براي خبرنگاران

مي گويند چشم بينا و گوش شنواي جامعه هستند. همان هايي که کارشان جزء مشاغل سخت و زيان آور محسوب مي شود ولي درآمد و دريافتي هايشان خير! همه جا هستند و از همه چيز و همه کس سخن مي گويند اما کمتر اتفاق مي افتد که کسي از آن ها سخن بگويد يا براي رفع مشکلات شان پيشقدم شود. از حقوق همه بايد دفاع کنند و دردهاي ديگران را فرياد بزنند اما براي کاستي هاي خود فقط  خويشتن داري نمايند.


گاهي بر سر وظيفه و رسالت همچون شهداي رسانه در جنگ تحميلي جان شيرن شان را به مردم هديه داده اند و گاهي از آرامش و آبرويشان گذشته اند تا مردم بيشتر و بيشتر بدانند. که همانا نجات جامعه در دانستن هر چه بيشتر همگان است. اين قشر مؤثر و مهم  جامعه جهاني که امروزه و با توجه به گستردگي بي نهايت و توسعه روز افزون ارتباطات و فناوري هاي رسانه اي کارشان بسيار مهم تر و سخت تر از قبل هم شده است همان خبرنگاران هستند که نمايندگان خرد عمومي اند و همه ي اقشار جامعه کمابيش از خدمات و زحمات آن ها مستقيم يا غيرمستقيم بهره مند مي شوند. در سرما و گرما، دور و نزديک، امنيت و ناامني، غم و شادي مي بايست صادقانه و شفاف هيجانات و احساسات خود را کنترل نمايند و کاملاً به صورت حرفه اي و بدون غرض و سوگيري واقعيت هايي را که مي بينند به سمع و نظر همگان رسانده و رسالت خويش که همانا آگاهي بخشي عمومي و ارتقاي سطح دانش و اطلاع مردم است را به نحو احسن و شايسته به انجام رسانند. رسالت خطيري که گاه مي تواند مانع بروز يک اتفاق بد شود و گاه سبب ظهور يک جريان مثبت و مطلوب. هر چند سخن از سوژه، خبر و خبرنگاري و بهره مندي از جريان هاي رسانه اي روزانه و دمادم شده است اما صحبت از خبرنگاران و حمايت از آن ها تنها يک روز سال در مرداد ماه است آن هم بيشتر به صورت تشريفاتي و نمايشي در قالب يک يا چند جلسه، همايش و نشست مي باشد که از نظر مادي کم پيمانه و نه چندان باشکوه بوده و تنها روزي است که در آن سوژه پردازان خود سوژه مي شوند. امري که ديگر براي ما روزنامه نگاران و خبرنگاران طبيعي شده و اگر غير از اين اتفاقي بيفتد عجيب و غريب است و موجبات حيرت مان را فراهم مي سازد. البته هر آن چه از کاستي ها، محدوديت ها و کم لطفي ها اتفاق افتد در انگيزه و تلاش خبرنگاران و روزنامه نگاران خللي ايجاد نمي کند چرا که مهم ترين عامل شورآفريني در کار رسانه و خبر عشق است که بر اساس آن خبرنگار مي تواند در جاي خود همه سختي ها و کاستي ها را نديد گرفته و تنها به هدف مقدسي متوجه باشد که به خاطر آن برانگيخته شده است. چرا که وقتي خبرنگاري قلم به دست مي گيرد و براي مخاطب و يا رسانه ي خود مي نويسد به خوبي مي داند که رسالت قلم سنگين است خصوصاً آن جا که به ياد آوَرَد خداوند به قلم و هر آن چه مي نويسد در قرآن کريم سوگند ياد مي کند. خبرنگاران مجبورند همواره چالاک و پرتلاش باشند و براي تحليل مسائل در حوزه هاي مختلف بيشتر از سطح متوسط جامعه آگاهي داشته باشند امري که بسيار انرژي بر و طاقت فرساست زيرا آن ها را مجبور مي کند همواره مثل ورزشکاري که آماده ي مسابقه است به اصطلاح روي فرم و آماده باشند. در حال حاضر و با توجه به مسائلي که در کشور وجود دارد به نظر مي رسد در چهار مورد زير بايد  نقش آفريني خبرنگاران بسيار پررنگ تر و بيشتر باشد:
نشاط و اميدآفريني: واقعيت اين است که مشکلات اقتصادي کشور بسيار فراوان است که اين امر سبب ايجاد تبعات گسترده ي اجتماعي از قبيل؛ توسعه  فقر، اعتياد، طلاق، تعويق ازدواج و مواردي از اين دست شده است. همه اين موارد شادي و نشاط عمومي و همچنين اميد را در جامعه بسيار کمرنگ کرده است. از طرف ديگر فرهنگ رسانه اي کشور بيشتر از آن که به نقاط مثبت بپردازد دنبال خبرسازي از سوژه هاي منفي است. از اين رو به نظر مي رسد بايد خبرنگاران نسبت به اين امر کمي بيشتر دقت و توجه داشته باشند.
پيشگيري: خبرنگاران در پيشگيري از يک سري اتفاقات نامطلوب در جامعه با آگاهي بخشي بيشتر به مردم و مسئولان مي توانند نقش پررنگ تري ايفا نمايند. به بيان ديگر به جاي آن که بعد از وقوع يک پيامد منفي تمام ابعاد آن را پوشش دهند مي بايست مانع بروز آن شوند. به عنوان مثال اتفاقاتي مثل مؤسسات مالي غير مجاز که آسيب هاي فراواني را به عده زيادي از مردم وارد ساخت مي توانست توسط خبرنگاران بيشتر براي مردم توجيه گردد.  يا مسئله اي مثل حادثه پلاسکو اگر قبل از اتفاق به وسيله رسانه ها شناسايي مي گرديد مي توانست مانع بروز آن شود. امري که در برخي موارد مشابه صورت پذيرفته است.
پرهيز حداکثري از اختلاف ها، حاشيه ها و هيجانات کاذب: هر چند اختلاف ها، حاشيه ها و هيجانات کاذب پيرامون سوژه ها معمولاً براي مخاطبان جذاب تر است ولي معمولاً اين نوع خبرنگاري که آرام آرام در کشور ما پررنگ شده است نه تنها دردي از جامعه را درمان نمي کند بلکه سبب غليان بيشتر احساسات و به حاشيه رفتن منطق مي نمايد. روح خبرنگاري با هوچي گري و هيجان زدگي به معناي نامطلوب آن منافات دارد پس بهتر است از آن شديداً اجتناب گردد.
پرده پوشي و رازداري: هر چند ماهيت خبرنگاري اقتضا مي کند تا جايي که امکان دارد آگاهي هاي عمومي را افزايش دهد ولي اين امر به معناي پرده دري، هتاکي و افشاي گناه و يا اشتباه ديگران نيست مگر در مواردي که سبب درمان دردي از جامعه يا جلوگيري از تضييع حقوق مردم، انتشار بزه و يا گناهي گردد. امري که با توسعه ابزار رسانه اي اين امر در بسياري از موارد رعايت نمي گردد.

علاوه بر آنچه گفته شد نکته مهمي در جريان خبري و خبرنگاري کشور مي بايست مورد توجه قرار گيرد و آن پرهيزحداکثري از خبرنگاري به شيوه رسانه هاي غربي و صهيونيستي است که همانند بنگاه هاي اقتصادي به خريد و فروش و تحليل اخبار پرداخته و خود ابزاري در دست اربابان قدرت و ثروت هستند. ما پيرو مکتبي هستيم که در آن براي قلم قداست قائل بوده و آبروي افراد و منافع مردم و بيت المال را با هيچ چيزي معامله و معاوضه نمي کند همان باوري که اکثريت قريب به اتفاق خبرنگاران کشور ما متعهدانه و خالصانه به آن وفادار بوده و در مسير آن اهتمام جدي مي ورزند.

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 16 مرداد 1396 شماره 9002

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=265663

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *