از پروژه های سطحی تا برنامه های بینادی

در عصر حاضر شهر و زندگی شهری بدون بهره مندی از بزرگراه ها و شبکه هاي حمل ونقل ريلي، فرودگاه ها، شبکه هاي فاضلاب و تأمین آب، تلفن، برق، و همچنین شبکه هاي اينترنت و موبايل غيرقابل تصور است. این ها دقیقاً همان زیر ساخت هایی هستند که بیشتر از هر پدیده ی دیگری در فرایند مدرنیته دوران کلاسیک بر قالب شهرها و سبک و سطح رابطه انسان مدرن با محيط و طبيعت پيرامونش تاثير گذاشته است. به هر حال در این راستا با چرخش نگرشی که در دوره ششم شورای اسلامی شهر بدان تأکید شده قرار است امور نمایشی، سطحی و ظاهری جای خود را به دیدگاه امور بنیادی و حیاتی بدهد. در این راستا رعایت چند نکته اهمیت دارد:

اول؛ سرمایه گذاری حداکثری در امور زیربنایی و بنیادی امری معقول و کاملاً پذیرفته شده است که در بلند مدت رفاه و توسعه پایدار شهری را به همراه می آورد. ولی رعایت حداقل های ضروری برای امور سطحی و ظاهری که در منظر شهروندان قرار دارد نباید مورد غفلت قرار گیرد.
دوم؛ در فرایند برنامه های بنیادی باید بررسی و تحلیل مفهومی کامل از «ويژگي ها و بحران هاي پيش روي زيرساخت هاي شهري و همچنین ويژگي هاي مورد انتظار از زيرساخت هاي دوران پس از صنعت» به عمل آید.
سوم؛ باید با گذر از زیرساخت های شهری دوره صنعتی به زیرساخت های شهری دوران پساصنعتی مهاجرت کرد. بدان معنا که با رویکردهای چند وجهی و کل نگر امکان پیوند چند بعدی زيرساخت ها با وجوه مختلف اجتماعي، اقتصادي، معماری ایرانی اسلامی و اکولوژيکي شهر آماده شود و حاکمیت و استیلای نگرش مهندسی عمران که بالغ بر یک قرن به ایجاد زیرساخت های مکانیکی و تک بعدی به دور از انعطاف و پرداختن به نیازهای چند بعدی جامعه پرداخته است پایان دهد.

سخن آخر اینکه شهر پویا و مدرن شهروند فعال و مشارکت جو می خواهد. در فرایندهای توسعه شهری و اجرای برنامه های بنیادی و زیرساخت های حیاتی قطعاً صبر، مشارکت، شناخت نیازها و همراهی فکری و عملی شهروندان اهمیت فراوانی دارد. چون به هر حال این روند بسیار پرزحمت و هدفی چالشی و در عین حال مطلوب است.

منبع: روزنامه شهرآرا، سه شنبه 20 مهر 1400، شماره 3501

https://shahraranews.ir/fa/publication/content/12170/334564

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *