حمایت از کالای ایرانی با انقلابِ کیفیت

حمایت از کالای ایرانی با انقلاب کیفیت
اصلاح الگوی مصرف تنها به اولویت بندی نیازها و صرفه جویی محدود نمی شود. استفاده از کالاهای تولید شده در داخل کشور نیز از دیگر مصادیق مهم اصلاح الگوی مصرف است. استفاده از اجناس خارجی موجب افزایش واردات و خروج مقادیر زیادی از ارز و به دنبال آن بیکاری جوانان کشور می شود و امکان سرمایه گذاری دولت را برای اقدامات زیرساختی محدود می کند. البته این مقوله تنها به مصرف کنندگان محدود نمی شود بلکه تولید کنندگان نیز باید در کنار صرفه جویی در مصرف انرژی از مواد مرغوب در فرآيند توليد استفاده نمایند. کالای تولید شده ملی باید آن قدر مرغوبیت داشته باشد که خریدار مجبور نشود در طی یک مدت کوتاه چندین بار آن کالا را تهیه کند زیرا در آن صورت اصلاح الگوی مصرف نه از سوی تولیدکننده رعایت شده است و نه از سوی خریدار. در اين صورت تولیدکننده با ریخت و پاش و ساخت کالای نامرغوب زمان و سرمایه را هدر می دهد و خریدار نیز مجبور می شود بخش اعظمی از درآمد خود را به تهیه چندین باره یک کالا اختصاص دهد و در آخر هم به جنس خارجی که فکر می کند مرغوبیت بیشتری دارد روی بیاورد. مهمترین گام در مسیر حمایت از کالای ایرانی انقلابِ کیفیت تولیدات داخلی است تا مردم با اعتماد به سوی خرید محصولات ساخت فرزندان وطن حرکت کنند.

راهکارهای حمایت از کالای ایرانی
برای حمایت از کالای ایرانی و اصلاح الگوی مصرف راهکارهای گوناگونی وجود دارد. در این بخش چند راهکار مهم ارائه مي گردد:
1- فرهنگ سازی از طریق تبلیغات: تبلیغ یکی از مهمترین عامل جهت دهی به افکار مردم است. تبلیغات می تواند جمع کثیری از مردم را به کالا و حتی عملی جذب کند و یا آنها را از آن دور نماید .تبلیغات از راههای گوناگون انجام میشود؛ تبلیغات محیطی از طریق بنرها و پوسترها،تبلیغ در صدا و سیما به صورت مستقیم نظیر کلیپ  های تبلیغاتی و غیر مستقیم مانند پوشش بازیگران و مجریان صداو سیما و حتی  بسته بندی محصولات از جمله انواع تبلیغ می باشند.اما نکته مهم اینجاست که تبلیغات باید مردم را به سوی تولید و مصرف کالای ملی و به کار گیری الگوی مصرف صحيح سوق دهد. واضح است که فعالین عرصه صداوسیما بخصوص بازیگران الگوی قابل توجهی برای مردم هستند. با کمی دقت می توان متوجه شد که به محض اینکه یک بازیگر نوع خاصی از پوشش یا کالایی خاص را استفاده می کند بازارها به سرعت پر از آن کالا می شوند و با استقبال خوبی نیز مواجه می گردند. بنابراین چه خوب است که بازیگران و مجریان صداوسیما با انتخاب کالا و پوشش ایرانی و پرهیز از ریخت و پاش در برنامه های تلویزیونی، مردم را به مصرف کالاهای داخلی و اصلاح الگوی مصرف سوق دهند.
2- آموزش: آموزش از یک سو به مصرف کنندگان و از سوی دیگر به تولیدکنندگان بر می گردد.آموزش مصرف کنندگان که همان فرهنگ سازی است.اما آموزش تولیدکنندگان به معنای آن است که با ارتقای سطح آموزش های فنی و حرفه ای در مدارس و ایجاد رشته های متنوع صنعتی و آسان سازی ورود دانشجویان به دانشگاه و تحصیل در این رشته ها مهارت آنها را افزایش دهیم. زمانی که تولیدکنندگان بتوانند به صورت علمی و تخصصی به تولید کالا بپردازند  تمامی راهکارهای افزایش سطح کیفی تولید را نیز فرا میگیرند.
3- تجهیز و احداث کارخانه ها و مراکز تولیدی: سرمایه گذاران لازم ست با بکار بردن سرمایه های خود برای ایجاد کارگاههای تولیدی و کارخانجات زمینه اشتغال را برای تولیدکنندگان داخلی فراهم کنند نه اینکه از این سرمایه  برای واردات کالا استفاده نمایند.در این حال نه تنها زمینه ورود جوانان متخصص و ماهر در عرصه تولید فراهم می شود بلکه واردات کالا نیز کاهش می یابد، کشور به خودکفایی می رسد و با افزایش سطح کیفی و کمی محصولات داخلی، الگوی مصرف مردم نیز تغییر می کند.
4- قوانین و مدیریت کشور: ایجاد قوانینی برای اصلاح الگوی مصرف نظیر هدفمندسازی یارانه ها و سهمیه بندی بنزین موجب تغییر بسیاری در الگوی مصرف خانوارهای ایرانی شد.سوخت و انرژی،آب و نان از جمله اقلامی بودند که متاسفانه بدون هیچ گونه ملاحظه ای با ریخت و پاش بسیاری مصرف می شدند،اما این قوانین به میزان قابل توجهی مانع افزایش آن گردید. اکنون نیز دولت لازم است با تمهید تدابیر ویژه و افزایش فرصت برای سرمایه گذاران داخلی زمینه حمایت از کالای ایرانی را فراهم آورد.
5- مارک پوشی؛ مانعی در مسیر حمایت از کالای داخلی: متاسفانه مارک پوشی معضلی است که هم اکنون شاهد آن هستیم.بخش اعظمی از این عادت نادرست نتیجه تهاجم فرهنگی است.جنگ نرم همین است.جنگ نرم الگوها را تغییر می دهد،افکار را تحت تاثیر قرار می دهد و در آخر با تغییر ارزش ها رفتار ها را دگرگون میسازد.اما تبلیغاتی که از سوی شبکه های خارجی در این راستا انجام می شود بی هدف و تنها برای فروش محصولات خود نیست.دشمن می خواهد با این تیر دو نشان را هدف قرار دهد؛ از سویی فرهنگ خود را به صورت کاملا نامحسوس به ما تحمیل کند و از سوی دیگر با ایجاد وابستگی در جوانان نسبت به محصولات خود از تولید ملی توسط ایرانیان و پیشرفت آنها جلوگیری کنند.مارک پوشی نه تنها موجب گوشه نشینی تولیدگران داخلی می شود بلکه الگوی بسیار ناصحیحی در مصرف است.

سخن پایانی
شاید بهترین و مهمترین چیزی که می توانیم برای نسل آینده به یادگار بگذاریم کار مناسب، مولد و ارزشمند باشد. این امر محقق نمی شود مگر این که زیر ساخت های تولید کالاهای داخلی بیش از پیش آماده و فراهم شود. ما در کشوری زندگی می کنیم که مردمانش در طول تاریخ از هنر و توانایی های بالایی در عرصه ی کار و تولید بهره مند بوده اند. پس باید با توسل به همین قابلیت ها و مهارت ها با رویکرد تولید مرغوب زمینه ای ایجاد کنیم که هم امروز خود از آن منتفع شویم و هم یک نام نیکو از تولید داخلی و عرصه های آن را برای آیندگان به جا گذاریم.

 

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 20 فروردین 1397 شماره 9188

http://www.resalat-news.com/newspaper/item/16913

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *