خلاصه کتاب: مقدمه: در طی دهه گذشته،مفهوم اعتیاد اینترنتی بر حسب پذیرش آن به عنوان یک اختلال بالینی معتبر که اغلب مستلزم درمان می باشد،پدید آمده است(یانگ،2007).بیمارستانها و کلینیکهای دارای خدمات درمانی برای بیماران سرپایی مبتلا به اعتیاد اینترنتی به وجود آمده اند، مراکز توانبخشی اعتیاد موارد جدیدی از معتادان اینترنتی را پذیرفته اند، و پردیسهای کالجها اقدام به ایجاد گروههای حمایتی برای کمک به دانشجویان معتاد نموده اند.
در تحقیقات،انواع فرعی مشکلات مربوط به اینترنت مانند وسواس جنسی آنلاین،قمار اینترنتی،اعتیاد به MySpace،و اعتیاد به بازی ویدئویی نیز مورد بررسی قرار گرفته اند.اعتیاد به بازی ویدئویی به چنان نگرانی تبدیل شده بود که در سال 2008 انجمن پزشکی امریکا برآورد کرد که پنج میلیون کودک از یک نوع اعتیاد به بازی رنج می برند و در راهنمای تشخیصی تجدیدنظرشده، بازی [ویدئویی] بیش از اندازه یک نوع اعتیاد تلقی گردید.
با اینکه در رشته های دانشگاهی و بالینی توجه زیادی به اعتیاد اینترنتی مبذول شده است،اما ایجاد استانداردهای جهانی در زمینه مراقبت و سنجش دشوار گردیده است زیرا این زمینه به لحاظ فرهنگی متنوع بوده وبه دلیل استفاده از پرسشنامه های مختلف برای سنجش آنها، واژگان فنی در ادبیات دانشگاهی از اعتیاد اینترنتی به استفاده مشکل آفرین از اینترنت، و استفاده بیمارگون از کامپیوتر تغییر یافته است. به رغم اتکای ما بر فناوری، تلاش برای تعریف اعتیاد اینترنتی دشوارتر نیز می گردد زیرا ما مرزهای بین نیاز و تمایل به استفاده از اینترنت را محو می کنیم .ما به استفاده از فناوری نیاز داریم. بنابراین سؤال این است:چه زمانی این استفاده اعتیاد محسوب می شود؟
اعتیاد اینترنتی مشکل نسبتاً تازه ای است و با اینکه تحقیقات وجود آنچه را که به صورت یک مشکل مراقبت بهداشتی رو به رشد در آمده است ثابت کرده اند، بااین حال، درک علمی مشکل به تدریج صورت می گیرد.
فصل 1
برآوردهای شیوع و مدلهای سبب شناختی اعتیاد اینترنتی
کیمبرلی اس.یانگ، زیائو دانگ یوئی ،و لی یینگ
اعتیاد اینترنتی ابتدا درسال1996 مورد بررسی قرار گرفت.در این تحقیق بیش از 600نفر از کاربران شدید اینترنت که با استفاده از یکی از نسخه های اصلاح شده معیارDSM-IV برای قمار بیمارگون مورد سنجش قرار گرفته و نشانه های بالینی اعتیاد را نشان داده بودند،مورد بررسی قرار گرفتند (یانگ ،1996).از آن زمان به بعد،در تحقیقات بعدی دهه گذشته جنبه های مختلف این اختلال بررسی شده اند.در تحقیقات اولیه تلاش بر این بوده است که اعتیاد اینترنتی را تعریف نموده و به بررسی الگوهای رفتاری متمایز کننده کاربرد وسواسی اینترنت از کاربرد طبیعی بپردازند.تحقیقات جدیدتر میزان شیوع اعتیاد اینترنتی و عوامل یا دلایل سبب شناختی مرتبط با این اختلال را مورد کاوش قرار داده اند. در بسیاری از این تحقیقات تأثیر ارتباط کامپیوتری بر شیوه ی انطباق مردم با ویژگیهای تعاملی اینترنت مورد بررسی قرار گرفته است،تحقیقات اولیه از ایالت متحده به انگلستان و کشورهایی مانند روسیه، چین، و تایوان گسترش پیدا کرد. با وجود گسترش روز افزون این مشکل، هنوز هم اطلاعات کمی در باره دلایل اعتیاد مردم به اینترنت وجود دارد.
میزان شیوع در میان فرهنگها
درتحقیقات اولیه میزان شیوع استفاده اعتیادگونه از اینترنت مورد بررسی قرار گرفته است.بر اساس این برآورد تحقیق ،از میان 17,000 کاربر اینترنتی، 6% آنان با توصیف اعتیاد اینترنتی جور درمی آمدند.با اینکه این تحقیق بر داده های خودسنجی متکی بود، اما شامل یک جمعیت مقطعی بوده و به عنوان یکی از وسیع ترین زمینه یابیهای روانشناختی که منحصراً در اینترنت اجرا شده است،محسوب می گردد. بر اساس یکی دیگر از تحقیقات معروف در ایالات متحده، که توسط تیمی از پژوهشگران مرکز پزشکی دانشگاه استنفورد انجام شد، یک هشتم امریکاییها از یک یا چند مورد از نشانه های اعتیاد اینترنتی رنج می برند.
در تحقیقی در فنلاند میزان شیوع اعتیاد اینترنتی در میان نوجوانان 12 تا 18 ساله بررسی گردید.یافته ها نشان دادندکه در سنجش انجام گرفته به وسیله پرسشنامه تشخیص اعتیاد اینترنتی یانگ 7/4%دختران و 6/4%پسران با تعریف اعتیاد اینترنتی مطابقت داشتند.در اواخر دهه ی1990 نیز تحقیقاتی در زمینه شیوع انواع خاصی از استفاده سوء از اینترنت انجام گردید. انجام تحقیقات در زمینه ی فعالیت های جنسی آنلاین رواج بیشتری داشت، و برآوردهای مبتنی بر داده های زمینه یابی نشان دادند که 9%کاربران با نشانه های اعتیاد مربوط به مطالب آشکار جنسی در اینترنت مطابقت داشتند.
آمارهای شیوع در بین فرهنگ ها و جوامع مختلف بسیار متفاوت است. گاهی پژوهشگران برای تعریف اعتیاد اینترنتی از ابزارهای مختلفی استفاده میکنند، در نتیجه این امر تعیین همسانی بین تحقیقات دشوارتر می گردد. علاوه بر این، این تحقیقات به دلیل داشتن روش شناسی های مختلف گیج کننده هستند، بعضی از آنها از داده های زمینه یابی آنلاین استفاده می کنند که به کمک برشهای جمعیتی به شبکه جهانی پست شده اند، و برخی دیگر تنها یک دانشکده یا دانشگاه را در نظر می گیرند. به طور کلی،می توان گفت که به نظر میرسد شیوع اعتیاد اینترنتی در میان نوجوانان در کمترین حد خود باشد، که دامنه ی آن بین 6/4 تا 7/4 درصد است. این عدد در میان جمعیت کلی کاربران اینترنت افزایش می یابد، دامنه ی آن بین 6 تا 15 درصد جمعیت کلی است که با نشانه های اعتیاد مطابقت دارند. این اعداد برآوردی از گستره مشکل ارائه کرده و بیانگر آنند که امکان دارد بخش وسیعی از کاربران آنلاین از یک یا چند مورد از نشانه های اعتیاد اینترنتی رنج ببرند.
عوامل سبب شناختی
انواع اعتیاد به عنوان اجبار دائمی به در گیر شدن در یک فعالیت خاص یا به کاربردن یک ماده، بدون توجه به پیامدهای زیانبار آن بر سلامتی جسمانی،اجتماعی،معنوی،روانی و مالی تعریف می شوند. فرد معتاد به جای توجه به موانع زندگی،پرداختن به فشارهای روزمره،و یا مواجهه با آسیبهای گذشته یا حال، از طریق توسل به یک مکانیسم شبه سازگارانه به مسائل به صورت غیر انطباقی واکنش نشان می دهد. نوعاً، اعتیاد هم ویژگیهای روانشناختی و هم خصوصیات جسمانی را آشکار می سازد.وابستگی جسمانی زمانی اتفاق می افتد که بدن فرد به یک ماده ی خاص وابستگی پیدا می کند و در اثر عدم تداوم مصرف داروها یا الکل، نشانه های کناره گیری را تجربه می کند. بااینکه این ماده اعتیاد آور در ابتدا برای مصرف کننده آن لذتبخش است،اما ادامه ی مصرف فرد به واسطه نیاز به کاهش اضطراب ناشی از عدم وجود آن ماده انجام می گیرد،به این ترتیب فرد برای انجام رفتار اعتیادگونه سوق داده می شود.وابستگی روانشناختی زمانی آشکار می شود که فرد معتاد نشانه های کناره گیری،مانند افسردگی،میل شدید،بی خوابی،و تحریک پذیری را تجربه می کند. هم اعتیاد رفتاری و هم اعتیاد به مواد معمولاً موجب افزایش وابستگی روانشناختی می شوند. تمرکز بر مسائل روانشناختی مربوط به افزایش استفاده از اینترنت، به عنوان یک اعتیاد رفتاری،در درک بالینی دلیل استفاده افراطی مردم مفید واقع می گردد.
مدل شناختی – رفتاری
کاپلان اعتیادهای مربوط به فناوری را به عنوان زیر مجموعه ای از اعتیادهای رفتاری تلقی می کند؛در اعتیاد اینترنتی اجزای اصلی اعتیاد متبلور است (یعنی بارز بودن،تغییر خلق، تحمل،کناره گیری،تعارض و بازگشت). از این دیدگاه، معتادان به اینترنت یک فعالیت بارز دارند و آن اینکه اغلب اشتیاق شدیدی را تجربه می کنند و به هنگام وصل نبودن به شبکه در مورد اینترنت اشتغال ذهنی دارند.او همچنین بیان می کند که استفاده از اینترنت برای فرار از احساسات آزار دهنده،ایجاد تحمل در مورد اینترنت برای دستیابی به رضایت،تجربه کناره گیری به هنگام کاهش استفاده از اینترنت،رنج بردن از افزایش تعارض با دیگران به دلیل انجام این فعالیت، و بازگشت به اینترنت نیز از نشانه های اعتیاد بودند.این مدل در مورد رفتارهایی مانند رفتار جنسی،رقابت،مصرف غذا و قمار به کار برده شده است (پیل،1985؛وایلانت،1995).و برای بررسی استفاده بیمارگون یا اعتیادآور از اینترنت نیز مفید است.
محققان عنوان کرده اند که این بافت شناختی_رفتاری،استفاده تعدیل شده و کنترل شده از اینترنت برای درمان اعتیاد اینترنتی بسیار مناسب است (گرینفلد،2001،اورزاک ،1999). به ویژه،درمان شناختی رفتاری به عنوان شیوه درمانی ترجیحی برای استفاده اعتیادگونه از اینترنت پیشنهاد شده است (یانگ ،2007).در درمان شناختی_رفتاری که یک نوع درمان شناخته شده می باشد، فرض بر این است که افکار تعیین کننده احساسات هستند.در بررسی ای که برروی 114 بیمار انجام گرفت،در حالی که بیماران مهارتها و شیوه های کنار آمدن جدیدی برای پیشگیری از بازگشت (عود) یاد می گرفتند، به آنان آموزش داده می شد تا با استفاده از این در مان به بازبینی افکار و شناسایی آن دسته از افکاری که موجب راه اندازی احساسات و اعمال اعتیاد آور می شوند، بپردازند.
تحقیقات نشان می دهند که برای حصول بهبودی باید هم رفتار کامپیوتری و هم رفتار غیر کامپیوتری مورد بررسی قرار گیرند. رفتار کامپیوتری با استفاده آنلاین واقعی با هدف اولیه پرهیز از کاربردهای مشکل آفرین سروکار دارد،در حالی که استفاده کنترل شده از کامپیوتر برای اهداف موجه را حفظ می کند.به عنوان مثال، یک وکیل معتاد به هرزه نگاری اینترنتی باید یاد بگیرد که از مراجعه به وب سایتهای شهوت انگیز خودداری نماید، در حالی که هنوز هم می تواند برای انجام تحقیقات قانونی و ارسال پست الکترونیکی به موکلانش به اینترنت دسترسی پیدا کند.تمرکز رفتار غیرکامپیوتری بر کمک به مراجعان در جهت ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی برای زندگی بدون اینترنت می باشد.
از دیدگاه شناختی، افرادی که دارای تفکر اعتیاد گونه هستند به هنگام پیش بینی فاجعه بدون هیچ دلیل منطقی احساس بیمناکی می کنند.با اینکه معتادان تنها افرادی نیستند که نگران می شوند و رویدادهای منفی را پیش بینی می کنند،اما آنها نسبت به افراد دیگر این کار را به دفعات بیشتری انجام می دهند.مدل شناختی به توضیح علت ایحاد یک عادت یا استفاده اعتیادگونه در کاربران اینترنت و نقش افکار خود منفی در حفظ الگوهای رفتار اعتیادگونه کمک می کند.
مدل عصب روانشناختی
پژوهشگران چینی توجه زیادی به مشکل اعتیاد اینترنتی در جامعه چینی مبذول داشته اند.انجمن جوانان چینی برای توسعه شبکه(CYAND) در گزارش سال 2005 خود برای اولین بار در مورد قضاوت در زمینه اعتیاد اینترنتی استانداردی ارائه کرده است که یک پیش نیاز و سه شرط دارد.پیش نیاز این است که اعتیاد اینترنتی باید به شدت کارکرد اجتماعی و ارتباط بین فردی یک جوان را به خطر اندازد.یک فرد تا زمانی که با هر یک از سه شرط زیر مطابقت داشته باشد به عنوان یک معتاد اینترنتی طبقه بندی می گردد:(1)فرد باید احساس کند که دستیابی به خود شکوفایی به صورت آنلاین آسان تر از زندگی واقعی است،(2)فردباید به هنگام ایجاد وقفه در دسترسی به اینترنت یا توقف کارکرد آن،احساس ملال یا افسردگی را تجربه کند،(3)فرد باید تلاش کند تا مدت زمان واقعی استفاده خود از اینترنت را از اعضای خانواده اش مخفی کند.
پژوهشگران از مدتها پیش اعتیاد را با تغییراتی در انتقال دهنده های عصبی مغز مرتبط دانسته اند،و برخی نظریه پردازان ادعا کرده اند که همه انواع اعتیاد، بدون توجه به نوع آن (رابطه جنسی،غذا،الکل،اینترنت) می توانند از طریق تغییرات مشابهی در مفز راه اندازی شوند.
نظریه جبران
توسط انستیتوی روانشناسی آکادمی علوم چین برای توضیح دلایل ایجاد اعتیاد اینترنتی در جوانان چینی پیشنهاد شده است. بنا به استدلال تائو وجود «سیستم سنجش واحد» برای ارزیابی برتری تحصیلی موجب سوق دادن بسیاری از جوانان به سوی «جبران معنوی» از طریق فعالیتهای آنلاین شده است. علاوه براین، جوانان از طریق درگیر شدن در فعالیت های اینترنتی در جست وجوی جبران برای هویت خود،عزت نفس،و شبکه اجتماعی نیز هستند. در 20سال گذشته، جوانان چینی برای بیان نیازها و احساساتشان از شعر،گیتار،و ورزش استفاده می کردند، اما اکنون آنان به استفاده از بازی های الکترونیکی و سایر ابزارهای مبتنی بر وب گرایش پیدا کرده اند.
در تحقیقات قبلی تصورات افراد بزرگسال و همچنین کودکانی که از اینترنت به عنوان وسیله ای برای جبران یا کنار آمدن با کاستیهای موجود در عزت نفس،هویت و روابط استفاده می کردند، بررسی شده است. در یکی از تحقیقات اولیه با استفاده از مقیاس احساس تنهایی UCLA(راسل ،پیلاو، و کاترونا ،1980) متوجه شدند که سطح احساس تنهایی در میان دانشجویانی که کاربران بیمارگون یا معتاد اینترنت محسوب می شدند، بالاتر است(موراهان-مارتین وشوماخر ،2003). به طور کلی، معتادان به اینترنت در تشکیل روابط صمیمی با دیگران مشکل دارند و برای برقراری ارتباط با دیگران به شیوه ی غیر تهدید آمیز در پشت [سپر] ناشناس بودن در فضای سایبر پنهان می شوند.فرد به صورت آنلاین می تواند یک شبکه اجتماعی از روابط جدید به وجود آورد. فرد با بازدید روزانه از یک گروه خاص (یعنی،یک فضای گپ خاص،بازی آنلاین،یا فیس بوک) می تواند به میزان زیادی با سایر اعضای گروه آشنا شود، و به این ترتیب احساس تعلق به یک جامعه در وی ایجاد شود.مانند همه ی جوامع، فرهنگ فضای سایبر نیز مجموعه ارزشها، استانداردها، زبان، نشانه ها، و اثرات تصنعی خودش را دارد.تک تک کاربران خود را با هنجارهای کنونی گروه تطبیق می دهند. در صورتی که فرد به تنهایی به صورت آنلاین بماند، گروه اغلب قراردادهای طبیعی درباره ی حریم خصوصی را نادیده می گیرد (مثلاً، از طریق ارسال پیامهای شخصی به تابلوی اعلانات عمومی یا اتاقهای گپ)؛ این امر در یک زمان و فضای موازی اتفاق می افتد و تنها کاربرانی که از طریق کامپیوتر با همدیگر ارتباط برقرار می کنند از آن باخبر می شوند.
معتادان به اینترنت پس از عضویت در یک گروه خاص، برای مصاحبت،توصیه،درک و حتی تخیل به تبادل گفت وگو روی آورده و به آن وابسته می شوند. توانایی ایجاد یک جامعه مجازی موجب می شود که دنیای فیزیکی نادیده گرفته شود تا اندازه ای که دیگر افرادی به صورت شناخته شده، ثابت و قابل دیدن وجود نداشته باشند، وکاربران آنلاین ناشناس اقدام به تشکیل مجمعی از ذهنها کنند که در یک جامعه کاملاً مبتنی بر متن زندگی می کنند. کاربران از طریق مبادله پیامهای آنلاین کمبودهای احتمالی زندگی واقعی شان را جبران می کنند (کاپلان و های ،2007). امکان دارد آنان بتوانند از گپ، پیام فوری، یا شبکه اجتماعی برای یافتن معنا و پیوند روانشناختی استفاده می کنند،به سرعت روابط صمیمی تشکیل دهند، و نسبت به دیگران احساس صمیمیت عاطفی نمایند.شکل گیری این گونه عرصه های مجازی یک نوع پویایی گروهی در مورد حمایت اجتماعی ایجاد می کند تا به نیاز شدید و ضروری افرادی که زندگیهای واقعی شان به صورت بین فردی تحلیل رفته و تهی از صمیمیت است، پاسخ داده شود.بعضی شرایط زندگی می توانند دسترسی فرد به دیگران را محدود سازند، مانند اجبار ماندن در خانه در افراد مراقب،معلول،بازنشسته،یا خانه دار.در این موارد،بیشتر احتمال دارد افراد از اینترنت به عنوان وسیله ای برای ایجاد بنیادهای اجتماعی که در محیط های بی واسطه آنان وجود ندارند، استفاده کنند.در موارد دیگر، افرادی که به لحاظ اجتماعی احساس دستپاچگی می کنند یا افرادی که در ایجاد روابط سالم در زندگی واقعی دچار مشکل هستند، متوجه می شوند که می توانند خودشان را آزادانه تر ابراز کنند و مصاحبت و پذیرش گمشده در زندگی شان را پیدا کنند.
همانگونه که پژوهشگران به درک پویایی مربوط به اعتیاداینترنتی ادامه می دهند، لازم است متخصصان بالینی نحوه جبران کمبودهای زندگی فرد از طریق استفاده از اینترنت را درک کنند.کاربرد اینترنت به واسطه غلبه بر عزت نفس پایین،دستپاچگی اجتماعی، احساس تنهایی، و افسردگی می تواندبسیار تقویت کننده باشد.ممکن است افرادی که از این مشکلات رنج می برند بیشتر در معرض خطر بوده و آسیب پذیری بیشتری در مقابل این اختلال داشته باشند. مدلهای درمانی باید با در نظر داشتن این مسئله، سایر عوامل بیماری زای همراه را که احتمال دارد مراجع با آنها سروکار داشته باشد،بررسی نمایند.
عوامل موقعیتی
عوامل موقعیتی در ایجاد اعتیاد اینترنتی نقش دارند. افرادی که احساس استیصال می کنند یا دارای مشکلات شخصی هستند یا در حال حاظر رویدادهای تغییر دهنده زندگی مانند طلاق،نقل مکان،یا مرگ را تجربه می کنند،ممکن است جذب دنیای مجازی مملو از تخیل و روابط پنهانی شوند. اینترنت می تواند به عنوان یک فرار روانشناختی تلقی شود که حواس کاربر را از مشکلات زندگی واقعی یا شرایط دشوار به سوی مسائل دیگر منحرف می کند.به عنوان مثال، کسی که طلاق دردناکی را تجربه می کند ممکن است برای جلب کمک در جهت کنارآمدن با این موقعیت،به دوستان آنلاین روی آورد. احتمال دارد کسی که به تازگی به خاطر شغل جدید نقل مکان کرده یا در همان شرکت کار جدیدی را آغاز نموده است، در شروع کار احساس تنهایی کند.ممکن است کاربر از اینترنت به عنوان روشی برای کنارآمدن با احساس تنهایی ناشی از محیط جدید استفاده کند تا بتواند احساس تهی بودن عصرهای تنهایی را پر نماید.امکان دارد کاربر پیشینه وابستگی به الکل یا دارو نیز داشته باشد، و تنها از طریق استفاده اعتیادگونه از اینترنت یک راه فیزیکی ایمن برای جایگزینی تمایل اعتیادگونه اش پیدا کند.آنان معتقدند که اعتیاد به اینترنت به لحاظ پزشکی ایمن تر از اعتیاد به داروها یا الکل است، در عین حال در رفتار اعتیادآور از موقعیت ناخوشایند همراه اعتیاد نیز اجتناب می شود.
کاربرانی که از اعتیادهای چندگانه رنج می برند بیشتر از سایر افراد در معرض خطر اعتیاد اینترنتی هستند.شاید احتمال استفاده ازالکل،سیگار،دارو،غذا،یا رابطه جنسی به عنوان روشی برای حل و فصل مشکلات در بین افرادی که شخصیت های معتاد دارند،بیشتر باشد.آنان یاد گرفته اند که با مشکلات موقعیتی از طریق رفتار اعتیادگونه کنار بیایند، و به نظر می رسد اینترنت یک حواسپرتی مناسب،قانونی،و به لحاظ فیزیکی سالم از همان مشکلات زندگی واقعی باشد.در مواردی که معتاد به اینترنت از اعتیاد جنسی یا اعتیاد به قمار نیز رنج می برد، اینترنت به عنوان مفر جدیدی برای درگیر شدن در رفتار جنسی یا قمار عمل می کند.افراد معتاد به رابطه جنسی از طریق هرزه نگاری آنلاین و گپ جنسی به صورت ناشناس، منبع جدیدی برای لذت جنسی پیدا می کنند.اینترنت به آنان اجازه می دهد که رفتار جنسی خود ادامه دهند بدون اینکه نیازی به بازدید فیزیکی از باشگاههای رقص و فواحش داشته باشند،و روشی جدید و قابل پذیرش به لحاظ اجتماعی برای کنارآمدن با این مسئله ارائه می کند. افرادی که پیشینه اعتیادبه قمار دارند، می توانند از کازینوهای مجازی و سایتهای پوکر برای قمار استفاده کنند.
افرادی که از اینترنت به عنوان یک فرار گذرا یا وسیله ای برای کنار آمدن با فشارهای موقعیتی استفاده می کنند،ممکن است در ابتدا به اینترنت اعتیاد پیدا نکنند. امکان دارد رفتار آنان موقتی بوده وحتی به مرور زمان ناپدید گردد. اما، ممکن است در مواردی که رفتار به صورت پایدار و پیوسته در می آید، شدت فعالیتهای آنلاین افزایش یابد.رفتار به طور مستمر در پیرامون استفاده از اینترنت دور می زند. بیشتر تمرکز رفتار بر انطباق با کاربردهایی است که احتمالاً در ابتدا برای استفاده شغلی لازم بوده اند.یک فرد زمانی در مقابل اعتیاد آسیب پذیر می گردد که در زندگی اش احساس عدم رضایت،عدم وجود صمیمیت یا پیوندهای قوی با سایر افراد ،کمبود اعتماد به نفس یا علایق جالب توجه،یا از دست دادن امید را تجربه می کند. به همین روش، افرادی که از یک زمینه خاص یا چندین زمینه زندگی شان ناراضی یا ناراحت هستند بیشتر احتمال دارد به اعتیاد اینترنتی مبتلا گردند زیرا آنها با روش دیگری برای کنار آمدن آشنایی ندارند.
فصل 2
سنجش بالینی مراجعان معتاد به اینترنت
کیمبرلی اس .یانگ
مفهوم سازی
براساس نظر دکتر ماریسا هچت اورزاک زمانی که زندگی برای کاربر آنلاین غیر قابل کنترل گردد افراد معتاد به اینترنت فقدان کنترل تکانه را نشان می دهند، با این حال به رغم وجود این مشکلات، فرد معتاد نمی تواند اینترنت را رها کند.کامپیوتر به عمده ترین رابطه زندگی فرد معتاد تبدیل می گردد.
باتوجه به محبوبیت ایننترنت، کشف و تشخیص اعتیاد اینترنتی اغلب دشوار است، زیرا استفاده موجه تجاری و شخصی اغلب موجب پنهان ساختن رفتار اعتیادگونه می شود.بهترین روش برای کشف بالینی استفاده اعتیادگونه از اینترنت،مقایسه آن با معیارهای موجود برای سایر اعتیادهای مشخص شده است.پژوهشگران اعتیاد اینترنتی را به نشانگانهای اعتیادی مانند اختلالات کنترل تکانه در محورI مقیاسDSMتشبیه کرده اند.(انجمن روانپزشکی امریکا، 1994) و از اشکال مختلف معیارهای مبتنی بر DSM-IVبرای تعریف اعتیاد اینترنتی استفاده نموده اند. از میان همه ی منابع موجود در DSM، قمار بیمارگون بیشتر از بقیه نزدیک به این پدیده تلقی گردید. پرسشنامه تشخیصی اعتیاد اینترنتی اولین مقیاس بررسی ساخته شده برای تشخیص بود.
آزمون اعتیاد اینترنتی
اولین ابزار معتبر برای سنجش اعتیاد اینترنتی است. براساس تحقیقات، آزمون اعتبار اینترنتی یک مقیاس دارای روائی است که ویژگیهای اصلی کاربرد آنلاین بیمارگون را در بر می گیرد.این آزمون میزان درگیری مراجع با کامپیوتر را اندازه می گیرد و رفتار اعتیادگونه را برحسب آسیب خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی می نماید.این آزمون را می توان در موقعیت های سرپایی و بستری مورد استفاده قرار دادو بر آن اساس تنظیم نمود تا متناسب با نیازهای موقعیت بالینی باشد.آزمون اعتیاد اینترنتی علاوه بر انگلستان،در ایتالیا و فرانسه نیز اعتباریابی شده است، و به اولین مقیاس روانسنجی جهانی تبدیل گردیده است.
میانه روی و استفاده کنترل شده
استفاده از اینترنت در تجارت و امور خانگی مانند ارتباط الکترونیکی با فروشندگان یا بانکداری الکترونیک موجه است. بنابراین،مدل های سنتی خودداری که در بسیاری از موارد استفاده از اینترنت را منع می کنند مداخلاتی عملی محسوب نمی شوند. باید تمرکز درمان بر استفاده متعادل از اینترنت به طور کلی باشد.با اینکه هدف اصلی استفاده متعادل از اینترنت است، اما خودداری از استفاده کاربردهای مشکل آفرین اغلب ضرورت پیدا می کند. به عنوان مثال، در ارزیابی کاربرد اغلب کشف می شود که یک کاربرد خاص مانند اتاق گپ،بازی تعاملی،یا مجموعه ی خاصی از وب سایت های شهوانی، موجب راه اندازی بیش از حد از اینترنت می شود.درمان شامل انواع روش های ابتکاری و ترکیبی از نظریه های روان در مانی برای درمان رفتار و پرداختن به مسائل روانشناختی نهفته است که اغلب همراه با این نوع اعتیاد وجود دارند (مانند،هراس اجتماعی،اختلالات خلقی، اختلالات خواب،نارضایتی زناشویی،یا فرسودگی شغلی). در مداخلات بهبودی،برای کمک به مراجعان در جهت خودداری از استفاده کاربردهای آنلاین مشکل آفرین،فنون ساخته یافته، قابل اندازه گیری، و نظامدار به کار برده می شود.
انگیزه برای درمان
مراجعان در مراحل اولیه بهبود، معمولاً استفاده اعتیاد گونه از اینترنت و پیامدهای احتمالی رفتارشان بر زندگی شان را انکار می کنند یا آنها را دست کم می گیرند.اغلب یک فرد محبوب، یک دوست، همسر یا والد فرد را مجبور به درخواست کمک کرده است.ممکن است مراجع احساس بی میلی کرده و مشکل آفرین بودن این میزان استفاده از اینترنت را انکار نماید. برای شکستن این الگو، درمانگر باید پس از تشخیص ازفنون مصاحبه انگیزشی استفاده کند تا مراجع را به تعهد نسبت به درمان به عنوان جنبه جدایی ناپذیر بهبود تشویق نماید. مصاحبه انگیزشی یک سبک هدف مدار مشاوره برای فراخوانی تغییر رفتار است که از طریق کمک به مراجعان برای کشف و حل دوسو گرایی انجام می گیرد. مصاحبه انگیزشی شامل پرسیدن سؤالات باز پاسخ، تأیید، و گوش دادن انعکاسی است.
هدف مصاحبه انگیزشی رویارویی با مراجع به شیوه سازنده برای ایجاد تغییر، یا استفاده از پیشامدهای بیرونی مانند از دست دادن بالقوه شغل یا رابطه به منظور تجهیز ارزشها و اهداف مراجع برای برانگیختن تغییر رفتار در وی می باشد.مراجعانی که با مشکلات مربوط به اعتیاد یا سوء استفاده از مواد سروکار دارند، حتی پس از پذیرش مشکلشان نیز اغلب درباره ترک آن احساس دوسوگرا دارند. آنها می ترسند که اینترنت را از دست بدهند؛ فکر می کنند اگر نتوانند با دوستان آنلاینشان صحبت کنند، در فعالیتهای آنلاین درگیر شوند، و از اینترنت به عنوان شکلی از فرار روانی استفاده کنند، زندگی شان به چه صورت درمی آید.
اعتیادهایچندگانه
مراجعانی که از اعتیادهای چندگانه رنج می برند (اعتیاد به اینترنت و همچنین اعتیاد به الکل، سیگار، داروها، غذا، رابطه جنسی، وغیره) بیشتر از همه در معرض خطر بازگشت قرار دارند.این مسئله در مورد اینترنت بیشتر صدق می کند. معتادان اغلب نیاز دارند که از کامپیوتر برای کار یا مدرسه استفاده کنند،بنابراین به نظر می رسد وسوسه بازگشت به رفتار مشکل آفرین دائمی باشد زیرا کامپیوتر همواره در دسترس است. وجود اعتیادهای چندگانه در یک مراجع همچنین به معنای آن است که فرد از یک شخصیت اعتیادی رنج می برد و گرایشات اعتیادگونه دارد، و این امر احتمال بازگشت را افزایش می دهد.
افراد معتاد برای کاهش تأثیر اینترنت بر زندگی شان از توجیهات عقلانی متعددی استفاده می کنند، مانند «اگر فقط یک بار دیگر این کار را انجام دهم، آسیبی به من نمی رسد»؛ «من به کامپیوتر معتاد نمی شوم»؛ «معتاد بودن به اینترنت بهتراز اعتیاد به داروها یا الکل است»؛ یا «من به بدی سایر افرادی که می شناسم نیستم.» این توجیهات عقلانی موجب تقویت رفتار اعتیادگونه می شوند. افراد معتاد آنلاین بودن به مدت 8، 10 یا 15 ساعت در روز را طبیعی جلوه می دهند.آنان با استفاده از قضاوت ضعیف، خودشان را با فرد آشنایی که وضعیتش بدتر از آنان است مقایسه می کنند-« من به بدی فلانی وفلانی نیستم .» آنان چنین استدلال می کنند که استفاده آنلاین آنان مشکلی محسوب نمی شود و پیامدهای ایجاد شده به واسطه رفتارشان را نادیده می گیرند. توجیهات عقلانی منشأ ایجاد چرخه هستند، و برای متوقف ساختن چرخه، مراجع باید اشتغال ذهنی وتمایلات شدید مربوط به استفاده آنلاین را بررسی نماید.
هنگام شروع فرایند بهبود، درک اینگونه توجیهات عقلانی مورد استفاده مراجع برای درمانگر مهم است. از دیدگاه شناختی، این توجیهات به عنوان تمایلات شدید یا نشانه های کناره گیری عمل می کنند که راه انداز استفاده مشکل آفرین از اینترنت هستند.این گونه شناختهای غیرانطباقی منجر به استفاده مشکل آفرین از کامپیوتر می شوند.
مشکلات اجتماعی زیربنایی
استفاده بیش از حد یا مشکل آفرین ازاینترنت اغلب ناشی از مشکلات بین فردی مانند درونگرایی یا مشکلات اجتماعی است. بسیاری از معتادان به اینترنت نمی توانند در موقعیت های رو در رو ارتباط خوبی برقرار کنند. این مسئله یکی از دلایل استفاده از اینترنت در وهله اول است.به نظر می رسد ارتباط آنلاین برای آنان ایمن تر و آسان تر باشد.ممکن است مهارت های ارتباطی ضعیف موجب ایجاد عزت نفس پایین و احساس انزوا بشوند، و مشکلات دیگری نیز در زندگی ایجاد کنند، مانند دشواری در کارگروهی، ایراد سخنرانی، یا رفتن به سر قرارهای اجتماعی. در درمان باید به بررسی نحوه ارتباط غیر آنلاین آنها پرداخته شود.برخورد تشویق آمیز،تحلیل ارتباط، مدلسازی، و ایفای نقش مداخلات مفیدی برای برقراری روش های جدید تعامل و کارکرد اجتماعی هستند. ممکن است سایر افراد سیستمهای حمایت اجتماعی محدودی داشته باشند، و همین امر می تواند یکی از دلایل روی آوردن آنها به روابط مجازی به عنوان جایگزینی برای فقدان ارتباط اجتماعی در زندگی شان باشد.آنان به هنگام احساس تنهایی یا نیاز به صحبت با کسی، به افراد دیگری در اینترنت روی می آورند.بدتر از آن این است که روابط آنلاین به میزان نگران کننده ای ایجاد می شوند. یک رابطه آنلاین یک نوع رابطه عاشقانه یا جنسی است که از طریق تماس آنلاین آغاز شده و عمدتاً به واسطه مکالمات الکترونیکی که از طریق پست الکترونیکی،اتاقهای گپ،یا جوامع آنلاین صورت می گیرند،حفظ می شود،این مشکل گسترش یافته است.
روندهای آتی
منشأ تحقیقات در زمینه اعتیاد اینترنتی ایالات متحده است.اخیراً،تحقیقات در تعداد فزاینده ای از کشورها، مانند ایتالیا؛پاکستان؛و جمهوری چک وجود اعتیاد اینترنتی را ثابت کرده اند.همچنین براساس گزارشها در چین،کره،و تایوان اعتیاد اینترنتی به یکی از مسائل جدی بهداشت عمومی تبدیل شده است.برآورد میزان گستردگی مشکل دشوار است. براساس برآورد یک تحقیق ملی تقریباً یک هشتم امریکایی ها دست کم یکی از نشانه های احتمالی استفاده مشکل آفرین از اینترنت را نشان داده اند.به نظر می رسد اعتیاد اینترنتی مستقل از فرهنگ،نژاد،یا جنسیت به یک مشکل رو به رشد تبدیل شده است. مشاوران کالج ادعا کرده اند که دانشجویان به دلیل تشویق به استفاده از کامپیوتر، خوابگاههای مجهز به اینترنت، و دستگاههای اینترنتی سیار،در معرض خطرترین جمعیت برای ابتلا به اعتیاد اینترنتی هستند.دانشجویان کالج ازمدتها پیش به دوراز خانه و چشمان مراقب والدینشان از طریق درگیر شدن در کارهای شیطنت آمیز،صحبت با دوستان در هر ساعتی از شب،و خوردن و نوشیدن چیزهایی که والدینشان آنها را تأیید نمی کنند، از آزادی جدید خود استفاده می کنند.
مشخص شده است که اعتیاد اینترنتی برای شرکتها هم یک مسئولیت قانونی و هم یک مشکل در زمینه بهره وری است. چون شرکت ها برای اجرای تقریباًهمه رویه های تجاری شان بر سیستمهای مدیریت اطلاعات متکی هستند، به همین دلیل سوء استفاده کارمندان از اینترنت و امکان تبدیل آن به اعتیاد به یک همه گیری تجاری احتمالی تبدیل شده است.مطالعات نشان می دهند که سوءاستفاده کارمندان از اینترنت در طی ساعات کاری، منجر به میلیاردها دلار کاهش بهره وری می گردد.
فصل3
تعامل اجتماعی آنلاین و استفاده مشکل آفرین اینترنت
اسکات ای. کاپلان و اندرو سی. های
افرادی که پیامدهای منفی همبسته با کاربرد اینترنت را گزارش می کنند بیشتر به سمت کارکردهای بین فردی اینترنت کشیده میشوند. موران – مارتین در بررسی اخیر این ادبیات خاطر نشان کرد که «تحقیقات به طور هماهنگ از نقش مهم تعاملات اجتماعی منحصر به فرد که توسط اینترنت عملی می گردند در ایجاد IA (سوء استفاده از اینترنت)تعمیم یافته و خاص حمایت کرده اند». موراهان- مارتین توضیح داد افرادی که پیامدهای منفی مربوط به کاربرد اینترنت را گزارش می کنند بیشتر احتمال دارد از اینترنت برای فعالیتهای بین فردی استفاده نمایند و برای ملاقات با مردم،تشکیل روابط، وجست وجوی حمایت هیجانی به صورت آنلاین درآیند.به همین صورت، والاس مشاهده کرد که «فضاهای هم زمان تنها فضاهای اینترنتی جالب نیستند،اما به نظرمی رسد در استفاده بیش از حد از اینترنت مقصر اصلی محسوب می شوند». بر اساس یکی از تحقیقات اولیه، در حالی که کاربران اینترنت غیروابسته بیشتر وقت آنلاینشان را صرف استفاده از پست الکترونیکی و گشت زنی در وب سایتها می کنند، کاربران وابسته بیشتر وقت آنلاینشان را صرف استفاده از کاربردهای ارتباطی بین فردی هم زمان می نمایند.
دریکی از تحقیقات اخیر برای آزمون این فرضیه که «ارتباط آنلاین،بیش از سایر کاربردهای اینترنتی،با افزایش در استفاده اعتیادگونه مرتبط است»، از یک طرح طولی استفاده کردند.در طی اولین مرحله تحقیق،پژوهشگران فراوانی استفاده از کارکردهای اینترنتی مختلف نوجوانان، از دانلود،بازی،پست الکترونیکی،پیام فوری،اتاقهای گپ،جست وجوی اطلاعات،هرزه نگاری و گشت زنی اینترنتی را اندازه گرفتند. در پیگیری شش ماهه، همان شرکت کنندگان مقیاس استفاده اعتیادگونه از اینترنت را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که پیام دهی فوری و شرکت در اتاق گپ،در مقایسه با سایر کارکردهای اینترنتی که بین فردی نبودند، قوی ترین پیشگوی سطوح استفاده اعتیادگونه از اینترنت در آینده دربین نوجوانان بود (در زمینه پست الکترونیکی هیچ گونه اثری یافت نشد). پژوهشگران نتیجه گرفتند که «6ماه بعد تنها کارکردهای ارتباطی هم زمان،یعنی، پیام دهی فوری و گپ زدن، میزان بروز بالاتری از استفاده اعتیادگونه از اینترنت داشتند».
تعامل اجتماعی آنلاین و سلامتی
براساس تحقیقات،به نظر می رسد افراد دارای مسائل و مشکلات روانشناختی و اجتماعی به سمت تعامل اجتماعی آنلاین کشیده می شوند. به عنوان مثال، در رابطه با افسردگی، یک زمینه یابی ملی از نوجوانان نشان داد نوجوانان دارای نشانه های افسردگی بیشتر از همتایان غیر افسرده خود احتمال داشت با افراد غریبه به صورت آنلاین صحبت کنند، برای ارتباط بین فردی به دفعات بیشتری از اینترنت استفاده نمایند، و در حالت آنلاین بیشتر خودافشانی کنند. ون دن ایجندن و همکاران دریافتند که پیام دهی فوری مورد استفاده در میان نوجوانان پیشگویی کننده افزایش افسردگی، اما کاهش احساس تنهایی، در شش ماه بعد بود.نتایج نشان دادند احتمال استفاده از اتاقهای گپ اینترنتی در نوجوانان خودآزار دو برابر نوجوانانی است که درگیر رفتارهای خودآزاری نمی شوند.علاوه بر این، در نوجوانان خودآزار احتمال وجود یک رابطه نزدیک با فردی که به طور آنلاین ملاقات کرده بودند، به طور مشخص بالاتر بود. با این حال، در هر دو دسته نوجوانان احتمال انجام گفت وگوهای با واسطه با افرادی که شخصاً آنها را می شناختند، به یک میزان بود. پژوهشگران همچنین به وجود رابطه بین فعالیت اجتماعی آنلاین و اختلال شخصیتی جدی پی برده اند.همچنین بین تعداد دوستان افراد آزمودنی در دنیای واقعی و مدت زمان سپری شده در گپ اینترنتی همبستگی منفی وجود داشت. روی هم رفته، در بعضی از مردم رفتار بین فردی آنلاین با مشکلات روانشناختی جدی ارتباط دارد.
تحقیقات دیگر فعالیت بین فردی آنلاین را با عزت نفس، یعنی یکی دیگر ازشاخصهای روانی اجتماعی سلامتی، مرتبط می دانند.علاوه بر این، این رابطه به واسطه دریافت نوع بازخورد، مثبت یا منفی، توسط کاربران در پروفایلهای خود تعدیل می گردید. بازخورد منفی پیشگویی کننده عزت نفس وسلامتی پایین تر اما بازخورد مثبت پیشگویی کننده پیامدهای سالم تر بود. بنابراین،ارزش بازخورد با سلامتی روانشناختی ارتباط داشت.
مشکلات بین فردی و استفاده مشکل آفرین از اینترنت
پژوهشگران ثابت کرده اند که بین مشکلات بین فردی (یعنی احساس تنهایی،اضطراب اجتماعی،مهارت اجتماعی پایین و درونگرایی) و استفاده مشکل آفرین از اینترنت همبستگی وجود دارد موراهان – مارتین در یکی از بررسیهای اخیر خود مشاهده نمود «افرادی که به طور مزمن احساس تنهایی می کنند و افرادی که به لحاظ اجتماعی مضطرب هستند ویژگیهای مشترک زیادی دارند که ممکن است همین ویژگیها آنان را درمعرض استفاده سوء از اینترنت قرار دهد». در واقع،در بسیاری از تحقیقات بین احساس تنهایی و استفاده مشکل آفرین از اینترنت همبستگی های مثبتی گزارش شده است به همین صورت، تحقیقات نشان می دهند که اضطراب اجتماعی رابطه مثبتی با استفاده مشکل آفرین از اینترنت دارد. اروین و همکارانش توضیح می دهندکه «در افراد درونگرا یا دارای اضطراب اجتماعی، ممکن است استفاده از اینترنت به عنوان شیوه ای برای اجتناب از احساس تنهایی عمل کند وقطع شدن روابط رو در رو را شدت بخشد» و اینکه «به نظر نمی رسد افراد درونگرایی که از ارتباط اینترنتی به عنوان جایگزینی برای روابط رو در رو استفاده می کنند در برآورده ساختن نیازهای بین فردی شان موفق باشند».
اروین وهمکارانش در بررسی خود دریافتند که در افراد دارای اضطراب اجتماعی شدیدتر، اینترنت اجتناب آنان از تعاملات رو در روی عادی را آسان تر می سازد.این پژوهشگران این گونه نتیجه گیری کردند که «افراد دارای اختلال اضطراب اجتماعی بسیار شدید ممکن است از تعاملات فضای سایبری احساس آرامش کنند، به ویژه اگر مدت زمان زیادی را صرف انجام این عمل نمایند.اما امکان دارد ثابت شود که این موفقیتها زودگذر بوده، و افزایش انزوا،اضطراب،و اختلال در تعاملات خارج از فضای سایبری، و افزایش اطلاعات غلط و تقویت باورهای غیر انطباقی آشکار شود.
رفتار اجتماعی آنلاین و مدل شناختی رفتاری
مدل شناختی – رفتاری ادعا می کند که شناختها و رفتارهای مرتبط با اینترنت که منجر به ایجادنتایج منفی می شوند پیامدهای مشکلات روانی اجتماعی گسترده تر (مانند افسردگی،اضطراب اجتماعی،احساس تنهایی،کمبودمهارتهای اجتماعی) هستند و نه از دلایل ایجاد آن.به عبارت دیگر،براساس این دیدگاه،مشکلات روانی اجتماعی افراد را مستعد ایجاد شناختهای غیرانطباقی می کنند که منجر به ایجاد خودتنظیمی ناکارآمد می شود که آن هم در نهایت منجر به ایجاد پیامدهای منفی مرتبط با استفاده از اینترنت می گردد.
در برخی نظریه ها شیوه هایی توضیح داده می شوند که درآنها فرایندهای بین فردی در کاربردهای ارتباطات کامپیوتری متمایز از تعامل رو در رو هستند. به طور کلی، بسیاری از نظریه هایی که بین موقعیتهای رو در رو و ارتباطات کامپیوتری تفاوتهایی قائلند در یکی از دو الگوی نظری زیر جای می گیرند. نظریه های اولیه ارتباطات کامپیوتری منعکس کننده الگوی نشانه های بیرونی فیلتر شده هستند، که بر محدودیتهای کانالی تأکید ورزیده و ادعا می کنند که این ارتباطات اطلاعاتی را که مردم از طریق نشانه های غیرکلامی به دست می آورند، محدود می کند. پژوهشگران ادعا می کنند که به دلیل کاهش نشانه های غیرکلامی در حالت آنلاین، تعامل آنلاین منابع مناسبی برای انجام تعامل رابطه ای مؤثر ندارد. نظریه پردازان نشانه های بیرونی بیان می کنند که فقدان نشانه های غیرکلامی در ارتباطات کامپیوتری این رسانه را در سطح جهانی محدود می کند، به طوری که هرگز نمیتواندبا میزان تأثیر گذاری کانالهای رو در رو برابری کند.در مقابل، براساس نظریه های پیشرفته تر در زمینه نشانه های درونی فیلتر شده،ارتباطات کامپیوتری یک کانال بسیار مؤثر برای ارتباط بین فردی است.نظریه های مربوط به نشانه های درونی فیلتر شده، کاهش نشانه های غیرکلامی در ارتباطات کامپیوتری را پذیرفته و ادعا می کنند اطلاعات محدودی که به صورت آنلاین منتقل می گردندبرای بعضی از افراد واقعاً یک مزیت بین فردی محسوب می شوند.در حقیقت، بنا به ادعای بعضی از نظریه پردازان به دلیل خصوصیات منحصر به فرد ارتباطات کامپیوتری، برای افراد تعامل کننده آنلاین امکان دستیابی به موفقیت اجتماعی به صورت آنلاین بیشتر از تعاملات رو در رو است.
نظریه های مربوط به نشانه های درونی فیلترشده استدلال می کنند که ویژگیهای ارتباطات کامپیوتری موجب تسهیل رشد رابطه ای شده و به مردم کمک می کنند تا به صورت آنلاین به روابط معنادار دارای پیامدهای بین فردی مثبت دست یابند.از این دیدگاه، نشانه هایی که به صورت آنلاین قابل دسترس می باشند حامل اطلاعاتی هستند که به طور طبیعی از طریق مجموعه ای از نشانه های غیرکلامی در تبادلات رو در رو منتقل می شوند.مدل هویت اجتماعی در مورد اثرات فردیت زدایی یکی دیگر از نظریات نشانه های درونی فیلتر شده است، که براساس آن مردم خود را بافقدان نشانه های غیرکلامی آنلاین وفق می دهند. براساس نظریه فردیت زدایی به جای اینکه تصور کنیم کمتر بودن نشانه های غیر کلامی در حالت آنلاین موجب ایجاد محدودیت برای افراد می شود، فرض را بر این می گذاریم که مردم در تعاملات آنلاین محدود به نشانه،توجه خود را به نشانه های وابسته به متن و اطلاعات مربوط به موقعیت اجتماعی تعامل کنندگان متمرکز می کنند. نظریه این فرضیه را مطرح می سازد که شرایط ناشناس ماندن یا فردیت زدایی شده ارتباطات کامپیوتری موجب ترویج یک هویت اجتماعی و باندهای قوی مبتنی بر گروه می شو. براساس نظریه فردیت زدایی، افراد در غیاب اطلاعات شخصی شناساننده فرد، هویتهای شخصی خود را کم اهمیت جلوه می دهند و بر هویت اجتماعی مشترک خود با طرفهای گفت وگویشان در ارتباطات کامپیوتری تأکید می ورزند. ازاین رو، ممکن است مردم بر هویتهای مشترک مربوط به اعضای گروه یا سبکهای چاپی تأکید ورزند.فردیت زدایی به جای اینکه ارتباطات کامپیوتری را یک محیط غیرشخصی مملو از برداشتهای تصنعی تلقی سازد، آنرا به عنوان یک محیط اجتماعی غنی به تصویر می کشد که در آن نشانه های مبتنی بر گروه،در غیاب اطلاعات فردی، بیش از حدنسبت داده می شوند.
به طور کلی، به نظر کاپلان، افرادی که تعامل اجتماعی آنلاین را ترجیح می دهند بر تعامل اجتماعی آنلاین وابسته می شوند و آن هم ممکن است منجر به ایجاد سایر نشانه های استفاده مشکل آفرین از اینترنت شود- آنلاین شدن برای تغییر حالات خلقی،اشتغال ذهنی شناختی، کاربرد اعتیادگونه،و پیامدهای منفی. دو نشانه شناختی مهم استفاده مشکل آفرین عبارتند از: استفاده از اینترنت با انگیزه تنظیم خلق و اشتغال ذهنی شناختی با دنیای آنلاین. تنظیم خلق به استفاده از اینترنت برای تسکین یک حالت عاطفی ملال آور مانند اضطراب، احساس تنهایی، یا افسردگی اشاره می کند.
اشتغال ذهنی شناختی به الگوهای فکری وسواسی مستلزم استفاده از اینترنت (یعنی، «من نمی توانم درباره آنلاین شدن فکر نکنم» یا «وقتی که آنلاین نیستم، نمی توانم به اتفاقاتی که در حالت آنلاین در حال وقوع هستند فکر نکنم ») اشاره میکند.بنا به ادعای کاپلان، زمانی که افراد تعامل اجتماعی آنلاین قابل توجهی نشان می دهند احتمال دارد برای تنظیم خلق خود از ارتباط کامپیوتری استفاده کنند. به عنوان مثال، امکان دارد افراد دارای تعامل اجتماعی آنلاین بالا به منظور برآورده ساختن نیازهای بین فردی شان، اضطراب اجتماعی تجربه شده در موقعیتهای رو در رو را با استفاده از ارتباطات کامپیوتری تخفیف دهند.علاوه بر این، افرادی که تعامل اجتماعی آنلاین بالایی دارند بیشتر احتمال دارد در جست و جوی منابع کامپیوتری حمایت اجتماعی برای تسکین پریشانی عاطفی شان باشند،به عبارت دیگر، زمانی که افراد در جست وجوی تسلی و مصاحبت با اعضای شبکه حمایتی شان هستند، امکان دارد تعامل اجتماعی آنلاین آنان را به استفاده از اینترنت سوق دهد و نه استفاده از موقعیت های رو در رو سنتی.
بنابراین ازاین دیدگاه، مهم ترین نشانه رفتاری استفاده مشکل آفرین از اینترنت استفاده اعتیادگونه از اینترنت است.استفاده بیش از حد و اعتیادگونه از اینترنت هر دو پیشگوهای مهمی در مورد پیامدهای منفی همبسته با استفاده از اینترنت بودند؛ با این حال، «استفاده بیش از حدیکی از ضعیف ترین پیشگوهای پیامدهای منفی بود، در حالی که ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین، استفاده اعتیادگونه، و ]اشتغال ذهنی شناختی[ از قوی ترین پیشگوها محسوب می شدند».
فصل4
کاربردها و لذت ناشی از اعتیادگونه اینترنتی
رابرت لاروس
درمانگران برای سنجش مراجعانی که از اعتیاد اینترنتی رنج می برند باید به دلایل جذاب بودن اینترنت توجه نمایند.در افراد معتاد، کاربرد اینترنت از سطح استفاده از فناوری به عنوان یک ابزار اطلاعاتی کاربردی فراتر می رود. در این افراد چیزی عمیق تر و با ارزش تر اتفاق می افتد.درک دلایل نهفته مؤثر در ایجاد رفتار اعتیادآور برای درمانگرانی که مراجعان دارای اعتیاد اینترنتی را مورد سنجش قرار می دهند،اهمیت دارد.هر مراجع از اینترنت برای مقاصد خاصی استفاده می کند، چیزی که اغلب عادات رسانه ای نامیده می شود.این مقاصد می توانند اشکال مختلفی به خود بگیرند از رفتار لذت طلبانه کلی تا استفاده از آن به عنوان شکلی از سرگرمی، و به عنوان وسیله ای برای ارضای نیازهای اجتماعی، همه این دلایل متفاوت در مدلهای زیر توضیح داده می شوند تا درمانگران بتوانند نوع نیازهای ارضاشده مراجعان به واسطه استفاده از اینترنت را بررسی نمایند.اینکار آنان را قادر می سازد تا به توسعه طرح های درمانی انفرادی برای تداوم جریان بهبودی اقدام نمایند.
الگوی کاربردها واحساس لذت
الگوی کاربردها و احساس لذت از تلاشهای پژوهشگران ارتباطات دهه1940 در زمینه شناسایی کارکردهای رسانه های جمعی نشئت می گیرد.الیهیوکاتز، جامعه شناس رسانه ای برجسته و دانشجوی کارل لازارسفلد، و همکارانش اغلب به عنوان بنیانگذاران الگوی کاربردها و احساس لذت، آنگونه که امروزه شناخته شده است، معروفند. اساسی ترین فرضهای کاربردها و احساس لذت عبارتند از اینکه کاربران رسانه ای در انتخاب محتوای رسانه ای فعالند و از میان گزینه های رسانه ای در دسترس مبتنی بر نیازهایشان انتخابهای سنجیده ای انجام می دهند.به تعبیر ساده، کاربردها و احساس لذت دلایلی هستند که مردم برای استفاده از رسانه های مختلف ارائه می کنند.در تحقیق کاتز، گورویچ و هاس که یکی از تحقیقات تأثیرگذار است و به کرات به آن استناد می شود رسانه ها را براساس برآورده کردن انواع نیازهای مخاطبان، متمایز ساخته اند.به عنوان مثال، تلویزیون با نیازهای سرگرمی همبسته است،درحالی که روزنامه ها با نیازهای اطلاعاتی ارتباط دارند،و از این فرض اصلی حمایت می کنندکه نیازهای متفاوت مخاطبان با انتخاب رسانه های مختلف برآورده می شود.
احساس لذت از طریق پاسخ دهندگان به عبارات کلامی درباره دلایل استفاده آنها از رسانه ها (مانند:لذت،تعامل اجتماعی) سنجیده می شود، که معمولاً روی یک مقیاس درجه بندی چندنقطه ای موردسنجش قرار می گیرد. به عنوان مثال، رابین از یک مقیاس پنج نقطه ای موافقم- مخالفم استفاده کرد که دامنه آن از «به شدت مخالفم» تا «به شدت موافقم» متغیر بود، در حالی که پاپاکاریسی و رابین از پاسخ دهندگان سؤال کردند که چقدر از دلایل آنها شبیه به دلایل بیان شده در مقیاسی است که دامنه آن از «کاملاً» تا «اصلاً» می باشد. یکی از پیشرفتهای اولیه، تمایز بین جست و جوی لذت در رسانه ها و لذت حاصل شده و همچنین بررسی شباهت بین این دو به منظور انجام پیشگویی های بهتر در زمینه رفتار مصرفی رسانه ای بود. تفاوت بین لذت جست و جو شده و لذت حاصل شده در چارچوب زمانی سنجش قرار دارد- یعنی اینکه، آیا از پاسخ دهندگان درباره لذتی که به هنگام کاربرد رسانه های آینده به دنبال آن خواهند بود سؤال می شود و یا درباره لذتی که از کاربرد رسانه های گذشته تجربه کرده اند. در صورتی که از یک فرد خاص هم درباره استفاده در گذشته پرسیده شود و هم درباره کاربرد آینده، می توان تفاوت ریاضی بین این دو را محاسبه کرد،یعنی میزان برآورده شدن انتظارات. با این وجود، لذت جست وجو شده در مقایسه با لذت به دست آمده یا تفاوت ریاضی بین این دو، بهترین پیشگویی تجربی را در مورد مصرف رسانه ای به عمل آورد، به این ترتیب سنجش لذت جست وجو شده در تحقیقات بعدی متداول شد. این عبارات در زمان جال مطرح می شوند تا منتقل کننده احساس مربوط به تداوم انگیزه های مربوط به استفاده از رسانه ها باشند.با اینکه در مفهوم سازیهای اولیه UGs عادات رسانه ای وجود داشتند، اما تصور نمی شد آنها تأثیر مستقیمی بر رفتار داشته باشند.بلکه،تأثیر آنها از طریق باورهایی درباره رسانه ها و جست وجوی لذت اعمال می شد- یعنی، از طریق فرایندهای انتخاب رسانه ای فعال.
کاربردها و احساس لذت حاصل از اینترنت
ظهور اینترنت موجب ایجاد فرصتها و چالشهایی برای کاربردها و احساس لذت شد. از یک طرف، قابلیت های تعاملی رسانه جدید به وضوح تجربه یک «مخاطب فعال» بود که احتمالاً قدرت کاربردها و احساس لذت را برای توضیح مصرف رسانه ای افزایش می داد. از طرف دیگر، پژوهشگران متوجه شدند که لذت ابراز شده به وسیله تماشاگران تلویزیونی که مبنای بسیاری از تحقیقات کاربردها و احساس لذت مربوط به رسانه های قدیمی بود لزوماً با رسانه تعاملی جدید تطبیق نمی کند.
از طریق تحقیقات مربوط به اینترنت انواع جدیدی از لذت پدیدار شدند. بلندپروازانه ترین آنها با تحقیقات کیفی شروع شدند که در آنها از شرکت کنندگان خواسته می شد تا بدون اشاره به کاربردها و احساس لذت یافت شده در تحقیقات قبلی مربوط به رسانه های قدیمی، موارد استفاده از اینترنت را مشخص کنند. بعضی از ابعاد لذت به دست آمده همانند ابعادی بودند که از مدتها پیش برای رسانه های متداول شناسایی شده بودند، از جمله لذتهای حاصل از سرگرمی، جست وجوی اطلاعات، تعامل اجتماعی، و «وقت گذرانی». ابعاد دیگر شاید هم به رسانه های جدید و هم به رسانه های قدیمی مربوط بودند، اما توسط پژوهشگران رسانه های جمعی نادیده گرفته شده بودند، مانند تصاویر و صداهای نوظهور. با این وجود، افراد دیگر جنبه های منحصر به فرد دنیای آنلاین جدید را منعکس نمودند.
از کاربردها و لذت ها تا عادتهای غیرهشیار
بررسی روابط میان پیامدهای موردانتظار، خویشتن نگری ناکارآمد، واکنش خود به خود ناکارآمد، و رفتار در درک نحوه تبدیل استفاده عادی از رسانه ها به شکل عادت اهمیت حیاتی دارند. در صورتی که از رسانه ها به طورمکرر استفاده شود ممکن است این عمل به صورت خودکار در آید و دیگر به واسطه تفکر هشیار درباره پیامدهای مورد انتظار فوری کنترل نشود. این بدین معنی است که انتخاب رسانه ها دیگر به آن شیوه ای که از طریق کاربردها و احساس لذت ارائه می شودفعال نیست.مشخصه رفتارهای خودکار فقدان آگاهی،توجه،قصد،و یا قابلیت کنترل می باشد. خویشتن نگری ناکارآمد سه بعد اول را در برمی گیرد، در حالی که واکنش خود به خود ناکارآمد با مورد چهارم مشخص می شود، یعنی فقدان کنترل پذیری. بنابراین، هنگام بررسی رفتار تکراری در مقابل رفتار نوظهور یا تکانشی، خویشتن نگاری ناکارآمد و واکنش خود به خود ناکارآمد دو بعد عادت محسوب می شوند.
ممکن است رفتارهای عادت گونه به وسیله نشانه های درونی یا بیرونی موجود در بافت اولیه ای که عادت در آن ایجاد شده است، برانگیخته شوند. در حالی که انتخاب فعال برای جست وجوی لذت موجب انتخاب رسانه در مرحله اول می شود، اما به واسطه انتخاب مکرر همان رسانه، کنترل به فرایندهای غیرهشیار واگذار می گردد.بنابراین، کاربردها و لذت ها در اصل موجب می شوند که با تکرار رفتارهایی که در ابتدا تحت کنترل هشیارقرار داشتند،عادتها شکل بگیرند.شکل گیری عادت از طریق تکرار رفتار تحت شرایط با ثبات تسریع می گردد. بنابراین،پس از شکل گیری عادات، رفتارها تحت همان شرایط نشانه گذاری می شوند و ممکن است به طور خودکار انجام گیرند.باید عبارت توصیفی مهم «ممکن است به طور خودکار انجام شوند» را بخاطرداشته باشیم زیرا همه عادتها،حتی عادتهای بسیار ریشه دار نیز در معرض کنترل مغزی قرار دارند.گستره وسیعی از محرکها به عنوان مؤلفه های شرایط باثبات لازم برای تثبیت عادات پیشنهاد شده اند. این موارد شامل زمان،مکان،حضورسایرافراد یا اشیای انتخاب شده، رفتارهای قبلی،اهداف، و حالات خلقی می باشند. اما با قبول عادتها به عنوان ساختارهای شناختی، امکان دارد هر گونه فرایند فکری مرتبط بتوانند شرایط با ثبات مورد نیاز را فراهم کند.بنابراین ممکن است یک عادت بازی آنلاین به واسطه رسیدن زمان بازی روزانه، منظره کامپیوتر فرد یا یک همبازی آشنا، به منظور استراحت پس از یک روز کاری،یا احساس ملالت بیش از حد راه اندازی شود. اما هر گونه تصویر یا شناخت مرتبط با بازی نیز ممکن است به عنوان راه انداز عمل کند.به نظر می رسد عادتهای رسانه ای نسبت به عادتهای حوزه های دیگر کمتر مستقل از بافت باشند. ممکن است این حالت در نتیجه کارکرد فراگیر رسانه و تصاویر آنها در مکانها و زمانهای مختلف و استقلال خط مشی فزاینده آنها باشد. علاوه براین، عادتها در تلاش برای کارآیی شناختی بیشتر به طور مداوم دستخوش سازماندهی مجدد می گردند و ممکن است از طریق مجموعه متغیری از نشانه هایی که احتمالاً در ابتدا وجود نداشته اند، برانگیخته شوند.احتمالاً این مسئله در مورد عادتهای اینترنتی بیشتر صدق میکند زیرا انواع بسیار متنوعی از موقعیتها و زمانهای نامحدود وجود دارند که از آن طریق می توان به این عادات دسترسی پیدا کرد. به عنوان مثال،عادت بازی اینترنتی که در ابتدا محدود به کامپیوتر اتاق خواب فرد قمارکننده بود ممکن است بعدها از طریق منظره یک ایستگاه کاری در محل کار برانگیخته شود.ممکن است پس از تثبیت عادتها، کاربردها و لذتها هنوز هم تا حدودی تعیین کننده رفتار باشند، مانند زمانی که سرگرم کننده بودن یک فعالیت مطلوب به طور مرتب از بین می رود،و بار دیگر فرایندهای انتخاب آگاهانه فعال می گردند.با این حال، امکان دارد زمانی که از افراد درباره آن دسته از رفتارهای رسانه ای که به صورت عادت در آمده اند سؤال می شود بر وجود لذتهایی صحه گذارند که دیگر به طور فعال در جست وجوی آنها نیستند. ممکن است آنان برای اینکه به صورت افراد بی فکر به اصطلاح خوره کامپیوتر به نظر نرسند، این کار را برای توجیه خود در استفاده از رسانه یا کنترل تأثیراتی که بر روی پژوهشگر می گذارند، انجام دهند. در آن حالت امکان دارد عادتها تا حدودی موجب ایجاد لذت شوند. احتمال دیگر آن است که به هنگام پرسش پژوهشگران در مورد جست وجوی لذت از رفتارهای عادت گونه، افراد خاطراتی از فرایندهای انتخاب فعال را به خاطر بیاورند که در ابتدا هدایت کننده رفتار آنها بود. به عنوان مثال، ممکن است آنان به طور مبهم به یاد بیاورند که در ابتدا برای دسترسی به پست الکترونیکی به صورت آنلاین در می آمدند (برآورده ساختن یک رضایت خاطر اجتماعی مانند «من از اینترنت برای حفظ رابطه خود با دوستان استفاده می کنم») هر چند استفاده کنونی آنان پیرامون بازیهای چندنفره دور می زند.
رفتار رسانه ای پس از چند بار تکرار (تعداد دقیق دفعات مشخص نیست) توسط فرایندهای غیرهشیار خودکار کنترل می شود، هر چند هنوزهم در معرض نادیده گرفته شدن به وسیله قشر مخ قرار گرفته باشند. افراد، دیگر نیاز ندارند به رفتارهایی که انجام می دهند یا پیامدهای مورد انتظار به دقت توجه کنند، در نتیجه وارد حالتی از خویشتن نگری ناکارآمد در شرایط موجود می شوند.
از دست دادن کنترل
واکنش خود به خود ناکارآمد برای توضیح نحوه تبدیل فعالیتهای اینترنتی لذتبخش به عادتها و بعضی اوقات به عادتهای بالقوه زیانبار که زندگی افراد را مختل می کنند، ارائه شده است.ناکارآمدی در تأثیر واکنش خود به خود نشانگر یک رفتار خارج از کنترل است. مقیاسهای عملیاتی متغیر نشان دهنده آنند که تلاش افراد برای تعدیل رفتار خود موفقیت آمیز نبوده است. با این حال، این امر لزوماً یک نشانه آسیب شناختی نیست زیرا ممکن است آنان به یادآورهای معمول واکنش نشان داده باشند تا زمان خود را به طور مؤثرتری تنظیم کنند، مانند یادآورهای مکرر برای رسیدن به موقع برای صرف شام، و نه به تهدیدهایی که رابطه یا شغل را به خطر می اندازند.عادتها قبلاً به عنوان شکلی از رفتار خودکار فاقد آگاهی،توجه، قصدمندی،و یا قابل کنترل تعریف می شدند. اما این چهار بعد مستقل هستند. بنابراین، ممکن است افراد از رفتار آنلاین افراطی خودآگاه باشند وحتی تصمیم به قطع این رفتار بگیرند.اما به دلیل قابل کنترل نبودن رفتار یا واکنش خود به خود ناکارآمد در شرایط موجود هنوز هم بتوان گفت که دارای این عادت هستند.همچنین، ممکن است افراد فاقد آگاهی،توجه،یا قصدمندی باشند (یعنی، خویشتن نگری ناکارآمد) اما هنوز هم احساس کنند که رفتار رسانه ای خود را تحت کنترل دارند، یا دست کم تاکنون در کنترل آن شکست نخورده اند.
ارائه همبستگی بین مقیاسهای استفاده وسواسی/ مشکل آفرین/ بیمارگون از اینترنت و مدت زمان سپری شده در اینترنت به عنوان گواهی بر اعتبار مورد اول، این سؤال را مطرح می سازد که چه میزان استفاده از اینترنت «افراطی» یا مشکل آفرین» محسوب می شود.استفاده از رسانه های چندمنظوره به هنگام غذاخوردن، تمیز کردن خانه، و رفت و آمد مرزهای استفاده «افراطی» را گسترده تر می سازد.با این حال، اگر در یک برنامه زمان بندی شلوغ سایر فعالیتهای زندگی کنار گذاشته شوند یا اگر «چند ساعت صرف بالا آوردن بدهی های خانمان برانداز قمار آنلاین،انجام خریدهای آنلاین بدون داشتن توانایی پرداخت آنها،یا ادامه یک رابطه آنلاین خارج از زندگی زناشویی شود،تنها چندساعت در هفته می تواند مشکل آفرین باشد.
این کارکرد استفاده است که می تواند استفاده از اینترنت را افراطی و مشکل آفرین سازد و نه میزان استفاده از آن. ممکن است رابطه بین انتظارات مربوط به پیامدهای واکنش خود به خود و واکنش خود به خود نا کارآمد، راه حل مشکل باشد. آن رابطه بیانگر این احتمال است که زمانی که اینترنت به عنوان شکلی از سازگاری خلقی عمده برای خلقهای ملول مورد استفاده قرار می گیرد،کنترل خود منطقی از بین می رود. امکان دارد اعتیادهای رفتاری ایجاد شوند؛ یعنی، افرادی که انتظار دارند اینترنت روحیه آنها را تقویت کند یا آنها را از کسالت درآورد احتمال دارد از نظر واکنش خود به خود نیز ناکارآمد باشند. ممکن است الگوی استفاده فزاینده که منجر به غافل شدن از روابط و فعالیتهای مهم زندگی می شود موجب راه اندازی مارپیچ کاهش فزاینده شود زیرا پیامدهای غفلت ایجاد ملالت می کنند.علاوه بر این، افسردگی بر واکنش خود به خودناکارآمد نیز به طور مستقیم تأثیرمی گذارد زیرا افراد افسرده به موفقیت حاصل از تلاشهای خودشان در بازگرداندن خودتنظیمی مؤثر اهمیت نمی دهند.در نتیجه این امر، با هر چرخش چرخه این کاهش فزاینده تسریع می گردد.
چرا همه افراد به اعتیاد اینترنتی مبتلا نمی شوند؟
در اینجا این سؤال مطرح می شود که چرا اعتیادهای اینترنتی زیاد متداول نیستند و در واقع چرا همه افراد درگیر عادتهای بیمارگون آنلاین نیستند. به رغم همه چیز،اینترنت یک منبع سرشار واقعی از فعالیتهای تفریحی خوشایند است که برای هر نوع ذائقه قابل تصور مناسب بوده و تقریباً در همه جا به طور 24 ساعته و در هفت روز هفته قابل دسترس است.
یکی از احتمالات آن است که ممکن است بعضی از فعالیتهای آنلاین به طور ذاتی بیشتر در معرض سوءاستفاده قرار گیرند، و تنها افرادی که با فعالیتهای ذاتاً بسیار اعتیادآور سروکار پیدا می کننددچار مشکل شوند. به عنوان مثال، براساس دلایل مربوط به مهارت اجتماعی در استفاده مشکل آفرین از اینترنت، بسیاری از دلایل در مورد استفاده سوء از اینترنت با کاربردهای اجتماعی اینترنت همبسته اند. براساس این ادعا کاربردهای مشکل آفرین تابعی از ناکارآمدیهای موجود در مهارتهای اجتماعی هستند، که منجر به ترجیح تعامل اجتماعی آنلاین و سپس استفاده وسواسی، و سرانجام پیامدهای منفی مانند افت تحصیلی در مدرسه و مشکلات کاری می شوند.متعاقب آن بحث، کاربردهای شبکه اجتماعی و پیام فوری باید بیشتر از بقیه موارد در معرض بروز مشکلات باشند.با این حال،در تحلیل مقایسه ای فعالیتهای اینترنتی مطلوب که هم دربرگیرنده دلایل مربوط به مهارتهای اجتماعی و استفاده عادت گونه از اینترنت است، دریافتند که دانلود فایل های موسیقی و ویدئویی به طور بالقوه از مشکل آفرین ترین فعالیتها بودند.اما تفاوتهای میان فعالیتهای مطلوب نیز به طور کلی کم بود،هرچند شبکه اجتماعی و پیام فوری،در مقایسه با دانلود،بازی،یا خرید آنلاین،با خویشتن نگری ناکارآمد همبستگی بیشتری داشتند.
شاید یک پاسخ بهتر به سؤال علت متداول نبودن استفاده بیمارگون از اینترنت این باشدکه بسیاری از افراد می توانند خودکنترلی مؤثری داشته باشند یا هنگام مختل شدن این کنترل، دوباره آن را به دست آورند. بسیاری از افراد به علائم هشداردهنده ای که توسط همسر،رؤسا،یا صورت حسابهای بانکی شان صادر می شوداز طریق تمرکز بر راه حل برای تعدیل رفتار مشکل آفرین واکنش نشان می دهند. اما عادتهای اینترنتی تا حدودی محدودکننده خود نیز می باشند.فعالیتهای لذتبخشی که در ابتدا حالتهای خلقی ملال آور را از بین می بردند به سرعت خسته کننده می گردند، و موجب راه اندازی جست وجو برای فعالیت های جدید و تعدیل یا وقفه در عادتهای قبلی می شوند.علاوه بر این، آن دسته از پیامدهای منفی که به عمیق تر ساختن رابطه با فعالیتهای عادت گونه می پردازند نیز ممکن است موجب بازگرداندن خویشتن نگری مؤثر شوند و مجدداً تلاش کنند تا بار دیگر رفتارهای آنلاینی را که به صورت «خودکار» عمل می کنند،تحت کنترل فرایندهای تفکر هشیار درآورند.
چون عادتها از طریق تکرار در شرایط محیطی با ثبات شکل می گیرند، یکی از راهبردهای مشخص برای ازبین بردن عادتها،تغییر شرایطی است که در آنها احتمال بروز نشانه های راه انداز وجود دارد. به عنوان مثال،تغییر زمان،مکان، فعالیتهای قبلی، و همنشینان به هنگام دسترسی به فعالیتهای آنلاین مطلوب می تواند موجب تضعیف عادتها شود. اما ممکن است برهم زدن شدید بافت یک رفتار،در مقایسه با خاموش کردن تلویزیون به مدت یک هفته در تحقیق رابینسون و بورزکوفسکی، ضرورت داشته باشد، و امکان دارد برای انجام چنین تغییراتی اراده ای بسیار قوی لازم باشد. شاید بتوان از تغییراتی که به طور طبیعی در زمینه رفتار اینترنتی رخ می دهند، مانند آغاز سال تحصیلی جدید یا برنامه زمانی کاری یا خرید یک کامپیوترجدید برای ایجاد تغییر موقعیتی لازم سود برد. امکان دارد از طریق استفاده از فیلترهای وب سایت که دسترسی به محتوای مشکل زا را مسدود می کنند بافت استفاده از اینترنت نیز به طور خودکار تغییر یابد.تدابیر اجتماعی که موجب تسهیل ایجاد عادات اینترنتی می شوند نیز ممکن است تغییر یابند، مانند تحمیل هزینه های حساس به استفاده در زمینه کاربرد اینترنت یا به اصطلاح جریمه تخلف در مورد استفاده از انواع بخصوصی از مضامین.
انواع شیوه های قانع سازی همانند روش های به کار رفته در مداخلات بهداشتی نیز ممکن است بر شکل گیری عادت تأثیر داشته باشند.چون یکی از مشخصه های عادات عدم توجه به رفتار است، به همین دلیل نگه داشتن یادداشتی از فعالیتهای آنلاین فرد یا جست و جوی گزارش فعالیت در وب سایتهایی که این گزارشات را برای کاربران فراهم میکنند موجب جلب توجه به رفتار و تضعیف عادتها میشود. تأمل بر روی حالت های خلقی قبل از زیاده روی در یک فعالیت آنلاین مطلوب،استفاده فزاینده،یا جلساتی که بیشتر از مدت مورد نظر طول می کشند، در مورد عادتهایی که درمعرض خطر خارج شدن از کنترل قرار دارند یک نوع هشدار اولیه فراهم می کند. امکان دیگر استفاده از رویکردهای خودیاری یا آموزش عمومی برای ایجاد دفاع های طبیعی است که توسط لارز و همکارانش کشف شده اند، به نظر می رسد در آن آگاهی از پیامدهای منفی مربوط به استفاده از اینترنت بار دیگر توجه را به رفتار اینترنتی معطوف می سازد.یا اینکه، باورهای کارآیی خود مربوط به کاهش استفاده از اینترنت می تواند از طریق ترغیب، دسترسی به توصیه های افراد ترک کرده، یا کاهش تدریجی کاربرد تقویت شود. یا می توان بر هنجارهای اجتماعی یا گروهی (مانند،هنجارهای درون خانواده یا یک مدرسه خاص) در مورد استفاده از اینترنت تأکید ورزید.اما این راهبردها احتمالاً تنها زمانی مؤثر خواهند بود که عادتها درحال شکل گیری هستند.پس از نیرومندشدن عادتها، ممکن است افراد اطلاعات مربوط به ترغیب آنها به تغییر رفتارشان را فیلتر کنند.اما شاید اینگونه فنون ترغیب موجب تقویت اثر تغییر بافت شوند.سرانجام ، خودتنظیمی به عضله سازی تشبیه شده است.
اعمال فشار زیاد به طورموقت منابع خودتنظیمی را تحلیل می برد،در حالی که به نظر می رسد تمرین مستمر و فزاینده منبع آن را تقویت می کند.درست همانگونه که تقویت عضلات بازو از طریق بلند کردن وزنه ها در سالن ژیمناستیک قدرت بیشتری برای بلند کردن اشیای خانه مان می دهد،نیرومندسازی خودتنظیمی در یک زمینه رفتاری به حوزه های دیگر تعمیم می یابد. این امر بیانگر آن است که بازگرداندن خودتنظیمی به یکی از اشکال استفاده رسانه ای یا حتی در حوزه های رفتاری کاملاً متفاوت(مانند،عادتهای غذا خوردن یا ورزش) ممکن است توانایی تنظیم رفتار اینترنتی را نیز تقویت کند.
فصل5
اعتیادبه بازیهای ایفای نقش آنلاین
لوکاس بلینکا و دیوید اسماهیل
بازیهای ایفای نقش آنلاین چیستند؟
معمولاً بازیهای ایفای نقش خیالی هستندکه در اینترنت انجام می شوند،جایی که چندهزار بازیکن مختلف از سراسر جهان به طور همزمان حضور دارند. یک بازیکن کاراکتر خودش را کنترل می کند، کاراکتری که می تواند وظایف مختلفی انجام دهد،توانایی های خود را افزایش دهد،و با کاراکترهای سایر بازیکنان تعامل کنند. یک بازیکن می تواند گستره وسیعی از فعالیت ها را انجام دهد، از ساختن کاراکتر آواتار خود گرفته تا تعامل با سایر بازیکنان به شیوه های مثبت (گفت و گو) و شیوه های منفی (پرخاشگری). یک بازیکن می تواند محیطهای وسیعی را کاوش کند، کاری که کاراکترش به طور مداوم انجام می دهد- این کاراکتر حتی پس از خارج شدن بازیکن از سیستم نیز موجودیت خود را حفظ می کند.این محیط بدون توجه به حضور بازیکن به طور مداوم درحال توسعه است، وبنا به دلایل خاصی بازیکن را وادار به حفظ تماس با محیط مجازی می کند.اگر بازیکنان برای مدت زمان طولانی حضور نداشته باشند، از محیط مجازی بی خبر می مانند و تأثیر و قدرت خود در مورد اثرگذاری بر محیط را از دست می دهند. بازیکن همچنین در مقایسه با حریفانش که به دفعات بیشتری بازی کرده و سریعتر پیشرفت می کنند، قدرت خود را از دست می دهد.بنا به اظهار یک بازیکن مرد 18 ساله: «برای اینکه بیشتر در بازی پیشرفت کنم، باید زمان بیشتری را صرف بازی کنم متأسفانه، بازی اینگونه است، من همواره در این فکرم که ای کاش می توانستم اینکار را انجام دهم، یعنی اینکه باید وقت بیشتری را به صورت آنلاین سپری کنم و همین الان کارهایی انجام دهم،وگرنه مجبورم فردا اینکارها را انجام دهم».موفقیت در بازی اغلب ارتباط نزدیکی با حضور طولانی مدت و هر روزه در بازی دارد.
گستره بیکران محیط، عدم امکان عملی برای به پایان رساندن بازی، و تأکید بر ارتباط و همکاری با سایر بازیکنان است که بازیهای آنلاین را از بازیهای کامپیوتری سنتی متفاوت می سازد، وبه همین دلیل است که این نوع بازی ها به عنوان یک محیط و موضوع کاملاً جدید در نظر گرفته می شود.بزرگترین تفاوت بین بازیهای آنلاین و سایر بازیهای کامپیوتری در شدت بازی است: بازیهای ایفای نقش آنلاین به طور متوسط 25 ساعت در هفته انجام می شوند، در حالی که سایر بازی های کامپیوتری و بازی های ویدئویی بیش از24 ساعت در هفته و تنها توسط 6% از بازیکنان انجام می گیرند و 84% بازیکنان کمتر از 6 ساعت در هفته را صرف بازی می کنند. آشکار است که شدت بالای بازی عامل عمده ای برای در نظر گرفتن آن به عنوان یک بازی مشکل آفرین و بالقوه اعتیادآور محسوب می شود.
بنابراین می توان گفت که بازیهای آنلاین دست کم از دیدگاه زمانی، معرف بخش بسیار مهمی از زندگی بازیکنان می باشد- چون شدت بازی زمان قابل دسترس برای سایر فعالیتها را محدود می سازد علاوه بر این آشکار است که این فقط دوره کوتاهی از زندگی بازیکنان نیست. گریفیتس،دیویس و چپل دریافتند که متوسط زمان بازی برای بازیکنان نوجوان حدود2 سال و برای بازیکنان مسن تر 27ماه می باشد.همانند شدت بازی،مدت بازی نوجوانان نیز بیشتر از همتایان بزرگسالشان است. با این حال،گروه بازیکنان سنین 20 تا 22 سال بیشتر از بقیه افراد برای انجام بازیهای آنلاین وقت صرف می کنند،به طور متوسط حدود 30 ساعت در هفته.بر اساس نظر کول و گریفیتس، زنان به طور مشخص کمتر از مردان بازی می کنند، یعنی میزان بازی آنها بیش از 10 ساعت در هفته کمتر از مردان است.
انگیزه انجام بازیهای ایفای نقش آنلاین
بازیهای آنلاین محیط های مجازی نسبتاً پیچیده ای هستند، که امکانات گسترده و متفاوتی برای سرگرمی ارائه می کنند. یی مؤلفه های مهم بازی را در سه مقوله عمده خلاصه نمود:موفقیت،اجتماعی و مجذوب شدن. اولین مؤلفه، یعنی موفقیت، شامل مدیریت مکانیسم های بازی است.بازیهای آنلاین نسبتاً پیچیده هستند، و معمولاً یک دوره زمانی طول می کشد تا بازیکنان با مکانیسمهای بازی آشنا شوند. بنابراین بهینه سازی این مکانیسمهای بازی اغلب موضوع جلسات بحث در اینترنت می باشد،جایی که بازیکنان نیز تمایل دارند مدت زمان زیادی را در آنجا سپری کنند.موفقیت دربرگیرنده مفهوم پیشرفت است- پیشرفت آواتار بازیکن، هم در سطح تجربه و هم از طریق به دست آوردن تجهیزات بهتر.به طور کلی این مسئله به بازیکنان قدرت بیشتر و موقعیت بالاتری در محیط بازی می دهد. آخرین بخش مؤلفه موفقیت، رقابت است- فرایند رقابت با سایر بازیکنان .
دومین مؤلفه بازیهای آنلاین شامل بعد اجتماعی محیطهای مجازی است. بازی آنلاین در اصل ماهیت اجتماعی دارد؛اجازه بازی انفرادی داده می شود اما انجام این کار تشویق نمی گردد: «بازیهای آنلاین عمدتاً درباره افراد هستند- زمانی که من شروع به بازی کردم، کاملاً حالت خیالی داشت.» بازیکنان به صورت گروههای بزرگ دور هم جمع می شوند،گروههایی که معمولاً «رسته» نامیده می شوند،هر چند در بعضی از بازیهای آنلاین اصطلاحات متفاوتی به کاربرده می شود. سپس بازی مشترک با افراد دیگر منجر به تعهد اجتماعی خاصی می گردد.
سومین مؤلفه انگیزشی، مجذوب شدن است. یکی از عوامل مشترک در همه بازیهای آنلاین وجود یک دنیای پیچیده و پهناور است؛ به این ترتیب طیف وسیعی از بازیکنان بر کشف این دنیا متمرکز می شوند. مجذوب شدن هنگام همسان سازی با آواتار خود نیز اتفاق می افتد- منطبق ساختن ظاهر خود، توسعه تجهیزات خود،ایفای نقش و غیره.همه این مؤلفه ها به نوعی در هر بازی آنلاین وجود دارند،و بازیکنان مختلف هر مؤلفه را با درجات متفاوتی ترجیح می دهند.ترجیح خشونت،پرخاشگری، و رقابت در بازیها با افزایش سن کاهش می یابد، و زنان نیز کمتر این مفاهیم را ترجیح می دهند.بازیکنان مسن تر بیشتر مؤلفه اجتماعی بازی را ترجیح می دهند.به این ترتیب، بعضی از بازیکنان دارای احتمال بالا برای انجام رفتار اعتیادگونه ممکن است بازی را به عنوان «زندگی دوم» خود در نظر بگیرند.
اعتیاد به اینترنت و ایفای نقش آنلاین
به دلیل طول و شدت بازی ایفای نقش آنلاین، ممکن است در نظر گرفتن این بازیکنان به عنوان افراد معتاد بسیار وسوسه انگیز باشد.برخی عوامل ایجاد اعتیاد را تسهیل می نمایند.کو،ین،ین،لین،یانگ(2007)عوامل افزایش دهنده خطر ایجاد اعتیادبالقوه. مثال: خانواده دارای اختلال کارکردی، عزت نفس پایین، سپری کردن بیش از 20 ساعت در هفته به صورت آنلاین، و انجام بازیهای آنلاین. به این ترتیب، این پژوهشگران ادعا میکنند که ایفای نقش آنلاین ایجاد اعتیاد و استفاده افراطی را تسهیل می نمایند، و اگر یک بازیکن توسط عوامل خطر ساز دیگری نیز تحت تأثیر قرار گرفته باشد، احتمال ایجاد اعتیاد به طور چشمگیر افزایش می یابد.به این صورت مشکلات مربوط به بازی آنلاین در حدود15% از همه موارد کمک روانشناختی تخصصی در زمینه مشکلات مربوط به اینترنت را تشکیل می دهند. شیوع این امر در میان نوجوانان اندکی بیشتر از افراد بزرگسال است، و در بین مردان بیشتر از زنان رواج دارد.کاربران اینترنت را در صورتی می توان معتاد در نظر گرفت که عملکردشان درهمه معیارها / ابعاد زیر در سطح بالایی بوده یا نمرات بالایی گرفته باشند. این ابعاد اغلب برای ساخت پرسشنامه هایی برای شناسایی اعتیاد اینترنتی مورد استفاده قرار می گیرند،اما در همان حال در مورد اعتیاد به ایفای نقش آنلاین نیز کاملاً معتبر هستند (اسماهیل و همکاران،2008)، ابعاد فهرست شده، نشانه های اعتیاد اینترنتی نیز محسوب می شوند ومی توان آنها را برای تعیین تأثیرات عینی بر بازیکنان ایفای نقش آنلاین مورد استفاده قرار داد.در زیر فهرستی از مؤلفه های اعتیاد به یک بازی یا به اینترنت ارائه شده است:
* بارز بودن- زمانی که این فعالیت به مهم ترین چیز زندگی فرد تبدیل می شود. این امر می تواند به صورت شناختی و رفتاری باشد.
* تغییر خلق- تجارب ذهنی تحت تأثیر فعالیت انجام گرفته قرار می گیرند.
* تحمل- فرایند نیاز مداوم به مقادیر بالاتر فعالیت برای دستیابی به احساسات اولیه.به این ترتیب بازیکن نیاز دارد که میزان بازی خود را به طور مداوم افزایش دهد.
* نشانه های کناره گیری- احساسات منفی همراه با پایان یافتن فعالیت یا غیرممکن بودن انجام فعالیت مورد نیاز.
* تعارض- تعارضات بین فردی یا درون فردی که به خاطر فعالیت انجام گرفته ایجاد می شوند. این مسئله اغلب با بدتر شدن نتایج تحصیلی یا شغلی، ترک سرگرمیهای قبلی، وغیره همراه است.
* بازگشت و تثبیت- تمایل به بازگشت به رفتار اعتیادآور حتی پس از دوره هایی از کنترل نسبی.
هرچند در زمینه استفاده از این شاخصها توافق نظر وجود دارد، با این حال هنوز مشخص نیست که چه تعداد از آنها برای شناسایی یک فرد به عنوان معتاد می توانند کافی باشند.چارلتون و دانفورث از طریق تحلیل عاملی در این مؤلفه ها دو عامل را کشف کردند. اولین عامل اعتیاد واقعی (یا عوامل اصلی اعتیاد) است؛ این عامل شامل ماهیت تکرار شونده بازی، نشانه های کناره گیری،تعارض فرد با اطرافیان، و بارز بودن رفتار بود. عامل دوم که شاید بتوان آن را «شیفتگی افراطی به بازی» (یا عوامل جانبی اعتیاد) نامید به بازی بیمارگون ارتباطی ندارد.این عامل با مؤلفه های تحمل،تغییرخلق، و بارزبودن شناختی مرتبط است. اعتیاد عمدتاً به عنوان یک عمل وسواسی در زمینه کاهش تنش روانی تلقی می شود، در حالی که «شیفتگی افراطی به بازی» نمایانگر سرگرمی است. به نظر می رسد مؤلفه اصلی تعارض باشد؛ به طوری که بیرد و وولف اعتیاد اینترنتی را به صورت « استفاده غیرقابل کنترل و آسیب زا از این فناوری» تعریف کردند، و تعارض را به عنوان یکی از ابعاد اصلی و مورد نیاز برای شناسایی یک بازیکن به عنوان معتاد در نظر گرفتند اما این مسئله در مورد نوجوانان میتواند پیچیده باشد.حضور یک کامپیوتر و دسترسی به اینترنت منجر به ایجاد تنش بین نسلها در خانواده ها می شود. والدین بخشی از کنترل خود بر روی فرزندانشان را، که اغلب درک بهتری از فناوریهای جدید دارند، ازدست می دهند. درعین حال والدین نگران سپری شدن وقت فرزندانشان در اینترنت برای انجام کارهایی متفاوت از کارهای مورد انتظار والدین هستند.این مسئله اغلب منجر به ایجاد تعارضاتی می شود که تا حدودی توسط والدین ایجاد می شود و نه از طریق استفاده بیش از حد از اینترنت به وسیله نوجوانان.به این ترتیب، تعیین اینکه چه زمانی تعارض نشانگر بازی مشکل آفرین یا وسواسی است، اهمیت پیدا می کند. در نوجوانان این نوع تعارض باید با تعارضات متداول بین نسلها تمییز داده شود.
عوامل اعتیاد در بازی
هنوز مشخص نسیت که آیا هرگونه کاربرد اینترنت را می توان به عنوان منشأ رفتار مشکل آفرین، در این مورد اعتیاد به اینترنت،تلقی نمود یانه. بااین وجود، تعداد بازیکنان و شدت بازی ایفای نقش آنلاین موجب برانگیختن چنین بدگمانی می شود. درمطالعات مختلف به عامل اصلی این مسئله به عنوان پدیده جریان اشاره شده است، که توضیح دهنده شدت بازی و اعتیاد بعدی است.جریان معمولاً به عنوان یک فعالیت دشوار که مستلزم سطح خاصی از مهارت و تلاش است توصیف می شود، و با شکل خاصی از رقابت با دیگران ارتباط دارد. بااینکه این مسئله یک پدیده ذهنی است، اما ایجاد آن با صفات مشخصه بازی ایفای نقش آنلاین ارتباط دارد- ارتباط اجتماعی آنلاین و یک سیستم دائمی از وظایف، پاداشها، و بازخورد (عامل ایفای نقش). فعالیت انجام شده نیز با هشیاری فرد در می آمیزد- بازیکن به طور کامل تنها بر روی بازی تمرکز می کند و به هیچ چیز دیگری توجه نمی کند، و به این صورت بازی «خوشایند» به نظر می رسد. در طی جریان، معمولاًسایر حواس سرکوب شده یا کاملاً نادیده گرفته می شوند؛این حسها شامل درد،خستگی،گرسنگی،تشنگی، و دفع می باشند. یکی از شاخصهای نوعی ادراک تغییر یافته از زمان است؛ فعالیت همانندیک رویداد چند دقیقه ای به نظر می رسد، در حالی که در واقعیت ممکن است چندین ساعت طول بکشد. ایجاد وقفه در چنین حالتی بسیار ناخوشایند تلقی شده و اغلب منشأ تعارض بین بازیکن و محیط اجتماعی اش می باشد. تمرکز بر انجام بازی، همراه با ادراک تغییر یافته از زمان و حس کنجکاوی، منجر به انجام افراطی بازی می گردد. زمان یکی از عوامل اعتیاد محسوب نمی شود؛ اما بین زمان سپری شده در بازی و رفتار اعتیادگونه یک ارتباط نسبی وجود دارد. به این ترتیب، مدت زمان سپری شده در بازی با اعتیاد بالقوه مرتبط است؛اما صرف مدت زمان زیاد برای انجام بازی، به معنای معتاد بودن بازیکن نیست.
همچنین می توان گفت که میزان بازی ایفای نقش آنلاین تا اندازه ای به واسطه بعد اجتماعی این بازیها تعیین می شود، که به موجب آن کلیشه بازیکن معتاد به عنوان یک فرد تنها و غیر اجتماعی با یک آماتور کامپیوتری شکسته می شود. در مقابل،تحقیقات نشان داده اند که اعتیاد بالقوه همبستگی مثبتی با جنبه اجتماعی بازیهای آنلاین دارد. براساس نظر کول و گریفیتس، حدود80% بازیکنان با دوستان دنیای واقعی خود بازی می کنند. حدود 75% آنان در بازی آنلاین دوستان خوبی پیدا کرده اند، و 43% آنها را به صورت رو در رو ملاقات نموده اند. همانگونه که به وسیله یک بازیکن مرد 18 ساله تأیید شده است: «وجود جامعه بازیکنان مهم است؛ این امر به ما امکان می دهدتا به عنوان بازیکن به مرور زمان معروفیت پیدا کنیم و به ما یادآوری می کند که در طی سالهای گذشته به چه چیزهایی دست پیدا کرده ایم.»
به نظر می رسدبازی ایفای نقش آنلاین یک فعالیت بسیار اجتماعی باشند.از یک طرف،این مسئله که انجام بازی بازیکنان را به انزوای اجتماعی سوق نمی دهد امر مثبتی است، اما از طرف دیگر شبکه اجتماعی موجب می شود که بازیکنان برای مدت زمان بسیار طولانی تری بازی کنند. گسستگی پیوندهای اجتماعی نیز در این زمینه نقش خاصی ایفا می کنند- گرایش به اعتیاد از طریق تمایل به جدا کردن دوستی های ایجاد شده در دنیای مجازی از دوستی های ایجاد شده در زندگی واقعی افزایش می یابد. می توان گفت که بازیکنان هر چه بیشتر زندگی مجازی خود را از زندگی واقعی شان جدا سازند،به همان نسبت تمایل آنها به اعتیاد بیشتر می شود.نامحدود بودن بازیهای ایفای نقش آنلاین نیز در این زمینه نقش دارد- اساساًتمام کردن این بازیها غیرممکن است، زیرا آنها به طور مداوم در حال توسعه هستند.چون بازی کاراکترهای بازیکنان را به شدت در درون مکانیک خود به هم پیوند می دهد، به همین دلیل به طور مداوم در حال تغییر و توسعه می باشد. یکی از نمونه های آن اقتصاد بازار آزاد مجازی در محیطهای بازی است- قیمت ماده ها و خدمات مختلف از قوانین پیچیده ای تبعیت می کند و به وسیله بسیاری از عوامل زندگی واقعی، و نیز عوامل بازی تحت تأثیر قرار میگیرد. شرکت نرم افزار تولیدکننده بازی نیز به طور مداوم آن را به صورتهای مختلف ارتقا می دهد،معمولاًجلوه ها، ماده ها،موقعیتها، چالشها، و غیره جدیدی را اجرا می کند.به این ترتیب، بازیکن عملاً مجبور است در حال جمع آوری ماده های جدید باشد و برای حفظ جایگاه اجتماعی اش در بازی به دنبال موقعیتهای جدید بگردد. این مسئله موجب می شودکه تجهیزات بازیکنان به تدریج کهنه شوندمگر اینکه یک نسخه ارتقا یافته پیدا شود.
در بررسی اعتیاد به بازیهای ایفای نقش آنلاین بر ویژگیهای بازیها و خود واقعیت مجازی تأکید نمی گردد، بلکه تأکید بر بازیکنان می باشد.تحقیقات عمدتاً به دو عامل روانشناختی اشاره می کنند- عزت نفس و کارآیی خود پایین. در همان حال می توانیم بگوییم که به دست آوردن عزت نفس و کارآیی خود مثبت یکی از اهداف رشدی نوجوانان است، و احتمالاً با این حقیقت ارتباط دارد که بازیکنان جوان نسبت به افراد مسن تر اهمیت جامعه بازی را بیشتر در نظر میگیرند.به نظر می رسد عامل عزت نفس پایین در ایجاد اعتیاد تعیین کننده باشد؛ این امر اغلب اوقات به طور غیرمستقیم در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است.نتایج نشان دادند که خودکنونی آنان بدتر از کاراکتر بازی شان، و کاراکتر بازی شان بدتر از خود ایده آلشان ادراک شده بود.این تفاوتها براساس سطح افسردگی و به خصوص سطح عزت نفس افزایش یافتند. تفاوت بین نظر درباره خود و کاراکتر بازی پاسخ دهندگان دارای عزت نفس بالا به طور قابل ملاحظه ای کمتر بود،درحالی که این تفاوتها در پاسخ دهندگان دارای عزت نفس پایین تر در سطح بالایی بود.به این ترتیب، فاصله خود ایده آل در هر دو گروه یکسان بود. این مسئله می تواند به معنای آن باشدکه بازیکنان افسرده تر و بازیکنان دارای عزت نفس پایین تر کاراکتر بازی خود را به صورت ایده آل درمی آورند و شاید تمایل داشته باشند ضعف ادراک شده خود را از طریق بازی برطرف کنند و به این ترتیب غرق بازی می گردند.درمحیط مجازی بازیهای آنلاین بر کنترل خود کمتر تأکید می گردد، و به نیمه هشیار بازیکنان اجازه ابراز بیشتر داده می شود.
بازیکنان بازیهای ایفای نقش اغلب درباره بازی، کاراکتر خود، و موقعیتهای مختلف خیالپردازی می کنند.بازیکنان این خیالپردازیها را به عنوان مفیدترین و پرمایه ترین لحظاتی که بازی برای آنها به همراه آورده است و دلیل انتظار مشتاقانه آنها برای بازی تلقی می کنند. بازیکنان خودشان ادعا می کنند که به واسطه سرگرمی، تجربه کردن، و غیره برانگیخته می شوند، اما همانند سایر انگیزه های نیمه هشیار، بازیکنان دارای نشانه های اعتیادگونه به وسیله ابراز خود یک خود کامل و کارآمد برانگیخته می شوند،چیزی که در زندگی واقعی فاقد آن هستند.
پژوهشگران رابطه بازیکن با کاراکترش را به انتقال تعریف شده در روانشناسی عمقی تشبیه می کنند. انتقال،فضای بین فرد و واقعیت بیرونی است، به این معنی که انتقال به طور کامل به هیچ یک از این مکانها تعلق ندارد.کاراکتر بازی از یک طرف به وسیله بازیکن کنترل می شود، اما از طرف دیگر بخشی از بازیکنان محسوب نمیشود، و این امر می تواند دلیل عدم توانایی بعضی از بازیکنان برای کنترل کامل بازی شان را توضیح دهد. اما رابطه بین بازیکنان و کاراکترهای بازی شان می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، و جنبه رشدی نیز در اینجا نقش خاصی دارد. به ویژه بازیکنان جوانتر از کاراکترهای بازی شان به عنوان ابزارهایی برای کسب وجهه در دنیای بازی استفاده می کنند و بنابراین بیشتر مستعد غرق شدن در بازی هستند.رابطه بین بازیکنان و کاراکترهایشان می تواند ازیک نقطه نظر خاص پتانسیل درمانی نیز داشته باشد. بازیکنان از طریق بازی ناخودآگاه به جبران جنبه های خاصی که فاقد آن هستند می پردازند؛اگر درمان می توانست این جنبه ها را شناسایی کند، آنها را منعکس سازد، و سپس آنها را به زندگی واقعی منتقل سازد، دراین صورت بازی می توانست برای درمان مشکلات آنان مورد استفاده قرار گیرد، که آن هم به نحو تناقض آمیزی منجر به صرف زمان کمتر برای بازی می شد.
ادراک خویشتن در زمینه اعتیاد
اعتیاد به بازیهای ایفای نقش آنلاین تنها یک مفهوم نظری و انتزاعی نیست.مفهوم اعتیاد در رابطه با بازی ایفای نقش توجه عمومی را به خود جلب کرده است.اساساً، بازیکنان جوان تر بیشتر خودشان را معتاد قلمداد می کنند، اما این را مسئله مهمی تلقی ننموده و وجود تأثیرات منفی احتمالی چنین اعتیادی را رد می کنند. بازیکنان مسن تر آگاهی بیشتری نسبت به جنبه های منفی احتمالی اعتیاد دارند، اما اعتیاد واقعی به بازی را بیشتر انکار می نمایند. اصطلاح اعتیاد معمولاً دربرگیرنده سه عامل برای بازیکنان می باشد: عامل اول یعنی بازی افراطی در مقایسه با گروه مرجع بازیکنان، مسئله پیچیده ای است زیرا گروه مرجع بازیکنان ممکن است بعضی از مواقع بیش از 10 ساعت در روز بازی کنند. همانگونه که به وسیله یکی از بازیکنان شرکت کننده در مصاحبه ما عنوان شده است: «من شب به رختخواب می رفتم و سایر بازیکنان صبح روز بعد می خوابیدند.» عامل دیگر تعارض فرد با محیط پیرامون می باشد، و عامل سوم بارز بودن شناختی است؛به این معنی که یک بازیکن به طور مداوم درباره بازی فکر می کند،رؤیا میبیند، یا خیال پردازی می کند. بنا به اظهار یکی از بازیکنان: «زمانی که معتاد بودم، درباره هیچ چیز دیگری فکر نمی کردم و هروقت که می توانستم بازی می کردم.»
سؤال دیگری که می توان مطرح ساخت این است که ارتباط بین میزان قلمداد کردن خود به عنوان معتاد با رفتار اعتیادگونه چقدر است.بررسی ها نشان می دهد:توافق بین تعریف خود به عنوان یک فرد معتاد و رفتار اعتیادگونه در حدود21% بازیکنان وجود دارد؛در این صورت، این نسبت بازیکنانی است که هم نشانه های اعتیاد را دارند و هم خودشان را معتاد تلقی می کنند.پس تقریباً یک چهارم بازیکنان ادعا می کنندکه معتادند اما نشانه های اعتیاد را نشان نمی دهند- احتمالاً به دلیل استفاده بیش از حد رایج از کلمه اعتیاد.بسیاری از بازیکنان قضاوت خود از معتاد بودن را صرفاً بر مبنای مدت زمان سپری شده برای بازی قرار می دهند.از نقطه نظر درمانی، 6% بازیکنان خودشان را معتاد تلقی نمی کنند، اما نشانه های اعتیاد را نشان می دهند.این گروه به رفتار اعتیادگونه خود اعتراف نمی کنند، و به لحاظ درمانی باید به این مسئله پرداخته شود. 49% بقیه بازیکنان خودشان را معتاد تلقی نمی کنند و نشانه های اعتیاد را نیز نشان نمی دهند.
فصل6
اعتیاد به قمار در اینترنت
مارک گریفیتس
قمار در بسیاری از فرهنگها یک فعالیت پرطرفدار محسوب می شود. براساس زمینه یابیهای ملی در مورد قمار، تعداد افراد قمارباز بیشتر از افراد غیرقمارباز است،اما بیشتر شرکت کنندگان گهگاه قمار می کنند.برآوردهای مبتنی برداده های زمینه یابی از کشورهای سراسر جهان بیانگر آنند که اکثر مردم زمانی در زندگی شان قمار کرده اند.عرضه قمار از راه دور به میزان زیادی امکان دسترسی به قمار را در سراسر جهان افزایش داده است. درتحقیقات کمیسیون دولتی برخی کشورها، از جمله ایالات متحده، بریتانیا، استرالیا، و نیوزلند به این نتیجه رسیده اند که به طور کلی افزایش دسترسی به قمار منجر به افزایش قمار مشکل آفرین شده است، هر چند این رابطه پیچیده و غیرخطی است.
قمار اینترنتی
در دهه گذشته، انواع قمار از راه دور بیشترین دگرگونی فرهنگی در قمار را به وجود آورده اند و اینکه احتمال دارد عرضه قمار اینترنتی منجر به افزایش سطح رفتار قمار مشکل آفرین گردد. تاکنون، دانش و درک در زمینه نحوه تأثیرگذاری رسانه اینترنت بر رفتار قمار به صورت پراکنده وجود داشته است. به عبارت کلی، افزایش دسترسی به اینترنت هنوز یک روند در حال پیدایش است و مشخص شدن عوامل مؤثر بر رفتار قمار مدتی طول می کشد.با این حال،یک مبنای قوی برای تفکر در مورد مخاطرات احتمالی قمار اینترنتی وجود دارد. تأثیر فناوری قمار گسترش یافته است، و در سراسر جهان روندهای زیادی وجود دارد که به نظر می رسد ناشی از نوآوری تکنولوژیکی باشد. این کتاب به نگارش در می آید،در سراسر جهان حدود 3000 سایت وجود دارد، که تعداد زیادی از آنها تنها در چند کشور خاص مانند آنتیگوآ و کاستاریکا واقع شده اند، که حدود 1000 سایت دارند (گریفیتس، واردل، اورفورد، اسپروستون، و ارنز، 2009).
به نظر می رسد در بسیاری از کشورها یک دگرگونی تدریجی در زمینه خروج قمار از محیطهای قمار و ورود آن به خانه ها و محیط های کار وجود دارد. به لحاظ تاریخی، چیزی که ما شاهد آن بوده ایم جابجایی از پاتوقهای مقصد به مؤسسات بازیهای انفرادی (مانند،مؤسسات شرط بندی،کازینوها،سالنهای بازیهای الکترونیکی،تالارهای بازی بینگو) دربسیاری از شهرهای بزرگ می باشد. اخیراً افزایش زیادی در موقعیتهای قمار تک سایتی (مانند، دستگاههای قمار سکه ای در مکانهایی که جای بازی نیست، بلیتهای بخت آزمایی که در مسیرهای اصلی فروشگاههای خرده فروشی متداول فروخته می شوند) و قمار کردن ازخانه یا محیط (مانند،قمار اینترنتی) به وجود آمده است.همچنین مشخص است که اشکال جدیدتر قمار مانند قمار اینترنتی فعالیتهایی هستند که تقریباً به صورت انحصاری در محیطهایی که قمار انجام نمی شود، صورت می گیرند.
عوامل تأثیرگذار بر اعتیادهای مربوط به قمارآنلاین
بعضی عوامل موجب می شوند که فعالیتهای آنلاین مانند قمار اینترنتی به طور بالقوه اغواکننده واعتیادآور گردند.این عوامل عبارتنداز:ناشناس بودن،سهولت،فرار (ازواقعیت)،گسستگی/مجذوب شدن،قابلیت دسترسی،تکرار رویداد،ارتباط دوسویه،بازداری زدایی،شبیه سازی، و بی تفاوتی اجتماعی.در اینجا به برخی متغیرهای عمده که ممکن است دلیل اکتساب و حفظ بعضی رفتارهای آنلاین باشند.همچنین به نظر می رسد که محیطهای مجازی امکان فراهم نمودن آرامش،هیجان یا حواسپرتی کوتاه مدت را داشته باشند.
•قابلیت تهیه:با توجه به قابلیت دسترسی گسترده اینترنت، اکنون استفاده از خدمات آنلاین آماده فروش، روز به روز ارزانتر می گردد و هزینه کلی قمار به واسطه پیشرفتهای فناوری به طور چشمگیری کاهش یافته است. به عنوان مثال،اشباع صنعت قمار آنلاین منجربه افزایش رقابت شده است، و مصرف کننده از تعقیب پیشنهادات و تخفیفهای تبلیغاتی در سرمایه گذاریهای قمار سود می برد.در رابطه با شرط بندی دوسویه، ظهور قمار هم سطح(همتا) از طریق عرضه مبادلات شرط بندی برای مشتری شانسهای قمار ورزشی با کارمزد رایگان فراهم نموده است، که در واقع به معنای ریسک پولی کمتر مشتری برای بدست آوردن منافع احتمالی می باشد. سرانجام، هنگام قمار در خانه هزینه های فرعی قمار رو در رو، مانند هزینه پارک کردن، پول انعام، و خرید نوشابه حذف می شوند و به این ترتیب هزینه کلی قمار کاهش می یابد، و همین امر قابلیت تهیه آن را بیشتر می کند.
•ناشناس بودن:ناشناس بودن در اینترنت این امکان را برای کاربران فراهم می سازد که به طور پنهانی و بدون ترس از بدنامی در قمار درگیر شوند.ممکن است این ناشناس بودن احساس کنترل ادراک شده بیشتری در مورد محتوا،حالت، و ماهیت تجربه آنلاین برای کاربر فراهم سازد. امکان دارد ناشناس بودن احساس راحتی را نیز افزایش دهد زیرا توانایی جست وجو و بنابراین کشف نشانه های معمول در تعاملات رو در رو مانند عدم صداقت، عدم تأیید، یا قضاوت در حالتهای چهره ای کاهش می یابد. ممکن است برای فعالیتهایی مانند قمار این مسئله یک مزیت مثبت باشد، به ویژه به هنگام باخت، زیرا هیچ کس واقعاً چهره فرد بازنده را نمیبیند.
•سهولت:کاربردهای تعاملی آنلاین وسایل سهل الوصولی برای درگیر شدن در رفتارهای آنلاین فراهم می سازند.رفتارهای آنلاین معمولاً درمحیط آشنا و راحت خانه یا محیط کار اتفاق می افتند، و به این ترتیب احساس خطر را کاهش داده و حتی امکان بروز رفتارهای ماجراجویانه تر که ممکن است به طور بالقوه اعتیادآور باشند یا نباشند را فراهم می سازند.ممکن است عدم اجبار برای بیرون رفتن از خانه یا محیط کار برای فرد قمارباز مزیت بسیار مثبتی محسوب شود.
•فرار:برای بعضی از افراد رضایت خاطر حاصل از تجربه آنلاین تقویت عمده ای برای درگیر شدن در قمارآنلاین می باشد.با این حال، ممکن است خود تجربه قماراینترنتی از طریق تجربه ذهنی یا عینی برانگیختگی تقویت شود. دنبال کردن تجارب تغییردهنده خلق ویژگی انواع اعتیاد است. تجربه تغییردهنده خلق امکان فرار هیجانی یا روانی را فراهم می سازد و به تقویت رفتار نیز کمک می کند.
•مجذوب شدن و گسستگی:رسانه اینترنت می تواند احساسات مربوط به گسستگی و مجذوب شدن را فراهم نماید و شاید احساسات مربوط به گریز از واقعیت را تسهیل کند.گسستگی و مجذوب شدن می توانند شامل انواع بسیار متفاوتی از احساسات باشند،از جمله ازدست دادن حساب زمان ، احساس یک شخص دیگر بودن ، از خود بیخودشدن، و قرار گرفتن در یک حالت خلسه مانند.در حالتهای افراطی ممکن است شامل اختلالات تعدد شخصیتی باشد. امکان دارد هنگام قمار در اینترنت این احساسات منجر به بازی طولانی تر شوند یا به این دلیل که «هنگامی که مشغول انجام سرگرمی هستید زمان به سرعت می گذرد» و یا به دلیل اینکه احساسات روانشناختی مربوط به قرارگرفتن در حالت مجذوبیت یا گسستگی تقویت کننده هستند.
•بازداری زدایی:بازداری زدایی به طور مشخص یکی از جاذبه های مهم اینترنت است،زیرا در اینکه مردم در اینترنت کمتر جلوی احساسات خود را می گیرند، تردید کمی وجود دارد. به نظر می رسد کاربران آنلاین در حالت آنلاین سریع تر حالت خودمانی پیدا کرده و بسیار سریع تر از دنیای غیرآنلاین به لحاظ هیجانی خودافشانی میکنند.
•فراوانی رویداد:فراوانی رویداد هرنوع فعالیت قمار یکی از ویژگی های ساختاری طراحی شده و اجرا شده به وسیله گردانندگان بازی است. در واقع ممکن است طول زمان بین هر رویداد قمار بسیار مهم باشد زیرا امکان دارد برخی افراد مشکلاتی با نوع خاصی از قمار داشته باشند. روشن است آن دسته از فعالیتهای قمار که هر چندثانیه یک بار نتایج را ارائه می کنند ( مانند،بخت آزمایی های دوهفته یک بار)احتمالاً موجب ایجاد مشکلات بزرگتری خواهند شد. فراوانی بازی هنگام پیوند با دوعامل دیگر- نتیجه قمار(برد یا باخت) و زمان واقعی تا زمان دریافت بردها- از برخی اصول روانشناختی یادگیری بهره می گیرند. این فرایند (شرطی سازی عامل) از طریق پاداش دهی به رفتار عادتها را شرطی می سازد؛ یعنی، از طریق ارائه یک پاداش (مانند، پول)، تقویت صورت می گیرد. تکرار سریع رویداد نیز به معنای آن است که دوره باخت کوتاه است،و برای ملاحظات مالی زمان کمی می ماند؛ و مهم تر اینکه ممکن است بردها تقریباً بلافاصله دوباره قمار شوند.قمار اینترنتی امکان ارائه نتایج هیجان انگیز دیداری مشابه دستگاههای قمارسکه ای و پایانه های بخت آزمایی ویدئویی را دارد.
•رابطه دوسویه: ممکن است جزء رابطه دوسویه اینترنت نیز به لحاظ روانشناختی پاداش دهنده بوده و باسایر اشکال منفعل تر سرگرمی(مانند،تلویزیون) تفاوت داشته باشد.تحقیقات نشان داده اند که افزایش درگیری شخصی در یک فعالیت قمارمیتواند تصور غلط مبنی بر وجود کنترل را افزایش دهد، و آن هم در مقابل افزایش انجام قمار را تسهیل نماید.به این ترتیب، شاید ماهیت دوسویه اینترنت یک شیوه مناسب برای افزایش این گونه درگیری شخصی فراهم سازد.
•شبیه سازی:در روش ایده آلی که شبیه سازیها ارائه می کنند یادگیری بدون مواجه شدن با پیامدهای منفی احتمالی اتفاق می افتد. با این حال،ممکن است شبیه سازیهای قمار اینترنتی اثراتی داشته باشند. که قبلاً تصور نمی شدند.به عنوان مثال،بسیاری از سایتهای قمارآنلاین یک قالب بندی به شیوه تمرینی دارند،که در آن یک مشتری بالقوه می تواند برای دیدن و تمرین دستورالعمل قمار در آن سایت، یک گرو خیالی بگذارد. با اینکه نمی توان این فعالیت را به عنوان قمار واقعی در نظر گرفت زیرا هیچ گونه پول واقعی در میان نیست، اما این فعالیت توسط افراد کم سن و سال قابل دسترس است و احتمالاً یک بازیکن کم سن را به سمت قمار جذب می کند.
•بی تفاوتی اجتماعی:یکی ازپیامدهای فناوری و اینترنت، کاهش ماهیت اساساً اجتماعی قمار به فعالیتی است که اصولاً غیراجتماعی است.افراد مشکل دار به احتمال زیاد همان افرادی هستند که به تنهایی بازی می کنند. با مرور گذشته،متوجه می شویم که بسیاری از قماربازان مشکل آفرین گزارش می کنند که قمار مشکل آفرینشان در نهایت یک نوع فعالیت انفرادی است.قمار کردن دریک موقعیت اجتماعی می تواند برای افراد ولخرج نوعی شبکه ایمنی فراهم کند-شکلی از قمار که در آن جهت گیری اصلی قمار دلایل اجتماعی با احتمال تجربه اندکی سرگرمی و شانسی برای بردن مقداری پول است.بااین حال، می توان حدس زد افرادی که انگیزه اصلی آنها انجام بازی مداوم تنها برای بردن پول است احتمالاً مشکلات بیشتری تجربه خواهند کرد.به نظر می رسد یکی از تأثیرات عمده فناوری تغییر اشکال اجتماعی قمار به اشکال غیراجتماعی آن است.ازاین نظر می توان حدس زد که با فنی تر شدن قمار،مشکلات قمار به دلیل ماهیت غیر اجتماعی آن افزایش خواهد یافت.اما می توان استدلال کردکه برای،بعضی از افراد اینترنت(از جمله، قمارآنلاین)یک نوع مفر اجتماعی فراهم میکند که به شیوه دیگری نمی توانستند این امکان را داشته باشند.این مسئله ممکن است در مورد زنانی که در زمینه تنها بیرون رفتن احساس ناراحتی میکنند،در افراد بیکار، و افراد بازنشسته بیشتر صدق کند.علاوه براین،به نظر می رسدبسیاری دیگر از پیشرفتهای خاص نیز مصرف خدمات قمار از راه دور را تسهیل می کنند، که شامل نرم افزارهای بازی پیشرفته،سیستمهای پول الکترونیکی یکپارچه،سایتهای چندزبانه،افزایش واقع گرایی،شرط بندی زنده از راه دور،بهبود سیستمهای حمایت مشتری می باشند.
اعتیاداینترنتی و اعتیاد به قماراینترنتی
حدود 15سال است که ادعا می شود آسیب شناسی های اجتماعی به تدریج در فضای سایبر ظاهر می شوند-یعنی،اعتیادهای مربوط به فناوری.اعتیادهای مربوط به فناوری را می توان به عنوان زیرمجموعه ای از اعتیادهای رفتاری در نظر گرفت و همه مؤلفه های اصلی اعتیاد را در آن به طور برجسته نشان داد.اعتیاد اینترنتی اصطلاحی گسترده است که انواع مختلفی از رفتارها و مشکلات مربوط به کنترل تکانه را در برمی گیرد و به وسیله پنج نوع فرعی خاص طبقه بندی می شود(اعتیاد به رابطه جنسی سایبری، اعتیاد به رابطه سایبری، وسواسهای مربوط به شبکه،انباشت اطلاعات، و اعتیاد کامپیوتری). گریفیتس ادعا کرده است که بسیاری از این کاربران افراطی معتاد اینترنتی محسوب نمی شوند، بلکه تنها از اینترنت به عنوان رسانه ای برای تشدید سایر انواع اعتیاد به طور افراطی استفاده می کنند. به بیان ساده، معتادان به قمار که در رفتار انتخابی خود به صورت آنلاین درگیر می شوند به اینترنت اعتیاد ندارند. اینترنت تنها مکانی است که آنها درگیر این رفتار می شوند.اینترنت برای یک فرد معتاد به قمار می تواند رسانه بالقوه بسیار خطرناکی باشد. به عنوان مثال،در بررسیهای دقیق مشخص شده است که ممکن است خود ویژگی های ساختاری نرم افزار موجب ایجاد گرایشات اعتیادگونه گردد.ویژگیهای ساختاری موجب ایجاد ارتباط دوسویه گردیده و تا حدودی واقعیتهای دیگری را برای کاربران تعریف می کند و احساس ناشناس بودن را به آنها می دهد- ویژگی هایی که ممکن است به لحاظ روانشناختی برای این افراد بسیار پاداش دهنده باشند.این زمینه به ویژه به زمینه قمار در شکل قمار اینترنتی ربط دارد. به رغم شواهد مبنی براعتیادآور بودن بالقوه قمار و اینترنت، تاکنون هیچ گونه شواهدی مبنی بر خاصیت اعتیادآوری مضاعف قمار اینترنتی وجود نداشته است، به ویژه اینکه به نظر می رسد اینترنت تنها وسیله ای برای درگیر شدن در رفتار انتخابی می باشد. احتمالاً کاری که اینترنت انجام می دهد تسهیل کار آن دسته از قماربازان اجتماعی است که هنگام استفاده از اینترنت برای قمار بیشتر از حالت غیرآنلاین قمار می کنند.
قماراینترنتی:مسائل روانی اجتماعی
قمار اینترنتی جهانی بوده و 24ساعته دردسترس است. در اصل،پیشرفت فناوری به شکل قماراینترنتی موجب فراهم شدن قمار راحت می شود. به لحاظ نظری، مردم می توانند هرروز و درهمه روزهای سال قمار کنند.این امر تلویحاتی برای تأثیر اجتماعی قمار اینترنتی و پیامدهایی برای قماربازان مشکل آفرین دارد.مسائل عمده مربوط به تأثیر اجتماعی قماراینترنتی به شرح ذیل می باشد:
حمایت از آسیب پذیر
بسیاری از گروههای آسیب پذیر(مانند،نوجوانان،قماربازان مشکل آفرین،معتادان به قمار،سوءاستفاده کنندگان از دارو یا الکل، افراد دارای اختلالات یادگیری، وغیره) در حالت قمار غیرآنلاین به وسیله اعضای مسئول صنعت بازی از قمار ممانعت می شدند. علاوه بر این، وود و گریفیتس نیز تعدادی از قماربازان مشکل آفرین را شناسایی کردند که به هنگام ماندن در خانه مشکلات خاص مربوط به قمار آنلاین پیدا کرده بودند زیرا یا بیکار بودند،یا بازنشسته،یا از کودکان مراقبت می کردند. بااین حال، دروازه بانی حمایتی بسیاری از سایتهای قمار اینترنتی محدود است.
قمار اینترنتی در محل کار
قمار اینترنتی یکی از فرصتهای جدید قمار در محل کار است. در تعداد فزاینده ای از سازمانها همه کارمندان می توانند به صورت نامحدود به اینترنت دسترسی داشته باشند، و بسیاری از آنان در دفتر خود پایانه های کامپیوتری مخصوص به خود دارند، که بدون برانگیختن شکی امکان بروز چنین فعالیتی را فراهم می سازد.قمار اینترنتی یک فعالیت نسبتاً انفرادی است که می تواند بدون اطلاع مدیریت و همکاران کارمند اتفاق بیفتد. این مسئله به صورت بالقوه تلویحات ضمنی زیادی برای بازده و بهره وری شغلی دارد. کارفرمایان باید این مسئله را جدی گرفته و تدابیر مؤثری برای قمار در محیط کار بیندیشند.
اعمال غیراخلاقی
بسیاری از نگرانیها درباره افزایش قمار اینترنتی و تلویحات آن برای قماربازان مشکل آفرین، پیرامون انجام اعمال غیراخلاقی در بعضی از سایتهای قماراینترنتی بوده است.یکی از مسائل اصلی به قابلیت اعتماد خود سایت مربوط می شود. به عنوان مثال، در ابتدایی ترین سطح اعتماد، قماربازان اینترنتی چگونه می توانند مطمئن شوند که در یک کازینوی اینترنتی غیرمجاز که از آنتیگوآ یا جمهوری دومینیکن اداره می شود، برنده خواهند شد؟ اما موضوعات قابل توجه دیگری نیز وجود دارند، از جمله اعمال بالقوه غیراخلاقی جاسازی،چرخشهای دایره وار ،پیگردی مشتری آنلاین و استفاده از علائم تجاری مورد اعتماد بی ارتباط به قمار.
•جاسازی:ظاهراً جاسازی مخفی کلمات خاص در صفحه وب یک سایت قماراینترنتی از طریق استفاده فراعلائم یکی از شیوه های متداول می باشد. فراعلامت یک دستور پنهان در صفحه وب است که به موتورهای جست وجو کمک می کند تا به طبقه بندی سایتها بپردازند. یکی از شیوه های متداول برای داشتن جریان تردد زیاد در صفحه وب، جاسازی کلمات متداولی است که ممکن است مردم در اینترنت در جست و جوی آنها باشند. به نظر می رسد بعضی از سایتهای قماراینترنتی اصطلاح قمار وسواسی را در صفحات وب خود گنجانده باشند.درواقع، آنچه این گونه سایتهای غیر اخلاقی بیان می کنند،این است :«سایت کازینوی مرا همراه با سایتهای قماروسواسی به فهرست خود اضافه کن»، به این ترتیب مردم زمانی که در جست و جوی اطلاعاتی در رابطه با قمار مشکل آفرین هستند این سایت را انتخاب خواهند کرد. افرادی که در جست وجوی دریافت کمک برای مشکل قمار هستند متوجه ظهور این سایتها در مقابل خود می شوند. این کار بسیار غیراخلاقی است، اما در حال حاظر کاملاً قانونی بوده و بیشتر بر قماربازان مشکل دار تأثیر می گذارد.
•چرخشهای دایره وار یکی دیگر از شیوه های بالقوه غیراخلاقی سایتهای جنسی و سایتهای قمار، استفاده از پنجره های ادغام شونده است که اغلب«چرخشهای دایره وار» نامیده می شوند.اگر یک فرد آنلاین پس از دسترسی به نوع خاصی از سایت سعی نماید آن را ترک کند، معمولاً جعبه دیگری که همان نوع خدمات را ارائه می کند پدیدار می گردد. بسیاری از افراد متوجه می شوند که نمی توانند از دست حلقه های بی پایان سایتها خلاص شوند مگر از طریق خاموش کردن کامپیوتر. آشکار است سایتهایی که از چرخشهای دایره وار استفاده می کنند امیدوارند هنگامی که سایتشان روی صفحه کامپیوتر است یک فرد برای دسترسی به سرویس پیشنهادی آنان وسوسه شود.
•ردیابی مشتری آنلاین:شاید نگران کننده ترین مسئله در مورد قمار اینترنتی،روش جمع آوری سایر اطلاعات درباره فرد قمارباز باشد. ممکن است قماربازان اینترنتی اطلاعات ردیابی به جا بگذارند و این داده ها برای پروفایلهای مشتریان مورد استفاده قرار گیرند. این گونه داده ها می توانند به طور دقیق به مؤسسات تجاری بگویندکه مشتریان در هر داد و ستدمعین چگونه زمان خود را سپری می کنند.این اطلاعات می توانند جهت حفظ مشتریان مفید باشند،و همچنین می توانند پایگاههای داده کنونی مشتری و تمهیدات مربوط به تخفیف خرید نیز متصل شوند. مزیت شرکتهایی که برای همه داده های مشتریانشان یک مخزن مرکزی دارند، این است که این داده ها می توانند از طریق بخشهای مختلف شرکت نیز در دسترس قرار گیرند.بسیاری از مشتریان ندانسته اطلاعاتی درباره خودشان به جای می گذارند، و این مسئله موجب ایجاد تردیدهایی جدی در زمینه تضعیف تدریجی حریم خصوصی می شود.نیمرخ مشتریان براساس نحوه دادوستد با ارائه کنندگان خدمات ترسیم می شود. به این ترتیب، تمهیدات مربوط به تخفیف خرید متصل شده می توانند حساب فرد را ازطریق تاریخ افتتاح آن ردیابی کنند.
درمان آنلاین به رغم داشتن برخی نقاط ضعف احتمالی (مانند،مشکل ایجادتفاهم با مراجع،مشکلات احتمالی مربوط به ارجاع مراجع،مسائل مربوط به رازداری)، مزایای مثبت زیادی نیز وجود دارد،از جمله راحتی،مقرون به صرفه بودن مالی برای مراجعان، غلبه بر موانعی که ممکن است در وهله اول مانع جست وجوی کمک توسط افراد شود، و فایق آمدن برچسبهای اجتماعی.اگر قمارباز مشکل دار به یک مشاور آنلاین متصل شود،در این صورت یک تصویر آنی از مشاور روی صفحه کامپیوتر مراجع در یک جعبه کوچک وب کم ظاهر می شود. در کنار جعبه تصویر،یک جعبه گفت وگو وجود دارد که در آنجا مراجع می تواندپیامها را برای مشاور تایپ کند،پاسخهای مشاور نیز در همین جا ظاهر می شوند.با اینکه مراجع می تواند مشاور را ببیند، اما مشاور نمی تواند مراجع را ببیند. مشاور همچنین می تواند لینکهای سایر خدمات آنلاین مرتبط را نیز در اختیار مراجع قرار دهد، این موارد در سمت چپ صفحه کامپیوتر مراجع ظاهر می شوند و پس از قطع ارتباط با مراجع با مشاور درآنجا باقی می مانند. لینکهای ارائه شده در پاسخ به عبارات یا درخواستهای انجام شده توسط مراجع برای خدمات محلی خاص و مقدور داده می شوند.
احتمال دارد قماربازان آنلاین بیشتر در جست وجوی حمایت آنلاین باشند تا قماربازان غیرآنلاین. امکان دارد زنان احساس کنند بیشتر از مردان برچسب قمارباز مشکل دار را می خورند و یا کمتر احتمال داشته باشد که به سایر خدمات امدادی که در آنها مردان نفوذ بیشتری دارند نزدیک شوند.مشخص است که درمان آنلاین برای همه قماربازان مشکل دار مناسب نیست، و افراد شرکت کننده باید دست کم به هنگام ابراز خود از طریق کلمات نوشتاری احساس راحتی کنند. در یک دنیای آرمانی،افرادی که در بحرانهای جدی قرار می گیرند- ممکن است بعضی از آنها قماربازان مشکل دار باشند(زمانی که نشانه های غیرکلامی بسیارمهم هستند)- نیازی به کمک گرفتن از اشکال کامپیوتری ارتباط ندارند. با این حال،به دلیل فوریت اینترنت، اگر این نوع کمک درمانی تنها راه قابل دسترس برای افراد باشد یا تنها چیزی باشد که استفاده از آن برایشان راحت است،دراین صورت تقریباًبه طور الزامی بایدتوسط افراد درگیربحرانهای جدی مورد استفاده قرار گیرد.
قماراینترنتی در دنیای چندرسانه ای
پیدایش قمار اینترنتی و انواع قمارهای آنلاین و چالشهای مربوط به آن را نمی توان به طور جداگانه در نظرگرفت،بخصوص با توجه به یکپارچگی چندرسانه ای درحال افزایش درمیان اینترنت، تلفنهای همراه، و تلویزیون دوسویه. شاید مردم برای یک رسانه خاص بیشتر پول خرج کنند.به عنوان مثال،اینترنت را می توان به عنوان یک رسانه«متمایل به جلو»توصیف کرد. این بدین معنی است که کاربران نقش فعالی در تعیین کاری که می خواهندانجام دهند، دارند. کامپیوترها در نمایش متن بهتر از تلویزیون عمل می کنند و به واسطه ماوس و صفحه کلید دامنه وسیع تری از کنترلهای تنظیم کننده دقیق دارند. این امر موجب می شود که این وسیله برای انجام تکالیف پیچیده مانند به دست آوردن برآورد هزینه بیمه یا برنامه های مسافرتی مناسب تر باشد. درمقابل، تلویزیون یک رسانه «متمایل به عقب» است، که در آن بیننده منفعل تر بوده و برآنچه که در جریان است کنترل کمتری دارد. تلویزیون در نمایش تصاویرمتحرک بهتر از کامپیوتر عمل می کند.ممکن است امر تلویحاتی ضمنی برای انواع قمار انجام شده در رسانه ای خاص داشته باشد.
علاوه بر این ، شاید تلویزیون دوسویه در یک زمینه مهم دیگر نیز مفید باشد- اعتماد. به نظر می رسد مردم به تلویزیون خود اعتماد دارند اگرچه دسترسی به اینترنت از طریق کامپیوتر نیز به همان شکل صورت می گیرد.بااین حال، همانگونه که قبلاً استدلال شد، تلویزیون دوسویه یک سرویس«متمایل به عقب» است. اگر شخص روی کاناپه لم داده باشد، دراین حالت تلویزیون به وسیله ای برای ایجاد یک بازار عمومی واقعی برای فعالیت تجاری آنلاین تبدیل می شود.علاوه بر این، بعضی از خدمات تلویزیون دوسویه را می توان به برنامه های تلویزیونی واقعی متصل کرد. انجام جست و جو و خرید به وسیله تلویزیون دوسویه هنوز در ابتدای راه خود است، اما به نظر می رسد در آینده به طور چشمگیری گسترش خواهد یافت.
فصل 7
اعتیاد ووسواس جنسی سایبری
دیوید لی.دلمونیکو و الیزابت جی. گریفین
جمعیت اینترنتی سراسر جهان از سال 2008 تا سال 2009، 380% افزایش یافته است. برآورد می شود که حدود 75% کل ساکنان قاره امریکای شمالی به اینترنت دسترسی داشته باشند. اینترنت بازنمایی مقیاس کوچک دنیای واقعی است، هم به لحاظ جنسی و هم به لحاظ غیرجنسی. تقریباً هر چیز جنسی که در دنیای واقعی یافت می شودبه نحوی به اینترنت منتقل می گردد. با وجود چنین مخاطبان گسترده ای، تولیدکنندگان تجاری فعالیتهای جنسی سایبری متوجه می شوند که این بخش بدون صرف هزینه های اضافی پتانسیل سوددهی دارد. در حقیقت، در سال 2006 هرزه نگاری اینترنتی حدود 3 میلیارد دلاراز کل سهم بازار هرزه نگاری در ایالات متحده را تشکیل می داد.پژوهشگران و متخصصان بالینی گزارش نموده اند که به خاطر افزایش تعداد افراد آنلاین، و در دسترس بودن مطالب جنسی آنلاین، تعداد افرادی که در جست و جوی کمک برای اعتیاد جنسی سایبری و وسواس جنسی سایبری خود بوده اند ، به طور چشمگیری افزایش یافته است.
مشکلات جنسی سایبری از محدوده های جمعیت شناختی فراتر می روند. براساس برآوردهای تحقیقات اخیر، از هر سه نفر بازدیدکننده وب سایتهای هرزه نگاری بزرگسالان احتمالاً یک نفر زن است، و حدود 60% از کسانی که واژه جست و جوی رابطه جنسی بزرگسالان را در موتورهای جست و جوی اینترنتی استفاده کرده اند زن هستند. سایر گروهها ، مانند افراد زیر 18 سال، نیز در جست و جوی مطالب جنسی آنلاین بوده اند. بیشترین واژه های جست و جوی استفاده شده به وسیله نوجوانان آنلاین عبارتند از: رابطه جنسی نوجوانان و رابطه جنسی سایبری. افرادی که درگیر فعالیت جنسی آنلاین می شوند را می توان به عنوان «کاربران تفریحی» در نظر گرفت، که هیچ گونه گزارش خودسنجی در زمینه مشکلات مهم مربوط به رفتار آنلاینشان ارائه نداده اند.هم نوجوانان و هم بزرگسالان استفاده از اینترنت برای جست و جوی اطلاعات جنسی در زمینه موضوعاتی مانند پیشگیری از گسترش عفونتهای جنسی آمیزشی، خرید و بررسی گزینه هایی برای جلوگیری از بارداری، کاوش در زمینه رابطه جنسی سالم و غیره را گزارش می کنند.
اگر متخصص بهداشت روانی به جمع آوری اطلاعات در زمینه استفاده کاربر از فناوری نپردازد، مصاحبه های بالینی ناقص و غیردقیق خواهند بود. به علاوه، اگر ارزیابیها در برگیرنده مؤلفه های مربوط به فناوری نباشند، ممکن است در برنامه ریزی کنترل و درمان، بعضی از مداخلات بسیار مهم برای رفتار جنسی آنلاین مشکل آفرین نادیده گرفته شوند.یکی از اولین مفاهیمی که باید به آن توجه کرد این است که هر فناوری آنلاین می تواند برای اهداف جنسی مورد استفاده قرار گیرد.
شبکه جهانی وب
متداول ترین روش برای دسترسی به رابطه جنسی اینترنتی از طریق شبکه جهانی وب است.مرورگران اینترنتی متن، گرافیک، و چندرسانه ای را در مانیتور کاربر تفسیر کرده و نمایش می دهند.صفحات وب دارای جهت گیری جنسی عموماً برای نمایش تصاویر هرزه نگاری مورد استفاده قرار می گیرند، اما ممکن است برای گپ جنسی، پخش فوری تصویر(زنده)، با دسترسی به سایر زمینه های جنسی اینترنت نیز مورد استفاده قرار گیرند.
گروههای خبری
گروههای خبری اینترنتی از طریق فراهم نمودن امکان به اشتراک گذاشتن متنها، عکسها، ویدئوها، یا صداهای جنسی با افراد دیگری که علایق جنسی مشابه دارند، می توانند برای اهداف جنسی مورد استفاده قرار گیرند. هزاران گروه خبری وجود دارد که به زمینه های موضوعی خاص تقسیم شده اند، و بسیاری از آنها برای تبادل مضامین جنسی مورد استفاده قرار می گیرند.
فضاهای گپ اینترنتی
روشهای مختلفی برای دسترسی به فضاهای گپ جنسی آنلاین وجود دارد. بدون توجه به نوع روش، ویژگی مشترک همه فضاهای گپ، توانایی آنها برای گردآوری افراد متعدد در یک «اتاق» مشترک و شرکت آنها در گفت و گوی زنده، یا تبادل فایلها بین طرفین از طریق ارتباط گپ می باشد. بسیاری از فضاهای گپ گزینه های کنفرانس تصویری یا شنیداری را به عنوان بخشی از فرایند گپ دارا هستند. انجام گفت و گوهای جنسی ، دیدن ویدئوهای جنسی، یا ارسال فایلهای هرزه نگاری به یکدیگر برای افراد حاضر در اتاق های گپ امری عادی است.
سایتهای شبکه اجتماعی
سایتهای شبکه اجتماعی به افراد امکان ایجاد گروههای «دوستان» آنلاین را می دهند که با آنها می توانند پیام ردوبدل نمایند، گپ کنند، عکسها/ ویدئوهایی ارسال نمایند، موسیقی به اشتراک بگذارند وغیره.انواع مختلفی از سایتهای شبکه اجتماعی وجود دارد، از جمله پیدا کردن همکلاسیهای قدیمی، همسریابی (سایتهای قرار ملاقات)، یا ملاقات افراد جدید دارای علایق مشابه.یکی دیگر از زیر مجموعه های متداول شبکه های اجتماعی به نام ریز- وبلاگ نویسان معروف است؛ ریز- وبلاگ نویسی به افراد این امکان را می دهدکه برای پیگیری نسخه آنلاین یادداشتهای روزانه یک فرد دیگر عضو شوند، اما هر ورودی از کمتر از140نویسه (کاراکتر) تایپ شده تشکیل شده است. شرکتها، ستارگان سینما، دسته های موسیقی راک، وسایرین با هوادان خود «توئیت» می کنند، زنان دارای نقش جنسی مسلط، شرکتهای هرزه نگاری، و سایرین نیزکه مشتاقند برای اهداف جنسی هواداران خود ملاقات کنند این کار را انجام می دهند.
بازی آنلاین
بازیهای آنلاین، چه با کامپیوتر انجام شوند یا از طریق یک وسیله بازی قابل حمل، اغلب شامل توانایی نوشتن یا انجام گپ صوتی به هنگام بازی است.این نوع فناوری می تواند دربرگیرنده بحثها و اظهارنظرهای جنسی یا ترتیب دادن فعالیتهای جنسی غیرآنلاین باشد.حضور افراد سنین مختلف در این مکانها موجب می شود که این مکانها برای افراد بزرگسالی که با افراد جوان تر صحبتهای جنسی می کنند محبوبیت زیادی پیدا کند.
دسترسی به اینترنت از طریق تلفن همراه
کامپیوترها تنها یکی از راههای دسترسی به اینترنت هستند.تلفنهای همراه، تلفنهای هوشمند، کامپیوترهای جیبی سبک، و سایر دستگاهها به کاربران امکان اتصال به اینترنت را ازهرجا و در هر زمان ارائه میکنند.به بسیاری از روشها و مکانهای ذکر شده می توان از طریق این دستگاههای قابل حمل دسترسی پیدا کرد، و بنابراین، رابطه جنسی آنلاین به معنای واقعی کلمه در چنگ شماست. ویژگی های درونی، مانند دوربینهای دیجیتال، نیز موجب می شوند که این دستگاهها راهی برای کسب تجارب جنسی در دنیای واقعی بوده و به طور مداوم با میلیونها کاربر در سراسر جهان به اشتراک گذاشته شوند.
روانشناسی اینترنت
اصطلاح اثر بازداری زدایی آنلاین برای توصیف پدیده ای ابداع شده که براساس آن نحوه ارتباط و رفتار مردم در حالت آنلاین با دنیای واقعی فرق می کند.بازداری زدایی آنلاین با مشخص نمودن شش ویژگی که اغلب به هنگام بروز بازداری زدایی آنلاین وجود دارند،عملیاتی شده است. این عناصر بازداری زدایی اغلب یکی از دلایل اساسی در گیر شدن افراد در رفتار جنسی آنلاین و ریسکهایی است که مایلند در اینگونه رفتارها بپذیرند. این مفاهیم شامل:
تومرا نمی شناسی/ تونمی توانی مرا ببینی این دو مفهوم با عقیده روانشناسی اجتماعی در مورد ناشناس بودن و نقش آن در رفتار افراد مرتبط هستند.ناشناس بودن در دنیای
آنلاین امکان بررسی و تجربه احساس جنسی را برای افراد فراهم می سازد، بیشتر از آنچه که در دنیای واقعی انجام آن احساس راحتی می کنند.
بعداً می بینمت؟این مفهوم با این ادراک سروکار دارد که با بستن کاربرد یا خاموش کردن کامپیوتر می توان پیامدهای آنلاین اجتناب ورزید. زمانی که افراد احساس کنند فرار از پیامدها آسان است، در این حالت ریسکهای پذیرفته شده بیشتر از ریسکهای طبیعی زندگی واقعی می گردد.
این تنها در ذهن من است / این تنها یک بازی است: در نتیجه ترکیب این دو مفهوم، به ایجاد دنیای خیالی وابسته به اینترنت دامن زده می شود. اغلب تعیین خط بین واقعیت و خیال برای کاربران اینترنت دشوار است، و به هنگام مطرح شدن رفتار جنسی این خط نامشخص تر نیز می گردد.
ماباهم برابریم: در دنیای واقعی برای تعیین محدوده های مشخص و برای کمک به درک قوانین و نقشها در روابط سلسه مراتبی وجود دارد. اما اینترنت اغلب این سلسله مراتب را خنثی می کند، و قوانین تعاملات آنلاین را برای فرد مشخص نمی کند. همه افراد – بدون توجه به موقعیت، ثروت، نژاد، جنسیت، یا سن – در میدان بازی کارخود را از یک سطحی شروع می کنند.
علاوه بر بازداری آنلاین، یکی دیگر از مفاهیم مورد استفاده برای توصیف تغییرات روانشناختی به هنگام آنلاین بودن فرد، فردیت زدایی است.فردیت زدایی در ترکیب با اثر بازداری زدایی آنلاین نیروی قدرتمندی در دنیای آنلاین به وجود می آورد که در آن افراد می توانند بنویسند، صحبت کنند، و به شیوه ای رفتار نمایند که اغلب با تعاملات دنیای واقعی آنان ناهمخوان است.
سنجش موضوعات مربوط به رفتار جنسی سایبری
اگرچه اولین بخش به طور خاص درباره مسائل مربوط به اینترنت نیست، اما اطلاعات به دست آمده از سنجش غیراینترنتی می توانند در درک مسائل زیربنایی مربوط به رفتار اینترنتی مشکل آفرین مفید باشند. بخش مربوط به سنجش جهانی اینترنت امکان تشخیص و بررسی جداگانه موضوعات خاص مربوط به اینترنت را برای متخصصان بالینی فراهم می سازد، موضوعاتی که باید به آنها به عنوان بخشی از فرایندهای کنترل و درمان رفتار جنسی مشکل آفرین آنلاین پرداخته شود.
سنجش غیراینترنتی
براساس برآوردها، 70 تا100 درصد افرادی که با رفتارهای نابهنجار یا تکانشی جنسی دست و پنجه نرم می کنند وجود یک بیماری همراه محور I را نیز گزارش می نمایند، که متداولترین آنها اختلالات اضطرابی و اختلالات خلقی کلی می باشند.بنابراین، سنجش اختلالات وابسته بخش مهمی از فرایند سنجش محسوب می شود. براساس ادبیات، اختلالات رایج با رخداد هم زمان شامل افسردگی، اضطراب، اختلالات دوقطبی، اختلالات وسواس فکری- عملی، اختلالات اعتیادی، و مسائل مربوط به توجه می باشند.انجام غربالگری برای اختلالات شخصیت نهفته نیز در تعیین مسیر درمان مهم است. کشف این گونه اختلالات متکی بر یک مصاحبه بالینی جامع و مجموعه ای از آزمایشات روانشناختی استاندارد است.
سنجش اینترنتی همه جانبه
سنجش استفاده جنسی فرد از اینترنت اغلب به هنگام ارزیابی بالینی نادیده گرفته می شود. همه مراجعان، بدون توجه به مشکل موجود، باید برای مسائل بالقوه مربوط به اینترنت غربالگری شوند. با توجه به اینکه تعداد زیادی از افراد به اینترنت دسترسی دارند، روز به روز افراد بیشتری با برخی جنبه های رفتار آنلاینشان- جنسی یا غیره –دست و پنجه نرم می کنند. کانون توجه سنجش اینترنتی همه جانبه، تعیین نوع رفتارهای جنسی آنلاین، فراوانی رفتارها و تأثیر رفتارها برزندگی افراد است. البته همه رفتارهای جنسی سایبری ناسالم یا مشکل آفرین نیستند.سؤال اصلی این است که آیا فرد از استفاده سالم از رفتار جنسی سایبری به سمت مقوله های مشکل آفرین پیش رفته است یانه.اشنایدر عنوان کرد که برای کمک به تشخیص این مقوله ها می توان از سه معیار اصلی استفاده کرد. این معیارها عبارتند از : (1) از دست رفتن آزادی فرد برای انتخاب توقف یا ادامه رفتار جنسی، (2) تداوم یک رفتار جنسی یه رغم پیامدهای منفی اش، (3) تفکر وسواسی وابسته به رفتار جنسی. علاوه براین معیارها، مسئله دیگر تعامل بین شدت رفتار آنلاین گزارش شده فرد و فراوانی درگیرشدن وی در این گونه رفتارهاست.یکی از ابزارهای مفید برای در نظر گرفتن سطح تأثیر رفتارهای جنسی سایبری بر فرد، و نه فقط میزان فراوانی رفتار، آزمون غربالگری جنسی اینترنتی است.
آزمون غربالگری جنسی اینترنتی
آزمون غربالگری جنسی اینترنتی به عنوان یک ابزار خوداجرایی برای کمک به سنجش رفتار جنسی سایبری افراد توسط خودشان ساخته شده است (دلمونیکو و میلر، 2003).این آزمون یک آزمون غربالگری کوتاه برای ارائه اطلاعات اولیه متخصصان درمانگر است تا تصمیم بگیرند که آیا مراجع به خاطر استفاده از رابطه جنسی سایبری مشکل آفرین باید مورد سنجش بیشتر قرار بگیرد یا نه.آزمون غربالگری جنسی اینترنتی شامل25 ماده اصلی و 9 ماده عمومی برای سنجش وسواس جنسی غیرآنلاین می باشد.این مقیاسهای فرعی شامل موارد زیرند:
1. وسواسی جنسی آنلاین: این عامل برای سنجش سه معیار ذکر شده در قسمتهای قبل اشنایدر ایجاد شد: (1) از دست دادن آزادی انتخاب، (2) ادامه دادن به رغم وجود پیامدهای قابل توجه، و (3) تفکر وسواسی.
2. رفتار جنسی آنلاین: اجتماعی. این عامل رفتار جنسی آنلاین که در بافت یک رابطه اجتماعی اتفاق می افتد یا در برگیرنده یک تعامل بین فردی با دیگران به هنگام آنلاین بودن می باشد را اندازه می گیرد.
3. رفتار جنسی آنلاین: منزوی. این عامل رفتار جنسی آنلاین که دارای تعاملبین فردی محدود با دیگران را اندازه می گیرد ( مانند، گشت زدن در وب سایتها ، دانلود هرزه نگاری ، و غیره ).
4. خرج کردن جنسی آنلاین: این عامل میزان پولی که آزمودنیها برای تأمین فعالیتهای جنسی آنلاینشان خرج می کنند، و پیامدهای مرتبط به اینگونه خرج کردن را بررسی می کند.
5. علاقه به رفتار جنسی آنلاین: این عامل علاقه کلی به رفتار جنسی آنلاین را بررسی می کند.
6. استفاده غیرخانگی از کامپیوتر: این عامل میزان استفاده افراد از کامپیوتر در خارج از خانه برای اهداف جنسی را اندازه می گیرد (مانند، استفاده در سرکار، خانه دوستان، کافه تریای سایبری، و غیره).
7. استفاده جنسی غیرقانونی از کامپیوتر: این عامل آن دسته از رفتارهای جنسی سایبری را بررسی می کند که غیرقانونی یا نسبتاً غیرقانونی هستند، از جمله دانلودها هرزه نگاری کودکان یا بهره کشی از یک کودک به صورت آنلاین.
8. وسواس جنسی کلی: عامل آخر به عنوان غربالگری کوتاه برای وسواس جنسی آنلاین عمل می کند.
غربالگری سریع سنجش اینترنتی
در حالی که غربالگری جنسی اینترنتی داده های نسبتاً عینی درباره رفتار جنسی سایبری فرد وسواس جنسی غیر آنلاین ارائه میکند، این داده های آزمون تنها یکی از نقاط داده در میان انبوهی از داده ها هستند که بایدتوسط متخصصان بالینی در نظر گرفته شوند. یکی دیگر از شیوه های سنجش کمتر عینی، اما بسیار معنادار، مصاحبه نیمه ساخت یافته با مراجع است.سنجش اینترنتی برای کمک به آن دسته از متخصصان بالینی ساخته شده است که از مصاحبه نیمه ساخت یافته مخصوص مسائل مربوط به رابطه جنسی سایبری استفاده می کنند این ابزار مفید است زیرا بسیاری از متخصصان بالینی از مصاحبه های ساخت یافته پیرامون موضوعاتی که در زمینه آنها درک محدودی دارند اجتناب می ورزند. دراین فهرست مسائل مربوط به رابطه جنسی سایبری و فناوری از نظر رتبه در مرتبه بالاتری قرار دارند.
غربالگری سریع سنجش اینترنتی می تواند مروری کلی از مسائل متداولی که برای کاربران رابطه جنسی سایبری پدیدار می شوند، فراهم نماید. مصاحبه به دو بخش تقسیم می شود. در بخش اول، میزان آگاهی هر فرد از اینترنت و رفتارهای جنسی آنلاین اندازه گرفته می شود. در بخش دوم، به جنبه های اجتماعی، جنسی، و روانشناختی رفتار جنسی سایبری پرداخته می شود سؤالات بر مبنای شش بعد موضوعی طراحی شده اند:
1. برانگیختگی. این مقیاس فرعی به آن دسته از الگوهای برانگیختگی اشاره می کندکه افراد به هنگام درگیر شدن در رفتارهای جنسی آنلاین اتخاذ می کنند.
2. درک فنی. سنجش میزان درک فنی مراجعان می تواند در فهم قابلیتهای آنلاین آنان مفید باشد، و به متخصصان بالینی کمک کند تا در مورد احتمال صادق نبودن مراجعان در خودسنجی هایشان گوش یه زنگ باشند.
3. ریسک. دلایل زیادی برای درگیر شدن مردم در رابطه جنسی سایبری وجود دارد، از جمله نیاز شدید خطرپذیری بیش از حد معمول در محیط آنلاین. این موضوع به این مسئله اشاره می کند.
4. بی قانونی. طرح سؤالاتی پیرامون این موضوع به شناسایی افرادی که ممکن است از خط قرمز عبور کرده و به سمت رفتارهای غیرقانونی پیش رفته باشند کمک میکند_ ملاحظه ای مهم برای برنامه ریزی درمانی.
5. پنهان کاری. پنهان کاری اغلب با رفتارهای وسواسی همبسته است، و با افزایش فراوانی و شدت رفتارها پنهان کاری نیز افزایش می یابد. این مضمون می کوشد تا میزان پنهانی بودن رفتار آنلاین فرد را بسنجد.
6. وسواسی بودن. سؤالات مطرح شده در زمینه این مضمون به شناسایی افرادی که رفتارهایشان وسواسی، نیازمدار، و تشریفاتی به نظر می رسد، کمک می کند. سطوح بالای وسواسی بودن اغلب می تواند به معنای موردهای درمانی دشوارتر باشد.
جرم جنسی آنلاین
تعداد کمی از افرادی که در فعالیتهای جنسی سایبری درگیر می شوند مرتکب رفتارهای جنسی غیرقانونی نیز می گردند.رفتارهای غیرفانونی آنلاین معمولاً به تماشا کردن، ایجاد، یا پخش هرزه نگاری کودکان،یا تلاش برای ملاقات با یک فرد کم سن و سال برای انجام فعالیت جنسی غیرآنلاین محدود می شوند.اگر مراجعی هر یک از این مسائل را داشته باشد، باید بدون استثنا ارزیابی جامعی در مورد مجرم بودن جنسی توسط یک متخصص بالینی صلاحیت دار انجام گیرد. چون همه افرادی که در این نوع رفتارها درگیر می شوند به سمت کودکان جلب نمی گردند، به همین دلیل ارزیاب می تواند تمایل یا برانگیختگی جنسی مراجع نسبت به کودکان، علاقه وی به جرایم جنسی غیرآنلاین، یا ریسک رفتار مجرمانه عملی توسط وی را مشخص کند. اگر این ارزیابی در حوزه تخصصی متخصص درمانگر نباشد در این صورت احتمالا ارجاع فرد ضرورت پیدا می کند.
کنترل کامپیوتر و محیط
برای کنترل و پیشگیری از رابطه جنسی سایبری مشکل آفرین می توان تدابیر اولیه را به کار بست. به کار بردن همه این تدابیر برای یک مراجع ضرورت ندارد، امافهرست زیر نمونه هایی از رفتارهایی را ارائه می کند که باید برای تعیین مؤثرترین تدبیر در کنترل رفتار جنسی آنلاین با مراجعان مورد بررسی قرار گیرند. مراجعان باید در فرایند ایجاد ماده های مفید برای موقعیتهای خاصشان نیز دخالت کنند. به طور کلی، این تدابیرکنترل کامپیوتری / محیطی در مورد مراجعانی بیشترین تأثیر را دارد که بسیار با انگیزه باشند، قادر به درک تأثیر منفی رفتار جنسی سایبری شان باشند،و پیشینه رفتار جنسی وسواسی نداشته باشند. نمونه ای از تدابیر عبارت اند از :
*حتماً در مناطق پر رفت و آمد از کامپیوتر استفاده کنید.
*روزها و ساعات استفاده را محدود کنید.
*تنها زمانی که دور و برتان شلوغ از کامپیوتر استفاده نمایید.
*مکانهایی که در آنجا میتوانید یا نمی توانید از کامپیوتر استفاده کنید را مشخص سازید.
*اطمینان حاصل کنید که مانیتور برای افراد دیگر قابل مشاهده است.
*تصویر محافظ صفحه یا پس زمینه را از بین افراد مهم انتخاب کنید.
غیر واقع بینانه است اگر فکر کنیم مراجعان استفاده از اینترنت را به طور کامل متوقف خواهند ساخت؛ بنابراین، تغییرات کوچک مانند موارد فهرست شده در بالا می توانند در کنترل اولیه رفتارهای جنسی سایبری آنان مفید واقع گردند.
کنترل الکترونیکی
برای کمک به مراجعان به منظور کنترل رفتار جنسی سایبری شان، چندین راه حل کنترل الکترونیکی وجود دارد. این راه حلها شامل برنامه هایی هستند که محتوا و برنامه های اینترنتی را مسدود یا فیلتر می کنند و برنامه هایی هستند که برای بازبینی رفتار اینترنتی فرد و گزارش آن به شخص ثالث طراحی شده اند.
فیلتر کردن و مسدود ساختن: برای فیلتر کردن محتوای فعالیت اینترنتی برنامه های نرم افزاری متعددی در دسترس هستند. بسیاری از آنها برای محافظت از کودکان از مضامین نامناسب طراحی شده اند؛ اما این برنامه ها برای مراجعانی که در جهت محدود ساختن فعالیت اینترنتی خود تلاش می کنند نیز می توانند مفید واقع گردند. با اینکه بسیاری از این برنامه ها را می توان به آسانی بی اثر ساخت، با این حال، آنها می توانند به عنوان حفاظت اولیه عمل کرده و مراجعان را وادار سازند تا قبل از عمل کردن فکر کنند.
نظارت کامپیوتری نرم افزار: نظارت کننده با پیگیری کاربرد کامپیوترفرد گزارشی تهیه می کند که می تواند توسط شخص ثالث مورد مشاهده قرار گیرد.ممکن است نرم افزار مسدود کننده همراه با نرم افزار نظارت کننده امکان فیلتر کردن محتوای اینترنتی را فراهم سازند، در حالی که به نظارت فعالیت اینترنتی نیز می پردازند. امکان دارد این فرد مسئول، یک دوست، یکی از اعضای گروه، حامی مالی،یا یک فرد مسئول دیگر باشد، اما نباید همسر یا شریک جنسی باشد؛زمانی که شریک جنسی به عنوان فرد مسئول دخالت کند، اغلب در رابطه پویایی های منفی اتفاق می افتد.
تدابیر مربوط به کاربرد مجاز
بسیاری از افراد به هنگام اعمال کنترل بر کاربرد اینترنت کارمندان در محیط کار، به تدابیر مربوط به کاربرد مجاز فکر می کنند. با این حال، کاربرد مجاز، در کار بالینی یک ابزار مؤثر برای کنترل افرادی است که با رفتارهای جنسی سایبری خود دست و پنجه نرم می کنند.دیگر امکان ندارد به مردم بگوییم که از اینترنت استفاده نکنند، بنابراین، متخصصان بالینی باید در برقراری محدوده های مشخص به مراجعان کمک کنند.یک کاربرد مجاز برای رفتارهای اینترنتی مناسب محدوده های مشخصی تعیین می کند.کاربرد مجاز باید با همکاری مراجع ایجاد شده و زمینه های مختلفی را دربرگیرد، مانند موقعی از روز، تعداد ساعات آنلاین، فناوریهای ممنوع، و استفاده از نرم افزارهای فیلتر کننده/ نظارت کننده.
یکپارچه سازی سنجش و کنترل
متخصص بالینی برای تکمیل یک ارزیابی جامع باید موارد زیر را دارا باشد:
• اطلاعاتی در زمینه رابطه بین فراوانی و شدت رفتار جنسی آنلاین فرد.
•نمره کلی از آزمون غربالگری جنسی اینترنتی و مقادیر نقطه برش برای تعیین اینکه آیا رابطه جنسی سایبری مشکل مهمی برای مراجع محسوب می شود یا نه.
• یک نمره مقیاس فرعی از آزمون غربالگری جنسی اینترنتی برای کمک به تعیین اینکه آیا فرد نشانه های رفتارهای وسواسی جنسی غیرآنلاین را نشان می دهد یا نه.
•پاسخهایی از مصاحبه بالینی نیمه ساخت یافته برای کمک به سنجش رفتارهای جنسی سایبری مشکل آفرین همبسته با موضوع زیر: انواع برانگیختگی،سطح مهارتهای مربوط به درک فنی، رفتارهای خطرپذیر آنلاین، رفتارهای غیرقانونی ، سطح پنهان کاری، و سطح وسواس آنلاین.
علاوه براین نتایج که حاصل تفاهم نامه سنجش مخصوص فناوری هستند، متخصصان بالینی باید اطلاعات گردآوری شده از طریق مصاحبه روانی اجتماعی- جنسی انجام شده به عنوان بخشی از طرح سنجش جامع را نیز در نظر بگیرند. براساس اطلاعات جمع آوری شده از طریق سنجش، متخصصان درمانگر باید بتواننددر رابطه با سطح کنترل مورد نیاز برای یک مراجع خاص قضاوت بالینی به عمل آورند.
دارو درمانی می تواند یکی از مؤلفه های مهم در کنترل و درمان بیماریهای همراه آشکار شده در فرایند سنجش باشد.در صورت وجود عدم تعادل شیمیایی همبسته با رفتار جنسی سایبری ،بهترین شیوه های کنترل و درمان نیز بی اثر خواهند بود.تحقیقات اخیر در زمینه استفاده از دارو درمانی برای درمان وسواس جنسی به این نتیجه رسیده اند که استفاده از دارودرمانی می تواند در درمان بیماریهای همراه که اغلب همراه رفتار جنسی مشکل آفرین هستند مفید باشد. بااینکه تحقیقات کمی در زمینه مفید بودن این گونه درمانهای دارویی در درمان وسواسهای مربوط به رابطه جنسی سایبری انجام گرفته است، با این حال ، متخصصان بالینی در کمک به درمان وسواسهای مربوط به رابطه جنسی سایبری از طریق داروهایی مانند بازدارنده های مربوط به باز جذب سروتونین؛ بازدارنده های مربوط به باز جذب سروتونین نور اپی نفرین؛ و مسدودکننده های افیونی نتایج مشابهی را گزارش می کنند. با اینکه ممکن است داروها برای همه موارد رابطه جنسی سایبری مفید باشند، اما سودمندی آنها در موارد ابتلای فرد به وسواس جنسی سایبری شدید بیشتر است. مشاوره با روانپزشک آگاه به این موضوعات برای فرایند کنترل رابطه جنسی سایبری اهمیت دارد.
جوانان آنلاین
متجاوزان جنسی سایبری عموماً در رسانه ها به عنوان خطرات بزرگ برای جوانانی که آنلاین هستند،معرفی می گردند. اما بزرگ ترین خطر رو در روی جوانان، فقدان آگاهی و نظارت یک فرد بزرگسال بر رفتار آنلاین، همراه با مسائل رشدی می باشد که در بسیاری از جوانان متداول است.برخی رفتارهای آنلاین جوانان، آنان را بیشتر در معرض خطر بهره کشی جنسی قرار می دهندبه شرح ذیل است:
# تعامل با افراد ناشناس.
# وجود افراد ناشناس در فهرست رفقا یا دوستان.
# استفاده از اینترنت برای اظهار نظرهای گستاخانه یا زننده.
# ارسال اطلاعات شخصی به افراد ناشناسی که به صورت آنلاین ملاقات کرده اند.
# دانلود تصاویر از برنامه های اشتراک فایل.
# بازدید عمدی از سایتهای مربوط به فیلمهای جنسی.
# استفاده از اینترنت برای اذیت کردن یا ایجاد مزاحمت برای مردم.
# صحبت آنلاین با افراد ناشناس درباره رابطه جنسی.
بااینکه در تحقیقات تأکید شده است که این رفتارها با بهره کشی جنسی رابطه دارند، اما ممکن است است این مسئله نیز صحت داشته باشد که این گونه رفتارها جوانان را در معرض خطر بروز رفتارهای وسواسی جنسی آنلاین خودشان قرار می دهند. اگرچه پیشگیری اینترنتی و برنامه های ایمنی بسیار گسترده هستند، اما تمرکز آنها اغلب بر روی متجاوز سایبری است و نه روشهایی که ممکن است جوانان به لحاظ جنسی خودشان را به دردسر بیندازند.
فصل8
ویژگیهای اعتیادآورکاربرد اینترنت
دیوید گرینفلد
با اینکه به نظر می رسد معروف ترین اصطلاح رسانه ای که در حال حاظر مورد استفاده قرار می گیرد اعتیاد اینترنتی باشد، سایراصطلاحات مورد استفاده شامل اختلال اعتیاداینترنتی،استفاده بیمارگون از اینترنت،سوء استفاده از اینترنت،رفتار ناشی از اینترنت، استفاده وسواسی از اینترنت، وسواس رسانه های دیجیتالی ، و اعتیاد مجازی می باشند.شاید دقیق ترین برچسب گذاری که تاکنون انجام گرفته است رفتار وسواسی ناشی از اینترنت یا وسواس رسانه های دیجیتالی باشد، زیرا بسیاری از رفتارهایی که قبلاً تنها بااینترنت همبسته بودند اینک با بسیاری از دستگاههای دیجیتالی جدیدتر مانند کامپیوترهای جیبی سبک و کنسول ناشی از اینترنت/ دستگاههای بازی قابل حمل و تلفنهای هوشمند، همین طور دسک تاپ و کامپیوتر دستی (لپ تاپ) ادغام شده اند. مهم ترین عوامل روانشناختی که مسئول ماهیت اعتیادآور اینترنت هستند عمدتاً برای این فناوری های وابسته به هم به کار برده می شوند. چون حوزه اینترنت و فناوری رسانه دیجیتالی به سرعت در حال تغییر است،به همین دلیل باید خاطر نشان کرد که به هنگام اشاره به اینترنت،همه فناوریهای دیجیتالی ناشی از اینترنت به حساب می آیند.خطوط تعیین کننده استفاده و سوء استفاده از اینترنت به تدریج محو می گردند، به طوری که بسیاری از رسانه ها و فناوریهای سرگرمی از اینترنت یا دسترسی مبتنی بر وب بهره می برند.
ویژگیهای اعتیادآور کاربرد اینترنت
اینترنت کاملاً تازگی ندارد، از این جهت که اولین فعالیت سهل الوصول، قابل تهیه، تحریف کننده زمان، تعاملی، ناشناس، و لذت بخشی که برایمان پیش آمده است، نمی باشد. اما چیزی که تازگی دارد شدت، قابلیت دسترسی، و قابلیت استفاده می باشد که با آنها همه این ویژگی ها با فناوری های ایجاد شده به واسطه اینترنت مورد استفاده قرار می گیرند. برای رسیدن به آن هدف، بسیاری از فعالیتها (رفتارها) و موادی که تأثیرات لذتبخش ایجاد می کنند گرایش به تکرار پیدا می کنند. پیامد حاصل از رفتاری که تقویت مثبت دریافت کرده است احتمال تکرار رفتار در آینده را موجب می شود. تقویت مثبت زمانی اتفاق می افتد که حضور برخی تقویت کننده ها احتمال واکنش قبلی را افزایش دهد.
به نظر می رسد دوپامین انتقال دهنده عصبی است که بیشترین ارتباط را با تجربه لذت دارد؛ ما در نتیجه سالها تحقیق می دانیم که داروها، الکل، قمار، رابطه جنسی، خوردن و حتی ورزش موجب ایجاد تغییراتی در این انتقال دهنده عصبی می شوند. اساساً، چیزی که ما به آن اعتیاد پیدا می کنیم جریان متناوب و غیر قابل پیش بینی دوپامین است که به سادگی با ماده یا رفتار مورد استفاده همبسته می شود. اینترنت با این مسئله تطابق دارد. همراه سوء مصرف یا وابستگی به مواد یا الکل عوامل دیگری نیز وجود دارند، از جمله مسمومیت فیزیولوژیکی، تحمل، و کناره گیری. می دانیم که سوء مصرف مواد یا الکل نتایج آسیب زای جسمانی نیز دارد.اینترنت بعضی از این ویژگی ها را به همراه دارد،اما نه همه آنها را، و دارای چندین ویژگی جدید و منحصر بفرد نیز می باشد. زمانی که بیماران الگوهای استفاده از اینترنت خود را حذف یا اصلاح می کنند در اعتیاد اینترنتی نیز جنبه هایی از تحمل و کناره گیری همراه با ناراحتی جسمانی همایند را ملاحظه می کنیم.بسیاری از بیماران این گونه نشانه های کناره گیری را به هنگام قطع یا کاهش کاربرد اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال گزارش می کنند؛ اغلب وجود این نشانه ها و واکنشها به وسیله اعضای نزدیک خانواده و دوستان تأیید می شوند.یکی دیگر از معیارها مستلزم استفاده از اینترنت برای اهداف روانگردانی یا نشئه آور به منظور تغییر خلق یا هشیاری می باشد. در رابطه با اینترنت،دو مؤلفه نشئه آور وجود دارد.اول اینکه،ما تأثیر واقعی یا افزایش دوپامین را داریم،و دوم،با مسمومیت به شکل عدم تعامل یا اجتناب در سایر زمینه های زندگی مواجه هستیم. این مسئله ممکن است بر یک یا چند حوزه از زندگی فرد تأثیر بگذارد. اگر کاربرد اینترنت بریکی از حوزه های مهم زندگی تأثیر نگذارد، در این صورت شاید مسئله ای نباشد که متضمن معرفی به عنوان یک نوع اعتیاد باشد؛ با این حال، بسیاری از افراد از این فناوری ها تا اندازه ای سوءاستفاده نمی کنند که تأثیری جدی اتفاق بیفتد، اما یک نوع عدم تعادل در زندگی را تجربه میکنند. باید خاطر نشان نمود که چون اعتیاد اینترنتی به طور مستقیم یک اعتیاد آسیب زننده به بافت محسوب نمی شود، به همین دلیل بسیاری از تأثیرات زیان آور به دلیل عدم تعامل ایجاد شده به واسطه صرف زمان بیش از حد با فناوری به وجود می آیند.
یکی از برجسته ترین عوامل در بسیاری از انواع اعتیاد (وابستگی ها)، از هرنوع، حضور تحمل و کناره گیری می باشد. ثابت شده است که بسیاری از انواع اعتیاد به مواد،اگرنه همه آنها،شامل میزانی از تحمل فیزیولوژیکی و روانشناختی به سطوح از قبل تثبیت شده مصرف می باشند؛ معمولاً همراه با تحمل برخی از اشکال کناره گیری روانشناختی یا فیزیولوژیکی نیز یافت می شود.در اعتیادهای مربوط به مواد،با کاهش یا قطع مصرف ماده،تحمل در نهایت منجر به تجربه نشانه های فیزیولوژیکی و روانشناختی کناره گیری می گردد. بیمار اغلب ترکیبی از نشانه های جسمانی ناراحت کننده را همراه با ناراحتی روانشناختی بارز، از جمله اضطراب، تحریک پذیری، هیجان پذیری، تغییرات خلقی و رفتاری احساس می کند. اعتیاد اینترنتی در تجربه تحمل و کناره گیری برخی دگرگونیهای منحصر بفرد ایجاد می کند. در مصرف اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال، همراه با تحمل چند عامل دیگر نیز وجود دارند که به نظر می رسد تقلیدی از اتفاقاتی باشند که در جریان اعتیادهای مربوط به مواد رخ می دهند. امکان اعتیادآور بودن یک ماده با سرعت جذب آن در جریان خون افزایش می یابد؛ همچنین به نظر می رسد که دسترسی سریع و تأخیر کوتاه بین کلیک کردن و دریافت تصاویر دیجیتال، مضامین شنیداری، و سایر موارد پتانسیل اعتیادآوری اینترنت را افزایش می دهد. به نظر می رسد سرعت بالای ظاهر شدن تصویر یا محتوای دلخواه بر ماهیت اعتیادآوری اینترنت می افزاید–بدین وسیله میزان نشانه های کناره گیری را نیز افزایش می دهد.نشانه های کناره گیری شامل افزایش اضطراب،خشم،افسردگی،تحریک پذیری،و انزوای اجتماعی می باشند. دشواری کناره گیری از اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال است که دستیابی به یک سطح خودداری کامل تقریباً غیرممکن است. زندگی مدرن مانع از این می شودکه بتوان به طور دائم از اینترنت اجتناب ورزید. پیامدمطلوب خودداری، که اغلب هدف درمان سوء مصرف الکل و مواد می باشد، در مورد اعتیاد اینترنتی به طور عملی امکان ندارد.
براساس تحقیقات جدید، مبنای عصبی میل و اشتیاق به بازی ناشی از نشانه در اعتیاد آنلاین شبیه به اشتیاق ناشی از نشانه در سوء مصرف مواد می باشد. اکنون چنین به نظر می رسد که شاید اعتیاد واقعاً در واکنش به سطوح بالای خود دوپامین در مغز ایجاد می شود، و نه فقط به ماده یا رفتار.به دلیل افزایش دوپامین است که کاربر شدید اینترنت به آن اعتیاد پیدا می کند. در واقع، خوشی سرمست کننده ای که مردم از کاربرد اینترنت یا سایر فناوریهای رسانه دیجیتال به دست می آورند به روشن شدن آنچه که به عنوان اعتیاد طبقه بندی می کنیم، کمک می کند.بسیاری از رفتارهای لذت بخش به صورت اعتیادآور در می آیند، و از دیدگاه این نظریه چون اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال تجارب لذت بخش زیادی تولید می کنند،به همین دلیل استفاده از این وسایل می تواند دارای پتانسیل اعتیادآوری بوده یا آن را ایجاد کند.
موضوع تشخیص اعتیاد اینترنتی زمانی ساده تر می شود که متوجه می شویم به هنگام استفاده یا سوء استفاده از اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال، تغییر خلق و هشیاری اتفاق می افتد.این تغییر خلق لذت بخش احتمال استفاده و سوء استفاده بیشتر را افزایش می دهد. هسته اصلی چرخه رفتاری اعتیادآور،بروز نشئگی پس از انجام اعمال لذت بخش می باشد. پس از افزایش دوپامین یک الگوی اعتیادآور به وجود می آید که منجر به ایجاد پیامدهای منفی زندگی می شود؛ این الگوی پیامد برای دستیابی به بی حسی روانی و خود درمانی، تمایل به تغییر خلق و هشیاری را افزایش می دهد، و به این ترتیب موجب تسهیل استفاده یا سوء استفاده بیشتر می گردد.
جذابیت رسانه دیجیتال
در زیر مجموعه ای از عوامل ارائه می شود که به نظر می رسد مشخصه بالقوه اعتیادآور بودن اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال باشد. پنج عامل اصلی که موجب جذابیت رسانه دیجیتال می شوند عبارت اند از:
1-عوامل مربوط به محتوا
2-عوامل مربوط به پردازش و دسترسی پذیری / قابلیت دستیابی
3-عوامل مربوط به تقویت/ پاداش
4-عوامل اجتماعی
5-عوامل مربوط به نسل دیجیتال
عوامل مربوط به محتوا
حجم وسیعی از مضامین بسیار تحریک کننده (اعتیادآور) در اینترنت قابل دسترس است.بسیاری از این مضامین منحصر به اینترنت نیستند. اعتیادآورترین جنبه های اینترنت امروزی، برحسب درصد افرادی که نیاز به درمان بالینی دارند، مضامین جنسی و بازیهای ویدئویی یا کامپیوتری هستند. استفاده سوء از این دو زمینه موضوعی دیگر به هیچ وجه جدید نبوده یا محدود به اینترنت نیست؛ با این حال، به هنگام دسترسی این گونه مضامین از طریق اینترنت، یک فرایند هم نیروزادی رخ می دهد که در آن امکان اعتیادآوری این زمینه های موضوعی به طور مشخص تقویت می گردد.
متداول ترین مضامین مورد استفاده عبارت اند از: موسیقی،اطلاعات،ورزش،خرید، اخبار مالی وسایر خبرها، قمار،بازی،مضامین جنسی و غیره.بسیاری از این زمینه های موضوعی،اگر نه همه آنها،به طور ذاتی لذتبخش هستند؛ احتمالاً بازی، قمار،خرید،و رفتار جنسی در بالای فهرست هستند، و تاریخچه ای از استفاده بیش از حد، سوء استفاده، یا اعتیاد به آنها وجود دارد.
قابلیت دسترسی و تنوع مضامینی که قبلاً غیر قابل دسترس، غیرقانونی، یا کمیاب بودند به طور قابل ملاحظه ای جذابیت اینترنت را افزایش می دهند. پیدا کردن چیزهای مورد نظر، به خصوص اگر پیدا کردن آن دشوار باشد، بسیار شعف انگیز است. علاوه بر این، عدم وجود تأخیر در احساس رضایت خاطر به واسطه توانایی دسترسی به مضامین کمیاب و برانگیزنده موجب جذابیت بیشتر اینترنت می شود. «خدایی در جعبه» اصطلاحی است که در بعضی از بحث های مربوط به کاربرد اینترنت استفاده می شود. به نظر می رسدداشتن یک قصد، کنجکاوی، یا تمایل و با یک کلیک ساده تجلی نسبتاً آنی فکر به صورت واقعیت، تقریباً یک تجربه جادویی باشد. پرستش اینترنت و سایر فناوریهای دیجیتال به سطح نزدیک به بت پرستی نیز می رسد. آستانه ای که فرد از آن گذر می کند بسیار باریک است و به آسانی قابل عبور می باشد، و در طرف دیگر این آستانه تحریک کننده ترین مضامین جهان وجود دارد، و حجم زیادی از قدرت و نیرومندی اینترنت در آنجا قرار گرفته است.
عوامل مربوط به پردازش و دسترسی پذیری / قابلیت دستیابی
توانایی تجربه قدرت فردی خود (گسترده و تشدید یافته از طریق اینترنت) در تجربه یک خیالپردازی، ادای یک شخصیت را در آوردن، بسیار مسرتبخش است. تجربه تحقق یک خیالپردازی جنسی، به دلیل ویژگیهای اینترنت از نظر سهولت، بازداری زدایی،و ناشناس بودن بسیار نیرومنداست. به نظر میرسد بازیهای چندنفری، که از اینترنت برای ارتباط دوسویه اجتماعی و بازی استفاده می کنند، به دلیل استفاده از پایگاه اینترنتی اعتیادآور نیز می باشند. اکثر قریب به اتفاق بازیهای اینترنتی عناصر جذاب دیگری از تعامل اجتماعی، رقابت بلادرنگ، چالش، پیشرفت، سلسله مراتب اجتماعی، و مضامین تحریک کننده را نیز اضافه می کنند- همراه با برنامه پاداش دهی متغیر بسیار پیچیده. خود محتوای بازی می تواند بسیار تحریک کننده و اعتیادآور باشد، اما ظاهراً به هنگام ترکیب با شکل اینترنتی، اثر هم نیروزادی تجربه اعتیادآور نیرومندتری را ایجاد می نماید.
ظاهراً ادراک ناشناس بودن در فرایند ارتباط آنلاین موجب تسهیل بازداری زدایی می شود. این مسئله به ویژه در زمینه رفتار جنسی،قمار،خرید، و بازی برجسته است. بازداری زدایی در پست الکترونیکی،گپ اینترنتی،پیام فوری،و ارتباطات متنی نیز نقش دارد. به نظر می رسد در طی ارتباط کلمه نویسی، در مقایسه با شکل کلامی، محدودیت کمتری در مورد بازداری زدایی وجود دارد.
به واسطه علوم شناختی و عصب روانشناختی می دانیم که بازداری زدایی زمانی اتفاق می افتد که مغز به لحاظ عصب روانشناختی به خطر می افتد- اساساً در یک حالت هشیاری تغییر یافته. کاملاً پیداست که این مسئله با درجات خفیف تر به هنگام ارتباط آنلاین اتفاق می افتد. در واقع، کاربرد آنلاین وسواسی در یک حالت هشیاری تغییر یافته عمل می کند. علاوه براین، به نظر میرسد توانایی دسترسی به جنبه های پنهانی یا نیمه هشیار شخصیت یا نقاب فرد که به طور طبیعی قابل دسترس نیستند اثر تسهیل کننده اعتیاد داشته باشد. خیالپردازی و ایفای نقش از طریق اینترنت بسیار جذاب است و به ویژه در بازی، گپ جنسی، و در موقعیتهای شبکه اجتماعی قابل توجه است.
توانایی به دست آوردن فوری همه چیز، و ارضای هرگونه تمایل ذهنی، ارتباطی، یا مصرفی ظاهراً به شکل ناشناس، اینترنت را برای بسیاری از افراد وسوسه انگیز می سازد. این امر به ویژه در مورد مضامین و تجارب جنسی بیشتر صدق می کند.آخرین سازه دسترسی/ قابلیت دستیابی، محدوده ها هستند. برای مضامین آنلاین هیچ گونه محدوده ای وجود ندارد. سایر اشکال رسانه ای، همه یک ابتدا و انتهای مجزا دارند. تقریباً همیشه در روزنامه ها،مجلات،نمایشهای تلویزیونی، کتابها،یا سایر اشکال رسانه ای نشانگرهایی برای گذشت زمان یا محدودیتهایی برای محتوا وجود دارد. اما در اینترنت هیچ گاه با این موارد مواجه نمی شوید. در حالت آنلاین هیچ نشانگر زمانی وجود ندارد، به طوری که این امر اغلب با حضور در کازینویی با تحریک بالا، پاداشهای متغیر، و بدون وجود ساختار زمانی مقایسه می شود. همواره لینک،وب سایت،یا مرجع دیگری برای مراجعه وجود دارد؛ همواره پست الکترونیکی دیگری برای بازکردن،تصویری برای دیدن،یا آهنگی برای دانلود وجود دارد. همیشه چیزهای بیشتری وجود دارد. این قابلیت دستیابی بی پایان به محتوا برای مغز وظیفه ناتمامی ارائه می کند و این بسیار جالب است. در مغز تمایلی نسبت به حرکت به سمت تکمیل همه وظایف به وجود می آید- تکمیل گشتالت پدیده زیگارنیک نامیده می شود. این توجه ناخودآگاه به اطلاعات ناتمام یا ناکامل یکی دیگر از ویژگیهای جالب اینترنت می باشد.
عوامل مربوط به تقویت/پاداش
فناوری اینترنت براساس برنامه تقویت یا نسبت متغیر عمل می کند. همه جنبه های اطلاعات جست و جو و یافته شده در اینترنت در درون این محیط تقویت با نسبت متغیر اتفاق می افتند.اینترنت با میزان بالایی از غیرقابل پیش بینی بودن و تازگی عمل می کند، و این ویژگی غیرقابل پیش بینی بودن است تسهیل کننده ماهیت جالب جذابیت اینترنت می باشد.به نظر می رسد مهم ترین عنصری که در ایجاد ماهیت اعتیادآور اینترنت و سایر فناوریهای رسانه دیجیتال نقش داردعامل تقویت/ پاداش است. اینترنت براساس برنامه تقویت با نسبت متغیر عمل می کند. بازی،مضمون جنسی،پست الکترونیکی،خرید،یا جست وجوی اطلاعات کلی، همه مؤید ساختارهای غیرقابل پیش بینی و پاداش متغیر هستند.اینترنت تا حدودی به دلیل ویژگیهای روانگردانی خود اعتیادآور است. منافع ثانویه به طور ذاتی در همه سیستمهای تقویت وجود دارند و به واسطه یک الگوی لذت عادت گونه مانند اعتیاد اینترنتی و استفاده وسواسی از رسانه پیش می آیند.منافع ثانویه جنبه هایی از منافع غیرمستقیم هستند که در تقویت بیشتر الگوی اعتیادآور نقش دارند. این منافع ثانویه ممکن است به شکل اجتناب از تعامل اجتماعی اضطراب برانگیز یا عملکرد درسی یا کاری پرزحمت، یا به عنوان ترک روانی اجتماعی خانواده یا روابط اولیه نمود پیدا کنند. این منافع همچنین ممکن است به شکل افزایش اعتبار اجتماعی در درون یک شبکه اجتماعی یا جامعه بازی آنلاین نشان داده شوند.
کاملاً مشخص است که تجارب لذتبخش اینترنتی در محیطی عمل می کنند که درجات متناوبی از تقویت حاکم باشد. در اینجا احساس خوشی لذتبخشی هم از طریق فراوانی غیرقابل پیش بینی و هم برجستگی غیرقابل پیش بینی حاصل می شود. ما این لذت را به شکل کلیک کردن تجربه می کنیم و به این ترتیب محتوای دلخواه را پیدا کرده و دریافت می کنیم، در یک بازی دشوار مهارت پیدا می کنیم، مواد هرزه نگاری دلخواه را جست وجو کرده و پیدا می کنیم، یا به طور غیرمنتظره یک متن دلخواه،پیام فوری،گپ اینترنتی،یا پست الکترونیکی دریافت می نماییم. حتی کیفیتهای اینترنتی اصلی مانند پست الکترونیکی نیز براساس این برنامه تقویت بسیار نیرومند عمل می کنند.هربار برای جست وجو به اینترنت وصل می شویم، یک بازی انجام میدهیم، یک پست الکترونیکی را بررسی می کنیم، یک پیام فوری ارسال می نماییم، گپ اینترنتی انجام می دهیم، متنی را از طریق تلفن همراه ارسال می کنیم، یا در جست وجوی چیزهای دیگری هستیم، به این اصل تقویتی نیرومند متوسل می شویم.در رابطه با مسائل جنسی دو نوع معتاد اینترنتی را توصیف می کند: اولیه و ثانویه. نوع اولیه معمولاً شامل یک الگوی رفتاری وسواس جنسی است که پیش از استفاده از اینترنت برای دستیابی به ارضای جنسی وجود داشته است. دراینجا اینترنت به عنوان وسیله ای عمل می کند که به واسطه آن می توان چرخه برانگیختگی و ارضای جنسی مؤثرتر و سریع تر دست یافت. این الگوی فعال شده به واسطه اینترنت اغلب موجب تسریع گسترش رفتار جنسی وسواسی می شود.
در نوع ثانویه، اغلب تاریخچه قبلی در مورد رفتار جنسی وسواسی وجود ندارد، اما به نظر می رسد الگوی وسواسی تقریباً هم زمان با عرضه اینترنت آغاز می گردد. انگار یک چرخه برانگیختگی/وسواس خودبه خود راه اندازی می شود، که اغلب راه انداز آن کنجکاوی،تمایل جنسی،و سهولت دسترسی/قابلیت دستیابی یا ناشناس بودن می باشد.در وسواسهای نوع ثانویه معمولاً تاریخچه ای از اعتیاد یا وسواس جنسی وجود ندارد؛ در اینجا به نظر می رسد اینترنت یک فرایندبازداری زدایی شده را فعال ساخته و چرخه اعتیادی را تأمین می کند. در این گونه موارد، ظاهراً فرایند اینترنت آستانه ایجاد مشکل برای بعضی از افراد را کاهش می دهد، مشکلی که احتمالاً بدون وجود رسانه اینترنت برایشان پیش نمی آمد. این قدرت و ضعف اینترنت است که درآن فوریت خشنودی می تواند توانایی فرد برای بازداری سائقها و تمایلات کنترل شده قبلی را تحت تأثیر قرار دهد.
عوامل اجتماعی
اینترنت به لحاظ اجتماعی هم وصل کننده است و هم جداسازنده.این مسئله به یکی از جذابیتهای عمده اینترنت اشاره میکند. اینترنت در درون یک رسانه دارای شبکه اجتماعی بسیار محدود و مشخص، ارتباط اجتماعی عیارمند ایجاد می کند. به عبارتی، کاربران می توانند میزان تعامل اجتماعی خود را به شیوه ای متناسب سازند که موجب افزایش راحتی شده و واسط ایجاد رابطه گردد، در حالی که اضطراب اجتماعی را کاهش داده و نشانه های لازم برای موقعیت اجتماعی را محدود می سازد.در مورد کاربران شدید اینترنت (به خصوص سنین دبیرستان و جمعیت جوان)،اینترنت روشی آسان برای شرکت در یک محیط اجتماعی کاملاً کنترل شده با نیاز کمتر به تعامل اجتماعی بی درنگ فراهم می نماید.اینترنت نشانه های هوش اجتماعی-هیجانی لازم برای یک سطح تعامل قابل کنترل را محدود و ساده می سازد. اینترنت سطح توجه،تعامل،ریسک هیجانی،و ارتباط نزدیک لازم برای رابطه اجتماعی را در بسیاری از کاربران کاهش داده و تضعیف می کند. اینترنت رابطه بین فردی را به سطح قابل تحمل کاهش می دهد. در افراد دارای ناتواناییهای یادگیری،اختلالات نقص توجه،اختلالات فراگیررشدی،اضطراب اجتماعی،و هراسها،اینترنت به یک محیط امن،قابل پیش بینی،و محدود شده تبدیل می گردد.
با این حال، این گونه کارآمدی اشکالات واضحی نیز دارد. برای یک فرد بازدید از این همه شبکه اجتماعی هم اعتیادآور است و هم بسیار وقت گیر، و به همین دلیل برهم زننده تعادل می باشد.علاوه براین، به نظر می رسد نوع تعامل اجتماعی صورت گرفته به شکل مجازی کاملاً متفاوت از انواع دیگر تعامل اجتماعی بی درنگ باشد؛ و شاید همان مزایای مثبت و افزاینده سلامتی تعامل اجتماعی بی درنگ را دربر نداشته باشد.از چندسال پیش، این مسئله که افراد باید درخانه و محیط کار به پست الکترونیکی خود دسترسی داشته باشند، به طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفت. این انتظار اخیراً گسترش یافته و قابلیت حمل و دسترسی مداوم به پست الکترونیکی و سایر داده ها را نیز در برگرفته است. اکنون انتظار می رود که افراد بتوانند و باید به پست الکترونیکی خود از راه دور و در هر زمان و مکان دسترسی داشته باشند.همه این انتظارات دست کم منجر به افزایش فشار روانی فیزیولوژیکی شده و در بدترین حالت امکان ابتلا به اعتیاد اینترنتی کمک می کنند.همان گونه که فناوری بی سیم به گسستن ما از دسترسی به اینترنت و کامپیوترهای متصل به زمین/ سیم کشی شده ادامه می دهد، انتظارات کارفرما و فشارهای اجتماعی اعمال شده بر ما برای متصل ماندن دائمی به شبکه نیز افزایش می یابد.در مطالعات تحقیقی اولیه دریافته اند که یکی از عوامل دخیل در ایجاد اختلال اعتیاد اینترنتی،عوامل اجتماعی هستند.تمایل ذاتی انسان به برقراری ارتباط اجتماعی یکی از عوامل مهم محسوب می شود. ما به عنوان موجودات اجتماعی همواره به سمت تعامل اجتماعی کشیده می شویم.
در مورد مسائل جنسی و هرزه نگاری،اینترنت را برای ابراز جنسی و افراط جنسی به ظرف مخصوص کشت میکروب مجازی تبدیل شده است.با این حال،در مورد تأثیرات درازمدت مدلهای دیجیتال تعامل اجتماعی در مقایسه با ارتباطات بی درنگ بی واسطه اطلاعات کمی در دست است.گفتن اینکه همه اشکال تعامل اجتماعی دیجیتال و اینترنتی ناکافی و سطح پایین هستند بسیار ساده انگارانه خواهد بود. بسیاری از مردم به این فناوریها معتاد نمی شوند،هر چند تعداد زیادی از آنها از این فناوریها سوءاستفاده می کنند.بااین حال،افزایش قابلیت دسترسی،سهولت دسترسی،و عادی شدن این فناوریها احتمال بروز مشکلات را افزایش می دهند.
عوامل مربوط به نسل دیجیتال
به نظر می رسد عوامل متعددی در تجربه اعتیادگونه اینترنت نقش داشته باشند، و بسیاری از این عوامل به واسطه بافت اجتماعی یا خانوادگی ما در این مسئله دخیلند.از دیدگاه بالینی،بسیاری از موارد درمانی دربرگیرنده پیامدهای منفی در روابط اصلی یا خانوادگی هستند.در مجموعه خانواده تغییری درسلسله مراتب نسلها به وجود آمده است.کودکان و نوجوانان امروزی با اینترنت و فناوری دیجیتال بزرگ شده اند.آنها نسل دیجیتالی،هستند. آنان آشنایی زیادی با کامپیوتر،اینترنت، و بسیاری دیگر از دستگاههای دیجیتال دارند،اغلب نسبت به والدین بزرگسال خود با این فناوری احساس راحتی و اطمینان بیشتری می کنند. انتقال دانش و تجربه رو به پایین به نسل جوانتر معمول است.اینترنت به صورت بی وقفه و طبیعی بر روی کودکان نسل دیجیتال عمل می کند،و اغلب دانش پایه آنها در مورد اینترنت و دستگاههای دیجیتال بیشتراز والدینشان است.برای اولین باردر تاریخ مدرن، سلسله مراتب دانش و قدرت نسلی معکوس شده است. این افزایش آشنایی و راحتی،همراه با سطوح بالای کاربرد،در سیستم خانوادگی یک نوع عدم تعادل ایجاد می کند،که بر نحوه به کاربردن فناوری در خانه تأثیر عمده ای می گذارد.در مورد کودکان،نوجوانان،و جوانان،نقش متخصص بالینی آموزش توانمندسازی والدین،سرپرستان،کارکنان مدرسه،و کارفرمایان در زمینه نحوه کارکرد این فناوریها،و آموزش آنها در زمینه بازیهای اینترنتی/ ویدئویی، قمار، مسائل جنسی آنلاین، شبکه اجتماعی؛ و همچنین در مورد موضوعات عمومی مانند استفاده بیش از حد یاسوءاستفاده از اینترنت و سایر دستگاههای رسانه دیجیتال،می باشد.بدون وجود چنین اطلاعاتی به دست آوردن مجدد تعادل قدرت در درون سیستم خانواده و اتخاذ کنترل مناسب بر فناوری موجود در خانواده دشوار است.
فصل9
روان درمانی اعتیاد اینترنتی
کریستیانو نابوکو ده آبریو و دورا سمپایوگوئر
ماهیت درمان اعتیاد اینترنتی
حاصل مداخلات روان درمانی هنور هم ارائه اطلاعات اولیه است، و هیچ شکلی از مداخله روانشناختی را نمی توان به عنوان بهترین توصیه (استاندارد طلایی) برای درمان اعتیاد اینترنتی پیشنهاد نمود.گفته شده است که درمانهای حمایتی و درمانهای مشاوره ای می توانند بسیار باارزش باشند.درمانهای مشاوره ای به عنوان روشی برای اصلاح آسیبهای ایجاد شده در روابط هیجانی می توانند با مداخلات خانوادگی همراه شده و مورد استفاده قرار گیرند.با اینکه مطالعات تحقیقی بسیار کمی توصیف شده اند،اما از جمله رویکردهایی که بسیار مورد تحقیق قرار گرفته اند درمان رفتاری شناختی و مصاحبه انگیزشی می باشند. دیویس در رابطه با استفاده از درمان رفتاری شناختی، با ارائه توصیفی دقیق از طرحهای شناختی دخیل در فرایند تغییر (عوامل محیطی اختصاصی و کلی، آسیب پذیری شخصی،سبکهای وابستگی،و امکانهای مداخله) برای درک مداخلات طرحی پیشنهاد نموده است. در این طرح پیشنهادی، استفاده بیمارگون از اینترنت دو امکان اساسی را مطرح می سازد:
(1)استفاده بیمارگون خاص، که توصیف کننده کاربرد بیش از حد و استفاده سوء از ویژگی های اینترنتی خاص به وسیله بیماران می باشد، مانند دسترسی نامحدود به اتاقهای گپ اینترنتی، شبکه های اجتماعی، وب سایتهای شهوانی، بازیها و خرید.
(2)استفاده بیمارگون کلی، دررابطه با زمان صرف شده برای جست وجوی اینترنت توسط کاربران.دیویس بیان کرد که این وابستگی در یک لحظه به وجود می آید یعنی زمانی که بیماران احساس می کنند فاقد حمایت اجتماعی و خانوادگی هستند، بدین وسیله شناختهای به اصطلاح غیرانطباقی درباره خودشان و جهان در آنها به وجود می آید.
باید تأکید شود که در مورد استفاده از مدلهای شناختی رفتاری به عنوان مداخله بالینی، یک دلیل قانع کننده وجود دارد.چون درمان شناختی رفتاری نتایج خوبی در درمان سایر اختلالات کنترل تکانه،مانند قماربیمارگون،خرید وسواسی،پرخوری عصبی،و پرخوری دربرداشته است- اختلالاتی که از نظر ویژگیهای تکانشی بودن و وسواسی بودن مشابه هستند- به طور طبیعی این رویکرد اولین گزینه انتخاب به نظر می رسد.یانگ همچنین معتقد است که سازماندهی مجدد زمان یکی از ابزارهای مهم در درمان این وابستگی است، و نقش درمانگر باید به کمک به بیماران دارای تشخیص و نوع کاربرد خاص، و همچنین تعیین یک برنامه جدید باشد. براساس گزارش یانگ از این گونه مداخلات،امکان انجام کار درمانی به وسیله تمرین متضاد،یعنی، وادار ساختن بیماران به شکستن روال عادی استفاده کنونی خود از اینترنت و ایجاد یک الگوی رفتاری جدید و انطباقی تر، وجود دارد.
یکی از مداخلات توصیف شده در ادبیات، به وسیله چیو و با هدف تحلیل اثرات آزادی انتخاب و کمیت پاداش مبتنی بر اصول نظریه ناهماهنگی شناختی انجام گرفت. یکصد وپنجاه و هشت دانش آموز نوجوان باتجربه در بازیهای آنلاین با استفاده از مقیاس اعتیاد به بازیهای آنلاین برای نوجوانان که توسط ون و چیو تهیه شده است، مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کنندگان با توجه به موارد زیر به صورت تصادفی در گروهها قرار گرفتند (1) آزادی انتخاب (داشتن و نداشتن آن) و (2) کمیت پاداش (بالا،متوسط یا پایین). آزمایش در جلسات کوتاهی اجرا شد که در آن شش شرکت کننده که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند درباره اعتیاد به بازیهای آنلاین بحث کردند.برای دستکاری پاداش،به شرکت کنندگان دعوت به عمل آمد تا استدلالهای خود را تجزیه و تحلیل کرده و دلایل موافقت یا مخالفت خود با بازیهای آنلاین را بنویسند. برای دستکاری پاداش، به شرکت کنندگان گفته شد که برای تکمیل این تکلیف جایزه خواهند گرفت. براساس نتایج، پاداشهای کمتر در شرایط آزادی انتخاب موجب ایجاد تغییرات بیشتری در رفتار نوجوانان می شوند؛ پژوهشگر نتیجه گرفت که با این شیوه می توان نوجوانان را به کاهش استفاده از بازیهای آنلاین ترغیب نمود.راحتی کاربردهای آنلاین مانند اتاقهای گپ،پیامهای فوری،و غیره وسیله مطلوبی برای ملاقات با سایر افراد فراهم می سازد. ممکن است مکالمات با تبادل پست الکترونیکی یا رویارویی در اتاقهای گپ شروع شود، شدید و پرشور و حرارت باشد، و احتمالاً منجر به انجام تماسهای تلفنی و شاید گذاشتن قرار ملاقاتها در دنیای واقعی گردد.ظاهراً، ارضای جنسی به عنوان تقویت کننده رفتارهای جنسی آنلاین عمل می کند،اما براساس نظر یانگ،در اینگونه موارد تقویت اصلی، توانایی دامن زدن به دنیای خیال پردازیهای آنلاین است ممکن است زمینه را برای فرار هیجانی یا روانی از فشارها و خستگی های روزمره فراهم کند.روابط جنسی مجازی و رویارویی های جنسی سایبری اغلب به عنوان نشانه ای از مشکلاتی هستند که قبل از حضور اینترنت در زندگی یک زوج وجود داشته اند. ارتباط ضعیف با همسر، سایر انواع نارضایتی جنسی،مشکلات مربوط به تربیت فرزند، و مسائل مالی از مشکلات متداول زندگی زناشویی هستند؛ اما این گونه مشکلات راه اندازهای قدرتمندی برای جست وجوی روابط جنسی مجازی فراهم می کنند.
رویارویی های مجازی نمایش مجرومیتهای تجربه شده توسط زوجها،مانند خیالپردازی های جنسی،روابط عاشقانه،و هیجان، که ممکن است رابطه کنونی فاقد آنها باشد،را نیز میسر می سازند.بنابراین،برای همسران پرداختن به مشکلات مجازی به جای مواجه شدن با مشکلات موجود در زندگی زناشویی به راه حل آسانتری تبدیل می گردد. به این ترتیب، همسر مجازی درک و راحتی لازم برای ابراز احساساتی که به واسطه خشم، غم، یا احساسات دیگری که در رابطه واقعی بی پرده در مورد آنها صحبت نشده است را فراهم می سازد.
درمان شناختی ساخت یافته
در قسمت خدمات سرپایی ما اعتیاد اینترنتی از طریق روزنامه روان درمانی شناختی ساخت یافته درمان می شود، که به مدت بیش از سه سال در مورد این افراد به کار برده شده است. از جنبه محورهای نظری و عملی درمان شناختی،این مداخله در گروههایی شامل نوجوانان و بزرگسالان به مدت 18 هفته انجام می گیرد. با پیشرفت روان درمانی، هر زمان که درمان بیماریهای همراه وابسته لازم باشد بیماران به وسیله روانپزشکان نیز مورد پیگیری قرار می گیرند. علاوه بر این، در مورد درمان نوجوانان، به طور هم زمان یک گروه مداخله خانوادگی نیز در نظر گرفته می شود.علاوه براین، با حضور روزافزون اینترنت در زندگی روزمره مردم، به شکل شبکه های اجتماعی، به دلیل نیازهای علمی، یا در اشکال ساده تر ارتباط روزانه، زندگی مجازی به نمونه تقریباً جدیدی از تجارب زندگی در قرن بیست و یکم تبدیل می شود؛ بنابراین،تصمیم به ممنوعیت کامل آن _ همانند درمان الکل یا سوءمصرف دارو _ چیزی جز فقدان اطلاعات درباره ابعاد و مصادیق واقعی اینترنت نیست.
مرحله اولیه
در مراحل اولیه درمان گروهی، به تأثیرات منفی ناشی از استفاده بیش از حد کمتر پرداخته می شود؛ در عوض، بر تسهیلات و مزایای ناشی ازاین تماس تأکید می گردد.سپس، جنبه های مختلف مورد بحث قرار می گیرند، مانند اهمیت اینترنت در زندگی هر یک از افراد یا منافع حاصل از کاربرد آن. آشکار است که این نگرش متخصصان همه بیماران را متعجب می سازد؛ آنان انتظار داشتند که درباره اینترنت پیامهای دلسردکننده بشنوند، و نه مزایای حاصل از کاربرد آن. بهترین نتیجه این کار تأثیر فوری آن است.پس از این تماس اولیه، همه افراد به تدریج شروع به بیان رابطه اینترنت با زندگی شان کرده و به طور آشکار درباره کمیت تغییر (مثبت) تجربه شده پس از این دوره بحث می کنند. به هنگام تحلیل سخنان هر یک از افراد، نقش اینترنت در زندگی فرد مشخص می شود.
مرحله بینابینی
پس از ایجاد یک اتحاد درمانی و تضمین رابطه میان اعضای گروه ومتخصصان، کار را با خود مداخلات روان درمانی شروع می کنیم. اما قبل از شروع به این کار، نقش یک فرشته نگهبان تعیین می شود. این فرد به طور تصادفی توسط متخصصان انتخاب می شود (فرشته نگهبان به هنگام نیاز توسط بیماران یا متخصصان انتخاب می شود)، و نقش وی مراقبت از آن دسته از شرکت کنندگان گروه است که احساس اطمینان نمی کنند و در طی هفته گزارش می نمایند که در روز ملاقات احساس خوبی نداشته اند. به اعضای گروه اطلاع داده می شود که این کار از طریق تماس تلفنی یا حتی ملاقاتهای شخصی انجام خواهد گرفت. فرشته نگهبان تشویق می شود تا برای تأمین حمایت و پشتیبانی لازم در موقعیتهای دشوار و فشارزا حضور داشته باشد. دراین حالت، یک نوع رابطه تقویتی مثبت میان افراد ایجاد می شود، رابطه ای که مشخص است در زندگی هر یک از آنها به سختی یافت می شود. به این صورت، به تدریج تجارب جدیدی معرفی می شوند که می توانند با تجارب قابل دستیابی از طریق اینترنت رقابت کنند. ممکن است این نقش مراقبت به هنگام نیاز در میان افراد مختلف بچرخد، و به این وسیله امکان پیوند میان شرکت کنندگان گروه را افزایش دهد. با اینکه روابط پیش از استفاده سوء از اینترنت و روابط ناشی از آن اکنون برای اعضای گروه آشکارتر شده اند، اما هیچ یک ازآنها هنوز در معرض هیچ کدام از مداخلات درمانی قرار نگرفته است؛ بنابراین، اینک مداخلات خاص تر خواهند شد، و هدف آنها تغییر واکنشهای بدکارکردی خواهد بود.در این مرحله،از بیماران خواسته می شود یک یادداشت هفتگی شامل تجارب کسب کرده در طی هفته را تکمیل کنند، به ویژه تجارب مربوط به نیازهای هیجانی ارضانشده که در نهایت در دنیای مجازی یافت شده اند. آنان موارد زیر را ثبت می کنند: موقعیتهای راه انداز تمایل به اینترنت،ساعات سپری شده،افکار مرتبط، احساسات تجربه شده، و همه نوع اطلاعاتی که به ترسیم زنجیره رفتارهای ناشی از این نیازهای ارضا نشده به آنها کمک می کنند.
این یادداشتها به عنوان اطلاعاتی برای بحث با گروه درباره شرایط نامطلوب و دریافت راهنمایی مناسب ازافراد متخصص در زمینه نحوه حل و فصل این گونه موقعیتها در دفعات بعدی عمل خواهند کرد.بنابراین، هرهفته یک یا دو بیمار در گروه موقعیتها را توصیف می نمایند، موقعیتهایی که بعداً به وسیله گروه به طور کلی روی آنها کار خواهد شد و به عنوان اهدافی برای فنون خاص مداخله درمانی (بازسازی شناختی،آموزش ابزار وجود،ایفای نقش،و غیره) عمل خواهند کرد. درمرحله بینابینی،تحلیل عمیق تری از الگوهای کلی به عمل می آید- الگوهایی که از مدتها پیش در زندگی بیماران وجود داشته اند وبه طور مستقیم مسئول پیدایش همان مشکلاتی هستند که با اشکال مختلف ارائه شده اند؛ یعنی، آنها از همان راهبردهای کنارآمدن تکرار شونده تشکیل شده اند وبه وسیله همان راه اندازهای موقعیتی وارد عمل می شوند.در این حالت،زمانی که بیماران قادر می شوند دید روشنی از مکانیسمهای شخصی ناسازگارانه به دست آورند و در نتیجه می توانند به شیوه ای متفاوت از شیوه مورد استفاده در گذشته عمل کنند، شیوه ای که اینترنت را به تنها گزینه کنار آمدن تبدیل کرده بود،احساس رضایت می کنیم.
مرحله نهایی
مشخصه مرحله نهایی، پیگیری تغییرات ایجادشده در هر یک از اعضاء یا تقویت آن دسته از افرادی است که هنوز به توجه بیشتری نیاز دارند. روشن است که تغییر در همه بیماران به یک نوع یا یک اندازه نیست؛اما نقش اجتماعی ایفاشده توسط گروه به عمل مسلطی تبدیل می شود. دراین مرحله سبکهای کنارآمدن و سبکهای روابط گسترده با دقت بیشتری موردبررسی قرار میگیرند.با تحلیل تغییرات ایجاد شده در رویدادهای ثبت شده قبل از شروع درمان، و تغییرات موجود که احتمالاً به حالت متفاوتی وجود دارند،به خانواده ها (درمورد نوجوانان) و همسران (درمورد بزرگسالان) توجه بیشتری مبذول می شود. این اثر تقابل که نشانگر تغییرات ایجاد شده در طی روان درمانی است امکان پیدا کردن یک پاسخ به سؤال: «من چه نوع زندگی می خواهم داشته باشم؟»را برای همه افراد فراهم می سازد.البته، بسیاری از کاربران سوءاستفاده کننده از اینترنت اشکال تشدید یافته ای از آسیب پذیری شخصی (تحمل کم نسبت به ناکامی، اجتناب بسیار آسیب زا، اضطراب اجتماعی، عزت نفس پایین) و سایر نارسایی ها را نشان می دهند، و در این میان شبکه جهان گستر تبدیل به یکی از بهترین راهها برای کاهش فشارها و ترسهای زندگی واقعی می گردد. افراد معتاد در هر سنی از وب به عنوان یک ابزار اجتماعی و ارتباطی استفاده می کنند، زیرا میزان تجربه لذت و رضایت آنان به هنگام آنلاین بودن (تجربه مجازی) بیشتر از زمانی است که آنلاین نیستند. این گونه بیماران به طور منظم غذا نمی خورند، از چرخه خواب و بیداری خود باز می مانند، از خانه بیرون نمی روند، اجازه می دهند شغل و روابط شخصی شان لطمه ببیند، تنها با افراد آشنای دنیای مجازی ارتباط برقرار می کنند.
فصل10
کار با نوجوانان معتاد به اینترنت
کیت دبلیو. بیرد
کاربرد اینترنت به حد انفجار رسیده است و هنوز هم به صورت نمایی به رشد خود ادامه می دهد. یکی از گروهها به طور خاص به این شکل منحصربفرد فناوری جذب شده است – نوجوانان.نوجوانان ممکن است بنا به دلایل مختلفی جذب اینترنت شوند.نوجوانان ممکن است مهارتهای کنارآمدن محدودی داشته باشند، و اینترنت یک روش راحت و قابل دسترس برای حل و فصل تنش موجود است.دلیل دیگر توانایی ابراز خود واقعی فرد است، که می تواند برای نوجوانی که با رشد هویت و مسائل مربوط به خودپنداره سروکار دارد، بسیار جذاب باشد.ناشناس بودن ادراک شده در اینترنت نیز یکی از جنبه های جذاب اینترنت برای نوجوانان است، و امکان درگیر شدن در رفتارهایی را برای آنان فراهم می سازد که امکان انجام یا دسترسی به آنها در دنیای واقعی میسر نیست. به عنوان مثال، امکان دارد نوجوانان تمایل زیادی به درگیر شدن در رفتارهای زورگیری یا ایذایی دیگران داشته باشند،به هرزه نگاری دسترسی پیدا کنند، در معرض رفتارهای جنسی قرار گیرند، و فرصتهایی برای سرکشی نسبت به مظاهر قدرت پیدا کنند.
رفتارهای آنلاین
در ایالات متحده 31میلیون نوجوان وجود دارد، که 90% آنان به اینترنت دسترسی دارند، و بیش از نیمی از نوجوانان از طریق شبکه های اجتماعی آنلاین تعامل می کنند. با این تعداد زیاد نوجوانان درگیر با اینترنت، بررسی و درک رفتارهای آنلاین آنان اهمیت پیدا می کند.انواع فعالیتهای آنلاینی که نوجوانان در آنها درگیر می شوند، گسترش یافته است.معمولاً نوجوانان دختر و پسر در فعالیتهای اینترنتی مشابهی درگیر می شوند. تنها استثنای این مسئله اشتراک فایل و دانلود مطالب از اینترنت است، که اغلب نوجوانان پسر این کار را انجام می دهند.تعاملات آنلاین نوجوانان با دوستانی انجام می گیرد که بخشی از زندگی روزانه شان بوده و با زندگی آنها در خارج از فضای اینترنت مرتبط هستند.تعامل اجتماعی آنلاین آنها به صورت خصوصی از طریق دو کاربرد ارتباطی بسیار مورد علاقه (پست الکترونیکی و پیام فوری) انجام می گیرد، و موضوعات بحث شده نسبتاً عمومی و در عین حال مسائل شخصی هستند.پروفایلهای آنلاین نوجوانان به طور متوسط 194 دوست در شبکه اجتماعی خود داشتند وبا افراد دیگر به طور متوسط هر79/2 روز تعامل داشتند. به نظر آنان شبکه های اجتماعی آنلاین یکی از راههای عمده درگیر شدن نوجوانان در ارتباط بین فردی و حفظ روابط به طور منظم می باشند.
نوجوانان بیشتر از بزرگسالان احتمال دارد به نوشتن و خواندن وبلاگها بپردازند، به طوری که دختران نوجوان سنین بالاتر بیشتر از سایر گروههای نوجوان به وبلاگ نویسی می پردازند.موضوعات وبلاگ نویسی اغلب پیرامون روابط عاشقانه، مسائل جنسی، دوستان، والدین، تعارض با دیگران، مسائل تحصیلی، فرهنگ عامه،ابرازخود،اختلالات خوردن،افسردگی،و آسیب به خود می چرخند.پژوهشگران با مرور تحقیقات دیگری که دو دلیل عمده ایجاد وبلاگ توسط نوجوانان را پیدا کرده بودند، این یافته را تعمیم دادند.اولین دلیل نیاز به ابراز خود خلاقانه است، و دلیل دوم مستندسازی و در میان گذاشتن تجارب شخصی است.در حالی که سرعت استفاده از اینترنت توسط نوجوانان هنوز هم در حال افزایش است. 13% نوجوانان آمریکایی از اینترنت استفاده نمی کنند و تقریباً نیمی از افرادی که از فناوری استفاده نمی کنند قبلاً از آن استفاده، اما بعداً استفاده از آن را متوقف کرده اند.حدود یک دهم نوجوانان گزارش می کنند که تجربه آنلاین بدی داشته اند، والدینشان استفاده آنها را محدود می کنند، یا اینکه در حالت آنلاین احساس ایمنی نمی کنند. این نوجوانان احتمالاً عدم استفاده از اینترنت به دلیل عدم علاقه، عدم وجود وقت کافی، یا عدم توانایی دسترسی به اینترنت را نیز گزارش می کنند.
منافع
با اینکه تمرکز بر نکات منفی آسان است، اما همه چیز اینترنت هم بد نیست. اینترنت به شیوه های مختلف به نوجوانان کمک کرده است،و این منافع را باید به خاطر داشت. برخی پژوهشگران نحوه کمک اینترنت به نوجوانان از طریق افزایش امکان ارتباط مثبت و تعامل اجتماعی با دیگران را توضیح داده اند. در نتیجه این امر امکان تجدید و حفظ روابط قدیمی با همسالان و خویشاوندان و همچنین فرصتهایی برای ایجاد دوستیهای جدید فراهم می گردد.اینترنت همچنین این امکان را برای مردم فراهم ساخته است که بتوانند حمایت هیجانی را ممکن است فاقد آن باشند، به دست بیاورند.اینترنت مکانی برای سرگرمی نیز می باشد، با تعداد زیادی از بازیها، تصاویر،اخبار، و وب سایتهایی برای مشاهده. این فناوری برای نوجوانان مزایای آموزشی نیز دربردارد. اینترنت امکان دسترسی به اطلاعاتی را که ممکن بود قبلاً بازبینی آنها دشوار یا تقریباً غیرممکن باشد، برای نوجوانان فراهم ساخته است. این فناوری همچنین امکان یادگیری و قرار گرفتن در معرض فرهنگها و عقاید جدید و گوناگون را برای نوجوانان فراهم ساخته است.بیرد در رابطه با سلامت جسمانی و روانی بیان کرد که اینترنت می تواند برای بعضی از افراد به عنوان روشی برای رهایی از نشانه های اضطراب و افسردگی باشد. سپری کردن زمان به صورت آنلاین می تواند به افراد کمک کند از طریق درگیر شدن در فعالیتهای آنلاین به جای دل مشغولی با نشانه های بیماری شان، حواس خود را پرت کرده و تا حدودی احساس آرامش خاطر نمایند. همچنین می تواند به افراد کمک کند تا حمایت و آموزش لازم درباره مسائل مربوط به سلامت جسمانی یا روانی خود را به دست آورند. حتی گفته شده است که ممکن است اینترنت احساس ارزش خود و عزت نفس فرد را افزایش دهد زیرا به افراد این امکان را می دهد که دانسته های خود را توضیح داده و برای کسانی که در مورد مشکلات جسمانی و روانی خود نیاز به کمک دارند مساعدت و حمایت لازم را فراهم نمایند.اینترنت همچنین امکان افزایش دانش فناوری را برای مردم فراهم ساخته است.رسانه اینترنت امکان بهبودتوانایی های نوشتاری و رشد ذهنی تعدادی از افراد را فراهم ساخته است. یا حتی آثار نوشته شده را برای بازبینی و دریافت بازخورد از دیگران به سایتها ارائه کنند. امکان دارد مردم از طریق دسترسی به حجم زیادی از مطالب در زمینه موضوعات نامحدود یا از طریق کشف اطلاعات جدید به واسطه جست و جوی وب در زمینه موضوعات مورد علاقه، از نظر ذهنی رشد کنند.
یکی از منافع اینترنت کثرت اطلاعات و توانایی دسترسی به آن است، اما بعضی از مضامین قابل دسترس در اینترنت پیامدهایی نیز دارند.مواجهه با اطلاعات زیاد می تواند منجر به کسب اطلاعات نادرست، حرفهای بی اساس، و اطلاعات خطرناک گردد که به سرعت به دست آمده و به راحتی در ذهن نگه داشته می شوند.به عنوان مثال، تشخیص خودسرانه یک مشکل جسمانی یا یادگیری نحوه درگیر شدن در رفتارهای خودآزارانه بدون احتمال دستگیری نسبتاً راحت است. همچنین ممکن است به دلیل وفور زیاد وب سایتهایی که باید برای پیدا کردن مطلب موردنظر مورد بازدید و بررسی قرار گیرند، در زمینه به دست آوردن اطلاعات دلخواه مشکلاتی پیش آید.علاوه بر سروکار داشتن با مطالب اضافی، اطلاعات سانسور و فیلتر نشده می توانند منجر به ایجاد مشکلات دیگری گردند.به عنوان مثال، امکان دسترسی به مطالب هرزه نگاری افزایش می یابد، که آن نیز ممکن است منجر به ایجاد مشکلاتی در چندین زمینه از زندگی شخصی، تحصیلی، و حرفه ای فرد گردد.همچنین امکان از هم پاشیدگی خانواده و سایر رووابط بین فردی وجود دارد زیرا زمانی که می توانست با سایر افراد گذرانده شود به صورت آنلاین سپری می گردد. این امر می تواند منجر به ناشکیبایی، جر وبحث، و تنش در روابط گردد.فرصت کمی برای صحبت با یکدیگر وجود دارد زیرا نوجوان روز به روز زمان بیشتری را در حالت آنلاین سپری می کند. ممکن است نوجوانان جنبه هایی از ارتباط با اعضای خانواده را به خاطر اشتغال ذهنی با فعالیتهای آنلاین نادیده گرفته یا از دست بدهند. علاوه بر این، امکان دارد نوجوانان درباره استفاده خود از اینترنت به خانواده و دوستان خود دروغ بگویند.
ممکن است پیوندی که اعضای خانواده با همدیگر دارند به تدریج شروع به سست شدن نماید، و موجب شود افرادی که با نوجوان معتاد سروکار دارند احساس انزوا یا جدایی نمایند. علاوه بر مشکلات مربوط به ارتباط و روابط بین فردی، سطح استفاده از اینترنت نیز منجر به ایجاد مشکلاتی در زمینه تکالیف مدرسه، فعالیتهای فوق برنامه، و اشتغال شده است.یکی از جاذبه های مهم اینترنت، احساس ناشناس بودن همراه با این فناوری می باشد. امکان دارد نوجوانان با سخت یک پروفایل شخصی آنلاین خود را طور دیگری معرفی نمایند و خودشان بر اساس تصورشان از خود یا آن گونه که دوست دارند تصور دیگران از آنها باشد،توصیف کنند.به دلیل امکان بروز پیامدهای منفی بالقوه ناشی از استفاده از اینترنت و احتمال گسترش استفاده بیش از حد از اینترنت، برخی افراد تلاش کرده اند مدت زمان یا انواع فعالیتهایی که نوجوانان می توانند در اینترنت انجام دهند را محدود سازند.
علائم و نشانه های هشداردهنده استفاده مشکل آفرین از اینترنت
بسیاری از علائم و نشانه های هشداردهنده که به طور کلی به افراد اطلاق می شوند، می توانند به مسائل مربوط به اعتیاد اینترنتی نوجوانان نیز مرتبط باشند. با این حال، ممکن است این جمعیت برخی علائم و نشانه های منحصربفردی داشته بشند که باید مورد تأکید قرار گیرند.با توسعه مشکلات مربوط به اینترنت، ممکن است چندزمینه از زندگی نوجوانان لطمه ببیند، مانند عملکرد در مدرسه، فعالیتهای فوق برنامه، سرگرمیها، و اشتغال پس از ساعات مدرسه. یکی از دلایل این کاهش عملکرد، کمبود استراحت کافی به دلیل فعالیتهای آنلاین است. علائم هشدار دهنده دیگری نیز در مورد ایجاد مشکل مطرح شده است. این علائم شامل رفتارهایی مانند مراقبت ضعیف از خود و کاهش یا افزایش وزن می باشند.ممکن است میزان خشم، تحریک پذیری، خشونت، بی احساسی، و تغییر خلق نوجوانان افزایش یابد. همچنین امکان دارد وقتی که مدت زمان استفاده از اینترنت توسط بزرگسالان محدود می شود نوجوانان به تدریج نسبت به سؤالات پرسیده شده درباره استفاده آنلاین بسیار حساس گردند.فعالیتهای آنلاین جایگزین اوقات فراغت می شوند، و این مسئله منجر به ایجاد روابط متشنج می گردد. ممکن است با کناره گیری نوجوان از دیگران، دلبستگی عاطفی با افراد آنلاین افزایش یابد.نوجوانان حتی امکان دارد به تدریج به رفتار آنلاین و مشکلات مربوط به روابط دنیای واقعی را با این عقیده که استفاده بیش از حد از اینترنت روابط فرد با همسالانش را واقعاً بهبود می بخشد، توجیه کنند، در نتیجه،نسبت به تماس اجتماعی آنلاین وابستگی بیشتری پیدا کنند. علاوه براین، نوجوانان هرچه بیشتردر فعالیتهای آنلاین درگیر شوند، به همان نسبت اهمیت بیشتری برای اینترنت قائل می شوند.ممکن است علت مشکل اینترنت نباشد. بلکه، مشکل می تواند نحوه استفاده از اینترنت، سایتهای مراجعه شده، احساسات ناشی از آنلاین بودن یا در یک سایت بودن، یا تقویت ناشی از رفتارآنلاین باشد.علاوه بر این، ممکن است استفاده مشکل آفرین از اینترنت نشانگر سایر مشکلات زندگی نوجوان باشد.
عوامل خطر ساز و پویایی های اجتماعی
عوامل خطر ساز و مسائل اجتماعی مختلفی در پیش روی نوجوانان قرار دارد، و در نتیجه، این جنبه های زندگی آنان می توانند به ایجاد اعتیاد اینترنتی در آنان کمک کنند.در دوره نوجوانی مسائل و موانع منحصر بفردی مطرح می شوند که نوجوان باید در طی این دوره از زندگی با آنها سروکار داشته باشد.اینکه نوجوان به چه راحتی و کارآیی بر این عوامل و مسائل غلبه کرده و با تمهید از میان آنها عبور کند، می تواند تأثیر پایداری بر رفتار آنلاینش داشته باشد.جنبه های رشدی نوجوانان همچنین در طی این دوره از زندگی با بسیاری از چالشهای رشدی سروکار پیدا می کنند.یکی از این تکالیف رشدی شکل گیری یک هویت یکپارچه است.مردم در اینترنت می توانند هویتهای جدیدی ایجاد کنند تا تصورشان از خود و آن گونه که دوست دارند توسط دیگران به نظر بیایند را نشان دهند، و همچنین معرفی نادرستی از خود ارائه دهند.
این جنبه اینترنت برای نوجوانان جذاب است وممکن است آنان آمادگی زیادی برای انجام این رفتار داشته باشند زیرا ارتباطشان با ظاهر و عوامل درونی شان قطع شده است. اینترنت به نوجوانان شانس امتحان کردن نقابهای مختلف برای تعیین نوع شخصیت مناسب برای خود و برآورده شدن بالقوه نیازهای ارضا نشده را فراهم می سازد. نوجوانان می توانند از طریق کاربردهای مختلف مانند بازیهای ایفای نقش آنلاین و اتاقهای گپ برای خود نقابهای آنلاین به وجود آورند.علاوه براین، تا حدودی این ترس وجود دارد که شاید امتحان کردن نقابهای مختلف به صورت بالقوه حل مناسب هرگونه بحران هویتی را به تأخیر اندازد.ممکن است با ایجاد هویت آنلاین، نوجوان به تدریج تمایز بین شخصیت خود در دنیای واقعی و نقاب آنلاینش را تشخیص ندهد. سایرین استدلال کرده اند که اگرچه ممکن است این هویتها و رفتارهای جدید موجبات نگرانی بزرگسالان را فراهم سازند، اما شاید این رفتارها آن گونه که قبلاً ترس آن میرفت زیانبخش نبوده و بتوانند روشی ایمن و مثبت برای ابراز خود و آزمایشگری باشند.اینکه چقدر این رسانه واقعاً برای بررسی مسائل مربوط به هویت مورد استفاده قرار گرفته است نیز مشخص نیست.
پویایی های خانواده: اینترنت می تواند به طور بالقوه برای بسیاری از مشکلات حاد خانوادگی یک پس زمینه درست کند. درباره نحوه از هم پاشیدن استحکام خانواده به واسطه رویدادهایی مانند جدایی یا طلاق توضیحاتی ارائه شده است.پویایی ها، آشفتگی ها، و فشارهای توانمندسازی، تشویق، و نادیده گرفتن رفتار اعتیادآور توسط خانواده تأثیر بگذارند.خانواده ها همچنین امکان دارد استفاده مشکل آفرین نوجوان از اینترنت را به عنوان یک مرحله (گذرا) توجیه کرده و خودشان را متقاعد سازند که مشکل به مرور زمان خود به خود حل شود.علاوه بر این،در تحقیقات به وجود عوامل خانوادگی در اعتیاد اینترنتی نوجوانان و سوءمصرف مواد پی برده اند. نوجوانانی که والدینشان به سوءمصرف مواد می پردازند بیشتر احتمال دارد در معرض خطر استفاده از اینترنت به عنوان وسیله ای برای کنار آمدن با مشکلات قرار گیرند.
عوامل بین فردی و فرهنگی: بسیاری از مردم به برقراری ارتباط با دیگران نیاز دارند، و اینترنت شیوه جدیدی برای رسیدن به این منظور فراهم ساخته است.ممکن است نوجوانان بیشتر به سمت اینترنت جذب شوند زیرا بیشتر مواقع احساس انزوا می کنند.در نتیجه باندهایی که در اینترنت شکل می گیرند در زندگی نوجوان اهمیت بیشتری پیدا می کنند. متأسفانه، ممکن است اینترنت تصور غلطی از یک رابطه نزدیک ایجاد کند زیرا امکان دارد این نوع ارتباطات تصنعی باشند و با یک کلیلک ماوس قطع شوند. آنان در بازیهای آنلاینی که در آنها می توانند در مقابل همسالانشان بازی کنند نیز شرکت می کنند. تصور می شود کاربردهایی که شامل ارتباط دوطرفه هستند اعتیادآورتر از سایر کاربردها باشند. ممکن است نوجوانان در نتیجه این عوامل بین فردی بر شرکت منظم در فعالیتهای آنلاین خاص، برای مدت زمانهای متفاوت، و برای حفظ احساس پذیرش و پایگاه اجتماعی پافشاری کنند.
فشارهای فرهنگی موجب استفاده بیش از پیش نوجوانان از اینترنت می شوند. پیامهایی که نوجوانان از فرهنگ ما (امریکا) دریافت می کنند این است که اگر می خواهند موفق شوند باید بخشی از یک جامعه پیشرفته به لحاظ فناوری باشند. در مدارس و محیط کار نیز فشاری برای استفاده از فناوری به منظور سبقت گرفتن، رقابت طلبی، و بهتر بودن دیگران وجود دارد.
درمان
پیش از شروع درمان، باید سنجش نوجوان انجام گرفته و ادامه یابد. در رابطه با عوامل زیست شناختی، روانشناختی، و اجتماعی مؤثر در استفاده نوجوان از اینترنت سؤالاتی مطرح می شود. در سؤالات زیست شناختی تمرکز بر نشانه ها یا مشکلات زیست شناختی است که ممکن است در فرد درگیر یک رفتار اعتیادآور بروز کنند.در رابطه با اعتیاد اینترنتی پرسشنامه های خود سنجی وجود دارد که می توانند به وسیله نوجوان یا کسی که از رفتار آنلاین نوجوان اطلاع دارد، تکمیل گردند. با اینکه این ابزارها شروع خوبی هستند و در مورد ویژگی های روان سنجی بعضی از این ابزارها تحقیقاتی انجام شده است، اما می توان در مورد اعتبار و روایی این ابزارها تحقیقات بیشتری انجام داد. پس از سنجش کامل و ارائه تشخیص مناسب می توان برنامه ریزی و انجام درمان نوجوان را شروع کرد.چون رفتارهای اعتیادآور اغلب نتیجه عوامل چندگانه هستند،به همین دلیل لازم است در مداخلات راهبردهایی از مجموعه وسیعی از گزینه ها گنجانده شود، از جمله تغییرات رفتاری، شناختی، و سبک زندگی. به عنوان مثال، ممکن است نوجوان برای ایجاد تغییرات خاص در محیط به منظور عدم تداوم استفاده مشکل آفرین از اینترنت، نیاز به کمی کمک داشته باشد.
درجامعه ما استفاده از فناوری و اینترنت روز به روز ریشه دارتر می شود. امکان دارد برای نوجوانان توقف کامل همه موارد تستفاده از اینترنت و نداشتن تماس با محتوای آنلاین غیرممکن باشد. بنابراین، ایده کشیدن دو شاخه از برق و خماری کشیدن در مورد معتادان به اینترنت چندان واقع بینانه نیست. در مقابل، در جریان درمان تمرکز باید یر روی کشف روشهایی برای استفاده کنترل شده از اینترنت باشد.این امر می تواند از طریق کمکبه نوجوان در جهت تعیین محدوده های مشخص بر استفاده خود از اینترنت تحقق یابد. همچنین نوجوان باید از راه اندازهایی که می توانند موجب بازگشت شوند آگاهی داشته و نحوه شناسایی آنها را بیاموزد به این ترتیب می تواند از الگوهای رفتار غیرانطباقی اجتناب ورزده و از تکرار آنها جلوگیری نماید. شایدلازم باشد به نوجوان در مورد راهبردها و مداخلات درمانی برای کمک به کنترل کاربرد اینترنت، همچنین در صورت نیاز به حمایت بیشتر، جاهایی برای جست و جوی کمک یادآوری شود.
خانواده درمانی
خانواده درمانی اغلب یک شکل درمانی اولیه محسوب می شود. در مدل خدمات درمانی در موقعیتها و شکلهای مختلف از جمله در اداره،خانه،شکلهای کوتاه، درمان فشرده سرپایی، درمان روزانه، و درمان شبانه روزی ارائه می شود. یک جلسه درمانی ممکن است مستلزم حضور نوجوان به تنهایی، والدین به تنهایی، یا نوجوان و والد با همدیگر باشد.اینکه چه کسی در جلسه درمانی خاصی شرکت کند بستگی به موضوع خاصی دارد که قرار است در آن جلسه مطرح گردد.درحیطه نوجوان تمرکز بر درگیر ساختن مراجع در جریان درمان، بهبود مهارتهای ارتباطی با والدین و بزرگسالان، ایجاد مهارتهایی در زمینه کنارآمدن با مشکلات روزمره، تنظیم هیجان وحل مسئله، بهبود مهارتهای اجتماعی مراجع همچنین عملکرد وی در مدرسه و محیط کار ، و جایگزینی گزینه های دیگر با رفتار اعتیادآور می باشد. در حیطه والد تمرکز بر درگیر یاختن والدین در جریان درمان، بهبود رابطه رفتاری و عاطفی آنان با نوجوان،ایجاد مهارتهای والدینی مؤثرتر مانند نظارت بر رفتار نوجوان و مشخص کردن انتظارات خود از ویف تعیین محدوده ها و پیامدها، و اشاره به نیازهای روانشناختی والدین می باشد. علاوه براین، ممکن است اولیا بخواهند رفتارهای اینترنتی خودشان را نیز بررسی نمایند و به دنبال کشف راههایی برای سرمشق دهی استفاده مناسب از اینترنت باشند.
خانواده ها باید در زمینه نحوه اعتیادآور بودن اینترنت برای بعضی از افراد آموزش داده شود. همچنین خانواده تشویق می شود در پیدا کردن علایق و سرگرمیهای جدید، وقت گذاشتن برای خود، و پیدا کردن فعالیتهای دیگر برای پر کردن زمانی که به واسطه کاهش مدت زمان استفاده از اینترنت حاصل شده است، به نوجوان کمک کند.خانواده ها باید حمایتگر بوده و نحوه تأیید تلاشهای نوجوان را یاد بگیرند.در عین حال، آنها نباید امکان استفاده مشکل آفرین از اینترنت را فراهم نمایند یا بهانه تراشی های نوجوان برای عدم حضور در مدرسه یا عدم انجام یک تکلیف درسی رابپذیرند.اولیا همچنین لازم است با قوانین و محدوده های جدیدی که تعیین می شوند هماهنگ باشند. برای کمک به نظارت بر کاربرد اینترنت می توان از نرم افزار نیز استفاده نمود و تضمین کرد که قوانین و محدوده ها به طور مناسب دنبال می شوند. اگر این کار انجام نمیشود، در این صورت می توان در جلسه درمانی به طرح مسئله پرداخت و نحوه تغییر متغیرهای مؤثر در عدم تبعیت از محدوده ها را مورد کاوش قرار داد.
کار با همشیران نیز می تواند مهم باشد زیرا آنها بخشی از سیستم خانواده هستند. شاید چون همشیران با نوجوان معتاد در محیط یکسانی قرار دارند، بتوانند رفتار اعتیادآور مراجع را برانگیزند یا خودشان در رفتار اعتیادآور درگیر شوند. این مسئله باید در طی فرایند سنجش و درمان مورد بررسی قرار گیرد.حتی اگر همشیران دررفتار اعتیادآور درگیر نشوند، ممکن است اجرای برخی از این راهبردها در درون کل واحد خانواده در کمک به برقراری محیط خانگی ساخت یافته تر و ایجاد ارتباط بهتر میان اعضای خانواده مفید باشد.به عنوان مثال، امکان دارد برای نوجوان معتاد، یک همشیر فرد خوبی برای تمرین یا ایفای نقش مهارتهای ارتباطی جدید در یک موقعیت راحت باشد.
فصل 11
بی وفایی اینترنتی: یک مشکل واقعی
مونیکا تی. وایتی
صمیمیت آنلاین
در طی 10 سال گذشته، تحقیقات تأیید کرده اند که در حالت آنلاین روابط واقعی در مجموعه متنوعی از مکانها آغاز شده و گسترش می یابند.بعضی از این فضاها ناشناس هستند، مانند اتاقهای گپ و گروههای بحث، در حالی که برخی دیگر از فضاها برای جور کردن افراد ایجاد شده اند. البته، این روزها، بسیار کم پیش می آید که بتوان در فضای سایبر کاملاً ناشناس ماند. براساس تحقیقات، روابط واقعی نه تنها در بسیاری از فضاهای آنلاین شکل می گیرند، بلکه این روابط ممکن است بعضی مواقع با سرعت و صمیمیتی بیشتر از روابط غیرآنلاین توسعه یابند. به این روابط نسبتاً عمیق روابط فوق فردی گفته می شود. دیدگاه والتر از این نظر منحصر به فرد است که بیشتر بر خصوصیات ذاتی فناوری متمرکز می شوند تا برمشکلات همبسته با ارتباط به واسطه فناوریهای دیجیتال. بنا به ادعای والتر، کاربران می توانند از مزیت قابل ویرایش بودن ارتباط کامپیوتری، که به کاربر امکان تغییر نوشته ها پیش از ارسال پیام را می دهد، بهره ببرند. علاوه بر این، افراد وقت بیشتری برای ساخت یک پیام دارند، مزیتی که در ارتباط رو در رو وجود ندارد.
ایده آل سازی روابط آنلاین
ایجاد روابط نزدیک و صمیمی به صورت آنلاین مزایای خاصی دارد.روابطی که به صورت آنلاین ایجاد می شوند اغلب به صورت موفقیت آمیز به سمت حیطه غیرآنلاین پیش می روند.علاوه بر این، فضای سایبر می تواند به افراد این امکان را بدهد که درباره تمایلات جنسی خود؛ نحوه لاس زدن؛ و کسب حمایت اجتماعی چیزهاییی بیاموزند.با این حال،ما باید نیمه تاریک رابطه آنلاین نیز آگاهی داشته باشیم.بعضی از روابط قدری شخصی می شوند که به صورت ایده آل درمی آیند. این ایده آل سازی می تواند منجر به ایجاد روابط نامناسب گردد. همان گونه که قبلاً تأکید شد، افراد به دلیل برخی ویژگی های خاص ارتباط کامپیوتری ممکن است در ارائه خود راهبردی عمل کنند. وبه صورت بالقوه فردی خلق نمایند که خوشایندتر از شخصی است که معمولاً در سایر فضاها شناخته شده است.واکنش مثبت مردم نسبت به این خود خوش ساخت و خوشایند می تواند جذاب تر از خود معمولی زندگی روزمره باشد.علاوه براین، اگر شخص مقابل وی نیز از همان راهبرد استفاده کند، او نیز ممکن است خوشایندتر از آنچه که مردم در زندگی روزمره اش می شناسد به نظر برسد؛ از این رو، جذابیت اغوا کننده ارتباط کامپیوتری می تواند منجر به ایجاد یک رابطه آنلاین گردد. بی وفایی اینترنتی را می توان روشهای مختلفی درک نمود، اما اکنون اجازه بدهید رابطه آنلاین را به عنوان رابطه ای در نظر بگیریم که در آن فرد عاشق طرف مقابل شده و یا تمایلات جنسی نسبت به وی دارد و رابطه به صورت آنلاین باقی می ماند.
دونیم شدن یکی از ابتدایی ترین یا اساسی ترین مکانیسمهای دفاعی در مقابل اضطراب است. براساس آن از طریق جدا کردن دو بخش شیء و انکار یکی از بخشهای خود، مانع آلوده شدن بخش خوب شیء توسط بخش بد شیء می شود. یک نوزاد در رابطه خود با پستان مادر آن را هم شیء خوب و هم شیء بد ادراک می کند. پستان ارضا کننده و ناکام ساز است، و نوزاد هم زمان هم عشق و هم نفرت را به آن نسبت می دهد. از یک طرف،نوزاد این شیء خوب را ایده آل سازی می کند، اما از طرف دیگر شیء بد به عنوان یک تهدید ترسناک،ناکام ساز،و آزاردهنده برای نابودی نوزاد و شیء خوب تلقی می شود. نوزاد عشق فرافکنی و شیء خوب را ایده آل سازی می کند، اما در تلاش برای القای احساس مسئولیت پذیری نسبت به شیء بد در مادر، از فرافکنی صرف فراتر می رود. این مرحله از رشد را وضعیت پارانوئید- اسکیزوئید نامید.ممکن است نوزاد، به عنوان یک مکانیسم دفاعی دیگر برای این ایگوی کمتر توسعه یافته، درصدد انکار واقعیت شیء آزار دهنده باشد. در حالی که ما در جریان رشد طبیعی از این مرحله عبور می کنیم، اما این دفاع ابتدایی در مقابل اضطراب یک واکنش واپس رونده است که به دلیل در دسترس بودن دائمی هرگز از این فراتر نمی رود. اشیای خوب در فراخود توسعه یافته منجر به ارائه ایگوی ایده آلی خیالی و در نتیجه «امکان بازگشت به خودشیفتگی» می شوند.
رابطه آنلاین می تواند به طور بالقوه منجر به برآورده ساختن یک خیالپردازی نامحدود و ضعیف گردد، چیزی که انجام آن در واقعیت دشوار است. از این رو، رابطه آنلاین می تواند به صورت بالقوه منجر به کناره گیری خودپسندانه گردد.بی وفایی غیر آنلاین به دلیل وجود مشکلاتی در رابطه، یا ویژگی های شخصیتی خاص اتفاق می افتد. برخی از دلایل مهم خیانت افراد به همسرانشان، از جمله شکایاتی در مورد اینکه همسر وی به دیده جنسی به دیگران نگاه می کند، سطوح بالایی از حسادت و احساس مالکیت را نشان می دهد، متکبر است، از رابطه جنسی خودداری می کند، یا به سوءمصرف الکل می پردازد. شاید اینها همان دلایلی باشند که موجب برانگیختن افراد برای شروع روابط آنلاین می شوند.حفظ روابط آنلاین آسان تر از روابط غیرآنلاین است،و اینکه روابط آنلاین می توانند از طریق فرایند دونیم شدن به صورت ایده آل درآیند، یعنی به طور همزمان جنبه های بد خود و جنبه های بد فردی که با وی رابطه دارد انکار می شود. احتمالاً زمانی که فرد بتواند با سهولت بیشتری جنبه های بالقوه منفی رابطه (شیء بد) را فیلتر کند ایده آل سازی فرد آنلاین (شیء خوب) تسهیل می گردد.رابطه می تواند به دلخواه فرد برقرار یا قطع شود و کنترل محتوای ارتباط تا حدودی با سهولت بیشتری انجام می گیرد. علاوه بر این، اینترنت محیطی فراهم می کند که در آنجا ایجاد یک تصور مثبت از خود و اجتناب از ارائه جنبه های منفی خود آسانتر است. در مقابل، در یک رابطه غیرآنلاین زیاده روی در خیال پردازیهای کمال گرایانه خود چندان آسان نیست، زیرا شخص هنوز هم باید با یک فرد واقعی سروکار داشته باشد.
تعریف بی وفایی اینترنتی
این روزها در این زمینه که مردم می توانند به واسطه اینترنت همسرانشان را فریب بدهند و این کار را هم انجام می دهند، توافق عمومی وجود دارد. اما در این زمینه که چه رفتارهایی را می توان بی وفایی در نظر گرفت، دیدگاههای متناقضی وجود دارد.
شاو بی وفایی اینترنتی را این گونه تعریف نمود: «البته، به لحاظ رفتاری متفاوت از سایر انواع بی وفایی است، اما زمانی که نحوه تأثیر آن بر شیوه ارتباط همسران را مورد توجه قرار می دهیم متوجه می شویم که عوامل مؤثر و نتایج مشابه هستند». رابطه سایبری «یک رابطه عاشقانه و یا جنسی است که از طریق تماس آنلاین شروع شده و عمدتاً از طریق مکالمات الکترونیکی که به واسطه پست الکترونیکی و در جوامع مجازی مانند اتاقهای گپ،بازیهای دوسویه، یا گروههای خبری انجام می گیرند، حفظ می گردد».
درمقابل ماهیو و سابوتنیک برای بی وفایی یک تعریف کلی ارائه می کنند: بی وفایی زمانی اتفاق می افتد که دو نفر نسبت به هم تعهد داشته باشند و آن تعهد شکسته شود – بدون توجه به اینکه کجا،چگونه،یا با چه کسی این اتفاق بیفتد. بی وفایی شکستن یک پیمان با یک فرد واقعی است، چه منشأ آن محرک جنسی دنیای مجازی باشد یا دنیای واقعی.
بی وفایی اینترنتی زمانی اتفاق می افتد که قوانین رابطه به واسطه رفتار نامناسب هیجانی و یا جنسی دست کم یک فرد که همسر شخص نمی باشد، شکسته می شوند. ممکن است زوجهای مختلف قوانین متفاوت داشته باشند، اما برخی قوانین اساسی وجود دارند که اغلب ناگفته هستند و جزو انتظارات نوعی بسیاری از روابط متعهدانه محسوب می شوند. در مورد بی وفایی اینترنتی، ممکن است اینترنت فضای اختصاصی،اصلی، یا نسبی باشد که در آنجا تعاملات هیجانی یا جنسی نامناسب اتفاق می افتند.اعمال پیمان شکنانه که به صورت آنلاین اتفاق می افتند.
همانند بی وفایی غیر آنلاین،انواع رفتارهایی که در حالت آنلاین پیمان شکنانه در نظر گرفته می شوند به صورت هیجانی و جنسی طبقه بندی می گردند. اما باید در نظر داشته باشیم که دامنه ای از فعالیتهای جنسی و هیجانی وجود دارد که ممکن است شخص در آنها درگیر شود اما همه این موارد لزوماً توسط همه افراد پیمان شکنانه تلقی نشوند.رابطه جنسی سایبری یکی از اعمال جنسی است که می تواند به صورت آنلاین انجام گیرد.رابطه سایبری معمولاً شامل «دو کاربر آنلاین است که در گفت و گوی خصوصی درباره خیالپردازیهای جنسی شرکت می کنند. گفت و گو ممعمولاً با خودارضایی جنسی همراه می شود».رابطه جنسی سایبری به دست آوردن ارضای جنسی در حال تعامل با یک فرد آنلاین دیگر می باشد.البته لازم نیست این رابطه محدود به دو نفر باشد.نوع دیگری از عمل جنسی آنلاین که بی وفایی در نظر گرفته می شود، گپ داغ است. گپ داغ به عنوان یک نوع صحبت شهوانی که از لاس زدن شاد فراتر می رود، تعریف کرده اند.جالب اینکه تحقیقات انجام گرفته در زمینه هرزه نگاری به عنوان پیمان شکنی، نسبتاًهماهنگ هستند. با اینکه افراد معمولاً از فهمیدن این مسئاه که همسرشان با مشاهده هرزه نگاری برانگیخته می شودناراحت می گرند، اما اساساً تعداد کمی از افراد مشاهده هرزه نگاری آنلاین یا غیرآنلاین را یک عمل پیمان شکنانه تلقی می کنند.با اینکه تحقیقات انجام شده در زمینه تلقی اعمال جنسی مانند رابطه جنسی سایبری و گپ داغ به عنوان اعمال پیمان شکنانه، نسبتاً هماهنگ هستند، اما هنوز هم باید درمورد علت این مسئله جست وجو کرد.در این تحقیق دریافته اند که « انحصاری بودن ذهنی» به اندازه «انحصاری بودن جنسی» اهمیت دارد.به نظر دانشجویان لیسانس درگیرشدن در تعاملات جنسی مانند بوسیدن،لاس زدن، و نوازش جنسی با فردی به غیر از همسرباید بی وفایی تلقی شود.علاوه بر آمیزش جنسی، مجموعه ای از رفتارهای جنسی پیمان شکنانه، شامل بوسه شهوت انگیز،خیالپردازیهای جنسی،کشش جنسی،و لاس زدن نیز مشخص شده است.از این رو، ابراز آن تمایل جنسی و همچنین خیالپردازی درباره موضوع تمایل می تواند برای همسر فرد ناراحت کننده باشد. اما لازم است این تمایل به طور بالقوه متقابل باشد. بنابراین، اگر من درباره برتدپیت یا یک مرد شیک پوش خیالپردازیهای جنسی داشته باشم، در این صورت احتمال نگرانی همسر من بسیار کمتر است تا زمانی که درباره داشتن رابطه جنسی با بهترین دوستش یا غریبه ای که با او به صورت آنلاین رابطه جنسی سایبری دارم، خیالپردازی کنم. البته، همه فعالیتهای جنسی به یک اندازه ناراحت کننده تلقی نمی شوند.
بی وفایی هیجانی می تواند درست به اندازه بی وفایی جنسی به عنوان شکلی از خیانت ناراحت کننده باشد.بی وفایی هیجانی عمدتاً به عنوان عاشق شخص دیگری شدن تلقی می شود.همچنین می تواند به عنوان صمیمیتهیجانی نامناسب با فرد دیگر نیز تصور شود، مانند در میان گذاشتن اسرار شخصی. تصور می شود بی وفایی هیجانی چه به صورت آنلاین و چه به صورت غیرآنلاین به یک اندازه ناراحت کننده باشد.
سایتهای قرار ملاقات خیانتکارانه
درفضای سایبر مردم از راههای بسیار متفاوتی می توانند به همسرشان خیانت کنند. اینترنت می تواندبه عنوان ابزاری در جهت پیدا کردن فردی برای برقراری رابطه غیرآنلاین نیز مورد استفاده قرار گیرد.سایتهای زوج یابی پیمان شکنانه آنلاین نمونه های خوبی از فضاهایی هستند که افراد می توانند از آنها برای یافتن فردی در جهت برقراری ارتباط غیرآنلاین استفاده کنند.ظاهر و عملکرد این سایتها شیبه به سایتهایی است که به منظور ملاقات با همسران آینده برای افراد مجرد ایجاد شده اند. البته، سایتهای قرار ملاقات آنلاین سنتی نیز برای یافتن افراد دیگری برای برقراری روابط پایدار مورد استفاده قرار گرفته اند، اما در این وضعیت، افرادی که در جست و جوی این گونه روابط هستند معمولاً درباره وضعیت زندگی زناشویی خود حقیقت را نمی گویند. سایتهای قرار ملاقات آنلاین پیمان شکنانه سعی نمی کنند برنامه کار سایت را پنهان سازند.از جمله شباهتهای جالب بین این سایتها این بود که ضمیمه کردن فهرستی از سرگرمیها و علایق، فهرستی از خصوصیاتی که در فرد دیگر جست و جو می کردند، وعبارتی در مورد صادق و اصیل بودن خودشان یک امر معمول بود.یکی از تفاوتهای جالب عدم وجود عکس و داشتن بهانه ای برای پنهان کاری بود.افرادی که در سایت پیمان شکنی بودند همچنین بیشتر احتمال داشت بگویند که تمایل دارند به خاطر قرار ملاقاتشان مسافرت کنند.سرانجام یکی از یافته های غیرمنتظره، تأکید بر تعداد پروفایلهای پیمان شکنانه افراد معتقد به اخلاق بود.
سایتهای شبکه اجتماعی
سایتهای شبکه اجتماعی یکی دیگر از مکانهایی هستند که افراد می توانند به طور بالقوه افراد دیگری را برای داشتن رابطه با خود پیدا کنند.ممکن است فرد از قبل با این افراد بالقوه آشنایی داشته باشد. به عنوان مثال، ممکن است برای آغاز رفتار لاس زنی با یک فرد یا فهمیدن چیزهایی درباره او، به جای خودفاش سازی معمولی رو در رو، از یک سایت شبکه اجتماعی استفاده شود. شاید در نتیجه این امر اعتماد کافی برای آغاز یک رابطه با فرد دیگر در شخص ایجاد شود.اینترنت برقراری ارتباط دوباره همسران سابق و عشاق گذشته را بسیار آسانتر ساخته است، در حالی که قبلاً رابطه گذشته معمولاً به عنوان بخشی از پیشینه فرد باقی می ماند.سایتهای شبکه اجتماعی امکان برقراری دوباره ارتباط را فراهم می سازند. این مکانها با وجود قرار داشتن در یک فضای عمومی، اغلب خصوصی تلقی می شوند؛ درنتیجه ، نسبت به گذشته اطلاعات بیشتری را می توان در معرض دید دیگران قرار داد.
استفاده از اینترنت برای آغاز و تسهیل یک رابطه غیرآنلاین
براساس مفروضات یا یافته های بسیاری از تحقیقات در زمینه بی وفایی اینترنتی،بسیاری از این فعالیتهای پیمان شکنانه بین غریبه ها آغاز شده اند. این مسئله هنوز هم به وضوح اتفاق می افتد، و سایتهای پیمان شکنی اینترنتی مثال خوبی از این موارد هستند.این روزها روابط می توانند به صورت آنلاین شروع شوند، حتی زمانی که افراد همدیگر را در حالت غیرآنلاین می شناسند.علاوه بر این، می توان ادعا کرد که فناوریهای دیجیتال امکان تشکیل روابط در حالت غیرآنلاین را آسانتر ساخته اند. همه این ارتباطات می توانند به راحتی در خانه اتفاق بیفتند یعنی جایی که همسر فرد حضور دارد. بنابراین، باید خاطر نشان کرد که فناوریهای دیجیتال حتی ماهیت روابط غیرآنلاین سنتی را نیز تغییر داده اند.
مفاهیم ضمنی درمانی
برای کمک افراد و زوجهای تأثیرپذیر از بی وفایی اینترنتی، رویکردهای درمانی متعددی به وجود آمده است.نوع درمان درمانگران بسته به سن،جنسیت،و میزان مذهبی بودنشان متفاوت بود.فناوریهای دیجیتال می توانند به شیوه های مختلف برای شروع،پیشبرد،و تسهیل موارد بی وفایی مورد استفاده قرار گیرند.آنچه که درباره بی وفایی های آنلاین منحصر به فرداست، امکان بیشتر برای ایده آل سازی روابط آنلاین می باشد.علاوه بر این، قوانین مربوط به خطای رابطه در خصوص یعضی از رفتارهای آنلاین وضوح کمتری دارند. درحالی که ممکن است افراد از فعالیتهای جنسی آنلاین به اندازه فعالیتهای جنسی غیرآنلاین ناراحت باشند.مکانی که بی وفایی در آن اتفاق می افتد نیز اهمیت خاصی دارد. به عنوان مثال، اگر این اتفاق در خانه خود فرد بیفتد، می تواند تأثیر کاملاً متفاوتی بر روی رابطه داشته باشد، به ویژه در رابطه با برقراری مجدد اعتماد.
در زمینه علت خیانت افراد و همچنین نوع خیانتی که نارحت کننده تر است تفاوتهای جنسیتی وجود دارد. زنان این فعالیتها را جدی تر از مردان تلقی می کنند . زنان به طور کلی بیشتر از مردان احتمال دارد اعمال جنسی را یک نوع عمل خیانتکارانه تلقی کنند.سؤالی که برای همسران شکاک پیش می آید این است که آیا آنها در صورت مشکوک بودن باید از فناوریهای دیجیتال برای کنترل همسرشان استفاده بکنند یا نه. براساس تحقیقات قبلی، نحوه آشکار شدن بی وفایی تلویحات مهمی برای آینده رابطه دارد.افشای اختیاری همسر مفید است زیرا این کار فرصت کافی برای عذرخواهی،ارائه دلایل، و به کارگیری راهبردهای جبرانی توسط فرد خطاکار را ارائه می نماید.کشف ناخواسته فرد ثالث و سربزنگاه گرفتن فرصت بسیار کمی برای بهبود رابطه می دهد.بنابراین،رویکردهای درمانی جدید باید ماهیت توسعه یابنده اینترنت و بهترین شیوه کنارآمدن با آن در زندگی همسرانی که به واسطه بی وفایی اینترنتی تحت تأثیر قرار گرفته اند را مورد توجه قرار دهند.
فصل12
بهبود دوازده مرحله ای اعتیاد اینترنتی
در درمان بیماران بستری
شانون کریسمور، اد بتزل برگر، لیبی بییر، و تونیا کاماچو
تأثیر اعتیاد اینترنتی
با اینکه بسیاری از کارفرمایان به امید افزایش بهره وری امکان دسترسی به اینترنت را برای کارکنان خود فراهم می سازند، اما براساس تحقیقات نگرانی فزاینده ای درباره استفاده وسواسی از اینترنت به هنگام کار وجود دارد. شرکت تعاملی هریس برای بررسی استفاده کارکنان از اینترنت، بر روی کارمندان و مدیران منابع انسانس یک زمینه یابی انجام داد.آنان دریافتند که حدود یک سوم زمان سپری شده در اینترنت مربوط به کار نیست؛ 80% شرکتها گزارش کردند که کارمندان آنها مزیت دسترسی به اینترنت به شکلهای مختلف استفاده نادرست کرده اند، مانند دانلود هرزه نگاری؛ و کارمندان خرید آنلاین،اخبار،هرزه نگاری،قمار،و مزایده ها را از جمله اعتیادآورترین فعالیتهای آنلاین علاوه بر پست الکترونیکی و پیام فوری برآورد کرده اند.هزینه استفاده نادرست از اینترنت سالانه بیش از 85 میلیارد دلار کاهش بهره وری است. با این حال، این رقم هزینه های خانوادگی مانند طلاق،خشونت خانوادگی،سوءرفتار،زمان دور بودن از فعالیتهای خانوادگی، یا خودکشی را به حساب نمی آورند، البته اینها تنها تعداد معدودی از موارد هستند. آنچه که باید در این هزینه در نظر گرفته شود پیامدهای وابستگی به دارو و الکل هستند.با افزایش وابستگی جامعه به فناوری و اینترنت، به مرور زمان علاوه بر سرگرمی نگرانیهایی نیز مطرح می شوند. به طور کلی، بسیاری از افراد می توانند در اینترنت به جست و جو بپردازند، از طریق پیامهای فوری یا اتاقهای گپ صحبت کنند، یا برای اهداف اجتماعی یا سرگرمی به انجام بازیهای ویدئویی تعاملی آنلاین بپردازند، و هیچ گونه پیامد منفی تجربه نکنند. با این حال، افرادی وجود دارند که به نگام از دست دادن کنترل و در نهایت درگیرشدن دراستفاده مشکل آفرین یا حتی بیمارگون از اینترنت از پیامدهای مربوط به رفتارهای اینترنتی خود رنج می برند. در اینجاست که افراد متخصص و گروههای 12 مرحله ای برای ارائه کمک و حمایت در دسترس قرار می گیرند.
هیجانات گمنام
در تدوین برنامه درمانی برای درمان اعتیاد اینترنتی/ کامپیوتری یک وضعیت دشوار وجود داشت. یک برنامه 12 مرحله ای مجبور است روشهایی برای اعمال اصول 12 مرحله ای به این مفهوم نسبتاً جدید اعتیاد به اینترنت/ کامپیوتر پیدا کند.
اعتیاد روندی = اعتیادهای شیمیایی
•فقدان کنترل
•تلاشهای ناموفق برای کاهش یا توقف رفتار
•صرف مدت زمان زیاد برای فکر کردن درباره رفتار یا درگیر شدن در آن
•تداوم رفتار به رغم پیامدهای وابسته به آن
•نشانه های کناره گیری مانند تحریک پذیری،سردرد،یا بی قراری
•نیاز به مقادیربیشتری از ماده یا رفتار
•تغییر در فعالیتهای اجتماعی،شغلی،یا تفریحی در نتیجه این رفتار.
اعتیاد اینترنتی، همانند اعتیادهای شیمیایی، یک بیماری عمده پیشرونده است.
تشخیص گذاری
•تلاشهایی برای کنترل: (بله) یا (خیر)
•عدم صداقت در رابطه با استفاده از کامپیوتر: (بله) یا (خیر)
•اختلال در زمینه های مهم زندگی: (بله) یا (خیر)
•رفتار مشکوک: (بله) یا (خیر)
•افزایش تحمل: (بله) یا (خیر)
•احساس نشئگی و گناه: (بله) یا (خیر)
•نشانه های کناره گیری: (بله) یا (خیر)
•اشتغال ذهنی: (بله) یا (خیر)
•استفاده از کامپیوتر برای فرار و آسایش خاطر: (بله) یا (خیر)
در آن زمان، ادبیات نسبتاً کمی درباره موضوع اعتیاد به کامپیوتر و یا اینترنت وجود داشت و مطمئناً هیچ برنامه درمانی 12 مرحله ای وجود نداشت. این براساس بسیاری از افرادی که ذهن خود را با این فناوری نسبتاً جدید مشغول می کردند از اختلالات بهداشت روانی مانند افسردگی یا اضطراب یا انزوای اجتماعی نیز رنج می بردند. «هیجانات گمنام گروهی از افراد هستند که برای حل مشکلات هیجانی خود وکشف راهی برای کنارآمدن با مشکلات حل نشده،تجارب،احساسات،نیرومندیها،ضعفها،و امیدهای خود را با همدیگر در میان می گذارند».
جمعیتهای خاص
درباره نیمرخ نوعی یک فرد معتاد به اینترنت اختلاف نظرهایی وجود دارد.به لحاظ تفکر قالبی،تصور می شودفرد معتاد به اینترنت بسیار شیبه به اصطلاح مخ کامپیوتر باشد- یک مرد جوان درونگرا که وارد به کار کامپیوترهاست. بااین وجود، کمتر از نیمی از بیماران درمان شده برای اعتیاد اینترنتی در رده مردان زیر 30 سال قرار می گرفتند. (شرر،2009).اما زمانی که همه بیماران زیر 30 در نظر گرفته می شدند، این رقم به 65% افزایش پیدا می کرد، و وقتی که به لحاظ جنسیت طبقه بندی می شدند، 71% آنان مرد بودند. با اینکه نتایج معرف اندازه نمونه بسیار کوچکی است و نمی تواند لزوماً به جمعیت کل اعتیادهای اینترنتی تعمیم داده شود، اما این امکان وجود دارد که یک فرد معتاد به اینترنت به احتمال زیاد مرد یا یک فرد جوان باشد اما نه لزوماً یک مرد جوان.
مجموعه مشخصی از ویژگیهای شخصیتی که پیش بینی کنند چه کسانی به کاربران اینترنت مشکل آفرین تبدیل خواهند شد، وجود ندارد.همچنین مشخص نیست که آیا افراد دارای ویژگی های معین به سمت سپری کردن دوره های زمانی طولانی در اینترنت جلب می شوند یا اینکه این ویژگیها در نتیجه معتاد شدن در آنان به وجود می آیند.معتادان به اینترنت نسبت به کاربران اینترنت غیرمعتاد معممولاً زمان بیشتری را به صورت آنلاین سپری می کنند، عضو کلوپ ها و سازمانهای آنلاین بیشتری هستند، و دوستان جدید آنلاین بیشتری پیدا می کنند.این افراد نه تنها وقت بیشتری صرف درگیری در فعالیتهای آنلاین می کنند، بلکه فعالیتهای اینترنتی را جایگزین سایر فعالیتهای تفریحی مانند وقت گذرانی با دوستان،تماشای تلویزیون وغیره نیز می نمایند.درباره اینکه آیا برون گرایی با ایجاد اعتیاد اینترنتی ارتباط دارد یا نه، بحث هایی وجود دارد.با اینکه افراد به تنهایی درگیر فعالیتهای آنلاین می شوند، اما ممکن است ماهیت تعاملی اینترنت تحریک و تماس کافی با سایر افراد را برای ارضای فرد برون گرا فراهم سازد.در مقابل، احتمال دارد افراد درون گرا غرق ارتباط با سایر افراد آنلاین شوند.امکان دارد در افراد خجالتی درون گرا استفاده از یک رسانه آنلاین به واسطه امکان ناشناس ماندن راحتتر باشد،اما هنوز هم به نظر می رسد که آنان برای شروع گفت وگو وخودافشایی تقلا می کنند.
زنان
در جمعیت کلی، درصد زنانی که از اینترنت استفاده می کنند هنوز هم تا حدودی کمتر از درصد مردان است.تحقیقات انجام شده در زمینه اعتیاد اینترنتی بیانگر آنند که میزان این نوع اعتیاد در میان مردان بالاتر از مردان است.زنان بیشتر احتمال داشت در فعالیتهای آنلاینی که به وسیله کاربر،اجتماعی تلقی می شوند شرکت کنند.فعالیتهای اجتماعی آنلاین می توانند شامل اتاقهای گپ و پیامهای فوری، و همچنین وب سایتهای شبکه اجتماعی باشند. زنان نیز امکان دارد از طریق جست و جوی کلی وب از عوامل فشارزای زندگی فرار کنند.معمولاً، به نظر می رسد زنان مبتلا به اعتیاد اینترنتی/کامپیوتری بیشتر از همتایان مرد خود از مشکلات خانوادگی و رابطه ای رنج می برند.بسیاری از این زنان سرپرست اصلی فرزندان خانواده هستند. این افراد هر چه بیشتر در استفاده مشکل آفرین از اینترنت درگیر می شوند، به همان نسبت از فعالیتهای خانوادگی و سایر نقشهای سرپرستی فاصله می گیرند.زمانی که زن معتاد به اینترنت سرپرست اصلی خانواده باشد این عدم حضور احتمالاً تأثیر منفی تری بر سیستم خانوادگی می گذارد.این مسئله نیز می تواند یکی از عوامل مهم توجیح کننده در زمینه مراجعه تعداد کمتری از زنان برای درمان اعتیاد اینترنتی باشد.
ابزارهای غربالگری وسنجش
ابزارهای غربالگری وسنجش وسایر مسائل افراد مبتلابه اعتیاد اینترنتی /کامپیوتری شناسانده می شود.اولین مرحله در درمان این است که از میان فنون جمع آوری اطلاعات به استفاده از برخی از این فنون مانند جمع آوری اطلاعات از طریق غربالگری های روانشناختی،مصاحبه های زیستی روانی اجتماعی،پیشینه پزشکی، و پرسشنامه فرد ذی نفع بپردازیم. به همین دلیل، متخصصان بالینی باید به دقت از ویژگیهای تشخیصی موجود در مجموعه اختلالات کنترل تکانه آگاهی داشته باشند.به هنگام سنجش فردی که بیش از حد از اینترنت استفاده می کند،لازم است تعریف آشکاری در مؤلفه های تشکیل دهنده یک تشخیص داشته باشیم.ویژگی های اختلالات کنترل تکانه شامل عدم توانایی برای مقاومت در برابر تمایل به درگیر شدن در رفتارهای تخریبی و یا احساسات نشئگی در طی رفتار یا پس از آن می باشد. همانند سایر رفتارهای اعتیادآور،افراد در جنبه های مختلف سبک زندگی شان پیامدهای شدیدی را تجربه می کنند. آنان در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت به طور مکرر، ناسازگاری در روابط، و همچنین مشکلات شغلی و از دست دادن به سایر فعالیت هایی که قبلاً با اهمیت تلقی می شدند را تجربه می نمایند. در درمان افرادی که از اعتیاد اینترنتی رنج می برند غربالگری برای سایرانواع اعتیاد،ماننداعتیادبه الکل،داروها،رابطه جنسی، قماربیمارگون، غذا،و خرید/خرج کردن وسواسی، وسایر اختلالات بهداشت روانی نیز الزامی است.
دربیشتر مواقع،افراد زمانی که در رفتارهای اعتیادآور آنلاین مرتبط با قمار،خرید،یا رابطه جنسی درگیر می شوند خودشان را برای سنجش اعتیاد اینترنتی/کامپیوتری معرفی می کنند.باید مشخص شود که آیا استفاده از اینترنت یا کامپیوتر مشکل آفرین است یا اینکه فرد از اینترنت به عنوان وسیله ای برای درگیر شدن در قماربیمارگون،خرید/خرج کردن وسواسی، یا دانلود هرزه نگاری استفاده می کند.در این موارد، ممکن است در درمان اعتیاد اینترنتی رفتارهای زیربنایی مشکل آفرین از قلم بیفتند.همراه با ارزیابی روانپزشکی و غربالگریهای روانشناختی، بررسی وضعیت روانی برای تعیین جهت یابی بیمار نسبت به شخص،مکان، و زمان، و همچنین غربالگری وجود هرگونه اختلال عضوی مفید است.این ابزارهای غربالگری به پیشرفت برنامه درمانی بیمار کمک می کند.لازم است که کلیت فرد درمان شود؛درغیر این صورت، این یک نوع بی عدالتی نسبت به بیمار تلقی می شود و خطر بازگشت وی افزایش می یابد. اگر متخصصین بالینی از وجود سایر انواع اعتیاد یا تشخیص های بهداشت روانی اطلاع نداشته باشند و تنها بیماری الکلیسم درمان شود، اما بیمار از اعتیاد اینترنتی نیز رنج ببرد،ممکن است مستی الکل در بیمار از بین برود در حالی که استفاده از اینترنت افزایش می یابد.به این ترتیب، بیمار کاملاً در حال بهبود نیست.ممکن است متخصصان بالینی دچار سردرگمی شوند، و تعجب کنند که چرا بیمار هنوز هم در حالت ناسالمی قرار دارد و به نظر نمی رسد پیشرفتی داشته باشد. یکی دیگر از ابزارهای غربالگری، یعنی آزمون اعتیاد اینترنتی،می تواند در تعیین سطح شدت کاربرد اعتیادآور اینترنت توسط فرد مورد استفاده قرار گیرد. این آزمون، یک آزمون خودآزماینده، 20ماده ای است که در آن بیماران می توانند فراوانی رفتارهای مرنبط با اینترنت و میزان تأثیرگذاری این رفتارها بر زندگی شان را بیان کنند.این ابزار اولین مقیاسی است که به انگلیسی؛ایتالیایی؛و فرانسوی اعتباریابی شده است. ابزار دیگری که می تواند جمع آوری اطلاعات بیشتر برای تعیین دوره درمان تسهیل نماید.داشتن یک فرد مهم و یا یک عضو دیگر خانواده برای تکمیل پرسش نامه فرد ذی نفع می باشد.
پرسشنامه ذی نفع برای بیمار شبیه مشروح مصاحبه زیستی روانی اجتماعی می باشد، اما پرسشنامه ذی نفع می تواند توسط افراد ذی نفع، و نه لزوماً در غالب یک مصاحبه، تکمیل گردد.این پرسشنامه نباید به عنوان یک ابزار تشخیصی معتبر مورد استفاده قرار گیرد، بلکه باید شامل یک سری سؤالات باشد که افراد ذی نفع در زندگی فرد برای ارائه دیگاه خود در مورد نحوه تأثیرگذاری اعتیاد بر زندگی بیمار آن را تکمیل می کنند.این پرسشنامه درمورد نحوه تأثیرگذاری این بیماری بر اعضای خانواده یا سایر افراد ذی نفع نیز به درمانگر بینش می دهد. این اطلاعات می توانند در غلبه بر انکار اولیه که ممکن است بیمار به هنگام شروع درمان تجربه کند، مفید واقع گردند.
ابزارهای غربالگری و سنجش در تعیین درمان مناسب برای بیمار به متخصص بالینی کمک می کنند. برقراری یک وضعیت بستری یا یک برنامه بستری محدود امکان ایجاد یک راهبرد تیم درمانی منسجم را فراهم می سازد که در آن هم مسائل مربوط به طب زیستی هم مسادل روانپزشکی مطرح می شود، و هم محیط بسیار ساخت یافته ای برای آموختن چیزهایی درباره اعتیاد و پیشرفت تدریجی در طی مراحل تغییر برای فرد فراهم می گردد.
ملاحظات درمانی در مورد اعتیاد اینترنتی
به دلیل ماهیت اعتیاد اینترنتی در این نوع اعتیاد در مقایسه با استفاده (اعتیاد) شیمیایی علائم فیزیکی کمی وجود دارد. در نتیجه، ممکن است پش از اینکه دیگران از وجود مشکل باخبر شوند فرد کاملاً در مرحله بیمارگون استفاده نادرست از اینترنت قرار بگیرند. افرادی که از اعتیاد اینترنتی رنج می برند، در طی اعتیاد فعالشان انزوا اغلب بزرگترین هم پیمانشان محسوب می شود.یکی از تکالیف عمده در طی درمان، پرداختن به مؤلفه فرار و عملکرد آن برای فرد می باشد.برای انجام این کار یکی از مهم ترین فنون درمانگر این است که فردی را که از اعتیاد اینترنتی رنج می برد با سایر اعضای گروه درمانی مرتبط سازد. انجام این کار به دلیل ماهیت منزوی کننده اعتیادهای اینترنتی اهمیت دارد. زمانی که افراد قادر به استنتاج شباهت های بین خود و سایر اعضای گروه می شوند،این حالت انزوا و شرم به تدریج کاهش می یابد.
ترکیب گروه درمانی نیز اهمیت فوق العاده ای دارد.دربسیاری از موقعیتهای درمانی، گروهها ترکیبی از اعتیادهای مختلف هستند، از جمله اعتیادهای شیمیایی،رابطه جنسی،قماروسواسی، و اینترنت. ترکیب گروه موجب هدایت درمانگر در انتخاب مداخلات مختلف شده و بر فرایند گروه تأثیر می گذارد. یکی از فنون مهم مورد استفاده در زمینه توجه به این پدیده، به واسطه آموزش اعتیاد متقاطع (یعنی،پرداختن به واقعیتهای مربوط به رفتارهای اعتیادآور مختلف از طریق کل محیط درمان) انجام می گیرد.این امر موجب گسترش حیطه درک اعضای گروه می شود و راههای گریز کمتری برای بهره برداری در جریان درمان در اختیار فرد معتاد به اینترنت قرار می دهد.همانند همه تغییرات زندگی فرد،مقاومت،دفاعی عمل کردن و تشویش بخش طبیعی فرایند محسوب می شوند. در آغاز فرایند درمان، بسیاری از بیماران، همانند سایر افراد معتاد، با این مسائل متفاوت دست و پنجه نرم می کنند.وجود همسانی در تیم درمانی و سیستم حمایتی برای کمک به مواجهه فرد و اجتناب وی از تحریف های فکری مداوم اهمیت دارد.بیماران درطی دوره درمان تغییراتی در خلق و مزاج خود نشان می دهند. درابتدا، بسیاری از این بیماران به عنوان افرادی باهوش،به لحاظ اجتماعی دستپاچه،متکبر،معمولا درونگرا، منزوی، و بسیار منکر رفتارهای اعتیادآور خود معرفی می شوند. بعضی از بیماران ممکن است برون گرا معرفی گردند؛ اما این حالت به صورت اغراق آمیز اتفاق می افتد و به نظر می رسد جبران افراطی فقدان اعتماد اجتماعی باشد.بسیاری از این بیماران ازهوش خود به عنوان یک دفاع استفاده کرده وتلاش می کنند از دانش فنی خود به عنوان یک حواس پرت کن یا دلیلی برای نداشتن یک مشکل خاص سود جویند.بیماران دیگر امکان دارد از این مسئله به عنوان پشتوانه ای برای احساس برتری متکبرانه و دور نگه داشتن هیجانی دیگران از خود استفاده کنند. برای این بیماران، پیش از مراجعه برای درمان،اینترنت به صورت یک محیط اجتماعی درآمده بود. آنان می توانستند هر شخصی باشند و به هرشیوه ای که می خواهند عمل کنند، بدون اینکه واقعاً دیده شوند. آنان در مقابل تجربه طرد واقعی از خودشان محافظت می کردند. ممکن است هم نوعان خونی (خویشاوندان) به هنگام وادار ساختن فرد برای رسیدگی به امور زندگی، موجب فراخوانی اضطراب شوندو امکان دارد این امر به عنوان خصومت یا انزوا بروز کند.
در طول درمان، اضطراب به آهستگی از بین می رود، و به این ترتیب موجب از میان رفتن دستپاچگی اجتماعی می شود، و به بیمار امکان می دهد تا با همسالان و افراد مهم زندگی اش صمیمی تر شود. بیمارانی که از این نظر پیشرفت می کنند از نظر ریسک کردن در موقعیتهای گروهی برای درمیان گذاشتن حکایتها و احساساتشان و شنیدن بازخورد از دیگران نقش فعالی ایفا می کنند. دربیشتر مواقع آماده سازی مراجع در مراحل اول درمان توسط مشاور اولیه ضرورت دارد تا وی نسبت به پذیرفتن این ریسکها تشویق گردد.بیمارانی که خود را بخ چالش می کشند و بر روی احساسات ناخوشایند همبسته با اجتماعی شدن کار می کنند در نهایت قادر می شوند روابط معناداری هم در محیطهای شخصی و هم در محیط کار/مدرسه برقرار سازند.
پیشگیری از بازگشت
برنامه پیشگیری از بازگشت؛ همانند همه انواع اعتیاد، از اولین روز ورود فرد به درمان شروع می شود.فرایند پیشگیری از بازگشت مجموعه مراحل مشخصی است که فرد می تواند برای کاهش خطر بازگشت به اعتیاد فعال از آن استفاده کند.فرایند پیشگیری از بازگشت بسته به سطح توجه فرد می تواند نقشها و اشکال مختلفی به خود بگیرد.زمانی که بیماران باید در وضعیت بستری قرار گیرند،پیشگیری از بازگشت یک فرایند مقدماتی برای کمک به آنان به محض ورود به یک موقعیت سرپایی است.در طی مرحله بستری، برنامه هایی برای توسعه شبکه های حمایتی،شناساندن جلسات 12مرحله ای،و فهرست کردن راه اندازهای بازگشت احتمالی و علائم هشداردهنده بالقوه ممکن است منجر به بازگشت شوند، طراحی می گردند.به محض اینکه بیمار وارد موقعیت سرپایی می شود،مسیر توجه به کاربرد عملی ابزارها و فنون پیشگیری از بازگشت تغییر می یابد. در اینجا فردی که از اعتیاد اینترنتی بهبود یافته است به تدریج اطلاعات ارائه شده در طی مراحل فشرده تر درمان را به کار می گیرد. برای بیمارانی که وارد برنامه سرپایی نمی شوند، فرایند آموزشی و برنامه ریزی شبیه به موقعیت بستری است.
بیماران به هنگام کار بر روی تکالیف پیشگیری از بازگشت، برای شناسایی راه اندازهای خاص درگیرشدن در رفتارهای اعتیادآور و همچنین شناسایی علائم هشداردهنده ای که ممکن است علامت بازگشت قریب الوقوع باشند،به چالش کشیده می شوند.بیمار نحوه تلقی خود از خودداری از اعتیاد را مشخص می کند. اجتناب و خودداری از اعتیاد شیمیایی تعریف بسیار ساده ای دارد- ننوش یا مصرف نکن. اما تعریف اجتناب و خودداری برای فردی که از یک اعتیاد روندی رنج می برد ممکن است به دلیل ماهیت «دارو» دشوارتر باشد.بیماران برای ارائه یک تعریف خاص که ممکن است به مرور زمان تغییر یابد، آموزش دریافتی و همچنین از همتایان خود استفاده می کنند.در طی هفته آخر درمان، بیمار و افراد مهم زندگی اش با یک مشاوره درباره اهمیت یا نیاز به یک کامپیوتر یا دسترسی به اینترنت در خانه بحث کنند. با اینکه کامپیوترها به بخش عمده ای از زندگی روزمره تبدیل شده اند، اما بیماران در زمینه تمایز بین خواسته ها و نیازهای خود برای استفاده از کامپیوتر به چالش کشیده می شوند. چون بیماران نیاز به استفاده از اینترنت/کامپیوتر را به طرز قابل توجهی توجیه می کنند، به همین دلیل مشارکت خانواده و کارفرما به شدت تشویق می گردد.
اگر مشخص شود که دسترسی به کامپیوتر لازم نیست،به خانواده توصیه می شود که پیش از مرخص شدن بیمار ارتباط اینترنتی خود را قطع کنند. علاوه بر این،توصیه می شود که پیش از مرخص شدن بیمار همه لوازم مربوطه (یعنی،بازیهای ویدئویی،تجهیزات،کامپیوترها،مودمها) از خانه دور شوند.این کار همانند دور کردن مشروبات الکلی از خانه یک فرد الکلی در حال بهبود است.لازم است که به بیمار فرصتی داده شود تا به پردازش احساسات غم و فقدان مربوط به دور کردن این ماده ها و دسترسی به اینترنت بپردازد.اگر مشخص شود که دسترسی به کامپیوتر یا اینترنت هنوز در خانه مورد نیاز است (یعنی، برای استفاده خانواده یا فرزندان)، در این صورت باید در این مورد بحث شده و تدابیر امنیتی منایب برقرار شود، تا در زمینه دسترسی به اینترنت/کامپیوتر موانعی ایجاد گردد.امکان دارد بسیاری از افرادی که از اعتیاد اینترنتی/کامپیوتری بهبود می یابند استفاده از اینترنت/کامپیوتر را باردیگر به زندگی خود ملحق سازند.بیمار و خانواده وی از طریق مرور رفتارهای مشکل آفرین اینترنتی/کامپیوتری وشناسایی راه اندازهای بازگشت می توانند از نوع استفاده سالم از اینترنت/کامپیوتر برای آن فرد آگاهی یابند.بیماران می توانند دلیل نیاز یا تمایل خود به استفاده از اینترنت/کامپیوتر (یعنی،ارسال پست الکترونیکی به یک دوست قدیمی یا مراجعه به تحقیقات آنلاین) را شناسایی کنند، و برای این فعالیت یک محدوده زمانی تعیین کنند.آنان همچنین می توانند احساسات خود درباره استفاده از اینترنت/کامپیوتر را پردازش کرده و بازخورد دریافت نمایند.
افراد دارای اعتیاد اینترنتی در موارد متعدد مجبور بوده اند برای یافتن کسی که بتواند در جهت بهبود آنان کمکهای حرفه ای ارائه نماید مسافتهای طولانی را طی کنند.
اعتیاد اینترنتی
کتاب راهنما برای ارزیابی و درمان
کیمبرلی اس.یانگ /کریستیانونابوکو د آبرئو
برگردان: فاطمه وحدت نیا
تلخيص: سمیرا حامدی-فرشته طبسی