مقالات مدیر مسئول

چرایی افزایش آمار طلاق

 

چند روز پیش در خبرها آمده بود که در نه ماهه ی اول امسال آمار ازدواج نسبت به مدت مشابه سال قبل نه درصد کاهش و آمار طلاق چهار درصد افزایش یافته است. مسلماً عوامل بسیاری در کاهش رغبت جوانان به ازدواج و از آن مهمتر در افزایش میزان طلاق در جامعه اثرگذار است که کمابیش همه از آن اطلاع داریم.
عواملی در حوزه های مختلف اقتصادی، شخصیتی، اجتماعی و ارتباطی که هر کدام به نوعی نظام خانواده را با تهدید مواجه می کند. نکته مهمی در آمارها وجود دارد که نشان می دهد یکی از مهمترین عوامل افزایش طلاق عدم واقع بینی در زندگی و کاهش صبر جوانان در مواجهه با کاستی ها، کمبودها و محدودیت های تشکیل خانواده است. بر اساس آمار ارائه شده بیش از 50 درصد طلاق‌ها در پنج سال اول ازدواج به وقوع مي‌پيوندد و 15 تا 20 درصد طلاق‌ها در سال اول ازدواج رخ مي‌دهد كه این آمار با خود پیام مهمی به همراه دارد. معنای قابل برداشت این آمار آنست که بیشتر جوانان خواسته یا ناخواسته برای خود مسئولیتی در ساختن زندگی قائل نیستند. به هر حال ایجاد یک خانواده ی جدید و قوام بخشیدن به آن نیازمند صبر، گذشت، تحمل کاستی ها، پذیرش نظر مخالف و مسئولیت پذیری است. نکته ی مهمی که بسیاری از جوان ها از آن غافلند. برخی به محض ورود به زندگی به دنبال رسیدن به آرمان های خود هستند و توقع دارند همسر آن ها بلافاصله همه ی مقدمات را برایشان فراهم ساخته و زندگی رویایی را در اختیارشان قرار دهد در حالی که نمی دانند زندگی خوب یافتنی نیست، ساختنی است. بعضی ناخود آگاه به محض ازدواج و ورود به زندگی توقع دارند حداقل از امکانات و اختیاراتی که در منزل پدری خود برخوردار بوده اند بهره مند باشند و وقتی با واقعیتی غیر از این مواجه می شوند سرناسازگاری گذاشته و در همان چند سال اول عطای زندگی مشترک را به لقایش می بخشند در حالیکه از این مهم غافلند که امکانات خانه ی پدری آن ها حاصل تلاش پدر و مادرشان است که بعد از چند دهه فداکاری و تشریک مساعی توانسته اند آن رفاه و آسایش را فراهم سازند و حالا جوان خودش باید با همکاری همسرش زندگی مناسب و آرامش را برای خود و فرزندانشان ایجاد نمایند. پسر جوانی که همسرش را با مادرش مقایسه می کند و دوست دارد همان پختگی، صبر، گذشت و توان اداره ی خانه که در مادرش سراغ دارد از همسرش نیز ببیند و یا دختر جوانی که شوهرش را با پدر خود مقایسه می کند و توقع دارد همان اعتماد به نفس، امکانات مالی و رفاهی را در او ببیند و از تجربه و تفاوت سن و سال آن ها غافل می شود همواره ناراضی خواهد بود و در زندگی احساس کمبود می کند. لذا باید به این نکته توجه داشت که نهال خانواده برای آن که به درخت تنومندی تبدیل شود باید توسط زن و شوهر نگهداری و مراقبت گردد. زمانی که میل به زندگی با مسئولیت پذیری، عشق و همکاری دختر و پسر جوان همراه شود بی شک مسائل و مشکلات که جزو طبیعت زندگی است به مرور زمان حل می شود و بعد از چند سال آن ها خانواده ای تشکیل داده اند لبریز از موفقیت و صمیمیت. به نظر می رسد جز از طریق آشنا کردن دختران و پسران با وظایفشان در زندگی مشترک و ارائه‌ی اطلاعات و مهارت‌های لازم و پرورش اعتقادی آنها، راهی برای نجات خانواده وجود ندارد.
خراسان – مورخ چهارشنبه 1392/10/11 شماره انتشار 18589

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1392&month=10&day=11&id=5488190

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *