متن كامل كتاب: مقدمه: يكي از مسلمات تاريخي متواتر و قطعي بلكه آيات بر آن گواهي مي دهد، ازدواج هاي متعدد پيامبر است.با پذيرش اين حقيقت مسلم تاريخي پرسش اساسي و مهم در باره فلسفه اين ازدواج هاست.اينكه سر تعدد زوجات نبي اعظم چيست،پرسشي است كه از سال ها پيش مورد توجه عده اي از مورخان و انديشوران قرار گرفته است، حتي عده اي از مستشرقان با نشانه گرفتن انگشت اتهام به ساحت مقدس رسول خدا سر ازدواج ها در غلاقه و ميل شديد جنسي و غريزه شهوتراني و كامجويي جستجو كرده اند.
اين كتاب به دنبال آن است كه بررسي عالمانه و منصفانه اي در اين مساله مهم تاريخي كند و ابعاد گوناگون آن را در سيره ي نبي گرامي اسلام تحقيق نمايد.
از بررسي اين پرسش مهم توجه به دو نكته مهم لازم است:
نكته اول :تحقيق اين نوشتار از نگاه ناظر بيروني و كسي است كه بدون هيچ تعلق خاطر دروني و ايماني مي خواهد راز تعدد ازدواج پيامبر را به شكل منطقي و علمي باز گويد.
البته كسي است كه از نگاه ناظر دروني به اين حقيقت نظر افكند و ايمان به حقيقت معنوي و مقام عصمت داشته باشد نيز سيره و رفتار و گفتار او را وحي الهي بداند (وماينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي) او را داراي خلق عظيم مي يابد(انك لعلي خلق عظيم) نيز بهره مند به موهبت شرح صدر (الم نشرح لك صدرك) و در يك جمله براي فردي كه به مقامات الهي و ولايي پيامبر آگاه است روشن است تعدد همسران ايشان مثل ساير تصميمات و رفتار ها كه در سيره حضرت روشن است ناشي از حقايقي سراسر حكيمانه و همخوان با اخلاق والاي الهي و كرامت انساني است اگر چه به طور موردي و جداگانه به دنبال يافتن پاسخ نرفته باشد و راز آن را از سينه تاريخ جستجو كرده باشد.
در اين نوشتار با ايمان به آن حقايق و پذيرش همه آن ها از نگاه ناظر بيروني مي خواهيم با تحليلي تاريخي و با تكيه بر متون سره و روايات راز تعدد ازدواج پيامبر گشوده شود تا هم پاسخي به اتهام باشد و هم درسي براي آن الگوي راستين آنان كه مي خواهند با شاگردي در مكتب رسول خدا و خوشه چيني از سيره نوراني او درس زندگي والاي انساني و تشكيل خانواده اسلامي و پديد آوردن نهادي سراسر فضيلت و كرامت و اخلاقي رابياموزند.
نكته دوم:اگر چه شايد بتوان با تحليل فشرده گذرا گوشه هايي از فلسفه ازدواج هاي پيامبر را به دست آورد ولي به نظر مي رسد براي رسيدن به حقيقت لازم است فهرستي اگرچه فشرده از ازدواج هاي حضرت ويژگي هاي هر يك شرايط و وضع زماني و مكاني ارائه شود تا راز هر يك از ازدواج ها مشخص شود در اين صورت مي توان به جمع بندي صحيح و منطقي از چند همسري پيامبر پرداخت.
خديجه بنت خويلد(68-3ق.ه)
نخستين همسر پيامبر كه 15 سال پيش از بعثت و در 25 سالگي با او ازدواج كرده، خديجه بنت خويلد است.
خديجه زن ثروتمند و سرشناس قريش كه خواستگاران فراواني از مردان ثروتمند و با نفوذ قريش را رد كرده بود وقتي از ميسره غلام خويش داستان هايي شگفت در باره محمد امين در سفر تجاري به شام و گفته هاي راهب در باره او شنيد نيز قضاياي ديگري در عظمت شأن آن بزرگوار دريافت. مجموعه اي از علل موجب شد خديجه به ازدواج با حضرت تمايل پيدا كند و با اينكه مرسوم است و در آن زمان نيز چنين بود كه پيشنهاد ازدواج از طرف مرد مطرح مي شود بر خلاف متعارف خواستگاري از سوي زن عنوان گرديد.
از سوي ديگر با توجه به فقر يتيم ابوطالب و ثروت و موقيعت اجتماعي خديجه انگيزه مادي در پيشنهاد ازدواج ديده نمي شود.خديجه پيش از اين ازدواج با رسول خدا حدود 40 سال داشته است اين ازدواج كه 15 سال پيش از بعثت اتفاق افتاد پس از بعثت رنگ و بويي ديگر يافت .خديجه نخستين زني بود كه به رسالت او ايمان آورد و ثروت خويش را در راه نشر و ترويج پيام آسماني اسلام در طبق اخلاص قرار داد. اين ازدواج تا سال دهم بهثت يعني يك ربع قرن ادامه يافت و گل سرسبد آفرينش و بزرگ زنان عالم حضرت زهراي مرضيه محصول اين ازدواج خجسته و مبارك بود.
پيامبر تا خديجه در قيد حيات بود يعني تا 50 سالگي ازدواج ديگري نداشته است. سه سال پيش از هجرت خديجه وفات يافت.پيامبر سال رحلت خديجه و ابو طالب را كه هر دو در يك زمان اتفاق افتاده بود «عام الحزن» ناميد.پس از رحلت خديجه تا آخر عمر همواره به ياد وي بود و از منزلت و شؤون او براي ديگر همسران خود سخن گفت، تا آنجا كه برخي از همسران حضرت با آنكه خديجه وفات يافته بود،نسبت به او حسادت مي ورزيدند.
نكات مهم در ازدواج با خديجه:
آنچه از قصه ي ازدواج پيامبر با خديجه كبري قابل برداشت است،آنكه:
الف)ازدواج با خديجه به پيشنهاد او و بر اثر باخبر شدن از كمالات معنوي و اخلاقي حضرت بوده است.
ب)تا زماني كه خديجه در قيد حيات بود و مدتي پس از آنكه پيامبر ازدواج ديگري نداشت.
ج)خديجه بانويي فداكار و مومن بوده كه نخستين زن مسلمان به شمار مي رود و در راه اسلام از تمامي سرمايه و آبروي خويش گذشت.
د)طبق نظر مشهور مورخان حدود 15 سال خديجه از پيامبر مسن تر و زن بيوه اي بود كه پيش از آن ازدواج كرده بوداگرچه برخي مورخان خديجه را عذراء دانسته ، سن او را هنگام ازدواج كمتر از نظر مشهور شمرده اند.
به هر حال با عنايت به چهار نكته بالا چه تابلويي مي توان از سيماي پيامبر درباب ازدواج و همسرداري ترسيم كرد؟ آيا كسي مي تواند با اين ويژگي ها حضرت را متهم به شهوتراني و هوسبازي كند؟در حاليكه اوج جواني خويش و زماني را كه از مسئوليت هاي رسالت و وظايف ناشي از آن آسوده بوده با همسري مسن تر از خود و بيوه سپري كرده است؟همچنين تا فراتر از 50 سالگي كه پايان جواني و غرايز ناشي از آن است تنها همين يك ازدواج كه سراسر آن را انگيزه هاي الهي ومعنوي و ارزش هاي والاي انساني و اخلاقي پر كرده است و كرامت در آن موج مي زند در كارنامه او ثبت شده است؟
قريب به اتفاق ديگر ازدواج هاي حضرت مربوط به دهه آخر عمر ايشان و عصر گسترش اسلام و تأسيس حكومت اسلامي و چند برابر شدن مسئوليت هاي اجتماعي و دوران جنگ و جهاد و مبارزه همه جانبه است.
سوده بنت زمعه(م54ه)
پس از درگذشت ابوطالب و خديجه و تحمل مصيبت ها و مشكلاتي كه پيامبر از ناحيه مشركان ديد، همچنين تنهايي از سوي ديگر و جهت اداره و سرپرستي خانواده و فرزنداني كه خديجه كفالت و سرپرستي آن ها بر عهده داشت از سوي سوم با آن ها مواجه بودند مسلمانان در ا نديشه كاهش درد ها و آلام ايشان برآمدند.خوله بنت حكيم در اين باره با حضرت به گفتگو نشست و براي ازدواج سوده دختر زمعه را پيشنهاد كرد.
سوده زني مسن، لاغراندام، بلند قامت، بيوه و داراي اولاد فراوان از شوهر پيشين خود بود افزون بر اين بهره اي از جمال در او نبود از اين رو كسي حاضر به ازدواج با اونبود.شوهر پيشين او سكران بن عمرو بود.
اين زن و شوهر درآغاز دعوت رسول خدا اسلام آوردند اما به سبب شدت آزار و اذيت مشركان مكه به دستور پيامبر به حبشه مهاجرت كردند. پس از مدتي اين زن و مرد مهاجر مومن به مكه بازگشتند و شوهر بر اثر بيماري به بستر مرگ افتاد و درگذشت در حاليكه همسر فداكار او سوده تنها ميان انبوهي از دشمنان قرار داشت كه مسلمانان را با قتل و شكنجه و اجبار بر كفر آزار و اذيت مي كردند. وي پنج يا شش فرزند يتيم داشت.
مورخان سوده را «مهاجره ارمله» لقب داده اند.بنابراين ازدواج پيامبر با سوده به قصد آرامش خاطر و دلجويي وي نيز حمايت از او در برابر مشكلات و مصبيت هاي فراواني بود كه چون سيل بر او فرو آمده بود به علاوه تنهايي حضرت و بي سرپرستي خانواده و فرزنداني كه در نبود خديجه نيازمند سرپرست بودند.
نكات مهم در ازدواج با سوده:
الف) سوده زني مسن، لاغراندام، بلند قامت، بيوه داراي فزندان متعدد و بي بهره از جمال و زيبايي بود.
ب)زني از مومنان اوليه و مهاجر في سبيل الله به حبشه بود، شوهر او نيز مومن و مهاجر بود كه بر اثر بيماري درگذشت.
ج)ميان انبوهي از دشمنان مشرك مكه قرار داشت كه مسلمانان را به مرگ و شكنجه تهديد مي كردند.
د)وقتي ازدواج پيامبر با سوده رخ داد كه خديجه از دنيا رفته بود و پيامبر ميان انبوهي از مشكلات از ناحيه دشمنان به سر مي بردند واز سوي ديگر تنها بودند و كسي نبود كه سرپرستي فرزندان حضرت را بر عهده گيرد.
حال با توجه به اين نكات مي توان سر ازدواج حضرت را با سوده دريافت واينكه آيا اين ازدواج از سر حكمت بوده است يا از سر شهوت! نيز اينكه آيا ازدواج براي كمك به يك زن بيوه عيال وار و تنها ميان دشمنان بوده است يا خير؟
عايشه بنت ابي بكر(9-58ه ق)
سومين ازدواج پيامبر به نظر مشهور مورخان پس از هجرت به مدينه منوره با عايشه دختر ابي بكر بود.ازدواج حضرت با دوشيزگان فقط همين ازدواج بوده است اگرچه از اين ازدواج نيز مانند اكثر ازدواج هاي پيامبر خداوند فرزندي نصيب حضرت نكرد.
ازدواج پيامبر با عايشه در اوايل جواني و بلوغ او بوده است.در حاليكه سن حضرت در آن زمان53 يا بيش از آن بوده است اما اين مسأله پديده اي متداول و متعارف ميان اعراب بوده است و امري منكر يا قبيح و زشت شمرده نمي شد. از اين رو در هيچ جاي تاريخ نقل نشده است كه در آن زمان يا زمان هاي ديگر ميان مسلمانان كسي اين ازدواج را زشت و دون شأن انسان بزرگي چون رسول خدا برشمرد.
عايشه از زنان مهم و تأثير گذار در حوادث و تاريخ اسلام در زمان رسول خدا و همچنين پس از حضرت بوده است، به گونه اي كه نقش او با با نقش هيچ يك از همسران پيامبر قابل مقايسه نيست، بخصوص تأثير او در حوادث مربوط به خلافت ،دخالت او در حوادث سياسي و رخدادهاي مربوط به خليفه سوم نقش او در زمان خلافت حضرت علي (ع) به ويژه در جنگ جمل و حوادث پس از آن در زمان معاويه و امامت امام حسن()ع در اين زمينه كتب فراوان نوشته شده است.
از سوي ديگر از نقش او در فقه اهل سنت و روايات فراواني كه از وي نقل گرديده است، نمي توان گذشت. در متون حديثي از عايشه بيش از دو هزار و صد و ده حديث نقل گرديده است!وي در سال 57 هجري در زمان خلافت معاويه از دنيا رفت و در بقيع به خاك سپرده شد.از زمانيكه عايشه به بيت رسالت وارد گرديد حوادث و امور مهمي در آن رخ داد كه تأثيري فراوان در اندوه و غم رسول خدا بر جا گذاشت و نقش آفريني اصلي اين حوادث عايشه بوده ريشه اصلي آن حسادت هاي وي نسبت به ساير همسران پيامبر خدا بوده است.
وقتي مجموعه اين امور و قضايا را بررسي كنيم و در كنار يكديگرآن ها را مشاهده كنيم شايد بتوان به سر و فلسفه اين ازدواج پر محنت و زحمت پي برد.
هند بنت ابي اميه(ام سلمه28-62ق.ه)
ازدواج با ام سلمه به گفته بسياري از مورخان در سال دوم و به گفته عده اي سال چهارم هجري بوده است.پدر ام سلمه بزرگ قوم بني مخزوم و ثروتمند ترين آنان بود.
ام سلمه پيش از اسلام با عبدالله بن عبد الاسد ازدواج كرد.سپس هر دو مسلمان شدند و به دستور رسول خدا به حبشه هجرت كردند.وقتي به مكه باز گشتند در پناه ابوطالب از آزار قريش در امان بودند سپس به دنبال آمادگي اهالي مدينه براي پذيرش مسلمانان رهسپار آن ديار شدند اگرچه بر اثر جلوگيري قريش و مشركان مكه به طور جداگانه به مدينه هجرت كردند.
ابو سلمه شوهرام سلمه كه امير و فرمانده سريه بني اسد بود در جنگ مجروح شد و در مدينه به شهادت رسيد.پس از انقضاي عده ي ام سلمه ابوبكر و عمر پيشنهاد ازدواج با او را مطرح كردند ولي وي نپذيرفت اما به خواستگاري رسول خدا پاسخ مثبت داد و به بيت ايشان وارد شد.
زيبايي و جمال ام سلمه موجب حسادت عايشه و حفصه مي شد.وي كه سالمند ترين همسر پيامبر بود مورد احترام خاص حضرت قرار داشت.
ام سلمه پس از وفات رسول خدا به حوادث جاري جامعه بي توجه نبود و تا آن جا كه توان داشت براي جلوگيري از انحرافات نقش ايفا مي كرد.وي خلفارا به خير و همدلي و نيكي سفارش مي كردو به همين منظور به نصيحت عثمان اقدام كرد.در جريان جنگ جمل نيز نامه اي به عايشه نوشت و او را از حركت و بيرن رفتن از خانه نهي نمود.
در ايام خلافت معاويه نيز به شدت مانع لعن بر اميرالمومنين شد و مي گفت:شما خدا و رسول ر بر منبرهايتان لعن مي كنيد اگر علي بن ابي طالب يا كسي كه وي را دوست دارد لعن كنيد گواهم كه خدا و رسولش او را دوست دارند.
در تاريخ وفات ام سلمه اختلاف است و به نظر عده اي از محققان تاريخ نگار وفات اورا در زمان خلافت يزيد و پس از حادثه كربلا رخ داده است.
نكات مهم در ازدواج با ام سلمه:
الف) از زنان مهاجر به حبشه و مدينه و جزء مسلمانان اوليه كه شوهرش در جنگ به شهادت رسيد
ب)زني داراي جمال كه پيشنهاد ازدواج افرادي سرشناس همچون عمر و ابوبكر را رد كرد
ج)زني فهيم و با درايت كه در حوادث نقشي موثر ايفا كرد و در طرفداري از اهل بيت شهره است.
د)مسن ترين همسر رسول خدا كه تا حادثه كربلا در قيد حيات بود.
5-حفصه دختر عمر بن الخطاب
از ديگر ازدواج هاي پيامبر كه در مدينه و در سال دوم يا سوم هجرت به وقوع پيوست ازدواج با حفصه دختر خليفه دوم عمر بن الخطاب است حفصه پيش از آن با خنيس بن حذاقه السهي ازدواج كرده بود و با او از مكه به مدينه مهاجرت نمود.
خنيس در جنگ بدر شركت جست و به گفته مورخان در آن جنگ يا جنگ احد مجروح جنگي شد و بر اثر جراحات وارده در مدينه به شهادت رسيد.
پس از پايان رسيدن عده حفصه بر اساس آنچه ميان اعراب متعارف بود عمر بن الخطاب پدر حفصه براي كاستن از اندوه دختر خويش به سراغ ابوبكر و عثمان رفت و با آن ها پيشنهاد ازدواج با دختر بيوه خود را مطرح كرد در حاليكه پاسخ هردو منفي بود به دنبال اين حادثه پيامبر اكرم آمادگي خويش را براي ازدواج با حفصه اعلام كرد.
حفصه و عايشه از زناني هستند كه بر اثر غيرت زنانگي و حسادت هاي خاص، موجب برخي از مشكلات در بيت رسول الله شده، بر اندوه و غم هاي حضرت افزوده اند.با اين وجود پيامبر بر نگه داري و طلاق ندادن آن ها تأكيد كرد اگر چه به طور كلي طبق آيات قرآن كريم آنان را ميان جدايي يا زندگي با حضرت مخير كرده بود.
حفصه افشاي سر كرد با اين حال پيامبر با خلق كريم خويش او را رها نكرد با اينكه او را يك بار طلاق داد ولي دوباره به او رجوع كرد.عمر خطاب به دختر خويش درزمانيكه براي بار دوم پيامبر خواست او را طلاق دهد گفت: پيامبر يكبار تو را طلاق داد اما به خاطر من به تو رجوع كرد.حفصه در سال 45 هجري بدرود حيات گفت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با حفصه:
الف)بيوه اي بود كه شوهر خود را بر اثر جراحت جنگي در جنگ بدر يا احد از دست داده و از قبيله قريش است.
ب) پدر او خليفه دوم پس از مرگ شوهر اول ازدواج ابوبكر يا عثمان را با دختر خويش در ميان مي گذارد ولي نمي پذيرد.
ج)پيامبر پس از اين حادثه با حفصه ازدواج مي كند اگرچه از او صاحب فرزند نمي شود نيز به رغم مشكلات فراوان اجتماعي و امور مربوط به اسلام و اداره مسلمانان كه پيامبر در آغاز هجرت داشتند و با وجود دردسر هايي كه حفصه به اتفاق عايشه در بيت نبوي ايجاد كرد پيامبر اخلاق نيكو و عظيم خويش را بر همگان آشكار كرد و اگر چه او را يكبار طلاق داد ولي دوباره او را پذيرفت.
با توجه به ويژگي هاي كه براي عايشه وحفصه برشمرده اند مي توان سر ازدواج رسول خدا با آن ها و درس هايي را كه خانواده هاي مسلمان از اين قبيل ازدواج ها مي توانند بگيرند دريافت.همچنين به عظمت مكارم اخلاقي رسول اكرم پي برد.به رغم تمامي مشكلاتي كه اين دو زن ميان همسران فراهم مي آوردند پيامبر لغزش هاي آنان را ناديده مي گيرد و آن ها را از خود نمي راند.
زينب بنت خزيمه(م4ه)
به گفته مورخان پيامبر در سال سوم هجرت با زينب دختر خزيمه هلالي قرشي ازدواج كرد.زينب پيش از اسلام در مكه به دنيا آمد و در زمان جاهليت به ام المساكين شهرت يافت.وي پيش از ازدواج با رسول خدا ازدواج كرده بود.اكثر مورخان شوهر اول او را طفيل ابن عبد المطلب دانسته و معتقدند پس از مرگ طفيل عبيده بن الحارث بن عبدالمطلب او را به همسري برگزيدو پس از غزوه بدر و جراحات جنگي به شهادت رسيد.
برخي هم شوهر او را عبد الله بن جحش پسر عمه پيامبر دانسته اند كه در جنگ احد به شهادت رسيد.به هر حال او زن بيوه و مهاجري بود كه همسرش به شهادت رسيد.به همين جهت پيامبر با اين زن مومن مهاجر و همسر شهيد ازدواج كرد.اين ازدواج ديري نپاييد و مورخان از دو تا هشت ماه را ذكر كرده اند كه زينب با پيامبر اكرم زندگي كردو در 30 سالگي به ديار ابديت شتافت. بنابراين زينب بنت خزيمه دومين همسر رسول خدا است كه در زمان حيات حضرت رحلت كرد.
نكات مهم در ازدواج با زينب بنت خزيمه
الف)زينب ام المساكين در عصر جاهليت و زن مومن مهاجر و بيوه اي است كه شوهرش در راه اسلام به شهادت رسيده از زنان قريش است.
ب) مدت زندگي زينب با پيامبر بسيار اندك بود و از اين ازدواج فرزندي نصيب يامبر نشد.
با توجه به نكات بالا و همدلي و همدردي پيامبر با همسر شهيد سر ازدواج با زينب آشكار مي شود.
زينب بنت جحش(33-20ه.ق)
وي دختر عمه رسول خدا «اميمه بنت عبد المطلب» مي باشد كه در عصر جاهليت متولد شده و ايمان آورده و به مدينه مهاجرت داشته است.زني مطلقه است.همسر پيشين او زيد بن حارثه بود زيد غلامي بود كه در بازار مكه توسط خديجه خريداري شد و پيامبر او را آزاد كرد و فرزند خوانده خويش قرار داد.
پس از هجرت مسلمانان به مدينه پيامبر براي اثبات كفو (برابر ) بودن مسلمانان با يكديگر از دختر عمه خويش خواست با زيد ازدواج كند.اگرچه اين پيشنهاد براي زينب (كه از زنان هاشمي و با نسب قريش بود)و براي بستگان او دشوار بود ولي به فرمان رسو ل خدا تن داد و ازدواج با زيد را كه غلامي آزاد شده بود پذيرفت.
اين ازدواج چندان موفق نبود و اختلافات ميان آن ها اوج گرفت و اگر چه پيامبر به زيد فرمان داد كه با زينب سازگاري كند ولي در نهايت حضرت رضايت به جدايي آن دو وطلاق دادند.بدين صورت زينب از زيد جدا گشت پس از انقضاي عده طلاق به رغم انديشه عموم مردم و پندار دوران جاهليت كه پسر خوانده همچون فرزند است از اين رو پيامبر نمي تواند با همسر مطلقه پسر خوانده خويش ازدواج كند حضرت براي شكستن اين حرمت عرفي و جاهلي زينب را به ازدواج خويش در آورد.
پس از انتقال زينب به بيت نبوي بر اثر حسادت هاي عايشه و حفصه مشكلاتي براي پيامبر فراهم شد كه سخت دشوار بود. اما خلق كريم و عظيم نبوي بود كه براي پديدآوردن جامعه اي نمونه و بنيانگذاري تمدن اسلامي همه مشكلات را به جان مي خريد.از ازدواج با زينب مانند قريب به اتفاق ازدواج هاي پيامبر فرزندي متولد نگشت.زينب را نخستين همسرپيامبرشمرده اند كه به حضرت پس از ارتحال ملحق گشته در سال بيست هجري وفات يافته و در بقيع به خاك سپرده شده است.
نكات مهم در ازدواج با زينب بنت جحش:
الف)زينب بنت جحش دختر عمه پيامبر و از زنان مومن مهاجر و مطلقه بود.
ب)همسر وي زيد بن حارثه فرزند خوانده پيامبر بود و ميان مردم جاهلي ازدواج با همسر فرزند خوانده ممنوع و ناروا شمرده مي شد.
ج)حسادت برخي اززنان پيامبر نسبت به اين ازدواج و و همسر به اوج خود رسيد. اين مساله كه بر مشكلات داخلي پيامبر باري چند برابر بود سرچشمه بركات و درس هاي فراوان براي امت اسلامي بود.
جويريه دختر حارث خزاعيه(….م56ه)
جويريه دختر رئيس قبيله بني المصطلق مي باشد.پيش از پيامبر با پسر عموي خويش مسافع بن صفوان ازدواج كرده شوهرش به دست مسلمانان كشته شده بود.
پدر جويريه حارث بن ابي ضرار كه شوكت مسلمانان را ديده بود لشگري از قوم خود بني المصطلق براي نبرد با مسلمانان راهي مدينه كرد. در سال پنجم هجري لشكر مسلمانان با گروه بني المصطلق در منطقه مريسيع مواجه شد در اندك زماني آن ها را شكست داده و اسيران زيادي از آن ها به دست آورد.ميان اسران جويريه دختر رئيس قوم بني المصطلق هم بود.
جويريه در تقسيم غنايم سهم ثابت بن قيس بن شماس انصاري شد او براي آزادي خويش با بستن عقد مكاتبه خدمت رسول خدا رسيد و پيامبر علاوه بر اينكه زمينه آزادي او را فراهم كرد به وي پيشنهاد ازدواج داد و او پذيرفت.
وقتي مسلمانان خبر اين ازدواج را شنيدند و از خويشاوندي پيامبر با بني المصطلق آگاه گشتند تمام اسيران را آزاد كردند و آن ها هم مسلمان شدند، حتي پدرجويريه كه جنگ بر ضد مسلمانان را تدارك ديده بود.
پس از ازدواج جويريه و ورود او به خانه پيامبر گويا عايشه و حفضه نيبت به وي حسادت هايي را بروز مي دادند كه پيامبررحمت با خلق عظيم خويش اين مشكلات را بر خود هموار مي كرد.
پس از پيامبر جويريه از زناني است كه ملازم خانه اش بود و در فتنه قتل عثمان تلاش فراواني براي جلوگيري از خونريزي مسلمنان به همراه ام سلمه به كار برد نيز به نصيحت عايشه پرداخت.
جويريه نخستين همسر پيامبر از غير قبيله قريش است .وي در سال 56 هجري به ديار ابدي شتافت و در بقيه به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با جويريه:
الف)نخستين زني است كه غير مكي مي باشد و از قبيله بني المصطلق مقيم اطراف مدينه محسوب مي شود كه شوهر خود را در جنگ از دست داده است و بيوه مي باشد.
ب)ازدواج با او در سال 5 هجري اتفاق افتاد كه از عمر پيامبر حدود 58 سال گذشته حضرت به شدت مشغول بنيانگذاري تمدن ديرپاي اسلامي است.
ج)با ازدواج جويريه اسيران بني المصطلق از قيد رقيت رها شده و همگي مسلمان شدند بدين وسيله آثار فراوان سياسي اقتصادي امنيتي و اجتماعي براي نظام اسلامي به ارمغان آمد.اين ازدواج به خوبي از درك و درايت عميق و بينش ساسي حضرت حكايت مي كند.
ريحانه دختر زيد(م-9ه)
ريحانه از زنان يهودي بني نضير بود كه پيشتر با مردي به نام حكم از بزرگان و اشراف قوم بني قريظه ازدواج كرده بود.در جريان جنگ بني قريظه پس از غزوه خندق اسير شد و پيامبر او را به عنوان سهم خويش از غنايم جنگي برگزيد.آنگاه با وي ازدواج كرد.به گفته مورخان بر اثر شدت غيرت زنانگي كه از خود نشان مي داد پيامبر يكبار او را همچون حفضه طلاق داد سپس با پشيماني وي رجوع كرد.
ريحانه در سال 6 هجري با پيامبر ازدواج كرد و 4 سال در عقد زناشويي حضرت بود ولي پس از حجة الوداع وقتي پيامبر به مدينه برگشت او را دربستر بيمار يافت و پس از چند روز به ديار باقي شتافت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ريحانه:
الف)زني بيوه از اشراف يهودي بني نضير
ب)اسير جنگي كه به دست پيامبر آزاد شد و با او ازدواج كرد
ج)همچون حفضه يكبار توسط پيامبر طلاق داده شد ولي به او رجوع كرد
د)مانند زينب بنت خزيمه در حيات پيامبر از دنيا رفت
رمله بنت ابي سفيان(ام حبيبه25-44ه ق)
رمله دختر ابوسفيان سردار مشركان مكه و سرمداران دشمنان پيامبر بود.وي كه پيش از بعثت و در عصر جاهليت متولد شده بود با عبيد الله بن جحش ازدواج كرد اين زن و مرد با دعوت پيامبر اسلام آوردند و يكديگر به حبشه مهاجرت كردند ولي شوهر در ديار غربت مرتد شد و به آيين مسيحيت گرويد.
رمله در ديار غربت با انبوهي از مشكلات رو در رو گرديد از يك سو دشمن(پدر و قبيله او) و هجرت به سبب ترس از آزار دشمن از سوي ديگر دوري از وطن و از همه اندوهناكتر ارتداد شوهر در ديار غربت.
در اين حال پيامبر نامه اي براي نجاشي حاكم حبشه فرستاد و از او خواست كه رمله را براي ايشان خواستگاري كند.بدين وسيله باري گران از اندوه هاي فراوان ام حبيبه با اين بشارت برداشته شد.وقتي ابوسفيان خبر اين وصلت را شنيد گفت:اين بزرگمرد را نمي توان به خاك ساييد.
پس از فتح خيبر رمله به اتفاق جعفربن ابي طالب و ساير مهاجران حبشه به مدينه آمد و بر بيت پيامبر وارد شد.علاقه رمله به رسول خدا تا آن حد بود كه فرش پيامبر را از زير پاي پدر خويش رئيس مشركان مكه ابوسفيان كشيد.
به دستور الهي پس از پيامبر ملازم بيت خويش بود و در هيچ يك از فتنه هاي پس از ارتحال حضرت دخالت نكرد تا اينكه در سال 44 هجري در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ام حبيبه:
الف)از قبيله قريش دشمني نامي پيامبر و دختر سردمدار مشركان مكه بودكه به اسلام گرويد و براي حفظ ايمان خود به حبشه مهاجرت كرد.
ب)در حبشه شوهر مسلمان او مرتد شد و ميان انبوهي از مشكلات و مصايب قرار گرفت.
ج)پيامبر با ازدواج غيابي وي در حبشه در سال هفتم هجري تمامي اندوه هاي او را زدودند و وي با عنوان ام المومنين مهاجرت دوم خود را به مدينه آغاز كرد.
د)آثار سياسي اين ازدواج رامي توان از عكس العمل ابوسفيان دريافت.
ه)ام حبيبه زني وفادار و بسيارعلاقه مند به پيامبر بود و هرگز روي خوش به ابوسفيان پدر مشرك خويش نشان نداد.پس از پيامبر نيز در برافروختن آتش فتنه مشاركت نداشت.
و)از پيامبر فرزندي نداشت
صفيه بنت حيي بن اخطب(م54ه)
صفيه دختر حيي بن اخطب يكي از رهبران يهوديان قبيله بني نضير در مدينه بود .پدر وي از دشمنان سرسخت و پركينه نسبت به اسلام و پيامبر شمرده مي شود.صفيه نخست با سلام بن مشكم ازدواج كرد و از او جدا شد سپس با يكي ديگر از يهوديان از قبيله بني نضير به نام كنانه بن الربيع ازدواج كرد صفيه به دنبال دشمني يهود بني نضير و بني قريظه مجبور به ترك مدينه و سكونت در خيبر شد.در جريان غزوه خيبر پدر و شوهر صفيه به قتل رسيدند و اكثر يهوديان از جمله صفيه به اسارت مسلمانان درآمدند.پيامبر صفيه را كه ميان اسيران بود ميان پذيرش اسلام و يهوديت و پيوستن به قوم خويش مخير كرد.چون او اسلام را پذيرفت حضرت وي را آزاد كرد و طبق ميل وي او را به نكاح خود درآورد.
وي از جمله همسراني بود كه مورد رشك و حسادت عايشه قرار مي گرفت.صفيه پس از پيامبر در فتنه ها مشاركت نداشت اگرچه به گفته مورخان در حادثه محاصره خانه عثمان در دفاع از خليفه به تلاش هايي دست زد صفيه در سال 50 يا 52 هجري در ايام خلافت معاويه به ديار ابديت شتافت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با صفيه:
الف)صفيه دختر رئيس يهود بني نضير از دشمنان سرسخت پيامبر بود كه پس از كشته شدن پدر و شوهر در جنگ خيبر به اسارت مسلمان در آمد.
ب)پيش از ازدواج با رسول خدا دو ازدواج داشت و شوهر خود را در جنگ خيبر از دست داد
ج) ازدواج پيامبر در سال هفتم هجري با دختر يكي از سران قبايل يهود پس از كشته شدن رئيس و عده اي از آن ها و مسلمان شدن وي داراي آثار مهم اجتماعي و سياسي براس مسلمانن بود و از بينش سياسي و فطانت عميق آن حضرت حكايت مي كند.
د)اگر چه صفيه از پيامبر فرزندي نداشت ولي ازدواج پيامبر با وي كه زني مصيبت زده و تنها و بيوه و تازه مسلمان بود براي او بسيار ارزشمند بود كه مي توانست درد هاي او را آرامش دهد. از همين جهت راز ازدواج با او روشن مي شود.
ميمونه دختر حارث(م51ه)
ازداج پيامبر با وي در عمره القضاء سال ففتم هجري رخ داد پدر ميمونه از اشراف قريش بود وي در عصر جاهليت شش سال پيش از بعثت متولد شد.
وي با مسعود بن عمرو ازدواج كرد و رابطه اي نزديك با خواهر خويش ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب داشت.بر اثر اختلاف با شوهر خويش كه مشرك بود و از پيروزي مسلمانان در جنگ خيبر ناراحت شده بود جداشد و طلاق گرفت و با مردي ديگر به نام ابي رهم بن عبدالعزي ازدواج كرد.
ميمونه كه نام اصلي او مره بود در مكه اسلام آورد ه ولي ايمان خود را كتمان مي كرد امام درجريان عمره القضاء ايمان خود را آشكار كرد و به وسيله عباس بن عبدالمطلب براي پيامبر پيغام فرستاد كه تمايل ازدواج با ايشان را دارد .حضرت پيشنهاد او را پذيرفت.پيامبر كه طبق مفاد صلح حديبه بيش از سه روز نمي توانست در مكه اقامت كند از مكه بيرون رفته در منطقه سرف (در ده مايلي مكه) خانه اي براي ميمونه درست و با او ازدواج كرد.
با ازدواج ميمونه و اعلان اسلام وي در آن موقيعت عده اي از مشركان قريش نيز به اسلام گرويدند و حتي بدون هجرت به مدينه در مكه آشكارا در برابر سران مشرك مكه اظهار اسلام كردند.
ميمونه به مدينه هجرت كرد و وارد بيت نبوي شد.وي نيز از پيامبر فرزندي نداشت و پس از رحلت رسول اكرم در سال 51 هجري به ديار باقي شتافت و در همان منطقه اي كه حضرت با او ازدواج كرده بود در سرف مدفون شد.
نكات مهم در ازدواج با ميمونه:
الف)ميمونه زني مهم از اشراف قريش بود كه پيش از آن دو بار ازدواج كرده بود.
ب)مدت ها ايمان خود را در مكه كتمان مي كرد و در سال هفتم هجري ميان انبوه دشمنان مشرك مكه ضمن اعلان ايمان خويش با عشقي كه به پيامبر داشت پيشنهاد ازدواج با حضرت را داد و خود را به حضرت بخشيد.
ج)ازدواج ميمونه آثار اجتماعي مثبتي برا ي ايمان آوردن عده اي از مشركان مكه داشت.
د)از پيامبر فرزندي نداشت ولي علاقه او به حضرت موجب شد پس از وفات در سال 51 هجر يدر همان جايي دفن شود كه با رسول خدا وصلت كرده بود.
با دقت در ويژگي هاي شخصي و خانوادگي ميمونه و زماني كه براي ازدواج با پيامبر انتخاب كرد اسرار اين ازدواج آشكار مي گردد.
ماريه بنت شمعون القبطيه(م16ه)
ماريه دختر شمعون قبطي مسيحي و از سرزمين مصر است. در سال ششم هجري پيامبر نامه هايي زا براي سران و پادشاهان كشورهاي مختلف از جمله شاه مصر «مقوقس» ارسال كرد.در پاسخ نامه حضرت ملك مصر ضمن احترام به فرستاده رسول خدا هدايايي را براي ايشان فرستاد از جمله دو كنيز با نام هاي ماريه و سيرين.اين دو به گفته برخي مورخان ميان راه مسلمان شدند.وقتي وارد مدينه شدند سيرين را به ازدواج حسان بن ثابت شاعر درآوردند و پيامبر اكرم باماريه ازدواج كرد.در حدود سال هفتم هجري ماريه غير از خديجه تنها همسر رسول خدا است كه از حضرت حامله شد و ابراهيم را به دنيا آورد.همين امر حسادت حفصه و عايشه را شعله ور كرد و مشكلات فراواني را برا ي رسول خدا پديد آورد تا جاييكه به گفته اهل سيره ماريه را بر خود حرام كرد.
ابراهيم در شيرخوارگي و شش ماهه بود كه بيمار شد و از دنيا رفت از پيامبر در فراق او نقل شده است:«العين تدمع و القلب يحن و لا نقول الا ما يرضي الرب و انا يا ابراهيم عليك لمحزونون؛ چشم مي گريد و دل غمناك است اما جز آنچه پروردگار را خشنود كند نمي گويم اي ابراهيم! ما به سبب نبود تو غمگين هستيم.» پس از مرگ ابراهيم پيامبر همواره به خانه ماريه كه بيرون از شهر مدينه به نام مشربه ام ابراهيم بنا شده بود مي رفت ماريه قبطيه پس از پيامبر تا سال 61 هجري در قيد حيات بود در آن سال در ايام خلافت عمر در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ماريه:
الف)ماريه كنيزي مسيحي بود كه پادشاه آن ديار به پيامبر هديه كرد.وي پس از مسلمان شدن با پيامبر ازدواج كرد.
ب)به غير از خديجه تنها همسر رسول اكرم است كه از ايشان صاحب فرزند شده گرچه در شيرخوارگي فرزند او از دنيا رفت.
ج)از ويژگي هاي منحصر به فرد ديگر ماريه علاوه بر مورد بالا آن است كه تنها همسري است كه اهل غير جزيره العرب و بيرون از منطقه حجاز است به علاوه مذهب پيشين او مسيحيت بود.
د)با توجه به نكات بالا و اداب اخلاق عربي كه به پيوند هاي قبيلگي اهميت مي دادند اين ازدواج از بعد سياسي و اجتماعي براي پيوند مسلمانان با اقوام مسيحي و مردم مصر قابل توجه و داراي اهميت بسزايي است.
جمع بندي و نتيجه گيري
درمقام تجزيه و تحليل ازدواج هاي متعدد پيامبر خاتم (ع)از زاويه نگاه ناظر و معرفت درجه دوم بيش از هر چيز توجه به تفاوت هاي فرهنگي اجتماعي سياسي آداب و رسوم عصر جاهليت و صدر اسلام با جوامع كنوني و فرهنگ و آداب اجتماعي جامعه اي كه در آن زيست مي كنيم يك ضرورت براي داوري و قضاوت عالمانه است.
اگر در اكثر جوامع حاضر به رغم تأييد و تجويز اسلام چند همسري مرسوم نيست بلكه در برخي جوامع امري زشت و ناپسند شمرده مي شود(هر چند در برخي ملت ها تعدد ازدواج امري ناپسند نيست) ولي در هر صورت در صدر اسلام تعدد ازدواج امري رايج و متعارف بوده است.
در صدر اسلام بسياري از تصميمات پيامبر مور د اعتراض نه فقط دشمنان و منافقان بلكه حتي برخي از مسلمانان قرار مي گرفت، نظير آنچه در صلح حديبه يا جنگ احد يا غنايم جنگ صفين رخ داد اما همواره ازدواج هاي پيامبر مورد تأييد مسلمانان و دشمنان بود به گونه اي كه حتي دشمنان سرسخت اسلام همچون ابوسفيان لب به تأييد و تمجيد از آن مي گشودند.
در جامعه اي كه رسول خدا مي زيست زنان از حقوق بسيار اندكي برخوردار بودند ميان جاهليت زنده به گور كردن دختران يك عادت معروف ومرد تأييد بود و زنان در معرض هرگونه استمثار و سوء استفاده و بي حرمتي قرار داشتند.
حال با توجه به تفاوت هاي عصر حاضر با آن عصر،نكات اساسي و سرفصل هاي مهم در چند همسري خاتم الانبيا را با توجه به مباحث گذشته و جدولي كه ارائه گرديد مي توان به شرح زير برشمرد:
1- محمد امين در جواني و پيش از بعثت تا ده سال پس از آنكه تنها يك ازدواج داشته ربع قرن رابا همان همسر زيسته است.
2- تعدد ازدواج به پس از هجرت و تشكيل حكومت اسلامي و هنگامي است كه اسلام بيش از هر زمان نيازمند پيوندهاي عميق سياسي و اجتماعي است.
3- ميان اعراب به ويژه جزيره العرب پيوند هاي قبيلگي از مهم ترين عوامل ثبات و تأمين امنيت در عرصه مبارزه و هماورد هاي اجتماعي است به ويژه آنجاكه بتوان با قبيله اي كه سابقه درگيري و جنگ و اختلاف حاكم بوده است پيوند برقرار كرد و بدين وسيله دشمن ديرينه را تبديل به بازو و عضوي در مسير اهداف و تحقق آرمان هاي خود قرار داد. در ازدواج هاي رسول خدا اين حقيقت به خوبي مشهود است .حدود 9 ازدواج پيامبر با قريش از خانواده اي سرشناس و تأثير گذار و اشراف بوده است قريشي كه سال ها با پيامبر در مكه و در مدينه جنگيد و در نهايت دشمني تصميم جدي بر ترور پيامبر و نابودي اسلام داشت اما آن حضرت با استفاده از يك رسم متعارف و پسنديده ميان اعراب يعني تعدد ازدواج توانست به تأليف قلوب آن ها اميدوار باشد و نه تنها از دشمني آن ها بكاهد بلكه آن ها را به دوستاني مورد اعتماد تبديل كند.
4- بر اساس آنچه در نكته پيشين گذشت، تعدادي از ازدواج هاي پيامبر با يهوديان مدينه و اطراف آن قابل ارزيابي است.
زنان يهودي كه از بستگان سران قبايل و اشراف يهود بودند و نزديكان و همسران و عزيزان خود را در جنگ با مسلمانان از دست داده بودند به عنوان غنيمت جنگي و كنيز به دست آنان افتاده بودند اكنون به افتخار بزرگ همسري با مرد اول اسلام نايل مي گشتند.بدين وسيله خوني كه عامل فوران كينه هاي قبيله اي مي توانست باشد با ازدواج هاي پيامبر نه تنها آتش آن فرو مي رفت بلكه جوانه هاي دوستي از دورن آن سر بر مي كشيد.
5- بيشتر همسران پيامبر زنان شهدا و بي سرپرست و مصيبت زده و شوهر از دست داده در نبرد با مسلمانان بودند كه رها كردن آن ها به حال خود امري غير انساني و چه بسا ناجوانمردانه بود امام ازدواج با برترين انسان و خاتم پيامبران مي توانست گذشته از تسكين درد و آلام بهترين نقطه ارزشمند و افتخارآميز براي آنان باشد به گونه اي كه از شادي تمامي رنج هاي گذشته را فراموش كنند.
6- زندگي پيامبر با اين تعداد از زناني كه هر كدام متعلق به يك خانواده و يك آداب و رسوم بوده هر كدام در سني خاص و از جهت جمال متفاوت بودند با توجه به حسادت و رشكي كه به طور طبيعي در ميان زنان وجود دارد از عظمت روحي و خلق عظيم آن دردانه خلقت خبر مي دهد كه چگونه با همه آن ها به رغم تفاوت و تنوع شخصيتي به عدالت رفتار مي كند و حقوق هر يك را به نحو احسن ادا مي كند به گونه اي كه در تاريخ نشانه اي از اعتراض از اين جهت ديده نمي شود علي رغم بي وفايي ها و نامهرباني هايي كه از ناحيه برخي از همسران در تاريخ به اثبات رسيده است مرحوم كاشف الغطا مي گويد:«پيامبر نمونه برتر و دليل كامل و بارزي از نفس ملكوتي، وقار،پايداري،عدل و عدالت است همگان مي دانند چگونه برخي زنان دل و جان مردان را به بازي گرفته هرگونه بخواهند آن ها را به اختيار خود در مي آوردند.نيز براي همه معلوم است چه رقابت و آتش و دسيسه و حيله هايي ميان هووها وجود دارد كه رشته نظم خانواده را تهديد كرده موجب ناآرامي داخل خانه است اما وجود مقدس رسول خدا در تمامي برخوردهايش ناشناخته رفتار مي كند .كه نمونه والاي خويشتن داري و عايت عدالت ميان همسران مي گردد حتي سرسوزني از راه عدل و انصاف خارج نمي شود»
7- به رغم تعدد زوجات وقتي زندگي بيروني پيامبر و شوون و مناصب و مسئوليت هاي فراوان ايشان ديده مي شود گويا اين مرد بزرگ و سياستمدار اجتماعي و اين انسان عابد و شب زنده دار اصلا همسري ندارد.
عبادت و تهجد پيامبركه مامور به انجام آن در هر شب بود از يك سو وظيفه تشريع احكام و تفسير و ابلاغ قرآن به مردم از سوي ديگر نيز قضاوت ميان مردم مديريت و اداره جامعه جنك و تدوين سياست هاي داخلي و خارجي جامعه تا ترسيم آينده اسلام و برنامه ريزي براي تحقق تمدن اسلامي از شمار مسئوليت هاي گسترده خاتم الانبياء بود كه در كنار همه آن ها تعدد ازدواج حضرت نيز وجود دارد آيا بر اين همه بزرگي و عظمت چه نامي مي توان نهاد؟
8- اين حقيقت و نكته تاريخي را نيز نبايد فراموش كرد كه در مكه مشركان قريش در آغاز بعثت و دعوت به پيامبر پيشنهاد تزويج و به همسري درآوردن دختران خود را داده بودند،مشروط بر اينكه پيامبر رحمت از دعوت خود دست بردارد و اما رسول خدا تمامي پيشنهاد ها را به چيزي نگرفت و در مسير رشد كلمه الله و ابلاغ رسالت تمامي ناملايمات و سختي ها را بر خود هموار كرد.
9- با اين همه پيامبر به امر الهي خطاب به زنان خويش فرمود:«يا ايها النبي قل لازواجك ان كنتن تردن الحياه الدنيا و زينتها فتعالين امتعكن و اسرحكن سراحا جميلا و ان كنتن تردن الله و رسوله و الدار الاخره فان الله اعد للمحسنات منكن اجرا عظيما؛ اي پيامبر ، به همسرانت بگو اگر خواخان زندگي دنيا و زينت آنيد، بياييد تا مهرتان را بدهم و خوش و خرم شما را رها كنم اما اگر خواستار خدا و فرستاده وي و سراي آخرتيد پس خدا براي نيكوكاران شما پاداش بزرگي آماده گردانيده است.»
اين آيه به خوبي نشان مي دهد كه پيامبر همسران خويش را ميان طلاق و رهايي (با انتخاب زندگي دنيا و زينت هاي آن) از يك سو و انتخاب خدا و رسول و زندگي آخرت از سوي ديگر مخير كرده بود.آن ها به انتخاب خويش به زندگي با حضرت ادامه دادند.
به علاوه از اين آيه مي توان فهميد كه زندگي در بيت النبي آسان و سرشار از مواهب دنيوي و لذت هاي آن نبوده است.اگر كسي بپندارد چند همسري حضرت خاستگاه و ريشه لذت جويي و شهوت پرستي و دنيا خواهي دارد خطايي بزرگ و داوري ناهمخوان با حقايق تاريخي است.
حقايق تاريخي و مستندات برگرفته از سيره شاهد است كه تعدد ازدواج پيامبر ريشه در ايثار خلق عظيم و فرمانبرداري آن وجود بزرگ از دستور هاي الهي همراه با خردگرايي آگاهي و سياستمداري حضرت از يك سو و عدالت مثل زدني ايشان از سوي ديگر دارد.هرگز انسان هاي عافيت طلب كه در انديشه زندگي راحت و آسوده مي باشند و به آرمان ها و اهداف والاي انساني نمي انديشد آمادگي اين قبيل تكاليف سخت و طاقت فرسا و جانكاه را نخواهند داشت.
از بررسي اين پرسش مهم توجه به دو نكته مهم لازم است:
نكته اول :تحقيق اين نوشتار از نگاه ناظر بيروني و كسي است كه بدون هيچ تعلق خاطر دروني و ايماني مي خواهد راز تعدد ازدواج پيامبر را به شكل منطقي و علمي باز گويد.
البته كسي است كه از نگاه ناظر دروني به اين حقيقت نظر افكند و ايمان به حقيقت معنوي و مقام عصمت داشته باشد نيز سيره و رفتار و گفتار او را وحي الهي بداند (وماينطق عن الهوي ان هو الا وحي يوحي) او را داراي خلق عظيم مي يابد(انك لعلي خلق عظيم) نيز بهره مند به موهبت شرح صدر (الم نشرح لك صدرك) و در يك جمله براي فردي كه به مقامات الهي و ولايي پيامبر آگاه است روشن است تعدد همسران ايشان مثل ساير تصميمات و رفتار ها كه در سيره حضرت روشن است ناشي از حقايقي سراسر حكيمانه و همخوان با اخلاق والاي الهي و كرامت انساني است اگر چه به طور موردي و جداگانه به دنبال يافتن پاسخ نرفته باشد و راز آن را از سينه تاريخ جستجو كرده باشد.
در اين نوشتار با ايمان به آن حقايق و پذيرش همه آن ها از نگاه ناظر بيروني مي خواهيم با تحليلي تاريخي و با تكيه بر متون سره و روايات راز تعدد ازدواج پيامبر گشوده شود تا هم پاسخي به اتهام باشد و هم درسي براي آن الگوي راستين آنان كه مي خواهند با شاگردي در مكتب رسول خدا و خوشه چيني از سيره نوراني او درس زندگي والاي انساني و تشكيل خانواده اسلامي و پديد آوردن نهادي سراسر فضيلت و كرامت و اخلاقي رابياموزند.
نكته دوم:اگر چه شايد بتوان با تحليل فشرده گذرا گوشه هايي از فلسفه ازدواج هاي پيامبر را به دست آورد ولي به نظر مي رسد براي رسيدن به حقيقت لازم است فهرستي اگرچه فشرده از ازدواج هاي حضرت ويژگي هاي هر يك شرايط و وضع زماني و مكاني ارائه شود تا راز هر يك از ازدواج ها مشخص شود در اين صورت مي توان به جمع بندي صحيح و منطقي از چند همسري پيامبر پرداخت.
خديجه بنت خويلد(68-3ق.ه)
نخستين همسر پيامبر كه 15 سال پيش از بعثت و در 25 سالگي با او ازدواج كرده، خديجه بنت خويلد است.
خديجه زن ثروتمند و سرشناس قريش كه خواستگاران فراواني از مردان ثروتمند و با نفوذ قريش را رد كرده بود وقتي از ميسره غلام خويش داستان هايي شگفت در باره محمد امين در سفر تجاري به شام و گفته هاي راهب در باره او شنيد نيز قضاياي ديگري در عظمت شأن آن بزرگوار دريافت. مجموعه اي از علل موجب شد خديجه به ازدواج با حضرت تمايل پيدا كند و با اينكه مرسوم است و در آن زمان نيز چنين بود كه پيشنهاد ازدواج از طرف مرد مطرح مي شود بر خلاف متعارف خواستگاري از سوي زن عنوان گرديد.
از سوي ديگر با توجه به فقر يتيم ابوطالب و ثروت و موقيعت اجتماعي خديجه انگيزه مادي در پيشنهاد ازدواج ديده نمي شود.خديجه پيش از اين ازدواج با رسول خدا حدود 40 سال داشته است اين ازدواج كه 15 سال پيش از بعثت اتفاق افتاد پس از بعثت رنگ و بويي ديگر يافت .خديجه نخستين زني بود كه به رسالت او ايمان آورد و ثروت خويش را در راه نشر و ترويج پيام آسماني اسلام در طبق اخلاص قرار داد. اين ازدواج تا سال دهم بهثت يعني يك ربع قرن ادامه يافت و گل سرسبد آفرينش و بزرگ زنان عالم حضرت زهراي مرضيه محصول اين ازدواج خجسته و مبارك بود.
پيامبر تا خديجه در قيد حيات بود يعني تا 50 سالگي ازدواج ديگري نداشته است. سه سال پيش از هجرت خديجه وفات يافت.پيامبر سال رحلت خديجه و ابو طالب را كه هر دو در يك زمان اتفاق افتاده بود «عام الحزن» ناميد.پس از رحلت خديجه تا آخر عمر همواره به ياد وي بود و از منزلت و شؤون او براي ديگر همسران خود سخن گفت، تا آنجا كه برخي از همسران حضرت با آنكه خديجه وفات يافته بود،نسبت به او حسادت مي ورزيدند.
نكات مهم در ازدواج با خديجه:
آنچه از قصه ي ازدواج پيامبر با خديجه كبري قابل برداشت است،آنكه:
الف)ازدواج با خديجه به پيشنهاد او و بر اثر باخبر شدن از كمالات معنوي و اخلاقي حضرت بوده است.
ب)تا زماني كه خديجه در قيد حيات بود و مدتي پس از آنكه پيامبر ازدواج ديگري نداشت.
ج)خديجه بانويي فداكار و مومن بوده كه نخستين زن مسلمان به شمار مي رود و در راه اسلام از تمامي سرمايه و آبروي خويش گذشت.
د)طبق نظر مشهور مورخان حدود 15 سال خديجه از پيامبر مسن تر و زن بيوه اي بود كه پيش از آن ازدواج كرده بوداگرچه برخي مورخان خديجه را عذراء دانسته ، سن او را هنگام ازدواج كمتر از نظر مشهور شمرده اند.
به هر حال با عنايت به چهار نكته بالا چه تابلويي مي توان از سيماي پيامبر درباب ازدواج و همسرداري ترسيم كرد؟ آيا كسي مي تواند با اين ويژگي ها حضرت را متهم به شهوتراني و هوسبازي كند؟در حاليكه اوج جواني خويش و زماني را كه از مسئوليت هاي رسالت و وظايف ناشي از آن آسوده بوده با همسري مسن تر از خود و بيوه سپري كرده است؟همچنين تا فراتر از 50 سالگي كه پايان جواني و غرايز ناشي از آن است تنها همين يك ازدواج كه سراسر آن را انگيزه هاي الهي ومعنوي و ارزش هاي والاي انساني و اخلاقي پر كرده است و كرامت در آن موج مي زند در كارنامه او ثبت شده است؟
قريب به اتفاق ديگر ازدواج هاي حضرت مربوط به دهه آخر عمر ايشان و عصر گسترش اسلام و تأسيس حكومت اسلامي و چند برابر شدن مسئوليت هاي اجتماعي و دوران جنگ و جهاد و مبارزه همه جانبه است.
سوده بنت زمعه(م54ه)
پس از درگذشت ابوطالب و خديجه و تحمل مصيبت ها و مشكلاتي كه پيامبر از ناحيه مشركان ديد، همچنين تنهايي از سوي ديگر و جهت اداره و سرپرستي خانواده و فرزنداني كه خديجه كفالت و سرپرستي آن ها بر عهده داشت از سوي سوم با آن ها مواجه بودند مسلمانان در ا نديشه كاهش درد ها و آلام ايشان برآمدند.خوله بنت حكيم در اين باره با حضرت به گفتگو نشست و براي ازدواج سوده دختر زمعه را پيشنهاد كرد.
سوده زني مسن، لاغراندام، بلند قامت، بيوه و داراي اولاد فراوان از شوهر پيشين خود بود افزون بر اين بهره اي از جمال در او نبود از اين رو كسي حاضر به ازدواج با اونبود.شوهر پيشين او سكران بن عمرو بود.
اين زن و شوهر درآغاز دعوت رسول خدا اسلام آوردند اما به سبب شدت آزار و اذيت مشركان مكه به دستور پيامبر به حبشه مهاجرت كردند. پس از مدتي اين زن و مرد مهاجر مومن به مكه بازگشتند و شوهر بر اثر بيماري به بستر مرگ افتاد و درگذشت در حاليكه همسر فداكار او سوده تنها ميان انبوهي از دشمنان قرار داشت كه مسلمانان را با قتل و شكنجه و اجبار بر كفر آزار و اذيت مي كردند. وي پنج يا شش فرزند يتيم داشت.
مورخان سوده را «مهاجره ارمله» لقب داده اند.بنابراين ازدواج پيامبر با سوده به قصد آرامش خاطر و دلجويي وي نيز حمايت از او در برابر مشكلات و مصبيت هاي فراواني بود كه چون سيل بر او فرو آمده بود به علاوه تنهايي حضرت و بي سرپرستي خانواده و فرزنداني كه در نبود خديجه نيازمند سرپرست بودند.
نكات مهم در ازدواج با سوده:
الف) سوده زني مسن، لاغراندام، بلند قامت، بيوه داراي فزندان متعدد و بي بهره از جمال و زيبايي بود.
ب)زني از مومنان اوليه و مهاجر في سبيل الله به حبشه بود، شوهر او نيز مومن و مهاجر بود كه بر اثر بيماري درگذشت.
ج)ميان انبوهي از دشمنان مشرك مكه قرار داشت كه مسلمانان را به مرگ و شكنجه تهديد مي كردند.
د)وقتي ازدواج پيامبر با سوده رخ داد كه خديجه از دنيا رفته بود و پيامبر ميان انبوهي از مشكلات از ناحيه دشمنان به سر مي بردند واز سوي ديگر تنها بودند و كسي نبود كه سرپرستي فرزندان حضرت را بر عهده گيرد.
حال با توجه به اين نكات مي توان سر ازدواج حضرت را با سوده دريافت واينكه آيا اين ازدواج از سر حكمت بوده است يا از سر شهوت! نيز اينكه آيا ازدواج براي كمك به يك زن بيوه عيال وار و تنها ميان دشمنان بوده است يا خير؟
عايشه بنت ابي بكر(9-58ه ق)
سومين ازدواج پيامبر به نظر مشهور مورخان پس از هجرت به مدينه منوره با عايشه دختر ابي بكر بود.ازدواج حضرت با دوشيزگان فقط همين ازدواج بوده است اگرچه از اين ازدواج نيز مانند اكثر ازدواج هاي پيامبر خداوند فرزندي نصيب حضرت نكرد.
ازدواج پيامبر با عايشه در اوايل جواني و بلوغ او بوده است.در حاليكه سن حضرت در آن زمان53 يا بيش از آن بوده است اما اين مسأله پديده اي متداول و متعارف ميان اعراب بوده است و امري منكر يا قبيح و زشت شمرده نمي شد. از اين رو در هيچ جاي تاريخ نقل نشده است كه در آن زمان يا زمان هاي ديگر ميان مسلمانان كسي اين ازدواج را زشت و دون شأن انسان بزرگي چون رسول خدا برشمرد.
عايشه از زنان مهم و تأثير گذار در حوادث و تاريخ اسلام در زمان رسول خدا و همچنين پس از حضرت بوده است، به گونه اي كه نقش او با با نقش هيچ يك از همسران پيامبر قابل مقايسه نيست، بخصوص تأثير او در حوادث مربوط به خلافت ،دخالت او در حوادث سياسي و رخدادهاي مربوط به خليفه سوم نقش او در زمان خلافت حضرت علي (ع) به ويژه در جنگ جمل و حوادث پس از آن در زمان معاويه و امامت امام حسن()ع در اين زمينه كتب فراوان نوشته شده است.
از سوي ديگر از نقش او در فقه اهل سنت و روايات فراواني كه از وي نقل گرديده است، نمي توان گذشت. در متون حديثي از عايشه بيش از دو هزار و صد و ده حديث نقل گرديده است!وي در سال 57 هجري در زمان خلافت معاويه از دنيا رفت و در بقيع به خاك سپرده شد.از زمانيكه عايشه به بيت رسالت وارد گرديد حوادث و امور مهمي در آن رخ داد كه تأثيري فراوان در اندوه و غم رسول خدا بر جا گذاشت و نقش آفريني اصلي اين حوادث عايشه بوده ريشه اصلي آن حسادت هاي وي نسبت به ساير همسران پيامبر خدا بوده است.
وقتي مجموعه اين امور و قضايا را بررسي كنيم و در كنار يكديگرآن ها را مشاهده كنيم شايد بتوان به سر و فلسفه اين ازدواج پر محنت و زحمت پي برد.
هند بنت ابي اميه(ام سلمه28-62ق.ه)
ازدواج با ام سلمه به گفته بسياري از مورخان در سال دوم و به گفته عده اي سال چهارم هجري بوده است.پدر ام سلمه بزرگ قوم بني مخزوم و ثروتمند ترين آنان بود.
ام سلمه پيش از اسلام با عبدالله بن عبد الاسد ازدواج كرد.سپس هر دو مسلمان شدند و به دستور رسول خدا به حبشه هجرت كردند.وقتي به مكه باز گشتند در پناه ابوطالب از آزار قريش در امان بودند سپس به دنبال آمادگي اهالي مدينه براي پذيرش مسلمانان رهسپار آن ديار شدند اگرچه بر اثر جلوگيري قريش و مشركان مكه به طور جداگانه به مدينه هجرت كردند.
ابو سلمه شوهرام سلمه كه امير و فرمانده سريه بني اسد بود در جنگ مجروح شد و در مدينه به شهادت رسيد.پس از انقضاي عده ي ام سلمه ابوبكر و عمر پيشنهاد ازدواج با او را مطرح كردند ولي وي نپذيرفت اما به خواستگاري رسول خدا پاسخ مثبت داد و به بيت ايشان وارد شد.
زيبايي و جمال ام سلمه موجب حسادت عايشه و حفصه مي شد.وي كه سالمند ترين همسر پيامبر بود مورد احترام خاص حضرت قرار داشت.
ام سلمه پس از وفات رسول خدا به حوادث جاري جامعه بي توجه نبود و تا آن جا كه توان داشت براي جلوگيري از انحرافات نقش ايفا مي كرد.وي خلفارا به خير و همدلي و نيكي سفارش مي كردو به همين منظور به نصيحت عثمان اقدام كرد.در جريان جنگ جمل نيز نامه اي به عايشه نوشت و او را از حركت و بيرن رفتن از خانه نهي نمود.
در ايام خلافت معاويه نيز به شدت مانع لعن بر اميرالمومنين شد و مي گفت:شما خدا و رسول ر بر منبرهايتان لعن مي كنيد اگر علي بن ابي طالب يا كسي كه وي را دوست دارد لعن كنيد گواهم كه خدا و رسولش او را دوست دارند.
در تاريخ وفات ام سلمه اختلاف است و به نظر عده اي از محققان تاريخ نگار وفات اورا در زمان خلافت يزيد و پس از حادثه كربلا رخ داده است.
نكات مهم در ازدواج با ام سلمه:
الف) از زنان مهاجر به حبشه و مدينه و جزء مسلمانان اوليه كه شوهرش در جنگ به شهادت رسيد
ب)زني داراي جمال كه پيشنهاد ازدواج افرادي سرشناس همچون عمر و ابوبكر را رد كرد
ج)زني فهيم و با درايت كه در حوادث نقشي موثر ايفا كرد و در طرفداري از اهل بيت شهره است.
د)مسن ترين همسر رسول خدا كه تا حادثه كربلا در قيد حيات بود.
5-حفصه دختر عمر بن الخطاب
از ديگر ازدواج هاي پيامبر كه در مدينه و در سال دوم يا سوم هجرت به وقوع پيوست ازدواج با حفصه دختر خليفه دوم عمر بن الخطاب است حفصه پيش از آن با خنيس بن حذاقه السهي ازدواج كرده بود و با او از مكه به مدينه مهاجرت نمود.
خنيس در جنگ بدر شركت جست و به گفته مورخان در آن جنگ يا جنگ احد مجروح جنگي شد و بر اثر جراحات وارده در مدينه به شهادت رسيد.
پس از پايان رسيدن عده حفصه بر اساس آنچه ميان اعراب متعارف بود عمر بن الخطاب پدر حفصه براي كاستن از اندوه دختر خويش به سراغ ابوبكر و عثمان رفت و با آن ها پيشنهاد ازدواج با دختر بيوه خود را مطرح كرد در حاليكه پاسخ هردو منفي بود به دنبال اين حادثه پيامبر اكرم آمادگي خويش را براي ازدواج با حفصه اعلام كرد.
حفصه و عايشه از زناني هستند كه بر اثر غيرت زنانگي و حسادت هاي خاص، موجب برخي از مشكلات در بيت رسول الله شده، بر اندوه و غم هاي حضرت افزوده اند.با اين وجود پيامبر بر نگه داري و طلاق ندادن آن ها تأكيد كرد اگر چه به طور كلي طبق آيات قرآن كريم آنان را ميان جدايي يا زندگي با حضرت مخير كرده بود.
حفصه افشاي سر كرد با اين حال پيامبر با خلق كريم خويش او را رها نكرد با اينكه او را يك بار طلاق داد ولي دوباره به او رجوع كرد.عمر خطاب به دختر خويش درزمانيكه براي بار دوم پيامبر خواست او را طلاق دهد گفت: پيامبر يكبار تو را طلاق داد اما به خاطر من به تو رجوع كرد.حفصه در سال 45 هجري بدرود حيات گفت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با حفصه:
الف)بيوه اي بود كه شوهر خود را بر اثر جراحت جنگي در جنگ بدر يا احد از دست داده و از قبيله قريش است.
ب) پدر او خليفه دوم پس از مرگ شوهر اول ازدواج ابوبكر يا عثمان را با دختر خويش در ميان مي گذارد ولي نمي پذيرد.
ج)پيامبر پس از اين حادثه با حفصه ازدواج مي كند اگرچه از او صاحب فرزند نمي شود نيز به رغم مشكلات فراوان اجتماعي و امور مربوط به اسلام و اداره مسلمانان كه پيامبر در آغاز هجرت داشتند و با وجود دردسر هايي كه حفصه به اتفاق عايشه در بيت نبوي ايجاد كرد پيامبر اخلاق نيكو و عظيم خويش را بر همگان آشكار كرد و اگر چه او را يكبار طلاق داد ولي دوباره او را پذيرفت.
با توجه به ويژگي هاي كه براي عايشه وحفصه برشمرده اند مي توان سر ازدواج رسول خدا با آن ها و درس هايي را كه خانواده هاي مسلمان از اين قبيل ازدواج ها مي توانند بگيرند دريافت.همچنين به عظمت مكارم اخلاقي رسول اكرم پي برد.به رغم تمامي مشكلاتي كه اين دو زن ميان همسران فراهم مي آوردند پيامبر لغزش هاي آنان را ناديده مي گيرد و آن ها را از خود نمي راند.
زينب بنت خزيمه(م4ه)
به گفته مورخان پيامبر در سال سوم هجرت با زينب دختر خزيمه هلالي قرشي ازدواج كرد.زينب پيش از اسلام در مكه به دنيا آمد و در زمان جاهليت به ام المساكين شهرت يافت.وي پيش از ازدواج با رسول خدا ازدواج كرده بود.اكثر مورخان شوهر اول او را طفيل ابن عبد المطلب دانسته و معتقدند پس از مرگ طفيل عبيده بن الحارث بن عبدالمطلب او را به همسري برگزيدو پس از غزوه بدر و جراحات جنگي به شهادت رسيد.
برخي هم شوهر او را عبد الله بن جحش پسر عمه پيامبر دانسته اند كه در جنگ احد به شهادت رسيد.به هر حال او زن بيوه و مهاجري بود كه همسرش به شهادت رسيد.به همين جهت پيامبر با اين زن مومن مهاجر و همسر شهيد ازدواج كرد.اين ازدواج ديري نپاييد و مورخان از دو تا هشت ماه را ذكر كرده اند كه زينب با پيامبر اكرم زندگي كردو در 30 سالگي به ديار ابديت شتافت. بنابراين زينب بنت خزيمه دومين همسر رسول خدا است كه در زمان حيات حضرت رحلت كرد.
نكات مهم در ازدواج با زينب بنت خزيمه
الف)زينب ام المساكين در عصر جاهليت و زن مومن مهاجر و بيوه اي است كه شوهرش در راه اسلام به شهادت رسيده از زنان قريش است.
ب) مدت زندگي زينب با پيامبر بسيار اندك بود و از اين ازدواج فرزندي نصيب يامبر نشد.
با توجه به نكات بالا و همدلي و همدردي پيامبر با همسر شهيد سر ازدواج با زينب آشكار مي شود.
زينب بنت جحش(33-20ه.ق)
وي دختر عمه رسول خدا «اميمه بنت عبد المطلب» مي باشد كه در عصر جاهليت متولد شده و ايمان آورده و به مدينه مهاجرت داشته است.زني مطلقه است.همسر پيشين او زيد بن حارثه بود زيد غلامي بود كه در بازار مكه توسط خديجه خريداري شد و پيامبر او را آزاد كرد و فرزند خوانده خويش قرار داد.
پس از هجرت مسلمانان به مدينه پيامبر براي اثبات كفو (برابر ) بودن مسلمانان با يكديگر از دختر عمه خويش خواست با زيد ازدواج كند.اگرچه اين پيشنهاد براي زينب (كه از زنان هاشمي و با نسب قريش بود)و براي بستگان او دشوار بود ولي به فرمان رسو ل خدا تن داد و ازدواج با زيد را كه غلامي آزاد شده بود پذيرفت.
اين ازدواج چندان موفق نبود و اختلافات ميان آن ها اوج گرفت و اگر چه پيامبر به زيد فرمان داد كه با زينب سازگاري كند ولي در نهايت حضرت رضايت به جدايي آن دو وطلاق دادند.بدين صورت زينب از زيد جدا گشت پس از انقضاي عده طلاق به رغم انديشه عموم مردم و پندار دوران جاهليت كه پسر خوانده همچون فرزند است از اين رو پيامبر نمي تواند با همسر مطلقه پسر خوانده خويش ازدواج كند حضرت براي شكستن اين حرمت عرفي و جاهلي زينب را به ازدواج خويش در آورد.
پس از انتقال زينب به بيت نبوي بر اثر حسادت هاي عايشه و حفصه مشكلاتي براي پيامبر فراهم شد كه سخت دشوار بود. اما خلق كريم و عظيم نبوي بود كه براي پديدآوردن جامعه اي نمونه و بنيانگذاري تمدن اسلامي همه مشكلات را به جان مي خريد.از ازدواج با زينب مانند قريب به اتفاق ازدواج هاي پيامبر فرزندي متولد نگشت.زينب را نخستين همسرپيامبرشمرده اند كه به حضرت پس از ارتحال ملحق گشته در سال بيست هجري وفات يافته و در بقيع به خاك سپرده شده است.
نكات مهم در ازدواج با زينب بنت جحش:
الف)زينب بنت جحش دختر عمه پيامبر و از زنان مومن مهاجر و مطلقه بود.
ب)همسر وي زيد بن حارثه فرزند خوانده پيامبر بود و ميان مردم جاهلي ازدواج با همسر فرزند خوانده ممنوع و ناروا شمرده مي شد.
ج)حسادت برخي اززنان پيامبر نسبت به اين ازدواج و و همسر به اوج خود رسيد. اين مساله كه بر مشكلات داخلي پيامبر باري چند برابر بود سرچشمه بركات و درس هاي فراوان براي امت اسلامي بود.
جويريه دختر حارث خزاعيه(….م56ه)
جويريه دختر رئيس قبيله بني المصطلق مي باشد.پيش از پيامبر با پسر عموي خويش مسافع بن صفوان ازدواج كرده شوهرش به دست مسلمانان كشته شده بود.
پدر جويريه حارث بن ابي ضرار كه شوكت مسلمانان را ديده بود لشگري از قوم خود بني المصطلق براي نبرد با مسلمانان راهي مدينه كرد. در سال پنجم هجري لشكر مسلمانان با گروه بني المصطلق در منطقه مريسيع مواجه شد در اندك زماني آن ها را شكست داده و اسيران زيادي از آن ها به دست آورد.ميان اسران جويريه دختر رئيس قوم بني المصطلق هم بود.
جويريه در تقسيم غنايم سهم ثابت بن قيس بن شماس انصاري شد او براي آزادي خويش با بستن عقد مكاتبه خدمت رسول خدا رسيد و پيامبر علاوه بر اينكه زمينه آزادي او را فراهم كرد به وي پيشنهاد ازدواج داد و او پذيرفت.
وقتي مسلمانان خبر اين ازدواج را شنيدند و از خويشاوندي پيامبر با بني المصطلق آگاه گشتند تمام اسيران را آزاد كردند و آن ها هم مسلمان شدند، حتي پدرجويريه كه جنگ بر ضد مسلمانان را تدارك ديده بود.
پس از ازدواج جويريه و ورود او به خانه پيامبر گويا عايشه و حفضه نيبت به وي حسادت هايي را بروز مي دادند كه پيامبررحمت با خلق عظيم خويش اين مشكلات را بر خود هموار مي كرد.
پس از پيامبر جويريه از زناني است كه ملازم خانه اش بود و در فتنه قتل عثمان تلاش فراواني براي جلوگيري از خونريزي مسلمنان به همراه ام سلمه به كار برد نيز به نصيحت عايشه پرداخت.
جويريه نخستين همسر پيامبر از غير قبيله قريش است .وي در سال 56 هجري به ديار ابدي شتافت و در بقيه به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با جويريه:
الف)نخستين زني است كه غير مكي مي باشد و از قبيله بني المصطلق مقيم اطراف مدينه محسوب مي شود كه شوهر خود را در جنگ از دست داده است و بيوه مي باشد.
ب)ازدواج با او در سال 5 هجري اتفاق افتاد كه از عمر پيامبر حدود 58 سال گذشته حضرت به شدت مشغول بنيانگذاري تمدن ديرپاي اسلامي است.
ج)با ازدواج جويريه اسيران بني المصطلق از قيد رقيت رها شده و همگي مسلمان شدند بدين وسيله آثار فراوان سياسي اقتصادي امنيتي و اجتماعي براي نظام اسلامي به ارمغان آمد.اين ازدواج به خوبي از درك و درايت عميق و بينش ساسي حضرت حكايت مي كند.
ريحانه دختر زيد(م-9ه)
ريحانه از زنان يهودي بني نضير بود كه پيشتر با مردي به نام حكم از بزرگان و اشراف قوم بني قريظه ازدواج كرده بود.در جريان جنگ بني قريظه پس از غزوه خندق اسير شد و پيامبر او را به عنوان سهم خويش از غنايم جنگي برگزيد.آنگاه با وي ازدواج كرد.به گفته مورخان بر اثر شدت غيرت زنانگي كه از خود نشان مي داد پيامبر يكبار او را همچون حفضه طلاق داد سپس با پشيماني وي رجوع كرد.
ريحانه در سال 6 هجري با پيامبر ازدواج كرد و 4 سال در عقد زناشويي حضرت بود ولي پس از حجة الوداع وقتي پيامبر به مدينه برگشت او را دربستر بيمار يافت و پس از چند روز به ديار باقي شتافت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ريحانه:
الف)زني بيوه از اشراف يهودي بني نضير
ب)اسير جنگي كه به دست پيامبر آزاد شد و با او ازدواج كرد
ج)همچون حفضه يكبار توسط پيامبر طلاق داده شد ولي به او رجوع كرد
د)مانند زينب بنت خزيمه در حيات پيامبر از دنيا رفت
رمله بنت ابي سفيان(ام حبيبه25-44ه ق)
رمله دختر ابوسفيان سردار مشركان مكه و سرمداران دشمنان پيامبر بود.وي كه پيش از بعثت و در عصر جاهليت متولد شده بود با عبيد الله بن جحش ازدواج كرد اين زن و مرد با دعوت پيامبر اسلام آوردند و يكديگر به حبشه مهاجرت كردند ولي شوهر در ديار غربت مرتد شد و به آيين مسيحيت گرويد.
رمله در ديار غربت با انبوهي از مشكلات رو در رو گرديد از يك سو دشمن(پدر و قبيله او) و هجرت به سبب ترس از آزار دشمن از سوي ديگر دوري از وطن و از همه اندوهناكتر ارتداد شوهر در ديار غربت.
در اين حال پيامبر نامه اي براي نجاشي حاكم حبشه فرستاد و از او خواست كه رمله را براي ايشان خواستگاري كند.بدين وسيله باري گران از اندوه هاي فراوان ام حبيبه با اين بشارت برداشته شد.وقتي ابوسفيان خبر اين وصلت را شنيد گفت:اين بزرگمرد را نمي توان به خاك ساييد.
پس از فتح خيبر رمله به اتفاق جعفربن ابي طالب و ساير مهاجران حبشه به مدينه آمد و بر بيت پيامبر وارد شد.علاقه رمله به رسول خدا تا آن حد بود كه فرش پيامبر را از زير پاي پدر خويش رئيس مشركان مكه ابوسفيان كشيد.
به دستور الهي پس از پيامبر ملازم بيت خويش بود و در هيچ يك از فتنه هاي پس از ارتحال حضرت دخالت نكرد تا اينكه در سال 44 هجري در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ام حبيبه:
الف)از قبيله قريش دشمني نامي پيامبر و دختر سردمدار مشركان مكه بودكه به اسلام گرويد و براي حفظ ايمان خود به حبشه مهاجرت كرد.
ب)در حبشه شوهر مسلمان او مرتد شد و ميان انبوهي از مشكلات و مصايب قرار گرفت.
ج)پيامبر با ازدواج غيابي وي در حبشه در سال هفتم هجري تمامي اندوه هاي او را زدودند و وي با عنوان ام المومنين مهاجرت دوم خود را به مدينه آغاز كرد.
د)آثار سياسي اين ازدواج رامي توان از عكس العمل ابوسفيان دريافت.
ه)ام حبيبه زني وفادار و بسيارعلاقه مند به پيامبر بود و هرگز روي خوش به ابوسفيان پدر مشرك خويش نشان نداد.پس از پيامبر نيز در برافروختن آتش فتنه مشاركت نداشت.
و)از پيامبر فرزندي نداشت
صفيه بنت حيي بن اخطب(م54ه)
صفيه دختر حيي بن اخطب يكي از رهبران يهوديان قبيله بني نضير در مدينه بود .پدر وي از دشمنان سرسخت و پركينه نسبت به اسلام و پيامبر شمرده مي شود.صفيه نخست با سلام بن مشكم ازدواج كرد و از او جدا شد سپس با يكي ديگر از يهوديان از قبيله بني نضير به نام كنانه بن الربيع ازدواج كرد صفيه به دنبال دشمني يهود بني نضير و بني قريظه مجبور به ترك مدينه و سكونت در خيبر شد.در جريان غزوه خيبر پدر و شوهر صفيه به قتل رسيدند و اكثر يهوديان از جمله صفيه به اسارت مسلمانان درآمدند.پيامبر صفيه را كه ميان اسيران بود ميان پذيرش اسلام و يهوديت و پيوستن به قوم خويش مخير كرد.چون او اسلام را پذيرفت حضرت وي را آزاد كرد و طبق ميل وي او را به نكاح خود درآورد.
وي از جمله همسراني بود كه مورد رشك و حسادت عايشه قرار مي گرفت.صفيه پس از پيامبر در فتنه ها مشاركت نداشت اگرچه به گفته مورخان در حادثه محاصره خانه عثمان در دفاع از خليفه به تلاش هايي دست زد صفيه در سال 50 يا 52 هجري در ايام خلافت معاويه به ديار ابديت شتافت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با صفيه:
الف)صفيه دختر رئيس يهود بني نضير از دشمنان سرسخت پيامبر بود كه پس از كشته شدن پدر و شوهر در جنگ خيبر به اسارت مسلمان در آمد.
ب)پيش از ازدواج با رسول خدا دو ازدواج داشت و شوهر خود را در جنگ خيبر از دست داد
ج) ازدواج پيامبر در سال هفتم هجري با دختر يكي از سران قبايل يهود پس از كشته شدن رئيس و عده اي از آن ها و مسلمان شدن وي داراي آثار مهم اجتماعي و سياسي براس مسلمانن بود و از بينش سياسي و فطانت عميق آن حضرت حكايت مي كند.
د)اگر چه صفيه از پيامبر فرزندي نداشت ولي ازدواج پيامبر با وي كه زني مصيبت زده و تنها و بيوه و تازه مسلمان بود براي او بسيار ارزشمند بود كه مي توانست درد هاي او را آرامش دهد. از همين جهت راز ازدواج با او روشن مي شود.
ميمونه دختر حارث(م51ه)
ازداج پيامبر با وي در عمره القضاء سال ففتم هجري رخ داد پدر ميمونه از اشراف قريش بود وي در عصر جاهليت شش سال پيش از بعثت متولد شد.
وي با مسعود بن عمرو ازدواج كرد و رابطه اي نزديك با خواهر خويش ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب داشت.بر اثر اختلاف با شوهر خويش كه مشرك بود و از پيروزي مسلمانان در جنگ خيبر ناراحت شده بود جداشد و طلاق گرفت و با مردي ديگر به نام ابي رهم بن عبدالعزي ازدواج كرد.
ميمونه كه نام اصلي او مره بود در مكه اسلام آورد ه ولي ايمان خود را كتمان مي كرد امام درجريان عمره القضاء ايمان خود را آشكار كرد و به وسيله عباس بن عبدالمطلب براي پيامبر پيغام فرستاد كه تمايل ازدواج با ايشان را دارد .حضرت پيشنهاد او را پذيرفت.پيامبر كه طبق مفاد صلح حديبه بيش از سه روز نمي توانست در مكه اقامت كند از مكه بيرون رفته در منطقه سرف (در ده مايلي مكه) خانه اي براي ميمونه درست و با او ازدواج كرد.
با ازدواج ميمونه و اعلان اسلام وي در آن موقيعت عده اي از مشركان قريش نيز به اسلام گرويدند و حتي بدون هجرت به مدينه در مكه آشكارا در برابر سران مشرك مكه اظهار اسلام كردند.
ميمونه به مدينه هجرت كرد و وارد بيت نبوي شد.وي نيز از پيامبر فرزندي نداشت و پس از رحلت رسول اكرم در سال 51 هجري به ديار باقي شتافت و در همان منطقه اي كه حضرت با او ازدواج كرده بود در سرف مدفون شد.
نكات مهم در ازدواج با ميمونه:
الف)ميمونه زني مهم از اشراف قريش بود كه پيش از آن دو بار ازدواج كرده بود.
ب)مدت ها ايمان خود را در مكه كتمان مي كرد و در سال هفتم هجري ميان انبوه دشمنان مشرك مكه ضمن اعلان ايمان خويش با عشقي كه به پيامبر داشت پيشنهاد ازدواج با حضرت را داد و خود را به حضرت بخشيد.
ج)ازدواج ميمونه آثار اجتماعي مثبتي برا ي ايمان آوردن عده اي از مشركان مكه داشت.
د)از پيامبر فرزندي نداشت ولي علاقه او به حضرت موجب شد پس از وفات در سال 51 هجر يدر همان جايي دفن شود كه با رسول خدا وصلت كرده بود.
با دقت در ويژگي هاي شخصي و خانوادگي ميمونه و زماني كه براي ازدواج با پيامبر انتخاب كرد اسرار اين ازدواج آشكار مي گردد.
ماريه بنت شمعون القبطيه(م16ه)
ماريه دختر شمعون قبطي مسيحي و از سرزمين مصر است. در سال ششم هجري پيامبر نامه هايي زا براي سران و پادشاهان كشورهاي مختلف از جمله شاه مصر «مقوقس» ارسال كرد.در پاسخ نامه حضرت ملك مصر ضمن احترام به فرستاده رسول خدا هدايايي را براي ايشان فرستاد از جمله دو كنيز با نام هاي ماريه و سيرين.اين دو به گفته برخي مورخان ميان راه مسلمان شدند.وقتي وارد مدينه شدند سيرين را به ازدواج حسان بن ثابت شاعر درآوردند و پيامبر اكرم باماريه ازدواج كرد.در حدود سال هفتم هجري ماريه غير از خديجه تنها همسر رسول خدا است كه از حضرت حامله شد و ابراهيم را به دنيا آورد.همين امر حسادت حفصه و عايشه را شعله ور كرد و مشكلات فراواني را برا ي رسول خدا پديد آورد تا جاييكه به گفته اهل سيره ماريه را بر خود حرام كرد.
ابراهيم در شيرخوارگي و شش ماهه بود كه بيمار شد و از دنيا رفت از پيامبر در فراق او نقل شده است:«العين تدمع و القلب يحن و لا نقول الا ما يرضي الرب و انا يا ابراهيم عليك لمحزونون؛ چشم مي گريد و دل غمناك است اما جز آنچه پروردگار را خشنود كند نمي گويم اي ابراهيم! ما به سبب نبود تو غمگين هستيم.» پس از مرگ ابراهيم پيامبر همواره به خانه ماريه كه بيرون از شهر مدينه به نام مشربه ام ابراهيم بنا شده بود مي رفت ماريه قبطيه پس از پيامبر تا سال 61 هجري در قيد حيات بود در آن سال در ايام خلافت عمر در گذشت و در بقيع به خاك سپرده شد.
نكات مهم در ازدواج با ماريه:
الف)ماريه كنيزي مسيحي بود كه پادشاه آن ديار به پيامبر هديه كرد.وي پس از مسلمان شدن با پيامبر ازدواج كرد.
ب)به غير از خديجه تنها همسر رسول اكرم است كه از ايشان صاحب فرزند شده گرچه در شيرخوارگي فرزند او از دنيا رفت.
ج)از ويژگي هاي منحصر به فرد ديگر ماريه علاوه بر مورد بالا آن است كه تنها همسري است كه اهل غير جزيره العرب و بيرون از منطقه حجاز است به علاوه مذهب پيشين او مسيحيت بود.
د)با توجه به نكات بالا و اداب اخلاق عربي كه به پيوند هاي قبيلگي اهميت مي دادند اين ازدواج از بعد سياسي و اجتماعي براي پيوند مسلمانان با اقوام مسيحي و مردم مصر قابل توجه و داراي اهميت بسزايي است.
جمع بندي و نتيجه گيري
درمقام تجزيه و تحليل ازدواج هاي متعدد پيامبر خاتم (ع)از زاويه نگاه ناظر و معرفت درجه دوم بيش از هر چيز توجه به تفاوت هاي فرهنگي اجتماعي سياسي آداب و رسوم عصر جاهليت و صدر اسلام با جوامع كنوني و فرهنگ و آداب اجتماعي جامعه اي كه در آن زيست مي كنيم يك ضرورت براي داوري و قضاوت عالمانه است.
اگر در اكثر جوامع حاضر به رغم تأييد و تجويز اسلام چند همسري مرسوم نيست بلكه در برخي جوامع امري زشت و ناپسند شمرده مي شود(هر چند در برخي ملت ها تعدد ازدواج امري ناپسند نيست) ولي در هر صورت در صدر اسلام تعدد ازدواج امري رايج و متعارف بوده است.
در صدر اسلام بسياري از تصميمات پيامبر مور د اعتراض نه فقط دشمنان و منافقان بلكه حتي برخي از مسلمانان قرار مي گرفت، نظير آنچه در صلح حديبه يا جنگ احد يا غنايم جنگ صفين رخ داد اما همواره ازدواج هاي پيامبر مورد تأييد مسلمانان و دشمنان بود به گونه اي كه حتي دشمنان سرسخت اسلام همچون ابوسفيان لب به تأييد و تمجيد از آن مي گشودند.
در جامعه اي كه رسول خدا مي زيست زنان از حقوق بسيار اندكي برخوردار بودند ميان جاهليت زنده به گور كردن دختران يك عادت معروف ومرد تأييد بود و زنان در معرض هرگونه استمثار و سوء استفاده و بي حرمتي قرار داشتند.
حال با توجه به تفاوت هاي عصر حاضر با آن عصر،نكات اساسي و سرفصل هاي مهم در چند همسري خاتم الانبيا را با توجه به مباحث گذشته و جدولي كه ارائه گرديد مي توان به شرح زير برشمرد:
1- محمد امين در جواني و پيش از بعثت تا ده سال پس از آنكه تنها يك ازدواج داشته ربع قرن رابا همان همسر زيسته است.
2- تعدد ازدواج به پس از هجرت و تشكيل حكومت اسلامي و هنگامي است كه اسلام بيش از هر زمان نيازمند پيوندهاي عميق سياسي و اجتماعي است.
3- ميان اعراب به ويژه جزيره العرب پيوند هاي قبيلگي از مهم ترين عوامل ثبات و تأمين امنيت در عرصه مبارزه و هماورد هاي اجتماعي است به ويژه آنجاكه بتوان با قبيله اي كه سابقه درگيري و جنگ و اختلاف حاكم بوده است پيوند برقرار كرد و بدين وسيله دشمن ديرينه را تبديل به بازو و عضوي در مسير اهداف و تحقق آرمان هاي خود قرار داد. در ازدواج هاي رسول خدا اين حقيقت به خوبي مشهود است .حدود 9 ازدواج پيامبر با قريش از خانواده اي سرشناس و تأثير گذار و اشراف بوده است قريشي كه سال ها با پيامبر در مكه و در مدينه جنگيد و در نهايت دشمني تصميم جدي بر ترور پيامبر و نابودي اسلام داشت اما آن حضرت با استفاده از يك رسم متعارف و پسنديده ميان اعراب يعني تعدد ازدواج توانست به تأليف قلوب آن ها اميدوار باشد و نه تنها از دشمني آن ها بكاهد بلكه آن ها را به دوستاني مورد اعتماد تبديل كند.
4- بر اساس آنچه در نكته پيشين گذشت، تعدادي از ازدواج هاي پيامبر با يهوديان مدينه و اطراف آن قابل ارزيابي است.
زنان يهودي كه از بستگان سران قبايل و اشراف يهود بودند و نزديكان و همسران و عزيزان خود را در جنگ با مسلمانان از دست داده بودند به عنوان غنيمت جنگي و كنيز به دست آنان افتاده بودند اكنون به افتخار بزرگ همسري با مرد اول اسلام نايل مي گشتند.بدين وسيله خوني كه عامل فوران كينه هاي قبيله اي مي توانست باشد با ازدواج هاي پيامبر نه تنها آتش آن فرو مي رفت بلكه جوانه هاي دوستي از دورن آن سر بر مي كشيد.
5- بيشتر همسران پيامبر زنان شهدا و بي سرپرست و مصيبت زده و شوهر از دست داده در نبرد با مسلمانان بودند كه رها كردن آن ها به حال خود امري غير انساني و چه بسا ناجوانمردانه بود امام ازدواج با برترين انسان و خاتم پيامبران مي توانست گذشته از تسكين درد و آلام بهترين نقطه ارزشمند و افتخارآميز براي آنان باشد به گونه اي كه از شادي تمامي رنج هاي گذشته را فراموش كنند.
6- زندگي پيامبر با اين تعداد از زناني كه هر كدام متعلق به يك خانواده و يك آداب و رسوم بوده هر كدام در سني خاص و از جهت جمال متفاوت بودند با توجه به حسادت و رشكي كه به طور طبيعي در ميان زنان وجود دارد از عظمت روحي و خلق عظيم آن دردانه خلقت خبر مي دهد كه چگونه با همه آن ها به رغم تفاوت و تنوع شخصيتي به عدالت رفتار مي كند و حقوق هر يك را به نحو احسن ادا مي كند به گونه اي كه در تاريخ نشانه اي از اعتراض از اين جهت ديده نمي شود علي رغم بي وفايي ها و نامهرباني هايي كه از ناحيه برخي از همسران در تاريخ به اثبات رسيده است مرحوم كاشف الغطا مي گويد:«پيامبر نمونه برتر و دليل كامل و بارزي از نفس ملكوتي، وقار،پايداري،عدل و عدالت است همگان مي دانند چگونه برخي زنان دل و جان مردان را به بازي گرفته هرگونه بخواهند آن ها را به اختيار خود در مي آوردند.نيز براي همه معلوم است چه رقابت و آتش و دسيسه و حيله هايي ميان هووها وجود دارد كه رشته نظم خانواده را تهديد كرده موجب ناآرامي داخل خانه است اما وجود مقدس رسول خدا در تمامي برخوردهايش ناشناخته رفتار مي كند .كه نمونه والاي خويشتن داري و عايت عدالت ميان همسران مي گردد حتي سرسوزني از راه عدل و انصاف خارج نمي شود»
7- به رغم تعدد زوجات وقتي زندگي بيروني پيامبر و شوون و مناصب و مسئوليت هاي فراوان ايشان ديده مي شود گويا اين مرد بزرگ و سياستمدار اجتماعي و اين انسان عابد و شب زنده دار اصلا همسري ندارد.
عبادت و تهجد پيامبركه مامور به انجام آن در هر شب بود از يك سو وظيفه تشريع احكام و تفسير و ابلاغ قرآن به مردم از سوي ديگر نيز قضاوت ميان مردم مديريت و اداره جامعه جنك و تدوين سياست هاي داخلي و خارجي جامعه تا ترسيم آينده اسلام و برنامه ريزي براي تحقق تمدن اسلامي از شمار مسئوليت هاي گسترده خاتم الانبياء بود كه در كنار همه آن ها تعدد ازدواج حضرت نيز وجود دارد آيا بر اين همه بزرگي و عظمت چه نامي مي توان نهاد؟
8- اين حقيقت و نكته تاريخي را نيز نبايد فراموش كرد كه در مكه مشركان قريش در آغاز بعثت و دعوت به پيامبر پيشنهاد تزويج و به همسري درآوردن دختران خود را داده بودند،مشروط بر اينكه پيامبر رحمت از دعوت خود دست بردارد و اما رسول خدا تمامي پيشنهاد ها را به چيزي نگرفت و در مسير رشد كلمه الله و ابلاغ رسالت تمامي ناملايمات و سختي ها را بر خود هموار كرد.
9- با اين همه پيامبر به امر الهي خطاب به زنان خويش فرمود:«يا ايها النبي قل لازواجك ان كنتن تردن الحياه الدنيا و زينتها فتعالين امتعكن و اسرحكن سراحا جميلا و ان كنتن تردن الله و رسوله و الدار الاخره فان الله اعد للمحسنات منكن اجرا عظيما؛ اي پيامبر ، به همسرانت بگو اگر خواخان زندگي دنيا و زينت آنيد، بياييد تا مهرتان را بدهم و خوش و خرم شما را رها كنم اما اگر خواستار خدا و فرستاده وي و سراي آخرتيد پس خدا براي نيكوكاران شما پاداش بزرگي آماده گردانيده است.»
اين آيه به خوبي نشان مي دهد كه پيامبر همسران خويش را ميان طلاق و رهايي (با انتخاب زندگي دنيا و زينت هاي آن) از يك سو و انتخاب خدا و رسول و زندگي آخرت از سوي ديگر مخير كرده بود.آن ها به انتخاب خويش به زندگي با حضرت ادامه دادند.
به علاوه از اين آيه مي توان فهميد كه زندگي در بيت النبي آسان و سرشار از مواهب دنيوي و لذت هاي آن نبوده است.اگر كسي بپندارد چند همسري حضرت خاستگاه و ريشه لذت جويي و شهوت پرستي و دنيا خواهي دارد خطايي بزرگ و داوري ناهمخوان با حقايق تاريخي است.
حقايق تاريخي و مستندات برگرفته از سيره شاهد است كه تعدد ازدواج پيامبر ريشه در ايثار خلق عظيم و فرمانبرداري آن وجود بزرگ از دستور هاي الهي همراه با خردگرايي آگاهي و سياستمداري حضرت از يك سو و عدالت مثل زدني ايشان از سوي ديگر دارد.هرگز انسان هاي عافيت طلب كه در انديشه زندگي راحت و آسوده مي باشند و به آرمان ها و اهداف والاي انساني نمي انديشد آمادگي اين قبيل تكاليف سخت و طاقت فرسا و جانكاه را نخواهند داشت.
نشر حيات طيبه
شابك : 9786009153619