اگر انسان همواره خود را در محضر خداوند ببینید و بداند و باور داشته باشد آن چه از امکانات مالی و تصمیم گیری یک نهاد دولتی در اختیار اوست امانتی است که باید در درگاه الهی پاسخگوی رفتار و گفتار خود باشد قطعاً دقت بیشتری خواهد داشت. متأسفانه علیرغم تأکیدات رهبر معظم انقلاب در سال های متمادی و در دولت های گوناگون وسواس و حساسیت لازم در برخی انتصاب ها صورت نگرفته است و بسیاری از چالش های فعلی پیامد ناکارآمدی برخی مدیران بوده و هست. علاوه بر مواردی که در صدر این نوشتار در ارتباط با انتصاب های نامربوط عنوان گردید یکی از مهم ترین شیوه های انتصاب مدیران آزمون و خطا است که سبب هرز فرصت ها در آن مسئولیت خاص می گردد. از آن بدتر برچسب مدیر دائمی بر پیشانی برخی افراد است که علیرغم عدم توفیق در مسئولیت های مختلف بازهم فرصت عرض اندام در جایگاه های مدیریتی جدید را پیدا می کنند و این چرخه نامعیوب سبب می شود امور اجرایی کشور با اختلال مواجه گردد. مدیران نالایق امنیت روانی مجموعه زیردست خود را همیشه بر هم می زنند و از خصوصیات مهم آن ها فقدان یا ضعف جدی وجدان کاری است یعنی چون آنها بر اساس صلاحیت و استعداد انتخاب نشده اند بنابراین همیشه بیشتر انرژی روانی خود را صرف غلبه بر استرس های خیالی از دست دادن مدیریت می نمایند و بدون دلیل به زیر مجموعه خود و حتی مراجعین مشکوک می گردند و تضاد دائمی تفکر خیالی از دست دادن مدیریت و واقعیت های موجود عملاً آنها را به موجودی ستیزه گر و پرخاشگر تبدیل می کند که مدام می خواهند تعارضات درونی خود را با فرافکنی ویژگی های نادرست به دیگران جبران کنند. هر چند برخی نهادهای مطالعاتی آیین نامه های خاصی در ارتباط با شیوه انتصاب مدیران تدوین کرده اند اما در عمل روند انتخاب و انتصاب مدیران هیچگاه شیوه ای استاندارد و قابل اطمینان نیافته است. مدیریت مهم ترین فعالیت بشری است. هیچ گاه گروهی به موفقیت و پیشرفتی نائل نگردیده اند مگر این که تحت مدیریت فرد لایق، کاردان و شایسته ای قرار داشته اند. پس ضرورت دارد نگاه ساده انگارانه برخی افراد در فرایند انتخاب و انتصاب مدیران تغییر یابد و با گذر از منافع و مصالح شخصی و با رعایت حدود قانون و اخلاق افراد شایسته را در مناصب کلیدی انتخاب نمایند و امور را به اهل و شایسته ی آن واگذار کنند. تعهد و تخصص دو بازوی مهم مدیریت است که باید افراد با بهره گیری از آن وظایف مدیریتی خود را به انجام رسانند. به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام جایگاه مدیریت نباید در دیدگاه افراد همچون طعمه و یا فرصتی برای منافع شخصی باشد پس هر کسی که مسئولیتی به او پیشنهاد شد در صورتی که در خود صلاحیت لازم را نمی بیند از پذیرش آن امتناع ورزد تا مدیون مردم نگردد و بتواند در محضر خداوند متعال پاسخگو باشد. عمر انسان همچون برق و باد می گذرد و تا به خود بیایی باید بار سفر بسته و از این دنیا به سرای باقی هجرت کنی پس صد حیف که این فرصت زندگی و خدمت به خلق با نشستن در جایگاهی بگذرد که متعلق به تو نیست.
منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 19 آبان 1401، شماره 941