چند روز قبل به همراه یکی از دوستان روزنامه می خواندیم که خبری در ارتباط با استانی شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی نظر ما را به خود جلب کرد. خبر را که خواندیم نمی دانم چه حسی به وی دست داد که بلافاصله گفت: شاید اگر انسان در دوران کودکی از مزایا، امکانات و موقعیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نمایندگی مجلس با خبر بود وقتی مخاطبِ سوال معروف ” درآینده دوست داری چکاره شوی” قرار می گرفت بدون درنگ پاسخ می داد؛ نماینده ی مجلس.راستش به خوبی متوجه نشدم که آن خبر چه ربطی به تحلیل و جمله ی ذکر شده توسط وی داشت اما در این میان یک نکته نظرم را به خود جلب کرد و آن اینکه همواره در پایان هر دوره ی نمایندگی مجلس طرح های ضربتی متعددی در ارتباط با چگونگی برگزاری انتخابات و سایر مسائل مربوط به آن مطرح می شود که بلافاصله بعد از تشکیل مجلس جدید تب آن به شدت فروکش می نماید تا چهار سال بعد!
اگر بخواهیم بدون هیچ گونه قضاوتی در ارتباط با مثبت و یا منفی بودن طرح های ارائه شده صحبت کنیم باید به این نکته اشاره نماییم که این مسأله ناخودآگاه ذهن انسان را به این امر معطوف می کند که شاید برخی در انتهای دوره ی نمایندگی کماکان دوست دارند نماینده بمانند! البته منظور فقط اتفاقات این روزهای مجلس نهم نیست. بلکه این واقعیت در ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی دیده شده است.
بدون شک در دوره های گوناگونی که از عمر مجلس شورای اسلامی می گذرد افراد پرشماری به کرسی نمایندگی مجلس تکیه زده اند که با احساس مسئولیت جدی و تعهد و تخصص بالا قصد خدمت به جامعه ی اسلامی و کشور عزیزمان را داشته اند. گروهی که بعضاً رنج سفرهای مکرر و دوری از خانواده را تنها با هدف تعالی ایران اسلامی تحمل نموده تا شاید بتوانند خدمتی در حد و اندازه استعداد و توانشان به کشور و حوزه ی انتخابی شان داشته باشند. شناسایی این افراد هم کار سختی نیست.
تنها کافیست به میان مردم برویم و با آن ها در مورد نمایندگان منتخبشان در ادوار مختلف مجلس صحبت کنیم. برخی از نمایندگان گذشته و فعلی به دلیل خدمات ارزنده ای که ارائه داده اند بسیار مورد احترام و علاقه ی مردم هستند. اما در این بین عده ای معدودی هم دیده می شوند که در یک یا چند دوره نمایندگی بیشتر از آن که به فکر منافع مردم باشند به دنبال دستیابی به اهداف شخصی و منافع اقوام و خویشان خود بوده اند. تا حدی که مردم آن ها را نمی شناسند و یا حتی نامشان را به خاطر ندارند. علاوه بر این افراد زیادی هم وجود دارند که در ادوار مختلف با طمع دستیابی به منافع ذکر شده با تحمل هزینه های سرسام آور و به راه انداختن تبلیغات گسترده برای نیل به منافع شخصی قصد ورود به مجلس را دارند که در هر دوره ی انتخابات سر و کله ی آن ها با سر و صداهای فراوان به گوش می رسد. اگر باور ندارید کافیست چند ماه دیگر صبر کنید تا با چشمان خود هزینه های سرسام آور و فعالیت های غیر قابل باوری در این رابطه را با چشم خود ملاحظه نمایید.
در همین راستا اکنون که به روزهای پایانی عمر مجلس نهم و آغاز هیجانات انتخاباتی مجلس دهم نزدیک می شویم شاهد تغییر در رفتار برخی افراد و گروه های سیاسی و شکل گیری آرام آرام آرایش های انتخاباتی هستیم. بلافاصله ائتلاف ها، گروه ها، تشکل ها و احزاب سیاسی -اکثراً بدون مجوزهای قانونی- بعضاً یک شبه و به صورت مایکروفری تشکیل می گردد که حداکثر عمرشان تا فردای انتخابات است. و بعد از اعلام نتایج خبری از حرکت های منسجم احزاب سیاسی در کشور نمی بینیم. مگر خرده ائتلاف های نمایندگانی که به دنبال ایجاد کانون قدرت در مجلس هستند.
به نظر می رسد هیجان های سیاسی در فرآیندهای انتخاباتی کشور ما بسیار بالاست. و همین امر سبب می شود در بسیاری از موارد رفتاری های سیاسی فاقد انسجام و منطق لازم باشد. چه خوب بود بجای آنکه طرح استانی شدن انتخابات بحث داغ روزهای پایانی مجلس نهم باشد در روزهای ابتدایی مورد بررسی قرار می گرفت. یا اینکه مصوبه مجلس درباره نحوه تائید صلاحیت نمایندگان فعلی به گونه ای مطرح می شد که لااقل خود نمایندگان آن را قبول داشتند. نه اینکه امروز بدین شکل مطرح شود تا نماینده ای همچون دکتر احمد توکلی آن را “امتیاز طلبی نافرجام” اطلاق نماید.
اگر به خوبی باور داریم که مجلس حاصل عصاره ی ملت و در رأس همه ی امور است پس باید نسبت به گزینش و انتخاب نمایندگان مجلس و فرآیندهای مترتب برآن همچون؛ تبلیغات انتخاباتی، بررسی صلاحیت ها، طرح های انتخاباتی مجلس، نحوه ی شکل گیری و ورود احزاب و تشکل های سیاسی و… حساسیت بیشتری نشان دهیم. بماند این جمله وزیر کشور که مانده ایم کجای ذهنم آن را جا داده و تحلیل نمایم که؛ «بیشک بخشی از پول کثیف قاچاق موادمخدر در حوزه سیاست، انتخابات و انتقال قدرت سیاسی در کشور وارد میشود.»
کد مطلب: 269433
منبع: پایگاه خبری تحلیلی الف
تاریخ انتشار: يکشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۴۲