از قدیم رسم بوده کاسب ها هر شب به حساب دفترشان رسیده، سود و زیان، طلبكاري و بدهکاري را محاسبه می کردند. اگر هر شب حساب و كتاب نمی کردند يك دفعه مقدار قابل توجهي ضرر می کردند و یا اینکه گاهی ورشكست ميشدند. انسان هم بايد هرروز به حساب نفسش برسد تا خداي نكرده يكدفعه ضرر نكند و عمرش به تباهی به سرنرسد.
زمانيكه انسان در همه حال خدای مهربان را ناظر بر اعمال وگفتار خويش ببيند و به اين موضوع اعتقاد قلبي داشته باشد هيچ گاه جسارتِ معصيت و عمل غیر اخلاقی پيدا نمي كند. زندگي در اين جهان مقدمه اي بر حيات ابدي اوست و نحوه زندگي در آن جهان بستگي به چگونگي زندگي او در اين جهان دارد بنابراين لحظات زندگي انسان در دنیا ارزش بي نهايت پيدا مي كند زيرا سرنوشت ابدي او را رقم مي زند. امروزه يكي از معضلات جامعه بشري اين است كه قبح و زشتي هر گونه عمل خلاف اخلاقي ريخته شده است و انسان، خداي مهربان را فراموش و از رحمت و گذشت الهي سوء استفاده مي كند و بدين ترتيب در ورطه آلودگي گرفتار مي شود. براي دوري جستن از اين معضل تنها يك راه اساسي وجود دارد و آن در وجود خود انسان متجلي مي گردد كه با نظارت و حسابرسي مستمر نفس خويش مانع گمراهي شود.
براین اساس انسان باید به مرحله ای از بیداری وجدان و ذهن برسد که بدون کنترل بیرونی رفتار و اعمال خود را کنترل نماید. درباره خود كنترلي تعريف خاصي ارائه نشده است، ولي مي توان خود كنترلي را مراقبتي دروني دانست كه بر اساس آن وظايف محول شده انجام و رفتارهاي ناهنجار و غير قانوني ترك مي گردد بي آنكه نظارت و يا كنترل خارجي در بين بوده باشد هنگامي كه كسي بي توجه به كنترل خارجي تلاش خود را مصروف انجام دادن كاري كه بر عهده او واگذار شده است نمايد و مرتكب خلافي از قبيل كم كاري، سهل انگاري نگردد از كنترل دروني بهره مند است. در اين صورت است كه نظارت خارجي در تحقق چنين رفتاري كه متضمن انجام دادن وظيفه و ترك خلاف است نقشي نداشته و تنها مراقبت دروني است كه موجب رفتار مزبور مي گردد.
بر طبق توصيه هاي ديني ما مبني بر«حاسبوا قبل ان تحاسبوا» انسان موظف است قبل از هركس خودش به اعمال و رفتارش نظارت اساسي وعملي داشته باشد تا بتواند بر اساس شاخص هاي ديني رفتار خود را كنترل و اصلاح نمايد. در نظام اعتقادي اسلام، هستي محدود به اين جهان مادي نمي شود كه با مرگ انسان پايان پذيرد بلكه اين جهان تنها جزء كوچكي از هستي مي باشد و جسم انسان نيز جزئي از وجود او را تشكيل مي دهد و پس از مرگ زندگي انسان در مراتب بالاتري از حيات ادامه پيدا مي كند.
بنابراين نيستي براي انسان معنا ندارد. راه غلبه بر نفس محاسبه نفس و رسیدن به اعمال خود است. بعضي اولياء خدا يک دفتري همراه خود داشتند و هر کاري که مي کردند مي نوشتند، در آخر روز هم نشسته و حساب کارهاي خود را مي کردند که ما در اين روز چه کرديم چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نموديم، چه مقدار سرپيچي و نا فرماني کرديم و بر این اساس نفس خویش را مؤاخذه می کردند. پس بیایید جهت اصلاح رفتار و دستیابی به عاقبت به خیری قبل از اینکه به حساب ما رسیدگی شود خود به حساب خود برسیم!
خراسان – مورخ سهشنبه 1391/10/26 شماره انتشار 18317
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1391&month=10&day=26&id=4642800