می تواند جامعه را به ورطه ی نابودی و هلاکت کشانده و آینده ای نامعلوم برای آن رقم بزند. کشور ما به دلیل موقعیّت خاص جغرافیایی و هرم سنّی جمعیّت در شرایط آسیبپذیری قرار دارد. مهمتر آن که، پیامدها و آسیبهای سوء مصرف موادّ مخدّر به قدری گسترده هستند که نه تنها زندگی فرد و آیندهی او را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه سلامت و موفّقیّت نسلهای آینده و امنیّت کشور را با تهدید جدّی مواجه میسازند. با توجّه به پیامدهای روانی، اجتماعی، جسمی و بهداشتی مصرف مواد توجّه جدّی به این مسأله و تلاش برای پیشگیری از بروز آن در بین نوجوانان و جوانان بسیار ضروری است. در همین راستا یکی از مسائل مهم پیرامون مواد مخدر که چندین سال است حاشیهساز شده و نگرانیهای زیادی را موجب گردیده، بالارفتن آمار شیوع مصرف آن در بین دانشآموزان است. شاید چند سال قبل که گروهی از جامعه شناسان و یا مسئولان مبارزه با مواد مخدر سخن از بروز پدیده ی شوم اعتیاد در بین دانش آموزان می کردند عده ای از دست اندرکاران آموزش و پرورش با شدت و حدت در برابر این مسأله واکنش نشان داده و بعضاً آن را تکذیب می کردند اما امروز دیگر شرایط کاملاً متفاوت شده و نشانه هایی وجود دارد که دیگر انکار این واقعیت اثری جز ممانعت برای پیشگیری از پیشروی آمار گرفتار شدگان در پی نخواهد داشت. از طرف دیگر با توجه به این که بالغ بر هفتاد درصد نوجوانان 10 تا 19 ساله کشور در حال تحصیل هستند و مدرسه محیطی است که آنها پس از محیط خانواده بیشترین وقت خود را در آنجا سپری میکنند و تأثیر زیادی از آن محیط میپذیرند، بررسی میزان مصرف دخانیات بهطور کلی و اعتیاد بهطور خاص در میان دانشآموزان اهمیت زیادی دارد.
دانش آموزان معتاد اکثراً فرزندان بی گناه این مملکت هستند که ناخواسته و در سنی که از قدرت و قوت تشخیص مناسب و کافی برخوردار نیستند تاوان ندانم کاری و جهالت بزرگ ترهای خود را پس می دهند. معتادان دانش آموز هر چند اکثراً نامرئی بوده و به رسمیت شناخته نمی شوند ولی واقعیت این است که آن ها وجود دارند، نفس می کشند ولی رنگ دنیایی که آن ها می بینند مانند نوجوانان هم سن و سالشان سبز، سرخ و ارغوانی و شادمانه نیست، دنیای آن ها به سیاهی خماری، خاکستری نشئگی و غمگینی پاییز است. با این که سن آن ها هنوز به هجده سال نرسیده است در پستوهای تنهایی رنج خماری می کشند و ترس رسوایی دارند. در حالی که بیشتر دانش آموزان در زنگ درس و زنگ ورزش خود را در جریان سالم آموزش و پرورش شناور می کنند، اگر گوش شنوایی باشد صدای زنگ بنگ دانش آموزان گرفتار مواد مخدر در گوش خانواده ها و مسئولین مربوطه پیچیده است تا شاید قبل از آن که خیلی دیر بشود بتوانند زندگی آن ها را نجات دهند.
اكنون بيش از چند دهه است كه آسيبهاي ناشي از سوءمصرف مواد مخدر مورد توجه جامعه شناسان، متخصصان بهداشتي، والدين، رهبران جامعه و مجريان قانون قرار گرفته است در طول اين مدت تلاش زيادي صورت گرفته تا علل گرايش به مصرف سوء مواد و نيز رويكردهاي درماني مؤثر شناسايي شوند و در هر حوزه پيشرفت كمي حاصل شده است. بر اساس آمارهای منتشر شده ی رسمی بالغ بر شصت درصد افرادی که گرفتار مصرف مواد مخدر شده اند شروع مصرفشان در دوره دانش آموزی بوده است. در این دوران فرد تمایل به تجربه موارد جدید دارد که اگر آموزشهای لازم و فضای کافی به او داده نشود بیشک استعمال مواد مخدر و سیگار را تجربه خواهد کرد. اعتیاد دانش آموزان به دلایل مختلفی از جمله؛ ضعف آگاهی نوجوانان، فقدان امکانات ورزشی و تفریحی مناسب، فراوانی و در دسترس بودن مواد مخدر در محیط های عمومی همچون پارک ها، فقدان آموزش های مناسب و… اتفاق می افتد. البته متأسفانه انکار این واقعیت از سوی مسئولان ذیربط نیز سبب شده است روند رو به رشد این پدیده متوقف نگردد. امروزه ضریب گرایش به اعتیاد میان نوجوانان دبیرستانی بیش از سایر گروههای سنی است این كاهش سن، تبعات زیادی را به دنبال دارد كه میتوان به سرقت، قتل، درگیری، روابط نامشروع برای تأمین هزینه خرید موادمخدر اشاره كرد. به عبارت دیگر در نتیجه این موارد در جامعه شاهد نابسامانی در حوزه اقتدار و هویت اجتماعی هستیم.
در گرایش نوجوانان و جوانان به سمت مصرف موادمخدر، علل و عوامل گوناگونی نقش دارند که شامل علل شخصیتی روانی، علل اجتماعی، علل خانوادگی و… است. در مورد علل شخصیتی روانی میتوان به؛ محرومیتها و ناکامیها، عقدههای سرکوبشده فرد، هیجان در نوجوانی، کنجکاوی و… اشاره کرد. از علل فردی و اجتماعی میتوان مواردی از قبیل؛ دوستان ناسالم، نداشتن مقبولیت اجتماعی، در دسترس بودن مواد، محله ناسالم و وجود خردهفروشان را نام برد. همچنین از عوامل خانوادگی نیز که زمینهساز اعتیاد فرزندان است، میتوان به اعتیاد یکی از اعضای خانواده، سکونت در محله یا منطقهای که به مواد مخدر آلوده است، پایین بودن اعتقادات مذهبی، طلاق والدین، مصرف تفننی در خانوادههایی که با هم در رفت و آمد هستند، اشاره کرد. البته باید به این نکته توجه داشت که در ارتباط با دانش آموزان ما بیشتر از شیوع مصرف مواد صحبت میکنیم و نه شیوع اعتیاد به این معنی که شیوع مصرف مواد هم معتادان را شامل میشود و هم کسانی که تفننی مواد مصرف میکنند.
اکنون اثبات گردیده که درمان اعتیاد مشكل، گران و زمان بر است به علاوه حتي با مؤثرترين درمانها نيز احتمال بازگشت آن بسيار زياد است. در چنين شرايطي اهميت شناسايي علل گرايش به مواد مخدر و پيشگيري از آن در اين است كه به طور منطقي جايگزين درمان ميشود. درچنين شرايطي وظيفه و رسالت سنگيني بر عهده اوليا و مربيان کشور قرار می گیرد. لذا ضرورت دارد پدران، مادران و مربيان متعهد جامعه نسبت به تهاجم فرهنگي دشمنان كه هر روز با ابزار و شيوههاي پیشرفته و نوینی به ميدان ميآيند بيش از پيش حساسيت نشان دهند. شناخت آفات رشد شخصيت مطلوب كودكان و نوجوانان و بررسي عواملي كه موجب بيتفاوتي آنان نسبت به مسائل مذهبي می گردد از بزرگترين رسالتهاي اوليا و مربيان جامعه می باشد. پديده بيتفاوتي در نزد نوجوانان و جوانان نشانه هشداردهندهاي است از انواع آسيبپذيريهاي اخلاقي و اجتماعي و يكي از اهداف شوم باندهاي بزرگ و مافیایی مواد مخدر ايجاد احساس بيتفاوتي در نسل جوان و نوجوان نسبت به ارزشهاي مذهبي، مسائل سياسي و اجتماعي حاكم بر جامعه می باشد.
منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 26 مهر 1395 شماره 8780
www.resalat-news.com/Fa/?code=241937