا تور انجام میشود.
• فوتوالی، ترکیبی از فوتبال و والیبال، که بر روی شن نیز آن را بازی میکنند.
• جیو-جیتسوی برزیل، که یک شاخه از جودوی ژاپن است.
• وال تودو، یک ورزش رزمی
• کاپوئیرا، یک هنر رزمی برگرفته از ورزشهای آفریقا.
• بریبول، یک نوع والیبال آبی
• فوتسال، یا فوتبال سالنی، گونه رسمی فوتبال داخل سالن.
سیاست
تا قبل از ۱۹۶۴ دوازده حزب موجود بود که بهوسیله حکومت دیکتاتوری برانکو ممنوع از فعالیت شدند. حزب کارگر در قبل از آن هم یعنی در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ وضعیت خوبی نداشت. آن زمان حکومت نیمه فاشیستی وارگاش و ونوو قانونچه کوربوراتیویستی را بر آن حزب تحمیل کرد. به هر حال در ۱۹۶۴ دو حزب اتحاد ملی و جنبش دمکراتیک ملی رسماً از طرف دولت اعلام شد.
دانش و فناوری
برخی از کانونهای فناوری برزیل در سائو خوزه دوس کومپوس، کامپیناس، سائو کارلوس، ریودوژانیرو، کوریتیبا، پورتو آلگر، بلو هوریزونته، ریسایف و سائوپائولو واقع شدهاست.
فناوری اطلاعات در برزیل یکی از پیشرفتهترین انواع خود در جهان است. فناوری اطلاعات در برزیل با توجه به بازار داخلی، به عنوان پیشرو خدمات مالی، صنایع دفاعی، مدیریت روابط مشتری، دولت الکترونیک، و مراقبت بهداشتی در نظر گرفته میشود.
دولت برزیل در حال تلاش برای انتقال از نرمافزارهای انحصاری به نرمافزارها و سیستمعاملهای رایگان است اما تا کنون موفقیت چندانی در این زمینه به دست نیاوردهاست.
سرمايهگذاری خارجی – برزيل – 2010
امروزه برزيل داراي ثبات سياسي مناسبي بوده و با بيشتر كشورهاي جهان روابط دوستانهاي دارد. از اين رو برزيل كشور مناسبي براي جذب سرمايهگذاران خارجي است. بخش توسعه تجارت وزارت روابط خارجي برزيل، مهمترين نهاد تصميمگيرنده در زمينه توسعه سرمايهگذاريهاي داخلي و خارجي در اين كشور است. اين بخش با تشكيل اداره توسعه تجارت و سرمايهگذاري در سفارتخانههاي برزيل، در زمينهي آگاهيرساني تجاري و معرفي زمينههاي مناسب سرمايهگذاري اقدام ميکند. هماکنون ادارات توسعه تجارت و سرمايهگذاري در پنجاه سفارت و كنسولگري برزيل در كشورهاي جهان ايجاد شدهاند. بر اساس اعلام مقامات برزيلي، سرمايهگذاران خارجي مجاز به فعاليت و سرمايهگذاري در زمينههاي زير هستند:
• صنايع خودروسازي.
• ايجاد، ترميم و توسعه زيرساختهاي حمل و نقل.
• توسعه سيستمهاي آبياري محصولات كشاورزي.
• ساخت خانه، آپارتمان و مسكن.
• توسعه شبكه برق و ارايه خدمات به مشتركين.
• توليد كود، سم و نيازمنديهاي كشاورزان.
• گسترش و بهبود فعاليتهاي كشاورزي و جنگلداري براي بهرهبرداري بهينه از زمينهاي مستعد.
• دامداري و دامپروري.
• خدمات مالي.
• فناوري اطلاعات.
• رسانهها.
• مخابرات.
• گردشگري و سرگرمي.
• توليد محصولات غذايي.
• صنايع چاپ و توليد کاغذ.
• خدمات مديريتي و مشاورهاي.
نمودار زير ميزان سرمايهگذاری مستقيم خارجی انجام شده در برزيل را طی سالهای 2006 تا 2008 ميلادی نشان میدهد.
واحد پول
واحد پول کشور برزیل رئال (Real) است که جمع آن به پرتغالی رئایس میشود. هر رئال از ۱۰۰ سنتاوس تشکیل شده است.
مواد معدنی
منابع معدنی نه تنها برای صادرات بلکه جهت مواد خام صنایع گسترده برزیل نیز مصرف میشود. مهمترین آنها از نظر میزان تولید، آهن و طلا هستند. همچنین مس، روی، بوکسیت، منگنز، زغال سنگ و قلع نیز قابل توجه هستند. سنگ آهک، نمک دریایی، الماس و فسفات مهمترین مواد معدنی غیرفلزی هستند.
صادرات مهم
سنگ آهن، سویا، آب پرتغال، کفش، منسوجات، شکر، کاغذ، وسایل برقی، وسایل نقلیه و هواپیما از مهمترین صادرات برزیل هستند.
واردات مهم
نفت خام، محصولات پتروشیمی، مواد غذایی، زغال سنگ، فرآوردههای نفتی، وسائل و تجهیزات حمل و نقل، مهمترین واردات برزیل را تشکیل میدهد.
شرکای بزرگ تجاری
ایالات متحده امریکا، آرژانتین، آلمان و ژاپن
محصولات مهم کشاورزی
قهوه، مرکبات (به خصوص پرتغال)، سویا، برنج، ذرت، نیشکر، کاکائو، موز و گوشت گاو
صنایع مهم
منسوجات، کفش، مواد شیمیایی، سیمان الوار، چوب، آهن آلات، قلع، فولاد، ماشین سازی، هواپیماسازی، وسایل نقلیه و اتومبیل.
انرژی
به دلیل وجود رودهای فراوان و پرآب، بیش از ۹۰ درصد کل تولید انرژی در برزیل، نیروی برقی آبی حاصل از سدها میباشد که بزرگترین آنها سد ایتاایپو بر روی رود پارانا بین برزیل و پاراگوئه ساخته شده است، که از نظر میزان تولید انرژی الکتریکی، بزرگترین سد جهان به شمار میرود. به طور کلی حدود ۹۱ درصد انرژی الکتریکی از نیروگاههای آبی ۵ درصد از نیروگاههای حرارتی، ۱ درصد از انرژی هستهای و ۳ درصد باقیمانده دیگر انواع تولید انرژی هستند (گرمای زمین، خورشید و باد). دولت برزیل درصدد توسعه و بهرهگیری بیشتر از انرژی هستهای است.
شعار ملی
شعار ملی برزیل که بر روی پرچم کشور نیز نقش بسته است:
Ordem e Progresso یعنی نظم و پیشرفت.
تقسیمات اداری
جمهوری فدرال برزیل به ۲۶ ایالت و یک منطقه فدرال پایتخت (برازیلیا) تقسیم میشود. هر ایالت دارای خودمختاری قابل توجهی در امور قانونگذاری و اجرایی است. فرماندار و رئیس جمهور برای یک دوره ۵ سال به عنوان مسئول اجرایی هر ایالت و حکومت انتخاب میشوند. کنگره ملی دو مجلسی، یکی مجلس سنا با ۸۱ سناتور و دیگری مجلس نمایندگان با ۵۰۳ عضو شورای نمایندگان اداره میشود.
مهمترین ایالت برزیل ایالت سائوپائولو است که با ۲۰ درصد از کل جمعیت و بیش از نیمی از تولیدات صنعتی و کشاورزی مربوط به این ایالت است.
سرمايهگذاري خارجي و صنعت خودروي برزيل
برزيل در مقايسه با بيشتر كشورهاي در حال توسعه سابقه طولانيتري در زمينه توسعه صنعتي دارد. اين كشور، به رغم مشكلات عميق اجتماعي، نظير توزيع ناعادلانه درآمد و وجود تبعيضنژادي، دستاوردهاي چشمگيري در زمينه توسعه صنعتي و تكنولوژيك داشته است. برزيل، علاوه بر صدور انواع كالاهاي سرمايهاي، مهندسي و با تكنولوژي برتر به كشورهاي امريكاي جنوبي، در برخي رشتهها همچون صنعت هواپيماسازي، صنايع نساجي، چرم و صنايع غذايي و براي مدتي در صنايع نظامي، توان رقابتي بالايي در بازارهاي بينالمللي از خود نشان داده است. اين كشور به عنوان دهمين خودروساز بزرگ دنيا يكي از مهمترين توليدكنندگان خودرو در جهان و معتبرترين خودروساز امريكاي جنوبي به شمار ميآيد. جايگاه صنعت خودرو در اقتصاد اين كشور به حدي است كه 12 درصد از توليد ناخالص داخلي آن كشور را تشكيل ميدهد. اين كشور يكي از بزرگترين ميزبانان شركتهاي معتبر خودروسازي جهان است. حدود 30 برند معروف در برزيل به توليد خودرو مشغولاند. همچنين دومين كشوري است كه بيشترين ميزان سرمايهگذاري خارجي را در بين پيشتازان اين صنعت جذب كرده است. در دهه 1990 توليد خودرو در اين كشور امريكايي بالغ بر 60 درصد افزايش يافت و براساس آمار و اطلاعات منتشر شده، فروش داخلي خودرو نيز 65 درصد رشد داشته است. اين كشور توانست در سال 2000 تعداد 68/1 ميليون دستگاه انواع خودرو توليد و به بازارهاي مصرف عرضه كند.
كارشناسان علم اقتصاد دليل تفوق اين كشور در عرصه جذب سرمايهگذاري مستقيم خارجي در صنعت خودروسازي را پيروي از سياستها و راهكارهاي خاص اقتصاد سياسي دانستهاند. از دهه 1990 به اين سو كشور برزيل مورد توجه بيشتر خودروسازان و سرمايهگذاران خارجي قرار گرفته است. دليل اين موضوع را بايد در دو نكته جست و جو كرد: اول اين كه برزيل يكي از مناطق مستعد و بازارهاي بزرگ مصرف خودرو در جهان و منطقه امريكاي جنوبي است و ديگر اين كه نقش مهم و تعيينكنندهاي در تحولات جهاني صنعت خودرو ايفا ميكند. برزيل توانسته است در بحرانيترين شرايط مالي و اقتصادي مانند تورم، تغييرات نرخ ارز و تغيير نرخ بهره بانكي، راهحلهاي سازنده و موثري براي پيشبرد و توسعه صنعت خودرويش بيابد. به موازات رشد صنايع خودروسازي در برزيل، صنايع وابسته نيز به شدت رشد كردهاند. به عنوان نمونه شركتهاي بسياري توليد و تامين انواع شيشه، قطعات پلاستيكي، قطعات چدني، فولاد و لاستيك خودرو را در اين كشور برعهده دارند. ايالت سائوپائولو كه از دهه 1950 به عنوان قطب توليد خودرو در برزيل مطرح بود، هم اكنون نيز محوريت توليد انواع قطعه و خودرو را برعهده دارد و بسياري از صنايع وابسته مستقر در ساير ايالات اين كشور ارتباط كاري خود را با اين كانون صنعتي حفظ كردهاند. حدود 45 درصد از كل سرمايهگذاري صورت گرفته در صنعت خودروي برزيل در ايالت سائوپائولو انجام شده است.
نقش دولت در فرايند توسعه صنعتي
شايد بتوان شروع جنگ جهاني دوم را نقطه عطفي در توسعه صنعتي برزيل به شمار آورد. از يك طرف رهبران اين كشور موفق شدند از اين موقعيت نوظهور بهره ببرند و در ازاي حمايت از دولتهاي متفق، امتيازات قابل توجهي از امريكا بگيرند. به عنوان مثال، اعتبارات مالي ايجاد اولين كارخانه ذوب آهن و شركت معدني بهرهبرداري از سنگ آهن را امريكا تامين كرد. از طرف ديگر، حضور افسران برزيلي در جبهههاي اروپايي جنگ جهاني دوم و مشاهده تغييرات تكنولوژيكي چشمگيري كه در صنايع نظامي كشورهاي پيشرفته اتفاق افتاده بود، تاثيرات عميقي بر تفكرات و تمايلات اين افسران بر جاي گذاشت؛ به طوري كه پس از بازگشت اين افسران به كشور، بحثهاي ريشهاي فراواني در زمينه تجديد ساختار اجتماعي ـ اقتصادي كشور مطرح شد. وجود اين تفكرات و نهادهاي شكلدهنده و ارائهكننده آنها، نقش مهمي در دخالت ژنرالها در سياست برزيل در اواسط دهه 1960 ايفا كرد. طي دهههاي 1950 و 1960 نهادهاي مذكور دو چشمانداز را براي توسعه برزيل در دستور كار قرار دادند كه اولي بر اهميت برنامهريزي و سرمايهگذاري گسترده بخش دولتي و به كارگيري تواناييهاي بخش خصوصي داخلي و خارجي در فرايند توسعه صنعتي اعتقاد داشت و ديگري در كنار تاكيد بر برنامهريزي دولت، بر محوريت سرمايهخارجي به منظور ارتقاي صنعت و ايجاد تحرك اساسي در آن تاكيد ميورزيد. تحولات ايجاد شده در دوره دولتهاي نظامي، بر سه محور استوار بود: اول، دخالت مستقيم دولت در برنامهريزي، تامين منابع، سرمايهگذاري در بعضي زمينهها و ايجاد زيربناها. دوم، تكيه بر استقراض خارجي براي پوشاندن كسري تراز بازرگاني و كسري بودجه. سوم، ارتقاي موقعيت بينالمللي برزيل كه محور اصلي آن كامل كردن زنجيره مجموعههاي صنعتي و ايجاد قابليتهاي فني بومي در صنايع راهبردي بود. در سايه چنين اقداماتي، تواناييهاي صنعتي و فناوري برزيل در صنايعي همچون هواپيماسازي، صنايع نظامي، مخابرات، خودروسازي، صنايع واسطهاي و ماشينسازي ارتقا يافت. به رغم اين دستاوردها، عملكرد عمومي صنايع برزيل طي دهه 1980 منفي بود و اين روند در سالهاي اول دهه 1990 نيز تداوم داشت. با وجود دستيابي به توانمنديهاي صنعتي، برزيل هزينههاي سنگيني را نيز در فرايند توسعه صنعتي متحمل شد. يكي از اين هزينهها تورم افسارگسيخته بود. در دهه 1980 نرخ تورم در برزيل در محدوده 100 تا 270 درصد قرار داشت. هزينه دوم، انباشت بدهيهاي خارجي بود كه اقتصاد اين كشور را با بحران جدي رو به رو كرد.
قطعه سازي
صنعت قطعهسازي برزيل سخت در حال نوسازي است و دستاندركاران ميكوشند اين صنعت را به عنوان يكي از صنايع پيشرو در كشور مطرح و معرفي كنند. با عنايت به توليد حجم انبوهي از انواع خودرو در اين كشور، ناگزير قطعه سازي داخلي نيز بايد همسان با خودروسازي رشد و تكامل يابد. مطابق اعلام منابع رسمي در برزيل، تعداد واحدهاي قطعه سازي در اين كشور به شدت رو به افزايش است. همچنين بسياري از خودروسازان بزرگ نزديك محل كارخانه خود به احداث مجتمع هاي قطعه سازي نيز اقدام كردهاند. با رشد و توسعه قطعه سازي در ايالتهاي مختلف، بسياري از مردم در اين صنايع مشغول به كار شدهاند. بيگمان يكي از منافع ملي اين اقدام، افزايش ميزان اشتغال در كشور و كاهش هزينههاي حمل و نقل و مصرف سوخت بوده است.
از سوي ديگر نزديك بودن صنايع قطعه سازي به مشتريان اصلي خود يعني كارخانههاي خودروسازي، يكي از عوامل توسعه اقتصادي به ويژه در شهركهاي صنعتي به شمار ميآيد.
به هر حال با توجه به سرمايهگذاري كلاني كه در صنعت خودروي برزيل صورت گرفته است، هنوز بخش مهمي از قطعات موردنياز صنايع اين كشور از ايالت سائوپائولو تامين ميشود. اين موضوع گوياي آن است كه اين ايالت دست كم در كوتاه مدت به عنوان قطب و كانون قطعه سازي برزيل مطرح است.
نكته ديگر اين كه براساس تحقيق گروهي از كارشناسان دانشگاه آكسفورد انگليس، بخشي از سرمايهگذاري در صنعت قطعه سازي برزيل صرف جانمايي و تغيير محل كارخانهها و بخش بيشتر آن براي توليد و توسعه هزينه ميشود.
پيشرفتهاي صورت گرفته در بخش قطعهسازي صنعت خودروي برزيل عبارتنداز:
1- سازماندهي مجدد توليد در كارخانههاي قطعه سازي
2- كاهش مراحل فرايند توليد و صرفهجويي در زمان و هزينهها
3- انتقال برخي از مراحل توليد به ساير بخشهاي مرتبط
4- هماهنگي و همگرايي هرچه بيشتر بين شركتهاي توليدكننده قطعه و خودرو
5- ايجاد فرصتهاي شغلي جديد
6- كمك به توسعه اقتصادي مناطق مختلف كشور
7- افزايش اهميت شهركهاي صنعتي
8- انتقال صنايع وابسته به خودروسازي به مناطق دور از پايتخت
9- نزديكي جغرافيايي قطعه سازان به خودروسازان و كاهش هزينههاي حمل و نقل
10- ورود قطعه سازان جديد به عرصه توليد، افزايش توان قطعه سازي و دلگرمي بيشتر توليدكنندگان بزرگ خودرو براي ورود به برزيل
11- تامين نيازهاي داخلي و ارتقاي صادرات قطعه به خارج
به هر حال صنعت قطعه سازي برزيل علاوه بر ترغيب هرچه بيشتر سرمايهگذاران خارجي و توليدكنندگان بينالمللي خودرو براي حضور در برزيل، توانسته است نوعي رقابت سازنده نيز ايجاد كند. با توجه به وضعيت اقتصادي برزيل در منطقه امريكاي جنوبي، صادرات قطعات خودرو از سوي اين كشور رشد بسيار چشمگيري داشته است. به عنوان نمونه اين كشور توانست در سال 1991 بالغ بر 2 ميليارد قطعه صادر كند؛ در حالي كه در سال 1998 اين رقم به 2/4 ميليارد دلار افزايش يافت.
براساس اطلاعات به دست آمده، برزيل از سال 1991 تا 1999 بالغ بر 10 ميليارد دلار سرمايهگذاري مستقيم خارجي را به صنعت خودروسازياش جذب كرده است كه 3/4 ميليارد دلار از اين رقم تنها مربوط به سال 1997 تا 1999 است.
گفتني است نرخ و سودآوري سرمايهگذاري در بخش قطعه سازي در مقايسه با بخش خودروسازي برزيل به مراتب بيشتر است. به همين دليل بيشتر سرمايهگذاران ترجيح ميدهند در زمينه قطعه سازي فعاليت كنند. به عنوان نمونه نرخ سود سرمايهگذاري در صنعت خودروي برزيل در سال 1998 حدود 11 درصد بود؛ در حالي كه سود سرمايهگذاري در زمينه قطعه سازي در همان سال بالغ بر 80 درصد بيش از اين رقم گزارش شده است.
سخن آخر اين كه برخي از قطعهسازان برزيلي از اوايل دهه 1990 به اين سو تا آنجا پيشرفت كردهاند كه كنترل بازارهاي جهاني در زمينه توليد برخي از قطعات و لوازم خودرو را در اختيار دارند.
قطعه سازان برزيل اهداف و برنامههايي را براي پيشبرد و توسعه فعاليتهاي خود ترسيم كردهاند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1- توسعه صنعت قطعه سازي تا آنجا كه از توليدكنندگان فعلي و شركتهايي كه قصد سرمايهگذاري دارند پشتيباني كنند.
2- كاهش هزينههاي پشتيباني، توليد، واردات و انعطاف بيشتر در برابر خواستههاي ساير قطعه سازان به منظور تامين تقاضاي خودروسازان
3- كاهش واردات لوازم يدكي و قطعات خاص
4- اثرگذاري هرچه بيشتر در زنجيره توليد با استفاده از كاهش مراحل توليد
5- ارتقاي كيفي محصولات توليدي
6- افزايش صادرات قطعات خودرو به بازارهاي بينالمللي
اتانول : سوخت پاك
برزيل با در اختيار داشتن مزارع بزرگ نيشكر، يكي از مهمترين توليدكنندگان شكر و محصولات پايين دستي آن در جهان به شمار ميرود. صنايع سلولزي و كاغذسازي و همچنين كارخانههاي توليد الكل از جمله مهمترين صنايع وابسته به نيشكر هستند. برزيليها با استفاده صحيح از اين ظرفيت توانستهاند از الكل اتانول براي به حركت درآوردن خودروهايشان استفاده كنند. الكل اتانول در گروه بيوانرژي يكي از مهمترين انواع سوخت مصرفي در برزيل است.
در پي بحران نفتي دهه 1970 دولت برزيل به فكر يافتن جايگزيني مناسب براي بنزين افتاد. به اين منظور طراحي خودروهايي كه با سوخت الكل يا مخلوطي از گازوئيل و اتانول به حركت درآيند و از قابليتهاي موتور بنزيني برخوردار باشند، در دستوركار صنايع خودروسازي قرار گرفت.
دو شركت فولكس واگن آلمان و جنرال موتورز امريكا نيز به عنوان نخستين شركتهايي كه در اين پروژه همكاري ميكردند، وارد عرصه توليد و عرضه خودروهاي اتانولي شدند.
مطابق آمار منتشر شده در سال 2006 ميزان توليد اين نوع انرژي در برزيل هم اكنون حدود 16 ميليارد ليتر در سال است. دولت برزيل برنامههايي براي افزايش توليد الكل اتانول در دست دارد و قرار است تا سال 2014 ميزان توليد آن در برزيل به 31 ميليارد ليتر افزايش يابد. اين كشور بزرگترين توليدكننده اتانول در جهان است اما تنها 15 درصد از آن را صادر ميكند. اروپا نيز برنامههاي برزيل را به دقت مورد بررسي قرار داده و طرحهايي در زمينه واردات اتانول براي جايگزيني بنزين در دست مطالعه است.
قرار است 10 ميليارد دلار سرمايهگذاري در 92 مزرعه بزرگ توليد نيشكر صورت گيرد. در صورت اتمام اين پروژه، ميزان توليد شكر، كاغذ و اتانول افزايش چشمگيري خواهد يافت. امروزه 5/5 ميليون هكتار زمين از مجموع 60 ميليون هكتار زمين كشاورزي در برزيل زير كشت نيشكر قرار دارد. ايالات متحده امريكا بزرگترين واردكننده الكل اتانول از برزيل است و قيمت هر گالن اتانول توليد برزيل برابر است با نصف قيمت اتانول حاصل از مزارع ذرت امريكا!
استفاده از سوخت اتانول در خودروهاي ساخت اين كشور ميتواند افزايش صادرات خودرو و نيز سوخت اتانول را به همراه داشته باشد. اين سوخت با منشاء گياهي در گروه سوختهاي پاك قرار دارد و آلودگي زيست محيطي ايجاد نميكند.
هماكنون مصرف گازوئيل مخلوط با اتانول در برخي از كشورهاي صنعتي مانند امريكا، كانادا و چين رواج دارد. در اين روش 85 درصد الكل اتانول با 15 درصد گازوئيل تركيب ميشود و به مصرف خودرو ميرسد.
توليد خودرو
صنعت خودروي برزيل در سال 2005 توانست شاهد توليد 2 ميليون و 450 هزار دستگاه خودرو باشد. به اين ترتيب در مقايسه با سال 2004 بيش از 11 درصد افزايش توليد به چشم ميخورد.
سال 2004 سال بسيار خوبي براي خودروسازان برزيلي بود. در اين سال، ميزان توليد خودرو در اين كشور به ركورد 21/2 ميليون دستگاه در سال رسيد. در حال حاضر فروش خودروهاي كممصرف و دوگانهسوز در بازار خودروي برزيل رونق بسيار خوبي دارد.
گفتني است يك خودروي دوگانهسوز، توانايي مصرف و استفاده از دو نوع ماده سوختي نظير گازوئيل، بنزيل يا الكل را دارد. تاكنون شركتهاي فولكس واگن، جنرال موتورز، فيات، فورد و رنو از جمله خودروسازان خارجي بودهاند كه به توليد خودروهاي دوگانهسوز در كشور برزيل مبادرت ورزيدهاند. براساس آمارهاي موجود، در برزيل ميزان فروش خودروهاي دوگانهسوز و خودروهاي با سوخت الكل نسبت به كل فروش خودرو، در سال 2004 معادل 24 درصد و در سال 2005 معادل 44 درصد بوده است.
همچنين صادرات خودرو در اين سال 29 درصد رشد نشان ميدهد. برزيل توانست در سال 2005 بالغ بر 790 هزار دستگاه انواع خودرو به بازارهاي جهاني صادر كند. به اعتقاد كارشناسان اقتصادي، سال 2006 براي خودروسازان اين كشور سالي پر از چالش خواهد بود. به عبارت ديگر همراه با هر نوع پيشرفت و تفوق اقتصادي، نگراني از آينده نيز وجود دارد.
نظريهپردازان بخش صنعت بر اين باورند كه مهمترين دليل توفيق چشمگير برزيل نسبت به كشورهايي مانند آرژانتين، مكزيك، امريكا و شيلي حجم سرمايهگذاري صورت گرفته در اين كشور است. مطابق آمار موجود، تنها از سال 1994 تا 2004 در صنعت خودروي برزيل 6/26 ميليارد دلار سرمايهگذاري صورت گرفته است. به همين دليل مقايسه آمار حاصل از صادرات خودرو طي سالهاي مختلف شگفتانگيز است. براي مثال در سال 2002 تنها 4 ميليارد دلار خودرو به خارج صادر شده است؛ در حالي كه اين رقم در سال 2005 به 8/10 ميليارد دلار رسيد.
يكي از ويژگيهاي صنعت خودروي برزيل، غيرقابل پيشبيني بودن آن است. به عنوان نمونه توليد خودروهايي مانند مرسدس بنز و فورد در اين كشور با استقبال مطلوبي رو به رو نشد اما نمونههاي Megan و Uno كه از توليدات رنو و فيات هستند، طرفداران بسياري يافت.
بازار داخلي
مقايسه آمار فروش داخلي و صادرات خودروهاي برزيلي نشان ميدهد روند صادرات به مراتب سريعتر از توسعه بازارهاي داخلي اين كشور بوده است. به ديگر سخن، ميزان فروش خودرو در بازارهاي داخلي به مراتب ضعيفتر از بخش صادرات است. مهمترين مانع فروش خودرو در بازارهاي داخلي برزيل، بالا بودن نرخ بهره بانكي در اين كشور عنوان شده است، به همين دليل مردم استقبال خوبي از فروش اقساطي خودرو نميكنند و كمتر كسي حاضر است براي خريد يك دستگاه خودرو زير بار قرض با بهره بالا برود.
بررسي سياست هاي برزيل در زمينه صنعت
در دههي ۱۹۳۰ برزيل فرايند توسعهي صنعتي خود را بر اساس راهبرد «جايگزيني واردات» آغاز نمود. در اين دوره صنايع نساجي، غذايي، سيمان، آهن و فولاد، كاغذ، شيميايي، ماشينآلات الكتريكي و الكترونيكي، خودروسازي، صنايع پالايش نفت و پتروشيمي، و صنايع داروسازي مورد توجه و حمايت قرار گرفتند. همچنين در اين دوره ورود سرمايههاي بين المللي به برزيل شدت گرفت. شركتهاي مهم اروپايي همچون بوش، اريكسون، مرسدس بنز، فيليپس و همينطور شركتهاي آمريكايي، خصوصا در صنايع خودروسازي، پتروشيمي، شيميايي، لوازم بهداشتي و خانگي وارد برزيل شدند.
فرايند تاريخي توسعهي صنعتي برزيل
اگر چه ورود شركتهاي چندمليتي به برزيل نظير فورد، جنرال موتورز و … از بعد از جنگ جهاني اول آغاز گرديد، اما تا قبل از جنگ جهاني دوم عمدهي فعاليت اقتصادي و صادراتي برزيل مبتني بر توليد، پردازش و صادرات محصولات كشاورزي بخصوص قهوه و كائوچو بود.
شروع جنگ جهاني دوم موجب شد تا كشورهاي درگير جنگ، توجه بيشتري به برزيل بنمايند. رهبران برزيل هم موفق شدند از اين موقعيت نوظهور استفاده كرده و در ازاي حمايت از دول متفق امتيازات قابل توجهي از آمريكا بگيرند. از جمله، اعتبارات مورد نياز براي ايجاد اولين كارخانه ذوبآهن و شركت معدني بهرهبرداري از سنگ آهن، توسط آمريكا تامين شد.
حضور افسران برزيلي در جبهههاي اروپايي جنگ جهاني دوم و مشاهدهي تغييرات فناوريك چشمگيري كه در صنايع نظامي كشورهاي پيشرفته اتفاق افتاده بود، تاثيرات عميقي بر تفكرات و تمايلات اين افسران بر جاي گذاشت و در بازگشتشان به كشور، بحثهاي ريشهاي را در زمينهي تجديد ساختار اجتماعي – اقتصادي كشور دامن زدند. از جمله اينكه اين افسران مسئوليت بيرون كشاندن كشور از عقب ماندگي نسبي را بر دوش خود احساس ميكردند و با ايجاد مجامع نظريهپردازي در بالاترين سطوح ارتش، چشماندازهاي جديدي توسط آنها شكل گرفت و به دولتهاي مختلفي كه در برزيل روي كار ميآمدند، ارائه گرديد.
راهبرد جايگزيني واردات
در دههي 1930 برزيل فرايند توسعهي صنعتي خود را بر اساس راهبرد «جايگزيني واردات» آغاز نمود. در اين دوره (68–1930) صنايع نساجي، غذايي، سيمان، آهن و فولاد، كاغذ، شيميايي، ماشينآلات الكتريكي و الكترونيكي، خودروسازي، صنايع پالايش نفت و پتروشيمي، و صنايع داروسازي مورد توجه و حمايت قرار گرفتند. همچنين در اين دوره ورود سرمايههاي بين المللي به برزيل شدت گرفت. شركتهاي مهم اروپايي همچون بوش، اريكسون، مرسدس بنز، فيليپس و همينطور شركتهاي آمريكايي، خصوصا در صنايع خودروسازي، پتروشيمي، شيميايي، لوازم بهداشتي و خانگي وارد برزيل شدند.
بطور كلي عملكرد راهبرد جايگزيني واردات تا سال 1962 موفقيتآميز بود. به طوري كه در دورهي (61–1955) اقتصاد اين كشور سالانه بطور متوسط 9/10 درصد رشد نمود. اما با آغاز دههي 1960 به دلايل متعدد، تداوم رشد شتابان بخش صنعت بر اساس راهبرد جايگزيني واردات، ممكن نبود. در اين دهه، كه به تعبير نظريهپردازان برزيلي به آن دههي «از نفس افتادگي» رويكرد جايگزيني واردات اطلاق ميگردد، رشد اقتصادي بطور قابل ملاحظهاي كاهش يافت، به طوري كه در دورهي (68–1962) متوسط رشد اقتصادي سالانه حدود 5/3 درصد بود. بدين ترتيب كاهش رشد اقتصادي و بروز تنشهاي اجتماعي از يك طرف و دخالت دولت آمريكا از طرف ديگر، زمينهي تشكيل حكومت نظامي را فراهم آورد.
معجزهي برزيل
به دنبال تشكيل اولين دولت نظامي در اين كشور، در راستاي حل معضلات اقتصادي مبتلابه كشور، علاوه بر جايگزيني واردات، تشويق و توسعه صادرات كالاهاي صنعتي نيز در دستور كار قرار گرفت. در نتيجهي چنين سياستي صادرات محصولات كارخانهاي بطور قابل ملاحظهاي افزايش يافت و سهم توليدات كارخانهاي از كل صادرات از 2 درصد در سال 1960 به رقم 27 درصد در سال 1975 و 45 درصد در سال 1987 بالغ گرديد.
معجزهي برزيل طي دههي (78–1968)، بر پايهي استقراض خارجي، حمايت از صنايع داخلي، سرمايهگذاريهاي وسيع در كالاهاي سرمايهاي و واسطهاي (به خصوص متالورژي و شيميايي) و توجه به صادرات صورت گرفت. در اين دوره اقتصاد برزيل به طور متوسط سالانه 9 درصد رشد نمود كه اين بهترين عملكرد صنعت برزيل از آغاز دههي 1970 ميباشد. پايهي اجتماعي و سياسي چنين سياست صنعتي، اتحاد سهگانهاي بود كه بين سرمايهي خارجي، بخش خصوصي داخلي و بخش دولتي شكل گرفت.
در سايهي چنين اقداماتي، توانائيهاي صنعتي و تكولوژيك برزيل در صنايعي چون هواپيماسازي، صنايع نظامي، مخابرات، خودروسازي، صنايع واسطهاي، ماشينسازي و … ارتقاءيافت.
در همين دوره، سياست «بازار رزرو شده» براي صنايع مخابرات و كامپيوتر از سوي دولت برزيل اتخاذ گرديد. اين سياست كه مباحث فراواني را در ميان نظريهپردازان و برنامهريزان توسعهي صنعتي كشورهاي مختلف برانگيخت، به عنوان نمونهاي از ورود نسبتاً موفق يك كشور در حال صنعتيشدن به عرصهي فناوريهاي برتر(Hi -Tech) ارزيابي ميشود.
هزينههاي مدل توسعهي برزيل
عليرغم دستيابي به توانمنديهاي مذكور، برزيل هزينههاي سنگيني را نيز در فرايند توسعهي صنعتي متحمل شد. اولين هزينه تورم افسارگسيخته بوده است. در دههي 1980 نرخ تورم در برزيل در دامنه 2700ـ100 درصد قرار داشت.
هزينهي ديگر انباشته شدن بدهيهاي خارجي بود. همانگونه كه بيان گرديد، روند رشد صنعتي برزيل بر پايه استقراض خارجي و انجام سرمايهگذاريهاي وسيع حاصل شده بود و فقط در صورتي ميتوانست تداوم يابد كه صنعت برزيل قادر باشد با افزايش بهرهوري و ارتقاء رقابتپذيري، زمينههاي لازم براي بازپرداخت بدهيهاي خارجي را فراهم آورد.
عليرغم قدمهاي اساسي كه در راستاي رشد بهرهوري و افزايش رقابتپذيري كالاهاي صنعتي برداشته شد، متوسط رشد بهرهوري طي دههي (80ـ1970) از رقم 5/2 درصد در سال فراتر نرفت. بدين ترتيب به دليل عدم توانايي برزيل در بازپرداخت بدهيهاي خارجي، بدهيهاي اين كشور سريعاً افزايش يافت، به طوري كه از رقم 50 ميليارد دلار در اواخر دههي 1970 به رقم 100 ميليارد دلار در سال 1987 بالغ گشت.
صنعت بیمه یکی از پرسودترین صنایع در برزیل
وقتی که به برزیل برای سرمایه گذاری می اندیشید، شاید هیچ صنعتی به ذهن شما خطور نکند اما صنعت بیمه یکی از سریع ترین و پرسودترین صنایع در این کشور است.
صنعت بیمه – وقتی که به برزیل برای سرمایه گذاری می اندیشید، شاید هیچ صنعتی به ذهن شما خطور نکند اما صنعت بیمه یکی از سریع ترین و پرسودترین صنایع در این کشور است.
به گزارش سایت تخصصی صنعت بیمه به نقل از فایننشال تایمز، رشد درآمد در میان طبقه متوسط جدید در برزیل و گسترش بازار کارگری نیازها برای داشتن بیمه نامه های درمانی و اتومبیل را افزایش داده است. در همین حال، پروژه های عظیم زیرساختی برای میزبانی جام جهانی 2014 میلادی در حال اجرا هستند و همچنین میزبانی بازی های المپیک در دو سال آینده فرصت بزرگی را نصیب شرکت های بیمه می کند. به گفته “اگینو ولسکو” یکی از کارشناسان بیمه، انتظار می رود تا سال 2020 بازار بیمه در برزیل به ارزشی در حدود 144 میلیارد دلار برسد و 7.5 درصد تولید ناخالص داخلی در این کشور را به خود اختصاص دهد.
حتی در ریودوژانیرو، یکی از شهرهای معروف و مهم برزیل اخیرا بانک ها عرضه بیمه های عمر و حوادث را به خانواده های این کشور آغاز کرده اند. خانواده هایی که تا چند سال اخیر برای زمان نیاز به مافیای مواد مخدر تکیه کرده بودند.
در این گزارش آمده است، به همین دلیل اخیرا بانک “بانکو دو بارسیل” (BB) دومین بانک برزگ در برزیل، اعلام کرد که قصد دارد بخشی مستقل مربوط به بیمه و امور بازنشستگی ایجاد کند.
گفتنی است که در حال حاضر بیش از نیمی از فعالیت های بیمه ای در آمریکای لاتین توسط شرکت های برزیلی انجام می شود. با وجود این نرخ نفوذ بیمه در برزیل کمتر از کشورهای توسعه یافته است. شرکت های بیمه در برزیل در بخش بیمه های عمومی، عمر، ملک، تجاری، اجباری، بلند مدت و سایر شاخه های بیمه فعالیت می کنند. در سال های اخیر با توجه به ورود برزیل به سازمان تجارت جهانی، بسیاری از شرکت های بیمه جهانی شعب خود را در برزیل توسعه داده اند.
معضلات و اصلاحات آموزشي
در دهة 1950مسئولين آموزشي برزيل با سيستم آموزشي شامل مدارس محلي كه توسط مسئولين شهر اداره شود موافق بودند . مسألة عدم مركزيت يكبار ديگر در قانون ملي تحصيلي برزيل 1971 مورد بحث قرار گرفت ( قانون 71/5692 ) در آن زمان مشكلات مديريت شهري باعث توجه به اين موضوع شد .
در قانون آموزشي 1971وزارت آموزش و پرورش جهت بهبود كارآيي آموزش ابتدايي درشهرها برنامه اي طرح ريزي كرد . در آن زمان شهرداري ها تنها مسئولين آموزش مناطق روستايي بودند و در مناطق شهري مسئوليت با مسئولين شهرها و استانها بود .در حال حاضر قانون اساسي 1988 برزيل تنها سند عدم مركزيت است . علاوه بر آن طبق اين قانون كنترل مسائل مالي ملي تفكيك شد و قدرت مسئولين جمهوريها با افزايش قدرت مسئولين شهرها و استانها كاهش يافت.همزمان قانوني وضع شد كه مسئولين شهرها و استانها را مجبور به صرف 25% بودجه جهت مسائل آموزشي مي كرد ( قانون اساسي برزيل 1988 )اين تغيير باعث افزايش سرمايه جهت تحصيل خصوصاً در شهرها شد.اما قانون اساسي هيچ تغييري در مورد مسئوليت شهره و استانها در بخش تحصيلات ابتدايي ايجاد نكرد .مطالعات Pluvles اثبات مي كند كه امكان گسترش و پيشرفت سرويسهاي اجتماعي برزيل با افزايش بحران در اقتصادي حاصل از بدهي به خارج و مديريت نادرست اقتصادي از بين رفت . تغييرات در مسائل مالي بصورت محلي بيشتر باعث افزايش عدم كيفيت در سيستم آموزشي برزيل شد .
نتیجه
دقیقترین مطلبی که میتوان در مورد برزیل گفت این است که برزیل اگر چه رشد اقتصادی را تجربه کرده است، اما به همان اندازه توسعه اجتماعی کسب نکرده است. رشد بدون توسعه برزیل تا حدودی شبیه به برخی کشورهای خاورمیانه و سایر کشورهای صادرکننده نفت و نیز برخی کشورهای کمدرآمد مانند پاکستان بوده است. ولی اختلافات نژادی، رفتار ناعادلانه با مردم بومی، دسترسی نداشتن فقرا به زمین قابل کشت، نابرابری بسیار بالا و فقر بسیار شدید با وجود درآمد سرانه متوسط رو به افزایش و خطر اینکه رشد به ناپایداری محیطزیست منجر شود، تماما به این معناست که برزیل اگر بخواهد رشد اقتصادی خود را از سر گیرد – تا چه رسد به اینکه به توسعه چند جانبه دست یابد- باید توسعه انسانی و اجتماعی و نیز پایداری زیست محیطی را در اولویت برنامههای خود قرار دهد. بخشی از دلایل نرخ بالای نابرابری درآمد و شاخصهای ضعیف اجتماعی در برزیل مربوط به رشد نسبتا پایینتری بودهاند که از اوايل دهه 1980 روی داد. دلیل عمده این است که هزینههای اجتماعی دولت در بهداشت، آموزش، بازنشستگی، مزایای بیکاری و سایر پرداختهای انتقالی به سود گروههای برخوردار صورت میگیرد که اغلب کسانی هستند که در بالاترین گروه پنجگانه درآمدی قرار دارند. سیاستهای دولت به جای اینکه نابرابری را بهبود بخشد، اغلب آن را بدتر کرده است. برنامه بولسا فامیلیا که شبیه به برنامه مکزیک است یک استثنای مهم کنونی است که آثار چشمگیری در برزیل داشته است. این برنامه درآمد را به خانوادههای فقیر انتقال میدهد، به شرطی که فرزندان خانواده در مدرسه حضور یابند و به این ترتیب ضمن تامین هزینههای مصرف کنونی، توانایی کسب درآمد را در آینده برای خانوادهای که در فقر مزمن است، بیشتر کرده است. در نوامبر 2002 رهبر جنبش کارگری چپ گرا «لوییزایناسیولولا داسیلوا» که به لولا مشهور است به عنوان ريیسجمهور برزیل با وعده برابری بیشتر انتخاب شد. این انتخاب هیجان زیادی در کشور ایجاد کرد و امیدها را برای همبستگی اجتماعی بیشتر افزایش داد. اینکه آیا این انتخاب نتیجه مورد نظر را داشته باشد، آینده روشن خواهد کرد. در دوره اول ریاستجمهوری وی کشور شاهد رشد اقتصادی، تاکید بیشتر سیاستهای عمومی بر فقر با پیشرفتهایی در فاولا و تغذیه بهتر روستايیان بود، اما نرخ پیشرفت همبستگی اجتماعی برای بسیاری از افراد برزیلی بسیار پایین بود. لولا در سال 2006 دوباره انتخاب شد و بسیاری از افراد برزیلی به این امید هستند که افق آینده روشنتر شود.
منابع
مایکل تودارو ، ترجمه دکتر غلامعلی فرجادی به نقل از روزنامه دنیای اقتصاد
↑ IBGE – Instituto Brasileiro de Geografia e Estatística
↑ BBC NEWS | Business | Brazil adopts open-source software