سير پرشتاب تحولات در عرصه فناورى اطلاعات، تاثيرات متعددى را بر افراد و جوامع مى گذارد. به نظر مى رسد انسان ها نتوانند خود را با اين تحولات سريع، مطابق و هماهنگ سازند. تاثيراتى كه عصر اطلاعات و شتاب فزاينده تكنولوژى هاى اطلاعاتى بر افراد مى گذارند از ابعاد گوناگون قابل طرح و بررسى است. از جمله عوارض رشد سريع فناورى هاى اطلاعاتى، نياز به آموزش دائمى جهت تطابق با اين فناورى ها است. در عصر اطلاعات، فناورى هاى جديد براى روز بعد معمولى و كهنه تلقى مى گردد چرا كه فناورى جديدى جايگزين آنها مى شود. لذا افراد جهت هماهنگ كردن خود با اين تحولات مى بايست مدام آموزش هاى لازم را ببينند. اما از آنجايى كه آموزش مداوم بنا به دلايل متعدد براى تمام افراد امكان پذير نيست جامعه شاهد مشكلات متعددى خواهد شد. بيكارى يك نمونه از اين مشكلات است، چرا كه افرادى كه توانايى به روز شدن داشته باشند مشاغل را كه آنها هم به تبع اين فناورى ها تغيير مى نمايند تصاحب خواهند كرد اما برخى از افراد در اين زمينه از سايرين عقب خواهند ماند. به دنبال اين تحولات است كه جامعه شاهد ايجاد و افزايش فاصله طبقاتى خواهد شد. فاصله طبقاتى بين داراها و ندارها از جنبه اطلاعات است. از آنجايى كه در عصر اطلاعات مهمترين سرمايه اطلاعات محسوب مى شود، كسانى كه فناورى هاى لازم جهت جمع آورى و تجزيه و تحليل اطلاعات را دارند سود و منفعت بيشترى از سايرين كسب مى كنند. گسترش اين مسئله موجب ايجاد و ازدياد فاصله طبقاتى در جامعه مى گردد. اين شكاف طبقاتى از بعد يك جامعه نيز فراتر رفته و ابعاد جهانى به خود مى گيرد. به گونه اى كه ما شاهد شكاف ديجيتالى در سطح دنيا خواهيم شد. شكاف ديجيتالى به اين معنى است كه كشورهاى داراى فناورى هاى جديد با به انحصار درآوردن فناورى هاى اين عرصه، از نظر اقتصادى موقعيت ممتازى نيز كسب مى كنند و ساير كشورها كه از فناورى هاى مربوطه برخوردار نباشند نيازمند و محتاج به آنان خواهند بود.
از لحاظ روانى نيز رشد سريع تحولات حوزه فناورى اطلاعات و ارتباطات تاثيرات بسيارى بر افراد مى گذارد. انسان هاى جامعه اطلاعاتى به سختى توان هماهنگ سازى، درك و درونى سازى تحولات پرشتاب اين حوزه را خواهند داشت. همانگونه كه انسان ها در برابر حوادث پى درپى زندگى تاب و تحمل خود را از دست مى دهند، تحولات پرشتاب فناورى هاى ارتباطى نيز انسان ها را تحت فشار قرار مى دهد و از لحاظ روحى آنان را دچار مشكل مى كند. نتيجه چنين فشارهايى نهايتاً منجر به بروز اختلالات جسمى و روانى خواهد شد كه از آن تحت عنوان «سندرم شوك آينده» نام برده مى شود. از عوارض چنين شوكى مى توان به بروز گيجى، ترس از نفهميدن و فشارهاى روحى و روانى و اضطراب اشاره كرد.
انفجار اطلاعات از ابعاد اعتقادى و فكرى نيز تاثيرات بسيارى را بر جوامع و فرهنگ ها باقى مى گذارد. فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى به طور مستمر و مداوم در هر دقيقه از شبانه روز و از طرق گوناگون حجم بالايى از اطلاعات، اخبار و مطالب را به افراد ارائه مى دهند. بسيارى از اين اطلاعات خارج از چارچوب و نظام اعتقادى ، ارزشى و فكرى افراد جامعه بوده و مربوط به ديگر نظام هاى اعتقادى و فكرى در دنيا است. لذا افراد به نوعى درگيرى ذهنى با اين داده ها و اطلاعات جديد و بيگانه پيدا مى كنند و دچار دوگانگى فكرى مى شوند. در اين ميان چنانچه افراد در چالش با اطلاعات اين چنينى قدرت مقابله صحيح با آنها را نداشته باشند، طبيعتاً دچار دوگانگى فكرى، اعتقادى و فرهنگى مى گردند. لذا آمادگى فكرى و سلامت اعتقادى افراد خواهد توانست آنان را در برابر سيل بنيان كن اطلاعات كه به سوى آنان سرازير است محافظت نمايد. اما افرادى كه نظام عقيدتى و فكرى آنان سست باشد تاب مقاومت نداشته و احساس ناامنى و عدم اطمينان مى نمايند و نهايتاً نيز گرفتار سيلاب ساير نظام هاى فكرى و مسلكى خواهند شد.
از ديگر عوارض رشد بى رويه نظام هاى اطلاعاتى ايجاد «خستگى اطلاعات» در افراد است. افراد در هر دقيقه از شبانه روز در برابر پيام ها و اطلاعات قرار مى گيرند و اين باران اطلاعاتى نهايتاً منجر به خسته شدن فرد و از دست دادن تحمل وى مى شود. برخلاف گذشته كه به دليل محدود بودن فناورى هاى اطلاعاتى فقط اطلاعات مهم امكان بروز و انتشار مى يافتند، اينك تمام اطلاعات حتى اطلاعات پيش پاافتاده و محدود به يك منطقه يا گروه نيز امكان بروز و نشر يافته اند اين مسئله باعث مى شود كه فرد در برابر پيام هاى مهم و غيرمهم به طور يكسان قرار گرفته و امكان تشخيص اهميت و ضرورت اطلاعات را از دست بدهد. نتيجه آنكه فرد از اطلاعات ارائه شده اشباع شده و خسته مى شود. به نظر مى رسد در حال حاضر مى بايست به فكر محدود كردن اطلاعات بود تا بدين وسيله از ارائه اطلاعات غيرضرور و كم اهميت كاسته شود.
در اين ارتباط مفهوم ديگرى كه در عرصه اطلاعات مطرح است موضوع «اضطراب اطلاعاتى» است. اضطراب اطلاعاتى احساسى است كه بر اثر ناتوانى در يافتن اطلاعات مورد نياز، عدم توانايى تشخيص اطلاعات صحيح، عدم فهم اطلاعات موجود و يا عدم توانايى راه به دست آوردن اطلاعات مورد نياز فرد در وى به وجود مى آيد. اين مسئله موجب بروز اضطراب اطلاعاتى در فرد مى شود. در اين خصوص مديريت صحيح افراد در مواجهه با اطلاعات بدون گرفتار شدن در آن و دريافت اطلاعات ضرورى، لازم و مفيد ولو اندك مى تواند به كاهش اضطراب ناشى از سيل اطلاعاتى كمك نمايد.
از ديگر موارد مطرح در دنياى اطلاعات وجود اشتباهات، تناقضات و اطلاعات بيهوده است. حجم عظيم اطلاعاتى كه توسط فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى در حال توليد و انتشار است در درون خود اطلاعات نادرست، متناقض و در بسيارى موارد بيهوده و كهنه را به همراه دارد. به عنوان مثال به هنگام كار با موتورهاى جست وجوگر اينترنتى در باب موضوعى خاص، با حجم بالايى از اطلاعاتى برخورد مى نماييم كه كمترين ربط به موضوع مورد جست وجوى ما دارد و يا به هنگام بازكردن پست الكترونيكى خود شاهد تعداد بسيارى از اى ميل هاى ناخواسته و بيهوده هستيم. همچنين در بسيارى موارد اطلاعاتى وجود دارد كه زمان آنها منقضى شده و از اعتبار ساقط شده اند. مسلماً اطلاعاتى مفيد است كه در زمان خودش عرضه شود در غير اين صورت با گذشت زمان و كهنه شدن اطلاعات، ارزش خود را از دست داده و حتى ممكن است گمراه كننده نيز باشد. در اين خصوص موارد ديگرى نيز قابل طرح است از جمله اينكه بعضاً نسخه هاى متناقض و متفاوتى در خصوص يك متن مشاهده مى گردد. اينها همه از جمله مشكلات موجود در اطلاعات عرضه شده در فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى است.
عصر اطلاعات ابعاد ديگرى نيز دارد. يك بعد ديگر آن با عرصه سياست مرتبط است. فعاليت هاى صورت گرفته در عرصه فناورى هاى اطلاعاتى از قبيل توليد، ذخيره سازى و پردازش اطلاعات مستلزم سرمايه گذارى سنگينى است كه اين امر به نوبه خود به تمركز شديد امكانات در تعداد معدودى از كشورهاى دارنده اين فناورى ها مى شود. در نتيجه توليد و توزيع اطلاعات در اختيار چند كشور مسلط متمركز شده و آنها جريان اطلاعات را در سطح دنيا كنترل مى كنند. كشورهاى مسلط در اين زمينه، همراه با توزيع اطلاعات به طور ضمنى ارزش ها و ايدئولوژى هاى خود را نيز به ساير كشورها عرضه مى كنند. تداوم اين روند منجر به نوعى وابستگى كشورها به كشورهاى مسلط در حوزه فناورى هاى اطلاعات هم از نظر فناورى و هم از نظر مسلكى و ايدئولوژيكى خواهد شد. چرا كه به مرور زمان ايدئولوژى كشورهاى مسلط در امر اطلاعات در كشورهاى وابسته به اين فناورى ها رسوخ كرده و زمينه هاى وابستگى ايدئولوژيكى آنان را نيز فراهم مى آورد.
موارد ذكر شده در اين مقاله تنها بخشى از ابعاد جريان اطلاعات در عصر حاضر را نشان مى دهد، در حالى كه بسيارى از زوايا، ابعاد و تاثيرات آن هنوز ناشناخته باقى مانده و نيازمند تحقيق و بررسى بيشتر محققان و انديشمندان است.
انفجار اطلاعات از ابعاد اعتقادى و فكرى نيز تاثيرات بسيارى را بر جوامع و فرهنگ ها باقى مى گذارد. فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى به طور مستمر و مداوم در هر دقيقه از شبانه روز و از طرق گوناگون حجم بالايى از اطلاعات، اخبار و مطالب را به افراد ارائه مى دهند. بسيارى از اين اطلاعات خارج از چارچوب و نظام اعتقادى ، ارزشى و فكرى افراد جامعه بوده و مربوط به ديگر نظام هاى اعتقادى و فكرى در دنيا است. لذا افراد به نوعى درگيرى ذهنى با اين داده ها و اطلاعات جديد و بيگانه پيدا مى كنند و دچار دوگانگى فكرى مى شوند. در اين ميان چنانچه افراد در چالش با اطلاعات اين چنينى قدرت مقابله صحيح با آنها را نداشته باشند، طبيعتاً دچار دوگانگى فكرى، اعتقادى و فرهنگى مى گردند. لذا آمادگى فكرى و سلامت اعتقادى افراد خواهد توانست آنان را در برابر سيل بنيان كن اطلاعات كه به سوى آنان سرازير است محافظت نمايد. اما افرادى كه نظام عقيدتى و فكرى آنان سست باشد تاب مقاومت نداشته و احساس ناامنى و عدم اطمينان مى نمايند و نهايتاً نيز گرفتار سيلاب ساير نظام هاى فكرى و مسلكى خواهند شد.
از ديگر عوارض رشد بى رويه نظام هاى اطلاعاتى ايجاد «خستگى اطلاعات» در افراد است. افراد در هر دقيقه از شبانه روز در برابر پيام ها و اطلاعات قرار مى گيرند و اين باران اطلاعاتى نهايتاً منجر به خسته شدن فرد و از دست دادن تحمل وى مى شود. برخلاف گذشته كه به دليل محدود بودن فناورى هاى اطلاعاتى فقط اطلاعات مهم امكان بروز و انتشار مى يافتند، اينك تمام اطلاعات حتى اطلاعات پيش پاافتاده و محدود به يك منطقه يا گروه نيز امكان بروز و نشر يافته اند اين مسئله باعث مى شود كه فرد در برابر پيام هاى مهم و غيرمهم به طور يكسان قرار گرفته و امكان تشخيص اهميت و ضرورت اطلاعات را از دست بدهد. نتيجه آنكه فرد از اطلاعات ارائه شده اشباع شده و خسته مى شود. به نظر مى رسد در حال حاضر مى بايست به فكر محدود كردن اطلاعات بود تا بدين وسيله از ارائه اطلاعات غيرضرور و كم اهميت كاسته شود.
در اين ارتباط مفهوم ديگرى كه در عرصه اطلاعات مطرح است موضوع «اضطراب اطلاعاتى» است. اضطراب اطلاعاتى احساسى است كه بر اثر ناتوانى در يافتن اطلاعات مورد نياز، عدم توانايى تشخيص اطلاعات صحيح، عدم فهم اطلاعات موجود و يا عدم توانايى راه به دست آوردن اطلاعات مورد نياز فرد در وى به وجود مى آيد. اين مسئله موجب بروز اضطراب اطلاعاتى در فرد مى شود. در اين خصوص مديريت صحيح افراد در مواجهه با اطلاعات بدون گرفتار شدن در آن و دريافت اطلاعات ضرورى، لازم و مفيد ولو اندك مى تواند به كاهش اضطراب ناشى از سيل اطلاعاتى كمك نمايد.
از ديگر موارد مطرح در دنياى اطلاعات وجود اشتباهات، تناقضات و اطلاعات بيهوده است. حجم عظيم اطلاعاتى كه توسط فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى در حال توليد و انتشار است در درون خود اطلاعات نادرست، متناقض و در بسيارى موارد بيهوده و كهنه را به همراه دارد. به عنوان مثال به هنگام كار با موتورهاى جست وجوگر اينترنتى در باب موضوعى خاص، با حجم بالايى از اطلاعاتى برخورد مى نماييم كه كمترين ربط به موضوع مورد جست وجوى ما دارد و يا به هنگام بازكردن پست الكترونيكى خود شاهد تعداد بسيارى از اى ميل هاى ناخواسته و بيهوده هستيم. همچنين در بسيارى موارد اطلاعاتى وجود دارد كه زمان آنها منقضى شده و از اعتبار ساقط شده اند. مسلماً اطلاعاتى مفيد است كه در زمان خودش عرضه شود در غير اين صورت با گذشت زمان و كهنه شدن اطلاعات، ارزش خود را از دست داده و حتى ممكن است گمراه كننده نيز باشد. در اين خصوص موارد ديگرى نيز قابل طرح است از جمله اينكه بعضاً نسخه هاى متناقض و متفاوتى در خصوص يك متن مشاهده مى گردد. اينها همه از جمله مشكلات موجود در اطلاعات عرضه شده در فناورى هاى ارتباطى و اطلاعاتى است.
عصر اطلاعات ابعاد ديگرى نيز دارد. يك بعد ديگر آن با عرصه سياست مرتبط است. فعاليت هاى صورت گرفته در عرصه فناورى هاى اطلاعاتى از قبيل توليد، ذخيره سازى و پردازش اطلاعات مستلزم سرمايه گذارى سنگينى است كه اين امر به نوبه خود به تمركز شديد امكانات در تعداد معدودى از كشورهاى دارنده اين فناورى ها مى شود. در نتيجه توليد و توزيع اطلاعات در اختيار چند كشور مسلط متمركز شده و آنها جريان اطلاعات را در سطح دنيا كنترل مى كنند. كشورهاى مسلط در اين زمينه، همراه با توزيع اطلاعات به طور ضمنى ارزش ها و ايدئولوژى هاى خود را نيز به ساير كشورها عرضه مى كنند. تداوم اين روند منجر به نوعى وابستگى كشورها به كشورهاى مسلط در حوزه فناورى هاى اطلاعات هم از نظر فناورى و هم از نظر مسلكى و ايدئولوژيكى خواهد شد. چرا كه به مرور زمان ايدئولوژى كشورهاى مسلط در امر اطلاعات در كشورهاى وابسته به اين فناورى ها رسوخ كرده و زمينه هاى وابستگى ايدئولوژيكى آنان را نيز فراهم مى آورد.
موارد ذكر شده در اين مقاله تنها بخشى از ابعاد جريان اطلاعات در عصر حاضر را نشان مى دهد، در حالى كه بسيارى از زوايا، ابعاد و تاثيرات آن هنوز ناشناخته باقى مانده و نيازمند تحقيق و بررسى بيشتر محققان و انديشمندان است.
*http://sheshmim.com/Articles/ArticleViewer.aspx?articleId=670