حجاب و عفاف از منظر امام هشتم علیه السلام

 

اشاره: نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسور می سازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است، مبانی و ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد. همچنین در این راستا نگاه معصومین علیهم السلام بهترین راهنما و الگوست. امامان پاک ما در میان مردم و با مردم می‏زیستند، و عملاً به مردم درس زندگی و پاکی و فضیلت می‏آموختند، آنان الگو و سرمشق دیگران بودند، و با آنکه مقام رفیع امامت آنان را از مردم ممتاز می‏ساخت، و برگزیده‏ی خدا و حجت او در زمین بودند در عین حال در جامعه حریمی نمی‏گرفتند، و خود را از مردم جدا نمی‏کردند، و به روش جباران انحصار و اختصاصی برای خود قائل نمی‏شدند، و هرگز مردم را به بردگی و پستی نمی‏کشاندند و تحقیر نمی‏کردند. بر این اساس در این مجال با عنایت به نگاه امام هشتم علیه السلام به مقوله حجاب و عفاف مطالب مختصری ارائه می گردد.

سخن اول: مفهوم حجاب و عفاف
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بـشرى و بـویژه جوامع اسلامى مطرح اسـت. همواره این دو واژه در کنار هم بـه کار بـرده مى شوند و در نگاه اول بـه نظر مي آید هر دو بـه یک معنا بـاشند, اما با جستجو در متون دینى و فرهنگ نامه ها بـه نکته قابـل توجهى مى رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در بـرخى کتـب لغت حجاب را این گونه تـعریف کرده اند: الحجاب: المنع من الـوصـول; حـجـاب یعـنى آنچـه مانع رسـیدن مى شـود.
بـا تـوجه بـه معانى ذکرشده درمى یابـیم حجاب امرى ظاهرى و در ارتبـاط بـا جسم است. اگر چه این پـوشش بـرخاسته از اعتقادات و باورهاى درونى افراد است, ولى ظهور در نشئه مادى و طبیعى دارد; یعنى پوشش ظاهرى افراد و بـویژه زنان را حجاب مى گویند.که مانع از نگاه نامحرم به آنان مى شود.گاه«عفت» به معناى قناعت آمده و مسایل مالى مورد نظر است, نظیر; و آن کس که توانگر است, باید(از گرفتـن اجرت و سرپـرستـى)خوددارى کند و آنکه تهیدست است, مطابق عرف بخورد. برخى از لغت شناسان عفت را بـه معناى “ترک شهوات و پاکى خوى و جسم” آورده اند.از مجموع معانى ذکرشده براى حجاب و عفاف مى تـوان نتـیجه گرفت که عفاف نوعى حجـاب درونى است که انسان را از گناه بـازمى دارد.
عفاف، خویشتن داری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممكن نیست. عفت نمی تواند یك امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می گیرد و یكی از نشانه های عفاف پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجستة «عفاف» می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.( مطهری٬ 1362)

سخن دوم: حجاب اسلامي
اسلام آخرین آیین الهى و بالطبع کامل‏ترین دین است و براى همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهى» معرفى نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبى به جامعه بشرى ارزانى داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریط هایى که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزى متناسب با غرایز انسانى را در نظر گرفته است.در حجاب اسلامى، سهل‏انگارى‏هاى مضروسختگیرى‏هاى بى‏مورد، وجود ندارد. دستور به رعایت حجاب هم در قرآن کریم مطرح شده و هم در احادیث و روایات اسلامی. پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع)علاوه بر تأکیداتى که بر رعایت حجاب داشته‏اند، با ارائه دستورالعمل‏هایى، جامعه اسلامى را به‏سوى تهذیب و پاکى، رهنمون گشته‏اند.

سخن سوم: هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیله‌ی تزکیه‌ی نفس و تقوا به دست می‎آید:
“هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطه‌ی جهالت و گمراهی بودند)”
از قرآن کریم استفاده می‎شود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دست‌یابی به تزکیه‌ی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی هم‎چون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشم‎ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.

سخن چهارم: مبانی و مصاديق‌ حجاب‌

احكام‌ اسلام‌ بر اساس‌ جلب‌ مصالح‌ و دفع‌مفاسد مبتنی‌ بر فطرت‌ پاك‌ انسان‌ و عدم‌ ضرراست‌. خالق‌ انسان‌ بهتر از هر نهاد یا منبعی‌ می‌داندكه‌ نیاز فطری‌ انسان‌ چیست‌. زیرا بدون‌ تردید اگرپروردگار را تنها علت‌ اصلی‌ پیدایش‌ عالم‌ هستی‌بدانیم‌، به‌ طور قطع‌ علم‌ و عدالت‌ آن‌ ذات‌بی‌همتا اقتضا دارد كه‌ منبع‌ اصلی‌ قانون گذاری‌ نیزبرای‌ رفتار و گفتار شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ باشد. خداوند تنها برای‌ دین‌ شرافت‌ و كرامت‌ قائل‌است‌ و بر همین‌ اساس‌ پارساترین‌ افراد را باكرامت‌ترین‌ می‌داند و حجاب‌ در تعریف‌ خالق‌انسان‌یكی‌ ازنمادهای‌ پارسایی‌ است‌. زن‌ مسلمان‌واقعی‌، پارسا و با كرامت‌ است‌ وخداوند راضی‌نیست‌ زیبایی‌ و محاسن‌ چنین‌ زنی‌ در منظر و دیدافراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی‌ موارد مورداستمتاع‌ و شهوترانی‌ آنان‌ واقع‌ شود. حرمت‌ زن‌مسلمان‌ به‌ اعتبار اسلام‌ و پارسایی‌ اقتضا دارد كه‌زن‌ مسلمان‌ برخلاف‌ زن‌ كافر، محاسن‌ و زیباییهای‌خود را از نامحرمان‌ بپوشاند و مجاز باشد تنها برای‌محارم‌ تا حدودی‌ و برای‌ شوهرش‌ هیچ‌ گونه‌حجابی‌ نداشته‌ باشد.
حجاب چشم : “قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.”  “قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31)ای رسول به زنان مؤمن بگو تاچشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند.”
حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری : نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ی پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه ‎رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله‌ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.

سخن پنجم: منافع حجاب
پوشش یا حجاب، به صورتى كه زیبائی ها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانى مردم هرزه و بى تربیت، و آلودگان به شهوت حیوانى، و حالات شیطانى حفظ كند دستورى قرآنى، و قانونى الهى، و تكلیفى انسانى، و برنامه اى اخلاقى است.حجاب و پوشش اسلامى كه بهترین نوع آن چادر است، چادرى كه یادگار منبع عصمت و عفتى چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعى در راه دانش طلبى و رشد و كمال زن ایجاد نمى كند، بلكه او را از بسیارى از خطرات، و دامهائى كه حیوان صفتان در راه زیبارویان، و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ مى كند، و پاكدامنى و سلامت و عفت و حیاى او را براى شوهرش یا اگر ازدواج نكرده، براى مرد آینده اش محفوظ مى گذارد.

سخن ششم: حجاب و عفاف از منظر امام رضا(ع)
بی گمان یکی از مسئولیت ها و وظایف مؤمنان، زنده نگه داشت امر دین است. امر دین به معنای مجموعه ای از آموزه های اجتماعی دین است. اگر دین به معنا و مفهوم مجموعه ای از گزاره های معرفتی و دستوری برای شناخت موقعیت خود در هستی و کوتاه ترین و آسان ترین راه رسیدن به کمال مطلق، مجموعه ای که مرتبط با امور اجتماعی و هنجاری جامعه می باشد امر دین است در دین همواره سخن از دو وظیفه مختلف ولی در راستای یک دیگر است. بخشی که انسان را با خود و خدا و هستی آشنا می سازد و برانسان است که با شناخت خود و خدا و هستی اعمال و رفتاری را انجام دهد که وی را به کمال برساند و تزکیه نفس و تکامل شخصیتی بیابد و بخشی دیگر که به عنوان اقامه دین از آن تعبیر می شود.فلسفه پوشش و حجاب اسلامی از مهم‏ترین موضوعاتی است که امروزه در جامعه اسلامی ما مطرح است و تشریح حکم اسلامی حجاب و پاسخ به شبهات آن برای تمام مبلغان دین ضروری است.
فلسفه حجاب از ديدگاه امام رضا عليه السلام
حضرت ثامن الحجج علیه السلام در مورد اينكه چرا نگاه مردان نامحرم به موي زنان متاهل و مجرد حرام است،‌ فرمود: اين نگاه زمينه ساز هيجاني است كه درفرد نسبت به فساد كشش ايجاد مي كند و زمينه ارتكاب عمل ناپسند را كه حرام است فراهم مي نمايد و همانند نگاه به موي زن نامحرم نظر به ساير قسمت هاي بدن زن كه نگاه به آن حرام است نيز حرام مي باشد . ولي مواردي را خداوند استثنا نموده است؛ چنانچه در قرآن مي فرمايد : « بر پيرزناني كه مردان ميل به ازدواج با آنها نمي يابند؛ ايرادي نيست اگر حجابي نداشته باشند؛ مشروط بر آنكه خود را نيارايند» ،‌مطابق اين آيه قرآن نگاه مردان به سوي چنين زناني اشكال ندارد.(بحار الانوار ، ج104،ص 36) نقل تاریخی این مطلب به شرح زیر است.
محمّد بن سنان می‏‏گوید: حضرت امام رضا(ع) در جواب سؤالات من، نامه‏ای برایم ارسال داشتند که در فرازی از آن فرموده بودند:
• «حُرِّمَ النَّظَرُ إِلَی شُعُورِ النِّسَاءِ الْمَحْجُوبَاتِ بِالْأزْوَاجِ وَ غَیْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِ لِمَا فِیهِ مِنْ تَهْیِیجِ الرِّجَالِ وَ مَا یَدْعُوا التَّهْیِیجُ اِلَی الْفَسَادِ وَ‌ الدُّخُولِ فِیمَا لَا یَحِلُّ وَ لَا یَحْمِلُ [یَجْمُلُ] وَ کَذَلِکَ مَا أشْبَهَ الشُّعُورَ إِلَّا الَّذِی قَالَ اللهُ تَعَالَی وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ أنْ یَضَعْنَ ثِیَابَهُنَّ غَیْرَ الْجِلْبَابِ وَ لَا بَأسَ بِالنَّظَرِ إِلَی شُعُورِ مِثْلِهِنَّ.» (علل الشرایع)
• «نگاه کردن به موهای زنان شوهردار وغیرشوهردار، حرام است؛ زیرا این نگاه، مرد را تهییج و تحریک می‌کند. و تهییج، شخص را به فساد و داخل شدن در حرام و اعمال ناپسندیده می‌کشاند و همچنین است حکم نگاه به غیر مو،‌ [که نگاه مرد به آنها حلال نیست،] مگر در موردی که حق‌تعالی [در قرآن، آن را استثنا کرده و] فرموده است: ‏(وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ‌ النِّسَاءِ اللَّاتِی لَا یَرْجُونَ نِکَاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُنَاحٌ)؛ «بر زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشسته، امید ازدواج ندارند باکی نیست که لباسهایشان را غیر از چادر بر زمین بگذارند و اشکالی ندارد که به موهای مثل این زنان نگاه شود.»
• الامام الرضا (ع): یُؤخَذُ الغُلامُ بالصّلاة وَ هو ابنُ سبع سنینَ و َلا تُغَطّی المراَةُ شَعرَها منهُ حتّی یَحتَلمَ.
• امام رضا (ع): آنگاه که پسر بچه به هفت سال رسید باید به نماز خواندن وادار شود ، اما تا وقتی که بالغ نشده است،بر زن واجب نیست که موی خود را از او بپوشاند.
عامل ترغیب زنان به حجاب و عفاف
روزی حسن بن جهم به محضر امام رضا(ع) مشرف شد. وی متوجه شد که حضرت، ظاهری آراسته دارد و خضاب (آنچه که موی سر و صورت یا پوست بدن را با آن رنگ کنند مثل حنا یا وسمه و یا سایر لوازم آرایشی که انسان ظاهرش را زیبا و گلگون کند.) هم کرده است. با تعجب پرسید: «خضاب کرده‌اید؟» امام فرمود:
• «نَعَمْ بِالْحِنَّاءِ وَ الْکَتَمِ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ فِی ذَلِکَ لَأَجْراً إِنَّهَا تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تُحِبُّ أَنْ تَرَى مِنْهَا یَعْنِی الْمَرْأَةَ فِی التَّهْیِئَةِ وَ لَقَدْ خَرَجْنَ نِسَاءٌ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (مکارم الأخلاق)
• بله، با حنا و برگ نیل خضاب کرده‌ام؛ مگر نمی‌دانی که این کار، سودی فراوان دارد؛ از جمله آنکه همسر تو دوست دارد در تو همان زیبایی و آراستگی را ببیند که تو دوست داری در او ببینی، و زنانی [در اقوام گذشته] از دایره عفت، بیرون رفتند و فاسد شدند. و چنین نشدند، مگر به دلیل کم‌توجهی شوهرانشان به آرایش خود.»
حضرت رضا (ع) در سخن دیگری در همین باره فرمود:
• «أَنَّ نِسَاءَ بَنِی إِسْرَائِیلَ خَرَجْنَ مِنَ الْعَفَافِ إِلَى الْفُجُورِ مَا أَخْرَجَهُنَّ إِلَّا قِلَّةُ تَهْیِئَةِ أَزْوَاجِهِنَّ؛ (مکارم الأخلاق)
• زنان یهود از عفت بیرون رفتند و فاسد شدند، و چنین نشدند مگر به دلیل کم‌توجهی شوهران به آرایش و نظافت خود.»
و نیز فرمود:
• «وَ قَالَ إِنَّهَا تَشْتَهِی مِنْکَ مِثْلَ الَّذِی تَشْتَهِی مِنْهَا؛ (مکارم الأخلاق)
• همسرت از تو همان را می‌خواهد که تو از او توقع داری.»
با توجه به سخن امام رضا (ع) معلوم می‌شود که هدف دین از ضروری دانستن حجاب، حذف زمینه‌های فساد است. همچنین باید مرد و زن مسلمان، مسائل جنسی خود را منحصر به کانون گرم خانواده قرار دهد؛‌ وگرنه جامعه از سلامت جنسی برخوردار نخواهد بود.

سخن پاياني
امام علی(ع) در وصیت خود به امام حسن(ع) فرمود:«با پوشش و حجابی که برای همسرانت قرار می‌دهی، چشم آنان را از هوس و حرام بازمی‌داری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از خروج بی‌حساب و بی‌رویه زنان جلوگیری کن، زیرا مفاسدی دارد؛ و اگر می‌توانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند…»
حجاب و پوشش برای بانوان به ویژه حجاب برتریعنی چادر توجه به حریم عفاف وحراست آن ازاصلي ترین سنگرزنان وازمهم ترین وعمیق ترین وسودمندترین قانون الزامی آفرینش برای آنها وجامعه است. بنابراین باید تمام ابزارهای فرهنگ ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوی ارزش های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعی فراگیر است، هدایت شوند و همه افراد به مهم ترین وجهی رهنمون گردند.زن مظهرظرافت وجمال آفرینش است. اصلاح جامعه درگرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس اوست.برهمین اساس و با استعانت از نگاه رضوی به مقوله حجاب باید این گون عنوان نمود که زن مربی بشر است ومی تواند با تربیت فرزند امتی را رهایی بخشد.حال جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضامی کندکه در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش های او حفظ شود و این است فلسفه پوشش که خدای حکیم برای ناموس خلقت واجب کرده است.فلسفه حجاب حفظ ارزش والای زن است وازهمین رواست که خداوندپوشش دینی رابراوواجب ونگاه به بدن و موی سر اوراحرام فرموده است.
• پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی
news.aqr.ir/Portal/home/?news/50392/134114/159375/حجاب و عفاف از ديدگاه امام هشتم(ع)(1)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *