هرچند هنگامي که دختران به سنين نوجواني مي رسند در ابتلاي به بيماري از پسران پيش مي افتند. اين تفاوت از باب جنسيت ادامه خواهد يافت.
تئوري هاي متعددي وجود بالاتر افسردگي در زنان نسبت به مردان را تاييد مي کند:
>زنان بيشتر از مردان براي درمان اقدام مي کنند، شايد براي آنکه آمادگي بيشتري براي پذيرش علائم احساسي افسردگي، بي ارزشي و نااميدي دارند.
>مردها شايد کمتر خواستار اطلاع از علائم احساسي خود هستندو گرايش بيشتري به سرکوب افسردگي با استفاده از الکل يا مواد ديگر دارند. در چنين شرايطي، افسردگي پشت نقابي پنهان مي شود و بيشتر به عنوان اعتياد به مواد يا الکل خودنمايي مي کند تا افسردگي.
>در جوامع کنوني که زنان عهده دار نقش هاي گوناگون و متفاوتي هستند، مسئوليت هاي فراوان و برنامه زندگي شلوغي دارند. همچنين تاثير محتمل هورمون‌ها باعث مي شوند زنان بيشتر از مردان در معرض افسردگي قرار گيرند.
وضعيت تاهل:
زناني که ناخواسته مجبور به ازدواج مي شوند و همجنين زنان مطلقه عده‌ي بيشتري از مبتلايان را شامل مي شوند. در حالي که زناني که با ميل باطني خود ازدواج مي کنند تعداد کمتري را شامل مي شوند.
سن:
>در حالي که افسردگي باليني معمولا براي اولين بار در سنين ۲۰-۵۰ سالگي رخ مي دهد، افراد بالاتر از ۶۵ سال هم امادگي ويژه اي دارند.
دوره هاي قبلي:
>اگر تا به حال افسردگي را تجربه کرده ايد، احتمال بروز دوباره آن بالاست. بر اساس محاسبات به طور تقريبي نيمي از افرادي که به اين بيماري دچار شده اند، بروز آن را دوباره تجربه مي کنند.
عوامل موروثي:
>افرادي که خويشاوندي با سابقه ي ابتلاي به اين بيماري دارند بيشتر در معرض خطر ابتلا قرار دارند همچنين ابتلاي فردي نزديک در خانواده به «اختلال دوقطبي» احتمال ابتلاي شخص به افسردگي حاد را تقويت مي کند.
يک لحظه فکر کنيد: آيا احساس شادي مي‌کنيد؟
شادي چيست؟
چيزي‌نيست که در ماديات يا شباهت به ستاره‌هاي سينما يا يک حرفه يافت شود. محققاني که در اين باره تحقيق مي‌کنند شادي را به عنوان احساس رضايت عميق و پايدار تعريف مي‌کنند.
آيا احساس رضايت مي‌کنيد؟ چگونه مي توانيد به حيطه رضايت خود راه يابيد؟
تحقيقات نشان مي‌دهند که درآمد يا وضعيت نا‌مساعد مادي يا حتي وضعيت تاهل شادي را تضمين نمي‌کنند. در عوض اين احساس تحت عواملي‌ست که کمتر قابل لمسند، از جمله خودشناسي، داشتن احساس قدرداني از نکته‌هاي مثبت زندگي و قبول اين مسئله که منفي‌ها را هم مثبت کند. چه کارهايي مي‌توانيد براي قدم برداشتن به‌سوي شادي انجام دهيد؟
تعهد بدهيد تا شاد باشيد!
هر روز تصميم بگيريد تا روزي خوب داشته باشيد. هرچند نمي‌توانيد عوامل ناخوشايند را دور کنيد اما مي‌توانيد انتخاب کنيد تا چه عکس العملي نشان دهيد يا چه برداشتي از مسائل داشته باشيد. بگذاريد مسائل منفي بگذرند.
چگونه مي‌توانيد؛ يک روز خوب؛ انتخاب کنيد؟
ساعت خود را ۱۰ دقيقه زودتر روي زنگ بگذاريد. کاري را انجام دهيد که از لحظه به لحظه آن لذت ببريد. قهوه تان را با آرامش خيال بنوشيد. قدم بزنيد. در دفتر روزانه خود بنويسيد. هرچند ۱۰ دقيقه به نظر وقت زيادي نمي آيد اما براي نشان دادن به خودتان که شادي و خوب بودن شما بر همه چيز ارجح است کافي‌ست.
براي لحظه زندگي کنيد.
ما معمولا براي چيزهايي ناراحتيم که اتفاق افتاده اند يا قرار است اتفاق بيفتند. وقتي متوجه شديد در حالت نگراني درباره گذشته يا آينده قرار داريد کمي تامل کنيد و انتخاب کنيد تا در حال زندگي کنيد.
۳۰ دقيقه وقت بگذاريد تا درحال زندگي کنيد. سعي کنيد کمي قدم بزنيد يا روي نيمکت پارکي بنشينيد و فقط حال را احساس کنيد. به کارهايي که قرار است انجام دهيد فکر نکنيد. در لحظه حال تمرکز کنيد. نفس عميق بکشيد. از محيط اطرافتان لذت ببريد.
خود را در فعاليتي غرق کنيد.
فعاليتي براي خودتان پيدا کنيد که شما را از فکر کردن به موارد ديگر باز مي دارد. مثلا ورزش،نقاشي،نوشتن حتي تميز کردن خانه، فعاليتي که شما را کاملا مجذوب خود کند. هر هفته براي اين فعاليت کمي وقت صرف کنيد.
براي آنکه حيطه رضايت خود را بيابيد به کار و دقت نياز داريد. اين روش‌ها را تمرين کنيد و فعالانه به دنبال شادي باشيد. درخواهيد يافت که شاد بودن آنقدرها هم سخت نيست.
