لذا سهم هیجاناتِ کاذب این رقابت انتخاباتی کمی بیشتر از واقعیت های آن است. به هر حال اتفاق ویژه ی این رقابت نه چندان دوستانه نتیجه ی غیر قابل پیش بینی آن بود. در حالی که بر اساس نظر سنجی های مختلف و اعلام نظر سیاستمداران رسانه ای و کارشناسی در طول مناظره ها و رقابت ها بسیاری از غربی ها خصوصاً شخص هیلاری کلینتون و دموکرات های طرفدارش منتظر اعلام خبر پیروزی بودند ناگهان ورق برگشت و دونالد ترامپ علی رغم مخالفان متعصب و پرشماری که دارد به عنوان چهل و پنجمین مستاجر پلاک 1600 خیابان پنسیلوانیای واشنگتن دی سی برگزیده شد. حال سوال اساسی اینجاست که ترامپی که این همه مخالف داشته و حتی از آرای مردمی کمتری برخوردار بود چگونه توانست رقیب خود را از صحنه به در کند؟ پاسخ این سوال را باید در تفاوت نگاه این دو کاندیدا جستجو کرد. آنچه سبب شکست هیلاری شد توهم پیروزی بود امری که در هر عرصه ای و برای هر فرد یا گروهی آسیب های فراوانی به همراه دارد. به بیان دیگر دموکرات ها وقتی شکست خوردند که مستندسازی آن ها علیه رسوایی اخلاقی ترامپ سبب شد رقیب را بازنده قطعی و خود را از پیش برنده فرض کنند. لذا نیازی به آسیب شناسی تاکتیک های تبلیغاتی خود و یا عواملی که ممکن است شکست آن ها را رقم بزند حس نکردند. و نتیجه آن چیزی شد که اصلاً انتظارش را نداشتند. از پیش برنده پنداشتن خود سبب می شود انسان در زمانی که فکرش را نمی کند غافلگیر شده و بازی برنده را ببازد. این همه را گفتم تا در آخر یک بهره برداری نامربوط از این ماجرا داشته باشم. تیم ملی فوتبال ایران در حالی به مصاف سوریه در کشوری ثالث می رود که بسیاری از هم اکنون ایران را برنده و مسافر جام جهانی روسیه می پندارند.اما واقعیت زمین سبز، توپ گرد و میدان مبارزه چیزی غیر از این است. شکست های بی موقع و غافلگیری در هر مبارزه ای در کمین است. خصوصاً زمانی که حریف شما در شرایط خاصی غیر از زمین اختصاصی خود از ما میزبانی می کند. البته خوب می دانم کی روش بسیار حرفه ایست و برای شرایط میزبانی خاص، انگیزه فراوان رقیب، اتفاقات پیش بینی نشده، غرور بی جا و توهم پیرزوی و مسائلی از این دست پیش بینی های لازم را انجام می دهد.
منبع: خبرورزشی مورخ دوشنبه 24 آبان 1395 شماره 5602