مدیریت هیجانات اجتماعی

انسان مجموعه ای از ارزش ها، باورها، اعتقادات به علاوه ی دامنه ای از درک، عقل و شعور است که باید قبل از هر اقدامی آن ها را در نظر بگیرد و در چارچوب منطق رفتار نماید. اما گروهی از انسان ها هستند که فارغ از چارچوب معرفتی خویش با هر نسیم اجتماعی تغییر می کنند و در روندهای جاری غرق می گردند. مدیریت هیجان به صورت کلی و مدیریت هیجانات اجتماعی به صورت خاص یکی از مهارت‌های مهم در زندگی آدمی است که به رفتار آگاهانه، هوشیارانه و خلاقانه می‌انجامد و سبب می گردد فرد بتواند اقدامات خود را در مسیر منطقی و معقول کنترل و هدایت نماید. برای آن که بتوانیم هیجان خود را آگاهانه و خلاقانه مدیریت کنیم، لازم است انواع آن را به خوبی بشناسیم و از وجود آن‌ها آگاه باشیم. مهارت مدیریت هیجان سبب می‌شود تا بتوانیم احساسات متفاوت را درک کنیم، هیجانات ایجاد شده در شرایط مختلف را پیش‌بینی کنیم و بدانیم که در زمان بروز هر هیجان چه واکنشی باید از خود نشان دهیم. مدیریت هیجان اشاره به این موضوع دارد که هیجان‌های خود را بپذیریم، اما نه به این معنا که هر زمان و در هر جایی آن را بروز دهیم. درواقع در این مهارت یاد می گیریم که هر انسان میزبان مجموعه ای از هیجانات است، اما نمی‌تواند به هر شکلی که خواست آن‌ها را ابراز کند. چه بسا بسیاری از رفتارهای ناصواب آدمی پیامد هیجانی نامتعارف و یا کنترل نشده است. کنترل احساسات پیش نیاز مدیریت هیجانات است. عدم توانایی کنترل احساسات ممکن است آسیب‌های جدی به خود و یا اطرافیان انسان وارد نماید. از طرف دیگر چگونگی واکنش فرد تاثیر مستقیم بر روی روابط اجتماعی وی دارد. هیجان شامل احساسات مختلف می‌شود که عدم مدیریت هر یک از انواع آن می تواند تبعات مثبت و یا منفی به همراه داشته باشد. هیجانات آدمی برای بقا سودمند و کارکردی هستند؛ اما مسأله مهم این جاست اگر در مدیریت هیجانات تمرین نکنیم و مهارت کافی نداشته باشیم و آن ها به شکل کنترل نشده یا افسار گسیخته ظاهر شوند نه تنها از کارکرد زیستی و اجتماعی مناسبی برخوردار نخواهند بود، بلکه به روند زیست طبیعی بشر آسیب خواهند رساند. به عنوان مثال خشم شدید کنترل نشده منجر به از بین رفتن و یا شکسته شدن حلقه ارتباطات بین فردی و آسیب شبکه حمایت اجتماعی افراد می گردد. اما اگر هیجانات خود را مدیریت و هدایت نماییم قادر خواهیم بود از مزیت های رفتاری فراوانی برخوردار شویم؛ به عنوان مثال؛ سلامت ذهنی و عاطفی، کاهش آشفتگی و استرس و ناکامی، ثبات و پختگی هیجانی، عملکرد بهتر در نتیجه کنترل فشار هیجانی، تعامل بهتر با دیگران و زندگی اجتماعی رضایت بخش، توانمندی، آسایش و شادکامی….  بخشی از این پیامدهای مطلوب هستند. مهارت مدیریت هیجانات به ما کمک می کند تا بتوانیم با توجه به شرایط محیط اجتماعی، هیجان های خود را شناسایی و کنترل نماییم. مدیریت هیجانات اجتماعی نیاز به آگاهی و تمرین دارد و در مرور زمان در یک جامعه نهادینه و به رفتار عرفی تبدیل می گردد. جوامع هیجان زده با کوچکترین تلنگری دچار واگرایی و از هم گسیختگی می شوند لذا یکی از وظایف مهم نهادهای مربوط در ایجاد همبستگی اجتماعی ارائه آموزش های عمومی مستقیم و غیر مستقیم در جهت کنترل هیجانات است.

منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 14 مهر 1401، شماره 937

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *