رهبر معظم انقلاب اسلامی چند روز پیش دیروز در دیدار رئیس و اعضای شورای اسلامی، شهردار، معاونین و شهرداران مناطق مختلف تهران تأکید کردند؛ «در اداره کلان شهر تهران و همچنین در اداره کشور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت یا همان روحیه مدیریت جهادی حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پیش رفت.» یکی از مباحثی که در سال های اخیر در ارتباط با سبک زندگی در جامعه مورد توجه قرار گرفته شناخت جایگاه آن در ساختار مدیریتی جامعه اسلامی است. اگر دین را به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای پایش کیفیت و ترسیم حیات مطلوب بدانیم، طبیعتاً مدیریت جامعه اسلامی و دینی هدف اصلی خود را پیاده سازی ارزشها در جامعه با افق تبدیل آن به کیفیت زندگی و راهبرد چگونگی دستیابی به این کیفیت و سبک زندگی می داند. زمانی که مقام معظم رهبری از واژه سبک زندگی صحبت کردند، چنین استنباط شد که ایشان در پی بازگو نمودن نوعی از زندگی هستند که در قیل و قال دنیای صنعت و اطلاعات در حال محو شدن است. شیوه ای از زندگی که سعادت دنیا و آخرت در آن بنا شده است. بر این اساس روش زندگی مدیریتی بر اساس شاخص ها و ارزش های تجربه شده ی دفاع مقدس به نام مدیریت جهادی ارائه گردید تا احیاگر بسیاری از روش هایی باشد که در حال فراموشی هستند. سبکی که در کمال سادگی مملو از آرامش و هدایت گری است. منظور از جهاد، صرفاً نبرد و مبارزه رودر رو نیست بلکه جهاد به معنای زندگی پویا، هدفمند و آمیخته با کار و تلاش مفید است که می تواند در عرصه های دفاعی، سازندگی، مدیریتی و رفع مشکلات بشریت باشد. با این مبنا می توانیم از پدیده ای به نام سبک زندگی جهادی سخن بگوییم.
ترويج سبك زندگي جهادی توسط مديريت جهادي
در دنیای حاضر سبک های مختلفی برای زندگی وجود دارد اما جهادگران با اقتباس از دوران هشت سال دفاع مقدس و بهره مندی از تجربیات جهادی آن دوران شیوه ای را در پیش گرفته اند که به نام سبک زندگی جهادی معروف است.یکی از مباحثی که در سالهای اخیر درباره ارتباط سبک زندگی جهادي و تاثیرگذاری آن بر شرایط جامعه مطرح بوده است شناخت جایگاه سبک زندگی در ساختارهای مدیریتی جامعه اسلامی است. یکی از وظایف و اهداف مهم حاکمیت و مدیریت در جامعه اسلامی شناخت سبک زندگی و معرفی آن به اجتماع و تبدیل آن به یک حرکت جاری در زندگی مردم است. این که سبک زندگی از کجا استخراج شود، موضوع مهمی است و طبیعتاً منابع و متون دینی از مهمترین منابعی هستند که چگونگی کیفیت دینی به زندگی بخشیدن را تامین می کند. وقتی به این منابع مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که این منابع زندگی را با چند شاخصه هدفمندی، تحرک، پویایی و آگاهی تعریف می کنند. مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، حمایت و عمل به آن توسط مدیران دینی است.
مغایرت مدیریت جهادی با شیوه های تکنوکراتی مولود فرهنگ سرمایه داری
فرهنگ مدیریت جهادی با مصرفگرایی، اشرافیگری و شیوههای تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایهداری است مغایرت دارد. تفکر سرمایهداری جامعه را به سمت مصرفگرایی و انحراف از مسیر آرمانهای انقلاب و عدالت سوق می دهد. این نکتهای بود که وفاداران مدیریت جهادی از آن دوری میکنند. برای تبیین سبک مدیریت جهادی ابعاد، الگوها، مؤلفه ها و فرهنگ مبتنی بر آن تشریح می گردد:
1: الگوی مدیریت جهادی: تفاوت اصلی آن مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری آن مقتبس از مدیریت اسلامی است. برای مثال، کسب سود در مدیریت اسلامی و سایر نظام های مدیریت دارای اهمیت می باشد. ولی در سایر نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلی مطرح است، در مدیریت جهادی سود به عنوان وسیله محسوب می شود. البته کسب سود حتی در مقیاس وسیع و کلان مذموم نیست و اگر از طریق قانونی، شرعی و با تلاش به دست آید جزء عبادات و فضیلت ها محسوب می شود. بنابراین مدیریت جهادی را نباید در مقابل سایر نظام های مدیریت قرار داد، بلکه مدیریت اسلامی بر شانه های مبانی فکری اندیشه اسلامی از سایر نظریه های مدیریت استقبال می کند و بهره برداری می نماید.
2: فرهنگ و مدیریت جهادی: فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار، مردم گرایی، خودباوری، نوآوری، ماموریت پذیری و… می باشد. نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه دارد. فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
3: ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی: مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به شرح زیر ارائه نمود:
الف: بعد ساختاری(دارای مؤلفه هایی نظیر: مديريت براي خدا، مديريت ولايتي، انعطاف پذيري ساختار، تشكيلات مناسب با شرايط)
ب: بعد رفتاری(دارای مؤلفه هایی نظیر: خودباوري، پرکاری، تحول آفرينی، پويایی، سختكوشي، سرعت عمل در كارها )
ج: بعد زمینه ای(دارای مؤلفه هایی نظیر: مشاركتپذيری، قناعت، نهادينه كردن اخلاق و ارزشهاي ديني در محيط كار واهميت دادن به بيتالمال)
بر این اساس فرهنگ و مدیریت جهادی دارای یک اصل محوری و بنیادی است که آن تاکید تام بر معنویت و ارزشهای اخلاقی- اسلامی- انسانی است. در واقع، مدیریت جهادی بدون معنویت وجود نخواهد داشت. امروزه با پیشرفت های علم تاثیر معنویت بر شاخص های کارآمدی و کارایی، سلامت سازمانی، خدمت دهی مناسب، بهره وری، تکریم و… بر هیچکس پوشیده نیست.
مدیریت جهادی کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت»
بنا به تعبیر مقام معظم رهبری « اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی، قابل حل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.» بر این اساس مديريتي جهادي همتي مردانه مي طلبد و داستان پر فراز و فرودي دارد. بی شک مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، عمل به آن و حمايت توسط مدیران کشور است که باید تک تک برای رسیدن به این مهم برنامه ریزی کنند و نیازی به نیروی کنترل کننده نداشته باشند، چرا که در سایه برنامه ریزی صحیح و پیاده سازی توسط مدیران، این سبک مدیریتی از طریق عمل آن ها در جامعه تسری می یابد و تبدیل به سبک حاکم شود. در الگوی «مدیریت جهادی» نهادستیزی و تجربه ستیزی به اسم انقلابی گری و آرمانگرایی و عدالتطلبی هیچ جایگاهی ندارد. اجتناب از سیاستزدگی به معنای ارجحیت منافع و مصالح ملی بر منافع فردی و جناحی از دیگر شاخصههای مدیریت جهادی است. مدیریت جهادی غایت خود را اثبات «کارآمدی دین در اداره جامعه» میبیند و کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت» است.
به قلم مهدی یاراحمدی خراسانی
* پایگاه خبری تحلیلی الف
کد مطلب: 212152