کی روش می گوید: “چهارچوب قواعد فیفا برای حمایت از تیم هایی چون ایران، آمریکا، ساحل عاج و آسیا تدوین نشده اند. این قوانین از باشگاه های بزرگ و تیم های بزرگی که همه کارها به درستی انجام می شوند حمایت می کنند. در دنیا دو گروه تیم ملی وجود دارد؛ یک دسته آنهایی که بازیکنان شان همه تمرینات را در باشگاهها انجام می دهند و تیم ملی نتیجه کار باشگاه هاست. در دسته دیگر تیمهای ملیای هستند که تمام وظیفه ساختن تیم برعهده مربیان ملی قرار دارد. تیم ایران در دسته دوم قرار دارد که بازیکنان آن تمرینات سطح بالای خود را در تیم ملی انجام می دهند.”
اگر بخواهیم نگاه واقع بینانه و منصفانه ای داشته باشیم باید بگوییم که حرف هایش صحیح و از روی حساب است. لطفاً ناراحت نشوید! تعارف و رودربایستی را کنار بگذارید! در میان مربیان لیگ برتر شاید غیر از پرسپولیس بر روی نیمکت سایر تیم ها فردی که بتواند در سطح بین المللی حرف تازه ای برای گفتن داشته باشد دیده نمی شود. و مرد پرتغالی که تنها صعود به جام جهانی او را راضی نمی کند و به دنبال نتیجه ای فرای حذف از مرحلۀ گروهی است نیاز دارد ملی پوشان را در زمانی بیشتر از استانداردهای فیفا در اختیار بگیرد تا بتواند شخصیت و فرهنگ جدیدی که در ذهن دارد در رفتار حرفه ای و تاکتیکی بازیکنان پیاده نماید. این حرف حق است. اما این که چرا کی روش می خواهد آن را از طریق ایجاد جنجال و حاشیه به کرسی بنشاند یک دلیل روانی دارد. به نظر می رسد وقتی فدراسیون بسیاری از خواسته هایی که کی روش برای تیم ملی در نظر دارد از لحاظ بازی های تدارکاتی، لباس و زمین مناسب، اردوها و کمپ های ویژه، زمان در اختیار داشتن بازیکنان و … را نمی تواند تأمین کند وی دچار سرخوردگی می شود که این امر عصبانیتش را به دنبال دارد. اتفاق ویژه ای که در سال های تعامل فدراسیون با سرمربی تیم ملی رخ داده این است که فدراسیون بیشتر خرده فرمایشات و خواسته های شخصی کی روش را جامۀ عمل پوشانده و در عوض در برابر برنامه ریزی های او در برنامه های تیم ملی با تساهل برخورد می کند. سرمربی پرتغالی هم که تا به حال منافع شخصی اش همواره برقرار بوده است این گونه می خواهد با سیاست فرار به جلو خودش را از همه نسبت به تیم ملی متعصب تر نشان دهد که در صورت موفقیت و یا عدم موفقیت او برنده است. کی روش برای حرف های حقش جار و جنجال به پا می کند تا بتواند حرف های حق و خواسته های ناحقش را همزمان به کرسی بنشاند. کاش فدراسیون فوتبال….بیخیال! روی آن ها نمی توان حساب کرد.
منبع: رورنامه خبرورزشی مورخ چهارشنبه 11 اسفند 95 شماره 5691