چه بسیار استانها و شهرهایی که رفتارها، فعالیتها، امکانات و روندهای توسعهای اختصاصیافته برای آنها از دیرباز با نیازها و استعدادهایشان همخوانی ندارد و دراینزمینه بخش چشمگیری از قابلیتها و ظرفیتهایشان ناشناخته هدر میرود. این امر در حوزه شهری نیز امکان بررسی دارد. امروزه شهرنشینی الگوی غالب سکونت در دنیا شده است. ویژگیهای منطقهای و نشانههای هویتی که یک شهر در آن استقرار یافته است، در توسعه شهری نقش مهمی دارد. نظام برنامهریزی کلانشهری متأثر از فرایندها و روندهای درونی و بیرونی است. هر شهر بسته به موقعیت جغرافیایی خاصش، ویژگیهای متفاوتی در حوزههای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و طبیعی دارد که توان بالقوهای به آن داده است و برای بالفعلکردن این ظرفیتها باید متناسب با آن برنامهریزی شود. «آمایش شهری» بهتعبیری آمایش سرزمین در محدوده فضای جغرافیایی شهر است که با رویکرد تحقق نیازهای ساکنان فضاهای شهری بهدنبال بازآفرینی نقشها و کارکردهای عناصر شهری است. برای تحقق رویکرد تحولآفرین آمایش و عدالت در تخصیص منابع و فرصتها باید به اصول توسعه پایدار شهری شامل این موارد ششگانه توجه شود: آیندهگرایی (بلندمدت)، مشارکتی، مقید به محدودیتها، طبیعی و جغرافیایی، ابزارگرا، کلنگر (بههمپیوسته). شاید زیرساخت اساسی و بسیار مهمی که در این راستا باید به آن توجه کرد، چگونگی تعیین حدود و ثغور مناطق شهری است. در فرایند آمایش شهری به توزیع بهینه امکانات، خدمات، نشانهای هویتی، کاربریها و سرانهها بر طبق استانداردهای ملی و جهانی در فرایند برنامهریزی شهری توجه میشود و هدف از انجام آن کاهش مشکلات شهر و حرکت آن بهسمت توسعه پایدار و ایجاد رفاه برای شهروندان است. روال منطقی این است که قبل از برنامهریزی شهری، برنامه آمایش سرزمین بهصورت علمی و دقیق تهیه و تنظیم شود. شهرنشینشدن در کشور ما در بازه زمانی کوتاهی اتفاق افتاد، درحالیکه در کشورهای توسعهیافته این روند آرام بود. همین امر سبب شده است روند مطالعات مربوط به آمایش شهری شکل نگیرد و اتفاقات و چالشهای مهمی مانند حاشیهنشینی و بیتوازنی توسعه شهری رخ دهد.
منبع: روزنامه شهرآرا، چهارشنبه 17 شهریور 1400، شماره 3475
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/12067/332378