” بـهــــــار؛ اشتیاق وصف ناپذیر زندگی “

 

هرپدیده وهرتجلی خود به نحوی هدایت گر انسان به اصل است وآن رانمی توان بی معنی دانست. بهار پدیدۀ زیبایی است که باید آثار لطف وجمال وجلال خداوند گردون سپهر را در آن جستجو کرد. بهار فصلی است كه هر انسانی را به تفكر و تأمل در زيبايی‌های طبيعت وا می‌دارد. از آنجا که به قول شیخ اجل سعدی شیرازی برگ سبز درختان در نظر هوشیاران و حقیقت جویان هر ورقش دفتری از معرفت کردگار می باشد باید بهار را موسم حقیقت طلبی وخدا شناسی دانست. یکی ازخصوصیات تدبر وتعمق رویاندن اندیشه احساس دردل و روان آدمی است از این رو بهار تنها ” دگرگونی در طبيعت ” نیست، بلكه هنگامه ی” تحولی عمیق و هدفمند در روح و قلب آدمی ” نیز می باشد. بدین صورت باید گفت: آمد و رفت بهار، تکرار درس های معلم طبیعت است که همواره در گوش انسان زمزمه گر این واقعیت است که ؛ رستاخیز آمدنی و بلاشک است و خداوند تمامی کسانی را که در قبرها آرمیده اند زنده می گرداند که این حقیقت در واقع بیانگر حیات مجدد و شور انگیز پس از مرگ می باشد.
نرم نرمك صداي پاي بهار به گوش مي رسد. و نسيم دل انگيز بهاري پيام طراوت و شادابي، اميد و سرزندگي و شور و نشاط را به گوش همگان مي رساند.
چقدر تمام ناشدني مي نمود شب هاي بلند و يلدايي زمستان؟!
زمستان، امسال بيش از هميشه ادعاي ماندگاري داشت .سردي ، جمود و تاريكي چنان همه جا را فراگرفته بود كه گويي زمستان سيطره اي دائمي بر طبيعت و زمين دارد. ولي اين بهار است كه با دست و پنجه نرم كردن با آن بار ديگر پيروزمندانه و طرب انگيز شور زندگي را بر جمود و سردي مستولي مي گرداند.
زمستان رفت. چون مانند همه ي امور دنيوي محكوم به رفتن بود. اما با رفتن آن دو چيز به جا ماند: يكي پاداش بهار براي صابران، و ديگري رو سياهي براي ذغال.
حيات دوباره طبيعت در واقع يکی از نمايش های خداوند مهربان در جهان است، طبيعتي كه در فصل زمستان مي‌ميرد و سبزي وشادابي خود را از دست مي‌دهد، اما در فصل بهار دوباره زنده شده وجاني تازه مي‌گيرد. طبق تعبير قرآن، خداوند بادها را مي‌فرستد كه ابرها را برانگيزد، آنگاه آن را به سوي سرزمين مرده مي‌راند تا زمين را پس از مرگش دوباره زنده كند. توصيف طبيعت و حيات دوباره آن يك نمونه‌ از شگفتي‌هاي طبيعت در قرآن است، اما جالب است بدانيم هدف اين توصيف، نشان دادن طبيعي حيات انسان پس ازمرگ است. به عبارت ديگر براي آن است كه بدانيم چگونه پس از آنكه تمام جسم پوسيد و متلاشي شد، دوباره زنده مي‌شود، همان‌گونه كه طبيعت زمين پس از پژمردگي و خزان ومرگ حياتي مجدد پيدا مي‌كند.
دستي در سراپرده طبيعت، نعمت بهار را برای انسان وتمامی جانداران تدبير مي‌كند و اين نعمت‌ درجهت آسايش و رفاه همراه با (ابر و باد و مه و خورشيد وفلک) در كار است. بهار رستاخيز كوچك و سمبلی از رستاخيز بزرگ است. بهار فصل رويش، شادی و زندگی می باشد. و از منظر قرآن آيه و نشانه‌ای است كه بايد مورد توجه اهل بصيرت قرار گيرد. خداوند متعال بارها در قرآن به فصل بهار و رويش گياهان اشاره كرده و كلماتی مانند « نبت » و «انبات» بسيار در قرآن ذکر شده که هدف اصلی آن از بحث زندگی و احياء مجدد طبيعت ، تبيين و تمثيل واقعی از معاد و رستاخيز بوده است. در قرآن کريم نيز بهار به رستاخيز طبيعت تعبير شده و اين امر را می‌توان از آيه پنج سوره مباركه «حج» نيز استنباط كرد. هدف اصلی قرآن از بحث زندگی و احياء مجدد طبيعت تبيين و تمثيل واقعی از معاد و رستاخيز بوده است.
در واقع تجدید حیات طبیعت به خاطر آنست که خدای هستی بخش انسان را متوجه اعتقاد ویاحقانیت زنده شدن بعد ازمرگگردانیده و او را برضمیرخویش راسخ تر می سازد. به بیان دیگر؛ بهار با خود پيام دارد. پيام زندگی، پيام دوباره زيستن و پيام دوباره نگريستن. بهار همراه با رويش، زيبايی و انبساط است و همين امر را بايد مدنظر قرار داده و با تجديدنظر در اعمال و رفتار به‌گونه‌ای عمل كنيم كه زيبايی، زندگی و شادی آفرينی را برای خود وديگران به ارمغان بياوريم. مانند بيشتر عناصر طبيعت بهار نيز درس هايی آموزنده و زندگی ساز دارد که حيات بخش و تأمل انگيز است. تنوع، شادابی، تبادل، تحول و حيات آفرينی مهمترين آموزه های بهار می باشد.
1- تنوع؛ در بهار، تنوع خاصی در رنگها و جلوه های طبیعت ، درختان، گیاهان و گلها مشاهده می شود. زندگی متعادل نیز باید برخوردار از تنوع ویژه ای باشد. كار، استراحت، اوقات فراغت، مطالعه، ورزش ، ارتباط با خدا و … همگی عناصری از یك زندگی متنوع بوده و در جای خود، مهم  و با ارزش تلقی می شوند.
2- شادابی؛ بهار، آكنده از شادابی و طراوت است، به گونه ای كه معرّف تحول و دگرگونی در تمامی طبیعت می باشد. زندگی متعادل نیز برخوردار از شادابی و سرزندگی است. باید در زندگی مشوّق روح شادمانی و مسرت باطنی باشیم و هر یك بر دیگری در این امر، سبقت بجوئبم.
3- تبادل؛ از زیبایی های بهار، تعادل در هواست؛ نه آن چنان سرد است كه گزنده باشد و نه آن اندازه گرم است كه سوزنده باشد. هوای ملایم و نسیم فرحبخش بهار، جان ها را گرمی می بخشد. باید درزندگی متعادل، با الهام ازمكتب بهار، در روابط متقابل خویش به دور از هر گونه افراط و تفریط ، مناسباتی گرم و ثمربخش را پی ریزی کرد. روابط نه افراطی است كه به وابستگی و اتكای بیش از حد بینجامد و نه سرد و قهر آمیز است كه بذرهای محبت و عاطفه را از قلوب بركند.
4- تحول؛ طبیعت پس از دوره افسردگی و خمودی خزان ، در طراوت بهار به وجد می آید و دگرگونی هایی را در خود پذیرا می شود. اندام خشكیده گیاهان و درختان در گذر از ركود و رخوت زمستان به شور و جذبه بهار، جوانه های حیات را برخود ظاهر می سازد. چنین تغییر و تحولی در طبیعت ، این پیام را برای هر فردی در بردارد: “حال كه طبیعت متحول شد، تنها انسان ها كه برتر از طبیعت اند و اشرف مخلوقات ، باید دراین دگرگونی ها برطبیعت، سبقت جویند”. هر فردی باید نیك بیندیشند كه نسبت به از دست دادن سرمایه عمر و سپری نمودن بهترین سال های زندگی، چه حاصلی اندوخته؟ و با چنین سرمایه ای، دست به چه معامله ای زده است؟ چنین اندیشه ای ، بارور و زاینده است و انسان را فراتر از پوچی و ابتذال ، به رشد و تعالی می خواند. امام سجاد علیه السلام در دعای مكارم الاخلاق می فرمایند: ” خدایا به من عمرطولانی عطا فرما تا زمانی كه عمرم  در راه اطاعت و بندگی ات صرف شود و اگر روزی برسد كه سال های زندگی ام چرا گاه شیطان گردد ، مرا فرصت مده.”
5- حیات آفرینی؛ بهارحیات است و حیات آفرین، آن گونه كه نسیم بهاری بر روح ها و جان ها می وزد، حیاتی دوباره در كالبدها می دمد و به عبارتی، بهارعلاوه بر سر زندگی ، زندگی ساز نیزهست.

گفت پيغمبر به اصحـاب كبار تن مپــوشانيـد از بـاد بـهــار
آنچه با برگ درختان می كند بـا تن و جان شما آن می كند

بهار يعني؛ آغازي دوباره بر پايان شيرين سختي ها، يعني اميدواري به شكفتن مجدد، يعني رستاخيز طبيعت، يعني حيات بعد از ممات و يعني اشتياق وصف ناپذير زندگي. خردمندان بر این موضوع وقوف کامل دارند که به دنبال هرسپیده دم، شب سیاهی نیز می باشد ودرپی هربهار دل انگیزی فصل دگرگون گری است به نام برگ ریزان و زمستان! پس عقل سلیم حکم می کند به دنبال هرسرور وشادمانی، فرا رسیدن غمی بیکران را از یاد نبرد ولازمۀ همه اینها ابراز امتنان است وادای شکر به بارگاه خدای منّان.اكنون كه با عنايت قادر متعال توفيق درك بهار ديگري حاصل گرديده است مستانه وشورانگيز از اين نعمت بزرگ، به هنگامه ي؛ ” اذا رأيتم الربيع ” مشتاقانه ذاكر و شاكر نعمت هاي بيكران ايزد منان خواهيم بود پس؛ ” فاذکرو ذكر النشور “.
والسلام- مهدی ياراحمدی خراسانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *