برای ارزیابی نحوه عملکرد یک مجموعه باید ابتدا به اهداف آن مراجعه کنیم و به این سئوال پاسخ دهیم که تا چه میزان فلسفه وجودی و اهدافی که بر اساس آن ایجاد شده محقق گردیده است؟ همان طور که می دانیم هدف از تشکیل این شورا (که در ابتدا به صورت یک ستاد بود) ایجاد انقلاب و تحول در حوزه فرهنگی کشور با تکیه بر مفهوم «انقلاب فرهنگی» بود که از طریق آن اسباب گسترش، نفوذ و تعمیق فرهنگ اسلامی و تزکیه اخلاقی در جامعه از طریق مبارزه با فرهنگ مادی گرایی و مادی¬ پرستی، نفی مظاهر و آراء اومانیسم و مبارزه با غربزدگی و سیطره فرهنگ غربی را فراهم آورد. اگر بخواهیم منصفانه و واقع گرایانه به این سئوال پاسخ دهیم باید بگوییم متأسفانه آنچه بخاطرش این شورا شکل گرفته است در عمل محقق نگردیده و توفیقات این نهاد قابل توجه و اثرگذ ار نبوده است و شاید نگاه راهبردی و نظارتی که از آن توقع می رود هیچ جایی در روند تصمیمات و عملکرد نهادهای فرهنگی کشور ندارد. این در حالی است که دغدغه های فرهنگی کشور آن قدر جدی و به گونه ای است که رهبر انقلاب فرمود: «خواب را از چشمانم ربوده است.» اگر بخواهیم مصلحت اندیشی را کنار بگذاریم باید بگوییم دوری از فرهنگ خودی، پشت کردن به سنت تاریخی و حتی شاید بیزاری و کینه ¬توزی از این سنت در جامعه، به خصوص در میان جوانان، فرار مغزها، بسط بیشتر غربزدگی و بدتر از آن گسترش نیهیلیسم و بی¬بنیاد شدن اخلاق و بسیاری دیگر از فجایع عظیم فرهنگی به شدت کشور را تهدید می کند و اخلاق را نشانه رفته است. پس باید بازسازی و بازنگری کلی در رویکردها و عملکردهای نهادهای فرهنگی کشور و در رأس آن شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت پذیرد. در سال های اخیر و خصوصاً در دولت های یازدهم و دوازدهم با توجه به بی مهری خاص رئیس جمهور نسبت به این شورا و اعضای آن جایگاهش بیشتر از همیشه تضعیف شده و خاصیت و اثرگذاری آن بسیار کاهش یافته است. چه بسیاری از مصوبات آن که هرگز ابلاغ نشد و چه بسیار مصوبات بیشتری که بعد از ابلاغ اجرا و پیگیری نگردید. پس قطعاً ضرورت دارد تازه گردانی مفصلی در ساختار، روند، سیاست گذاری، ابلاغ مصوبات و از همه مهم تر پیش بینی های لازم جهت صمانت اجرای آن دنبال گردد. این نهاد مهم فرهنگی در کشور اگر می خواهد در عرصه مدیریت و راهبرد امور کلان اخلاقی و فرهنگی در کشور اثرگذار باشد قبل از هر چیز باید جایگاه از دست رفته خویش را احیا نماید و خصوصاً با روحیه قانون مداری و اشراف رئیس دولت سیزدهم بر امور فرهنگی صلابت و اثربخشی خدمات و مصوبات آن افزایش پیدا کند تا از این طریق ضمن حفظ جایگاه این نهاد حکومتی امور فرهنگی کشور سامان یافته و نهادهای اجرایی در عرصه فرهنگ همواره چتر حمایت و نظارت آن را بر سر خود احساس نمایند.
منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 4 آذر 1400، شماره 898