دانشنامه مدیریار

دلنوشته، غارتنهایی، سایه سر، عشق

سایه ات از سرم کم نشود

داشتم از در بیرون می رفتم با صدای بلند گفتم: خدانگهدار. بلافاصله دنبالم آمد و گفت: «خداحافظ. در پناه خدا…