كاهش واردات لازمه اصلاح الگوي مصرف است

يك اقتصاددان گفت: كاهش حجم واردات و ميزان مصرف، لازمه اصلاح الگوي مصرف است.
ابراهيم رزاقي  اظهارداشت: اولين گام در راه اصلاح الگوي مصرف پس از آگاهي بخشي و فرهنگ سازي در خصوص الگوي مصرف و چگونگي تغيير آن، كاهش حجم واردات است.
وي افزود: در حال حاضر گرايش مصرف در كشور در سطح مردم و مديران به سمت توليدات خارجي است كه اولين اقدام اساسي در اين مسير كاهش حجم واردات و تغيير گرايش در مصرف مردم از كالاهاي خارجي به داخلي است.
اين اقتصاددان افزود: دومين اقدام اساسي در اين مسير كاهش ميزان مصرف و تلاش براي گسترش فرهنگ پس انداز و سرمايه گذاري است.
وي با بيان اينكه الگو سازي مبتني بر مصرف و مد ، يك الگوسازي غيرمنطقي از سوي نظامهاي سرمايه داري است افزود: يكي از مهمترين اقدامات دادن شناخت به مردم در خصوص ابعاد مختلف الگوي مصرفي كنوني و ايجاد تغيير در اين الگو است.
رزاقي با ذكر اين مطلب كه در تمام ابعاد زندگي انسانها الگوسازي مصرفي صورت گرفته افزود: الگوسازيهاي صورت گرفته در مناسبتها و مراسمهاي مختلف نيز وجهي از همين ماجرا هستند كه بازنگري در اين الگوها و تلاش براي تغيير در آنها نيز يك ضرورت است.
وي افزود: در حال حاضر وقتي مديران كشور كه خود در پستهاي خود به طور مقطعي مشغول فعاليت هستند اقدام به تهيه و خريد كالايي مي كنند، ترجيحشان به خريد و مصرف كالاهاي خارجي است.
اين اقتصاددان در پاسخ به اين سوال كه آيا افزايش قيمت مي تواند منجر به كاهش ميزان مصرف شود، اظهارداشت: هميشه چنين نيست كه افزايش قيمت سبب كاهش ميزان مصرف شود، گاه احتمال تامين نياز از روشهاي غيررسمي و غيرقانوني نيز وجود دارد.
وي در پاسخ به اين سئوال كه آيا اعمال سياستهاي هدفمند كردن يارانه هاي مي تواند به اصلاح الگوي مصرف منجر شود، گفت: چنين نيست كه الزاما ” با اجراي اين سياست الگوي مصرف اصلاح شود و ميزان مصرف كاهش يابد، چرا كه در كليه اين بحث، با انسان سروكار داريم و با پيچيده بودن رفتارهاي انساني، همواره بين تئوري و عمل و آنچه انديشه مي شود با آنچه اجرا مي شود فاصله وجود دارد.
اين اقتصاددان با اشاره به تغيير الگوي مصرف در كشورهاي غربي در سالهاي 1929 تا 1932 افزود: در اين سالها آمريكا با بحرانهاي بزرگ اقتصادي روبرو بود، مبتني بر نظرات آدام اسميت و بعدها كنز اصلاحاتي در الگوي مصرف ايجاد شد.
وي افزود: وقتي نتيجه اين اصلاحات در غرب با بن بست روبرو شد، اينبار گرايش براي تغيير در الگوي مصرف در كشورهاي در حال توسعه آنهم مبتني بر منافع غرب آغاز شد.
رزاقي گفت: برنامه ريزي غرب براي تغيير اين الگوي مصرفي از تحصيل كنندگان كشورهاي در حال توسعه در كشورهاي غربي، مديران و بازرگانان آنها آغاز شد و در ادامه اين جريانها و با انجام برخي آموزشها، كار به جاي رسيد كه بعضي افراد چون تقي زاده توسعه در كشورهاي خود را سرتاپا غربي شدن خود يافتند.
وي افزود: تا قبل از پيروزي انقلاب، روند گرايش به محصولات غربي ادامه داشت، پس از انقلاب با تاكيد بر استقلال و گرايش به توليدات داخلي، اين مهم با جديت دنبال شد ولي پس از جنگ اين روند دچار دگرگوني و به تدريج تشديد شد.
اين كارشناس اقتصادي ايجاد شناخت در مديران، فرهنگ سازي، دعوت از متخصصان براي كار در حوزه اصلاح الگوي مصرف و همكاري رسانه هاي گروهي را از جمله فعاليتهايي دانست كه در ايجاد الگوي مصرف موثرند.
وي با تاكيد بر كاهش واردات، دروني كردن توليد، محدود كردن مصرف، كمك به طبقات كم مصرف و مهار مصارف بالا را لازمه اصلاح در الگوي مصرف برشمرد.

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8808040378

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *