همچنين مدت هاست کارشناسان جمعيت نسبت به کاهش زاد و ولد و پير شدن جمعيت کشور هشدار مي دهند. آنها معتقدند که سياست هاي کنترل جمعيت ديگر کارساز نبوده و بايد خانواده ها تشويق شوند که فرزند بيشتري داشته باشند. زيرا با ادامه وضع فعلي ضمن پير شدن جمعيت در آينده نيروي کار به اندازه کافي در کشور وجود نخواهد داشت.
بانک جهاني در گزارش اخير خود ضمن هشدار نسبت به سرعت بالاي پير شدن جمعيت در ايران اعلام داشته است؛ ايران، هند، سنگاپور و تايلند با حفظ روند فعلي در آينده نزديک با پيري شديد جمعيتي مواجه خواهند شد. بر اساس پيش بيني بانک جهاني نمره ايران در شاخص وابستگي سالخوردگي تا سال 2050 پنج برابر خواهد شد. اين بدان معناست که نسبت جمعيت غيرفعال ايران به جمعيت فعال طي 38 سال آينده 5 برابر مي شود. زماني که نمره کشوري در اين شاخص بالا باشد يعني اين که جمعيت فعال کشور براي تامين نيازهاي افراد سالخورده بايد بار زيادي را تحمل کند. در باب سياست افزايش جمعيت کشور مخالفان و موافقان بسياري اظهار نظر کرده اند. هرچند موضعگيري در خصوص کارايي يا ناکارآمدي يک سياست مقولهاي طبيعي است که خود دلالت بر سلامت فکري آن جامعه دارد. اما آنچه درخصوص گفتارهاي موافق ومخالف افزايش جمعيت جاي نگراني دارد، تلاشي است که هر دو گروه براي کتمانبخشي از واقعيت جامعه انجام ميدهند؛
گروه اول؛ طرفداران کاهش جمعيت؛ با ناديده انگاشتن اين بخش از واقعيت که نرخ رشد جمعيت کنوني کشور در آيندهاي نهچندان دور ايران را با موجي از سالخوردگي مواجه خواهد کرد، بر موضع کاهش جمعيت پافشاري ميکنند. به اعتقاد آنها پرداختن به طرح افزايش جمعيت با توجه به وضعيت اقتصادي و مناسبات مديريتي حاکم بر جامعه دستاوردي جز فقر به همراه نخواهد داشت.
گروه دوم؛ طرفداران افزايش جمعيت؛ با تاکيد بر ظرفيتهاي موجود جامعه و آرمانهاي خود به دفاع از سياستهاي افرايش جمعيت ميپردازند و توجهي به چگونگي بالقوه ساختن اين ظرفيتها و تعديل پراکندگي جمعيت وکيفيت زندگي ندارند. بدين ترتيب به جز پارهاي از موارد موضعگيري در خصوص«سياست جمعيتي» بيشتر در قالب رفتارهاي واکنشي و الگوهاي رفتاري غوغاسالارانه انعکاس پيدا کرده است.
حال سئوال اصلي اين است که با در نظر داشتن جنبههاي اقتصادي و اجتماعي آيا سياست کاهش جمعيت به نفع کشور ايران خواهد بود يا خير؟ آمارها گوياي چه واقعيتي است؟ آنچه مسلم است در صورتي که کشورهاي در حال توسعه مانند ايران، نرخ نزولي رشد جمعيت خود را کنترل نکنند، در چند سال آينده به مشکل بزرگ پيري جمعيت و کاهش خطرناک جمعيت روبرو خواهند شد كه هزينه زيادي را براي اقتصاد آنها به دنبال خواهد داشت. البته بدون شک رشد اقتصادي و افزايش جمعيت لازم و ملزوم يكديگر هستد. به بيان ديگر افزايش جمعيت بدون توجه به کيفيت زندگي و توسعه اقتصادي مشكلات زيادي از قبيل فقر و عدم تحقق عدالت اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.
در بستر تغييرات جمعيتي مرحلهاي از تحولات در کشور از سال 1385 آغاز شده است که به قول جمعيتشناسان «پنجره جمعيتي» و «هديه جمعيتي» ناميده ميشود. اين وضعيت که از آن بهعنوان دوران طلايي جمعيت نيز نام برده ميشود تا سال 1430 طول ميکشد. در اين دوران نسبت جمعيت در سنين فعاليت افزايش يافته و به حداکثر خود يعني بالاي 70 درصد ميرسد. مکانيزمهاي ترکيبي و رفتاري پنجره جمعيتي نظير افزايش عرضه نيروي کار، افزايش مشارکت زنان، کاهش نسبتهاي وابستگي (بار تکفل)، تعامل تغييرات ساختار سني جمعيت با چرخه زندگي اقتصادي توليد و مصرف، افزايش قدرت پساندازها و سرمايهگذاري، بهبود و توسعه سرمايه انساني، افزايش کيفيت جمعيت و …، فرصت طلايي و پتانسيلهاي زيادي براي اثرگذاري مثبت بر رشد و توسعه اقتصادي فراهم ميکند. البته اين وضعيت بهطور خودکار عمل نميکند و بهرهبرداري از آن مستلزم بستر مناسب اقتصادي، اجتماعي و سياسي است.
مسلماً در هر کشوري جمعيت جوان، خلاق، سالم، بانشاط و تحصيل کرده عامل اساسي توسعه و پيشرفت آن کشور محسوب مي شود. لذا اکنون که رهبر انقلاب، مراجع تقليد و کارشناسان مربوطه به؛ «متوليان امر، مسئولين دولتي و مردم» به صورت جدي در ارتباط با تداوم اين روند هشدار مي دهند اين انتظار از دولت، مجلس و ساير نهادهاي ذي ربط مي رود که افکار عمومي را به پاسخگويي مناسب براي رفع اين دغدغه ها ترغيب نمايند. به هرحال پديده سالخوردگي واقعيتي غير قابل انکار مي باشد. لذا بهتر است به جاي موضع گيريهاي تند در قبال اصل موضوع، با پذيرش آن به عنوان يک واقعيت و به دور از شعارهاي احساسي در يک حرکت جمعي سعي کنيم تا فرصتهاي اعتلاي ايران را از دست ندهيم. البته بايد به اين موضوع مهم نيز توجه کرد که برخورداري از زندگي با سطح کيفي قابل قبول حق مسلم هر ايراني است. از اين رو نمي توان انتظار داشت که بدون کاهش نرخ بيکاري، ارتقا کيفيت زندگي، افزايش سرانه در آمد و ايجاد امکانات مناسب ميل به باروري افزايش يابد. اگر کاهش ميزان باروري را به عنوان يک تهديد تلقي ميکنيم و بهدنبال افزايش باروري هستيم بايد زيرساختها را نيز براي تازه واردين تا قبل از به دنيا آمدنشان فراهم کنيم. وگرنه همچون سالهاي نخست بعد از انقلاب با مشکلات بسياري مواجه خواهيم شد. امروزه مقوله جمعيت، تنها خودش به عنوان يک موضوع مجرد مطرح نيست؛ بلکه اين امر يک مسئله سياسي، اجتماعي، اقتصادي، امنيتي بسيار گسترده و پيچيده است که بايد به همه جوانب آن به صورت جامع و صحيح نگريسته شود. بر اين اساس با درنظرداشتن نقش ايجابي عامل جمعيت در پيشرفت کشور، لازم است برنامهريزيهاي جامع براي رشد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کشور متناسب با سياستهاي جمعيتي انجام پذيرد. چالشهاي جمعيتي حال حاضر و آينده ايران، وابستگي زيادي به نحوه بهرهبرداري از فرصت طلايي پنجره جمعيتي دارد.
عنوان: ضرورت حفظ نماي زيباي جواني در جمعيت کشور
نویسنده: مهدی یاراحمدی خراسانی – مدرس دانشگاه
منبع: روزنامه رسالت – مورخ 31 شهریور 1393 – شماره 8205