عناصر تفکر راهبردی در نظام تعلیم و تربیت کشور

 

جایگاه معلم به دلیل رسالت سنگینی که در حوزه تعلیم و تربیت بر دوش دارد و همچنین تأثیری که بر رفتار آحاد جامعه(خصوصاً نوجوانان) می گذارد از دیرباز در تفکر اسلامی و ایرانی دارای اهمیت فراوان بوده است. خصوصاً اکنون که مقوله جهانی شدن و اثرات آن در حوزه های مختلف فرهنگی مطرح است اهمیت نقش معلم در نگاه راهبردی تعلیم و تربیت بیش از پیش نمایان گردیده است. نظام تعلیم و تربیت کشور برای آنکه بتواند از توان لازم برای مواجهه با تحولات فرهنگی و آموزشی برخوردار باشد لازم است به تحقق موارد زیر به عنوان مهمترین عناصر تفکر راهبردی اهتمام ورزد: 

مقابله با تضعیف فرهنگهای بومی و پدیده تک فرهنگی شدن: هویت‌ ملی، ابزاری‌ برای‌ تفکیک‌ ملتها از یکدیگر با تکیه ‌بر آگاهی‌ مشترک‌ حول‌ مفاهیم‌ تعریف‌ شده‌ جمعی‌ است‌ و تا زمانی‌ که‌آگاهی‌ مشترکی‌ برای‌ تفکیک‌ خود از دیگری‌ به‌ وجود نیاید، هویت‌ ملی، امکان‌شکل‌گیری‌ ندارد. در ارتباط با نظام آموزش و پرورش امروز مسأله نگران کننده، رشد تک فرهنگی است، فرهنگی که از سوی رسانه های جهانی غرب تبلیغ می شود و سبک زندگی غربی را به مردم دیکته میکند.
توجه به پیامدهای جهانی شدن در نظام تعلیم و تربیت: جهانی شدن بعنوان پدیده قرن حاضر آموزش و پرورش را نیز دچار تغییر و تحول می نماید. از این رو شناسایی ویژگی ها و آثار آن یکی از وظایف راهبردی نظام تعلیم و تربیت کشور است. عمده این پیامدها در سه بعد به شرح زیر است:
1- پیامدهای اقتصادی جهانی شدن در نظام آموزش و پرورش شامل توجه بیشتر به دو بعد اساسی آموزشهای فنی و حرفه ای و استفاده بیشتر از فناوری اطلاعات می باشد. خصوصی سازی مدارس(قطع هزینه های عمومی درجهت تجهیز مدارس که باعث خود گردانی اقتصادی مدارس می شود) از دیگر پیامدهای آن است.
2- مهمترین پیامد سیاسی جهانی شدنِ آموزش و پرورش کمرنگ شدن تسلط دولت و حکومت بر نظام آموزشی می باشد. به بیان دیگر آموزشها شکل غیر بومی و جهانی پیدا کرده و باعث جهت گیری نظام تعلیم و تربیت به سمت تربیت شهروند جهانی می گردد که بر این اساس با توجه به رشد عملکرد های فراملی، شناخت سایر فرهنگها و زبانها ضرورت می یابد.
3- مهم ترین اثر جهانی شدن بر نظام آموزش و پرورش، بعد فرهنگی می باشد. که از مهمترین پیامدهای آن می توان به: ترویج فرهنگ غرب، کمرنگ شدن ویژگیهای بومی، به مخاطره افتادن هویت ملی و ارزشهای دینی در برنامه های درسی مدارس اشاره کرد.
تولید علم و همگامی با سرعت تحول اطلاع رسانی: در عصر امروز دانش‌آموزان‌ عضو جامعه‌ سازمان‌ یافته‌ای‌ هستندکه‌ نیازمند آموزش‌ مهارت‌های‌‌ رسمی‌ و غیر رسمی‌ در راستای‌ رشد درک‌ فناوری‌ و بهره‌گیری‌ از آن‌ در تنظیم‌ خط‌ مشی‌ها و سیاست‌های‌ آموزشی‌ می‌ باشند. لذا تفکر راهبردی تعلیم و تربیت بر تولید علم (همگام با تحول اطلاعات) در جهت رفع نیاز مردم تأکید می نماید.
روندهای مربوط به تربیت دینی: باورهای‌ دینی‌ بخش‌ مهمی‌ از هویت‌ مسلمانان‌ را شکل‌ می‌دهد. این‌ هویت‌ در درون‌ مرزهای‌ اعتقادی‌ تعریف‌ می‌گردد و نوعی‌ مرزبندی‌ بین‌ خود و بیگانه‌ را مطرح‌ می‌سازد. بنابراین‌ آموزش و پرورش در جهت‌ استقرار تربیت‌ اسلامی، ابتدا علایق‌ ایدئولوژیک‌ پنهان‌ در مواد آموزشی، روش‌های‌ تدریس، عناصر فضاهای‌ آموزشی‌ را شفاف‌ و سپس‌ بر مبنای‌ ارزش‌ها و اصول‌ اسلامی‌ آنها را در جهت‌ علایق‌ ایدئولوژیک‌ اسلامی‌ متحول‌ ساخته و به‌ تدوین‌ نظام‌ جدیدی‌ از تربیت‌ دینی‌ اقدام‌ می نماید.
توجه به آموزش الکترونیکی: آموزش الکترونیکی، بیانگر تکامل آموزشهای مشارکتی و شخصی در مقایسه با آموزش سنتی است. این نظام آموزشی به دلیل داشتن امتیازات خاص از جمله؛ رشد کیفیت آموزش و پرورش،کاهش هزینه ها و امکان پذیر شدن ایجاد مدارس مجازی میتواند یک راه حل منطقی برای نظام آموزشی باشد.
تبیین جایگاه زبان فارسی: از آنجا که اکثر رسانه های جهانی تنها به چند زبان خاص تعلق دارد و سایر زبانها برای ارتباط برقرار کردن به افراد مختلف در گوشه و کنار دنیا ملزم به برقراری ارتباط با این زبانها هستند، لذا این مهم می تواند تهدیدهای عمده ای را برای زبانهای دیگر از جمله زبان فارسی ایجاد نماید به طوریکه به مرور کارایی خود را از دست می دهد. از این رو برنامه ریزان آموزشی باید تلاش بیشتری را وقف این مهم نموده تا زبان فارسی نیز جایگاه خود را بیابد.
توسعه همکاری و تفاهم در تعلیم و تربیت: از آنجا که در روند جهانی شدن ارتباطات گسترش می یابد و افراد از سراسر دنیابا یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و بیشتر در معرض شناخت و ارتباط با سایر افراد جهان قرار می گیرند لذا تفاهمات بین المللی ضرورت می یابد و یادگیری برای با هم زیستن به عنوان یک هدف مهم در آموزش و پرورش در می آید.
شکافتن حلقه های بسته دانش: یکی از محدودیتهایی که دانش آموزان در نظامهای آموزشی با آن مواجه هستند، عرضه الگوریتمی و هندسی دانش و اطلاعات به آنهاست، آنگونه که سرشت نظام آموزشی یک کشور اقتضا می کند. اگر چه این حق مسلم برای نظامهای آموزشی هر کشوری است که دانش آموزان را مطابق آرمانهای خود تربیت نماید، اما این به معنی محدود کردن نظام عرضه اطلاعات نیست. از این رو شاید بتوان یکی از عناصر تفکر راهبردی برای تعلیم و تربیت در ایران را شکافتن مرزها و حلقه های بسته دانش و اصلاح زوایای معرفت شناختی آن دانست.
آموزشها و کلاسهای چند فرهنگی: اطلاعاتی که امروزه در رسانه‌‌ها تولید و عرضه می‌شود، غالباً مخاطبان بین‌المللی دارد. انسان‌های بی‌شماری با “غریبه‌ها” ارتباط برقرار کرده و تبادل اطلاعات می‌کنند که این شیوه اطلاع‌رسانی فرهنگ خاصی(غربی) را ترویج می‌کند و مخاطبان اندک‌اندک بیش از آن که خود را متعلق به فرهنگ و کشور خاصی بدانند، خود را انسانی با تابعیت بین‌المللی خواهند نامید. در همین راستا مهاجرت به کشورهای مختلف زیاد شده و این پدیده چالشی را به عنوان آموزش، مدارس و کلاسهای چند فرهنگی ایجاد می نماید که این مطلب می تواند مشکلاتی چند برای آموزش و پرورش ایجاد نماید. از جمله نیاز به معلمینی توانا و آشنا با زبان و ویژگیهای فرهنگی سایر کشورها و برنامه ریزی هایی جهت کاهش مشکلات ناشی از این سبک آموزش می باشد.
سخن پاياني اینکه در نظام تعليم و تربيت، معلم مسول تمام انسان هائي است که زير دست او تربيت می شوند. لذا اگر خودسازي و تهذيب نفس نمايد افراد يک جامعه صالح خواهند بود و اگر تربيت ديني نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها گشته و جامعه را به تباهی مي کشاند. از این رو علاوه بر عناصر تفکر راهبردی نظام تعلیم و تربیت که بدان اشاره گردید می بایست چهار عنصر اساسی در بین معلمان موجود باشد تا سایر اقدامات به ثمر نشیند:
خلوص نيت: اولين گام توفيق درعرصه تعليم و تربیت، خالص بودن نيت است.
عشق و علاقه: به قول شهید رجایی؛”معلمی شغل نیست؛ عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.”
صلاحيت علمي: داشتن علم و آگاهي و دانستن راه و روش تعليم و تربیت از اساسي ترين عناصر است.
فروتني و گذشت: تواضع و گذشت شخصيت معلم را در برابر دانش آموزان محبوب می نماید و درس عملي خوبي براي آنان است.
عناصر تفکر راهبردی تعلیم و تربیت فرصتها و چالشهایی را برای نظام آموزش و پرورش کشور پدید می آورد. که با بهره گیری از این فرصتها و با شناخت بهتر چالش ها می توان به حفظ میراث فرهنگی و اعتلای نظام تعلیم و تربیت کشور در راستای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخت.

روزنامه خراسان – خراسان – مورخ پنج‌شنبه 1392/02/12 شماره انتشار 18393

http://www.khorasannews.com/mobile/News.aspx?id=4845054&type=1&year=1392&month=2&day=12

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *