عجب آدمی هستی؟ واقعاً “ناسپاس”! … ببخشید! خدایی ناکرده به شما خواننده ی گرامی جسارت نشود. با شما نبودم. با خودم بودم. داشتم فکرهای خود را یادداشت می کردم. گفتم باشما هم در میان بگذارم. ماجرا از این قرار است که با خود این گونه می اندیشیدم؛ ماه مبارک رمضان که جسم آدمی سخت در محدودیت قرار می گیرد -خصوصاً در گرمای شدید و طاقت فرسای تابستان امسال- توفیق اجباری برای روح فراهم می آورد تا پرواز کند و به آنچه که یا قبلاً بدان کمتر پرداخته یا شکم پر و دل سیر اجازه پرداختن به آن را نداده بپردازد. یکی از این موارد سپاسگزاری از نعمت هایی است که خدا به من و شما ارزانی داشته است و بنده و امثال من همیشه از آن غافل بوده ایم. شكر خدا “ابر و باد و مه و خورشید وفلک” همواره در کار بوده اند و بنده هم تا توانسته ام از این نعمت ها بهره مند شده ام. اما فکر نمی کنم آن گونه که شایسته بوده است سپاسگزاری کرده باشم. شفاف بگویم غفلت کرده ام؛ غفلت ازخودم. از خدای خودم. و از نعمت هایی که به من ارزانی داشته است. این جمله ها بدان معنا نیست که تا به حال مشکلی نبوده و همواره همه چیز بر وفق مراد بوده است. نه بدین گونه نبوده و نخواهد بود. نگارنده نیز مانند همه ی مردم درگیر بسیاری از مشکلات بوده و هست؛ گرانی ها، بیماری ها، کمبودها و محدودیت ها و غیره برای همه ی انسان ها وجود دارد و برای بنده نیز بوده است. اما ذات اقدس الهی علی رغم همه ی نقصان ها و کم کاری ها، عصیان ها و گناهانی که داشته و مرتکب شده ام مرا به حال خویش رها نکرده است. همواره دستی از جایی نزدیک تر به من مرا حمایت می کند. صدایی آشناتر از صدای نزدیکانم مرا به سوی خود می خواند اما من از او غافلم. انسان درک می کند بهره می برد ولی به آن توجه نمی کند.
بی شک ماه مهمانی خدا “رمضان المبارک” نیز نعمتی بی نهایت بزرگ برای ماست. نعمتی که در آن انسان فرصت دارد علاوه بر تقویت روح و اراده، ذخیره ی تقوا را در خود به وجود آورد و به انسانی پرهیزکار و شاکر نعمت های بی شمار او تبدیل شود. هرچند هیچ کس نتواند از ” عهده ی شکرش به درآید” اما برانسان فرض است نعمت های خدا را بداند، بشناسد، بیان کند و شاکر آن باشد. خدای مهربانم! مهرِثابت و عشقِ پایدار من! خوشحالم که در همین روزهایِ آغازینِ ماه مبارک رمضان به من فرصتی عنایت کردی که فکر کنم. به تو، به خویش و به نعمت هایی که به من ارزانی داشته ای. خدای مهربانم در این ماه عزیز که همه ی ما بر سر سفره ی پرنعمت تو میهمان هستیم ما را یاری کن که این فرصت دوستی با تو را غنیمت شمرده و راغبانه و عاشقانه به سویت حرکت کنیم و از آن چه از روی رحمت به ما دادی سپاسگزاری و شکر نماییم و آن چه را از روی حکمت به ما نداده ای درک کنیم و بفهمیم. آن قدر به نداشته های خویش اندیشده ام و از آن نالیده ام که از داشته های خود غافل شده ام. حال آن که هرکس در دنیا غصه ی نداشته های خود را بخورد غصه هایش تمامی ندارد. رمضان برای من فرصتی شد که لااقل به این مسئله کمی فکر کنم. که غصه ی نداشته هایم مرا از لذت داشته هایم محروم کرده و زبان سپاس گزاری مرا بسته است. و مرا تبديل به بنده اي كرده كه زبان شكرگزاري ندارد. دائم گلايه مي كند. نق مي زند و قدر نعمت هايش را نمي داند. نعمت هاي زيادي كه از دم و بازدم عادي انسان آغاز مي گردد و به پهناي خلقت همچون زندگي، سلامتي، عشق و دين و غيره گسترده مي شود. خدايا در اين ماه مبارك مرا ببخش و ياري فرما كه ديگر در زمره اين بندگان قرار نگيرم: “بندگان ناسپاس”
http://www.khorasannews.com/Page.aspx?pageid=16&type=1&year=1391&month=5&day=5#