اما چه می شود انسان نماهایی که عادت کرده اند به دنیا طلبی، زیاده خواهی و ناحقی تاب تحمل این همه عدالت را ندارند و او را به شهادت می رسانند؛ لِشِدَّةَ عَدْلِهِ و جامعه ی بشری را محروم می نمایند و مغبون می سازند از فقدان مردی که می خواست هر چیزی را در سر جای خود بنشاند و معنا و مفهوم عدالت را تحقق بخشد. حالا بعد از قرن ها دنیا بیشتر از همیشه گرفتار ظلم و بی عدالتی شده است و به راستی کسی نمی داند تا زمان ظهور فرزندش حضرت مهدی موعود (عج) این بشر حریص و زیاده خواه چه بر سر خودش و عدالت خواهد آورد و چگونه می خواهد با نافرمانی، ظلم و ستم منویات خویش را پیش ببرد. ما هم در کشورمان خود را داعیه دار عدالت امام علی علیه السلام و پرچمدار ولایت ایشان می دانیم و معتقدیم در کل دنیا یا حتی در طول تاریخ کسی در اندازه شیعیان سرزمین پارس به ساحت مقدس ایشان بیشتر ارادت ندارد و علاقه مند به درک فیوضات حضرتش نیست اما سئوال اساسی اینجاست به راستی ما در عمل تا چه میزان مأموم به امام خویش هستیم؟ چقدر در زندگی، رفتار، کردار و گفتار خویش به آموزه های علوی وفاداریم و در مسیر تحقق آن در جامعه قدم بر می داریم؟ مردی که از سوختن شمع بیت المال برای امور شخصی خویش پرهیز می کرد کجا و کرور کرور استفاده های شخصی داعیه داران ولایتش از بیت المال مسلمین کجا؟ هم او که گردن بندی را به اجاره از اموال مسلمین بر گردن دخترش تاب نمی آورد و به شدت بازخواست می کند کجا و آن ها که خود را آقازاده می دانند و می خوانند و با اتوموبیل دولتی سگ گردانی و بی بندو باری می کنند کجا؟ نوک نازک قلم علی علیه السلام و تصمیمات و دستوراتی که جز رضای حق و برقراری عدالت بر روی کاغذی نمی لغزد کجا و امضاهای طلایی مدیران منفعت طلب و سودجو کجا؟ آیا وقت آن نرسیده که به خود بیاییم و بار دیگر با علی بیعت کنیم و از اصحاب غدیر خم باشیم؟ نکند در قیامت ما تنها در زبان با علی و شیعیان او باشیم و در عمل جز گمراهان اصحاب ایوان مسقف مدینه در سقیفه بی ساعده؟! این همه تاخت و تاز بی اخلاقی در جامعه، بازار و مدیریت کشور چه مناسبتی با روح حاکم بر اخلاق و مشی علوی دارد؟ احتکار، رشا و ارتشا، ربا، فساد اداری، بی بند و باری، حیف و میل و مصادره شخصی اموال دولتی هرگز در قاموس فکری و رفتاری شیعیان جایی ندارد و هر آن که بیمار این گونه انحرافات است به همان میزان در حلقه دوستان و شیعیان حضرتش قرار ندارد. باید بار دیگر به خود بیاییم “مسلمانی ز سر گیریم” و با تمسک به ولایت حضرتش خود و جامعه اسلامی را از هرگونه بی عدالتی و بی اخلاقی منزه گردانیم تا در زمره یاران و شیعیانش تعریف شده و زندگی و جامعه خویش را به صلاح وفلاح برسانیم.
منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 16 اردیبهشت 1400، شماره 870