روز دانشجو نداریم

شاید در حال حاضر چیزی به اندازه ی علم و دانش در کشور ما مظلوم نیست. از هر جهت که فکر کنید ما به این امر مهم بی احترامی می کنیم و شأن و منزلت آن را پایین آورده ایم. باور بفرمایید قصد ندارم با گفتاری تلخ ذهن شما خواننده محترم را درگیر کنم فقط می خواهم با توجه به این که به عنوان یک فعال دانشگاهی که سال ها درگیر فرآیندهای تدریس از جنس آموزش و پژوهش هستم از مسائلی با شما درددل کنم که برای همه ی علاقمندان عرصه ی علم و دانش آزار دهنده است.


تصور بفرمایید یک خانه ی کلنگی قدیمی که حتی فضاهای رفت و آمد مناسبی هم ندارد چه رسد به استعداد یک کلاس آموزشی استاندارد تبدیل به یک مرکز آموزش عالی و یا یکی از مراکز خاص دانشگاه های رسمی کشور می شود و عده ی زیادی از جوانان بدون آن که آزمون خاصی را داده باشند یا شرایط علمی حداقلی و مواردی از قبیل شرط معدل را دارا باشند در رشته هایی دهان پرکن و پرطمطراق فوق دیپلم، لیسانس  -و خوشبختانه! اخیراً- فوق لیسانس و حتی دکتری دریافت می کنند و فردا با کلی ادعا وارد جامعه شده و به دنبال جایگاهی می گردند که در شأن و منزلت مدرک تحصیلی آن ها باشد ولی دریغ که در کشور کاری که درخور بسیاری از این عزیزان باشد وجود ندارد و این گونه حجم بیکاران باسواد رشد تصاعدی می یابد. امان از مدرک گرایی! امان از دانشگاه نماهایی که در آن موسسه به دنبال پول است، استاد در پی حق التدریس، دانشجو در جستجوی مدرک و در این میان علم و دانش قربانی می شود. آن قدر اوضاع دانش آموزی در دانشگاه ها خراب است که دیگر سخن گفتن از ضرورت مهارت اندوزی همچون رویایی دست نیافتنی است که نباید حتی به آن فکر کرد. البته قطعاً نمی خواهم فقط نیمه ی خالی لیوان را ببینم ولی باور بفرمایید مدت هاست که قسمت خالی آن از نیمه گذشته و کاستی های آن خیلی بیشتر شده است. هرچند کماکان اساتید بسیاری وجود دارند که عالمانه و متعهدانه عاشق تدریس هستند و به معنای واقعی همچون شمعی برای روشنایی بخشیدن به جامعه می سوزند و یا جوانان دانشجویی که معنای واقعی دانش اندوزی و مجاهدت علمی را دریافته و برای کشور دستاوردهای فراوانی به ارمغان می آورند و یا دانشگاه های معتبری که حاضر نیستند ارزش و قرب آگاهی و دانش را با هیچ چیز دیگر معاوضه کنند؛ ولی باید قبول کرد که شمار آن ها با سرعت رو به کاهش است.

به راستی نقش دانشجو در ارتقای منزلت اجتماعی کشور چیست؟ و یا این که دانشگاه ها چگونه می توانند زمینه ساز تعالی و ارتقای خرد و اندیشه در کشور باشند؟ سهم دانشجو و دانشگاه در برون گرایی و درون زایی به عنوان دو اصل مهم در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی چقدر است؟ و سوالات فراوان دیگری از این جنس وجود دارد که نظام آموزش عالی کشور پاسخ مناسبی برای آن ندارد. با این وجود هر ساله که روز دانشجو فرا می رسد به جای آن که به دنبال تبیین و تعریف مناسبی از جایگاه دانشجو در جامعه باشیم و یا اینکه مشکلات و چالش های اساسی پیش روی این قشر جوان(از قبیل؛ ازدواج، اشتغال و..) که آینده ی کشور را رقم خواهد زد را شناسایی و مرتفع سازیم به دنبال برگزاری میتینگ های مختلف سیاسی هستیم.

به بیان دیگر در اکثر موارد اتفاقاتی که در روز دانشجو در دانشگاه های کشور می افتد بیشتر از آن که منافع دانشجویان را رقم بزند منافع احزاب مختلف سیاسی را دنبال می کند و چه تلخ است که جوانان دانشجوی کشور که قاعدتاً باید جز فرهیختگان جامعه باشند به جای مطالبات صنفی و مهم خود در روز دانشجو در میان امواج سیاسی خود را رها می کنند. باید جایگاه دانشجو در مناسبات سیاسی و اجتماعی کشور بازتعریف گردد. اگر نگاهی دوباره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در دیدارهایی که با دانشجویان مختلف در سال های متمادی داشته اند بیاندازیم معنای واقعی دانشجو را در می یابیم. زمانی که رهبری از دانشگاه پویا و سالم صحبت می کند و یا این که روح دانشجویی را مخالف سرسپردگی به جریان ها و احزاب سیاسی می داند و همچنین از دانشجویان کشور به عنوان عناصر برگزیده و فرهیخته یاد کرده و از آن ها نشاط، امید، شادابی، تولید علم، جنبش نرم افزاری، برگزاری مناظرات علمی و کرسی های آزاد اندیشی، گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و مواردی از این دست را مطالبه می نمایند دیگر تکلیف بر همگان مشخص گردیده است.

روز دانشجو هنگامه ی تقویت روح دانش افزایی، تشویق مهارت آموزی والقای جریان سازی های نوین مبتنی بر آموزه های اسلامی و ایرانی توسط دانشجویان است. از دل دانشگاه بی روح که در مسائل سیاسی، اجتماعی، علمی و اقتصادی کشور بی تفاوت است بالندگی و تعالی کشور بیرون نمی آید. دانشگاه و دانشجو می بایست در جامعه حرفی برای گفتن داشته باشد و به جای آن که در جریان مسائل سیاسی و اجتماعی کشور قرار گیرد خود در این فرآیندها جریان سازی نموده و کشور را به سمت توسعه سوق دهد. که بی شک لازمه ی این امر علاوه بر استقلال دانشگاه ها از جریان های منتسب به قدرت های سیاسی و اقتصادی مقوله ی شور و اشتیاق عمومی در فرآیندهای تولید علم است. نمی توان هر سال در روز دانشجو نشست های سیاسی مختلف را برگزار کرد ولی به مبانی علمی و نظری برای اداره فرآیندهای سیاسی جامعه در دانشگاه ها بی تفاوت بود. به رغم مسائل و مشکلاتی که در صدر این نوشتار بدان اشاره شد که گریبان نظام آموزش عالی کشور را گرفته است کماکان اعتقاد داریم راه پیشرفت و توسعه ی کشور از مسیر دانشجویی و مهارت اندوزی می گذرد. اگر کسی قرار است زمام امور کشور را در آینده به دست گیرد و آن را به جایگاهی که استحقاقش را دارد برساند جز دانشجویان جوان و مستعد این سرزمین کسی نخواهد بود. که تحقق این امر یعنی به وقوع پیوستن مهمترین بستر اقتصاد مقاومتی که همانا اعتماد و بهره گیری از توان و اندیشه نیروهای جوان و خردمند داخلی است. هر ساله که روز دانشجو را برگزار می کنیم جز ایجاد هیجاناتی کاذب در فضای دانشگاه ها که بعضاً ممکن است فضاهای علمی ما را به التهاب کشانده و بین گروه های دانشجویی اختلاف انگیزی هم نماید اتفاق خاصی نمی افتد. امیدواریم با اصلاح این نگرش از سال آینده روز دانشجو مجالی برای تبیین خرد، اندیشه، شادابی، نقش آفرینی در جریان های سیاسی و اجتماعی و از همه مهمتر ترویج علم، دانش و مهارت در دانشگاه و به تبع آن جامعه باشد. که به راستی جوانِ دانشجویِ عالم بزرگترین سرمایه ی کشور است که « هر جا رود قدر بیند و در صدر نشیند.»

منبع:   پایگاه خبری تحلیلی الف 

کد مطلب: 421979

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۹

 

http://alef.ir/vdcjavexhuqe8hz.fsfu.html?421979

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *