بیماریهای فرهنگی و محورتعالی و مقاوم سازی برنامه ششم

ابلاغ سیاستهای کلی برنامۀ ششم توسعه توسط رهبر انقلاب فاز جدیدی از ضرورتها، پیش نیازها و بایسته های عملکردی و برنامه ای را در مقابل مدیرانِ کلان، صاحبان تصمیم، برنامه ریزان و نظام مدیریت راهبردی کشور قرار داد. این سیاست های کلی که بر پایۀ محورهای سه‌گانۀ؛ «اقتصاد مقاومتی، پیشتازی در عرصۀ علم و فناوری و تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی» تنظیم شده است می بایست با تحقق اهداف برنامۀ ششم، به ارائه‌ی الگوی برآمده از تفکر اسلامی در زمینۀپیشرفت کمک کند. بر همین اساس و با توجه به سهم بالای فرهنگ در تحقق برنامه ششم توسعه(بند ۶۸ تا ۷۳ سیاست‌های ابلاغی برنامه ششم توسعه مستقیماً مرتبط با امور فرهنگی است) ضرورت دارد ضمن شناسایی مهمترین عوامل نارسایی و بیماریهای فرهنگی نسبت به درمان آن به عنوان پیش نیازی اساسی در مسیر محور “تعالی و مقاوم سازی فرهنگی” برنامه ششم توسعه اقدام نمود. دغدغه های فرهنگی همان چیزی است که بنا به تعبیر رهبر انقلاب خواب را از چشم انسان می رباید. با این وجود معمولاً فرهنگ در مناسبات و فعل و انفعالات اجتماعی جامعۀ ما مظلوم واقع می گردد. به قِسمی که؛ اولاً بسیاری از افراد در عرصۀ فرهنگ خود را صاحب نظر دانسته و در این زمینه به اظهار نظر می پردازند. ثانیاً بسیار دیده شده است که اهداف فرهنگی به عنوان اهداف دسته چندم دستاویز اغراض سیاسی و یا اقتصادی قرار می گیرد. و ثالثاً عرصه فرهنگ از لحاظ تخصص، كمترين مدير متخصص را تجربه كرده و بيشترين آسيب را نيز ديده است. اصلاح ساختارهای فرهنگی کشور چه در مسیر طراحی و برنامه ریزی و چه از حیث اجرایی و عملکردی برای تعالی و مقاوم‌سازی فرهنگی اهمیت فراوانی دارد. خصوصاً زمانی که بدین نکته توجه نماییم که در کشور ما بیش از چهل دستگاه بنام کار فرهنگی بودجه و امکانات دریافت می کنند. لذا برای تحقق برنامه ششم توسعه ابتدا می بایست این مسأله و بیماریهای ناشی از آن اصلاح و درمان گردد. اصولاً ما در عرصۀ فرهنگ با دو دسته بیماری به شرح زیر مواجهیم:

دستۀ اول بیماریهای درونزای فرهنگی است. که بیشتر ناشی از عوامل داخلی کشور می باشد. به این معنا که برخی نارسایی های داخلی باعث بروز بیماریهای فرهنگی می شود. عمده عوامل بیماریهای درونزای فرهنگی عبارتند از:
عدم بهره گیری از نقشه واحد فرهنگی؛ که سبب ایجاد فعالیتهایی موازی و یا حتی بعضاً فعالیتهایی ضد و نقیض در عرصۀ فرهنگی گردیده است.
ضعف سیاستگذاری کلان و تشخیص مصالح فرهنگی کشور؛ بعنوان مثال شورای عالی انقلاب فرهنگی که بنا به فرمودۀ رهبر انقلاب، قرار گاه فرهنگ کشور است بجای ارائۀ الگوها و یا مدلهای اصلاح ساختار فرهنگی کشور در پیچ و خم تعویض یا انتصاب روسای دانشگاه ها و مسائلی از این دست قرار دارد.
فقدان صبر و حوصله در عرصۀ فرهنگی؛ بسیاری از مدیران از انجام فعالیتهای عمیق و درازمدت پرهیز نموده و حداکثر به امور سطحی و عطر افشانی در عرصۀ فرهنگ بسنده می کنند.
عدم بهره گیری از زبان نادرست و ابزار روزآمد؛ انتخاب زبان نادرست در انتقال مفاهيم از دیگر عوامل بروز بیماری های فرهنگی است. برای تعالی و مقاوم سازی فرهنگی نیازمند زباني هستیم كه با توجه به تفاوت های فردی و درنظر گرفتن مخاطب شناسی خاص خود ضمن پرهیز از تهدید، تطميع و امر و نهی بتواند بر مخاطب فرهنگي اثرگذار باشد .حوزه فرهنگ نيازمند بکارگیری ابزار القاء و تلقين تدريجي است. در این حالت گيرنده، فشاري برخود احساس نمي كند. در عصر مجاز، بكارگيري كنايه، هنر و ایهام مؤثرتر از تحکم و فشاراست و اهداف فرهنگي در قالب فيلم و انيميشن و مواردی از اين سنخ زمینه های لازم را برای اثربخشی فراهم مي سازد.
عاملان فرهنگی؛ يكي از بزگترين عوامل بیماریهای حوزه فرهنگ کشور، عاملان فرهنگي اند. عاملاني كه خود هم ذينفع اند و هم مجري. عاملان فرهنگی باید کسانی باشند که به فرهنگ و فعالیت های فرهنگی باور واقعی داشته باشند نه اینکه منافع آنها در فرهنگ باشد. چيزي كه كم توجهي به آن باعث شده است كه ناكارآمدي حوزه فرهنگ بيشتر از جاهاي ديگر به نظر آید.

دستۀ دوم بیماری های برونزای فرهنگی است. برخی هجمه های فرهنگی و یا اتفاقات تکنولوژیکی، اجتماعی و رسانه ای خارج از کشور و عدم آمادگی لازم برای چگونگی مواجهه با آن در داخل سبب بروز بیماریهای فرهنگی می شود. عمده عواملی که سبب بروز بیماری های برونزای فرهنگی می شود عبارتند از:
تهاجم فرهنگی و ایجاد تزلزل فکری؛ در این زمینه رسانه ها، ماهواره ها و شبکه های اجتماعی غربی عومل اساسی اند که سبب بروز بیماریهایی در لایه های مختلف فرهنگ می گردند. مسائلی همچون؛ بی حجابی و بدحجابی، سست شدن نهاد خانواده، مصرف گرایی و … از مهمترین مصادیق قابل ذکر در این راستا می باشد.
تأخرفرهنگی؛ یکی از عوامل بروز بیماریهای برونزای فرهنگی است. به این معنا که بجای تقدم یادگیریِ فرهنگ غیرمادی(غیرتکنولوژیکی) یک پدیده، ابزار مادی آن را مورد استفاده قرار می دهیم.
تله ماتیک ها و تکنوپولی؛ تكنولوژي الكترونيك اطلاعات، رسانه هاي بزرگي را بوجود آورد كه تله ماتیک ناميده مي شوند. اين تله ماتيكها سيطره وسيعي بوجود آورده اند كه هم به روند انتقال پيام توجه دارند و هم سخت افزاري كه جهت تكميل مبادله ضروري است. كم توجهي به تكنولوژيهاي در حال رشد فرهنگي در عرصۀ جهانی منجر به تسلیم فرهنگ در مقابل تکنولوژی و بروز پدیده تکنوپولی می شود.
در مسیر تحقق اهداف برنامه ششم توسعه برای محور تعالی و مقاوم سازی فرهنگی می بایست ازطریق درمان بیماریهای فرهنگی رویکرد عملگرایانه داشته باشیم. براین اساس برخی از راهکارهای عمومی که می تواند برای اغلب موارد ذکر شده راهگشا باشد شامل؛ ایجاد وحدت هویتی جدید، هدایت نخبگان به سمت علوم انسانی و اهمیت دادن بیشتر به آن،توسعه تولیدات فرهنگی، اسلامی کردن نهادهای فرهنگی، ارائه الگوهای فرهنگی مناسب در کتب درسی و رسانه ها می باشد. بدون شک تعالی و مقاوم سازی فرهنگی از طریق باز مهندسی ساختار فعالیتهای فرهنگی ما را به تبیین سبک زندگی و گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت می رساند. مقولۀ مهمی که مستلزم وقت سپاری فراوان، سعۀ صدر، بهره گیری از فناوریها و لوازم روز و مجاهدت خالصانه است.

منبع: خراسان – مورخ دوشنبه 1394/04/15 شماره انتشار 19013

http://www.khorasannews.com/Default.aspx

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *