با توسعه صنعتی و گسترش شهرها سبک جدیدی از زندگی که بهشدت ماهیت مکانیکی و ماشینی دارد بر باورهای مردم سایه انداخته، عادتهایشان را تغییر داده و مجموعهرفتارهایی در آنها به وجود آورده است که امروزیها از آن بهعنوان زندگی شهری و یا شهرنشینی یاد میکنند. هرچند پیشرفت تکنولوژی بهویژه در حوزههای ارتباطی و اطلاعاتی، زندگی بشر را در دستیابی به بسیاری از اهداف خود ساده و راحت کرده است؛ ولی در اینراستا تغییرات فراوانی نیز در زندگی اجتماعی مردم بهوجود آمده است تا حدی که گویی ناخودآگاه در مسیری حرکت میکنند که اختیاری برای آن ندارند.
اکنون بیشتر ما در شهرها زندگی میکنیم، درحالیکه کنترل بسیاری از مسائل را از دست دادهایم. بدون ملاحظه ایام را میگذرانیم. خیلی کم میخندیم. سریع رانندگی میکنیم. تندتند راه میرویم. همیشه عجله داریم و با کوچک ترین اتفاق نامطلوبی از کوره درمیرویم و بهشدت عصبانی میشویم. همچنین زیاد غر میزنیم. شبها تا دیروقت بیدار میمانیم. خسته و کسل از خواب برمیخیزیم. معمولاً صبحانه نمیخوریم. بیشتر ما فقر حرکتی داریم و از ورزش در زندگیمان خبری نیست.
برای مطالعهکردن وقتی اختصاص نمیدهیم، حوصله سروکلهزدن و بازی با بچهها را نداریم. اگر منزل باشیم بیشتر وقتها تلویزیون نگاه میکنیم و خیلی بهندرت دعاونیایش میکنیم. هیچجا؛ حتی سر سفره از شر تلفن همراه خود در امان نیستیم. درونگرا شدهایم و ارتباطات مجازی، تلفنی، اینترنتی و پیامکی را به ملاقاتهای رودررو ترجیح میدهیم.
زمانی برای صلهرحم و دیدار فامیل و آشنایان نداریم. از حالوروز همه حتی همسایهها و دوستان قدیمی بیخبریم. تقریباً تمام روزهای ما مثل روز قبل آغاز میشود و تا انتهایشب ادامه دارد. مثل یک ماشین کوکی این اتفاقات هر روز تکرار میشود و انگار چیزی در اختیار ما نیست و سایه روزمرگی بر زندگی ما افتاده است!
شاید این موضوعات کمی اغراقآمیز به نظر برسد یا اینکه تعدادی از آنها درباره زندگی بعضیاز ما مصداق نداشته باشد؛ ولی آنچه در جامعه امروزی مسلم است سبک زندگی تا حد زیادی تغییر کرده و بسیاری از اتفاقات و پیامدهای زندگی ماشینی ناخواسته شیوه زندگی مردم را تغییر داده است.
البته این واقعیت که در هر عصرودورهای باید مطابق با نیازهای همان زمان زندگی کرد قبول است، اما برخی اصول در زندگی وجود دارند که تاریخ مصرف ندارند و باید همواره به آن توجه شود. اصولی مثل؛ تغذیه سالم و مناسب، خواب کافی، ورزش، ارتباط با خدا، مهربانی با خانواده، مردمداری و تعاملات اجتماعی، صبر، وقار و تعقل در زندگی و… . این موضوعات همواره در زندگی انسان اصالت دارد و نباید از آن غافل شد.
اگر کمی با دقت به اطراف خود نگاه کنیم هنوز هم کمابیش افرادی را میبینیم که با برنامهریزی مناسب بهمعنای واقعی زندگی میکنند و به همه امور خود میرسند. قبلاز هر چیز باید روش زندگی خود و نحوه استفاده از زمان را تحلیل و بررسی کنیم. هنگام تجزیهوتحلیل آنها خود متوجه فعالیتهای غیرضروری خواهیم شد. سپس با اولویتبندی، کارهای غیرضروری که ما را از اهدافمان دور میکنند حذف میکنیم.
باید به شهر خود رنگ جدیدی بزنیم و شیوه متفاوتی از زندگی شهری را برای خود تعریف کنیم. اصلاً نباید فکر کرد که مجبوریم تمامروز کارهای خطکشیشده انجام دهیم یا هر کار تفریحی و لذتبخشی زائد به حساب میآید. اتفاقاً برای تصمیمگیری درباره فعالیتهایی که باید انجام دهیم، فعالیتی را حذف کنیم که از آن لذت نمیبریم. برای شروع، انسان نباید مسئولیتهایی بیشاز آنچه میتواند بهصورت معقول انجام دهد بهعهده بگیرد. در ادامه پس از اینکه فهرست کارهای روزانه بهمیزان مقبولی از مسئولیتها کاهش یافت، زمان برنامهریزی فرا میرسد. برای دستیابی به شیوه مناسبی از زندگی باید انسان حتماً زمانی را فقط برای خود و خانوادهاش در نظر بگیرد. قطعاً انسان برای دستیابی به بهترین شیوه زندگی به زمان کافی برای ارتباط با « خدا، خود و خانواده» نیازدارد.
نویسنده: مهدی یاراحمدی خراسانی
منبع: روزنامه شهرآرا – مورخ 26 مهرماه 1393- شماره1536
shahrara.com/news/1393/7/26/pdf/15.pdf