بچه که بودم یلدا برایم یکی از بهترین شب ها بود. همه اعضای فامیل در خانه پدربزرگ جمع می شدند و آن شب سروصدا و غوغایی به پا بود. بوی پلوی مادربزرگ اولین چیزی بود که توجهمان را به خود جلب می کرد. بچه ها که از سر شیطنت به سرعت به طرف اتاق پذیرایی می دویدند با ظرف های پراز آجیل و میوه روبرو می شدند و یواشکی به هرکدام از ظروف شیرینی و اجیل دستی می بردند. وقتی همه فامیل می آمدند، پدربزرگ ما را جمع می کرد و ظرف های انار دانه شده را که مادربزرگم زحمتش را کشیده بود به دستمان می داد و نفری یک مشت آجیل هم در جیب بچه ها می ریخت. شب زیبایی بود و بهترین فرصت برای شادی! تازه هندوانه شب یلدا هم که جای خود داشت و باید گفت بریدن هندوانه مراسمی بود برای خودش!
اما این روزها مراسم شب یلدا با گذشته تفاوت های بسیاری دارد. مثلاً صفا و صمیمیت دیگر مثل قدیم ها نیست. رفت و آمدها تحت تأثیر کارهای روزمره ی زندگی کمرنگ تر از گذشته شده و اسراف و چشم و هم چشمی بعضی ها از حلاوت شب یلدا کاسته است. علاوه بر این قیمت های سنگین آجیل که حتی به کیفیت گذشته نیست، میوه های انباری گران و هندوانه های کوچک با قیمت های بزرگ که نمی گذارد شیرینی اش به همین راحتی بر کام کسی بنشیند. از دیگر تغییرات شب چله نسبت به قدیم هاست. از طرف دیگر درگیری های روزمره ی مردم، فرصت دورهم جمع شدن در این شب زیبا را کم کرده است. در شبی که همه خانواده باید درکنار هم باشند و لحظه های دورهم بودن را جشن گرفته و خدا را شکر کنند، عده ای به بهانه های مختلف خودشان را آنقدر درگیر می کنند که دیگر حوصله ای برای مهمانی و دیدوبازدید پیدا نمی کنند! با یک پیامک سروته قضیه را هم می آورند و اگر بخواهند احترام بزرگترها راهم به شکل ویژه تری حفظ کنند زحمت یک تلفن را به خود می دهند و دید و بازدید از بزرگترها را در قالب چندجمله کوتاه پشت تلفن خلاصه می کنند.
در شرایطی که مشغله ی زندگی افزایش پیدا کرده است و فاصله میان افراد روز به روز بیشتر می شود باید به دنبال بهانه ای برای دیدار بود تا شاید به واسطه آن مدتی را بدون دغدغه ذهنی به خوشی بگذرانیم و به یاد سال های پیشین شکرگذار سلامتی و فرصت پیش آمده برای دورهم جمع شدن باشیم. سنت های کهن، سهم بسزایی در نزدیکی قلوب و جاری شدن مهربانی بین انسان ها دارد و به هر میزان که از این سنت ها فاصله بگیریم، از جامعه ای مهربان و آکنده از صفا و صمیمت دور خواهیم افتاد. شب یلدا اگر چه تنها یک دقیقه بلندتر از سایر شبهای سال است اما مردم ایران سالیان طولانی است که نسل به نسل آن را در کنار هم سپری میکنند. یلدا صرفاً آجیل و میوه نیست بلکه بهترین فرصت برای تمرین صله رحم و فرصتی است تا در سرمای زمستان در کنار هم به زندگی گرمایی دوباره بخشیم. یلدا در فرهنگ ایران نوعی انتظار را تداعی می کند، انتظار بارش برف و باران که رحمت خدا بر بندگان است پس می توان آنرا به جلسات آشتی و توجه به افرادی که دوستمان دارند و ما از آنها غافل بوده ایم تبدیل کرد و به این بهانه دل را مصفا کنیم.