قاعدتاً از دشمن جانی غیر از این همه توقع نمی رود. به هر حال بعد از پیروزی انقلاب به دلیل از بین رفتن منافع آن ها با تحریم و کارشکنی و قبل از 22 بهمن 1357 به دلیل روحیه زیاده خواهی و تمامیت خواهی عوامل استکبار با قراردادهای یک جانبه سعی در غارت اموال کشور و فشار حداکثری به مردم را داشته اند. پس آن چه امروز هم شاهد آن هستیم خیلی دور از ذهن نبوده چون اقتضای طبیعت مستکبرانه آن ها چیزی جز این نیست. اما می رسیم به بحث عوامل داخلی. به نظر می رسد اگر سیاست های کلی مالی و اقتصادی کشور در حوزه اقتصاد مقاومتی، پرهیز از خام فروشی، توسعه صنایع غیر نفتی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، اصلاح الگوی مصرف، حمایت و توسعه بخش خصوصی و سیاست های اصل 44 قانون اساسی به شکلی مناسب دنبال می شد با چالشی در این سطح مواجه نمی شدیم. سال هاست در ابتدای سال جدید عناوین اقتصادی انتخاب گردیده که شاید دولت مردان و سیاست گذاران سِوای اَرّه دادن ها و تیشه گرفتن هایِ سیاسی طرحی جامع برای اصلاح ساختار اقتصادی ارائه دهند که هرگز چنین اتفاقی نیفتاد.
آن قدر درآمدهای کشور وابسته به نفت بود که وقتی قیمت نفت از سکه افتاد مسئولین دولتی کاسه چه کنم در دست گرفته و برای تأمین بسیاری از نیازهای مردم با مشکل مواجه شدند. سال هاست مشاهده می کنیم تحریم های ارزی و بحران قیمت ارز پاشنه آشیل اقتصاد کشور است اما در هر دوره ای با تغییر رئیس بانک مرکزی سعی داریم عین یک تیم فوتبال به ترکیب مدیریتی شوک وارد کرده شاید با تکنیک های جدید اتفاقات بهتری رخ دهد اما غافلیم که اصل این مشکل به ایدئولوژی و ساختار آن بر می گردد که تا آن اصلاح نشود با تغییر افراد اتفاقی صورت نمی گیرد. نباید در این شرایط سخت اقتصادی دائماً منفی بافی کنیم و روحیه هم را ضعیف کنیم اما جهش اقتصادی و نجات از پیچیدگی های حاکم بر کسب و کار و بازار امروز کشور تنها با وقوع چند اقدام اساسی ممکن می گردد:
اول پاکسازی عناصر فاسد که سال ها بیت المال را کابین زنانشان کرده و به ریش مردم خندیده اند. همان هایی که همچون طبری ها امروز قوۀ قضاییه با قدرت یقۀ آن ها را چسبیده و به لطف خدا امیدواریم این روند تا سالم سازی کامل همۀ بخش ها تداوم یابد.
دوم اصلاح ایدئولوژی حاکم بر جریان های اقتصادی کشور است. در عصر جدید نه سیاست درب های بسته که خود را کاملاً بی نیاز از بیگانگان بدانیم قابل قبول است نه نگاهی که گروهی تنها راه اصلاح وضعیت فعلی را وادادگی سیاسی و اقتصادی می دانند. اقتصاد باید پویا، مولد، زاینده و مقاومتی باشد که علاوه بر تعامل مناسب در حوزه صادرات و واردات اصالت ذاتی خود را حفظ کند. سوم روحیه کار حداکثری است. متأسفانه برخی حوزه های مؤثر علیرغم این که ضرورت دارد در شرایط کنونی بسیار بیشتر از استاندارد روحیه کار حداکثری داشته باشند دچار تنبلی و رخوت هستند. شک نداریم تکیه بر توان داخلی و حفظ روحیه کار جهادی و حمایت از سرمایه اندیشه و عمل جوانان کشور سبب جهش تولید و رونق اقتصاد کشور می گردد. در این رابطه سخن بسیار است و مجال کم! اگر عمری بود بقیه اش بماند برای بعد.
منبع: هفته نامه نخست شماره 835