نظام اداری کشور افغانستان

 

چكيده: كشور افغانستان همسايه شرقي كشور عزيزمان ايران، مساحتي در حدود652 هزارو90 كيلومتر مربع دارد كه در جهان از اين حيث رتبه 41 را به خودش اختصاص داده است. اين كشور با قرار گرفتن در منطقه اي كوهستاني ، داراي آب و هواي بري و خشك است.
كشور افغانستان بر اساس آمارهاي تخميني جمعيتي بالغ بر 26 ميليون 500 هزار نفر دارد كه حدود13 ميليون آن ها را مردان و حدود12 ميليون را زنان تشكيل مي دهند . زبان رايج اغلب مردم ، فارسي(دري) و پشتو است . سیاست مداران افغانستان را ازلحاظ اقتصادی به سه دوره تقصیم میکنند. 
با حضور اعلی حضرت محمد ظاهر شاه و سپس حامد کرزای به عنوان رئیس جمهور این کشور از هرلحاظی تا حدودی سروسامان یافت. اما نظام اداری کشور افغانستان درچندسال اخیر دوران ناموفقی را پشت سرگذاشته و با انواع بحران ها  ازقبیل فساد اداری دسته پنجه نرم کرده است .
در ادامه مطالب خواهیم خواند که دیگر جهان برنه بر پایه ی نیروی کار ، مواد خام و … خواهد چرخید بلکه مهم ترین رکن در موفقیت  دانش و دانایی می باشد .

متن سرود ملی افغانستان
دا وطن افغانستان دی           دا عزت د هر افغان دی
کور د سولی کور د توری         هر بچی یی قهرمان دی
دا وطن د تولو کور دی            د بلوچو د ازبکو
د پشتون او هزاره وو             د ترکمنو د تاجکو
ورسره عرب، گوجر دی          پامیریان، نورستانیان
براهوی دی ، قزلباش دی        هم ایماق ، هم پشه ییان
دا هیواد به تل زلیژی             لکه لمر پرشنه آسمان
په سینه کی د آسیا به          لکه زره وی جاویدان
نوم د حق مودی رهبر         وایو الله اکبر وایو الله اکبر
ترجمه
این کشور افغانستان است         این عزت هر افغان است
میهن صلح، جایگاه شمشیر       هر فرزندش قهرمان است
این کشور میهن همه است         از بلوچ، از ازبکها
از پشتون، هزاره ‌ها             از ترکمن و تاجیکها                                            
هم عرب و گوجرها                   پامیری ، نورستانیها
براهویی است و قزلباش             هم ایماق و پشه‌ئیان
این کشور همیشه تابان خواهد بود             مثل آفتاب در آسمان کبود
در سینهٔ آسیا            مثل قلب جاویدان
نام حق است ما را رهبر             می‌گوییم الله اکبر، می‌گوییم الله اکبر

آشنائي با كشور افغانستان
افغانستان یکی از همسایگان شرقی ایران است که نزديك به چهار دهه است كه جنگ‌های مختلف داخلي و تجاوزات خارجي در آن جریان دارد . مساحت افغانستان ۶۵۲ هزار و ۲۲۵ کیلومتر مربع است.اين كشور 936 كيلومتر مرز مشترك با كشورمان دارد.افغانستان با کشورهای ایران از غرب ، ترکمنستان از شمال، ازبکستان از شمال، تاجیکستان از شمال، چین از شرق و پاکستان از جنوب هم‌مرز است .
افغانستان به آب‌های آزاد دسترسی ندارد و به دلیل نداشتن سیستم‌ مناسب برای بازیافت زباله‌ها و تصفیه، اغلب منابع آبي آن رو به آلوده شدن است.
تابستان‌های آن گرم و زمستان‌هایش سرد است. یکی از مهمترین مشخصه‌های جغرافیایی افغانستان کوهستانی بودن آن است. یکی از دلایلی که جنگ‌های افغان‌ها اغلب طولانی است همین کوهستانی بودن افغانستان است.
در طول سال‌های گذشته وضعیت بی‌ثبات سیاسی و جنگ‌های روی داده در آن و همچنین آلودگی آب آسیب زیادی به حیات وحش زده است. پلنگ، سمور، غزال‌های وحشی و قوچ از جمله حیواناتی هستند که در این کشور در معرض انقراض قرار دارند.
جمعیت‌ افغانستان
جمعیت افغانستان با شمار مهاجرین این کشور در خارج از خاک آن در حدود ۳۱ میلیون نفر تخمین زده شده‌است. این کشور داری مردمی چند قومیتی و جامعه چند زبانه می‌باشد. دلیل اصلی آن نیز عبور شاهراه‌های اصلی تجاری تاریخی ماننده جاده ابریشم از این کشور بوده‌است. افغانستان در سال ۱۹۹۷ م ۲۰/۸۳۸/۰۰۰ نفر جمعیت داشته است ، و از این نظر چهل و هفتمین کشور جهان محسوب می‌گردد. پیش بینی می‌گردد با بازگشت مهاجران افغان از آسیا (به خصوص پاکستان، ایران و امارات) و اروپا (به ویژه آلمان، فرانسه) و آمریکا و استرالیا، جمعیت کشور در سال 10۲۰ به حدود ۲۸ میلیون نفر بالغ گردد . رشد جمعیت %۲/۳ بوده و تراکم جمعیت حدود ۳۱/۹ نفر در هر کیلومتر مربع است.
پرجمعیت‌ترین شهرهای آن عبارت‌اند از:
• کابل (پایتخت) ۲/۰۳۴/۰۰۰ نفر
• قندهار ۲۲۵/۵۰۰ نفر
• هرات ۱۷۷/۳۰۰ نفر
• مزار شریف ۱۳۰/۶۰۰ نفر
• جلال آباد ۵۸/۸۰۰
• نفر قندوز ۵۷/۱۰۰ نفر،
• بغلان ۴۱/۲۰۰ نفر
بقیه شهرها جمعیت اندکی داشته و با چهره سازی روستایی مانند و حتی ظاهر یک شهر را نیز ندارند.%۱۶/۵ در شهر و %۷۳/۷ در حدود ۲۰/۰۰۰ روستا ساکن هستند و %۸/۶ بقیه نیز زندگی عشایری (چادر نشین) دارند؛ و به دلیل اینکه حدود ۱۷ میلیون افغان در خارج از شهرها زندگی می‌کنند، اساس جامعه در این کشور «ده» می‌باشد. متوسط طول عمر ۴۱/۵ سال ، و امید به زندگی 56 سال و نرخ مرگ و میر کودکان بین ۱۸۲ تا ۲۰۰ در هر ۱۰۰۰ نفر کودک است.
زبان
مردم افغانستان به یکی از زبان‌های دری 50 درصد، پشتو 35 درصد، ازبکی، ترکمنی، پشه‌یی، نورستانی و بلوچی سخن می‌گویند. بر اساس قانون اساسی افغانستان، زبان‌های دری و پشتو زبان‌های رسمی دولت افغانستان است . زبان غالب در کابل پایتخت و بیشتر شهرهای شمال، مرکز و شمال غرب افغانستان دری است . زبان غالب در شهرهای قندهار و جلال آباد و بیشتر شهرهای جنوب شرق افغانستان پشتو است. زبان غالب در شهرهای شبرغان و میمنه، ازبکی است.
آموزش در افغانستان
36 درصد از افراد بالای 15 سال در این کشور می‌توانند بخوانند و بنویسند. در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی در دهه 90 ، شالوده آموزش و پرورش افغانستان از هم پاشید
.در دورهٔ قدرت طالبان بانوان خانه‌نشین شده و اجازهٔ تحصیل از آنها گرفته شد. در این دوره، به جای دروس‌ علمی و عمومي مانند در مدارس ، بیشتر بر آموزش‌های مذهبی تاکید می‌شد.
طبق آخرين آمار اعلام شده اكنون 13 دانشگاه و 6 مرکز تربیت معلم در سراسر افغانستان وجود دارد. 10 درصد بودجه سالانه افغانستان به امور آموزشی اختصاص دارد، که از این میان هفت درصد آن مربوط به وزارت معارف (آموزش وپرورش) است، یک درصد مربوط به نهادهای تحقیقاتی و یک درصد مربوط به آموزش عالی است.
ارتباطات در افغانستان
افغانستان هم‌اینک دارای یک سازمان رسانه‌ای ملی به نام «رادیو تلویزیون ملی افغانستان است که یک کانال تلویزیونی و یک کانال رادیویی دارد.
علاوه بر آن نزدیک به 100 شبکه رادیویی و حدود 10 شبکه تلویزیون خصوصی در این کشور فعاليت دارند .رشد و توسعه نظام ارتباطی افغانستان به دلیل کوهستانی بودن این کشور بسیار کند صورت می‌گیرد که مستلزم توسعه کیفی در زمینه ماهواره‌است.
تاریخچه اقتصاد افغانستان
در مجموع اقتصاد دانان وسیاست مداران تاریخ اقتصاد ا فغانستان را در سه دوره خلاصه نموده‌است.عبدالحی حبیبی درکتاب تاریخ صنایع افغانستان تاریخ سیاسی اقتصادی افغانستان را در سه دوره خلاصه نموده‌است.
دوره ی اول : دوره قبل التاریخ که انسانهای آن زمان از طریق شکار ومحصولات نباتات طبیعی امرار معشیت می‌نمودند. دوره دوم اینها توانستند ظروف مسی فلزی بسازند.
دوره دوم : مرحله اول این دوره سرودهااست که درین دوره مردم خط را نمی شناختن ولی تاریخ و رویداد را بشکل قصه ها افسانه‌ها نسل بنسل انتقال می نمودند . در این دوره سیستم تبادله اجناس زیاده مروج بود و مردم دین را شناختند زراعت را می شناختند صنایع فلزی واسباب زرارعتی را تولید می‌نمودند . مرحله دوم دوره دوم از تمدن بلخ و بخدی شروع الی ورود اعراب دوام می‌کند. تمدن باختران، کوشانیان ، هخامنشیان شامل این دوره می‌باشد. در این مرحله خط ، زیورات ، سکه فلزی را میشناختند . ابزار کار استفاده از حیوانات سنگتراشی وساختن ظروف از صنایع آن زمان بوده‌است.
دوره ی سوم : وروداعراب است. در این دوره مردم افغانستان معماری ، نجاری ، فلز سازی بافندگی ، عطاری و تجارت را شناختند. دولت های غزنویان و تیموریان پرقدرت و دارای اقتصاد قوی بودند. در قرن 18 حضور انگلیس در هندوستان بالای اقتصاد افغانستان تاثیرات منفی را وارد نمود. در ایام سلطنت احمدشاه درانی و تیمور شاه درانی ثروت زیادی در افغانستان تجمع نموده بود. پس از سلطنت شاه زمان نفاق وخانه جنگی در ضعیف ساختن اقتصاد افغانستان تاثیرات ناگوار نمود. از گذشته‌ها الی امروز بنیاد اقتصاد مردم افغانستان زراعت ، مالداری و تا حدودی کم استخراج معادن احجار بوده‌است. برای اولین بار در افغانستان در سال 1300  هجری شمسی فابریکه تولید برف جبل السراج احداث گردید . عصر پیشرفت وترقی در افغانستان از زمان اعلحضرت محمد ظاهر شاه آغاز گردید .در کشور پلانهای انکشافی 5 ساله و 25 ساله طرح و تا 2 مرحله کاملاًتطبیق گردید. درمرحله سوم مشکلات در بودجه وارد گردیده ومرحله چهارم نیز موفقانه به اتمام رسید. درنتیجه افغانستان صاحب شاهراه حلقوی ، ۱۱سد برق ، ۵۲۰۰ موسسات صنایع کوچک و فابریکات گردید. از تاسیسات و فابریکه‌های مهم آنوقت فابریکه نساجی گلبهار، نساجی بگرامی، نساجی افغان ، پشمینه بافی ، نختابی کابل ، پشمنه بافی قندهار ، کود وبرق مزارشریف ، صابون سازی ، سیلوها ، فابریکه سمنت غوری، جبل السراج ، راه میدان سازی، فابریکه پایه سازی، تصدی جنگل ها ، فابریکه حجاری و نجاری ، کابل فلز ، فابریکه‌های کشمش پاک کنی، بانک ها ، شرکتهای صادراتی بین المللی، بنادرتجارتی، سفارت خانه‌ها ، وزارت خانه‌ها ، تاسیسات وبناهای دولتی  ، فابریکه جین وپرس مزارشریف، فابریکه روغن سازی سپین زر، استخراج زغال سنگ وسایر معادن ، توزیع کوپون مواد اولیه به مامورین ، قوای مسلح مجهز، تشکیل احزاب سیاسی، اتحادیه‌های صنفی ، میدانهای هوائی، شرکت صادراتی قالین ، وغیره می‌باشد.
واردات و صادرات
محصولات این کشور19درصد به هند ، 21 درصد به پاکستان ، 6/14 درصد به آمریکا ، 3/6درصد به انگلیس ، 5/5 درصد به دانمارک و 3/4 درصد به فنلاند صادر می‌شود.
واردات به افغانستان هم از کشورهای پاکستان 5/37 درصد ، آمریکا 9/11 درصد ، آلمان 1/7و هند 1/5 درصد است . بیشترین بدهی این کشور به روسیه و نیز صندوق بین‌المللی پول است که به هشت میلیارد دلار می‌رسد. پس از سقوط طالبان بیش از 60 کشور جهان
قول کمک به این کشور را دادند که به فاصله 2004 تا 2009 میلادی 9/8 میلیارد دلار به این کشور کمک بلاعوض کنند.واحد پول آن افغانی نام دارد که از سال2000 به بعد ارزش‌ها به نسبت دلار رو به بهبودی دارد.
صنایع
در مقیاس کوچک تولید منسوجات، صابون، مبلمان، کفش، کود، پوشاک، محصولات غذایی، نوشیدنی‌های غیر الکلی، آب معدنی، سیمان، فرش دست باف، گاز طبیعی، زغال سنگ، مس و… را می توان از صنایع افغانستان نام برد.
سیاست در افغانستان
این کشور قانونا داراي دو مجلس مي باشد ؛ مجلس نمایندگان با 249 عضو و مجلس سنا با 102 عضو .
سن قانونی در این کشور 18 سال است.نظام قضایی این کشور تلفیقی از قوانین شهروندی و دینی است . هم‌اکنون احزاب زیادی در این کشور در حال فعالیت هستند.

حکومت
در قانون اساس تشكيل مجمع ملي با دو مجلس كه با رأي تمام افراد بالغ انتخاب مي‌شود، پيش بيني شده است.
لويه جرگه )هيأت عالي حكومتي ( متشكل از مجمع ملي و كابينه و نمايندگان محلي، قضايي و طوايف.
لويه جرگه رئيس جمهور انتخاب مي‌كند، رئيس جمهور نخست وزير را انتصاب مي‌كند و وي را نيز شوراي وزيران را انتصاب مي‌كند. در 1999 دولت موقتي تشكيل شد. گروهبندي‌هاي مختلف سياسي فعال هستند، ولي در حال حاضر احزاب سياسي درون چارچوب قابل تشخيصي فعاليت نمي‌كنند.
مهاجرت
طبق آمار غير رسمي در سال 1391 حدود سه ميليون افغاني در ايران ساكن مي باشند .در طول چهار دهه گذشته جمهوري اسلامي ايران ميزبان بيش از بيست ميليون افغاني بصورت ساكنين كوتاه مدت و بلند مدت بوده و هزاران تن از آنان در مدارس و دانشگاه هاي كشورمان فارغ التحصيل گرديده و آناني كه به كشورشان بازگشته اند داراي خدمات بسيار مثمرثمري به مردم افغانستان بوده اند .غالب كساني كه مقيم كشورمان مي باشند در حال خدمات رساني در كليه امور بويژه كشاورزي حضوري فعال دارند .
شهرهای مهم افغانستان
کشور افغانستان دارای 34 استان و ولایت می باشد که مهم ترین آن ها عبارت اند از:
1- کابل : این شهر پایتخت کشور افغانستان بوده وشهری بسیار تاریخی و کهن می باشد . شهر کابل چون بر سر 4 راه تجاری شمال ، شرق ، جنوب و غرب قرار گرفته است از اهمییت تجاری بسیاری برخوردار می باشد .کابل با این که قدیمی می باشد ولی حساسیت بسیار زیادی در شهر سازی آن به کار رفته است .
2- هرات : یکی از شهر های بسیار زیبا و تاریخی کشور افغانستان شهر هرات می باشد . یکی از مکان های دیدنی این شهر مسجد جامع آن می باشد .  این مسجد را سلطان غیاث الدین غوری در سال 597ق طرح ریزی نمود اما موفق به تکمیل آن نشد .
در عهد تیموریان ، پایتخت آن ها همین شهر هرات بوده است .
3- مزار شریف : این شهر بسیار معروف ، متبرک و حائض اهمیت برای مردم افغانستان می باشد. مردم مزار شریف اعتقاد دارند حضرت علی (ع) دراین شهر دفن شده اند . این شهر امروزه مرکز یکی از استان های شمالی افغانستان و جمعیتی حدود 50 تا 60 هزار نفر دارد .
4- بامیان : شهری بسیار کهن و قدیمی که در قدیم راه ابریشم ازین شهر عبور می کرد .
در ورودی شهر بامیان یکی از بزرگترین بت های ایستاده در جهان بر روی صخره حکاکی شده که متأسفانه در سال 2004 این بت توسط طالبان تا حدودی تخریب شده است .
نظام اداری در اقغانستان
بوروکراسی به عنوان تشکیلات اداری یک حکومت، علی رغم معانی ضمنی منفی که در ذهنیت عامه‌ی مردم دارد ، نقش انکار ناپذیری در پروسه‌ی توسعه و پیشرفت در کشورها داراست. در کشورهای پیشرفته، نظام اداری به عنوان نماد نظم و ثبات و قانون و نیز آنطوری که «ماکس وبر» گفته است به عنوان «مظهر عقلانیت مدرن»، تأثیر فراوانی بر پیشبرد امور کشور و رسیدن به مقاصد حکومت ها دارد.در کشورهای جهان سوم، شرایط به گونه‌ای دیگر است؛ بوروکراسی در این کشورها تصویری است از ناکارآمدی، فساد و بی‌قانونی دولت. سیستم اداری به جای آن که مسیر توسعه را در این کشورها هموار سازد، خود به عنوان مانعی بر سر راه توسعه تبدیل شده است. بورروکراسی در کشورهای در حال توسعه، هم می‌تواند نقش تسهیل کننده و مثبت در فرآیند توسعه داشته باشد و هم نفشی منفی و بازدارنده را در این زمینه بازی کند. بدین جهت است که به باور پاره ای از محققان علوم سیاسی ، در این کشورها توسعه ی اداری باید مقدم بر توسعه ی سیاسی و اقتصادی باشد ؛ هنگامی که صحبت از رشد و توسعه می کنیم در درجه ی نخست باید از این امر مطمئن باشیم که آیا نظام اداری از توسعه و رشد لازم برخوردار است یاخیر؟ طبیعی است در شرایطی که سیستم اداری از نارسایی های جدی و عمیقی رنج می برد ، نمی تواند مسئولیت توسعه ی اقتصادی و اجتماعی را بر عهده بگیرد.در
افغانستان نیز همانند دیگر کشورهای توسعه نیافته ، مشکلات و نارسایی های فراوانی در نظام اداری وجود دارد. به نظر می رسد تا این مشکلات- که همچون مرض مزمن گریبانگیر نظام اداری کشور است- حل نشود نمی توان امیدی به رشد و توسعه سیاسی، اقتصادی و … داشت.
نظام اداری ، رابطه ای متقابل و ارگانیک با سایر ساخت ها ی اجتماعی در یک جامعه دارد؛ به همین خاطر نارسایی های موجود در آن ، به نوعی نشانگر ناکارآمدی سایر ساختارهاست. بر همین اساس می توان گفت که اصلاح و تحول در نظام اداری ، در خلأ نمی تواند صورت گیرد ، بلکه نیازمند اصلاح در دیگر ساختارهای جامعه ، اعم از سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی می باشد.
بنابراین ، تحول در ساختار اداری دولت در افغانستان نیازمند یک برنامه و طرح جامع است که در این نوشته ی کوتاه ، نمی توان به آن پرداخت . در این نوشته هدف ، فقط اشاره ای گذرا به برخی مشکلات نظام اداری افغانستان و تأکید بر این نکته است که توسعه ی اداری مقدمه و پیش شرطی برای توسعه ی اقتصادی در افغانستان است .
سیاست زدگی
سیاست زدگی بوروکراسی وظیفه ی اصلی بوروکراسی در یک نظام سیاسی ، عمدتاً اجرای سیاستها است .
مدیران و بوروکرات ها با تخصص و توانمندی هایی که دارند ، باید سیاست های تدوین شده از سوی مراکز سیاست گذاری کشور را اجرایی نمایند .
البته جدا کردن سیاست سازی از اجرای سیاست در عمل و واقعیت ، بسیار دشوار است ، حتی در لیبرال دموکراسی ها هم با تمام شفافیتی که وجود دارد این امر به صورت کامل امکان پذیر نیست ؛ اما این آشفتگی وظایف به نحو بسیار حادی در جوامعی مثل جامعه ی افغانستان ، قابل مشاهده است .
سیاست زدگی ، ویژگی بارز نظام اداری کشور است . در بسیاری از جوامع پیشرفته ی غربی، کارمندان و مدیران ارشد دولتی از شرکت در فعالیت های سیاسی خاص منع می شوند ؛
اما در کشور افغانستان ، نظام اداری به عرصه ای برای رقابت ها و کشمکش های سیاسی و نیز سکوی پرشی برای رسیدن به پستهای سیاسی بالاتر تبدیل شده است . اگر صریح تر بگوییم نوعی سهمیه بندی برای پست های اداری دولتی در کشور وجود دارد.
استخدام
از این منظر، سیستم اداری افغانستان ، بسیار عقب مانده است . اصولا نهادی که به صورت شفاف وظیفه ی استخدام و جذب نیرو را داشته باشد در کشور یا اصلاً وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد ، تحت الشعاع بسیاری از زد و بند های سیاسی ، قرار گرفته و قادر به انجام وظیفه نمی باشد ، تا بر اساس رقابت سالم و شایسته سالاری ، پست های اداری را به افراد مسلکی و با لیاقت ، تخصیص بدهد. هر مدیر و کارمندی خود را وامدار قوم ، جناح و حزب خود می داند و از استقلال لازم برخوردار نیست ، لذا نمی تواند وظایفش را به درستی انجام دهد . عدم شفافیت در جذب نیرو و نبودشایسته سالاری امروزه در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته ، استخدام در بوروکراسی دولتی به طور کامل بر پایه ی شایستگی ، با گزینش از راه آزمونهای رقابتی صورت می گیرد. به طور نمونه ، در فرانسه ، مدرسه مدیریت ملی فرانسه ، که از نهادهای برجسته ی نظام مدیریت فرانسه است ، داوطلبان پست های اداری فرانسه را جذب و تربیت می کند . برای دستیابی به دو سوم پستهای بالا در این مدرسه ، رقابت آزاد و آشکاری صورت می گیرد و از داوطلبان امتحان به عمل می آید تا فقط توانمند ترین و هوشمند ترین افراد قبول و استخدام شوند .
بسیاری از جوانان تحصیلکرده ی کشور، برای استخدام و وارد شدن در ادارات دولتی راهی را پیدا نمی کنند و سرگردان هستند ؛ شاید بیش از این که به فکر ورود از راه های قانونی باشند، دنبال «واسطه ای» می گردند تا از آن طریق به هدف شان دست پیدا کنند .
علاوه بر این ، بسیاری از پست های اداری ، به عنوان «پاداش سیاسی» از سوی متنفذین و نخبگان سیاسی و افراد قدرتمند در ادارات دولتی ، به این و آن داده می شود و شایستگی و تخصّص اصلاً مورد توجه قرار نمی گیرد . بسیاری از نهادهای مهم دولتی، به صورت مالکیت شخصی در آمده ، اختصاص به یک قوم و قبیله ی خاص دارد و ورود به آن ، گویا برای دیگر اقوام ممنوع اعلام شده است.
در بسیاری از ادارات دولتی ، افرادی قرار گرفته اند که تخصص و سواد کافی ندارند. در عین زمان ، از کهولت سنی برخوردارند که باید ، دوران بازنشتگی را سپری کنند ، اما به دلیل سیسم غلط اداری و یا همان ، قوم سالاری ، به هیچ عنوان حاضر نیستند ، چوکی خود را رها کنند تا جوانان تحصیلکرده و متخصص کشور جای آنها را پر کنند .
نکته ای دیگری که در این رابطه می توان مطرح کرد ، کمبود نیروهای متخصص و تکنوکرات و مدیران قوی در کشور است . واقعیت این است که افغانستان به دلیل سالها جنگ و خونریزی ، در زمینه ی تربیت نیروهای متخصص که بتوانند پروسه ی توسعه را در کشور شتاب بخشند ، دچار عقب ماندگی و ضعف است .
تجربه بسیاری از کشورها نشان می دهد که در دوره های بحران ، ناآرامی و بی ثباتی سیاسی و پس از آن ، این مدیران ثابت و قوی بوده اند که توانسته اند باعث رشد و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی در کشور شوند. مسئله ی دیگری که باعث می شود ، مشکل کشور افغانستان دو چندان شود ، این است که در کشور ما از همین نیروهای متخصص موجود نیز به درستی استفاده نمی شود و این باعث کندی فرآیند توسعه در کشور شده و خواهد شد.
عدم وجود فرهنگ کار و تلاش یکی دیگر از مشکلاتی که گریبانگیر سیستم اداری کشور است عدم وجود روحیه ی کار و تلاش در ادارات دولتی است .
این موضوع شاید برای مردم ملموس تر و قابل مشاهده تر باشد. اساساً بیشتر کارمندان دولتی در افغانستان فقط به فکر حاضر بودن بر سر وظیفه و گذراندن و به پایان رساندن وقتشان هستند. گویا این مسئله به نوعی ارزش در میان قشر اداری جامعه ی ما تبدیل شده است ، تا جائیکه حتی اگر فردی بخواهد واقعاً کار و تلاش فراوان نماید ، از سوی دیگران با دیده ی حیرت و چه بسا تمسخر نگریسته می شود.
اصولاً یکی از دلایل پیشرفت های اقتصادی در کشورهایی مثل ژاپن و کره ی جنوبی و… وجود فرهنگ مسئولیت پذیری و کار و تلاش و روحیه سخت کوشی در راه آبادانی و طنشان در میان مردم این کشورهاست .
البته به جز مسئله ی فرهنگ ، شاید عوامل دیگری نیز در به وجود آمدن این معضل دخیل باشد . از جمله کم بودن و پایین بودن معاش کارکنان دولت در کشور است . یک کارمندی که معاش کم می گیرد به نحوی که کفایت هزینه های خانواده اش را نمی کند ، اصولاً انگیزه ای برای کار و تلاش نخواهد داشت .
تبعیض درحقوق کارمندان
بر اساس آمارهای موجود ، 580 هزار شهروند کشور در تشکیلات دولت به صورت رسمی کارمی‌کنند و از بودجۀ دولت حقوق بدست می‌آورند.
براساس قانون معاش‌ تمام‌ کارمندان خدمات ملکی از 5 هزار تا 32 هزار افغانی است اما شماری از کارمندان دولت معاش‌های رویایی و حتی مغایر تمامی‌ معیارها و قانون حقوق کشور دریافت می‌کنند.
در اسنادی که در اختیار برخی رسانه‌های کشور قرار گرفته است، نام شماری از اعضای ریاست دفتر رئیس جمهور دیده می‌شوند که ماهانه معاش‌های امتیازی بدست می‌آورند.
گفته می شود که بلندترین معاش امتیازی در این سندها به رئیس دفتر و سخنگوی رئیس جمهور تعلق دارد و دیده می‌شود که هرکدام ماهانه 350 هزار افغانی از این امتیاز بهره‌مند می‌گردند و کارمندان دیگر هم معاش‌های امتیازی خوبی دارند .
شایستگی مدیران ، کلید گمشده نظام اداری افغانستان
بنیادی ترین چالش در سده بیست و یکم چالش مدیریت است . چالش مدیریت این است که سازمان خود را پیشتاز و رهبر در دگرگونی نماید. دگرگونیهای ژرفی که تنها اقتصادی نیستند. فنی محض هم نیستند ، بلکه دگرگونی در آمارهای جمعیتی ، در سیاست ، در اجتماع ، در فلسفه ، و از همه بالاتر دگرگونی در«نگاه به جهان» است. «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.»
جهان در آینده ، نه بر پایه نیروی کار، مواد خام ، و انرژی ، بلکه بر محور دانایی خواهد چرخید. پس از این «دانش» و «دانایی»، کلید حل مشکلات است. شاید از این جهت است که اتحادیه اروپایی در نشست آغاز قرن، سده جدید را «قرن دانایی»نام گذاری کرده است . ارزش و ثروت ملل بیش از پیش به دانش و مهارت افراد بستگی پیدا می کند.
مواردی که در بالا ذکر شد تنها بخشی از چالش ها و مشکلاتی است که فراروی سیستم اداری کشور قرار دارد. موضوعاتی همچون ، فساد اداری ، تمرکز اداری ، قوم سالاری و … نیز در این زمینه قابل طرح می باشد ، که از توضیح بیشتر درباره ی آنها صرف نظر میکنیم .

اصلاح سیستم اداری
حال، برای اصلاح سیستم اداری چه می توان کرد؟ اساساً در روند تحول اداری نمی توان سیستم اداری را به صورت یک متغیر مستقل مطالعه کرده و هرگونه دگرگونی را صرفاً در چارچوب محدود خود نظام اداری جستجو کنیم. بر این اساس می باید روابط متقابل نظام اداری را با هریک از ساختار های جامعه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم ، و با تحلیلی کلان نظام اداری را دستخوش تحولی بنیادین کرد.
یکی از معضلاتی که کشور افغانستان تقریباً در تمام دوران تاریخ خود با آن روبرو بوده است مسئله‌ی انحصار قدرت در دستان یک قوم و ملیت خاص بوده است . بعد از فروپاشی حکومت طالبان و بوجود آمدن سیستم جدید حکومتی ، فضا به نحوی بازتر شد اما رگه‌هایی از انحصار طلبی هنوز هم به قوت باقی است.
بنابراین، یکی از گام های اساسی برای اصلاح ساختار اداری، توزیع قدرت و پلورالیسم سیاسی است. از آنجاییکه توسعه‌ی سیاسی و توسعه ی اداری ارتباط تنگاتنگی دارند، اصلاح هر کدام از آنها بدون اصلاح دیگری ممکن نیست ؛ نتیجه اینکه ، دموکراتیزه کردن نظام اداری بدون دموکراتیزه کردن ساختار سیاسی و پلورالیسم سیاسی امکانپذیر نیست.

منابع
    اقتصاد افغانستان در وبگاه افغانستان آنلاین
    شبکه خبر رسانی افغانستان اطلاعات در مورد عدم تطبیق پلان سال ۱۳۹۰
    اقتصاد افغانستان در وبگاه سی آی ای فیست بوک
    چگونگی اقتصاد افغانستان در وبگاه
    استراتیژی وزارت مالیه افغانستان سالهای(۱۳۸۷-۱۳۹۲)در وبگاه وزارت مالیه افغانستان
زیرنظر : استاد دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی

بهار92
فهرست
چکیده                              ……………………………………………        3
آشنایی باکشور افغانستان   ……………………………………………..        5
جمعیت                 ………………………………………………       7
آموزش وپرورش              ……………………………………………….       9
تاریخچه اقتصاد              ………………………………………………..      10
واردات وصادرات            ………………………………………..     12   
سیاست در افغانستان      …………………………………………    13
شهرهای مهم              ………………………………………….     15
نظام اداری                 …………………………………………      16  
استخدام                    ………………………………………….     19
شایستگی مدیران       …………………………………………..     23
اصلاح سیستم اداری   …………………………………………..     24
منابع                     ……………………………………………     25

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *