گزیده ای از سجایای اخلاقی حضرت رضا(ع)؛ در آن زمان كه درهاى آسمان گشوده شد و پرتوى از نور رخشان امامت و ولایت بر زمين تابيد، مژده ای شادي بخش، دلهاى زمينيان را فراگرفت وتاريكی وهواپرستى، با ظهور رهبرى ربّانى به رسوايى افتاد. يازدهم ذى القعده سال 148 هجرى امام هشتم حضرت خورشید به عنوان سرچشمه اى از نيكى ومهربانى وهدايت رخ نمود تا پناهگاهى پديد آید كه خداپرستان را در خود گرد آورد. حضرت علي بن موسي الرضا(ع) مانند ديگر پيشوايان معصوم عليهم السلام به زيور فضايل اخلاقي و کمالات نفساني آراسته و از هر گونه زشتي و پليدي و رذايل اخلاقي منزه بود و در اين راه گفتار و رفتارش الگو سرمشق ديگران بود. در بحارالانوار جلد 49 صفحه 90 آمده است که «ابراهیم بن عباس» دربارۀ منش و روش اخلاقی حضرت ابوالحسن رضا(ع) چنین میگوید: « هرگز ندیدم آن حضرت، با سخن خود در حق کسی جفا کند(و مورد اهانت و آزار قرار دهد) و یا کلام کسی را قبل از آنکه پایان یابد، قطع کند. نیاز نیازمندان را برآورده میساخت و هرگز حاجتمندی را که توان انجام حاجت او را داشت، رد نمیکرد. هرگز پای خود را نزد دیگران دراز نمیکرد. و هرگز در حضور دیگران به چیزی تکیه نمیداد. و هرگز ندیدم غلامان و خدمۀ خود را دشنام دهد. و ندیدم که در جمع با صدای بلند بخندد؛ بلکه خندهاش تبسّم بود. وقتی سفره پهن میکرد، بردگان و خدمه و حتی دربانها و نگهبانان نیز با او بر سفره مینشستند. خوابش کم بود. و کارهای نیک و صدقههای پنهانی فراوانی داشت و اکثر آنها را در شب تار انجام میداد (تا مبادا کسی خجالت بکشد و یا او را بشناسد) هر کس گمان کند مثل او را [در غیر اهل بیت] در فضایل دیده است، او را تصدیق نکن!»
این روایت تنها قطره ای از دریای کرامات و سجایای اخلاقی امام رئوف حضرت ثامن الحجج علیه السلام است که بدان اشاره گردید. بر اساس گواه تاریخ خورشید تابناک امامت و ولایت حضرت رضا(ع) همچون جد بزرگوارشان پیامبر اعظم(ص) در اخلاق نیک و ستوده سرآمد روزگار بودند و تاریخ به نقل از دوست و دشمن کرامات و سجایای اخلاقی ایشان را شهادت می دهد. بر این اساس بر شمردن ویژگی های اخلاقی حضرتش کار بسیار بزرگی است که از عهده چنین قلم و کلامی بر نمی آید. با این وجود بخشی از مهمترین موارد از سجایای اخلاقی حضرت به اختصار بیان می گردد:
اول: چگونگی برخورد با زیر دستان، کنیزان و غلامان:
امام رضا علیه السلام همچون اجداد بزرگوارشان در برخورد با بردگان، خدمه، زیردستان،کنیزان و غلامان ارزشهای انسانی و اخلاقی را همواره مورد توجه داشته اند. همچنین در عین حال که نهایت احترام را به خدمتکاران و غلامان خویش داشتند، از تذکر سازنده و بجا به ایشان خودداری نمیکردند. بر این اساس در شیوه ی مواجهه ایشان با زیردستان موارد زیر بیشتر مورد توجه مورخین بوده است:
• الف: هرگز کسی ندیده است امام به غلامان و زیردستان خود ناسزا و دشنام داده و یا این که با زبان خشونت با آن ها صحبت نمایند.
• ب: امام هشتم بسیار به زیردستان خود احترام می گذاشتند تا آنجا که در عیون اخبار الرضا آمده است: «أَجْلَسَ مَعَهُ عَلَى مَائِدَتِهِ مَمَالِیكَهُ وَ مَوَالِیه.» امام(ع) با آن ها سر یک سفره مینشست. «عبدالله بن صَلت» از مردی بلخی نقل نموده است: که من همراه حضرت رضا علیه السلام در سفرش به خراسان بودم. روزی سُفره انداخت و تمام بندگان و خدمۀ خویش را اعم از سیاه و سفید و… جمع کرد، عرض کردم: فدایت شوم! میخواهی برای بردگان سفرۀ جُدا پهن کنم؟ حضرت این پیشنهاد را رد کرد و فرمود: « ساکت باش! پروردگار بلند مرتبه (همۀ ما) یکی است. مادر و پدر (همه) یکی است و جزا و پاداش نیز بر اساس اعمال است {پس برتری در بین نیست که آنان جدا شوند}»
• ج: در فروع کافی به نقل از محمدبن یعقوب کلینی آمده است: «کانَ ابوالحسن اِذا اَکَلَ اَحَدَنا لا یَستَخدِمُهُ حَتّی یَفرَغَ مِن طَعامِهِ؛ ابوالحسن (علیبن موسی) اینگونه بود که وقتی یکی از ما [خدمه و غلامان] مشغول خوردن غذا بود، او را برای انجام کاری فرا نمیخواند، تا زمانی که از غذا خوردن فارغ میشد». به بیان دیگر در حالی که در هیچ جای دنیا چنین برخوردی با زیردستان مشاهده نمی شود امام هشتم به گونه ای رفتار می کردند که اگر خدمت کاری مشغول خوردن غذا و بر سرسفره بود او را برای کاری احضار نمی کردند. همچنین ایشان علاوه بر این که در هنگام غذا به غلامان دستور کاری نمی دادند اجازه هم نمی دادند غلامان در هنگام صرف غذا به احترام ایشان از جای خود بلند شوند. در فروع کافی آمده است که حضرت رضا علیه السلام می فرمود: « هر گاه در جمع شما حاضر شدم و شما مشغول خوردن غذا بودید، از جای برنخیزید. چه بسا آن حضرت با یکی از ما کاری داشت و ما را فرا میخواند، به ایشان گفته میشد که فرد مورد نظر شما مشغول غذا خوردن است، پس حضرت میفرمود: به او کاری نداشته باشید تا از غذا خوردن فارغ شود»
• د: در نورالابصار آمده است: روزی امام علیه اسلام وارد حمّام شدند، سربازی داخل حمّام بود(که به منزله خدمتکار ولی عهد بود) از حضرت خواست که آب بر سر و صورت او بریزد، حضرت این عمل را انجام داد. مردی وارد حمّام شد، در حالی که حضرت را میشناخت، پس فریاد کشید: هلاک شدی. آیا پسر دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله را به خدمت گرفته ای؟ پس آن سرباز فریاد کشید و خود را بر دست و پای امام انداخت و با تضرّع عرض کرد: ای پسر رسول خدا! چرا وقتی به شما دستور دادم که (آب بر بدنم بریزید) نافرمانی نکردید؟ حضرت لبخندی زد و با مدارا و ملاطفت فرمود: آن کار ثواب داشت؛ لذا قصد نکردم که در کارهای که ثواب دارد تو را نافرمانی کنم» بر این اساس امام هشتم در عین برخورداری ظاهری از ولایت عهدی با دریای رأفت و مهربانی که داشته اند از جسارت و خطای غلامان خود در می گذشتند و در بسیاری از موارد دیده شده است که ایشان تلاش می کردند در کارها از غلامان و خدمتکاران کمک نگیریند و کارهایشان را خود انجام دهند.
• ه: در تاریخ آمده است حضرت رضا علیه السلام برای بنده ها احترام خاصی قائل بود و هرگز با آنان رفتار تبعیض آمیز و نژاد پرستانه نداشتند و آزادی بردگان را خیلی دوست میداشتند؛ لذا در روایات آمده است که آن حضرت: «اَعتَقَ اَلفَ مَملوُکٍ؛ هزار بنده را آزاد کرد.»
دوم: آداب اخلاقی در مراودات اجتماعی امام رضا علیه السلام:
حضرت رضا علیهالسلام با این که در مقام ولایت عهد بودند و از مقام معنوی بالایی نیز برخوردار بوده اند اما هرگز به آداب اخلاقی در مراودات اجتماعی، حتی به ریزترین آنها بی توجهی و کمتوجهی نفرمودند. براین اساس و با عنایت به حدیث ذکر شده در ابتدای این مرقومه برخی از نکات اخلاقی ویژه در ارتباطات اجتماعی ایشان وجود دارد که فهرست وار به شرح زیر ارائه می گردد:
• بسیار مهربان و خوش برخورد بودند.
• با گفتارشان دل کسی را هرگز نرنجانده و به کسی اهانت نکردند.
• هرگز به کسی ناسزا نگفتند و به اَحدی دشنام ندادند.
• هرگز سخن کسی را قطع نمیکردند و اجازه میدادند که شخص سخنانش را تمام کند و به آخر رساند.
• با کسی به درشتی سخن نمی گفتند. روش امام این بود که صبر می کرد تا سخن گوینده تمام شود سپس نظر خویش را درباره سخنان او ابراز نمایند.
• پای خود را هنگام نشستن در حضور دیگران که مقابل و یا اطراف حضرت نشسته بودند، دراز نمیکردند.
• خوي نيکوي حلم و بردباري را از پدر بزرگوار خود امام کاظم (ع) به ارث برده بودند و در برابر افراد جاهل و گستاخ با بردباري مواجه مي شدند.
• در حضور دیگران به دیوار تکیه نمیزدند و این را خلاف ادب و احترام حضّار میدانستند.
• هرگز دیده نشد که آب دهان خود را بیرون اندازدند.
• با صدای بلند نمیخندیده بلکه خنده ی ایشان تبسّم و لبخند ملیح بود.
• میهمان را گرامی میداشتند و او را به کار وا نمی داشتند.
• قبل و بعد از غذا دستها را میشستند و نظافت را رعایت می کردند.
سوم: فرهنگ رضوی در کمک به نیازمندان:
با عنایت به اینکه در زمان حیات امام هشتم علیه السلام نهادهای مشخصی برای کمک به محرومین و نیازمندان وجود نداشته است ایشان یکی از وظایف مهم و حیاتی خویش را کمک به فقرا و محرومین می دانستند. در فرهنگ کمک رسانی ایشان به محرومین موارد زیر در تاریخ نقل گردیده است:
• هرگز فقیری را رد نمیکردند: در مورد آن حضرت نقل شده است: هر گاه میتوانستند حاجت نیازی را برآورده سازد، او را بیپاسخ رد نمیکردند.
• کمک به محرومین را سنّت حسنهای در بین نیاکان خود میدانستند و به آن افتخار می کردند.
• امام رضا علیه السلام از پدر بزرگوارشان نقل کرده اند: که جدّش [امام] جعفربن محمد [الصادق علیه السلام] میفرمود: وقتی کسی از من درخواستی دارد (و به من ابراز نیاز میکند) تلاش میکنم در اوّلین فرصت نیاز او برطرف شود و من فرصت کمک به او را از دست ندهم.
• زمانی که حضرت در خراسان بودند، در روز عرفهای تمام اموال خود را به فقرا انفاق نمودند. «فضل بن سهل» به ایشان اعتراض کرد و عرضه داشت: این خسارت و زیان است. حضرت در جواب فرمودند: «هرگز خسارت نشمار آنچه را که به عنوان اجر (الهی) و یا کرم و بخشش دادهای.» این حدیث علاوه بر اینکه نشان میدهد گاه حضرت تمام اموالش را در راه خدا به فقرا انفاق میکرد، و ارائه دهندۀ خط فکری عمیق این مکتب؛ دربارۀ انفاق و کمک به فقرا است و آن اینکه انفاق خسارت نیست، از دست دادن نیست بلکه ذخیره سازی آن در جایی مطمئن است.
• انفاق از بهترین ها؛ پیوسته امام ابوالحسن الرضا علیه السلام هنگام غذا سینی را میآورد و کنار سفره میگذاشت (قبل از خوردن) از بهترین غذاهایی که برای او آورده بودند، برمیگرفت، داخل آن سینی میگذاشت و دستور میداد که آن را به نیازمندان بدهند. آنگاه این آیه را تلاوت میکرد میفرمود: «و تو چه میدانی آن گردنه چیست؟ آزاد کردن بردهای یا غذا دادن در روز گرسنگی.»
• بخشش به اندازۀ نیاز؛ روزی فقیری نزد حضرت آمد و از او درخواست کرد که: « به اندازۀ مروّت خودت به من عطا کن!» حضرت فرمود: یعنی شاید مروّت من به اندازۀ اعطای تمام دنیا باشد. فقیر متوجه خطای در کلامش شد؛ لذا دوباره عرض کرد: « به قدر مُروّت خودم بده.» در این وقت حضرت با چهرۀ گشاده به او فرمود: « در این صورت بلی» آنگاه فرمود: « ای غلام دویست دینار به او بده»
• حفظ آبرو و شخصیّت فقرا؛ حضرت رضا علیه السلام سخت به حفظ شخصیّت، کرامت و حیثیت افراد توجه داشتند؛ لذا سعی میکردند اغلب شبها و یا از پشت پرده دور از چشم مردم به فقرا رسیدگی نمایند.
سخن پایانی این که کرامت اخلاقی اهل بیت عصمت و طهارت – علیهم السلام – برگرفته از کرامت و بزرگواری پیامبر اعظم(ص) است که علاوه برهدایت جامعه اسلامی، موجب ارتقاء اخلاق اجتماعی مسلمانان شده و بیشترین جذابیت را حتی در برخورد با کسانی که بدون معرفت و آگاهی نسبت به آنان برخورد می کردند ایجاد می نمود. امامان معصوم با اينكه امامت و رهبري مردم را به عهده داشتند و برگزيدهي خداوند و حجّت او بر روي زمين بودند، امّا خودشان را از مردم جدا نميدانستند و با رفتار و گفتارشان به همه درس زندگي، پاكي و درستي ميدادند. امید است که با تأسی به خورشید هشتم آسمان ولایت و امامت، سلطان سریر ارتضا امام علی بن موسی الرضا علیه السلام بتوانیم گوشهای از فرهنگ ناب تشیع را به جهانیان مدعی فرهنگ و تمدّن ارائه نماییم.
*پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی
http://news.aqr.ir/Portal/Home/ShowPage.aspx?Object=NEWS&ID=1a71af8f-af63-4526-a9ac-8286db3d3ebd&WebPartID=35bfc9ad-2f10-41ae-938b-bf7ec50751ff&CategoryID=29384c5e-15d2-403f-bc93-c6e6517c6ca9