فعاليت علمي و فرهنگي علماي شيعه در عصر پهلوي

خلاصه كتاب: چاپ : مركز پژوهش هاي اسلامي صدا وسيما- گردآورنده:مهدي يعقوبي- مقدمه: نهاد روحانيت از مهمترين نهادهاي اجتماعي در جامعه اسلامي ايران به شمار مي آيد. اين نهاد جايگاه بسيار مهمي در طول حيات ديني جامعه داشته و دارد ولي متاسفانه با گذشت بيش از ربع قرن از انقلاب اسلامي ذهنيت رايج ميان مردم درباره نقش روحانيان بسيار سطحي و محدود است. بيشتر مردم بر اين باورند كه اين قشر مهم اجتماعي جزتبيين احكام، تبليغ دين ، شركت در مراسم عروسي وعزا، خواندن خطبه عقد و روضه خواني وظيفه ديگري ندارد.
•چنين نگرشي سبب شده است دور ماندن روحاني از فعاليت هاي اجتماعي وسياسي و دخالت نكردن در اين عرصه ها از وظايف روحانيت به شمار آيد كه به تدريج به عنوان يك آسيب اجتماعي در ذهن مردم رسوب كرده است.
•با مراجعه به تاريخ صدساله اخير ايران در مي يابيم كه بيشتر نهضت هايي كه در اين دوران روي داده است عالمان شيعه نقشي مهم و اثرگذار داشته اند. اين اثر گذاري نه تنها در جريان جنبش هاي سياسي و اجتماعي نمود داشته است . بلكه جبهه هاي فكري و فرهنگي نيز از حضور روحانيت اثر پذيرفته است.
•فعاليت هاي علمي و فرهنگي علماي شيعه
•عالمان شيعه در طول تاريخ همواره نقش تعيين كننده اي در سرنوشت امت اسلامي و به ويژه ملت ايران داشته اند. تاريخ نشان مي دهد كه هرگاه علماي شيعه در سايه بالندگي و پويايي در راه حق گام برداشته اند توانسته اند جامعه را در مسير اين بالندگي قرار دهند و منشاْ بركات فراوان باشند . برعكس هر گاه از وظايف خود غافل مانده اند عرصه براي رشد افكار منحرف فراهم شده و جامعه نيز تا حدود زيادي اسير اين انحراف ها گرديده است
•وظايف علما از ديدگاه روايات
•در روايتي از كتاب كافي مي خوانيم(( الفقهاءُ اْمناء الرسل مالم يدخلوا في الدنيا : فقها، امين و مورد اعتماد پيامبرانند تا هنگامي كه وارد دنيا نشده باشند.))
•بسياري از علماي طراز اول شيعه با استناد به اين روايت معتقدند منظور روايت اين است كه آنها موظفند آنچه را از انبياء و ديگر ائمه گرفته اند بدون هيچ گونه خيانتي براي مردم بيان كنند.
•وظايف علمي
•امناي رسول بايد با استخراج احكام الهي از منابع آن درستي و نادرستي روايات مختلف را بررسي كنند.
•امير مومنان حضرت علي(ع) مي فرمايد: رسول خدا سه بار فرمود:خداوندا! جانشينان مرا رحمت كن . گفته شد اي رسول خدا جانشينان تو چه كساني هستند ؟ فرمود: كساني كه بعد از من مي آيند ، حديث و سنت مرا نقل مي كنند و آن را پس از من به مردم مي آموزند.
•از اين روايت دو مسئله را مي توان برداشت كرد: اول اينكه علما كه جانشينان  پيامبرند ، موظفند حديث و سنت رسول را بياموزند. دوم اينكه آن را براي ديگران نقل كنند و به آنها آموزش دهند.
•تاسيس حوزه عليمه قم
•بررسي حوزه علميه قم از اين جهت اهميت دارد كه حوزه علميه قم ودانش آموختگان آن، سرچشمه ايجاد تحولات اساسي در ساختار فرهنگي، اجتماعي، علمي وسياسي جامعه ايران به شمار مي روند.
•در طول قرن هاي متمادي ، حوزه هاي متعددي در شهرهاي چون نجفو كربلا تاسيس شده است. يكي از كهن ترين حوزه هاي شيعيان يعني حوزه ي علميه قم ، در قرن دوم هجري تاسيس شد. اين حوزه از زمان امام جواد(ع)به بعد ، تمام ويژگيهاي يك حوزه تمام عيار را داشت و از آن زمان تاكنون درس و بحث و پرورش استاد وشاگرد در آن به چشم مي خورد.
•جايگاه حوزه علميه قم در برخي دوره هاي تاريخي از جمله در زمان بابويه كه محدثان فراواني در آنجا بوده اند نمود بيشتري داشته است. در برهه اي از زمان نيز تا پيش از ورود آيت الله شيخ عبدالكريم حائري فعاليت چنداني نداشت، هر چند علماي چون ميرزاي قمي در آن زندگي مي كردند. حيات علمي و اجتماعي حوزه علميه قم با ورود آيت الله حائري ، رونق تازه اي گرفت.
•تربيت فقيه و مبلغ در حوزه علميه
•حوزه هاي علميه شيعه بر اساس رسالت ديرينه خود و با الگو گيري از قرآن و روايات معصومان ، كار تربيت عالمان ديني، فقيهان و مبلغان مذهبي را سرلوحه امور خود قرار داده است. از اين رو براي دست يابي به اين منظور طلاب علوم ديني از آغاز ورود به حوزه علميه ، در فرايند آموزشي هدفدار قرار مي گيرند.
•فعاليتهاي اجتماعي و خدماتي حوزه علميه
•1- اعزام مبلغان و مدرسان ديني: مسئله اعزام مبلغ در زمان آيت الله العظمي بروجردي به صورت سازماندهي شده درآمد كه پيش از آن سابقه نداشت. ايشان سنت اعزام نماينده از مجتهدان و عالمان به شهرستان  ها ، اعزام هيئت هاي علمي براي اداره حوزه هاي شهرستان ها و اعزام مبلغ در ايام مذهبي راتوسعه داد. وي با برقراري رابطه با مردم سراسر كشور، توانست  سازماني غير حزبي را  ايجاد كند  كه تمام محاسنِ حزب، از بدي هاي آن مبرا بود .
•نخستين فعاليت اين سازمان غير رسمي ، در مبارزه با بهائيت نمود پيدا كرد براي نمونه ، در يك سال در رمضان ، محرم و صفر ، مساجد ايران در سرتاسر كشور شاهد مبارزه فرهنگي با اين گروه بود كه پاي  را از گليم خود فراتر نهاده بودند.
•سنت تبليغ فقط جنبه داخلي نداشت ، زيرا آيت الله العظمي بروجردي به اعزام مبلغ به خارج از كشور هم اهتمام مي ورزيد. در زمان ايشان بحث اعزام مبلغ به خارج از كشور رونق يافت واين مبلغان ، مشكلات مسلمانان خارج از كشور را در زمينه مسائل و احكام ديني بر طرف مي ساختند. ايشان ، آقايان مهدي حائري را به آمريكا ، محمدي گلپايگاني و محققي را به هامبورگ و صدر بلاغي را به عنوان نماينده سيار به اروپا فرستاد.
•فعاليتهاي علمي و فرهنگي حوزه علميه
•بدون شك حوزه هاي علميه شيعه، اثر انكارناپذيري بر جنبه هاي فرهنگي و علمي جامعه مسلمانان و به ويژه ايران داشته است. انتشار نوشته ها ونشريه هاي متعدد از سوي حوزه ، تربيت استادان و محققان ، تاسيس مؤسسه هاي پژوهشي واهتمام در راه توسعه علوم ديني در ميان اقشار مختلف جامعه ، فعاليت هاي حوزه هاي علميه و در راْس آن ، حوزه علميه قم را تشكيل مي دهد.
•پيوند فعاليتهاي علمي و فرهنگي با فعاليتهاي سياسي
•سوغات فرهنگ غرب براي مملكت ما ، جدا كردن حوزه هاي فكري و اعتقادي مردم از حوزه سياست بود. از اين رو ، مبلغان اين فرهنگ مي كوشيدند روحانيت را قشري معرفي كنند كه بايد در گوشه مساجد بنشيند و به بيان احكام بپردازد. حضور پرقدرت روحانيت در عرصه فرهنگي و اجتماعي در دوره دوم حكومت پهلوي سبب شد اعتماد مردم دوباره به روحانيت جلب شود.
•از اين رو علما نه تنها سدي در مقابل عقايد و جريان هاي منحرف شدند بلكه زمينه براي ورود روحانيان به عرصه سياسي فراهم شد . بدين ترتيب اين فكر كه روحاني سياسي بايد طرد شود ، به كلي از ميان رفت . اين مسئله در استقبال كم نظير مردم از مبارزه آيت الله كاشاني نمود يافت.
•مبارزه با انحراف هاي اجتماعي(كشف حجاب و متحدالشكل كردن لباس)
•موجي كه به نام ‹آزادي، اصلاحات وترقي› ودر اصل ، با هدف دين زدايي به راه افتاده بود، بسياري از كشورها و ازجمله كشورهاي اسلامي را فرا گرفت.
•كمال مصطفي آتاتورك ، با اعلام جمهوري و بنيان نهادن حكومتي سكولار در تركيه، مبارزه خود را با دين آغاز كرد. رضاخان نيز پس از نخستين سفر خارجي خود به تركيه در سال1313 به اين نتيجه رسيده بود كه دين مانع پيشرفت جامعه است، حركت دين زدايي خود را با طرح كشف حجاب و يكسان سازي لباس آغاز كرد و قانون متحد الشكل كردن لباس را باهدف حذف يا كاهش قدرت و نفوذ مذهب و روحانيان و قانون كشف حجاب راباهدف سست كردن بنيان هاي مذهبي در اقشار جامعه برقرار كرد.
•موضوع گيري علماء در برابر كشف حجاب
•گروهي از علما با وجود فشارهاي رژيم ياد شده، از اظهار مخالفت خود با وضع قوانين ضد شرعي ياد شده كوتاه نيامدند. اين گروه به دودسته تقسيم مي شدند: اول آناني بودند كه با در نظر گرفتن مقتضيات زمان، نوعي مخالفت همراه با احتياط را سر لوحه كار خويش قرار داند. حاج شيخ عبدالكريم حائري برجسته ترين شخصيت اين دسته بود. فعاليت شيخ در اين مسئله دو شكل داشت.
•شكل اول، مخالفت مستقيم حاج شيخ و اطرافيانش با اين قوانين بود. ايشان در زماني كه رضا خان در اوج قدرت ديكتاتوري خود قرار داشت تلگرافي به او نوشت و او را از اين كار بر حذر داشت ولي رضاخان با گستاخي به شيخ گفت كه اگر مخالفت كند حوزه قم را با خاك يكسان خواهد كرد.
•شكل دوم ، برخورد شيخ اين بود كه براي كاهش فشار بر روحانيان ، اين مسئله را به رژيم تحميل كرد كه روحانيان در صورت داشتن جواز اجتهاد از طرف مراجع، بتوانند با عمامه و عبا در مجامع عمومي ظاهر شوند .
•دسته دوم، علمايي بودند كه مسئله كشف حجاب و وجود انحراف هاي اخلاقي چنان آنها را ناراحت كرده بود كه هيچ گونه ملاحظه اي را  روا  نمي دانستند . براي مثال حاج حسين قمي در حال اعتراض از مشهد به تهران آمد و در جوار حضرت عبدالعظيم حسني منزل گزيد و مردم هم دسته دسته به سوي ايشان رفتند .و همين مسئله سبب شد ماموران رضاخان حرم را محاصره كنند . در اين هنگام در مشهدمردم به همراه مرحوم حجت الاسلام بهلول در مسجد گوهرشاد متحصن شدند كه بوسيله نيروهاي رضاخان  متحصنين در مسجد گوهر شاد به مسلسل بسته شدند و تعداد زيادي به شهادت رسيدند.
•چگونگي برخورد علما با حكومت پهلوي
•1- دسته بندي علما در برخورد با حكومت پهلوي
•الف): مخالفان مبارزه با حكومت:
•يك- گروهي بر اساس مباني نظري خاصي به تغيير رژيم و مبارزه با آن اعتقادي نداشتند .اين عده با هر گونه مقابله با رژيم پهلوي و تلاش برا ي براندازي آن مخالف بودند زيرا مي گفتند براي اين حكومت نمي توان جايگزين پيدا كرد .عده اي ديگر نيز چنين استدلال مي كردند كه سياست در مقايسه با امور معنوي و مذهبي امري پست و جزئي و دون شأن علماست كه درآن وارد شوند.
•دو- گروهي ديگر براي كسب موقعيت دنيوي مخالف اين قضيه بودند اين عده كه امام خميني ازآنها با عنوان‹آخوندهاي درباري› نام مي برد، به سازمان حكومتي و دربار وابسته بودند و مي خواستند از اين راه جايگاه دنيوي مناسبي به دست آورند.
•ب): موافقان مبارزه با حكومت: اين عده نه تنها دخالت علما را در سياست تقبيح نمي كردند، بلكه آن را وظيفه و مسئوليت شرعي خود مي دانستند . اين گروه از علما در شيوه و روشي كه براي مبارزه بر گزيده بودند يكسان نبودند ولي همگي در يك نكته باهم اشتراك نظر داشتند و آن اينكه اسلام ديني اجتماعي و حكومتي است و علما بايد در حكومت دخالت كنند.
•2- شيوه هاي مبارزه علما با حكومت پهلوي
•الف ): شيوه نظامي: عده اي از روحانيان جوان و پرجنب وجوش با روحيه انقلابي بالا، گروه‹فدائيان اسلام›را تشكيل دادند كه رهبري اين گروه را سيد مجتبي مير لوحي مشهور به نواب صفوي بر عهده داشت. از جمله ويژگيهاي فدائيان اسلام اين بود كه فعاليت هاي خود را مخفيانه انجام نمي دادند بلكه با صدور اعلاميه هايي اهداف و مقاصد خود، يعني برقراري و اجراي احكام اسلامي  را بيان مي داشتند
•ب): شيوه سياسي: انگيزه مبارزه سياسي دو عامل داشت ، وابستگي خارجي و استبداد داخلي . در مورد عامل اول ، يعني وابستگي خارجي بايد گفت بيشتر روحانيون ، موضع كاملا روشني در مقابل هرگونه سلطه خارجي داشتند . آنها هرگونه وابستگي را كه سبب تسلط بر شئون مسلمانان شود بر اساس قاعده ‹نفي سبيل ›مردود مي دانستند . از اين رو با توجه به سابقه رژيم پهلوي در وابستگي به بيگانگان از زمان استقرار حكومت رضاخان ، عالمان سياسي همواره در صدد تغيير دادن آن بودند
•برخورد  روحانيت با اصلاحات ارضي(انقلاب سفيد شاه)
•زمزمه هاي طرح اصلاحات ارضي براي نخستين بار از سال 1334 در زمان آيت الله العظمي بروجردي آغاز و با مخالفت جدي ايشان روبه رو شد.
•گاهي افرادي از طرف رژيم مي آمدند و با ايشان درباره اصلاحات و از جمله تقسيم اراضي صحبت مي كردند. آقا هم مي فرمودند:‹به من گفته اند كه منظور شما خدمت نيست و مي خواهيد از اين راه به كشاورزي ومنافع مردم زيان برسانيد و به طور كلي تامن زنده هستم اين كارهاي شما عملي نيست›.
•پس از درگذشت آيت الله بروجردي رژيم كه زمينه را فراهم مي ديد، درصدد اجراي طرح ياد شده برآمد . اصلاحات ارضي را والت رتيمن روستو، جامعه شناس يهودي الاصل امريكايي كه از مشاوران كاخ سفيد بود، مطرح كرد. اين طرح بايد براي اصلاحات اقتصادي در كشورهاي امريكاي جنوبي ، خاورميانه و آسياي جنوب شرقي اجرا مي شد.
•نظريه روستو، نوعي ‹مانيفست› امپرياليستي براي كشورهاي جهان سوم به شمار مي آمد كه فرهنگ ها و تمدن هاي جوامع زير سلطه امپرياليسم را تحقير مي كرد و شيوه زندگي امريكايي و جامعه مصرف انبوه را الگوي آنها قرار مي داد. اين طرح ، گذار كشورهاي تحت سلطه و نظام سرمايه داري وابسته را توجيه مي كرد و در اين راه ، از تمام روش هايي كه ماركسيسم براي تبيين نظريه اجتماعي خود بهره جسته بود، استفاده مي كرد.
•پس از مرگ رضا شاه ، نخست وزيري علي اميني از طرف امريكا بر شاه تحميل شد. وي در تاريخ 17 ارديبهشت 1340 به قدرت رسيد تا مجري اين طرح در ايران شود. اميني در مدت يك سال ونيم صدارت خود، اصلاحات را درايران رهبري كرد و در اين مدت ، حتي برخي اختيارات را از محمد رضا شاه گرفت، چون وي از حمايت شخص كندي بهره مند بود.
•در نهايت محمد رضا شاه با توافق انگليسيها و صهيونيست ها توانست اميني را از سر راه بردارد تاخود نقش پررنگ تري در اجراي نقشه اصلاحات داشته باشد.
•شاه، اسدالله علم را به نخست وزيري برگزيد و ‹انقلاب سفيد› خود را با نام لوايح شش گانه شاه و مردم ، در 11 دي 1341 اعلام كرد كه همان طرح اصلاحات امريكايي بود. علما با آگاهي از ماهيت و اهداف اين طرح، آن را فريب كاري و حركتي بر ضد اسلام و قرآن و مخالف موازين شرعي اعلام كردند .
•اجماع عمومي در مورد رهبري اما م خميني در نهضت
•پيش از آغاز نهضت امام خميني كه به يكي از بزرگ ترين انقلاب هاي مردمي قرن بيستم انجاميد، در بسياري از نهضت ها وقيام ها ي پيشين، روحانيت نقش اساسي و تعيين كننده اي داشت. نهضت مشروطه ونهضت ملي شدن صنعت نفت ، بدون حضور روحانيت فعال راه به جايي نمي برد.با اين حال در هيچ كدام از اين نهضت ها مانند نهضت امام خميني نمي توان يگانگي رهبري ، آن هم شخصي روحاني را مشاهده كرد. در واقع تا پيش از آغاز اين نهضت، علما و نيروهاي مذهبي با وجود حضور فعالشان نقش رهبري متمركز را براي ديگر نيروها و به ويژه روشن فكران نگه مي داشتند.
•با حضور امام خميني و ويژگيهاي منحصر به فردي كه در وجود ايشان بود، نيروهاي مذهبي به اجماع داخلي رسيدند و اين هم بستگي و وحدت ، در دفاع از امام خميني به هنگام تبعيد ايشان ديده شد.
•امام خميني به عبرت گرفتن از حوادث پيشين وبا آگاهي كامل وارد صحنه شد وجايگاه علما شأن ايشان را در برخورد با روشن فكران مشخص كرد.
•ايشان معتقد بود علما، شايستگي رهبري نهضت را دارند ، نه روشن فكران:‹اين ملاها هستند كه جلو مي افتند وكار انجام مي دهند. اينها هستند كه جانشان را فدا مي كنند. گله من از روشن فكران كه به اسلام خدمت مي كنند، خصوصا آقاياني كه در خارج كشور هستند، در عين حال كه به آنان علاقه دارم، اين است كه اين جناح بزرگي را كه ملت پشت سرش ايستاده است، كنار نزنيد. نبايد خدمت هاي علماي اسلام  وآخوند جماعت را ناديده بگيرند و بگويند ما اسلام منهاي روحانيت مي خواهيم.›
•بُعد ديگر شخصيت امام كه ايشان را از ديگران متمايز مي ساخت، جسارت آن حضرت در مبارزه با اصل حكومت و از ميان برداشتن آن بود. اين جسارت در مقابله مستقيم براي ريشه كن كردن اصل نظام شاهنشاهي، مسئله اي بود كه نه تنها معاصران امام به آن فكر نكرده بودند بلكه رهبران هيچ كدام از نهضت ها ي پيشين هم اين ويژگي را نداشتند.
•كاپيتولاسيون در ايران
•براي نخستين بار، دولت روسيه، حق كاپيتولاسيون را در معاهده تركمن چاي در زمان قاجاريه به دست آورد و اين آغازي براي اعطاي اين امتياز به ديگر كشورها بود. پس از آن ، كشورهاي انگلستان ، هلند و دانمارك با ذكر شرط‹دولت كاملة الوداد› و دولت اسپانيا، فرانسه و امريكا با عقد قرداد، صاحب اين حق شدند.
•اندك اندك كاپيتولاسيون كه قدرت اجرايي فراواني در اختيار كنسول هاي خارجي قرار مي داد، گسترش بيشتري يافت و كنسول ها منشا مشكلات فراواني براي كشور شدند. كاپيتولاسيون ، زمينه دخالت هاي نمايندگان سياسي كنسولي و حتي پايين ترين افراد مرتبط با سفارت خانه كشورهاي صاحب امتياز را در كشور فراهم مي ساخت.
•اين قانون سبب شده بود مسائل اقتصادي كشور، تابع خواست و منافع بيگانگان قرار گيرد و آنچه مي خواستند ، وارد كشور يا از آن خارج مي كردند و هيچ مانعي سر راه خود نمي ديدند. البته سخت ترين و مهلك ترين ضربه كاپيتولاسيون ، مشكلات فرهنگي و تحقير ملتي بود كه با پيشينه فرهنگي سترگ، بايد در مقابل اتباع خارجي و     جنايت هاي آنها سر تعظيم فرود آورد.
•قانون كاپيتولاسيون افزون بر ايران، در بسياري از كشورهاي ديگر، به ويژه در كشورهاي آفريقايي و آسيايي وجود داشت. البته به دليل مشكلات ياد شده، يان قانون در بسياري از كشورهاي جهان لغو شد و در ايران هم زمزمه هاي مخالفت با آن از زمان انقلاب مشروطيبت آغاز گرديد. سرانجام در آغاز زمام داري رضا خان ، اين قانون به صورت يك جانبه از سوي او ملغي گرديد.ولي اين حق بار ديگر در زمان پادشاهي محمد رضا به امريكا اعطا شد .
•تحليل برخورد علما به ويژه امام خميني به مسئله كاپيتولاسيون
•در آغاز تصويب لايحه كاپيتولاسيون ، رژيم شاه كوشيد با توجه به سابقه بسيار بدي كه از اين قانون در ذهن مردم ايران وجود داشت، از بازتاب آن جلوگيري كند. از اين رو با سانسور شديد خواست هيچ چيز در اين زمينه به بيرون درز پيدا نكند، ولي چند روز بيشتر از اين قضيه نگذشته بود كه امام خميني از صورت جلسه هاي مجلس آگاهي يافت.
•افشاگري امام خميني و اعلاميه هاي ايشان تحرك و جنب وجوش را در بين ديگر علما و مردم برانگيخت و موجي از خشم ونفرت از رژيم شاهنشاهي وبه ويژه امريكا سراسر ايران را فراگرفت. علما و روحانيان در شهرستان ها نيز با پشتيباني وهمراهي مردم در تلگراف ها، نامه ها و طومارهاي متعدد خواستار الغاي كاپيتولاسيون شدند.
•توجه علما به مسائل جهان اسلام
•جهان اسلام، در سده هاي اخير با مشكلات و گرفتاري هاي فراواني دست و پنجه نرم كرده است . بخشي از اين مشكلات ، به حاكماني مربوط است كه بر كشورهاي اسلامي مسلط شده اند و قسمتي از آن نيز به فشارهايي مربوط مي شود كه از سوي دولت هاي استعماري بر ملت هاي مسلمان وارد مي شود.
•سيدجمال الدين اسدآبادي روشن فكر مسلماني بود كه سلسله جنبان نهضت هاي سده باز پسين به شمار مي رود. وي با درك مشكلات مسلمانان تمام عزم خود را در راه بيداري امت اسلامي به كار بست و با سفر به كشورهاي متعدد اسلامي كوشيد مسئله وحدت را به آنها گوشزد كند.
• سرانجام نهضت مردم و روحانيت
تاريخ نشان مي دهد حركت هايي به موفقيت مي رسند كه پشتوانه مردمي داشته باشند. از اين رو اگر نهضت هايي چون مشروطه و ملي شدن صنعت نفت، به موفقيت هاي قابل ملاحظه اي دست نيافتند به دليل فراموش كردن نقش اساسي و تعيين كننده مردم بود.
سران نهضت اسلامي، اين نكته را به خوبي فهميده و از اشتباه هاي نهضت هاي پيشين عبرت گرفته بودند و تلاش مي كردند آنچه را ديگران مرتكب شده اند تكرار نكنند. امام خميني همواره در سخنان خود بر پشتوانه عظيم و اثر گذار مردم تكيه مي كرد و پيوسته مي كوشيد اين پايگاه را حفظ كند. با مراجعه به سخنراني هاي امام خميني در طول مبارزات ميزان توجه و اتكاي ايشان به مردم به خوبي مشخص مي گردد. همين نوع نگاه امام ، به ديگر علماي نهضت نيز سرايت كرده و پشتوانه مردمي بسياري براي آنان فراهم آورده بود، به گونه اي كه ارعاب، كشتار و موانع متعدد ديگر نمي توانست سدي در برابرپشتيباني مردم از نهضت باشد.
•حكومت مورد نظر امام ، با آنچه در بسياري از كشورهاي اسلامي ديگر وجود داشت متفاوت بود. ايشان به دنبال اين بود كه با عمل به سخنان خود در مورد تشكيل حكومتي اسلامي بر اساس موازين شرعي، اصل دخالت مردم در سرنوشت خود را رعايت كند. از اين رو، نظريه جمهوري اسلامي را مطرح ساخت وماهيت آن را چنين بيان كرد:
ماهيت جمهوري اسلامي اين است كه با شرايطي كه اسلام براي حكومت قرار داده است، با اتكا به آراي عمومي ملت، حكومت تشكيل شده و مجري احكام اسلام باشد. ما خواستار‹جمهوري اسلامي›مي باشيم . جمهوري، فرم و شكل حكومت را تشكيل مي دهد و اسلامي، يعني محتواي آن فرم كه قوانين الهي است.
نظريه جمهوري اسلامي ايران كه براي حفظ دستاورد ها وعمل به احكام اسلامي مطرح شد، هم قالب و محتواي اسلامي داشت و هم ساختار آن با جمهوريت و دخالت مردم بر سرنوشت خود هماهنگ بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *