ابلاغ سياستهاي کلي برنامه ششم توسعه در قالب سرفصلهاي: «اقتصادي، فناوري اطلاعات و ارتباطات، اجتماعي، دفاعي و امنيتي، سياست خارجي، حقوقي و قضايي، فرهنگي و علم، فناوري و نوآوري» گامي اساسي در جهت ارائه نقشه راه کشور در مسير پيشرفت مي باشد. بي شک آن چنان که در متن ابلاغيه آمده دستيابي به اهداف اين سند تنها با اتکاء بر تواناييهاي انساني و طبيعي و امکانات داخلي برآمده از زيرساختهاي موجود در کشور ممکن مي گردد. منظور از توانايي هاي انساني در اين سند را مي توان ترکيب جمعيتي کشور و عوامل مرتبط با آن يعني؛ دانش، تجربه، تخصص، مهارت، چالاکي و قدرت فعاليت و خلاقيت نيروي انساني تعبير کرد. مقولۀ مهمي که شايد بتوان مهمترين عامل تحقق برنامۀ ششم قلمداد کرد. از اين رو در اين برنامه موضوع «جمعيت» به عنوان يکي از اولويت هاي اساسي سياست هاي کلي مطرح گرديده است. براي بررسي دقيق ساختار کنوني جمعيت ايران ضرورت دارد با بهره گيري از «واژگان تخصصي جمعيت شناسي» پديده هاي مختلف جمعيت کشور واکاوي گردد. بر اين اساس و با توجه به آمارهاي رسمي منتشر شده از سوي مرکز آمار ايران، بانک جهاني و تحليل هاي مختلف کارشناسان، جمعيت ايران با نماها و پديده هاي زير مواجه است:
تورم جواني: افزايش چشمگير جمعيت جوان کشور از سال 1385به بعد منجر به افزايش جمعيت واقع در سن فعاليت شده و کشور را در وضعيت پديدۀ «تورم جواني» قرار داده است. به بيان ديگر امروز، کشور در حال تجربه کردن افزايش بيسابقه جمعيت جوان است. اين افزايش در تعداد و سهم جمعيت جوان، به عنوان پديده منحصربهفرد در تاريخ اجتماعي ايران محسوب ميشود. جوانان نهتنها به لحاظ وزن جمعيتي بلکه از نظر اقتصادي، اجتماعي و سياسي نيز اهميت يافتهاند. علاوهبر آن، نه تنها نسبت جمعيت جوان به کل کشور به لحاظ عددي افزايش يافته است بلکه به لحاظ کيفي(باسوادي، شهرنشيني، دسترسي و استفاده از رسانههاي جمعي) نيز نسبت به کل جمعيت از رشد بيشتري برخوردار است. از اين رو، جمعيت جوان کشور از ويژگيهاي توسعهاي نظير تحصيلات عالي، آگاهي و مهارت برخوردار است که ميتواند منشاء تحولات اجتماعي، اقتصادي و تکنولوژيکي در برنامه ششم توسعه گردد.
انتقال جمعيتي(مرحله انتقالي باروري): مبحث «انتقال جمعيتي» بيانگر آن است که چگونه جمعيت از وضعيتي که سطح زاد و ولد و مرگ ومير هر دو بالا و در نتيجه رشد جمعيت ناچيز است، به وضعيتي که سطح زادو ولد و مرگ ومير هر دو پايين و رشد جمعيت مجدداً کاهش مي يابد، انتقال پيدا مي کند. در نتيجه اين انتقال، تغييرات عمده اي در ساختار و ترکيب جمعيت وارد مي گردد. در اين زمان، براي دست اندرکاران امور اجرايي، بررسي ساختار سني و جنسي جمعيت از اهميت ويژه اي برخوردار مي شود. مطالعه و بررسي مراحل انتقال جمعيتي در ايران حاکي از آن است که ايران در مرحله انتقالي باروري قرار گرفته و اين وضعيت باعث شده در حال حاضر جمعيت جوان افزايش يابد.
پنجره جمعيتي: سنين بين 15 تا 64سال را سنين فعاليت نامگذاري ميکنند. براساس آمار در حال حاضر نزديک به 71 درصد از کل جمعيت کشور در اين گروه سني قرار دارند که دلالت بر وجود سرمايه انساني قابلتوجهي براي جهش اقتصادي دارد. با در نظر داشتن مزاياي بالقوه اين تجربه گذار جمعيتي، محققان چنين ساختار جمعيتي را به «پنجره» يا «هديه»جمعيتي تعبير مي نمايند. تجربه بسياري از کشورها نشان از جهش اقتصادي در دوران پنجرۀ جمعيت دارد. در برنامه ششم توسعه بايد بدين نکته توجه کرد که در اين دوران نسبت جمعيت در سنين فعاليت افزايش يافته و به حداکثر خود يعني بالاي 70 درصد ميرسد. مکانيزمهاي ترکيبي و رفتاري پنجره جمعيتي نظير کاهش نسبتهاي وابستگي(بار تکفل)، تعامل تغييرات ساختار سني جمعيت با چرخه زندگي اقتصادي توليد و مصرف، افزايش کيفيت جمعيت و … از مهمترين ويژگي هايي است که ضرورت بهره برداري مناسب از موهبت اين دوران را خصوصاً در قالب برنامه ريزي هاي کلان کشور نشان مي دهد.
سود جمعيتي: سود جمعيتي در واقع عنواني است که اقتصاددانان به دوران طلايي «پنجره جمعيتي» اختصاص مي دهند. بر اساس تحليل کارشناسان دوران سود جمعيتي ايران احتمالاً تا سال 1430 طول ميکشد. در اين دوران نسبت جمعيت در سنين فعاليت به صورت قابل ملاحظه اي افزايش مي يابد. مکانيزمهاي ترکيبي و رفتاري پنجره جمعيتي نظير؛ افزايش عرضه نيروي کار، افزايش مشارکت زنان در فعاليت هاي اقتصادي، افزايش قدرت پساندازها و سرمايهگذاري، بهبود و توسعه سرمايه انساني، ايجاد پتانسيلهاي فراوان براي اثرگذاري مثبت بر رشد و توسعه اقتصادي و …، پتانسيلهاي زيادي براي اثرگذاري مثبت بر رشد و توسعه اقتصادي فراهم ميکند. لذا در اين شرايط ضرورت دارد نظام مديريت اجرايي کشور در چارچوب برنامه ششم توسعه تمامي تلاش خود را به افزايش نرخ رشد اختصاص دهد.
تنظيم خانواده(کاهش باروري يا بحران جمعيتي؟): به طور کلي در چند سال قبل تغييراتي در جمعيت ايران به وجود آمده که بسياري از کشورهاي توسعه يافته سال ها قبل اين تغييرات را -که عمدتاً کاهش ميزان باروري است- تجربه کرده اند. لذا نميتوان نام وضعيت کنوني را بحران گذاشت. اما قاعدتاً عدم برنامه ريزي مناسب، فقدان آينده پژوهي و اتخاذ سياست هاي جمعيتي اصولي در تداوم اين روند مي تواند منجر به بروز بحران گردد. بر اين اساس در برنامه اول توسعه پيش بيني شده بود که تعداد شش ونيم فرزند به ۴ فرزند برسد. اما با اجراي شتابزده برنامه هاي تنظيم خانواده در سال ۱۳۸۵ تعداد فرزندان هر مادر به 8/1 کاهش يافت. معمول اين است که اگر در هر جامعه اي شاخص باروري کل به ۲ يا 1/2 فرزند برسد نرخ رشد آن جمعيت پس از دو دهه صفر ميشود. با وجود اين که از حدود يک دهه پيش ميزان باروري ايران به زير سطح جانشيني يعني ۲ فرزند سقوط کرده است اما رشد جمعيت ايران هنوز مثبت است. چرا که حدود ۲۰ تا ۳۰ سال طول ميکشد که اين وضعيت رشد جمعيت را به صفر برساند. اگر همين روند ادامه يابد در سال ۱۴۲۰ رشد جمعيت ايران به صفر ميرسد. پس در حال حاضر بحران جمعيت در ايران وجود ندارد بلکه مشکل کاهش سطح باروري خانوادههاست که نيازمند اتخاذسياست هاي اصولي تنظيم خانواده در برنامه ششم توسعه مي باشد.
سخن پاياني اينکه بانک جهاني در گزارش خود موسوم به «گزارش توسعه جهاني» نسبت به سرعت بالاي پير شدن جمعيت در ايران هشدار داده است. مسلماً در هر کشوري جمعيت جوان، خلاق، سالم، بانشاط و تحصيل کرده عامل اساسي توسعه و پيشرفت محسوب مي شود. لذا اکنون که رهبر انقلاب، در قالب برنامه ششم توسعه بر عامل مهم جمعيت تأکيد نموده اند مي بايست با بهره گيري از مطالعات کارشناسي دقيق، شناخت ساختار کنوني جمعيت ايران و بررسي چالش هاي حال و آيندۀ آن سياست هاي اجرايي و تصميمات مناسبي اتخاذ گردد.
منبع: روزنامه خراسان – مورخ پنجشنبه 1394/04/18 شماره انتشار 19015
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1394&month=4&day=18&id=7354176