خلاصه كتب مديريتي

استاد عشق

خلاصه كتاب: نگاهی به زندگی وتلاشهای پروفسور سید محمود حسابی پدر علم فیزیک ایران – تلخيص: منصوره شکری – ناظرچاپ:علی فرازنده خالدی-سازمان چاپ وانتشارات-چاپ33زمستان87-سیدمحمودحسابی درسال1281(ه .ش)ازپدرومادری تفریشی درتهران زاده شدند.پس ازسپری نمودن چهارسال ازدوران کودکی درتهران،به همراه خانواده(پدر،مادر،وبرادر)،عازم شامات گردیدند.درهفت سالگی،تحصیلات ابتدایی خودرا،دربیروت، باتنگدستی ومرارت های دوراز وطن،درمدرسه ی کشیش های فرانسوی،آغازکردند،وهمزمان،توسط مادرفداکار،متدین وفاضله ی خود(خانم گوهرشادحسابی)،تحت آموزش تعلیمات مذهبی وادبیات فارسی،قرار گرفتند.
درآمد
سیدمحمودحسابی درسال1281(ه .ش)ازپدرومادری تفریشی درتهران زاده شدند.پس ازسپری نمودن چهارسال ازدوران کودکی درتهران،به همراه خانواده(پدر،مادر،وبرادر)،عازم شامات گردیدند.درهفت سالگی،تحصیلات ابتدایی خودرا،دربیروت، باتنگدستی ومرارت های دوراز وطن،درمدرسه ی کشیش های فرانسوی،آغازکردند،وهمزمان،توسط مادرفداکار،متدین وفاضله ی خود(خانم گوهرشادحسابی)،تحت آموزش تعلیمات مذهبی وادبیات فارسی،قرار گرفتند.
استاد ،قرآن کریم را،حفظ وبه آن اعتقادی ژرف داشتند.دیوان حافظ رانیزازبرداشته،وبه بوستان وگلستان سعدی،شاهنامه فردوسی،مثنوی مولوی ومنشات قائم مقام،اشراف کامل داشتند.
شروع تحصیلات متوسطه ی ایشان،مصادف باآغازجنگ جهانی اول وتعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت.بود.
ازاین رو،پس ازدوسال تحصیل درمنزل،برای ادامه،به کالج آمریکایی بیروت رفتند،ودرسن17سالگی ،لیسا نس ادبیات،در
نوزده سالگی لیسا نس بیولوژی،وپس ازآن مدرک مهندسی راه وساختمان را،اخذنمودند.
درآن زمان،بانقشه کشی وراه سازی به امرارمعاش خانواده کمک می کردند.
استاد همچنین،دررشته های پزشکی ،ریاضیات وستاره شناسی،به تحصیلات آکا دمیک پرداختند.شرکت راه سازی فرانسوی که ،ایشان درآن مشغول به کار بودند،به پاس قدردا نی از زحماتشان ،استادرابرای ادامه تحصیل،به کشورفرانسه اعزام کرد وبدین ترتیب،درسال،1924(م)به مدرسه عالیه برق پاریس وارد،ودرسال1925(م) فارغ التحصیل شدند وهمزمان باتحصیل دررشته معدن،درراه آهن برقی فرانسه،مشغول به کارگردیدند،وپس ازپایان تحصیل دراین رشته ،کارخود را در معادن آهن شمال فرانسه،ومعادن زغال سنگ ایالات(سار)،آغاز کردند. سپس به دلیل وجود روحیه علمی ،به تحصیل وتحقیق دردانشگاه سورون،دررشته فیزیک پرداختند،ودرسال 1927(م)درسن25،دا نشنامه دکترای فیزیک خودرا با ارائه رساله یی تحت عنوان حساسیت سلول های فتوالکتریک ،بادرجه عالی،ازدست بزرگترین دانشمند روز جهان،
پروفسورفابری ،دریافت کردند، استاد باشعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بودند ، و در نواختن نی، سازدهنی،ویولن وپیانو،تبحرداشتند.
ایشان درچندرشته ورزشی،مانند:کوهنوردی ،دوچرخه سواری،دومیدانی وچوب پا،موفقیت هایی کسب نمودند،ودرشنادارای دیپلم نجات غریق شدند.ازجمله دست آوردهای عمرپربار استاد،ومشاغلی که درمسند آ ن خدمات علمی وفرهنگی شایان توجهی ارائه نمودند،می توان به چند نمونه ی زیر،اشاره کرد.: راه اندازی اولین ژنراتوربرق کشور،به وسیله ی نصب تجهیزات بر روی یک آسیاب آبی(آشتیان،نزدیک تفرش1305ه .ش)،ایجاداولین کارگاه های تجربی در علوم کاربردی در ایران(1306ه.ش)،ماموریت وزارت راه ترابری(طرق وشوارع عامه)،برای تهیه ی اولین نقشه برداری علمی،فنی ومهندسی کشور(تهیه ی نقشه نوین راه ساحلی سراسری،میان بنادرخلیج فارس،بندر لنگه به بوشهر1306ه.ش)، تاسیس مدرسه ی مهندسی وزارت راه وتدریس درآن(1307ه.ش)،تاسیس دارالمعلمین عالی وتدریس درآن(1307ه.ش)،ساخت اولین رادیو درکشور(1307ه.ش)،ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه درایران(1307ه.ش)،آغازواژه گزینی فارسی وبرابرسازی علمی (1307هوش) ،تاسیس دا نشسرای عالی وتدریس در(1308ه.ش)،تاسیس اولین کارگاه ساخت قطعات دست سازی برای اتومبیل های ایران(1309ه.ش)،ساخت وراه اندازی اولین آنتن فرستنده در کشور(1309ه.ش)،تاسیس اولین بیمارستان خصوصی درایران،به نام(بیمارستان گوهرشاد)(به یاد مادر گرامیشان1309ه.ش)،ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی درایران (1310ه.ش)،ایجاد انجمن زبان فارسی وبنیا ن گذاری فرهنگستان زبان ایران وعضویت پیوسته درآن(1310ه.ش) ،طراحی ، نصب وراه اندازی اولین دستگاه رادیو لوژی در کشور(1311ه.ش)،تاسیس وریاست انجمن فیزیک ایران(1311ه.ش)، تعیین ساعت ایران(1311ه.ش)،تدوین اصول اندازه گیری ومقیاس گذاری وایجاد اداره اوزان ومقیاس(موسسه ستاندارد) (1311ه.ش)،ماموروزارت راه،برای ساخت راه تهران به شمشک،جهت معادن ذغال سنگ(1312ه.ش)،پیشهاد وتدوین قانون تأسیس دا نشگاه تهران ،و تاسیس دانشکده فنی وریا ست آن دانشکده(1313ه.ش)،وتدریس در آ ن،شرکت در کنفرانس بین المللی لایه ی ازن(1315ه.ش)، تاسیس دانشکده ی علوم و ریاست آن دانشکده از(1321تا1327 واز 1330تا 1336ه.ش)و تدریس درگروه فیزیک آن دانشکده،تا واپسین روزها ی عمر،تاسیس بخش آکوستیک دردانشکده –ی علوم، واندازی بخش تحقیقات اندازه گیری فواصل وتنظیم گام های موسیقی ایران ومطالعات علمی روی نت های ایرانی(1325ه.ش)،راه اندازی اولین مرکز زلزله شناسی کشور(1328ه.ش)،ماموریت خلع ید ازشرکت نفت انگلیس،در دولت دکتر مصدق(1330ه.ش)،پابه گذاری مدارس عشایری وتاسیس اولین مدرسه ی عشایری ایران (1330ه.ش)،مخالفت با طرح قرارداد ننگین کنسر سیوم وکاپیتولاسیون در مجلس،مخالفت با عضویت دولت ایران در قرارداد سنتو(پاکت بغداد)در مجلس،پایه گذاری موسسه ی ژئو فیزیک دانشگاه تهران (1330ه.ش)،پایه گذاری مرکز تحقیات وتاسیس اولین راکتوراتمی کشور در تهران،تاسیس سازمان انرژی اتمی وعضو هیئت دائمی درکمیته ی بین المللی هسته ای (1330،1349ه.ش)،تدوین قانون استاندار دوتاسیس موسسه ی استاندارد ایران(1333ه.ش)،تاسیس اولین رصد خانه ی نوین درایران،تاسیس مرکز عدسی سازی-دیدگانی-اپتیک کاربردی،در دانشکده ی علوم دانشگاه تهران(1335ه.ش) ،تاسیس اولین مرکز مدرن تعقیب ماهواه ها در شیراز(1335ه.ش)،پایه گذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان(1338ه.ش) ،عضو دائمی درکمیته ی بین المللی فضا و ریاست گروه مما لک جهان سوم،درکنفرانس بین المللی فضا(1347-1341ه.ش) ،راه اندازی اولین لیزرایران (1345ه.ش)،خریدن زمین در کره ی مریخ(1346ه.ش)،اولین هولوگرام ایران(گروه فیزیک دانشکده ی علوم،دانشگاه تهران1347ه.ش)،تاسیس انجمن موسیقی ایران،درزیر زمینی با تجهیزات روز جهان ،دربلوار کشاورز(1350ه.ش)،بنیان گذاری واحد پژوهشی صنعتی فیاوری خان ومان(پژوهش وصنعت درمکانیک هیدرود ینامیک،انرژی های نو ونامحدود 1359ه.ش)،تشکیل وریا ست کمیته ی پژوهشی فضای ایران (1360ه.ش)، استفاده از انرژی خورشیدی برای اولین بار در ایران(1360ه.ش)،تاسیس واحد تحقیقاتی صنعتی سغدائی(پژوهش وصنعت در فیزیک ، الکترونیک،اپتیک فیزیک،وسیستم های هوش مصنوعی1362ه.ش)
فعالیت در3نسل کاری وآموزش7نسل استاد ودانشجو،از خدمات ارزنده پروفسور حسابی می رود،ودر همین راستا،ایشان ازسال (1350ه.ش)،به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران شناخته شدند.
استاد،به چهار زبان زنده ی دنیا : فرانسه ،انگلیسی، آلمانی وعربی مسلط بودند وبه زبانهای:سانسکریت،لاتین،یونانی،پهلوی،اوستایی،ترکی،ایتالیایی وروسی اشراف داشتند ، وزبانهای باستانی را،در تحقیقات علمی خود،به خصوص درامر واژه گزینی فارسی،در برابر لغات بیگانه، به کارمی بردند .پروفسور حسابی،به ایران،فرهنگ وادب وادب واعتقادات سنتی ومذهبی این سرزمین،عشق میورزیدند،وگذشته ازسفربه کشورهای متعدد عالم،به سراسر ایران سفرکرده بودند وازسفرهای پر بار داخلی وخارجی خویش،یاداشت ها وسفرنامه ها ی بسیاری به جای نهادند.در زمینه ی تحقیق علمی:25مقاله،رساله وکتاب،از ایشان به چاپ رسیده است.تئوری(بی نهایت بودن ذرات)استاد درمیان دانشمندان وفیزیک دانان جهان شناخته شده است.نشان(اوفیسیه دولالژیون دونور)وهمچنین نشان(کوماندوردولالوژیون دونو)،بزرگترین نشان های کشور،فرانسه،به ایشان اهدا گردیده است.
استاد،تنها شاگرد ایرانی پروفسور انیشتن بوده،ودرطول زندگی،با دانشمندان تراز اول جهان،نظیر:شرودینگر،بورن،فرمی،دیراک،بوهر…..وبا فلاسفه وادبایی همچون:آندرهژید،برتراندراسل ،….تبادل نظر داشته اند.ایشان ازسوی جامعه علمی جهانی به عنوان(مرد اول علمی جهان)(1990م)برگزیده شدند،ودر کنگره(60سال فیزیک ایران)(1366ه.ش)،ملقب به(پدر علم فیزیک ومهندسی نوین ایران)گردیدند.
پروفسور حسابی،در12شهریور1371ه.ش،در بیمارستان دانشگاه ژنو،به هنگام معالجه قلبی،بدرود حیات گفتند.مقبره ی استاد،بنا به خواسته ی ایشان،درزادگاه خانوادگی،در شهردانشگاهی تفرش،قرار دارد.       
یادشان گرامی وراهشان پررهروباد.

درسهای زندگی از زبان آقای ایرج حسابی (فرزند استاد)
یک روز وقتی که از مدرسه به خانه آمدم دریافتم که پدر دچار تب نوبه شده اند ،بیماری که پیش ترهم،بارها گریبان گیر پدرم شده بود .پدرروی تخت دراز کشیده بودند، می لرزید ندومثل کوره در تب می سوختند. احساس میکردم ، تختشان از شدت لرزه اندام شا ن به دیوار می خورد. مادرم برای معا لجه پدر،از داروهای گیاهی،استفاده میکرد ند. داروهایی نظیر گل بنفشه ،شیر خشت وترنجبین و گنه گنه .با همین دارو ها و معالجا ت خانگی،ورسید گی ها ی مادر،پدر رفته رفته،بهبود می یا فتند ساعاتی بعد لرز قطع می شد،وهمراه با آن صدا ی سا یش ، و بر خورد دندان هایشان نیز، به گوش نمی رسید. بعد نفس آسوده یی می کشیدم وبا خوشحالی دعا می کردم ،که ناگهان متوجه شدم،پدر در عالم تب ،دارندبا خود شان حرف می زنند. پدر با صدای محزون، این کلمات را،تکرار می کردند.(آیا لزومی داشت،آقای معزالسلطنه ، به دو بچه کوچک،در یک مملکت غریب،آن هم در وسط جنگ جهانی اول،گرسنگی بدهند؟) همیشه در چنین موا قعی ایشان سعی می کردند، سر صحبت را باز کنند و از ما دلجویی کنند با جماه همیشگی وصدای آشنا یشان  به خواهرم  می گفتند : پدر به خاطره مطا لعه ی زیاد در نوجوانی ،و به خا طراین که پولی برای تهیه عینک . از همان بچگی چشم شان ضعیف شده بود،  ونمره عینک شان5/13ونزدیک بین(میو پ) بود .به همین دلیل وقتی می جواستند بخوابند ،فقط از چند سانتی متری ،می توا نستند چیزی را ببینند یا بخوا نند ،آن هم بدون عینک شا ن را زدند. ما را بهتردیدند ، با توجه به تمام کار هایی ، که پدرم در زمینه های گونا گون علمی ،تحقیقاتی ،اداری وسیاسی داشتند، همیشه معتقد بودند که مرد باید تماس دا ئمی خود را،با همسر وفرزندانش ،حفظ کند .  هر وقت بچه ای می گفت ،پدر و مادرم مرا درک  نمی کنند ، تقصیر را، متوجه پدر و مادر می دا نستند و می گفتند .حتما در دورا ن کودکی ،این بچه را به کسی سپرده اند، و خود پدر و مادرتربیت بچه رادر ،سنین رشد به عهده نگرفته اند ، بر اساس چنین اعتقاداتی بود ،که پدر بدون استثتنا ،هر سه وعده غذا را ،در کنار ما ،صرف می کردند. پدر ،ساعات 7 صبح ،5/12 ظهر و8 شب همیشه سر میز غذا، حاضر بودند . به یاد می آورم شب یلدا بود ، همه ی اقوام به خانه ی ما می آ مدند  ..در همین شب برای هر کدام از فامیل با دیوان حافظ فالی گرفتیم و غزلی خواندیم . وقتی مهمانها رفتند، پدر به سراغ  من آمدند و گفتند : وقتی همه ی کارها یت را کردی ،بیا به اتاق من .می خواهم چند دقیقه با شما صحبت کنم . پدر همیشه برای صدا کردن ما، از ضمیر” شما” استفاده می کرد ند و اگر می خواستند به ما تذکر بدهند،  به اتا ق شان فرا می خواند ند ،که کسی نشنود ،وما خجا لت نکشیم . ایشان بسیا رمودبانه وغیر مشتقیم ،شروع کردند به حرف زدن ،به شکلی که من ناراحت نشوم ،گفتنند : خیلی زشت است ،که یک ایرانی غزل حافظ را درست نخواند ،از خجالت آب شدم . 
پدر که متوجه خجالت ،ورنگ برافروخته ی چهره ی من شدند ،گفتند:شب ها که با هم دو ساعت درس می خوانیم،نیم ساعت از وقتت را، صرف مطا لعه ی دیوان وغزلیات حافظ کن ،با هم تمرین می کنیم ،تا این مشکل کا ملا حل شود .   
از فردای آن روز حافظ خواند یم .از شبی نیم ساعت شروع شد ،و بعد ها به دو ساعت ونیم در شب رسید ،تا پس از 5سال ونیم دیوان حافظ ،تمام شد .پدر دیوان حافظی را،که در خانه داشتم ،تصحیح می کردند .غز لیات وابیات اضافه را ،که در طی 700سا ل به دیوان حا فظ اضافه شده بود ،حذف می کردند .حتی واژه های تغییر یا فته در ابیات را اصلاح می کردند ،وبا استفاد و مراجعه به بیش از 10 نسخه ی قدیمی از دیوان حا فظ،کلمات صحیح را یافته،و جایگز ین واصلاح می کردند .از همه مهمتر ، در درسهای پدر آموختم ،که برای شناخت غزلیا ت حا فظ،در تمامی دیوان او یک کلید یا به اصطلاح   وجه مشترک وجود دارد .یعنی در ابتدا ی هر غزل ،یک مسئله ومشکل اجتما عی را،مطرح می کند .      بعد خطرات آن مشکل را می گو یند ،وراه حل ها یش را هم نشان می دهند ،سپس به انسان راهنمایی لازم را می کند وبعد امید می دهد ،ودر آخر خدا حا فظی می کند .                                       
پدر به من آموختند ،که حا فظ انسانی والا وواقعی است ،هیچ وقت تهدید نمی کند،وعده ی بی جا نمی دهد،دروغ نمی گوید ،کسی رابی امید رها نمی کند …..همواره محبت می کند وبهترین راهنما ست و…..به قول پدرم،این موارد از ویژگی ها ی شخصیتی یک آقا وخانم ،در تمدن 7000ساله ایران است        پدرم،برای کلمه های آقا وخانم ،در فرهنگ ایران،ارزشی ویژه قائل بودند .می گفتند درطول 7000سا ل  تمدن ایران،این دو واژه معانی والایی را دارا بوده اند.اما باید این امر را با کتاب هایی مثل:شا هنامه،گلستان وبوستان سعدی ،خیام وبه ویژه با دیوان حا فظ ،به دیگران بیا موزیم .

پدربا تا سف می گفتند:((کتاب های درسی ،در طی این 35سال اخیر به گونه یی نوشته شده اند،که بچه های ایران را،با ادبیا ت غنی خود شان ،بیگا نه می کند.))                                                     
همیشه گله مند بودند که این رفتار ،مشا به کاری است ،که ما با موسیقی خود،انجام داده ایم . وران کودکی دوران کودکی استاد حسابی رااز آنجا شروع می کنیم که پدر ایشان یعنی آقای عبا س حسابی،ملقب به معزالسلطنه،بهمراه خانواده عازم بیروت شدند .خانه ی سفیر در بیروت خانه ی بزرگ ومجللی بود. ((مادرم زنی قانع و فداکار بودند،واصلاٌ تمایلات مادی وثروت اندوزی نداشتند .اما بر عکس مادرم ،   پدر،مدام در حال حساب وکتا ب بود .این که املاک اش در ایران چه وضعی پیدا کرده؟ یا این که از دولت چه سمتی بگیرد که بهتر باشد ؟
مدام برای کسب پست ها ی بالا تر،با تهران مکاتبه می کرد ،و همین کارها باعث می شد مادرم ناراحت بشوند ،اما مادر زنی نبودند که به روی خودشان بیاورند .و این تصمیمات بالا خره منجر شد تا  پدر برای بدست آوردن خواسته ها و کسب قدرت،به ایران باز گردند .از آن پس هزینه ی زندگی ما را هر چند ماه،مرتب به سفارت بیروت می فرستادند،    حدود یک سال از سفر پدرم به ایران می گذشت .یک روزعصر پیشکار پدرم به نزد مادرم آمد وگفت: قنسول دستور داده اند کاخ سفارت را ترک بفرما یید ومبلغی که بعنوان  خرجی حواله می فر مودند نیز قطع کرد ه اند . آقای معزالسلطنه درتهران با خانمی به اسم همدم الدوله،که ازخانواده ی سلطنتی قاجاربود، آشنا وازدواج می کنند تا مقامات بالاتری را تصا حب کنند .شرط این خانم برای ازدواج رها کردن زن  وفرزندان بود تا بدین وسیله آنها ازبین بروند .
((مادرم،گوهرشاد خانم،ازمن وبرادرم خواستند.که همیشه با پدرمهربان باشیم.به ما می گفتند که یادتان نرود،که شما آقا هستید.هر مرد وزن ایرانی،برای کلمه آقاوکلمه خانم،احترام بسیارقائل است.            
نباید هیچ وقت با پدرتا ن بد رفتاری کنید. همیشه به اواحترام بگذارید.اگر به خانه ی شما آمد،از او بسیار خوب پذیرایی کنید.واگرروزی به کمک شما احتیاج داشت،حتما به اوکمک کنید تا نیازش برآورده شود ))                                                  
دردیارغربت
بعد از اینکه ما دربیروت بی پناه شدیم،زندگی سختی راپشت سرگذاشتیم.اثاثیه ی ما راپشت دیوارسفارت ،ریخته بودند.قنسولگری ایران دربیروت،مستخدمی داشت،به نام حاج علی که همشهری ما بود.مدتی را به اجبارازآنجایی که جا ومکانی برای زندگی درکشورغریب نداشتیم به ناچاردرمنزل حاج علی زندگی  کردیم وخرج لباس وخوراکمان رامادرم ازفروش زیورآلات واجناس قیمتی خود تامین می نمودند. یک شب نزدیک نیمه های شب بود مادرمی روندداخل اتاق تا ازصندوقشان یکی اززینت آلاتشان را، برای فروش بیاورند،وبه حاج علی بدهند.اما با کمال تاسف می بینند ،که هرچه داشته اند ،فروخته ا  ندوهزینه کرده اند. مادرم با دیدن صندوق خالی،وازترس گرسنه ماندن من وبرادرم وازغصه ونگرانی وفشارقحطی زمان جنگ،ناگهان جیغ بلندی می کشند وروی زمین می افتند،وسکته می کنند .
وبه خاطراین سکته،ایشان برای همیشه ازناحیه سینه به پایین فلج ماندند .
بزرگ بزرگ(منظوراستاد،آقای معزالسلطنه پدرشان بود)یک مرتبه در9سالگی من ویک مرتبه در14سالگی ،  به بیروت آمدند،به قصداینکه مادرم راازما جداکنندوبه تهران ببرند.تا بدین وسیله زمینه نابودی ما فراهم شود.که هرباربه طریقی این موضوع خنثی شدوما توانستیم درکنارمادرمتدین،مهربان وفداکارمان بمانیم. 
انگلیسی هادرهنگام سختی هاتصمیم برای انجام دادن کاری،به بچه هایشان می گویند:
(as long as you can stand and see don’t give up  )ومعنی اش این است،که تا جایی که می توانی ببینی،ومی توانی بایستی،مقاومت کن.من تقریبا این کاررا،ازکودکی آموختم .البته خداهم کمک کرد،انسان نباید فکربد بکند،باید حوصله داشت،وصبرپیشه کرد.هیچ گاه نباید نا سپا س بود.
با سختی فراوان،سعی می کردیم راهی برای زنده ماندن پیدا کنیم .
قحطی،گرسنگی وخطرات ناشی ازجنگ جهانی اول،تهدید بزرگی برای ما بود.کاربه جایی رسید،که دیگرحتی پول مان نمی رسید،که بند کفش بخریم،لیفه خرما را می کندیم،وبه شمع می تابا ندیم،تا مثل بند کفش بشود .برای اینکه بتوانیم داروهای مادرمان را،تهیه کنیم با برادرم به مغازه های بیروت سرمی ردیم،تا بتوانیم کالایا باری را،برایشان حمل کنیم .
اوقاتی هم فرا می رسید کهبیکار بودیم.شب ها که همه می خوابیدند،با برادرم توی کوچه های بیروت راه می افتادیم،وازپشت هشتی درخانه ها،نان خشک جمع می کردیم.نان ها رابه خانه می آوردیم،ومی شستیم  وروی پارچه ای پهن می کردیم،تا آبش گرفته شود .بعدنان رابه جای غذا،می خوردیم .
مادرم همیشه غصه ی درس ما رامی خوردندوهمیشه به درگاه خداگریه وزاری می کردند،وازخدامی خواستند،وسیله یی برای درس خواندن من وبرادرم،فراهم شود.
تا این که با تلاش حاج علی ما به مدرسه ای که رایگان بود راه یافتیم.درمدرسه ی شبانه روزی روحانیون شرایط بسیار سختی بود،تا این که بااصرار مادرم وتلاش حاج علی پس ازیکسال ،ما به مدرسه ی عادی آمدیم .بنا براین با این شاهکار حاج علی شب راکنارمادرنازنین مان می خوابیدیم .عصر که به خانه می آمدیم،مادردر همان بستر خود، درس  را،به من وبرادرم،شروع می کردند،  با جدیت مادر،درخانه،قرآن کریم ودیوان حا فظ را،حفظ ،وبا شاهنامه،به خوبی آشنا شدم گلستان و بوستان سعدی را خواندم ومقداری ازآن را حفظ شدم ومنشا تقائم مقام و…….. 
بارها به ما ثابت شده بود،بچه ها ی عربی که سا ل ها با ما هم کلاس بودند،هرگز رفتار مناسبی،با مانداشتند .مثلا هروقت  دربازی ویا درس،ازما عقب می افتادند،با حرص به ما می گفتند:(کلب العجمی) یعنی ای سگ ایراونی.
((این موضوع باعث شدتا پروفسورحسابی همواره به فکریک انتقام فرهنگی ازآنها باشند ،تااین که بلاخره سال ها بعد،توسط یکی ازدوستا نشان که دردانشگاه بیروت تدریس می کردند ورئیس کرسی زبا ن های خارجی بودند،مصوبه یی را،درآن دانشگاه گذزاند ند،تادوواحد زبان فارسی،به دروس رشته ی ادبیات آن دانشگاه اضافه شود،تا به قول خودشان ،هم جواب(کلب العجمی)بچه های لج باز   عرب رابدهند،وهم آن ها دیگرجرات چنین توهینی،به یک ایرانی را،پیدا نکنند.
در17سالگی ایشان موفق به اخذ لیسانس ادبیات ازدانشگاه فرانسوی بیروت شدند.ودر19سالگی لیسانس بیولوژی ازهمان دانشگاه حدود22سالگی ازدانشگاه امریکایی بیروت،مدرک مهندسی راه وساختمان را گرفتند .
ایشان ،بعد از آموختن زبان های فرانسوی،انگلیسی،عربی،ایتا لیایی،سا نسکریت،یونانی،لاتین،پهلوی ،اوستا،ترکی وروسی حدود38سال پیش،درسفری که به آلمان بادو فرزندشان داشتند .دریک مغازه اسباب بازی فروشی نتوانستند اسم یک اسباب بازی رابه فروشنده آلمانی زبان بگویند.
درهمان موقع تصمیم گرفتند آلمانی یاد بگیرند وبه مدت38سا ل هرشب آلمانی می خواندند،وبعد می خوابیدند،تا این که بالاخره به زبان آلمانی کاملا مسلط شدند.
با کاروتلاش من وبرادرم توانستیم به پاریس عزیمت کنیم وهردو دررشته ی حقوق،تحصیل کردیم .یک سال ازاقامت درپاریس می گذشت .
روزی،غروب با برادرم،روی صندلی ها ی کناررود سن،نشسته بودیم.مرد افلیجی را،دیدیم که سا ل قبل درهمین پارک،با اوآشنا شده بودیم،ولی دیگرراحت راه می رفت.به خودمان جرات دادیم وازپسرش جریان راپرسیدیم،پسراوچگونگی معالجه ی پدرش را،برای ما توضیح داد.بلافاصله این اتفاق باعث شد،هرطورشده کاری بکنیم ،تا مادرافلیج ماهم معالجه بشوند .
با همین امید،هردورشته ی حقوق رارها کردیم،ودررشته ی پزشکی تحصیل کردیم.شب وروزمشغول مطالعه دروس پزشکی شدیم .من درطول4سال وبرادرم،طی6سا ل درسمان را،تمام کردیم.مدتی دراین رشته مشغول بکاربودم.تصمیم گرفتم رشته ی تحصیلی خود راعوض کنم،وچیزی راانتخاب کنم،که مثل پزشکی بدون فرمول نباشد،وآدم راکمی اذیت کند.(منظوراستاد،تحریک هرچه بیش ترکنجکاوی ایشان بوده است)به همین دلیل رشته ی ریا ضیا ت عمومی راشروع کردم بعدازدوسال فارغ التحصیل شدم وبه رشته ریاضیا ت محض رفتم بعدازیکسا ل حس کنجکاویم مرادنبا ل چیزدیگری می فرستد.به نجوم روی آوردم سپس ازرشته ی مهندسی برق،بعد ازدوسا ل فارغ التحصیل شدم ..
بالاخره حس کنجکا وی استادباعث شدبه آنچه می خواستندبرسند.
قرارشددردانشگاه سوربن،با استاد.برجسته یی مثل پروفسورفارابی،فیزیک بخوانند.
((باتلاش واشتیاق خیلی زیاد،پس ازسه سال دکترای فیزیک رابادرجه ممتازوتبریک هیئت ژوری گرفتم))

دیداربا انیشتن
من چندنظریه درتحقیقاتم درزمینه ی فیزیک ارائه کردم.یکی حسا سیت سلول های فتوالکتریک،دیگری عبور نور از مجاورت ماده بودوآخری هم نظریه ی بی نها یت بودن ذرات بود.دراین نظریه ها لازم بود،مطا لبم رابا اسا تیدعلم فیزیک ،مطرح کنم.برای همین سفرهایی به اروپا کردم،ودرکشورهای مختلف بادانشمندانی مثل بور،فرمی،بورن،دیراک وشرودنیگر  ملاقات کردم:
نظرآن ها این بودکه چون نظریه ها ی من خیلی پیچیده است،بهتراست به سراغ پروفسورانیشتن بروم وموضوعات خودرابا او،مطرح کنم.
به این ترتیب،برای اولین بار،با بزرگ ترین مرد فیزیک جهان،آلبرت انیشتین روبه روشدم،ازاین لحظه،دیگراواستادمن بود.اولین دیدارم را،بااوهرگزفراموش نمی کنم.برجسته ترین نکته،سادگی بی اندازه اوبود.پیراهن کشی،وکفش خیلی معمولی پوشیده بود.
چهره یی آرام،مهربان وبا توجهی داشت.بسیارمتواضع بود.وقتی حرف می زد بسیارمودب وصمیمی بود.این حالات اوازبسیاری ازعلمای دیگرمتفاوت بود.
یک ربع قبل ازمن،به محل ملاقات آمده بود.دراتا ق انتظارش به استقبال من آمد،ومرابه اتاق کارش برد .اتاق کار او،وسایل بسیارساده داشت .
(نظریه ی بی نهایت بودن ذرا ت)رابرای استاد بیان کردم گفت:بهتراست به من فرصت بدهید .
یک ماه بعد،وقت ملاقات وجلسه بعدی بحث من،با انیشتن تعیین شد.وقتی به دیداراورفتم،برخوردش بسیار صمیمی تربود،با سادگی گفت:درطول این یک ماه،خوب مرامشغول کردید ،بعنوان کسی که درفیزیک تجربه یی دارد،باید باشهامت به شما بگویم،
نظریه شما درآینده یی نه چندان دور،علم فیزیک رادرجهان متحول خواهد کرد .
تا اینجای کار،پروفسورانیشتین کمال دقت وحوصله را،ازخودنشان داده بود،وواقعا دورازانتظارمن بود. قسمت جالب ترموضوع،آن بود که بازهم مرارها نکرد.
مسلما،اگراومانند یک پدر،به آینده من فکرنکرده بود،ارائه تحقیقات برای من،بسیارمشکل می شد.او به دستیار خود،دکترشتراووس دستورداد،تا آزمایشگاه مجهزی برای ادامه ی تحقیقات برایم پیدا کند.
ایشان تلگراف ها یی به امضای انیشتین،به دانشگاه ها ی مختلف پیشرفته،ومعروف آمریکا،برای یافتن  آزمایشگاهی برای ادامه کار من زد،ونتیجه گرفت یک آزمایشگاه پیشرفته اپتیک (آزمایشگاه نورودیدگانی)، دردانشگاه  شیکا گو،با حضورمن وانجام دادن تحقیقاتم،موافقت کرد.
دانشگاه شیکا گوبسیار پیشرفته بود.مهم ترازهرچیزآزمایشگاه های متعدد ومعتبرآن بودکه همه چیزرا،برای دلگرمی محققین واسا تید فراهم کرده بودند.ازدسته چکی که تمام برگها ی آن امضا شده،تا  تجهیزات آزمایشگاه واتاق مجهزاقامتگاه پژوهش گر،به این مهم رسیدم که،علت ترقی کشورهای توسعه   یافته،همین اطمینان خاطر،واحترام کارکنان مراکزتحقیقاتی می باشد وبس.
پروفسورحسابی ازخاطرات جلسه دوم دفاع نظریه شان ،با پروفسورانیشتین چنین می گوید:بیش ازیک ساعت پای تابلو،معادلات ونتایج کارم را،می نوشتم،وتوضیح می دادم،انیشتین وسایراستادها یی ،که اورابرای جلسه دفاع من دعوت کرده بود،بادقت ونظارت می کردند وموضوع ها ی مطرح شده را،به بحث می گذاشتند.
وقتی دفاع من تمام شد.انیشتن،روبه من کرد،وگفت:دکترحسابری،به شما تبریک می گویم .این نظریه ی شما زیبا،متقارن وقابل دفاع است .
((دراین جا لازم است،اشاره کنم،بعدازاین تایید انیشتن بود،که نشان ،کوماندوردولا لوژیون دونور
بزرگ ترین نشان علمی کشورفرانسه ،به من تعلق گرفت .))
دراین دوره انیشتین اجازه داد،درکرسی اومشغول تحقیق بشوم.این دیگربرایم باورکردنی نبود.امکان پژوهش،درکرسی استادمسلم فیزیک جهان،برای من درآن روزها،بهترین وپیشرفته ترین،مقام علمی جهان بود.هیچ ثروت وپست ومقامی نمی توانست،جای یک لحظه آن رابگیرد.
اما عشق به وطن وخدمت به جوانان کشورم،یادوطن را درمن زنده کردهمانجا تصمیم گرفتم به میهنم بازگردم.
بازگشت به ایران
به ایران که آمدم حدودسه ماه به هراداره یی برای کارمراجعه می کردم وازتجربیات وتحصیلاتم می گفتم:پاسخ میدادند ،مابه شما احتیاجی نداریم .پس ازسالها سراغ پدرم رفتم،فکرمی کردم بادیدنم وخبر پیشرفت وترقی ام خوشحال می شوند ،اما نه تنها که خوشحا ل نشدند بلکه مبلغی راکه درخواست نمودم بعنوان قرص دراختیارمان قراردهند نیزنپذیرفتند.
تصمیم داشت کارخانه ی چوپ بری کوچکی درست کنم.چون دراینجا کارخانه ی چوپ بری وجود نداشت.بلاخره برای وزارت طرق وشوارع عامه آن روزها که هنوزچیزی ازنقشه نمی دانستند مامورتهیه نقشه شدم باحقوقی بسیار ناچیز ، ماموریتم دوسا ل طول کشیدودراین مدت سختی ها ی بسیاری به من وآن سه نفری که همراهم بودند گذشت.
به دیدن وزیروقت رفتم وبی سوادی مملکت دارها رابا وی درمیان گذاشتم.گفتم که نقشه ها راطی2سا ل زحمت تهیه نمودم ومقابل چشم وزیرراه می گذارم هیچ ازنقشه سردرنمی آورد! ومی گوید این خط خطی روی کاغذ چیست ؟
چطوردراین وزارتخانه،حتی یک مهندس ندارید،که بتواند نقشه را بخواند وزیردرجواب خواسته من گفت:برای آوردن مهندس ازفرنگ بودجه وپول کافی دراختیار نداریم .
این شدکه اتاقی رادراختیارم گذاشتند من هم بلافاصله یک تا بلودرست کردم وبالای اتاق کوبیدم وروی آن نوشتم ((مدرسه ی مهندسی ایران،وزارت طرق))
این اولین مدرسه ی مهندسی درایران بود.اتاق را گرفتم،فیزیک،شیمی،ریاضیات نقشه برداری و……….
همه دروس را،باید خودم تدریس می کردم.بعدازدودوره دوساله،حیفم آمدکه این مدرسه آموزشی عالی،
فقط دررشته دایرباشد.آرزوداشتم درسهاعمومی تربشود.
((باتلاش وپیگیریهای فراوان بلاخره جنا ب وزیردوتا اتاق برای راه اندازی دارالمعلمین عالی (تربیت معلم)به من دادند.یک روزفکرکردم برای بچه هارادیوبسازم.برای تهیه وسا یل وابزارآزمایشگاهی به هرکس که به اروپا می رفت سفارش می دادم.وبه این شکل اولین آزمایشگاه،که وسایلش،ازطریق مسافرهای اروپاآماده می شد.راه افتاد.
بعدازچندماه کار،اولین رادیوی ایران ساخته شد.رادیویی باابعاد تقریبی یک متردرنیم متر.حالابرق نداشتیم،تارادیورابه کاربیندازیم.برای تهیه ی برق80تا استکان خریدم وطبق درسی که به بچه ها داده بودم،نوشادر،فلزروی،گرافیت و……..را آماده کردند.
بعداستکان هارا،روی زمین چیدم.بااین وسایل،وباهریک ازاستکا ن ها،یک پیل ولتا درست کردم،که هریک ،حدود 3/1تا5/1ولت برق می داد بچه ها،همه تعجب کرده بودند.برق استکان هارا،سری کردیم،جمعا حدود90ولت برق گرفتیم.
آخرسرشاگردانم،باپیچاندن موج یاب؛ رادیورا،برای اولین بارصدای رادیورا،درایران شنیدند.امواج ازیک ایستگاه رادیویی ، از باکویعنی شمال دریای خزر،پخش می شد.
تا سیس دانشگاه تهران
رفته رفته باکمک همین دانشجو یان اولین ایستگاه هواشناسی ایران رادربالای پشت بام دانشسرای عالی برپا کردیم.تاآن موفع ما مجبوربودیم،اطلاعا ت هواشناسی را،ازهمسایه شمالی باساعت ها اختلاف دریافت کنیم،ودیگرآن اطلاعا ت به درد نمی خورد.با راه افتادن ایستگاه هواشناسی،مشکل ورود هواپیما به ایران،وبعضی مسائل علمی دیگر،حل می شد .
یکی ازمشکلات آمدن هواپیما درآن روزها به ایران،نداشتن ساعت درایران بود.با دانشجویان یک گروه تشکیل دادیم. محاسبه عرض وطول جغرافیا یی راآغازکردیم،وسپس با انگلیسی ها مکا تبه کردیم.گرینیچ بین المللی هم،به ما جواب داد.حدود24دقیقه اختلاف داشتیم .تابلاخره همان 30دقیقه را،که عددی سرراست بود،پذیرفتند وبا5/3ساعت اختلاف ، ساعت ایران تعیین شد.
پس ازچندی ،حکمت وزیرفرهنگ شد-به نزدش رفتم وگفتم تابیش ازاین دیرنشده،باید اجازه بدهید جایی درست بکنم تا خودمان دکترومهندس ومتخصص،تربیت کنیم.تا نیازمند خارجی ها نباشیم .
طی سه ماه تلاش شبانه روزی،با استفاده ازقوانین دانشگاه های فرانسه وبلژیک،طرحی برای تاسیس دانشکده تهران نوشتم .بعنوان مثا ل با کمال سلیقه،واژه دانشگاه را برای اونیورسیته وواژه دانشکده رابرای فاکولته انتخاب کرده بودم. حکمت پذیرفت خلاصه اسم طرح شد:پیشنهاد تاسیس دانشگاه تهران
اما حکمت طرح رابرای تصویب به نزد صدیق اعلم،رییس تعلیمات عالیه،فرستاد،اونپذیرفت وگفت دکتر ومهندس کارخارجی ها ست نه کارما !
بالاخره با پادرمیانی حکمت وقتی برای دیداربا رضا شاه برایم گرفت .تمام طراح ها وآرزوها یی که در سرداشتم به اوگفتم .اوپرسیداین آرزوها یی که می گویید بعد ازچند سا ل به نتیجه می رسد ؟
گفتم:طول تحصیلات دررشته های مختلف،بین سه تا پنج سال است .رضا شاه به حکمت دستورداد،
قانونش را بنویسد وبه مجلس ببرد.
پس از3روزازملاقات من با شاه یک حواله به مبلغ100000تومان برای ساخت دا نشگاه تهران،ازدربار برای حکمت رسید .مبلغ این حواله به قدری برای حکمت عجیب وباورنکردنی بود ،که حد نداشت زیرا آن روزها معروف بود ،که یک کوچه وخانه ها یش رابه 100تومان می خرند !!وبد ین ترتیب ساختمان دانشکده فنی را براه انداختیم .
وقتی دکترمصدق نخست وزیرشد،ودنبال افراد تحصیل کرده،وملی بود.مرا به عنوان اولین رئیس هیئت مدیره،ومدیرعامل شرکت نفت انتخاب کرد .پس از آن نیزمدتی درپست وزیرفرهنگ بودم .

مشا غل وخدمات
-تعین راه درکشورلبنان ،1299ش(1921-1920م).
-مهندس راه وساختمان دراداره راه سوریه،اجرای پروژه بهسازی وراه سازی درشرکت مقا طعه کاری فرانسوی(حما-سوریه)1302ش(1923م).
-استخدام به عنوان مهندس راه وساختمان دراداره راه لبنان ،1302ش(1923م).
-خدمت دررصد خانه ها ی آن روزفرانسه،درارتفا عا ت آ لپ .
-شنا سایی وکاردرمعادن زغال سنگ ناحیه ی سارفرانسه،1304ش(1925م)وهمچنین معادن(دوروز)لبنان .
-کاربه عنوان مهندس برق درراه آهن برقی دولتی فرانسه،پلریس،1304ش(1925م).
-راه اندازی اولین آسیاب آبی تولید برق(ژنراتور)درکشور(آشتیان،نزدیک تفرش)1305ش(1926م).
-تشکیل گروه موسیقی کلاسیک(سنتی)به نام سن سباستین(نام کوچک باخ)،درپاریس ،1306ش(1927م). (با همیاری هم کلاسی های فارغ التحصیل پلی تکنیک فرانسه)
-آغازواژه گزینی وبرابرسازی علمی(نهضت جلوگیری ازنفوذ کامات خارجی دردروس دانشگاهی وزبان فارسی (1306ش)(1927م) .
-ایجاد اولین کارگاه های تجربی در علوم کاربردی  درایران1306ش(1927م) .
استخدام به عنوان مهندس راه دروزارت طرق وشوارع عامه(راه وترابری ایران)،1307-1306ش،1928-1927م
(900قران حقوق ما هیانه )
-نقشه برداری وترسیم اولین نقشه راه ساحلی سراسری بنا درخلیج فارس(بوشهر-بندرلنگه)،1307-1306ش،(1928-1927م) .
-تاسیس اولین مدرسه ی مهندسی وزارت راه وتدریس درآن،1307ش(1928م).
-آغاز واژه گزینی فارسی وبرابر سازی علمی1307ش .
تاسیس دارالمعلمین عالی(تهران)وتدریس در،1307ش(1928م) .
-ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه درکشور،1307ش(1928م) .
-ساخت اولین رادیودرکشور(دردارالمعلمین عالی)،1307ش(1928م) .
-تاسیس دانشسرای عالی وتدریس فیزیک ومکانیک درآن،1308ش(1929م) .
-تاسیس اولین کارگاه ساخت قطعات دست سازبرای اتومبیل ها ی ایران( 1309ش ).
-ساخت وراه انداری اولین آنتن فرستنده درکشور،1309ش(1930م) .
-ایجاداولین ایستگاه هواشناسی کشور(درساختمان دانشسرای عالی نگارستان دانشگاه تهران).1310ش
(1931م) .
-نصب وراه اندازی اولین دانشگاه رادیولوژی درایران،برای برادرشان ،آقای دکترمحمد  حسابی،اولین رادیولوژیست ایران ،1310ش(1931م).
-ایجاد انجمن زبا ن فارسی وبنیان گذاری فرهنگستان زبان ،1310ش(1931م) .
-صاحب کرسی واستاد فیزیک از1310ش تا پایان عمر،(1992-1931م) .
تعین ساعت ایران،1311ش(1932م) .
-تدوین اصول اندازه گیری ومقیاس گذاری وایجاد اداره ی اوزان ومقیاس ها(موسسه ستانداری)1311ش .
-ریس انجمن فیزیک ایران دربدوتاسیس،1311ش(1932م) .
-نقشه برداری،محاسبا ت واحداث راه تهران-شمشک به منظوربهره برداری ازمعادن ذغال سنگ ،1312ش(1933م) .
-طرح تاسیس دانشگاه تهران وتدوین اسا سنا مه ی آن1313ش(1934م).
-تاسیس دانشکده ی فنی در1313ش وریاست وتدریس دردانشکده (1934م) .
-شرکت درتاسیس فرهنگستا ن ایران،1314ش(1935م) .
-شرکت درکنفرانس علمی بین المللی آکسفورد،1315ش(1936م) .
-تاسیس دانشکده ی علوم،1321ش وریاست آن دانشکده از1327-1321واز1336-1330ش وتدریس درآن ازبدوتاسیس تا پایان عمر،1371ش(1992م) .
-پایه گذاری وعضویت افتخاری درشورای عالی معارف،1321ش(1942م) .
-تاسیس مرکزعدسی سازی اپتیک کاربردی دردانشکده ی علوم دانشگاه تهران،1323ش(1944م) .
-تاسیس اولین رصد  خانه ی نوین درایران،1324ش(1945م) .
-مطالعه ی علمی دردانشگاه ها ی پرینستون وشیکا گووانتشاردومقاله علمی درآمریکا وانگلیس،1328-1325ش(1949-1946م) .
-تهیه صورت جلسا ت وخلاصه ی مذاکرات آکادمی ملی علوم،1326ش(1947م).
Proceedings of the national academy of sciences
-عضوهئت تحقیقات درانستیتوی تحقیقات هسته یی شیکا گو،1327ش(1948م) .
-راه اندازی اولین مرکززلزله شناسی کشور،1328ش(1949م) .
-تاسیس بخش آکوستیک دردانشکده ی علوم واندازه گیری فواصل وتنظیم گام ها ومطالعات علمی روی نت های موسیقی ایرانی ،1325ش(1946م) .
-عضوهئت تحقیقاتی دراتستیتوی تحقیقا ت هسته یی شیکا گو،1327ش(1948م) .
-نماینده ی مردم تهران درمجلس سنا(دوره چهارم)،از1340-1328ش(1961-1949م) .
-ماموریت خلع یدازشرکت نفت انگلیس دردولت دکترمصدق ،1330ش(1951م) .
-اولین ریس هیئت مدیره ومدیرعامل شرکت ملی نفت ایران دردولت دکترمصدق،1330ش(1951م) .
-وزیرفرهنگ دردولت دکترمصدق،1331-1330ش(1952-1951م) .
پایه گذاری وبرنامه ریزی آموزش نوین ابتدایی ودبیرستانی ،1330ش(1951م) .
-پایه گذاری مدارس عشایری وتاسیس اولین مدرسه عشایری درایران،1330ش(1951م) .
-تاسیس وریاست موسسه ی ژئوفیزیک دانشگاه تهران،1344-1330ش(1965-1951م) .
-پایه گذاری مرکزتحقیقات اتمی دانشگاه تهران،1330ش(1951م) .
-مخالفت باطرح قرارداد ننگین کنسرسبوم درمجلس،1333ش(1954م) .
-تدوین اسا سنامه وتاسیس موسسه ی ملی استاندارایران ،1333ش(1954م) .
-تاسیس مرکزمدرن تعقیب ماهواره ها درشیراز،1335ش(1956م) .
-پایه گذاری مرکزمخابرات اسدآبادی همدان،1338ش(1959م) .
-مخالفت باقرارداد عضویت دولت ایران درسنتو(پاکت بغداد)درمجلس،1339ش(1960م) .
-مخالفت با طرح قانون ننگین کا پیتولاسیون وکنسرسیوم درمجلس وکناره گیری ازمجلس به دنبال مخالفت ها ی سیاسی،1340ش(1961م) .
-اولین نماینده ی دائم ایران،درسازمان بین المللی فضا-سازمان ملل متحد،1347-1341ش(1968-1962م) .
-تاسیس وریاست انجمن ژئوفیزیک ایران،1345ش(1966م) .
-راه اندازی اولین لیزرایران،1345ش(1966م) .
-خریدن زمین در کره مریخ،1346ش(1967م) .
-اولین هولوگرام ایران(گروه فیزیک دانشکده ی علوم،دانشگاه تهران)1347ش .
-تاسیس وراه اندازی رآکتوراتمی دانشگاه تهران وایجاد سازمان انرژی اتمی ایران،1349ش(1970م) .
-تاسیس انجمن موسیقی ایران ومراکزپژوهش های موسیقی .
-تدوین آیین نامه ی کارخانجات نساجی کشورورسا له ی چگونگی حمایت دولت دررشد این صنعت .
-تدوین آیین نامه،تاسیس،نصب وراه اندازی کارخانجات دخا نیا ت ایران .
-بنیان گذاری واحد پژوهشی صنعتی فیاوری خان ومان (پژوهش وصنعت درمکانیک هیدرودینا میک،انرژی ها ی نوونا محدود)،1359ش(1980م) .
-استفاده ازانرژی خورشید ی درایران،1360ش(1981م) .
-تاسیس وریاست کمینه ی پژوهشی فضا ی ایران،1360ش،1981م .
-تاسیس واحد تحقیقاتی صنعتی سغدائی(پژوهش وصنعت درالکترونیک،فیزیک،فیزیک اپتیک،هوش مصنوعی)،1362ش(1983م) .
-ریاست گروه مما لک جهان سوم درکنفرانس بین المللی فضا .
-استاد با سه نسل کاروتلاش خستگی نا پذیر به ترتیب هفت نسل استاد ودانشجو پرداختند که بسیاری ازآن ها اکنون ازاسا تید بنام دانشگاه ها ی ایران وپیشرفته ترین مراکزعلمی جهان هستند .
محل کاردرایران
-وزارت طرق وشوارع عامه (راه ترابری)
دارلمعلمین عا لی      
-شرکت ملی ایرا ن
-دانشسرای عا لی
-مجلس سنا
-وزارت فرهنگ
-فرهنگستان ایران
-دانشگاه ایران
اولین کارساختمانی استاد
ساختمان اصلی دانشکده ی فنی دانشگاه تهران(فاز اول)
آخرین کارساختمانی استاد درایران
ساخت پناهگاه بزرگ جنگی،ضد حملات موشکی وبمباران ها ی هوایی .برای محله ی چهارراه حسابی (درمنزلشان)

آثار استاد
رساله ها –رساله ها ی دکترای فیزیک به عنوان حساسیت سلول ها ی فتوالکتریک   به زبان فرانسه،چاپ دانشگاه پا ریس،1306ش(1927م).واخذ دانشنامه ی دکترای فیزیک ازدست پروفسورفا بری .
-رساله ی راه ما،به زبان فرانسه انگلیسی،1314ش(1935م).وبه زبا ن فارسی،تهران،1371ش.
-رساله تفسیرامواج دوبری به زبان فرانسه، تهران ،1324ش(1945م).
-رساله درباره ی ماهیت ماده دانشگاه تهران،به زبا ن انگلیسی ،1325ش(1946م) .
-رساله ی ذرات پیوسته که درآکادمی علوم نیو یورک (نشریه ی علمی ،ژوئن1946م صفحه189)ودردانشگاه تهران به زبان انگلیسی وفارسی،1325ش،منتشرشد-رساله ی مدل ذزه بی نهایت گسترده درنشریه ی فیزیک فرانسه 1336(می1957م) .
-رساله ی فیزیک جدید وفلسفه ایران با ستان به زبان انگلیسی ونشرآن به زبا ن فارسی درمجله ی فرهنگ ایران با ستان ،مهر1343ش(1964م).
– رساله ی ((توانایی زبان فارسی))،تهران،درمجله ی ایران باستان ،مهر1350ش .
-رساله ی نظریه ذرات بی نهایت گسترده به زبان انگلیسی ،چاپ دانشگاه تهران ،1356ش(1977م).
-رساله ی راه بهبود ی ،تهران ،آماده چاپ .
کتاب ها
-قانون تاسیس دانشگاه تهران ،1312ش(1939م) .
-فیزیک دوره اول ودوم دبیرستان ،1318ش(1939م) .
-نام های ایرانی،1319ش(1940م) .
-صورت جلسه آکادمی ملی علمی،1326ش(1947م) .
-آئین نامه امورمالی دانشگاه تهران،1333ش(1954م) .
-دیدگانی فیزیکی،دانشگاه تهران،1340ش(1961م) .
-واژه نامه تخصصی فیزیک ،1369-1340ش(1990-1961م) .
-نگره کا هنربایی،دانشگاه تهران،1345ش(1966م) .
-شجره نامه خانواده حسابی،وزارت فرهنگ وهنر1346ش(1967م) .
فیزیک حا لت جامدبه زبان انگلیسی وفرانسه، 1348ش(1969م)وبه زبا ن فارسی،1358ش(1979م) .
-دیدگانی کوانتیک ،دانشگاه تهران،1358ش(1980م) .
-افعال فرانسه به فارسی،آماده ی چاپ  .
-وندها وگهواژه های فارسی،تهران،1368ش(1989م) .
-چگونگی تاریخ ایران ،آماده ی چاپ .
-نگره الکترونیکی،آماده چاپ .
فرهنگ حسابی ،تهران ،1370ش(1991م) .
-گردآوری دیوان حسابی ازکتا بخانه ی دانشگاه پاریس،متعلق به قرن17،وچاپ آن دردانشگاه تهران،1354ش(1957م) .
-تحقیقا ت
-تحقیق نظری درباره ی ساختمان ذرات بنیادی هسته اتم ،دانشگاه تهران،1324ش(1945م) .
-تحقیق درباره ی اصلاح قانون جاذبه عمومی نیوتن وقانون میدان الکترومانیتیک ما کسول(الکتریکی کولومب)،1326ش(1947م) .
-تحقیق درباره ی استنتاج ساختمان ذرات بنیادی اتم ازنظریه عمومی اینیشتن ،با راهنمایی پروفسوراینیشتن ،به زبان انگلیسی دردانشگاه پرینستون،1325ش(1946م) .
-تحقیق درباره ی ((نظریه نسبیت))دردانشگاه پرینستون،1325ش(1946م) همین مطلب درنشریه ی علمی(physical society)درسال 1326ش(1947م) .به چا پ رسیده است .
-تحقیق علمی درمورد اثرماده برمسیرعبوروانحراف شعاع نورانی درمجاورت سطح یک جسم،به زبان انگلیسی،انستیتو علوم هسته یی شیکاگو،1326ش(1947م) .
-تحقیق آزمایشگاهی عبورنوردرمجاورت ماده دردانشکده ی علوم دانشگاه تهران1370-1326ش،(1991-1947م) .
-تحقیق درمورد دیوان حافظ ورساله جامع تفسیرابیات وغزلیا ت حافظ .
-تحقیق درمورد گلستان سعدی
-تحقیق درمورد دیوان بابا طاهر.
-تحقیق درمورد شاهنا مه فردوسی .
-تحقیق درباره ی انواع ذرات بنیادی وتعداد آن ها .
-تحقیق درباره ی شکل فرمول قانون نیروی جاذبه جرمی .
-تحقیق درباره ی شکل فرمول قانون نیروی جاذبه الکتریکی .
-تحقیق درباره شکل فرمول قانون نیروی جاذبه مغنا طیسی .
-تحقیق تجربی درباره ی تغییرنماز،شکست نوردرنزدیکی سطح یک جسم .
-تحقیق درموردلیزرها ونورهمدوس(coherent light) .
-تحقیق درمورد تشدید مغنا طیسی هسته
-تحقیق درمورداثرموسبوئر .
سخنرانی ها
-سخنرانی با عنوان ((مقدمه ی آزمایش ها ی اتمی برای همه ))درئانشکده ی علوم دانشگاه تهران 1324 ش .
-سخنرانی درباره ی ((اصلاح قانون جاذبه عمومی نیوتن وقانون میدان الکتروما نیتیک ما کسول(الکتریکی کولومب))که درکنفرانس بین المللی ذرات بنیادی ایرادو نشریه ی گزارش دانشگاه کمبریج درصفحه ی182به چاپ رسیده است (جولای 1945م) .
-سخنرانی با عنوان ((ذرات پیوسته))درکنفرانس فیزیک مونترال کانادا (که نشریه ی physical review  صفحه356،سپتامبر1947م)وگزارش آکادمی علوم(نسخه ی33شماره ی6صفحه ی189)،1326ش(1947م)به چاپ رسید .
مقاله ها
-نگارش مقاله ی((وجود ذره بارداربا جرمی بزرگ ترازا لکترون ))(درصفحه ی1128شماره ی اول ماه می نشریهphysical review  )
-نگارش مقاله ی یادواره ی پروفسورانیشتن به منا سبت درگذشت این فیزیکدان برجسته دردانشگاه تهران .
به آسمان بی انتها نگاه می کنم ،آن جا که خورشید نیمی ازوجودش را،پشت کوه ها،پنها ن کرده است .
به افق چشم می دوزم،تا طلوع حسا بی ها ی دیگری را،نظاره گر باشم …………..