قياس باطل

«کاش يک سوم تدبير و توانايي برادرت در تو بود، چند سال از زندگي آن ها بيشتر نمي گذرد؛ هم خانه و ماشين دارند و هم کليه لوازم زندگي آن ها فراهم است. اما ما آه در بساط نداريم و همواره هشتمان گروي نه است.» بلافاصله مرد پاسخ مي دهد: «برادر من که به اينجا رسيده همسرش يک کدبانوي واقعي است نه مثل تو که حتي توانايي پختن يک وعده غذاي مناسب را هم نداري» و…. اين گونه مجادله هاي بي اساس و گفت و شنودهايي از اين قبيل خوراک روزانه برخي خانواده هاست که به جاي مودت و مهرورزي نثار يکديگر مي کنند. زماني که انسان چشمانش را بر نعمات و فرصت هاي زندگي خود مي بندد و همواره زندگي خود را با ديگران مقايسه مي کند و داشته هاي ديگران را در برابر کاستي ها و نداشته هاي همسرش به رخش مي کشد تنها تلخکامي نصيبش مي شود. مقايسه خود با ديگران يک بيماري رايج و متداول است. در اين حالت جذابيت، ارزشمندي و موفقيت خود را در مقايسه با ديگران ارزيابي مي کنيم. حتي ممکن است تا بدانجا پيش برويم که تمام ابعاد زندگي خويش را با معيارها و استانداردهاي ديگران بسنجيم. اما در اين رهگذر از نکته مهمي غافل مي شويم، اينکه ازمعيارها و ارزش هاي انساني خود فاصله گرفته و رضايت باطني خويش را ناديده انگاشته ايم.

مقايسه خود با ديگران بازي خطرناکي است و به طور قطع زندگي انسان را تباه مي کند. چرا که در چنين شرايطي آدمي ويژگي هاي منحصر به فرد خود را نفي مي کند و با منابع بيرون از خود هدايت مي شود. هر فرد شخصيت، استعداد، محيط، عوامل وراثتي، شرايط اجتماعي، دوران کودکي و رفتار منحصر به فرد خويش را دارد. لذا ما نمي توانيم به دليل اينکه از اين شخصيت خوشمان نمي آيد، او را مورد تحقير و سرزنش قرار دهيم و يا بدون اينکه به عواقب رفتار خود بينديشيم، به مقايسه و تبعيض روي آوريم. خداوند هر انساني را با ويژگي هاي خاص خودش زيبا خلق کرده است. همچنان که براي يک مرد بسيار ناخوشايند است که همسرش او را با ديگران مقايسه کند؛ مثلاً فلاني خانه و ماشين دارد و تو نداري، براي خانم ها هم ناخوشايند است که توانايي هاي ديگران ابزاري براي تحقير آنها و فهرست کردن کاستي هايشان باشد.
نخستين گام براي گريز از اين دام آن است که هنگام استفاده ازعبارت هاي مقايسه کننده، به خود بياييم و از ادامه آن صرف نظر کنيم. مسلماً قاطعيت در ترک عادت هاي بد و نامطلوب اصل عمده و اساسي محسوب مي شود. هر روز کارهايي مي کنيم که شايد کم اهميت به نظر برسد اما در واقع بسيار اهميت دارند. مشکلاتي که بر آنها چيره مي شويم، کارها و رفتار محبت آميزي که با ديگران داريم، شيوه ارتباطات اجتماعي و … انباشت روزانه اين کارهاي کوچک است که در نهايت ما را به شکل آنچه هستيم در مي آورد. بي شک همه مي دانند که کامل بودن غيرممکن است. از اين رو براي آنکه احساس رضايتمندي داشته باشيد، بايد اين حقيقت را بپذيريد که شما و همسرتان موجودي کامل، مطلق و بي عيب نيستيد. اگر انسان هر روز صبح که از خواب بيدار مي شود،  لحظاتي وقت بگذارد و نعمت هايي را که خداوند به او ارزاني داشته است، مرور کند و بابت آنها شکرگزار باشد، درمي يابد که مقايسه کردن کار بيهوده اي است و مي تواند با داشته ها و توانايي هاي خود و همسرش از زندگي لذت ببرد و به موفقيت هاي بزرگ نائل شود.

 

http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1393&month=3&day=13&id=5988968

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *