اقليت حاکم در آمريکا همانند همتايان خود در سراسر جهان، روي تختهاي امن خود نشسته و از نارضايتي فزاينده در دنياي «خارج» به شدت هراسانند. به همين دليل است که آنها رو به جمع آوري گسترده اطلاعات، نظارت، جاسوسي و مراقبت آوردهاند. همه اينها به منظور حفظ «کنترل» روي اين بي ثباتي شکننده و در حال انفجار است.
گروه گزارش ویژه مشرق- پریست و آرکین به نقل از «دنیس بلر»، مدیر سابق اطلاعات ملی آمریکا مینویسند: «پس از 11 سپتامبر هنگامی که ما تصمیم به حمله به تندروها گرفتیم و همان سیاستی را اتخاذ کردیم که در داخل نیز از آن استفاده میکنیم. رویکرد ما این بود که اگر این حمله ارزشش را دارد پس ارزش زیادهروی را نیز دارد.» وی توضیح داد که حملات 11 سپتامبر همان تروریسم دولتی بود. آمریکا نیاز به دشمن دارد و هنگامی که دشمنی نیست باید ایجاد شود.
1. آشنایی اجمالی با آژانس امنیت ملی آمریکا و وظایف
آژانس امنیت ملی آمریکا (National Security Agency) یکی از 16 آژانسهای امنیتی جامعه اطلاعاتی آمریکا و زیرمجموعه وزارت دفاع آمریکا است. وبسایت رسمی NSA وظایف این آژانس را اینگونه تعریف کرده است:
- گردآوری، پردازش، آنالیز و تولید اطلاعات امنیتی و ضد امنیتی از کشورهای خارجی برای مقاصد امنیت ملی
- تهیه استانداردهای امنیتی برای ارتباطات ملی
- مدیریت ملی سیستم امنیت ملی آمریکا
این آژانس در 4 نوامبر 1952 تأسیس شده است. ساختمان مرکزی NSA در شهر فورت مید ایالت مریلند قرار دارد.
اگرچه برنامه جدید جاسوسی آمریکا تحت عنوان ” پریسم ” موجب شگفتی جهانیان شده است اما واقعیت تاریخی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم نشان می دهد که یکی از دلایل نفوذ و گسترش قدرت واشنگتن در سراسر دنیا استفاده از ابزار اطلاعاتی و جاسوسی در کشورهای مختلف بوده است. در این قسمت قصد داریم دو برنامه جاسوسی سابق این سازمان به نامهای اشلون (ECHELON)- که از آن به مثابه مادر برنامه پریسم (PRISM) فعی یاد مینمایند- و برنامه “تریل بریزر” را توضیح دهیم.
- برنامه اشلون (ECHELON)
آژانس امنیت ملی هرگز پروژه اشلون را به رسمیت نشناخته و در روایتهای رسمی هم اشارهای به آن نکرده است؛ اما بسیاری از روزنامهنگاران سرتاسر جهان از جمله نیکی هایگر به آن پرداختهاند. فعالیتهای نیکی هایگر در این زمینه باعث شد پارلمان اروپا درباره آن تحقیقات کند.
«فدراسیون دانشمندان آمریکایی» این برنامه را اینگونه توضیح میدهد: «یک شبکه جهانی از رایانهها که به طور خودکار میلیونها پیام شنود شده را جستجو میکند تا کلیدواژههای از پیش برنامهریزیشده یا فکس و آدرسهای ایمیل را بیابد. هر کلمه از هر پیام، طبق فراوانی و کانالهایی که در یک ایستگاه مشخص شده، به طور خودکار جستجو میشود.» سیستم جاسوسی اشلون از 120 ماهواره ارتباطاتی، اکتشافی و نظارتی تشکیل شده که در مدارهای ثابتی دور زمین می گردند. علاوه بر این ماهواره ها، تعداد بسیار زیادی گیرنده های زمینی در نقاط مختلف دنیا نصب شده است تا نقاط کور ماهواره ها را پوشش دهند.
برنامه تریل بلیزر
در سال 2006 بود که پروژه سرّی دیگری از آژانس امنیت ملی آمریکا برملا شد. «توماس آندرو دریک» که از کارمندان آژانس امنیت ملی آمریکا بود درباره این پروژه به طور علنی صحبت کرد.
هدف از این پروژه هم توسعه قابلیت تحلیل دادهها روز شبکههای ارتباطی مانند اینترنت بود. این برنامه برای رصد کردن سازمانهایی ساخته شده بود که از روشهای ارتباطی مانند گوشیهای همراه و ایمیل استفاده میکردند.
چنانکه در گزارشی از روزنامه «فرانسیسکو کرانیکل» تصریح شده در این برنامه 2 میلیون قطعه دادهای که آژانس در هر ساعت گردآوری میکرد تجزیه و تحلیل میشد تا مهمترین اطلاعات مد نظر شناسایی شود. بعد از افشاگریهای «توماس اندرو» برنامههای جاسوسی آژانس امنیت ملی باز هم ادامه یافت. «پریسم» عنوان برنامهایست که این روزها بر سر زبانها افتاده و نشان میدهد سیر جاسوسیهای دولت آمریکا همچنان ادامه دارد.
با این منطق میتوان نتیجهای مختصر گرفت که فعالیتهای جاسوسی آمریکا بیش از نیم قرن است که هیچگاه متوقف نشده است و از این به بعد هم نباید انتظار داشت که این برنامهها متوقف شود بلکه روز به روز گستردهتر و پیچیدهتر میشود. تنها انتظار برای متوقف شدن این برنامهها زمانی به وقوع میپیوندد که سیر تاریخی از همین الان متوقف شود!
3. زمان حاضر: افشاگری اسنودن بهانهای برای تحلیل جاسوسیهای آژانس امنیت ملی آمریکا
افشاگریهای ادوارد اسنودن بهانهای برای تهیه این گزارش بود. گذر زمان به ما اجازه داد که گزارش تقریبا جامعی را به دور از سرعتهای ژورنالیستی فعلی داشته باشیم. ادوارد اسنودن، پيمانکار سابق سازمان امنيت ملي آمريکا، مدارکي را در اختيار رسانهها قرار داد که نشان ميدهد اين سازمان در چند سال گذشته افزون بر شنود مکالمات تلفني، فعاليتهاي اينترنتي شماري از شهروندان امريکايي و اتباع خارجي را تحت برنامهاي موسوم به « پريسم» (PRISM) (پی.آر. آی. اس.ام.)- مبنی بر تلاش گسترده خواندن ایمیلهای مردم- توسط سازمان امنیت ملی زير نظر داشته است. اسنودن همچنين اسناد بيشتري را فاش کرد که نشان ميدهد آمريکا از دفاتر اتحاديه اروپا، شهروندان اروپايي و همچنين شرکتها و اشخاص در آمريکاي لاتين جاسوسي کرده است. در این قسمت از گزارش ابعاد مختلف افشاگری علیه آژانس امنیت ملی آمریکا را بررسی میکنیم.
- جاسوسی آژانس امنیت ملی از شهروندان غیرنظامی
بر اساس اسناد فاش شده، کاربران مایکروسافت، یاهو، گوگل، فیس بوک، پال تاک،AOL،اسکایپ،یوتیوب و اپل به صورت ۲۴ ساعته توسط آژانس امنیت ملی کنترل می شوند و اطلاعات روی سرورهای اصلی این وب سایتها در سراسر جهان ضبط و ردیابی می شود. در تاريخ 5 آوريل (16 فرودين) سال جاري 117,675 کاربر اينترنتي در سرتاسر جهان هدف برنامه جاسوسي آژانس امنيت ملي آمريکا قرار گرفته اند. اين گزارش در ادامه افزوده است که مشخص نيست چه تعداد از کاربران آمريکايي هدف جاسوسي اطلاعاتي آژانس امنيت ملي آمريکا بصورت تصادفي قرار گرفته اند. از جمله اطلاعات گردآوري شده در برنامه جاسوسي اين نهاد اطلاعاتي آمريکايي به جمع آوري پيامک شهروندان، فيلم هاي ويدئويي و ساير اطلاعات ديجيتال آنان در فضاي مجازي است.
«بزرگ داده» و «رايانش ابَري» دو عبارتي است که اين روزها مرتبا در رابطه با جمعآوري اطلاعات فوق فشرده شنيده ميشود
بزرگ داده به مجموعه عظيمي از دادهها گفته ميشود که از نظارت بر پست الکترونيک، مکالمات تلفني، سوابق دادهکاوي، شناسايي بيومتريک و ويدئوهاي دوربينهاي نظارتي به دست ميآيد؛ اين در حالي است که رايانش ابري يک سامانه پردازش اطلاعات است که شمار بسياري از کامپيوترهاي از راه دور را شامل ميشود که در يک شبکه به يکديگر متصل هستند
چنین اطلاعات و دادههایی را “متا دیتا” یا اَبَر دادهها مینامند. ادوارد اسنودن در گفتوگو با گاردین میگوید: «آژانس امنیت ملی آمریکا زیرساختی تدارک دیده که تقریبا همه ارتباطات انسانی را به صورت اتوماتیک ذخیره میکند. با استفاده از این سیستم میتوانستم ایمیلهای هر کسی را ببینم٬ مکالمات تلفنیاش را شنود کنم و رمزهای عبور شخصیترین اکانتهای هر کاربری را به دست بیاورم.»
این طور که از افشاگریها برمیآید، سازمانهای امنیتی آمریکا این ابر دادهها را جمع آوری میکنند. ادوارد اسنودن در مصاحبهای که چندی پیش با سایت اشپیگل انجام داد، گفته است که ارزش ابردادهها از ارزش محتوای آنها بیشتر است.این را که متادیتاها تا چه حد میتوانند به کنسرنهایی که اطلاعاتمان را در اختیارشان میگذاریم و سپس به سازمانهای امنیتی تصاویر دقیقی از زندگی ما نشان بدهند، می توانید برای مثال اگر کاربر جیمیل یا فیسبوک هستید، خودتان به راحتی امتحان کنید:
محققان انستیتوی تکنولوری ماساچوست برنامه ای با نام Immersion برای سرویس ایمیل گوگل طراحی کردند. اگر به این برنامه اجازه ی دسترسی به اکانت ایمیل خود را بدهید، همهی تماسهای شما تجزیه و تحلیل میشوند. مثلا چه کسی باعث آشنایی کانتکت “آ” با کانتکت “ب” در میان تماس های شما شده است یا با چه کسی و در چه بازهی زمانی شما ایمیل های زیادی رد و بدل کرده اید و یا چه پیوندهای تازهای در حین این ارتباطات ایمیلی به دست آوردهاید.
کاربران زیادی در سراسر دنیا اما بدون لحظه ای نگرانی و تردید، حجم بالایی از اطلاعات خود را رایگان در اختیار فیسبوک و شرکا قرار میدهند. بحثی که شاید تلنگری باشد برای شهروند عادی. شهروندی که کمی بیاندیشد که آیا حالا که این گونه زیرنظر گرفته میشود نباید کمی به خود زحمت بدهد و دست کم گوشهای از اطلاعاتش را مخفی کند؟
- مشت نمونه خروار: جاسوسی آمریکا از متحدان درجه یک خود
در بین هزران برنامه جاسوسی خارجی کشور ایالات متحده آمریکا که اسنودن هم به آنها اشاره نموده است، افشای جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا از دفاتر اتحادیه اروپا بسیار بیشتر از سایر موارد جلب توجه نمود؛ چرا که این کشورها به عنوان متحدان درجه یک آمریکا که مورد پروژههای جاسوسی قرار میگیرند، کشورهای دیگر که آمریکا درجه اتحاد آنها مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیست، به طریق و وضعیت بسیار بالایی مورد جاسوسی قرار میگیرند. بسیاری از این کشورها دارای پیمانهای همکاری امنیتی با آمریکا بوده اند که در هفته اول مرداد ماه سال جاری آلمان پیمان همکاریهای امنیتی خود را با انگلیس و آمریکا لغو کرد.
اروپا همواره، خصوصا بعد از جنگ جهانی دوم، سایه سنگین آمریکا را بر سرخود احساس کرده است و اگرچه در اوایل دهه نود میلادی قرن گذشته با اراده جدیدی از اتحادیه اروپا روبرو شد و اروپا با سپر یورو در برابر شمشیر دلار ظاهر شد ولی در آغاز دهه دوم قرن میلادی جدید بار دیگر خیز جدید آمریکا را احساس می کند.
واگرایی دراتحادیه اروپا وبحران مالی این قاره، بر وضعیت اروپا به عنوان یک شریک تاثیر گذاشته است. به هر حال این موضوع نیز دلیلی دیگر برای بیان اعتراض اروپا به امریکا است ولی قابل اشاره است که اروپا آن هنگام که با زندان های سازمان جاسوسی آمریکا در اروپا مواجه شد به صورت محترمانه و نه بعنوان یک مجروح اطلاعاتی با آمریکا سخن گفت. آقای اوباما به هنگام معرفی راهبرد سایبری آمریکا اعلام کرد که حمله سایبری را به عنوان اعلام جنگ تلقی می کند ولی به نظرمی رسد اروپا این حمله به خرانه اطلاعاتی وهویتی خود را در حد یک سرقت تلقی می کند.
چيزي که اوباما اذعان نکرد آن بود که اين به اصطلاح جامعه اطلاعاتيِ پنهان آنچنان گسترده است و آنچنان نهادها و پيمانکاران خصوصي کشورهاي ديگر را در بر ميگيرد که حدّ و حدود هزينه آن به واقع نامشخص است
آژانس امنیت ملی آمریکا برای جاسوسی از دفتر دیپلماتیک اتحادیه اروپا در واشنگتن نه تنها میکروفن هایی را در این ساختمان نصب کرده بود بلکه به شبکه اطلاع رسانی آن نفوذ کرده و به این ترتیب به مراسلات الکترونیکی و اسناد داخلی هیات دیپلماتیک اتحادیه اروپا دسترسی پیدا کرده بود. هفته نامه “اشپیگل” آلمان همچنین با استناد به اسناد محرمانه افشا شده برنامه¬های جاسوسی آمریکا، افزود ماموران آژانس امنیت ملی آمریکا به همین طریق از دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در سازمان ملل متحد نیز جاسوسی می کردند.
طبق این اسناد، مسئولان آژانس امنیت ملی آمریکا، دفاتر دیپلماتیک اروپایی را «اهداف خوبی برای حمله» معرفی کرده اند. آژانس امنیت ملی آمریکا فعالیت های نظارتی و جاسوسی خود را حتی تا بروکسل هم گسترش داده بود. این هفته در بخش دیگری از گزارش خود اشاره کرده بود: «بیشتر از پنج سال پیش، کارشناسان امنیتی اتحادیه اروپا یک سیستم شنود در شبکه تلفن و اینترنت ساختمان Justus-Lipsius که اصلی ترین ساختمان شورای اروپا محسوب می شود کشف کردند.
مبدا این سیستم شنود، مقر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در حومه بروکسل بود.» گفتنی است که در سال 2003 مقامات اتحادیه اروپا خبر کشف یک سیستم شنود تلفنی را در دفاتر چند کشور عضو این اتحادیه از جمله فرانسه و آلمان تایید کردند.
یکی از ویژگی های اصلی روابط آمریکا و اتحادیه اروپا، اعتماد کامل دو طرف به یکدیگر بوده است که حال به نظر می رسد مسیر کاهشی را در پیش گرفته باشد. در این مدت و پس از افشای جاسوسی اطلاعاتی آمریکا مواضع دو طرف نیز این موضوع را نشان داده است. آمريكا براي رسيدن به اهداف خود حتي از اتحاديه اروپا به عنوان يك دوست هم نمي گذرد.در افشاگري اخير نيز حيثيت و آبروي اتحاديه اروپا ريخته شده و رهبران آن در شوك هستند كه چه اتفاقي رخ داده است. در اسناد افشا شده آمده است كه آمريكا كشورهاي اتحاديه اروپا را جز دوستان درجه سه به شمار مي آورد.
- یک مورد خاص: حمله سایبری به تاسیسات هسته ای ایران توسط آژنس امنیت ملی آمریکا
گزارش مجله “بیزنس ویک” حاکی از آن است هدف از طراحی این بدافزار دستیابی به اطلاعات صنعتی ایران است. این بدافزار برای جلوگیری از شناسایی شدن خود از امضای دیجیتال شرکت Realtek استفاده میکند. روزنامه نیویورک تایمز در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در مقالهای مدعی شد که «اسرائیل استاکسنت را در مرکز اتمی دیمونا و بر روی سانتریفیوژهای مشابهای که ایران از آنها در تاسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز استفاده میکند، با موفقیت آزمایش کردهبود…»
در قسمتهایی از گزارش نیویورک تایمز درمورد نقش آژانس امنیت ملی آمریکا که مدیر آن همزمان فرماندهی قرارگاه سایبری ارتش آمریکا را بر عهده دارد آمده است: آژانس امنیت ملی آمریکا و واحد سری اسرائیلی – که از سوی مقامات اطلاعاتی آمریکا دارای مهارتهای سایبری در نظر گرفته میشوند – برای ایجاد بدافزار رایانهای بینهایت پیچیدهای دست به کار شدند. این بدافزار میبایست در قالب مهاجمی درونی عمل کند.
همکاری غیر معمول و نزدیک با اسرائیل ناشی از دو ضرورت بود. واحد ۸۲۰۰ اسرائیل ( که بخشی از ارتش این رژیم به شمار میرود) از تخصصی فنی قابل رقابت با آژانس امنیت ملی ایالات متحده برخوردار است و اسرائیلیها اطلاعات ژرفی پیرامون عملیات در نطنز در دست داشتند که برای تضمین موفقیت حمله سایبری ضروری و حیاتی بود. ولی مقامات آمریکا منافع دیگری نیز داشتند و آن عبارت بود از این که اسرائیل را از انجام حمله پیشدستانه خود علیه تاسیسات هستهای ایران منصرف کنند. بدین منظور، اسراییل باید از موثر بودن رشته حملات جدید مطمئن میشد. بسیاری از مقامات در مصاحبهها گفتهاند که تنها راه متقاعد ساختن اسرائیل، شرکت دادن کامل آن در تمامی جنبههای این برنامه است.
در پروژه ای که اسنودن در آن مشارکت داشته است ایران به عنوان یکی ازاهداف اولیه بوده است و بدیهی است که این افشاگری زخمهای کهنه روابط ایران و آمریکا را تازه می¬کند و بعید است کارت تبریک کاخ سفید برای دولت جدید در تهران افشاگری اسنودن باشد.
4. میراث جاسوسی های آمریکا: تقابل با حقوق بشر و بیداری ملت ها
تصور اين موضوع سخت است که در گذشتهاي نه چندان دور، آمريکا الگوي اقتصادي جهان قلمداد ميشد. اکنون اين کشور بيشتر و بيشتر در حال شبيه شدن به يک زاغه نشين بزرگ و بدشکل است که در گوشه کنار آن چند محله ثروتمند نشين نيز وجود دارد؛ محلههايي که يک درصد جامعه آمريکا ساکن آن است. وقوف به چنين شرايط تاريخي در آمريکا به منظور درک درست اهميت نظارت گسترده دولت روي شهروندان، همانطور ادوارد اسنودن، افشاگر آژانس امنيت ملي امريکا فاش ساخت، لازم و ضروري است.
اقليت حاکم در آمريکا همانند همتايان خود در سراسر جهان، روي تختهاي امن خود نشسته و از نارضايتي فزاينده در دنياي «خارج» به شدت هراسانند. سردمداران قدرت از طريق تاراجي جنايتکارانه و ثروت دزدي و بواسطه طمعي سيراب نشدني، دشمن ِبالقوع قدرتمندي براي خود درست کردهاند: تقريبا کل جمعيت آمريکا و ديگر کشورهاي جهان. در چنين وضعيت به شدت بيثباتي که بين اقليتحاکم و تودهها وجود دارد، وضعيتي که نظام سرمايه داري فاسد به ارمغان آورده است، «دموکراسي» بيش از اين نميتواند توسط حاکمان تحمل شود. به همين دليل است که آنها رو به جمع آوري گسترده اطلاعات، نظارت، جاسوسي و مراقبت آوردهاند. همه اينها به منظور حفظ «کنترل» روي اين بي ثباتي ِ شکننده و در حال انفجار است.
يکي از وظايف اصلي هر دولتي حفاظت از شهروندانش در برابر دشمنان خارجي است. به طور سنتي ارتشهاي دولتي و گروههاي تروريستي ِغيردولتي دشمن قلمداد ميشوند. اما با توجه به افشاگريهاي اسنودن در رابطه با نظارت دولت آمريکا روي ارتباطات، ميبينيم که بخش عمده اين جاسوسي عليه غيرنظاميان است. تماسهاي تلفني، ايميلها، گفتوگوهاي اينترنتي و تصاوير ميلياردها نفر از سراسر جهان استخراج و براي بررسي ذخيره شده است.
آمريكا به اسم مبارزه با تروريسم بيشترين محدوديت ها را در داخل كشور ايجاد كرده است كه اين مسئله درباره مسلمانان شدت بسيار زيادي دارد. مقامات آمريكا به همين بهانه در عرصه بين المللي نيز دست به اقدامات گسترده مي زنند. مثلا در كشورهاي مختلف از جمله اروپاي شرقي و … زندان ايجاد كرده اند.
مقامات آژانس امنيت ملي امريکا با ادعاي اينکه اين روشي ضروري براي به دام انداختن تروريستهاست، از آن دفاع ميکنند. ژنرال کيت الکساندر رئيس اين آژانس به مجلس سناي امريکا گفت، از طريق رهگيري ارتباطات از راه دور بين مردم توسط آژانس امنيت ملي بيش از ۵۰ توطئه تروريستي عليه آمريکا خنثي شد.مدرک اين ادعاي ژنرال الکساندر در بهترين حالت مبهم و ناقص است بنابراين با تنها چيزي که روبرو هستيم اظهارات مشکوک و تعريف از خود آژانس امنيت ملي در مورد موفقيتهايش است.
حتي اگر اين ادعا را بپذيريم، ۵۰ مورد توطئه تروريستي ادعا شده در بين ميلياردها پرونده ارتباطي يک عدد بي اهميت و ناچيز است و همانند سوزني در انبار کاه است. اين حکايت از دو چيز دارد. اول اينکه، خطر تروريسمي که شهروندان آمريکايي با آن روبرو هستند، از نظر آماري آنچنان ناچيز است که گويي اصلا وجود ندارد.همانطور که خود اسنودن به آن اشاره کرده است، احتمال اينکه مردم آمريکا در وان حمام خود غرق شوند بيشتر از اين است که توسط تروريستها کشته شوند. مسئله دوم اين است که دستاويز و بهانه رسمي براي اين نقض گسترده و جهاني حريم خصوصي – که مربوط به امنيت ملي شهروندان است – به طرز فاحشي با نتيجه تناسب ندارد و بدين ترتيب غيرقابل توجيه است.
بسیاری در ایالات متحده معتقدند که مبارزه با تروریسم، حق دخالت در حوزه خصوصی را به دولت نمی دهد. اسنودن و اطلاعاتی که فاش کرد نشان داد که آمریکا تمامی اتهاماتش تنها متوجه سایر کشورها است بدون آنکه به اقدامات خلاف و غیر اخلاقی خود توجهی داشته باشند. این اتفاق نه تنها راستی و صداقت ایالات متحده را زیر سئوال می برد بلکه نشان می دهد که آمریکا مشروعیت خود را از طریق انگ زدن به سایر کشور ها به دست می آورد. این اتفاق همچنین چهره ای جدید از ایالات متحده را نشان داد.
فراری بودن اسنودن و دو راهی ای که بسیاری از کشورهای غربی با آن روبرو هستند، بحث حقوق بشر و آمریکا به عنوان حامی ای پر مدعا را زیر سئوال برده است. آن هایی که مدعی ساختن جهانی بدون شیاطین هستند خود درگیر این بازی شده و حتی رهبری آن را نیز بر عهده گرفته اند. علاوه بر این، آژانس امنیت ملی به ما یاد آوری کرد که سیاست بین الملل همچنان مبتنی بر رقابت جویی بین کشورها است و در درجه اول با دولت ملت ها هدایت می شود. علاوه بر این، باید به استحکام اتحاد ها نیز شک کرد. تا چه حد کشورها می توانند به متحدینانشان اعتماد کنند؟ فعالیت های آژانس امنیت ملی در فرانسه، اتحاد فراآتلانتیکی که در ۵۰ سال اخیر با اهمیت شمرده می شد را بسیار بی اهمیت جلوه داد.